باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئلهی سادهای نیست. فکر میکنم با مباحث «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» همراه با شرح صوتی آنها بتوانید جلو بروید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با نظر به خود نماز که حضرت ربّ العالمین آن را برای به ثمررساندن عبودیت انسانها اعتبار کرده، رکوع و سجود است که نماز را نماز میکند و با این نظر، رکوع و سجودْ حقیقتِ نماز میشود ولی این موضوع، اعتباریبودنِ نماز را که مُعتبِر آن حضرت حق است، نفی نمیکند. ۲. اعتبارات قدسی ریشه در نفسالأمر یا حقیقت دارد حال حقیقت آن یکی باشد یا بیشتر، بستگی به نسبت آن دارد که به چه چیز نظر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤلات که مربوط به امور فقهی است از مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. بنده در این مورد تخصصی ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زبانی که بتوان در این تاریخ به حقایق اشاره کرد هنوز درست ظهور نکرده، زبان موجود، زبان ناتوانی است. زیرا بیشتر با مفاهیم سخن میگوید به جای آنکه به حقایق اشاره کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مانعی ندارد ولی اگر بخواهید مباحث «حکمت متعالیه» با جدیت دنبال کنید، خوب است از دروس استاد دکتر امامیجمعه در شرح کتاب «الاشارات و التنبهات» و یا شرح کتاب «عرشیه» استفاده نمایید که در مرکز «سُها» تدریس فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل عبادت بعضی از صوفیها که بدون معرفت لازم، نتایجی در حدّ داشتن کرامت بهدست میآورند، بدون بهدستآوردن هرگونه فنایی و بدون زیرپاگذاردن کبر و استکبار خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع یک تمدن همهی این کارها بنا به توان و موقعیت هرکس باید انجام شود تا إنشاءاللّه شرایط برای یک کار اساسی فراهم گردد. چارهای نداریم که در کنار نظام آموزشی موجود، تلاشهایی بشود تا چشمها به جایی غیر از نظام آموزشی موجود دوخته شود. این همان معنای انتقال از تمدنی به تمدن دیگر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجود» در عین تشکیکیبودن از ماهیت مبراست چه وجودِ نازله باشد و چه وجود عالیه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه با یک تصمیم، جهتِ انسان عوض شد، دیگر این آدم آن آدم نیست، منتها باید از این به بعد در مقابل خطورات ذهنی و صور ذهنیِ دوران قبل از توبه، مقاومت کند تا شخصیتش با هویت جدیدی که پیدا کرده است، تثبیت شود. از این جهت فرمودهاند «توبه»؛ شخصیت دیگری را به انسان هدیه میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده درک جنابعالی در این مورد خوب است 2- چون نفس متوجه است با ابزاری مثل بدن به کمالات خود میرسد، نسبت به آن حساس است 3- با رعایت حرام و حلال الهی امیال سرکش نفس کنترل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤالهای شمارهی 7520 و 12598 شده است. میتوانید به آنها رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دعا دعای حضرت صاحب الأمر«عجلاللّهتعالیفرجه» در زمان غیبت است و از طرفی در نظام عادلانهای که کسی نتواند به حق دیگری تجاوز کند، بنا به تقدیر الهی رزقها بعضاً در وسعت نیست و اهل ایمان با صبر و قناعت در چنین شرایطی امتحان میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استعدا کار علمی در شما چندان پر قوت نیست، ولی در کار اقتصادی میتوانید فعّال باشید؛ همان کار اقتصادی را ادامه دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مستحضرید که آقای حکیمی متعلق به جریان تفکیک هستند و این جریان، همه تلاشششان آن است که طوری در جملات فیلسوفان بگردند و ثابت کنند آنها مستبصر شدهاند. یک زمانی در جملات علامه طباطبایی نشانههایی را مطرح میکردند و حالا بحث ملاصدرا را. حضرت امام خمینی یکبار فرمودند از نمازهایی که خواندهام، استغفار میکنم. آیا این بدین معنا است که عظمتِ جلال خدا را بالاتر از نمازی که خواندند میدانند؟ و یا به این معنا است که مستبصر شدهاند و از این به بعد نماز نمیخوانند؟ جناب ملاصدرا تا آخر بر مبنای حکمت متعالیه و اصالت وجود که عین توحید است، پایبند میباشند. مگر میشود کسی حقایقی را که با عقل بهدست آورده، زیر پا بگذارد؟! تأسف بنده از آن جهت است که چطور جریان تفکیک متوجهی تاریخی که در آن قرار داریم نیستند و نمیدانند امروز اگر پشتوانهی عقلی برای آموزههای دینی نداشته باشیم عملاً ما را متهم به انسانهای خرافی و احساساتی و وَهمزده میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل همین امروز در دنیا هم، انسانها با تصور و برداشتی که از خود و از امکانهای خود دارند، انتخاب میکنند. همیشه همینطور بوده است در عین اینکه همیشه دارای فطرت الهی و توحیدی بوده و هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر آن بود که اگر بدون اذن الهی قصد نفیِ انسانیت انسانها بشود و برای حیات آنها ارزشی قائل نباشیم، عملاً مقابل ربوبیت ربّ ایستادهایم. چرا که حضرت حق اگر میخواست خودش امکان زندگی به آنها را نمیداد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر کنم میتوانید ادب را برگردانید به رعایتِ استحقاقها و شئونات، و بدین لحاظ صفتی باشد برای حضرت حق که انسان نیز میتواند ذیل انوار آن صفت، مؤدب به ادب الهی گردد و از حضرت حق توفیق چنین ادبی را طلب کند همانطور که جناب مولوی چنین کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مباحث مطرحشده در کتابها عموماً مباحث زیربنایی و عقیدتی میباشد؛ به روزشدن از این جهت معنا نمیدهد. میماند که بعضاً یک موضوع که به طور اجمال گفته شده است، در کتاب بعدی به تفصیل مطرح میشود. بدین لحاظ شاید بتوان گفت هیچکدام از کتابها ویرایش به معنای تجدید نظر در موضوعاتش نمیشود. توصیهی بنده آن است که با همان سیر مطالعاتی روی سایت همراهی کنید و در کنار آن، در مباحث قرآنی به روز باشید. حال که سورهی مائده شروع شده است صوت بحث را هر هفته دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر بیدلیل به دنبال گوشسپردن به صدای نامحرم هستید که شما را از سلوک عقب بیندازد؟! شما برای تعلیم علمی به دنبال کار خود هستید و بنابراین جای نگرانی نخواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در شرايط تاريخى سخت آن زمان انتظار نداريم مورخينِ اهل سنت آنچه را كه نسبت به فاطمه عليهاالسلام واقع شده بالصراحه بنويسند، ولى به همان اندازه ناقص هم كه اشاره كرده اند خواننده را متوجه اصل قضيه مى نمايد. به عنوان مثال: ابن ابى الحديد در ج 1 ص 134 و ج 2 ص 19 شرح نهج البلاغه پس از ذكر سند مى گويد: ابابكر به دنبال على فرستاد و از او بيعت خواست و على بيعت نكرد، و با عمر شعله اى از آتش بود، فاطمه عمر را در درب خانه خود ديد و گفت: «يَابْنَالْخَطّاب! اتُراكَ مُحَرِّقاً عَلى بابى؟ قالَ نعم، و ذلك اقوى فيما جاءَ بِهِ ابُوكَ وَ جاءَ عَلِى فَبايَعَ» يعنى؛ اى پسر خطّاب! مى بينم كه مى خواهى خانه مرا آتش بزنى؟ گفت: و اين آتش زدن در آنچه پدر تو آورده است وارتر است، و على آمد و بيعت كرد. و نيز ابراهيم بن سعيد ثقفى با طرح سند روايت مى گويد: «واللهِ مَا بايِعَ عَلِى حَتّى رَآى الدُّخانَ قَدْ دَخَلَ بَيْتِه» يعنى؛ به خدا سوگند على بيعت نكرد مگر اينكه ديد دود داخل خانه شد (امام شناسى از آيت الله حسينى تهرانى ج 10 ص 395). و نيز عبدالفتّاح عبدالمقصود در ج 1 كتاب امام على عليه السلام ص 343 مى نويسد: فاطمه به سلمى گفت: «بستر مرا در وسط خانه بگستران» و در ادامه گفت: «در اين ساعت روح از بدنم مفارقت مى كند، شستشو كرده ام، ديگر كسى بازوى مرا برهنه نسازد».
2- نهتنها حضرت دختر خود را به خلیفهی دوم دادند حتی نام فرزندان خود را به نام خلفا گذاشتند تا فضا را آرام نمایند و شرایط برای حضور تاریخی علی «علیهالسلام» فراهم شود و انگیزهای برای مخالفت آنان نماند. زیرا در این تقابلها آنچه قربانی میشد اسلام بود و حضرت راضی به این امر نبودند. در این مورد خوب است به جزوهی «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» که بر روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید