بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3101
متن پرسش
با ارز سلام و خسته نباشید برداشت من از کتاب «زن آنگونه که باید باشد» این بوده است که زن نباید کار و خود را درگیر مسائل اقتصادی و اجتماعی کند آیا مقصود کتاب چنین است؟ اگر زنان نباید کار کنند پس تکلیف معلمان، پرستاران ، دکترهای زن ودیگر شغل های زنانه چی می شود؟ اگر زن نباید کار کند پس تحصیل دختران در دانشگاه ها به صورت تخصصی و برای گرفتن کار بیهوده است؟ لطفا با در نظر گرفتن همه ی جوانب به سوالات پاسخ دهید با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در آن کتاب سخن اصلی آن است که نقش اصلی زن تربیت جامعه است و نباید شخصیت اقتصادی آن بر او غالب باشد ولی در هر حال زن نیز در اقتصاد خانواده نقش داشته و لذا چه اشکال دارد که زن با همان شخصیت تربیتی به اموری که جامعه به او نیاز دارد وارد شود. باید بستر تحصیلات زنان در جهتی باشد که ارزش تربیتی او در ذیل ارزش اقتصادی او قرار نگیرد. موفق باشید
2962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.چرا اسم ایمه بطور مستقیم در قران نیامده با اینکه مسئله خیلی مهمی است.ولی اسم بعضی از پیامبران با اینکه از نظر رتبه ای پایینتر است امده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جناب آقای دکتر قدوسی جوابی در رابطه با علت نیامدن اسم علی«علیه‌السلام» در قرآن داشته‌ایم، نمی‌دانم کجا پیدایش کنم.-------------------------------------------------------------------------------------------------------باسلام خدمت استاد--سوال2049-میخواستم ارجاع به جواب سوال را درسایت بگذارم ولی گفتم شاید بخواهیدتغییری درجواب بدهید.
2511
متن پرسش
سلام علیکم استاد. مدتی است بر سر انتخاب یک دوراهی حیاتی در زندگی قرار گرفته ام. بر سر این دو راه نیز به اندازه کافی تحقیق و بررسی انجام داده ام. با علم به داشتن یک عین ثابته برای هر کس در عالم وجود(هر کس در این عالم کاملا مختارانه انتخاب میکند تا به ان شخصیت که خودش در عالم الس برای خود انتخاب کرده برسد) و با علم به مختار بودن انسان حال سوالم این است بنده از کجا بفهمم انتخابم در راستای آن عین ثابته است؟ ایا این جمله درست است " من می دانم که به درد این کار نمی خورم" چگونه میتوانیم به این دریافت از خود یقین اوریم؟ و ایا مثلا بر سر تنبلی در انجام یک کار به این نتیجه نرسیده ایم؟ مثلا در ذکر زندگی ایت الله بهاالدینی امده که ایشان با امام خمینی بر سر درس فلسفه حاضر شدند اما ایشان در همان جلسه اول به این نتیجه رسیدند که به درد خواندن فلسفه نمی خورند و دیگر ادامه ندادند وشدند انچه شدند و امام شد انچه شد اولا بر چه مبنایی به این نتیجه قطعی رسیدند ثانیا ایا ایشان به دلیل این انتخاب در ان عالم احساس نقص نمیکنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گفت: «هرکسی را بهر کاری ساختند... میل آن اندر دلش انداختند» در امور شرعی چون فطرت‌ها مساوی است، فطرت همه‌ی انسان‌ها گرایش به دین دارد و اگر در امر دین کوتاهی کنند از فطرت خود فاصله گرفته‌اند. در سایر امور هرکس باید درون خود را بکاود که آیا در این کاری که شروع کرده‌اند از جهت درونی با آن کار احساس تناسب می‌کند یا نه. شاید آیت‌الله بهاءالدین احساس نقص نکنند چون در مسیر بندگی به آن‌چه می‌خواستند رسیده‌اند منتها از غیر از مسیری که فلسفه نشان می‌دهد. اگر با فلسفه مخالفت کرده بودند شاید فردا به مشکل برمی‌خوردند. موفق باشید
643

اعتقاد همسربازدید:

متن پرسش
سلام ، دختری هستم 25 ساله مجرد که توی خانواده ای بزرگ شدم که پدر و مادرم اهل نماز خوندن و روزه گرفتن هستن خمس و زکات مالشون رو هم پرداخت میکنند و کلاً مسایل دینی براشون اهمیت داره و مقید هستن بهش. تقریباً تا دو سال پیش قبل از اینکه وارد دانشگاه بشم هم نماز میخوندم و هم روزه میگرفتم و خدا رو دوست داشتم و لایق پرستش میدیدم و احساس میکردم هرچی خدا گفته حتی اگه من نمیفهمم باید بهش عمل کنم ولی یه سری از مباحث دینی مثل حجاب واسم حل نشده مونده بود ، زیاد دوست نداشتم برم مسجد چون رفتارهای خوشایندی نداشتند البته اگه فرصتی پیش میومد میرفتم مثلاً شبهای قدر، معمولاً هم با بعضی از دوستام یا اقوام راجع به این مسائل بحث میکردم ولی زیاد درگیر نمیشدم. تا اینکه وقتی وارد دانشگاه شدم ( مقطع کارشناسی ارشد) با یه نفر هم اتاق شدم که خیلی از تمایلات و علایقش شبیه من بود با این تفاوت که به نظر نسبت به اعتقاداتش از من پایبندتر بود و محجبه بود . طبق معمول وقتی مباحث مذهبی پیش میومد احساس میکردم جوابهای متفاوتی میده که به دلم میشست ! ولی باز خیلی از جوابهای من بی پاسخ میموند و متقاعد نمیشدم مثلاً راجع به حجاب حرفهاشو قبول داشتم ولی اینقدر تاثیرگذار نبود که بهش عمل کنم ، قسمت شد عید نوروز پارسال مشرف شدم حج انگار خدا دعوتم کرده بود که جواب سوالاتم رو بده، من اونجا فهمیدم که بیرون بودن مو یعنی زینت ! اونجا عاشق معارف دعای کمیل شده بودم و با کسایی آشنا شده بودم که واقعاً آدمای عرفانی با اعتقادات قشنگ بودند. وقتی برگشتم خیلی از مسائلی که برام اهمیتی نداشت مهم شده بودند تا جایی که به نظر بقیه تغییر کرده بودم تا مدتها در حال و هوای حج به سر میبردم ، پر از سوال بودم و دنبال جواب، واسه جواب اکثر سوالاتم به دوستم پناه میبردم ، خیلی راحت بگم که آدمای مذهبی جذابیت که ندارند هیچ ترجیح میدم زیاد باهاشون دم خور نشم ولی بعد از حج و آشنایی با دوستم همیشه دوست داشتم با کسی ازدواج کنم که دل قشنگی داشته باشه ، پاک باشه و واقعاً کسی باشه که باعث پیشرفتم بشه در اعتقاداتم ... چند مورد پیشنهاد ازدواج داشتم ، کسایی که معمولاً بعضی از شرایط رو داشتند که میشد واقعاً راجبشون فکر کرد، تقریباً با همشون در زمینه اعتقادی طرز فکر متفاوتی داشتم،‌ بعد از حج خیلی چیزا برام جالب بود و دوست داشتم واقعاً راجبشون فکر کنم و به جواب برسم، ارتباط با امام حسین، امام زمان، مسئله توسل،‌ ارتباط با قرآن، حتی مسئله شهادت با اینکه تقریباً خیلی ابتدایی ازشون میدونستم مسائلی بودند که تمایلات همسر آینده ام نسبت بهشون برام مهم شده بود. حتی آرزوی کربلا رفتن داشتم و یه بار تصمیم گرفتم حافظ قرآن بشم و تفسیر قرآن رو بخونم ولی به خاطر حجم درس تا الان موفق نشدم . کسانی که پیشنهاد میدادند یا تازه شروع کرده بودند به نماز خوندن و یا به خاطر من میخوندند! معمولاً نسبت به این مسائل دید بدی نداشتند و میگفتند که من با این اعتقاد و افکار براشون کاملاً محترم هستم و شاید در آینده اونا هم تغییر کنند و به این سمت و سو ها کشیده بشند، ولی چون کلاً نسبت بهشون احساس خاصی نداشتم همین مسئله اعتقادات رو در میون میزاشتم و جواب منفی میدادم . چند مورد هم بود که کسانی بودند که مذهبی و مومن بودند ولی اصلاً نمیتونم با این جور آدما ارتباط برقرار کنم . احساس میکنم دنیاشون خیلی با من متفاوته و به تمامشون جواب رد دادم. تا اینکه اخیراً موردی پیش اومده که با شناخت سطحی که نسبت به ایشون داشتم همیشه دوست داشتم همسرم این طوری باشه ، کاملاً خوش برخورد و با صداقت و واقعاً مهربون و شوخ طبع،‌ کلاً شخصیت ایشون رو خیلی دوست دارم از آدمای پر شور خیلی خوشم میاد. وقتی ایشون پیشنهاد ازدواج دادند طی چند جلسه در مورد خیلی از مسائل که صحبت کردیم به این نتیجه رسیدم که اشتراکات اخلاقی زیادی با هم داریم و به شخصیتی که من دوست دارم خیلی نزدیک هستند از کسانی هم که باهاش برخورد داشتند هم نظرشون رو سوال کردم همه تائیدش کردند.تا اینکه به مسئله اعتقادات رسیدیم و باز هم سطح متفاوت اعتقادی،‌ مادر ایشون خیلی مومن هستن ولی خودش تازه نماز میخونه وقتی از علتش پرسیدم گفت "چون میدونستم ازم سوال میکنی و این موضوع برات اهمیت داره منم شروع کردم به نماز خوندن" ، به من گفتند که اگر اعتقادات من باعث شده که دختر نجیبی باشم و باهاشون به آرامش برسم و در کل خروجی قشنگی داره ایشون هم میتونند به این سمت کشیده بشند ولی نه به این سرعت، ‌فعلاً فقط نماز میخونند ولی گفتند ازش نخوام مسجد بیاد چون حرفهای مسجدی ها رو قبول نداره. حتی راجب به سوره نساء از من پرسید که گفت با زدن زن موافقم ؟!!! ایشون دنبال منطق برای خیلی از مباحثه دینی میگرده تا بپذیردشون ! نمیدونم بدبینی باعث شده که نسبت به مسائل مذهبی اینطور فکر کنه یا اینکه بی اعتقاده !؟ من کلاً اهل بحث کردن توی این موارد نیستم بعد از تغییر پیدا کردنم حتی با خواهر و برادم هم بحث نمیکردم، ترجیح میدم با رفتارم تاثیرگذار باشم . به این شخص هم گفتم توی اعتقاداتم منطقی رو دنبال نمیکنم با احساسم و میشه گفت با تمام وجودم فکر میکنم درست هستند و بهشون پایبندم . به نظر ایشون من افکار صلبی دارم اجازه پذیرفتن فکر جدید را به خودم نمیدم. نظر این شخص اینه که چون با مادرشون که افکاری متفاوت داره کاملاً راحته و هیچ مشکلی نداره اگر طرز فکرهامون متفاوت باشه هم با هم مشکلی نخواهیم داشت.حتی راجب به فرزند هم سوال کردم ! ایشون میگند روی بچه نرم افزار نسب نمیکنم که از نظر اعتقادی این طوری باش ! ولی کمکش میکنم رشد کنه و راهش رو پیدا کنه . الان نسبت به خودم شک کردم ! نمیدونم من درست فکر میکنم یا واقعاً خیلی سختگیر شدم و خیلی آرمانی فکر میکنم؟! از کجا میتونم بفهمم که این شخص در آینده میتونه تغییر کنه یا نه؟ میشه به ایشون اعتماد کرد؟ اصلاً روی مسئله اعتقادات تا چه حد باید پافشاری کنم ؟ ممنون میشم اگه راهنمایی کنید با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: اساس شخصیت انسان اعتقادات حقیقی اوست، لذا بی‌اعتقادی و بداعتقادی هر دو یک نحوه بی‌هویتی به همراه دارد و به همین جهت اگر جنابعالی اعتقادات دینی خود را تمام شخصیت خود می‌دانید، نمی‌توانید با کسی زندگی کنید که در اعتقادات دینی جدّی نیست. چون یا مجبور می‌شوید شما هم از جدیّت در امر اعتقادات دست بردارید و عادی زندگی کنید و یا در کنار آن فرد اذیت می‌شوید. اگر می‌شد مردم را به خودشان واگذاریم چرا پیامبران این‌همه جدّی وارد می‌شدند و سعی می‌کردند روابط اجتماعی را بر اساس دستورات الهی شکل دهند؟ در اصول اعتقادی اگر جدّی و سخت‌گیر نباشیم، وارد عالَم دینی نمی‌شویم و از حیات دینی که نشانه‌ی خاص خود را دارد محروم می‌شویم. موفق باشید
13252
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: بنده حقیر مسئول حلقه های طرح صالحین در یکی از پایگاه های بسیج شهرستان تفت در استان یزد می باشم. از شما درخواست دارم نکات مهم در مورد نحوه تربیت (اعم از نحوه برخورد، نحوه بیان مطالب، نحوه رفتار مربی حلقه و ...) دانش آموزان (کودکان و نوجوانان بین سنین 7 تا 15 سال) بیان فرمایید و کتاب هایی در این زمینه معرفی کنید. هدف ما تربیت کودکان و نوجوانان ارزشی است به گونه ای که در آینده خود سفیران برای تربیت دیگر دوستان خود باشند. خواهشمندم در این زمینه راهنمای ما باشید. با تشکر التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً برای کار با کودکان و نوجوانان بیشتر باید نکات مطابق فطرت‌شان را به آن‌ها متذکر شویم، چندان نیاز به مباحث استدلالی که جهت رفع شبهات است، ندارند. به همین جهت فکر می‌کنم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» آن‌هم قسمت دوم کتاب برای ابتدای کار مفید است و سپس به قسمت اول بپردازید و بعد از آن کتاب «چه نیازی به نبی» کمک می‌کند. کتاب «نامه‌های بلوغ» مرحوم صفائی، برای جوانان نزدیک بلوغ کمک‌کار است و سپس کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

9363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: شما فرمودید در خواب حکومت حس کم میشود. کم شدن حکومت حس یعنی چی؟ اصلا حس یعنی چی؟ حس چه بعدی از وجود ما را تشکیل میده؟ اصلا حس در بیداری چی هست که در خواب کم بشه؟ لطفا برایم روشن کنید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حس، یک امر وجودی است که هرکس در نزد خود دارد و در خواب این حالت به حاشیه می‌رود. موفق باشید
8874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد محترم سلام: من دانشجوی ترم 6 حقوق هستم و می خواهم به حوزه بروم نظر حضرتعالی چیست با اینکه خانواده ام مخالف این امر هستند؟ دوست دارم سریعا وارد حوزه شوم. البته سربازی هم باید بروم. به نظر شما سربازی بروم وارد حوزه بشم یا اینکه بلعکس یا ارشد رشته خودم را بخونم؟ والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم اگر خداوند علاقه‌ی حضور در حوزه را در قلب شما انداخته و استعداد لازم در این امر را دارید، معطل نکنید و بعداً فکری برای سربازی بکنید. موفق باشید
6683
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز لطفا اگه کتاب معرفت النفس و الحشر را دارید نسخه ای از آن را روی سایت گذاشته یا راهی برای تهیه آن معرفی کنید -بنده کتاب خویشتن پنهان را هم مطالعه کرده ام -همچنین می خواستم به پزشکی که مشغول کار در طب سنتی است بگید که اطبا گیاهان را بر اساس تاثیرات آنها درون بدن انسان تقسیم کرده اند ،نه مزاج خود گیاه بالذات-بنده در حال مطالعه کتاب طبیعیات شفا و قانون و شروح قانون چون شرح ابن نفیس هستم -مشکل ما این است که مبانی علوم گذشتگان دستمان نیست -آنها وقتی سخن از ارضیت و مائیت و ناریت و هوائیت کرده اند برای آنها اقسام و انواعی قرار داده اند نظیر ارضیت حاره و ارضیت بارده و ارضیت لطیفه و ارضیت کثیفه و...که تا این مبانی جمع آوری نشود تطبیق علوم جدید و قدیم مشکل است مثلا آنها اجزای درون روغن را گفته اند که از ارضیت لطیفه حاره و مائیت اندک و هوائیت کثیر می باشد یعنی روغن ماده ای است که قابل تصعید است پس لطیف است و همچنین به صورت دخان تصعید می شود پس دارای ارضیت می باشد و همچنین دخان روغن در مقابل شعله ،آتش می گیرد پس دارای ارضیت لطیفه حاره است و همچنین منجمد کردن آن سخت است پس دارای هوائیت می باشد و امروزه اجزای درون روغن را گویند از کربن و هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است و از نظر قدما همین کربن و ... از ارکان(ارضیت و ...) تشکیل شده است پس ابتدا باید مبانی این علوم جمع آوری شود و سپس مقایسه صورت گیرد اگه ایمیل این فیزیولوژیست را دارید برای بنده بفرستید تا راهنمایی اش کنم-با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نرم‌افزاری که اخیراً از طریق مرکز کامپیوتری نور از آثار بنده تهیه شده کتاب معرفت‌النفس و الحشر را دارد. عین سخن شما را در مورد طب سنتی در معرض دید عزیزان قرار می‌دهم تا چنانچه آن عزیز مایل بود ایمیل‌شان را در اختیار جنابعالی قرار دهم. موفق باشید
6080
متن پرسش
سلام استاد عزیز پیرامون حدیث شریف رسول خدا در مورد همسر من فکر میکنم منظور حضرت این بوده که اگر بحساب نفس سیری ناپذیر انسان بگذاریم اگر بهترین زنان را داشته باشد باز قناعت ندارد و زنی با جمال دیگری را میخواهد و باز هم آن زن جدید برای او عادی میشود بنابر این زنی را که او انتظار دارد و فکر میکند مطلوب اوست همین الان آن زن برای شوهر کنونیش یک زن عادیست و نتیجه میگیریم در دنیای هوس و جدید خواهی همه زنان در یک لحظه مطلوب یک نفر و نامطلوب نفر دیگر است پس شاید منظور رسول خدا(ص) این بوده که فرض کن همسرت الان زن تو نبود حتما طالب او میشدی (زیرا در اولین خواستگاری چیزی در او دیدی که به خواستگاری رفتی) حالا بخاطر گرفتاری وهمی از او سیر شدی ودر واقع از تصاویر ذهنی خودت سیر شدی وگرنه او چیزهایی دارد که در همه زنان سراغ میتوان گرفت به نظر شما این شرح درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه دقت خوبی بر روی حدیث . به نظر بنده برداشت خوبی است. موفق باشید
4180

وسواس فکریبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم بنده قبلا مدتی در نماز از روی جهالت مبتلا به وسواس عملی بودم.بعدا ترک کردم.اما در پی آن دچار وسواس فکری شدم. از طرفی از هوش بالایی هم شکر خدا برخوردارم. از طرف دیگر یک نوع حالت بیش فعالی در ذهن من وجود دارد که فعالیت فکری بالایی دارم. اما بدبختانه وسواس ذهنم را داغون کرد. توان ذهنی بالای من در جهت عکس خرج شد. با توجه با اینکه دانشجوی رشته مهندسی هستم و با ریاضی و اینها سروکار دارم به شدت عذاب میکشم. قدرت تمرکز دقت و تمرکز حواسم به شدت افت کرده است به گونه ای که نمیتوانم مسئله حل کنم. درسم ضعیف است همه می گویند برو درس بخوان اما من نمیتوانم واقعیت را به آنها بگویم که اصلا نمیتوانم درس بخوانم. خیلی سخت است اصلا فعالیتهای روزمره هم به کل مختل شده. به پزشک مراجعه کردم دارو درمان نکرد. استاد دستهایت را میبوسم برایم دعا میکنی؟ ستاد دستهایت را میبوسم برایم دعا میکنی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر این‌که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه می‌فرمایید، بعضی از اساتید محترم حوزه‌، مؤسسه‌ی فرهنگی «إنشاء» را جهت همین امر تأسیس کرده‌اند، خوب است مشکل را با آن‌ها در میان بگذارید. تلفن مرکز فرهنگی إنشاء 6260205
11374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: کتابی را معرفی بفرمائید که از فیلسوفان یونان باستان یعنی از «تالس ملطی» تا قرن بیستم نظریاتشان را بیان کرده و نگاه نقادانه داشته باشد. حد الامکان از نثری روان و قابل فهم برخوردار باشد. البته نمی دانم که آقای کریم مجتهدی کتابی با این وسعت دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک آرزوی ارزشمندی است که ما در کشورمان چنین کتابی داشته باشیم که هنوز برآورده نشده. آن‌چه بنده در این مورد می‌دانم کاری است که کاپلستون در این مورد انجام داده تحت عنوان «تاریخ فلسفه‌ی غرب»، آن‌هم نه به آن خوبی که شما می‌خواهید، ولی رویهم‌رفته خوب است. موفق باشید

11109
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد چرا الان تقریبا در اکثر مساجد کشور یک نواری را حاضر کرده اند در هنگام وقت اذان اول مقداری صوت قران آن هم بشکل تکراری و گاهی با صوت خسته کننده پخش می کنند، همراه با ترجمه و بعد هم بجای یک اذان زنده یک اذان از آقایموذن زاده رحمت الله علیه پخش می شود که اصلا از نظر لغت عربی این اذان کاملا اشتباه بوده و بحدی با آهنگ فارسی مخلوط شده که گاهی کلمه مبارک الله اصلا غلط تلفظ می شود و تمام متخصصین قرائت این اذان را اشتباه می دانند از نظر ادای حروف و بعد هم دوباره دعای فرج پخش می شود و یک اذان ساده که در اسلام وارد شده سه برابر مدت لازمش طول می کشد و حال آنکه مقام معظم رهبری حکم فرمود ه اند پخش قرآن قبل اذان اگر با رضایت همسایگان و مردم نباشد یا بدلیل نحوه صوت قاری ملال آور باشد جایز نیست. چرا حکم معظم له در این مورد نادیده گرفته شده و واقعا اگر در این مورد که مستقیم مربوط به رهبری دینی جامعه می شود اطاعت نشود که وای به حال مسایل دیگر و چرا اقدام به چنین کار غیر جایزی می شود بالاخره شاید حتی یک نفر رضایت نداشته باشد این دیگر چه بدعتی است مثلا امام صادق یا بقیه ایمه (ع) بلد نبودند دستور بدهند قبل اذان قرآن تلاوت شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً گله‌ی بنده هم همین است، امید است همه‌ی ما به مسئولان امر تذکر بدهیم در کار خود تجدید نظر کنند. موفق باشید
10943
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا استاد صمدی معتقدند سفره عالم ماده هیچگاه برچیده نمی شود و ماده برای هیچگاه از صحنه خارج نمی شود در حالی که آیه صریح قرآن از بیچیده شدن کرات و کوهها و جوشش دریاها سخن می گویید؟ 2. منظور استاد حسن زاده از اینکه می فرمایند اگر ظهور در زمان ما محقق نشد در زمان انسانهای دیگر که ممکن است صدها هزار سال دیگر باشند محقق می شود؟ 3. منظورشان از اینکه ما هزاران حضرت آدم (ع) داشته ایم چیست؟ 4. از زمان آدم ابوالبشر تا حال چقدر زمان تقویمی گذشته؟ 5. آیا انسان منحصر به کره زمین است و امام او هم در زمین است؟ 6. آیا امکان وجود مخلوقی دقیقا مثل انسان در غیر از کره زمین وجود دارد؟ 7. آیا امام زمان (عج) امام اجنه نیز هست؟ 8. منظور از دحو الارض به معنای علمی گسترش خلقت است؟ چرا با بودن انسان در کره زمین این همه مکان وسیع وجود دارد؟ فلسفه بزرگی این عالم چیست؟ 9. آیا امام خمینی را مشخصا محشور با حضرت رسول (ص) می دانید و آیا معتقد به کامل بودن سیر ایشان هستید؟ آیا واقعا با دلی آرام و قلبی... بودند؟ اینکه با نماز شب کسی چون حضرت زینب (س) که نشسته خواندند منافات دارد؟ زیارتتان قبول انشا الله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تجلیات وجودی همواره تا عالم ماده ادامه دارد هرچند این عالم با حرکت جوهری‌اش از قوه به فعل می‌آید و بالا می‌رود و باز عالم ماده با هویت مادی تجلی می‌کند 2- بالاخره ظهور محقق می‌شود 3- هر عالمی آدم خود را دارد و چون به فعلیت رسید عالم دیگری می‌آید با آدم خودش 4- نمی‌دانم 5- حجت الهی، حجت خدا برای همه‌ی مخلوقات است 6- نمی‌دانم 7- آری 8- دحو الأرض تجلی عالم مثال است به صورت مادون که همان عالم ماده است که از کعبه شروع شده 9- در مورد حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نباید وارد جزئیات شد، مسلّم است که ایشان مطابق سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عمل کردند 10- آن موضوع مربوط به حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» است که اُسوه‌ی مقاومت بودند. موفق باشید
10081
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: یک نظری هست که می گویند نظر مبنا و معیار و شاخص گفتمان انقلاب بر مبنای نظرات 4 شخص حضرت امام، رهبری، شهید بهشتی و مطهری هست. خصوصا در بحث غرب شناسی. و می گویند بقیه نظرات از جمله فرهنگستان علوم قم، فردیدی ها و حضرتعالی و... در مباحث غرب شناسی متعلق به گفتمان انقلاب نیست. افراد متعلق به نظریات دسته دوم که نام بردم اگر چه علاقمند به انقلاب اسلامی هستند، اما گفتمان فکریشان در چارچوب گفتمان انقلاب نمی گنجد. یعنی نمی شود نظرات گاها متناقض استاد مطهری و فردید، هر دو را متعلق به گفتمان فکری انقلاب دانست. دسته دوم اگرچه علاقمندند به انقلاب، اما مبنای فکریشان مبنای انقلاب نیست. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد این نوع تقسیم‌بندی‌ها مربوط به افرادی است که تحقیق کامل نسبت به اندیشه‌ی افرادی که نام بردید نکردند. اصل حرف آن است که انقلاب اسلامی ظهور یک تمدن توحیدی است و غرب حجاب ظهور این تمدن است و هرکس نسبت به انقلاب اسلامی چنین عقیده‌ای دارد سعی می‌کند به نحوی از حجاب غرب عبور کند هرچند راه‌کارها متفاوت باشد. موفق باشید
8962
متن پرسش
سلام: در روایتی از صادق آل محمد (ع) داریم که اگر بفهمم کسی استمنا میکند با او همخوراک نمی شوم. می خواستم بدانم با وجود اینکه ایشان نظر به قدس دارند و از روی جو گیر شدن حرف نمی زنند چه چیز را میبینند که این طور می فرمایند؟ مثلا چرا نمی گویند با فرد استمنا کار حرف نمیزنم یا چرا نمی فرمایند به او نگاه نمی کنم؟ چه میبینند که می گویند با او هم خوراک نمیشوم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. آن‌چه از محتوای روایت معلوم می‌شود عدم اُنس با چنین فردی است که روحیه‌اش روحیه‌ی لذّت‌گرایی صِرف شده و چنین روحیه‌ای راه ارتباط با عالم قدس را جلو خود بسته و آدم‌های دیگر را هم از انوار عالم قدس محروم می‌کند. موفق باشید
3238
متن پرسش
ببخشید استاد ، در مناظره های آقای طاهری و آقای تبار ، که لینک های این مناظرات وجود دارد ، چیزی از حق بودن یا باطل بودن تشعشع دفاع استاد طاهری ، دستگیر انسان نمی شود ضمن این که ظاهرا افرادی همچون آقای لاریجانی هم، کلاس های ایشون رو بسیار تأیید کرده و مفید دانسته اند اما کلاس هاشون به اسم عرفان کاذب بسته شد ، اما به نظر برخی مشکلاتی در کلاس هاشون درمان می شه که بنده جای دیگری درمان این مشکلات رو ندیدم. البته خدا رو شکر من خودم این مشکلات رو ندارم اما افراد زیادی رو می شناسم که با این مسائل دست و پنجه نرم می کنند، واقعا نظر شما راجع به کلاس های آقای طاهری که البته الان تعطیل شده اما فایل های تصویری اش هنوز هست ، چیست و آیا با دین و حقایق توحیدی هستی سازگاری دارد یا خیر. خواهشا راهنمایی کنید. استاد نمی دانم طرح این مسئله درست است یا خیر اما در حالی که ریش گذاشتن برای آقایان واجب شرعی است اما آقای طاهری ریش ندارند و خانم های بدحجاب هم سر کلاس هایشان حضور دارند ، اما به نظر می رسه ایشون بیماری هایی رو درمان می کنند که مربوط به روح آدمی می شود ، نظر شما چیست ؟ خواهش می کنم جوابی بدهید که واقعا راه رو برای امثال بنده بگشایید. واقعا از شما به خاطر این که تا کنون سوالاتمون رو جواب دادید متشکرم . التماس دعای فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در مورد این نوع درمان‌ها در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرایضی داشته‌ام اگر کتاب را از ابتدا تا انتها با دقت مطالعه فرمایید إن‌شاءالله جایگاه این اعمال و بی‌برکتی آن برایتان روشن می‌شود، و جایگاه انرژی درمانی هم در آن کتاب عرض شده است. موفق باشید
11460
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوال شماره ۱۱۴۲۹ (مربوط به رسیدن قدرت بدنی حضرت علی) ۰۱ ملاک تعیین این غذای محدود چیست همینطور ورزش و اخلاق حسنه؟ ۰۲ من چگونه می توانم توحید را در خود قوی کنم و زمینه تجلی قدرت الهی را ایجاد کنم؟ ۰۳ چگونه معرفت قلبی کسب کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس ناطقه‌ی انسان دارای قدرت بسیاری است که با ورزش آن قدرت را در بدن ظاهر می‌کنیم ولی اولیاء الهی با اُنس با حضرت حق به قدرت الهی کارها را انجام می‌دهند. در مورد تقویت توحید و سلوک قلبی سعی کنید سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال کنید. موفق باشید

9916

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: دخترم 15 ساله است که خواستگار 22 ساله ای دارد از لحاظ خانوادگی خانواده معروف هستند. پسر دانشجوی رشته پرستاری سال دوم است. دلیل ازدواجش را آرامش فکر برای درس خواندن می داند و می گوید دوران خواستگاری را تا پایان تحصیلاتش و احیانا سربازی ادامه می دهد. آیا با توجه به سن دخترم و شرایط خواستگار و خانواده اش جواب مثبت دادن صحیح است؟ نمی خواهم استخاره کنم فقط در این مورد لازم دانستم مشورت کنم. در ضمن دخترم علاوه بر سنش که کم است می گوید محیط کارش مطمئن نیست و من باید هر روز یک جلوه ای برایش داسته باشم. محیط زندگی ما محیط مذهبی است و هنوز فرهنگ مانتو و بی حجابی در آن نفوذ نکره و دختران دریده و بی حیا نشده اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار، کار خوبی است ولی با کسانی که آن محیط و آن دو خانواده را می‌شناسند باید مشورت کنید.(در ضمن به عرض جنابعالی و سایر کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند می‌رسانیم که این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است، چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایید از جواب‌دادن معذوریم). موفق باشید
9749

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت به عزیز دلمان استاد طاهرزاده: اینجانب دارای یک فرزند دو ساله و نیم هستم و فرزند بعدی هم انشالله در راه است. فرزندان و مادر آنان تمام وقت اینجانب را گرفته اند به طور که حتی نمی توانم یک کتاب هم بخوانم و مطالعه ای انجام دهم. از زمانی که از سر کار می آیم تا زمانی که دوباره سر کار می روم تمام وقتم صرف خانواده و امورات آنان می باشد خواهشمند است با توصیه های حکیمانه اینجانب را ارشاد فرمایید. باور کنید از صمیم قلب دوستتان دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره از حضور در یک جلسه در هر هفته و دنبال کردن مطالب مطرح شده در آن جلسه خود را محروم نکنید. موفق باشید
7651
متن پرسش
باسلام بعضیها معتقدند نظرات شما در مباحث غربشناسی تا حد زیادی متاثر از جناب فردید می باشد. که شاگرد جناب هایدگر بودند. و نیز معتقدند شهیدآوینی هم یک هایدگری بوده. و نیز معتقد هستند از دل فلسفه فردید، نمی توان انقلاب اسلامی در آورد. به عبارتی فلسفه فردید، منجر به انقلاب اسلامی نخواهد شد. از طرفی این دسته نیز معتقد هستند نظرات فردید و شهیدآوینی و جنابعالی و حتی استاد میرباقری در بحث نگاه به تکنولوژی مدرن و ابزار و آلات ایجاد شده پس از مدرنیته در تضاد با نگاه حضرت امام و رهبر انقلاب قرار دارد. به این معنا که در این مباحث نمی توان و نباید به نظرات اساتید نامبرده شده مراجعه کرد. لطفا نظر خود را در مورد فردیدی بودن خودتان، و اینکه از دل فلسفه فردید انقلاب اسلامی بیرون نمی آید و همچنین تضاد نظرات شما در بحث تکنولوژی با امام و رهبری توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده بدون آن‌که فردید یا هیدگر را بشناسم در آن حالتی که به لطف الهی مثل سایر جوانان، همه‌ی وجود خود را به حضرت امام سپرده بودم متوجه شدم حضرت امام غرب را ظلمانی می‌دانند و دائماً زشتی آن فرهنگ و آن تمدن را متذکر می‌شوند. در چنین فضایی متوجه نوشته‌های آقای دکتر داوری و آقای فردید و آقای هیدگر شدم و احساس کردم سخنان این آقایان در تبیین ظلمانی ‌بودن غرب، سخنان خوب و محققانه‌ای است وگرنه ما به لطف الهی همه‌ی نسبت خود را با حضرت امام تعریف کرده‌ایم و با بررسی‌هایی که بنده کرده‌ام نمی‌توانم بپذیرم حرف‌های آقایان منجر به انقلاب اسلامی نمی‌شود، بلکه معتقدم به ما کمک می‌کند تا تفاوت اساسی خود را با تمدن غربی بهتر بشناسیم. موفق باشید
6474
متن پرسش
سلام.حضرت استاد درنوشتارهای شما این گونه بر می آید که دشمن اصلی جریان اهل بیت (ع)در ابتدای اسلام جریان ابوسفیان ومعاویه می باشند دربسیاری از کتابهای شما نظیر راز شدای امام حسین در قتلگاه ویا کتب مربوط به انقلاب اسلامی وحضرت صدیقه طاهره(ع)این را ابراز داشته اید وفرموده اید که با یدحساب ابوبکر و عمر وعثمان را از معاویه جدا کرد! آیا این فرموده شما تاکتیکی است برای نزدیکی وتقریب بیش از پیش بین شیعه واهل سنت است چون آنها حساسیتی که به خلفا ی 3گانه دارند به معاویه ندارند واز این رو می خواید این دریچه دیالوگ ومفاهمه را باز کنید ویا نه واقعا به این که خلفا بازی خورده جریان اموی هستند را باور دارید ؟ این با برخی از روایات که خلفا را عامل اصلی ومقصر اول و اولین کافران به رسول(ص)می دانند منافات داردواین چنین است که نفرتی که شیعیان به خلیفه دوم واول دارند شاید به معاویه ندارند آیا این کینه ونفرت صدچندان به خلفا اول وثانی از روی احساس است و واقعیت امر چیز دیگری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حاصل مطالعات بنده در تاریخ اسلام همین‌طور است که شما از سخنان بنده برداشت کرده‌اید و این‌که ملاحظه می‌فرمایید اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در عین انتقاد به خلفاء با آن‌ها مدارا می‌کردند را باید در همین موضوع دانست که به نظرم کتاب شریف «الغدیر» و یا کتاب‌های «امام شناسی» آیت‌اللّه طهرانی در این موارد کمک می‌کنند. ولی با این‌همه نباید از ظلم‌هایی که خلیفه‌ی دوم بدان اقدام کرد - هرچند از سر تحریک باشد- چشم پوشید. خطبه‌ی 162 نهج‌البلاغه نکاتی در راستای عدم غفلت از معاویه در مقایسه با خلفاء دارد. موفق باشید
6192
متن پرسش
بنده طلبه افغانستانی هستم که در قم درس می‌خوانم. مدتی است به رویکرد شما به حکمت متعالیه علاقه مند شده ام. با توجه به نداشتن فرصت زیاد برای ما طلاب غیر ایرانی که باید زودتر برگردیم چه برنامه‌ی خاصی جهت خواندن حکمت متعالیه پیشنهاد می‌کنید؟ با توجه به این‌که بنده الآن مشغول رشته‌ی فقه و اصول در پایه‌ی 9 هستم و نهایه را نیز خودم آزاد با نوار استاد فیاضی دنبال می‌کنم. از طرفی نیز به سبک فلسفی و عرفانی امام علاقه‌ی خاصی دارم. با توجه به سخنان شما در مدرسه دارالشفاء که در آستانه‌ی روز عید غدیر ایراد کردید به ضرورت ترویج عقلانیت حکمت متعالیه در افغانستان که مورد هجوم فرهنگ غرب است بیشتر پی بردم. البته احساس می‌کنم خوب در فلسفه کار نکرده ام. رشته‌ی تخصصی‌ام فقه و اصول است و در این رشته هیچ فلسفه ای خوانده نمی شود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر ابتدا کتاب «ده نکته از معرفت نفس» را با شرح آن و بعد «برهان صدیقین» را با شرح آن و بعد کتاب «معاد» را با شرح آن دنبال کنید کلیاتی به‌دست می‌آورید تا بتوانید در منطقه‌ی خودتان باب حکمت متعالیه را بگشائید. در ضمن خوب است با طلبه‌هایی که با گروه فرهنگی المیزان در قم ارتباط دارند آشنا شوید و اگر فرصت یافتید در جلسات آن عزیزان شرکت کنید. تلفن گروه فرهنگی المیزان در داخل کتاب‌ها هست. موفق باشید
6134
متن پرسش
با سلام . جناب طاهرزاده سوال من در مورد روزی هست 1- منظور شما در کتاب خود از روزی چیست ؟ نان ؟ مسکن ؟ یا چی؟ 2- روزی که خداوند تضمین کرده چیست ؟ 3- بحث شما تعارضی با مسایل علمی تجربی ندارد ؟ 4- تفاوت مال و روزی چیست؟ 5- آیا مطرح کردن این خط فکری افراطی شما موجب افزایش فقر در جامعه نمی شود؟ 6- نهایت و حد تلاش انسان برای تامین مسکن و ماشین و رفاه خود و اطرافیانش چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رزق یعنی آن چیزی که انسان به طور طبیعی و معقول نیاز دارد. خالق انسان و خالق هستی طوری عالم را خلق کرده که این رزق برای او تأمین است و انسان‌ها با توجه به این امر از حرص و ظلم به بقیه نجات پیدا می‌کنند، چرا می فرمائید موجب فقر شود؟ موفق باشید
6107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم زیارت قبول من الان دارم برای کنکور میخونم ولی علاقم برای خوندن دروس حوزوی خیلی بیشتر است هر چند بر طبق نظر معلمان و دوستانم مهارت خوبی در زمینه ریاضی دارم و چون یکی از شرایط جامعه الزهرا قم نداشتن مشغولیت در جای دیگری است باید یکی را انتخاب کنم من اگر هم قصد رفتن دانشگاه رو داشته باشم فقط دبیری ریاضی رو انتخاب میکنم که اون هم معلوم نیست امسال ظرفیت داشته باشه یا نه اگر هم داشته باشه خیلی کمه مثلا امسال فقط 9 نفر گرفتند چون اشتغال رشته های مهندسی رو باید در محیطی انجام داد ک اقایان هم حضور دارند من فکر میکنم ک با رفتن ب حوزه هم خودم بیشتر استفاده می کنم و هم جامعه استاد من واقعا به حوزه علاقه دارم اون قدر که حاضرم ریاضی را ک واقعا دوست دارم رها کنم و ب حوزه بروم و یا این که به صورت تفریحی ریاضی را مطالعه کنم ولی پدرم با من موافق نیست اصلا دید من در دین با دید پدرم فرق میکنه خیلی هم فرق میکنه استاد افق دید من با پدرم کاملا متفاوته و من هم میخام که با رضایت پدرم وارد حوزه بشم ( البته در صورت توفیق الهی و اجازه شما ) لطفا کاملا برام روشن کنید ممنون التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که حوزه‌ی علمیه آن‌طور که برای برادران برنامه‌ی منسجمی دارد برای خواهران ندارد خوب است که با نظر پدرتان دروس دانشگاهی را ادامه دهید ولی مثل بسیاری از دانشجویان دانشگاه در کنار دروس رسمی، دروس دینی و حتی حوزوی را دنبال کنید. موفق باشیدموفق باشید
3632
متن پرسش
با سلام، چندی پیش طی پیش آمدی متوجه شدم دارای چهار رذیله غرور، حسد (به علم و دین افراد)، کینه و لجاجت هستم که یکی از آنها به تنهایی برای عاقبت به شر شدن و اهل شقاوت گشتن کافیست. در کتاب چهل حدیث امام خمینی مباحث زیبایی ذیل این عناوین مطرح شده که تا حدودی در حال عمل به آن هستم. بگذریم که نتایج خاصی نگرفتم (شاید به دلیل کوچک و ضعیف بودن دل و شرح صدر نداشتن) و این احساسات ذره ذره ایمانم را خورده است و چیزی جز اشک و آه به جا نگذاشته و زندگیم از روال طبیعی خارج شده.ضمن این که خواهشمندم برای همچو منی که این صفات تا اعماق جانم رخنه کرده نسخه ای بپیچید لطفا بفرمایید چگونه است که بعضی از صفات خانمانسوز تنها بر بعضی بندگان متجلی است (همان موشی که همیشه مثال می زنید که انبار را خالی می کند و برای پر کردن انبار ابتدا باید موش را از بین برد) و راه سلوک آنها را سد کرده، در حالی که دیگران این راه را با فراغ بال می توانند طی کنند و لذت ببرند. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خود را منوّر به معارف عالیه‌ی الهی کرد و سعی کرد با عبادات شرعی اُنس خود را با خدا بیشتر کند این رذائل برطرف می‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی