بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20079
متن پرسش
سلام خدمت استاد: دو سوال داشتم: ۱. گفتید پیغمبر هم زمان قیامت را نمی داند زیرا تا زمانی که همه قوه های عالم ماده به فعل تبدیل نشده هنوز ماده است و بعد که تماما به فعل تبدیل شد ناگهان عالم دگرگون می شود و زمان هم از بین می رود. خب قبول. ولی باز هم نسبت به همین عالم تا زمانی که هنوز پابرجاست زمان وجود دارد و مثلا ۱۰ سال دیگه ناگهان عالم قوه هایش به فعل تبدیل می شود و زمان از بین می رود. پس می شود برای تمام شدن عالم ماده زمان مشخص کرد. لطفا توضیح بفرمایید. ۲. زمانی که عالم قوه هایش به فعل تبدیل شود آیا همان لحظه انسانی بر روی کره زمین هست؟ و اگر هست همراه با کل عالم دگرگون می شود و برزخش شروع می شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی قوه‌ها تبدیل به فعل شد و حرکتی در میان نبود، زمان دیگر معنا ندارد 2- زمین به این معنا دیگر تغییر می‌کند به همان صورتی که خداوند می‌فرماید: «یوم تبدّل الارض غیر الارض» زمین در آن روز به زمینی غیر از این زمین تبدیل می‌شود. موفق باشید

19969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اینکه شیئیت شئ به صورت است نه به ماده، رو میتونید تعریف و با مثال هم انسان و هم عالم ماده تطبیق بدید تا بتونم تصور صحیحی داشته باشم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این جمله «ماده» یعنی هیولایِ اولی که قوه‌ی محض است و واقعیتِ آن به صورتی است که مطرح است و ظهور دارد. موفق باشید

19109
متن پرسش
با عرض سلام و تحیت: یکی از مسایلی که جناب عالی در مقالات مختلف روی آن تاکید دارید نقش زعمای دین و فهم تقدیر تاریخی به طور خود آگاه یا ناخودآگاه توسط آنهاست. قطعا در زمان ما زعیم شیعه امام خامنه ای حفظه الله تعالی می باشند. ایشان در دیداری که با مدرسین مجمع عالی حکمت اسلامی داشتند درباره عرفان و تربیت شاگرد توسط اساطین عرفان می فرمایند: «اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیه‌ی علوم ببینیم. عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، عرفان عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک.» این در حالی است که جناب عالی با طرح سلوک اجتماعی و این مطلب که کسی که بخواهد به سلوک عرفانی عملی بپردازد به آن معنی که آقای قاضی می پرداخت و شاگرد پرورش می داد دچار بی تاریخی شده و سلوک در حال حاضر فقط همان سلوک اجتماعیست. در نقطه مقابل این را مد نظر قرار داده اید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نمی‌توان از معارف عرفانی به روش علمی عرفان غافل شد. بحث بر سر آن است که در مسیر عرفان به حکم «کلّ یومٍ هو فی شأن» با خدایی روبه‌رو شویم که در تاریخ انقلاب اسلامی ظهور کرده. یعنی با خدایِ سالکانی مثل شهدا. و هر اندازه در معارف اسلامی موفق‌تر باشیم، در اُنس با خدای خود موفق‌تر خواهیم بود. موفق باشید

15954
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توانیم بگوییم غایت کامپیوتر و هوش مصنوعی و سیستم های اتوماتیک، همان انسانِ انتزاعی است که دکارت ترسیم کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. این ابزارها ما را از خود، می‌ستاند و روح و روان ما را به وسایل تبدیل می‌کند، مگر آن‌که با خودآگاهیِ لازم از آن‌ها استفاده کنیم ولی شیفته‌ی آن‌ها نباشیم و حقیقت خود را در جایی دیگر جستجو نماییم و مواظب باشیم روح‌مان با این ابزارها متحد نگردد. موفق باشید

15641
متن پرسش
سلام علیکم استاد: خدا قوت. استاد در بحث وحی اینکه حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند باید واسطه ای در میان باشد و اینکه فرشته وحی از شئون وجودی انسان کامل می باشد خوب استاد چه اشکالی دارد که این وحی را انسان کامل که کون جامع و خودش در تمام مراتب وجودی حاضر است بدون واسطه درک کند بدوت نیاز به ملک؟ آیا منظورشان این است آنچه که واسطه می شوند بین مقام تام انسان کامل و مقام مکتفی او همو هم که می گوییم ملک همان پیامبر است در آن رتبه و یک از شئون اوست که واسطه شده است؟ یعنی حضرت عین وحی است؟ استاد می خواستم این فقره از کلام ایشان را توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موطن قلبی، همین‌طور است. ولی در موطنِ خلقی و فیض اقدس، رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» وحی را از حضرت جبرائیل می‌گیرند. یعنی جنبه‌ای از آن حضرت که با خلق روبه‌رو است از طریق جنبه‌ی باطنیِ خود که مقامِ ملک وحی است، وحی را نازل می‌کند. بدین لحاظ نمی‌توان گفت حضرت عین وَحی می‌باشند، ولی در یکی از مراتب باطنیِ وجودیِ خود، از ملک وحی جهت تفصیلِ حقیقت اجمالی وحی، به اراده‌ی الهی بهره‌مند می‌گردند. موفق باشید

15181

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد دیگر خسته شدیم از بس شنیدیم این جا و آنجای دنیا اینقدر ادم کشته شدند. خسته شدیم از بس تبعیض و استضعاف در دنیا دیدیدم. دیگر از تدبیر های بشر دوپا برای بهبود زندگی (زندگی به معنای واقعی آن که می گویند تا ابد ادامه دارد) ناامیدیم. استاد ما عقیده داریم مصلحی خواهد آمد. پس کو؟ مگر نعوذ باالله او نمی بیند این همه بیچارگی ما را؟ مگر دست و پا زدن های ما را مشاهده نمی کند؟ استاد کجاست منبری یا کتابی یا شخصی که راه رسیدن به او را به ما نشان دهد؟ منبعی می خواهم که به صورت دقیق و با دلیل و سند به من بگوید اگر چنان می خواهی چنین کن. با تشکر از پاسخگویی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چند نفر مثل خودتان سراغ دارید که به این مطلب رسیده باشند که عقل بشری برای مدیریت خود کافی نیست؟! إن‌شاءاللّه کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، به عنوان چشم‌اندازی به موضوعِ مورد نظر، مفید خواهد بود. موفق باشید

12148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. من تازه به واسطه شاگردانتون با شما آشنا شدم. مطالب و نظریات شما را هم در سایت خوندم. با توجه به اینکه نمیتونم از جلسات حضوری به علت دوری مسافت استفاده کنم، راهنمایی بفرمایید از کجا و چطوری میتونم از مباحثتون استفاده کنم. از چه مبحثی شروع کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست شروع بفرمایید إن‌شاءاللّه نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

10086
متن پرسش
سلام در روایتی هست که اسما بنت یزید حضور پیامبر میرسد و می گوید:" من نماینده تمام زنانم و این پرسش به نمایندگی از تمام انهاست ....ما زنان محصور، خانه نشین و حامل فرزندان شما مردان هستیم حال آنکه شما برما فضیلت دارید چون در نماز جمعه و جماعت ، عیادت بیمار و تشییع جنازه شرکت میکنید مکرر میتوانید به حج بروید و در راه خدا جها میکنید ما در خانه هایتان مینشینیم تا اموال شما را حفظ کنیم لباسهایتان را ببافیم و فرزندانتان را تربیت کنیم ایا ما زنان در این اجر و خیر با شما شریک نیستیم؟" پیامبر پاسخ میدهد "شوهر داری نیکو و جلب رضایت شوهر و اطاعت از نظر او با همه آن فضائل برابری میکند." دو سوال برای بنده وجود دارد: 1- آیا این پرسش اسما بنت یزید نشانگر آن نیست که در صدر اسلام شرکت زنان در نماز جماعت و نماز جمعه و تشییع جنازه عمومیت نداشته است؟ 2-چطور میتوان فضیلت و آن همه برکات نماز جمعه و جماعت که در عقل نمیگنجد را با شوهر داری یکسان دانست؟گذشته از این تاثیر نماز جماعت و جمعه که یک مصداق بارز ارتباط با خدا و عبادت است بر روی جان فرد را چگونه میتوان با شوهر داری مقایسه کرد؟ در ضمن لذت صحبت مستقیم با خدا در حضور دیگر مومنین کجا و شوهر داری کجا(هرچند شوهر داری هم نوعی عبادت باشد)؟مثل این است که بگوییم صدقه دادن عبادت است و نماز شب خواندن هم عبادت. این کجا و آن کجا؟(منظور من نوع عبادت و ارتباط با خدا و تاثیر ان بر روی روح است) .متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه تلاش کنید موضوعاتی را که در متون روایی ما مطرح است در فضای تاریخی شان ارزیابی کنید. عنایت داشته باشید که با ظهور اسلام تاریخی شروع شد که در آن تاریخ، شکل‌دادن خانواده به آن معنایی که اسلام تعریف کرده بود، ایجاد اولین هسته‌ی توحیدی است و بستری است برای فرزندآوری و ایجاد لشکر توحیدی و اسلام زنان را متوجه رسالتی که باید در آن مقطع تاریخی داشته باشند نمود و خواست آن نوع کارهای اجتماعی را از دوش زنان بردارد تا به کاری که به عهده دارند برسند و لذا اگر در آن فضای تاریخی در خانه‌ی خود نماز می‌خواندند احساس می‌کردند در جبهه‌ی توحیدی آن زمان حاضر اند و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» این امر را تأکید کردند و این تفاوت می‌کند با تاریخی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند: «ما مفتخریم‏ که بانوان ما و زنان پیر و جوان و خرد و کلان، در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت‏هایى که توطئه‏ى دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن‏ها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى از آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‏اند». چنانچه ملاحظه مى‏فرمایید از نظر دانشمند اسلامى و یک اسلام‏شناس واقعى مثل حضرت امام‏خمینى‏ «رحمةاللّه‏علیه» در این زمان اولًا؛ حضور فعال زنان در صحنه‏هاى فرهنگى و نظامى یک افتخار محسوب مى‏شود. ثانیاً؛ مقابله‏ى زنان را در مقابل توطئه‏هایى که مى‏خواهند آن‏ها را منزوى کنند یک کار بزرگ و ضرورى مى‏دانند. موفق باشید
7848
متن پرسش
سلام در دیوانگی آیا من انسان مریض شده و روی تن تأثیر می گذارد ؟ اگر این طور نیست چه جوری بعضی بیماری ها رو من هست بعضی رو تن
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در دیوانه‌گان نسبت بین تن و نفس‌شان مختل شده‌است به طوری که از یک طرف قوه‌ی واهمه‌ی آن‌ها گرفتار تصورات غیر منطقی شده ـ ‌بدون این‌که فطرت آن‌ها خراب شده‌ باشد‌ـ و از طرف دیگر اعضایی که باید ما فی الضمیر آن‌ها را اظهار کند خراب شده است علاوه بر آن‌که فراموش نمی‌فرمایید اختلالات قوه‌ی واهمه در رابطه با بدن و نیازهای جسمی صورت می‌گیرد و شخص چون برای بدن خود و یا شخصیت تصوری‌اش جایگاهی قائل است که واقعیت ندارد، واهمه‌ی او از مسیر اصلی خارج می‌شود و گرنه نفس ناطقه در ذات خود به عنوان مخلوقی از مخلوقات خدا پدیده‌ی متعادلی است و در همین رابطه خداوند می‌فرماید «و نفس و ما سواها» قسم به نفس و آن تعادلی که دارد. موفق باشید
7593
متن پرسش
سلام استاد عزیز تفاوت قیامتی که درسوره تکویر امده باقیامتی که پس ازمرگ اغاز میشودوشما بیشتر به ان پرداخته اید رابیشتر توضیح دهید ایا هدف قران ازبیان معاد وقیامت همان قیامت جامع نیست
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما یک قیامت صغری داریم که همان برزخ است و یک قیامت کبری داریم که ابدیت ما است. موفق باشید
6314
متن پرسش
سلام علیکم :الف)در مورد ملائکه نظری وجود دارد مبنی بر اینکه به عنوان مثال هرجا قبضی صورت میگیرد،ظهور ملک قابض(عزرائیل)است و مثلا هضم غذا توسط معده هم ظهور این ملک است،نه اینکه ملک قابض یک چیز جدا باشد و هضم غذا یک چیز،بلکه همین هضم غذا ظهور اسم قابض الهی و به دیگر تعبیر همان ملک قابض است،در مورد این نظر سوال این است که مثل دیگر موجودات وجود جداگانه ای ندارند؟(البته با در نظر گرفتن این مطلب که همه موجودات هستی ظهورات اسما الهی هستند)ب)غیر از چهار ملک مقرب که هرکدام ظهور یک اسم الهیند،بقیه ملائکه در واقع جلوات آن ملائک و به دیگر تعبیر زیر مجموعه ای از چهار اسم علیم-رزاق-ممیت-محیی الهی اند؟ج)منظور از تعبیر صور در صور اسرافیل چیست؟چه مطلبی در این کلمه نهفته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملائکه همه مظاهر الهی‌اند و ملائکه‌ی دیگر همه جلوات نور چهار ملک مقرب‌اند و ملک قابض در فوق نظام طولی هر قبضی قرار دارند و نه آن‌که در عرض موجودات باشند. صور اسرافیل صورت احیاء اموات است که لازمه‌ی آن اماته از مرتبه‌ی قبل و احیاء در مرتبه‌ی بعد است. موفق باشید
27889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عبادات مقبول درگاه حق. تو برنامه زندگی پس از زندگی با افرادی که فوت کردن و دوباره زنده شدن مصاحبه میکنن، حالا سوال من اینجاست که مگه تو قرآن نداریم که اصرار میکنن که من رو به دنیا برگردون تا کارهامو اصلاح کنم ولی خداوند می‌فرمایند که بهشون این اجازه داده نمیشه. پس چطور اونها برگشتن؟! یا اگه این مهلت داده میشه پس چرا فقط شامل حال بعضیا شده؟! آیا اونها از برزخ برگشتن؟! ملتمس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلا عرض شده‌است، این افراد تنها با نحوه‌ی تجرد روح خود روبرو شده‌اند و اساسا به مرحله‌ی سکرات و نکیر و منکر و حضور در برزخ نرسیده‌اند که با اعمال خلاف خود روبرو شوند و تقاضا کنند «رب ارجعون لعلی اعمل صالحا» موفق باشید

24914
متن پرسش
سلام استاد: من طلبه ی پایه .. حوزه هستم در مدرسه طبق تشویق یکی از آشنایان وارد حوزه شدم (البته بدون شناختی از حوزه و همینطور بدون علاقه) البته شاید علاقه ای که باعث شد وارد حوزه شوم البته که (استعداد و ذهن خوبی دارم) (علاقه ام حضور در قوه قضائیه یا سازمان های نیروهای مسلح) تعبیر بشود به جو گیری خب به هر حال وارد حوزه شدم. بعد از چند سال است که حس می کنم پشیمانم و اشتباه کردم و اگر وارد دانشگاه می شدم برایم مفید تر بود. می خواستم ببینم به نظر شما و طبق دیدگاه و تجربه شما من بعلت دلسرد شدن از حوزه و کتب حوزه یا وضعیت آموزشی حوزه چه کار کنم آیا ادامه بدهم و بعد از سطح دو وارد دانشگاه بشوم که این هم به لطف دلسرد شدن کمی برام سخته. شما بفرمایید چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه علمیه یک اقیانوس است. سعی کنید راهِ خود را و جای خود را در این اقیانوس پیدا کنید تا عمرتان به ثمر برسد. موفق باشید

23995
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: این متن رو جایی دیدم ممنون میشم نظرتان را راجع به این متن بفرمایید. ۱. همانطور که راجع به بیانیه گام دوم می فرمودید گویا نقشه راه آینده به جوانان داده شده و توانایی تحققش نیز به آن ها داده شده. ۲. و اینکه انسان هایی که تاریخ را رقم زدند انسان هایی بودند که خودشان را در تاریخ ایجاد کردند و نه ادامه استاد شان و حتی تصمیم هایی گرفتند که ابتدای امر اساتید شان با آن مخالف بودند اما آن شخصیت ها به خصوص حضرت امام رحمه الله علیه با اشراقی که بر قلبشان شد علی رغم مخالفت استاد شان و بزرگان زمانه شان حرکتی کردند و خود تاریخی رقم زدند نه اینکه ادامه ی شخصیتی باشند بلکه خداوند وظیفه شان را نسبت به دین خودش به آن ها اشراق کرد و آن ها عمل کردند. ۳. و اینکه یک بار ظاهرا فرموده بودید آینده، آینده آنلاین است و بنده ناراحت می شوم که بعضی می گویند آقای طاهرزاده برای ما بس است یا آقای فلانی برای ما بس است بلکه باید همه نگاه ها دیده شود تا نگاهی کامل و مفید برای آینده ایجاد شود. به ذهنم رسید ممکن است که جوانانی که قرار است گام دوم این انقلاب و نهضت توحیدی را رغم بزنند بعید نیست نتیجه ای که به آن می رسند و تصمیماتی که بگیرند مخالف نظر بسیاری از بزرگانی باشد که متعلق به تاریخ آینده نیستند. برای مثال ممکن است کلید تعالی حوزه و ساخت حوزه علمیه متناسب با آینده به دست جوانان باشد و بزرگان بسیار محترم ما نتوانند حرف این افراد را درک کنند اما مطمئنا وقتی خواسته شان را رقم زدند آن بزرگان نیز زبان به تحسین آن ها وا کنند. همچنین برای دانشگاه ها و همچنین برای برخی فعالیت های فرهنگی، به خصوص به طور مصداقا در وقایع سیل اخیر بعضی از بزرگان طلاب را به نشستن در حجره و درس خواندن ترغیب کردن اما طلاب در صحنه های جهاد حاضر شدند و اتفاقات فوق العاده ای رقم زدند که دوستان و همان بزرگان حوزه بسیار خوشحال شدند و دشمنان از حضور طلاب فوق العاده غضب کردند که باز خورد آن را همه در فضای مجازی، توئیت ها و ... و حتی در ماجرای اخیر طلبه همدانی دیدند. که آن هم به نوعی نشانه عصبانیت دشمن از قشر طلاب بود. البته نه خودکامی افسار گسیخته و غیر اصولی بلکه این انتخاب ها را خود خداوند در جلوی راه جوانان می گذرد و به نوعی خودشان هم متوجه تصمیم بزرگی که می گیرند نیستند. همچنین با حفظ اصول و مبانی اصلی حرکت انقلابی دینی، همراه مشورت با بزرگان و با تبعیت تام و تمام و پیروی از فرامین ولی امر مسلمین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و منظور از کلمه بزرگان در این متن غیر از امام خامنه ای می باشد. در انتها هدف متن این است که بگوید: ۱. قدم های بعدی انقلاب به دست جوانان رقم می خورد و ضرورتا در ابتدا مطابق نظر بسیاری از بزرگان نیست اما آن قدم ها همان هایی است که حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء می خواهند. ۲. عدم همراهی بعضی بزرگان با بعضی نظرات ضرورتا به معنای غلط بودن آن نیست و آن هایی که تاریخ ساز شدند الگوی تام و تمام انتخاب نکردند که ادامه او شوند بلکه با استفاده از محاسن بزرگان خود تاریخ خودشان و زمانه شان را رقم زدند مانند حضرت امام خمینی، شهید مطهری، علامه طباطبائی و... اینکه اتفاقات بزرگ خط شکنی می خواهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با آن‌چه فرموده‌اید کاملاً موافق هستم. در جزوه‌ی «ما و آینده» نیز سعی شد در همین رابطه نکاتی عرض شود. حقیقتاً قضیه همین‌طور است که اتفاقات بزرگ، انسان‌های خط‌شکن می‌خواهد، ولی در بستر انقلاب و در بستر افقی که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب در مقابل ما گشوده‌اند. آری! قدم‌های این جوانان، همان قدم‌هایی است که حضرت ولی عصر «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» القاء فرموده‌اند. دشمن و جریان غرب‌زده آخرین نفس‌هایش را می‌کشد. این کشور، تنها با روحیه‌ی انقلابی می‌تواند اداره شود و از تنگناهای تاریخی خود عبور کند. موفق باشید   

23540
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد جنود جهل به نظر جنابعالی وجودی هستند یا عدمی؟ به عنوان مثال آیا غضب همان عدم رحمت می باشد یا واقعا چیزی هست به نام غضب؟ ۲. استاد وقتی شخصی غضب رحمانی می کند ظاهرا این غضب دیگر از جنود جهل نیست. آیا از جنود عقل است؟ پس چرا در جنود عقل چیزی به نام غضب رحمانی وجود ندارد؟ ۳. استاد همانطور که فرمودید زمان از حرکت انتزاع می شود. سوالم این است که چرا زمان را بعد چهارم ماده می نامند و چرا خود حرکت را بعد چهارم ماده نمی گویند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در تقسیم‌بندیِ فلسفی خداوند منشاء غضب نیست، زیرا غضب از نظر فلسفه عدمی است. ولی در هر حال عدمِ رحمت، آثاری را در عالم ظاهر می‌کند مثل بیماری که عدمِ سلامت است. ۲. شاید عنوان «غضب رحمانی» را بتوان در راستای تبدیل نعمت قلمداد کنیم ۳. حرکت، موجب چهار بُعد ماده می‌باشد. موفق باشید

23528

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جایگاه علوم غربی و غیرایمانی در حرکت و زندگی انسان چیست‌؟ چه باید بشود که مطالعه ی علوم حصولی برای این انسان قدسی تبدیل به یک نور و ایمان بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده نیت و قصدی است که انسان در رابطه با علوم تجربی باید دنبال کند تا با قلبِ ایمانی و عقلی تکنیکی، شهریاری‌ها به میان آیند. موفق باشید

22807
متن پرسش
سلام استاد: نمی دانم سخنان وزیر بهداشت رو هفته گذشته در دانشگاه جندی شاپور اهواز شنیدید یا خیر بنده دانشجوی همین دانشگاه هستم واقعا تاسف بار بود شما به منه جوون بفرمایید چطوری دلخوش باشم به آینده ی این کشور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آن است که هنوز انقلاب نتوانسته است مردم را متوجه‌ی این امر بکند که جریان‌های سیاسی و اشرافی که سنگ مدیریت امثال آقای هاشمی را به سینه می‌زنند، از جنس انقلاب اسلامی نیستند و ادامه‌ی انقلاب اسلامی با چنین افرادی ممکن نیست. سعی باید کرد راهی که امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در آغاز انقلاب گشودند، باز زنده شود مثل امام حسین «علیه‌السلام»که فرمودند می‌خواهم به سیره‌ی جدّم و پدرم برگردم. آن آغازین است که باید در انتها نیز به میان آید به همان معنایی که مبدأ و معاد از هم جدا نیست. موفق باشید   

22493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت به مظهر حضرت محیی. به لطف خدا بنده خویشتن مجرد خویش را ادراک کرده و می توانم با آن مانوس و آرام باشم. وقتی به خودم رجوع می کنم غیر زمانی و مکانی خود را می یابم اما خواستم عدم زمانمند، مکانمند بودن مجردات را از طریق استدلال بیاموزم. بسیار سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعی است که جناب ملاصدرا در «حرکت جوهری» به‌خوبی اثبات می‌کند. موفق باشید

22203

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیر: شاید سوالم بی ربط باشه ولی فکر کنم جالبه. می خواستم بدونم به نظر شما در جهان مادی ما کدام شی یا موجود بجز انسان بیشترین شدت وجود را دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در این مورد همه‌ی موجودات را در عالم ماده یکسان می‌بینیم. ولی در روایت داریم سنگ عقیق، ولایت علی «علیه‌السلام» را پذیرفته است و یا کوه اُحد، پیامبر را دوست دارد. شاید از این جهت بتوان گفت این نوع موجودات، کمال بیشتری نسبت به سایر موجودات مادی دارند. یا گویا درخت نخل، شعوری نزدیک به شعور انسان دارد یا مثل ستون حنانه که به رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» علاقه‌ی خاص داشت و یا شتر حضرت سجاد «علیه‌السلام». موفق باشید

21881
متن پرسش
سلام علیک و ریحانه: استاد عزیز می خواستم در جریان تاریخی که ما داریم چطور ما در مواردی خیلی بیش تر از کشورهای منطقه و اطراف تحت سیطره ی نفوذ و غلبه ی فرهنگ مدرنیته قرار گرفتیم؟ مثلا ژاپن چطور هنوز این کشور در بسیاری از اصول و فرهنگ سنتی و آداب قدیمی خود مانده است یا پاکستان و یا برخی کشورهای دیگر؟ مطلب بعدی اینکه استاد چگونه است نسبت جوانان امروزی که کاملا در فضای مدرنیته زندگی می کنند و بیش از آنکه تحت تأثیر عالم دینی باشند تحت تاثیر مدرنیته قرار گرفته اند؟ استاد راه پیش روی این جوانان چیست و چگونه این جوانان را در نسبت با انقلاب تعریف می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن اسلام از صدسال پیش که به خود آمد و متوجه‌ی قدرت اسلام شد، بر روی سه مرکز مهم اسلامی یعنی ایران و ترکیه و مصر با به‌یرِ کارآوردنِ حاکمان خودفروخته سرمایه‌گذاری کرد و با این‌همه، مقاومت‌های خوبی در هر سه کشور به‌وجود آمده و هر اندازه ما متوجه‌ی این امر باشیم آینده‌ی روشنی خواهیم داشت و واقعاً نسبت به تبلیغات و سرمایه‌گذاری که دشمن کرده است آن نتیجه‌ای که به دنبال آن بوده است، برایش حاصل نشده. موفق باشید

20758
متن پرسش
سلام استاد عزیز: چگونه ثابت می کنید که انسان با دست و پنجه نرم کردن در امور طبیعت شکوفا می شود؟ ۲. چه کنیم که خدای قهار حرف های اسلامی نو و مطابق زمان را بر لسان بنده حقیر جاری سازد؟ ۳. در هنگام امر به معروف و نهی منکر اگر خجالت بکشم و روم نباشه از تذکر دادم چه کنم این مشکل حل شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این‌که ثابت‌کردن نمی‌خواهد. معلوم است انسان استعدادهایی دارد که اگر به کار گیرد شکوفا می‌شود. یکی از جاهایی که باید آن استعدادها را به کار گیرد طبیعت است 2- هراندازه تفکر عمیق باشد، زبان ظهور بهتری خواهد داشت 3- امر به معروف عملی را پیشه کنید و با خیرخواهی نشان دهید که غم افراد منحرف را می‌خورید. موفق باشید

20606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. آیا چهارده معصوم در هر زمانی ناظر و شاهد اعمال ما و مطلع از حالات درونی ما هستند و آینده ی ما را هم می دانند؟ ۲. آیا لذتی که ائمه در بهشت می برند با لذت اولیای الهی و کسانی که مراحل بالای سلوکی را طی کرده اند یکسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! آری! 2- طبق قاعده‌ی «چون که صد آید، نود هم پیش ما است» آن عزیزان در عین داشتن لذاتِ قرب الهی، از همه‌ی لذّات برخوردارند. موفق باشید

20571
متن پرسش
سلام: سوالم مبتنی بر متن زیره، که حدود چهار سال پیش این پرسش و پاسخ در همین سایت بین من و شما رد بدل شد؛ «سلام، مدتیه دچار ادبار شدید روحی شدم تا همین چند ماه پیش فردی کاملا مذهبی بودم و حتی از انجام مکروهات هم خودداری می کردم و به شدت دقت داشتم که مبادا عملی جلوی حرکت من به سمت خدا رو بگیره ولی نمیدونم یهو چی شد که انگار از وسط یک شهر ناگهان وسط بیابون افتادم و هیچ حسی نسبت به این مسائل ندارم و به شکل خیلی بدی نسبت به انجام محرمات بی تفاوت شدم و اعمالی رو که تا قبلها حتی فکرش را هم نمی کردم گرفتارش شدم و مشکل اصلی اینجاست که اصلا توان جستجو رو در خودم نمی بینم یعنی دنبال راه حل و تلاش برای عوض کردن اوضاع نیستم و اینکه اینجا این سوال رو می پرسم و ابراز نگرانی می کنم فقط به خاطر قسمتی از عقل منطقیم هست که در طول سالهای گذشته حقانیت دین و دستورات برایش جا افتاده. منظورم اینه که قلبم هر چیز جدی ای رو پس میزنه و نمیتونم بهش راه درست رو ارائه بدم! و اگر این کار رو بکنم گویا نفس جواب میده باشه حرف تو درست ولی اصلا نمیخام عمل کنم و راحتم بزار! مث یه آدم گرسنه ای شده که هر غذایی بش بدی همه رو همونجا بالا میاره و حتی غذا رو بیبینه حالش بهم میخوره! کمکم کنید، چکار بکنم؟! اصلا با این وضع پس زدن راه حلها توسط روحم اصلا لازمه کاری بکنم یا بگذارم همینطور بماند؟ جواب استاد: باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر دینداری تا یک جا عقل است که اظهار نظر می‌کند و ما را با اعمال شرعی جلو می‌برد ولی از یک جا به بعد قلب به میدان می‌آید، حال انسان متوجه می‌شود از نظر قلبی دست‌اش خالی است و به تعبیر شما احساس می‌کند در یک بیابان است که هیچ‌یک از گرایش‌های شرعی را در خود ندارد. از این‌جا به بعد، بعد از آن ادباری که فرمودید، آرام‌آرام به خود می‌آیید و از طریق قلب وارد وادی ایمان می‌شوید و به لطف الهی برزخ شما شروع می‌شود و آنچه را مؤمنین متوسط در برزخ با آن روبه‌رو می‌شوند و 7000 سال طول می‌کشد که به خود آیند و با پای قلب که تنها وسیله ی سیر در برزخ است بروند، شما إن‌شاءاللّه در این‌جا شروع خواهید کرد لذا اولاً: صبر در دینداری را فراموش نکنید و مواظب حرام و حلال الهی باشید. ثانیاً: صبر کنید تا از این حالت بگذرید خیلی بی‌تابی نکنید. موفق باشید» و اما بعد.... استاد عزیز: مدت زیادی از آن زمان می‌گذرد، و حقیر بعد از فراز و فرودها و تحمل سختی های زیادی، آرام آرام به لطف خدا همانطور شدم که شما فرمودید. [نه اینکه به خود تلقین کنم، نه] اما احساسات «واقعی» خاصی پیدا کرده ام، چیزی از جنس نور در دلم روشنایی دارد، چیزی شبیه تمثیلی که شما از تفاوت مفهوم آب و خود آب می زدید، شاید بتوانم اینگونه تعبیر کنم که قسمت های زیادی از دنیا پیش چشمم تاریک و مرده می آید و در عوض یک نوع حیات و «بودن» خاصی را ورای آن لمس می کنم، دیگر مثل سالهای پیش از ادبار، دینداری برایم زوری و رنج آور نیست و احساس مردگی از اعمالم ندارم بلکه با هر قدمی که برمیدارم آن نور را بهتر در میابم. در اوقات زیادی با خداوند متعال گفتگو می کنم، انیس بودنش را درک می کنم و جلوه پاسخ هایش را در رفع حوائج و مورد تدبیر واقع شدنم می بینم، انگار بعضی مواعظ اخلاقی اساتید عرفان برایم آشنا می آید، [چیزی شبیه تعبیر شما که می‌فرمودید نور وقتی می آید همه اش می آید اما تشکیکی است و شدت و ضعف دارد] و اما سوالم این است چه کنم که این آمده، نرود؟! و اینکه برای رشد بیشتر چه بکنم؟ برنامه ویژه ای را دنبال کنم؟ نمی خواهم کم نصیب بمانم. «ضمنا طلبه مقدمات هستم در قم» تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید اگر برنامه‌ای جهت حفظ این حالت نداشته باشید، نمی‌ماند. و آن برنامه باید رو به سوی حکمت و عرفان باشد. ارتباط با جناب استاد یزدان‌پناه، راهِ خوبی است. موفق باشید

20321

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فررانه: جناب استاد معمولا ذکر حوقله به صورت لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم آمده است 1. علت این که در سوره کهف در داستان دو باغ شخص مومن می گوید ما شاءالله لا قوه الا بالله و حول را نمی گوید چیست؟ 2. حضرت صادق فرمودند در شگفتم از کسی که دنیا و زینت آن را می خواهد چگونه به ذکر ماشاءالله لا قوه الا بالله پناه نمی برد. حال آیا اگر کسی دنیا و زینت آن را برای رفع نیاز و حفظ آبرو و انفاق در راه خدا و کار خیر بخواهد و این ذکر را تکرار کند مانع سلوک است و با روایاتی که ما را از دنیا و زینت آن پرهیز می دهد منافات دارد؟ 3. برای محقق شدن سخن امام صادق علیه السلام به چه مدت و هر روز چند بار خوب است این ذکر تکرار شود؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن‌جا بحث در آن حدّ است که آن مرد متذکر صاحب باغ شود که تو نیستی که دنیا را هرطور خواستی بگردانی 2- نه! زیرا این خودش بنا بر روایات معصوم، قیامت به حساب می‌اید و نه دنیا 3- سعی کنید حتی‌المقدور بعد از هر نماز با حضور قلب 10 مرتبه آن ذکر را بگویید. موفق باشید

19128
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: راجع به موضوعی بشدت به مشورت حضرتعالی نیازمندم. دختری 20 ساله هستم که از دوران دبیرستان با شمه ای از اسلام ناب آشنا شدم و طبق آگاهی هایی که داشتم تکلیف خود دانستم که وارد دنیای هنر و علی الخصوص انیمیشن بشوم تا از این طریق با این ابزار رسانه حرف اسلام را برای مخاطبان، علی الخصوص کودکان که بسیار حیاتیست تربیتشان تبیین کنم. با ورود به دانشگاه با مطالب شما و استاد عباسی آشنا شدم که نگرشم به دانشگاه به کلی عوض شد. با توجه به مطالب شما مبنی بر اینکه علم دانشگاه های امروز بر پایه ی اعتباریاتیست که حکمت به فرد نمی آموزد و با توجه به اینکه ابزارهای غربی با فرهنگ خود ممزوجند، و همچنین منی که نمی خواهم عمرم را صرف اعتباریاتی کنم که هیچ دلبستگی و ایمانی به آنها ندارم و تمام افتخار و آرزویم کار کردن و زندگی کردن و جان دادن برای اسلام است، باید چه کنم؟ ضمن اینکه من دانشجوی تهران و خوابگاهی هستم. تشخیص تکلیف برایم دشوار است. آیا باید همه چیز را رها کنم و به شهرخود برگردم به امید اینکه از این طریق اسلام ناب را بیابم یا درس و دانشگاه را به سرانجام برسانم و تخصصی کسب کنم؟ (ضمن اینکه من هیچ گونه وابستگی و علقه ای به دانشگاه ندارم و با تمام سیستم و استادان بی حکمت آن مخالفم و فقط برای انجام تکلیف به دانشگاه آمده ام)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا نمی‌شود چون سرداری سلحشور در آن محیط خود را نسبت به امری که به عهده گرفته‌ای، فربه و توانا کنی؟!! و همچون آن شهید بزرگ شهید بابایی که خداوند هیچ‌وقت او را از افق تاریخ ما بیرون نبرد، به وقتش در پروازی همسنخِ خود در آسمانِ هنر به ظهور آیی!! موفق باشید

نمایش چاپی