بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18806
متن پرسش
با سلام: آقای عبودیت در مورد کیفیت انتزاع ماهیت از وجود در دروس خود اینطور اظهار می دارند که ماهیت از خود وجود شیء انتزاع می شود. و این را نقطه مقابل قول آقایان دیگه قرار می دهند که ماهیت را انتزاع از حد وجود می دانند. این که ماهیت از وجود شیء انتزاع میشه (قول آقای عبودیت) مشخصه مثلا من به علم حضوری در خود قوه عاقله را می بابم و مفهوم نطق انتزاع می کنم. اما اینکه ماهیت از حدود وجود انتزاع شده یعنی چی؟ یعنی مثلا از نداریهای وجود انتزاع شده به این شکل که ما هر وقت خواستیم ماهیت شیء ای را بیابیم ببینیم اون شیء چه کمالاتی رو نداره؟ این که معنا نمیده و منظور آقایون هم قطعا این نیست. یا اصلا منظور آقایانی که گفتند ماهیات انتزاع میشه از نداری و نفاد و حد وجود منظور دیگه ای دارند؟ من این سوالو چن بار از آقایون پرسیدم اما به نتیجه نرسیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان وقتی با کثرات روبه‌رو می‌شود از یک طرف وجود را به علم حضوری می‌شناسد و از طرف دیگر متوجه می‌شود آن‌چه در مقابل اوست موجوداتی هستند که وجود دارند. لذا نتیجه می‌گیرند که این‌ها «هست‌هایی» هستند که موجودند به محدودیتِ پرتقال و زمین و آسمان. و این یعنی انتزاعِ ماهیت از وجود با نظر به محدودیت ماهیات. موفق باشید 

15779
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم و تشکر از اینکه برای جواب دادن سوالات کاربران وقت می گذارید. با توجه به اینکه می گوییم با مردن نفس فقط جنبه ی فاعلیه اش می ماند و جنبه ی انفعالی اش متوقف می شود و چون آزاد از محدودیت های مادی می شود خیلی راحت تر می تواند جنبه ی فاعلی اش را نشان دهد تا جایی که اهل دنیا را هم متاثر کند مثل بشارت کشته شدگان در راه خدا به رزمندگانی که هنوز به آنها نپیوسته اند. حال سوال من این است که آیا برزخیان کافر هم چنین اثری روی اهل دنیا دارند یا درگیر اعمال خودشان هستند و فقط تا موقعی که سرگردانند و هنوز متوجه برزخ نشده اند چنین تاثیری را روی اهل دنیا که همفکر باهاشان هستند دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون کافران در برزخ گرفتار گناهان خود هستند، نفس آن‌ها قدرت نفوذ ندارد مگر به اذن خاصی که از طرف حضرت حق به آن‌ها داده شود. موفق باشید

14506
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: 1. آیا سکرات مرگ با وقوع تکوینی مرگ تمام می شود و یا یک امر روحی است و چه بسا با وجود رخ دادن مرگ تکوینی برای فردی که تعلق زیادی به دنیا دارد مدتها بعد مرگ هنوز متوجه نشده که مرده و در برزخ قرار دارد؟ 2. احوالاتی که در احتضار به نقل از امام خمینی فرمودید (ص 32 کتاب معاد) آیا فقط در حد یک افق نشان دادن است برای مومن و کافر و بعد ریز ریز به حساب اشخاص می رسند هر چند مومن در حال احتضار به شعف وصف ناشدنی آنی می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سکرات با انتقال روح از بدن تمام می‌شود ولی ممکن است انسان همچنان با خیالات خود به‌سر ببرد و متوجه‌ی مرگ خود نگردد 2- دقیقاً یادم نیست موضوع چه بوده است؟ هرچه هست یک برخورد کلی ابتدا با انسان می‌شود و جایگاه کلی او روشن می‌گردد و سپس در یوم الحساب به جزئیات رسیدگی می‌شود. موفق باشید

12856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: منظور از اینکه گفته می شود میوه های شیرین ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته اند و میوه های تلخ برعکس یا سنگ عقیق اولین سنگی که ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته چیست؟ تکوینا که همه ولایت را پذیرفته اند در مورد میوه ها و سنگها... تشریع معنی می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امکانیِ هر موجودی، مربوط به خود موجود است و ذات آن موجود در مقام ممکن‌الوجودی‌اش زمینه‌ی پذیرش ولایت اهل‌البیت یا مفیدبودن برای خلق را دارد، بدون آن‌که بحث تشریع در میان باشد. موفق باشید

11875
متن پرسش
با سلام بر مهدی موعود و پیروان ایشان: لطفا بفرمایید حقیقت وجودی حجاب چیست؟ اگر بخواهیم به حقیقت وجودی گناهانی مثل غیبت و دروغ پی ببریم از چه طریقی ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید در زیر سایه‌ی رحمت الهی روزگار بگذرانیم تا رحمت الهی ما را بپوشاند و اگر به شجره‌ی ممنوعه نزدیک می شویم و رحمت الهی از ما فرو افتد خود را برهنه می‌بینیم و سرگردانِ جمع‌آوری برگ‌های بهشت می‌شویم تا به خود بگیریم. تمام دستورات الهی برای آن است که بتوانیم در زیر سایه‌ی رحمت الهی بمانیم. موفق باشید

5709
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم جناب استاد مذاکره با آمریکا برای فهماندن مواضع جمهوری اسلامی یا سوال وجوب مگر چه اشکالی دارد در مذاکره که قرار نیست چیزی را حتما قبول کنیم یا از قبل قرار نیست اتفاق بیافتد نهایتش این است که انسان میگوید نه و السلام.مداکره مگر معنی غیر از گفتگو دارد اتفاقا شاید با مذاکره با آمریکا همه بفهمند حقانیت ما را و بطلان عقاید و نظرات مقابل را.چرا باید اینهمه مذاکره با آمریکا حساسیت برانگیز باشد که عده ای بگویند مذاکره نکنیم و عده ای بگویند مذاکره کنیم مگر مذاکره چه گناهی دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اتفاقاً سیاست نظام اسلام همین است ،آمریکائی‌ها هستند که ادعا می‌کنند ولی در عمل پیش‌شرط قرار می‌دهند و هم‌اکنون هم دولت برنامه‌ی مذاکره‌ی بدون پیش‌شرط را دارد
25220
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! حافظه یا ذهن یا روح یا خیال بنده یا هر آنچه که اطلاق نام درست بر آن صحیح است در بسیاری از روز های زندگی دچار ناهمگونی و عدم همراهی با آنچه که اینجانب اراده می کنم و دنبال می کنم هست، بدین شرح که اصلا واژگان و مطالبی که برای سخنرانی یا مباحثه می خواهم اصلا به ذهنم نمی آید، علی رغم اینکه اهل مطالعه هستم و اهل تفکر اما نمی دانم چرا؟! واقعا آزار دهنده است. چون در اندک مواردی اصلا این طور نیستم و در یک تعادل و همراهی بین خیال یا ذهن و آنچه اراده می کنم، وجود دارد! مثلا در یک جمع می خواهم در مورد یک موضوعی صحبت یا گفت و گو کنم، مطالب از قبل خوانده شده یا شنیده شده اصلا به ذهنم متبادر نمی شود و عملا نمی توانم صحبت کنم! استاد جان! واقعا حکمت چیست؟! بنده توکل و توسل را برای این معضل دست گرفتم. شما هم برای بنده دعا کنید! چون یکی از لوازم خدمت به اسلام و انقلاب برخورداری از یک بیان شیوا و متنفذ است، امیدوارم که خدای بزرگ این نعمت را به بنده ارزانی بدارد! ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کشیک نفس‌کشیدن و تأمل در آن‌چه یافته‌ایم، آرام‌آرام از درون ما آن‌چه گفتنی است، ظهور می‌کند. موفق باشید

24612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می دانم وقت شما گرانبهاست در این چند سال همیشه راهنماییهای شما در خصوص سوالات متداول هم برای من هم دیگران واقعا مفید بوده از این رو این آخرین سوال است در خصوص سوال ۲۴۵۴۰ که می پرسم. با توجه به سوال ۲۴۵۴۰ دو تا جواب در دو نوبت لطف کردید بدین صورت: باسمه تعالی: سلام علیکم: در ماندن یا به شهر رفتن به هر صورت جمع‌بندی به صورت جمعی باشد یعنی خودتان به تنهایی تصمیم نگیرید. ولی به نظر می‌آید تجربه‌ی خوبی بوده است که اولاً زندگی در شهرستان را تجربه کرده‌اید و ثانیاً با اُنس با ارحام، عواطفی را برای خود شکل داده‌اید که نیاز است تا آخر آن را حفظ کنید حال چه در شهرستان بمانید و چه در شهر. موفق باشید باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نمی‌توان گرایش فرزندان و همسرتان را نادیده بگیرید. موفق باشید حالا آخرین سوال من با توجه به اینکه هم خانواده پدری خودم هم خانواده پدری همسرم همگی دوست دارن ما بمانیم و با توجه به اینکه با خانواده خودم که مشورت کردم متوجه شدم همسرم میلی به ماندن در آنجا ندارد و شهر رو به دلایلی چون امکانات بیشتر و وجود مکانهای مذهبی مثل گلستان شهدا از لحاظ دعا برای حفظ دینداری و وجود کلاسها و جلسات دینی بیشتر و مستقل بودن زندگی بیشتر تمایل دارد و فرزندانم بخاطر انس با دوستانشان شهر رو بیشتر دوست دارند حالا با توجه به دو جواب قبلی شما یکی راجع به ارحام و اقوام که اگر برگردم شهر رفت و آمد قطع نمیشه ولی کمتر میشه یکی هم راجع گرایش زن و فرزند که فرمودید نادیده گرفته نشه یعنی الان من با توجه به شرح کلی سوال که قبلا گفتم خواسته خانواده رو انتخاب کنم و برگردم چون گرایش دارند و دلایل خودشان که گفتم یا راه پیدا کردن خواست و اراده خدا که هم خودم هم خانومم دوست داریم خدا راه رو برایمان انتخاب کنه تو این شرایط دودلی که نمیتونیم تصمیم بگیریم رو به استخاره با قرآن بیارم و هر چه آمد عمل کنم؟ آیا پیشنهادی دارید؟ واقعا از گرفته شدن وقت شما در خصوص این سوالات پوزش می طلبم گفتم شاید اراده خدا را در جواب شما پیدا کنم چون واقعا هم آرامش و نشاط خانواده برام مهمه هم آینده بچه ها، نگرانی من فقط بخاطر آینده بچه هاست دوست دارم متدین و دیندار تربیت بشن و شوهران حلال خور و پاک و در مسیر اهل بیت و خدا نصیبشان بشه و خدای ناکرده محیط و تفکر مدرن رویشان اثر بد نگزاره که آینده آنها تغییر کنه فکر کنم جیمیلم مشکل داره جواب قبلیها در جیمیل نیومد لطفا در سایت پاسخ دهید. بازم ببخشید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمایل ارحام، جای خود دارد ولی آن‌هایی که می‌خواهند زندگی کنند همسر و فرزندان شما می‌باشند. در این مورد استخاره جایی ندارد. در ضمن سری به جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۶۰۴ بزنید. موفق باشید

23827
متن پرسش
سلام علیکم: استاد صمدی در یکی از سخنرانیهاشون در توضیح تنزل روح گفته اند روح در نهایت تنزلاتش می شود جسم. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر مبنای برهان صدیقین می‌توان گفت که عالم ماده نازل شده‌ی عالم مجردات است. موفق باشید

23163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد من از شما پاسخی در مورد سوال ۲۳۱۲۷ دریافت نکردم. استاد من به هیچ وجه قصد مزاحمت برای شما ندارم با توجه به اینکه وقت شما بسیار ارزشمند است. ولی چون به من خیلی توصیه میشه از آدمهای مختلف که با توجه به سنت به ازدواج با چنین شخصی فکر کن دچار سردرگمی شده ام وگرنه مزاحم نمی شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌طور عرض کردم:

23127- باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال هرچه فکر می کنم زندگی با کسی که تا این حدّ مقیّد به دینی که شما با آن زندگی می‌کنید نیست، مشکل است، مگر آن‌که خودتان بپذیرید و فکر کنید خواستگار بهتری به سراغ‌تان نمی‌آید. موفق باشید

22920
متن پرسش
با سلام کانال سایت در ایتا و سروش بروز نمی گردد علت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت، لطفاً بررسی فرمایید. موفق باشید  

21232
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. 1. اینکه انسان از مقام کلی در بدن دمیده میشه به صورت جزیی و بعد شخصیت پیدا میکنه رو نمیتونم در مورد نبی و امام بپذیرم. آیا ایشان هم اینگونه اند؟ ۲. به نظرم میاد ایشان از بدو ورود به عالم هیچ حجابی ندارند و آیا این هم صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال امام و پیامبر هم به خودی خود یک شخصیت فردی دارند. منتها شخصیتی که وسعتش به صورت بالفعل همه‌ی عالم هستی است 2- همین‌طور است. موفق باشید

20432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا در ماه محرم و صفر این مواردی که ذکر می کنم مکروه است یا گناه دارد انجامش یا نباید انجام داد و باید به وقت دیگری موکول کرد؟ مثلا خرید و فروش طلا، دادن سیسمونی دختر، افتتاح یک کار یا پروژه، دید و بازدید، مهمانی دادن، تفریحات خاص اما سالم، خواندن صیغه عقد دختر بی سر و صدا و صلواتی، می خواهم نظر شرع مقدس و طبق آیات و روایات بدانم آیا انجام این کارها اشکالی دارد؟ چون ماه حزن اهل البیت است و البته تو دهه ها نباشد، مثلا خواهر بنده تو ماه محرم بعد از دهه عقد کرد ولی بی سر و صدا، ایشون تو زندگیشون خیلی مشکل دارند و تا طلاق هم پیش رفتند، همه می گویند به خاطر بی حرمتی به اهل البیت (ع) است که تو این ماه عقد کردید و به هرحال شاد شدید ولو بی گناه و صدا، می خواهم بدانم اینها ریشه شرعی دارد یا نه؟ کاری به اعتقاد عرف ندارم چون عرف خیلی نظرها دارند. سوال دوم اینکه چه کنیم مغلوب نظر عرف نباشیم بعضی حرفهایشان که به نتیجه می رسد تلقین یا باور ما را زیاد می کند و بدون نگاه به شرع می پذیریم لطفا راهنمایی کنید راه درست کدام است؟ خدا خیرتان دهد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌احترامی و بی‌حرمتی به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به این نیست که ما از زندگی معمولی و امورات آن خارج شویم و عقد و ازدواج از لوازم زندگی است. آری! نباید با شادی‌های افراطی در ماه محرم و صفر همراه باشد 2- هر اندازه انسان با اصول عقلی و شرعی آشنا باشد، به همان اندازه تحت تأثیر نظرات عرفی قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

18864
متن پرسش
باسمه تعالی - سلام علیکم: سؤال درباره ی کیفیت تدبیر روزی از سوی حق تعالی و توکل بنده و مخلوق در مسیر جلب روزی چه مادی و چه معنوی است. اینگونه به نظر قاصر حقیر می آید که حق تعالی بر اساس رحمانیتش و با قدرت مطلقه اش مسیر روزی هر جنبنده ای را بر اساس دو مؤلفه که در وجود موجودات و جنبندگان تعبیه فرموده روزی رسانی را برای همه مقدر فرموده. یکی نیاز و خواسته تکوینی هر موجود و دوم امید تکوینی که اولی ناظر به فقر محض موجود و دومی به گواهی فطری و تکوینی به وجود قادر و وسیع الرحمه ای است که ضامن تأمین روزی است و عامل محرک برای هر موجودی است هر چند به لوازم این دو ویژگی آگاه نباشد. بنابر این با حول و قوه ی الهی هر موجودی برای رفع نیازش و به امید وصول و حصول آن حرکت می کند و همین کافی است تا رحمانیت حضرت حق تجلی نموده و اسباب ورزق را برای او مقدر و تأمین فرماید. البته مسأله زمان مطرح نیست که وجود مجرد حضرت حق مالک و محیط است و تقدم و تأخری که ذهن محاط ما دریافت می کند نشان از نقص معرفتی و اعتبار ی ماست. حال اگر هر کدام از این دو از سوی مخلوق نقصان و آسیبی یابند به همان میزان در تقدیر رزقشان کاستی حاصل می شود. هر چند تا اینجا از مرحله ی تکوین عبور نکرده ایم چون غیر مؤمنین. ولی چون امید را که باور فطری و تکوینی هر چند نا آگاهانه به قدرت مطلقه و رحمانیت حضرت حق است کاستی یابد جنود یأس به همان نسبت غلبه می کنند و به همان نسبت چون چتری مانع وصول رحمت حضرت حق به تمامه می شود و همین گونه است خواست درونی فرد. البته درباره ی افراد مؤمن نظر به نگاه آگاهانه به این موضوع آسیب ها می تواند کمتر یا بیشتر گردد مضافا به اینکه علاوه ی تکوین تشریع هم می تواند نافع یا مضر به حال فرد گردد. چرا که مؤمن با توجه به مراتب ایمان چنانچه در مراتب نازل ایمان آگاهانه و یا حتی از روی نا آگاهی تردیدها و.. می تواند به قدرت حکمت و رحمت حق منتسب گردد، صرف نظر از خسران معنوی خسران مادی نیز فزونتر می گردد. بیش از این اطاله نمی دهم خواستم نظر حضرت استاد را در این باه بدانم که چنانچه موردی وجود دارد که نیاز به اصلاح یا تکمیل و حتی تردید وجود دارد استفاده کنم .و انگیزه ی طرح این موضوع هم تقابل با نگاه مشرکانه ای است که طرفداران و مروجان نظریه ی بی اساس جذب در حال راهزنی دین افراد دیندارند. قبلا از حسن توجهتان تشکر می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی بسیار خوبی را مدّ نظر دارید. می‌ماند که متوجه‌ی آن روایات باشیم که ما را به عدم حرص نسبت به طلب رزق متذکر می‌شوند. به عنوان مثال می‌فرمایند: «قَالَ رَسُولُ‏اللهِ (ص): «أَيُّهَاالنَّاسُ إِنَّ الرِّزْقَ مَقْسُومٌ لَنْ يَعْدُوَ امْرُؤٌ مَا قُسِّمَ لَهُ فَأَجْمِلُوا فِي الطَّلَبِ وَ إِنَّ الْعُمُرَ مَحْدُودٌ لَنْ يَتَجَاوَزَ أَحَدٌ مَا قُدِّرَ لَهُ فَبَادِرُوا قَبْلَ نَفَاذِ الْأَجَلِ وَ الْأَعْمَالِ الْمَحْصِيَّةِ».[1]  رسول خدا (ص) مى ‏فرمايند: اى مردم! رزق تقسيم شده است، هرگز انسان از آن‏چه برايش تقسيم شده بيشتر نمى‏ يابد، پس در طلب رزق حريص نباشيد، كه عمر شما محدود است، پس قبل از اين‏كه اجل برسد و اعمال محاسبه شود به كار نيك مبادرت ورزيد. ملاحظه مى‏ فرماييد كه رسول‏ خدا (ص) پس از اين‏كه تذكر مى‏ دهند رزق، مقسوم و قسمت شده است و بر اجمال در طلب رزق تأكيد مى‏ كنند، ما را متوجه اصل مطلب در عرصه زندگى مى‏ نمايند و مى‏ فرمايند: عمر محدود است و پس از اين عمرِ محدود مائيم و ابديت ما و اعمالى كه براى قيامت خود انجام داده‏ ايم، چگونه انسان بصير حاضر است در طلب رزق، خود را آنچنان مشغول كند كه از آبادى ابديت خود باز بماند! در حالى كه اصل زندگى ما ابديتِ ما است، و به واقع اگر از قيامت خود غافل شويم وَهم ما آنچنان قدرت مى ‏گيرد كه همه زندگى ما را مشغول تهيه رزقِ بدن ما      مى‏ گرداند. موفق باشید

 


[1] - مستدرك‏ الوسائل، ج 13، ص 29.

17420

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: می خواستم سیر مطالعاتی در زمینه علم حضوری و علم حصولی داشته باشم. ممنون می شم بنده را در این زمینه یاری کنید. من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که بر روی سایت است إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

16940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده جواب سوال شماره 16913 را درست نفهمیدم و قانع نشدم. اگر می شود مفصل تر توضیح بدهید. خیلی ممنونم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است شرح صوتی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را دنبال فرمایید. موفق باشید

16522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا همانطور که شیطان برای حضرت موسی (ع) ممثل شد آیا بعد از شریعت اسلام که مطابق سوره جن شیطانها به آسمان راه نیافتند چنین امکانی برای شیطانها هست؟ با توجه به اینکه پیش نیاز تمثل راه یابی به عالم عقل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی بر این‌که پیش‌نیازِ تمثّل، راه‌یابی به عقل است نداریم، و لذا چرا ممکن نباشد که بعد از شریعت اسلام، شیطان برای بعضی متمثّل نگردد؟ موفق باشید

15345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد آیا مطالعه کتابهای آقای محمد رضا حکیمی برای تحکیم و تقویت مبانی اعتقادی مفید است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته خوب است. موفق باشید

14957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر و مهربان برخی از فامیلهایم که تابعیت کشورهای اروپایی را دارند، مجذوب کشورهای اروپایی شده اند و می گویند این کشورها برخوردشان با ما عالی است و به ما کمک مالی فراوان می کنند. لطفا برای هدایت آنها مطلبی را مبسوط بفرمایید تا آن را برایشان ایمیل کنم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  کتاب «مدرنیته و توهّم» همراه با شرح صوتی آن اگر خدا بخواهد می‌تواند مفید باشد. موفق باشید 

14450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اگر کسی نماز قضا داشته باشد و شروع کرده باشد به خواندن آن. آیا در پیشرفت در مقامات عرفانی حتی تا منزل صدم (بقول خواجه عبدالله انصاری) می تواتد برسد؟ یا اینکه از منزلی به بعد باید نمازهای قضا را تمام کند که بتواند سیر کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که اراده کرده باشید تا به مرور نمازهای قضا را انجام دهید ان‌شاءاللّه مسیر سیرِ به توحید به مرور برایتان گشوده می‌شود. موفق باشید

7671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. شما در بیانات و مکتوباتتان دایم متذکر می شوید من انسان غیر از تن انسان است و من انسان مستقل است. اگر اینگونه است چرا وقتی که انسان نوزاد است و از لحاظ جسمی کوچک، روح قوی و قدرت تعقل زیادی ندارد و مثلا عقل که از قوای روح است مثلا در 7 سالگی با 40 سالگی فرق دارد و به مراتب پایین تر است. اگر روح با جسم کاری ندارد پس مثلا عقل بنده الان و دوسالگی نباید تفاوت داشته باشد و اگر روح یک واقعیت مجرد است چرا با رشد و بزرگ شدن جسم دچار تغییرات می شود و بالغ می شود؟تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نکات در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت شرح آن و بحث برهان صدیقین همراه با صوت شرح آن، حل می‌شود باید به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید
7560

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی جهت استفاده از شرح منطق و شرح اشارات چه شرحی را - به صورت سی دی- پیشنهاد می فرمایید و در اصفهان کجا میشود تهیه کرد ؟ با تشکر فراوان از جنابعالی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جریان این امور نیستم. موفق باشید
29905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
﷽ سلام علیکم ورحمةالله: احتمالا تا الان تبلیغات پیرامون فیلم هالیوودی «بانوی بهشت»، را دیده اید یا از آن شنیده اید. که نویسنده آن یاسر الحبیب معلوم الحال است و روباه پیر (انگلستان) تولید آن را بر عهده گرفته است، چهره نبی اکرم را نپوشانده است، افرادی مثل عایشه ابوبکر و عمر را بسیار کریه المنظر و زننده نشان می‌دهد، تقریبا همه رخداد های تاریخی صدر اسلام را بر خلاف تصور اهل سنت نشان می‌دهد و علنا تمام عقایدشان (که البته از نظر شیعه عقاید باطلیست) را یکجا زیر سوال می برد و به مقدساتشان توهین می‌کند ووو. ممکن است برخی حقایق تاریخی را پیرامون زندگی و مصائب صدیقه کبری صحیح به تصویر بکشاند اما نفس کار تفرقه آمیز است و بوی تفرقه و نفاق واضحا به مشام می‌رسد. تعداد کمی از مراجع مثل آیت اللّه مکارم شیرازی تماشا و نشر فیلم را حرام دانسته اند. اما اکثر مراجع عظام سکوت کرده اند. حال، اگر با نظر بنده موافقید تکلیف ما چیست؟ چگونه جلوی تفرقه بین امت را بگیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فیلم را ندیده‌ام. ولی رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند هر نوع اختلاف و یا توهین به اصحاب پیامبر خدا و همسران پیامبر حرام است. موفق باشید

24763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام: با توجه به جواب سوال ۲۴۷۵۷ که فرمودید: نوعی خلطی بین مفهوم و مصداق است اصل استدلال مغالطه ای این می باشد: انسان، شک ندارد که عدم، عدم است. ولی آن هنگام که این گفته را تصدیق می‌نماید در واقع به وجود عدم اعتراف می‌نماید. یعنی عدم، وجود دارد. انسان از سویی دیگر وجود را تصدیق می‌نماید. از این‌رو بین وجود و عدم تفاوتی نخواهد بود. و در نتیجه وجود، موجود نیست. بنده آن استدلال را اینگونه به صحیحش تصحیح کردم: انسان، شک ندارد که مفهوم عدم، مفهوم عدم است (یا بهتر است بگوییم مفهوم عدم وجود ذهنی دارد)، آن هنگام که این گفته را تصدیق می کنیم در واقع به وجود ذهنی مفهوم عدم اعتراف می نماییم یعنی مفهوم عدم وجود ذهنی دارد و انسان از سویی دیگر وجود خارجی و وجود ذهنی را تصدیق می نماید، از این رو بین وجود ذهنی و مفهوم عدم که وجود ذهنی می باشد تفاوتی نخواهد بود، در نتیجه مفهوم عدم که وجود ذهنی دارد در خارج وجود ندارد و فقط وجود ذهنی است. البته بهتر است اینگونه بگوییم: انسان، شک ندارد که مفهوم عدم، مفهوم عدم است (یا بهتر است بگوییم مفهوم عدم وجود ذهنی دارد)، آن هنگام که این گفته را تصدیق می کنیم در واقع به وجود ذهنی مفهوم عدم اعتراف می نماییم یعنی مفهوم عدم وجود ذهنی دارد و انسان از سویی دیگر وجود خارجی را هم تصدیق می نماید، از این رو بین وجود خارجی و مفهوم عدم که وجود ذهنی می باشد تفاوت می باشد، در نتیجه مفهوم عدم که وجود ذهنی است در خارج ذهن وجود ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید

23554

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت محضر استاد طاهرزاده: بحثی در مورد روایت «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ» شده است. من نظرات استاد را خواندم برایم جالب بود. با توجه به اینکه اصلِ این مطلب که «خداوند به کسی که در راه خدا سعی کند حکمت و مصونیت می دهد در روایات معتبر دیگری ثابت است» چه لزومی دارد از روایتی که در مقام بیانِ فاصله انسان معصوم و غیر معصوم است برداشت ضمنی داشته باشیم؟ مضافا بر اینکه: ۱. اذا اختاره الله چگونه می تواند منتخب با واسطه ی مردم را هم (خبرگان) در بر بگیرد. ۲. تاییدات الهی در زندگی روزمره ی همه ی انسان ها اتفاق می افتد و نیازی به تفویض جایگاه ولایت نیست تا این اتفاق بیفتد. ۳. در آخر منصوبین ائمه که والی می شدند چرا این قدر تخلف داشتند مثل ابن عباس، زیاد، شلمغانی و ... .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. و ۲. همچنان که در جواب بعضی از کاربران که قبلاً همین موضوع را مطرح کردند، عرض شد متن روایت عمومیت دارد که البته مصداق کامل آن امامان معصوم‌اند. ۳. بحث در مورد شخصی است که خدا برای امور بندگانش انتخاب می‌کند و می‌پروراند و نه کسانی که ائمه به خاطر مصالحِ خاص انتخاب می‌نمایند. موفق باشید

نمایش چاپی