باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایط انسان دارد. آری! در ابتدای امر نمیشود انسان تنوعطلبیهای مشروع را کنار بگذارد، ولی کار در این مسیر تا آنجا جلو میرود که مصداق آن شعری میشود که فرمود: هرکه در خانهاش صنم دارد/ گر نیاید برون چه غم دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین فرصت و امکانی برای بنده نیست که موضوعات مطرحشده در سایت مذکور را بررسی کنم. اگر از مطالب مطروحه نکتهای دارید که لازم است بنده نظر خود را بدهم بفرمایید در خدمت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فنایِ ذات، سالک بر اساس وحدت شخصی وجود، به جایی میرسد که وجودی جز وجود خدا در عالم احساس نمیکند و حتی خود را به نور الهی احساس مینماید، در آن حدّ که فاصلهی بین شاهد و مشهود نیز از بین میرود بلکه با نگاه خدا خود را احساس مینماید. جناب خواجه عبداللّه انصاری در منازل آخر «منازلالسائرین» با نظر به بحث توحید نکات خوبی را مطرح کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوع بسیار حساسی است از یک طرف نباید زمینههای آلودهشدن این نسل را با ایجاد فضای اختلاط و مخلوطشدن زن و مرد فراهم کرد و نسبت به فضا و کلمات غیر اخلاقی که عموما در این میادین اظهار میشود بی تفاوت بود، از طرف دیگر نمیتوان این نیاز را که عدهای از زنان بالاخره تمایل دارند به شکل حضوری در مسابقات آنچنانی شرکت کنند بی جواب گذاشت. شاید اگر که با مسابقاتی مثل والیبال شروع کنند که مشکلات فوق الذکر قابل کنترل تر است تا یک نحوه فرهنگسازیِ مدیریتشده شکل بگیرد، بد نباشد. البته با توجه به توصیهی دلسوزان ملت یعنی فقهای عزیز، در حال حاضر باید موضوع متوقف باشد، بهخصوص که بزرگان دین در رابطه با حضور زنان در میادین فوتبال فعلاً حساسیت بهجایی داشتهاند. در ضمن عنایت داشته باشید که سایت «میدان 72» از آقای احمدینژاد نقل میکند که ایشان در مورد حضور زنان در میدانهای ورزشی میفرماید: «من با رهبری صحبت کردم، رهبری گفتند در دولتهای دیگر بخاطر اینکه سوء استفاده و بهره برداری سیاسی ممکن بود بشود، اجازه ندادم ولی ایشان به بنده اجازه دادند. بعد چون فضا خراب شد، ایشان فرمودند موضوع را جمع کنید چون فعلا مسأله اول مملکت این نیست» (میدان 72 28 خرداد 1394). موفق باشید
سلام علیکم: خسته نباشید. شرح «رساله الولایه» را تازه شروع کرده اید یا متعلق به سالهای قبل هست؟ من تا به حال شرح «رساله الولایه» را لابلای بحث هایتان ندیده بودم. از طرفی هم فایل ها تاریخ نداشت و می خواستم بدانم شبیه به مصباح الهدایه تازه شروع کرده اید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث اخیراً در اعتکاف ماه رجب عرض شد و البته هنوز کامل نیست. در سالهای قبل در مقدمهی کتاب «معرفت النفس و الحشر» متذکر نکاتی در مورد کتاب «رساله الولایه» شده بودم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: به فرمایش آیت اللّه طهرانی؛ متأسفانه بعضیها چون چیزی از معارف برای گفتن ندارند، مکلّفین آنچنان گیرِ ظواهرِ تکلیفات الهی میکنند که اصل مطلب که رجوع به حضرت اللّه بود، مورد غفلت قرار میگیرد. همین حساسیتها را به جناب صحابهی بزرگ حضرت بلال گرفتند که چرا «اشهد» را «اسهد» میگوید و رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند: خدا «اسهد» بلال را «اشهد» میشنود. شما هم در حدّ وسع خود، الفاظ را رعایت کنید و عبور نمایید و به هیچوجه حق ندارید نماز خود را اعاده کنید. 2- پیشنهاد بنده آن است که از یکطرف همانطور که احساس نیاز کردهاید، تفسیر المیزان را شروع فرمایید و سری هم به جزوهی «روش کار با المیزان» که بر روی سایت هست، بزنید. و از طرف دیگر کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه»» را در مقابل خود گشوده دارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همینطور است که میفرمایید امام«علیهالسلام» بنا به آمادگی زائر یا با اسم جمال با او برخورد میکنند که این برای همه عمومیت دارد، و یا اگر زائر آمادگی داشت و مطمئن بودند با طرح افقهایی متعالی از موقعیت خود جا نمیخورد، با اسم جلال با او برخورد میکنند. عمده آن است که زائر متوجه باشد با امامی ملاقات کرده که آن حضرت با تمام وجود طالب کمک به او هستند. در مورد آداب زیارت جزوهای روی سایت هست إنشاءاللّه مفید میافتد. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» شده است مبنی بر همین موضوع. به عنوان مثال در روايت داريم؛ زمين زير پاي ياران حضرت مهدي«عجلاللّهتعالیفرجه» ميپيچد و حاکميت بُعد در آن شرايط ضعيف ميشود. حضرت صادق«علیهالسلام» در توصيف آن شرايط ميفرمايند: «جَبْرَئِيلُ عَنْ يَدِهِ الْيُمْنَى يُنَادِي الْبَيْعَةَ لِلَّهِ فَتَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمْ طَيّاً حَتَّى يُبَايِعُوهُ فَيَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»[1] جبرئيل در سمت راست او فرياد ميزند: «بيعت براى خدا! پس شيعيانِ آن حضرت از اطراف زمين به سويش رهسپار شوند، و زمين زير پايشان به سرعت پيچيده شود تا خدمتش رفته با او بيعت كنند و خدا به وسيله او زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از جور و ستم پر شده باشد.» در شرايطي که فعلاً ما قرار داريم، يک کيلومتر، يک کيلومتر است. حال اگر از اينکه هست کوتاهتر شود به اين معني است که از حالت بُعد امروزياش در ميآيد. در حال حاضر که در بُعد گرفتاريد وقتي اينجا هستيد، آنجا نيستيد. حالت بقاء؛ ضدِ اين شرايط است، يعني هم اينجاييد و هم آنجا. وقتي در حال حاضر روي زمين راه ميرويد اينجا که هستيد آنجا نيستيد، در حاليکه مَنِ شما در تن شما اين طور نيست، «من» در عين اينکه در يک عضو حاضر است در عضو ديگر نيز حاضر است. نظام بقيةاللّهي به حالتي که «مَن» در بدن دارد نزديک ميشود. شرايطي است که نهتنها بُعد مکاني و زماني تا حدّي جمع ميشود، بلکه تمام تاريخ جمع ميشود. اين بحث را در کتاب «معني عالم بقيةاللّهي» دنبال بفرماييد. موفق باشید
[1] - ارشاد شيخ مفيد، ص 379.
