بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4667
متن پرسش
سلام لطفاً روایت رایت( مضمون : حکومت هایی به نام حکومت های اسلامی تا قبل از قیام قائم ظلمه هستند) را از جهت سند و دلالت توضیح فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این سؤال را در سایت www. Mazaheb.ir یا سایت انتظار موعود و سایت پرسمان دانشجو نیز آن را جواب داده کافی است جمله‌ی «حکومت قبل از قیام مهدی، طاغوت» را جستجو کنید. موفق باشید
24507
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض تسلیت و آرزوی سلامتی برای شما ممنون میشم نظرتون رو راجع به این متن بفرمایید. «تاریخ جدیدی شروع شده است» بسم الله الرحمن الرحیم با مطالعه کتبی مثل «گلستان یازدهم» یا «یادت باشد» یا «سربلند» و از این قبیل کتب به فهمی می رسیم که از حقائق زمانه ماست. آری، شهدای ما نوعی جدید از ازدواج و تشکیل خانواده را برای ما نمایان کردند. آن ها با درک این حقیقت که مسافری بیش در این دنیا نیستند و سفر آن ها الی الله است برای خود همراه و همسفر گزیدند. همراه و همسفری که سیر او را تسهیل، تسریع و محقق کرد. همراه و همسفری که اگر نبود شاید هیچوقت آن شهید حقیقتا مفهوم حب الله، ایثار و فدای حق شدن را نمی فهمید و اگر هم می فهمید در جامه ی عمل پوشاندن به آن موفق نمی شد. آری شهدای ما ذیل حب الحسین علیه السلام که همان حب الله است بر یکدیگر در خانواده محبت کردند و محبت حقیقی را در عالم نمایان ساختند. محبتی از جنس روضه های خانوادگی شهید حججی که در آن روضه ها کنار همراهش تمنای فدای حق شدن می کرد و بعید نیست که این سعادت را مدیون همین روضه ها باشد. محبتی که ذیل محبت خدا بود تاریخی را محقق می کند که یک همسر از سوریه رفتن همسرش که در عرف مقرون با کشته شدن و جدایی از محبوبش است بسیار خوشحال شود. خوشحالی از جنس توحید و اخلاص نه از دل سیری، خوشحالی از جنس کسب رضایت ولی الله نه یک حس زودگذر. آری شهدای ما آموزش دادند که می توان نگاه دیگری به ازدواج کرد که در زمانه کنونی ما از خانواده دری گرانبها ایجاد کند و مردان را چون وهب و همسران را چون همسر وهب بار بیاورد. همچنین فرزندان آن ها را همان یاران در گهواره سید روح الله کند. همان ها که نیامده انتظار فدای حق شدن می کشند. ازدواجی نه برای محرومیت ها، نه برای دنیا و دنیا خواهی، ازدواجی از جنس سفر، از جنس مستقر در دنیا نبودن، ما بنایی برای استقرار در این دنیا نداریم و به قول شهید کاظمی ما اهل اینجا نیستیم. ازدواجی که اصلا فقط برای رفتن محقق شده است و در این خانواده همه ی هم و غم یک چیز است و آن رضایت الله است و چقدر کسب این رضایت در این فضا و در کنار همراه سهل است. دیگر باید این عینک را از چشم ها کنار بگذاریم که هر ازدواجی را صرفا برای ارضای امیال بدانیم، خیر ازدواج در زمانه ما تبدیل به نردبان ترقی سالکان راه حق شده است، نه صرفا نرده ی محافظ آن ها از افتادن در قعر چاه. بعید نیست که بگوییم در امر طلبگی نیز بسیاری از کسانی که همراه داشته باشند می توانند بهتر به وظایف خود عمل کنند و در فضایی واقعی تر زندگی کنند. که حاصل این در فضای واقعی زندگی کردن و مواجهه حضوری با مسیر بهتر عمل کردن آن ها است، چه در فضای درسی، چه در فضای تبلیغی و چه در سلوک عرفانی آن ها.... شاید فتح قله های تاریخ ما با همراه راحت تر است و به محقق شدن نزدیک تر. ما باید برای انقلاب و دغدغه انقلاب، این ظهور خدا در زمانه ی خود زندگی کنیم، معنای زندگی لله در این تاریخ این است. در نتیجه سایر دغدغه های ما نیز باید با این اصل کلی جهت پیدا کنند. آن گونه می شود که با فهم صحیح از زمانه ی خود و نیاز و وظیفه زمانه، خانواده هایی تشکیل می شود که تک تک اعضای آن خانواده و تک تک افعال آن اعضاء خار چشم دشمنان خدا و موجب خشنودی اولیا الله است. و هدف خلقت انسان که عبودیت باشد محقق می شود. همچنین دغدغه‌های نائب الامام بر مسأله جمعیت، بر مسأله ی خانواده، بر ترویج ازدواج ساده، بر تسهیل امر ازواج جوانان و... دلایلی روشن بر دغدغه دینی برای ازدواج است. آن که مفهوم سرباز بودن را بفهمد طبیعتا ازدواج مخل علم آموزی او نیست، بلکه مقوم مسیر اوست و از تکه های پازل سربازی اوست که منافاتی با علم آموزی اش ندارد. راجع به علم نیز ما نیامده ایم که درس بخوانیم که درس خوانده باشیم و برای خود شخصیت ایجاد کنیم که به ما بگویند عالم. ما آمده ایم در حوزه به حسب سرباز بودن خود درس بخوانیم و آنقدر بخوانیم که آن هایی که به آن ها لقب عالم اطلاق شد نیز شاید آنقدر نخوانده اند، ولی ذره ای تشخص عالم بودن به خود نگیریم. صرفا در جهت سرباز بودن خود زندگی طلبگی کنیم نه جهت کسب جایگاه اجتماعی یا حتی امیال نفسانی مثل لذت عالم بودن و چشیدن مزه ی علم. سرباز فقط ممتثل امر مولا ست نه به دنبال خودیت خود، او وقتی سرباز بودن را انتخاب کرد خودیت خود را نفی کرد و غیر از این حالت با فلسفه وجودی سرباز در تعارض است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نکات ارزشمندی را در این کلمات می‌بینم. آری! باید به این فکر کرد که راستی می‌شود در اوج به عشق همسر و فرزند، به عشقی بس عمیق‌تر و گسترده‌تر نیز فکر کرد؟ این معجزه‌ی بزرگ این قرن است که به دست حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ظهور آمد و در این‌جا است که اگر جوانان ما دامان این عشق را بگیرند، دیگر برایشان این سختی‌هایی که آن‌ها را سرگردان و بی‌خانمان و بی‌ساز و برگ کرده است، مهم نیست. این‌جا است که بنده در عین ناراحتی از وضع بعضی از خواهران و برادران و این‌همه بی‌سر و سامانی که آن‌ها را در بر گرفته است؛ معتقدم حضرت ربّ العالمین می‌خواهد آن‌ها را به آن عشق متعالی دعوت کند. لذا دیگر تفاوت نمی‌کند که مثل همسر شهید سیاهکالی ابتدا با آن شهید زندگی کند و بعد با از دست‌‌دادن او وارد آن عشق عمیق و گسترده گردد، و یا مثل بعضی از خواهران از ابتدا در آن وادی وارد شوند. بحمداللّه می‌بینم خواهران و برادران به‌خصوص خواهرانی که چقدر زیبا به عطای حضرت ربّ العالمین که عطایِ عشق در این دوران است که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» واسطه‌ی ظهور آن بوده است، به‌سر می‌برند. این است آن عشقی که خداوند در این دوران عطایمان کرده است تا از پوچی و نیهیلیسم دوران نجات یابیم. موفق باشید 

24033
متن پرسش
باسمه تعالي سلام بر استاد گرانقدر: در كتاب «رمضان دريچه رؤيت» تاكيد بر جوع و خوراك درحد «اكل ما لابد منه» تاكيد بسيار شده است. «گرسنگي بكشيد و بر بدنهايتان سخت بگيريد شايد دل‌هايتان خداوند متعال را ببينيد.» ص 32 «جوع و گرسنگي شروع لازمي است، هيچ كس به جايي نرسيد مگر اين كه خورش او جوع باشد.» من براي حفظ سلامتي و افزايش نيروي بدني به نيت حفظ آمادگي براي زمان ظهور، هم كوه مي روم هم بدنسازي. انجام اين ورزشها باگرسنگي جور در نمي آيد. البته از فرهنگ روزه هاي مستحبي دور نيستم و به مناسبتهايي روزه مي‌گيرم. بفرماييد اكنون چه بايد بكنم؟ به جوع رجوع كنم و قيد آمادگي جسماني را بزنم؟ يا هم ورزش كنم و هم گرسنگي بكشم. و يا روش فعلي آسيبي به سلوك نمي زند و همين راه را ادامه دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نظر آخر درست باشد که بین گرسنگی و ورزش را جمع کنیم. زیرا بنا نیست با گرسنگی، بُنیه‌ی انسان تحلیل رود. موفق باشید

22710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: پدری 47 ساله هستم که سه دختر دارم. دختر اولم 17.5 ساله و در مدرسه تیزهوشان تحصیل می کند. مدتی است در اعتقادات مذهبی سست شده و با اینکه ما خانواده مذهبی بوده و هستیم و البته نه سختگیر اما مقید به دستورات شرعی. دخترم چادری است و همیشه در مسابقات نهج البلاغه و ... مقام مسابقات دانش آموزی هم کسب کرده ولی مدتهاست نزدیک یکسال سوالات و شبهات زیاد اعتقادی درباره خلقت و هدف زندگی و عدالت خدا و بهشت و جهنم و .. دارد و جوابهای ما بر اساس کتب شهید مطهری و کتابهای شما و ... را به هیچ عنوان قبول نمی کند و ذهنیت خیلی منفی نسبت به خدا پیدا کرده و مدتی است می گوید وقتی خدا را دوست ندارم چرا نماز بخوانم و ... برخورد ما با ایشان چگونه باید باشد لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که مطالعه‌ی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را با او در میان بگذارید امید است که متوجه شود بحث دوست‌داشتن و دوست‌نداشتنِ خدا در میان نیست، بحثِ رجوع به خدای علیمِ حکیمِ قدیری است که در رجوع به چنین خدایی در راستای انوار او به ما کمک می‌شود. موفق باشید

22215
متن پرسش
سلام استاد: عبادت قبول - آیا حضرت آدم (ع) در بهشت با بدن مادی مربوط به نشئه دنیا بوده و از میوه ممنوعه مادی تناول فرمودند؟ ملاصدرا حقیقت هر دو بهشت را (اولیه-اخروی) یکی می داند اگر بهشت یکی باشد یعنی مجرد است ظاهر روایات بر مادی بودن بهشت اولیه اشاره دارند ولی حکما بر مثالی بودن آن تاکید دارند لطفا نظرتان را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان این‌طور فکر کرد که بهشت برزخ نزولی و برزخ صعودی هر دو جسمانی‌اند، ولی لازم نیست مادی باشند و روایات نیز بر جسمانی‌بودن آن‌ها نظر دارد، نه مادی‌بودن آن‌. موفق باشید

22042
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده به توفیق الهی اکثر کتب شما رو مطالعه کردم و با نوع تفکر شما مانوس گشته ام از تاکیدات شما بر فلسفه صدرا و همچنیت توصیه های رهبر انقلاب و امام راحل بر فلسفه صدرا شیفته فلسفه صدرا گشته ام. رهبر انقلاب نیز بارها توصیفه فرموده اند که فلسفه صدرایی در مدارس تدریس شود از آنجا که بنده دبیر هستم و در جمع دوستان و شاگردان هم رای بار ها از نکات شیرین و لطاءف فلسفه صدرا که بیان فرمودید نقل کرده ام آنها نیز مجذوب این مباحث شده و به کرات از من تقاضای تدریس فلسفه صدرا نموده اند. با توجه به دور افتاده بودن و نبود اساتید فلسفه صدرایی در شهر ما از شما استاد محترم تقاضا دارم سیر مطالعاتی و یا فایل های صوتی مشخص فرمایید تا به صورت مقدماتی نیز که شده با فلسفه صدرایی آشنا گردم تا ان شاءلله به دستور مقام معظم رهبری نیز در حد توان خود جامه عمل بپوشانم. ضمنا بنده در مقطع کارشناسی الکترونیک و در مقطع ارشد الهیات خوانده ام. لطفا مفصل پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید که اگر به ترتیب از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و بحث کتاب «معاد» کار را جلو ببرید، با روح حکمت متعالیه آشنایشان کرده‌اید و سپس کتاب «عرشیه» را با شرحی که آقای دکتر امامی‌جمعه داده‌اند به میان آورید. موفق باشید

21922
متن پرسش
سلام علیکم: امام خمینی می فرمایند وقتی حضرت ولیعصر (عج) ظهور کنند تمام بشریت را از انحطاط بیرون می آورند و در وضعیت دوره آخر الزمان هم که بسیار آمده در نهایت همه جا از عدل و داد پر می شود، فقیری نمی ماند، نعمتهای خدا سرازیر می شود، کسی به مال کسی طمع نمی کند و... حال دو سوال دارم: ۱. با وضعی که بوجود خواهد آمد آیاتی از قرآن که در رابطه با انفاق، بخشش، دزدی، قتل و.... هست در آن زمان چگونه معنا می شود در حالی که قرآن مجسم حکومت می کنند و همه دستورات اسلام عمل می شود؟ آیا آن آیات بی استفاده می ماند؟ وقتی دیگر شری نیست، فقیری نیست و... ۲. در آیه ۴۹ سوره یس می گوید در پایان دنیا ناگهان صیحه عظیمی رخ می دهد در حالی که اهل کفر مشغول دنیا هستند. مگر بعد از ظهور حضرت و حکومت طولانی و انتهای دنیا دیگر کافری روی زمین هست؟ اگر هست چرا در روایت دوران آخر الزمان جور دیگری وصف شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی می‌فرمایند در زمان ظهور، عدل حاکم می‌شود؛ یعنی فرهنگ استکباری و تجاوز، سیطره ندارد، نه به آن معنا است که دیگر، تجاوز و فقر و کفر از میان می‌رود. تا زمانی‌که انسان بر روی زمین هست و اختیار و انتخاب معنا می‌دهد، حق و باطل هست. آری! وقتی عدالت حاکم باشد، اگر فقیری هم به جهت مصائبی گرفتار فقر باشد، تنها نیست و با آموزه‌های دینی به او مدد می‌شود. موفق باشید

21256
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی داشتم خدمتتون. منظور اصلی از وحدت وجود چیست؟ آیا این معنی با چیزی که در اسفار آمده مطابقت دارد: به معنی نفی غیریت لله من غیره من الموجودات و نفی الاثنینیـۀ و وحدت شخصـی فی دارالتحقق. لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده «اسفار» جناب صدرا به‌خوبی توان تبیین «وحدت وجود» را داراست. وقتی روشن می‌کند که غیر حق، عین ربط به حق است که بودش همان ربط است؛ دیگر جایی برای غیر حق نمی‌ماند. موفق باشید

20975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: من سوال پرسیده بودم که چرا اکثر پیامبران در منطقه خاور میانه ظهور کردند؟ آیا در سایر مناطق و قاره ها پیامبر نبوده؟ یا اگر بوده چرا آنچنان قدر کمند و مشهور نشدند؟ و شما در جواب گفته بودید با مراجعه به سوال 1427 می توانید جواب خود را دریافت کنید ولی من با مراجعه به این بخش جواب خودم را دریافت نکردم اگر ممکن است بیشتر راهنمایی فرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب آن سؤال عرض شد از یک طرف ما نمی‌دانیم 124 هزار پیامبر فقط در خاور میانه بوده باشند. خداوند تنها نام پیامبرانی را در قرآن می‌برد که در آن حوزه، مخاطبان می‌توانند تصدیق کنند و به نحوی قابل تحقیق است. و از طرف دیگر ظاهراً خاورمیانه جهت تحقق تمدن‌های دینی، مرکزیتی داشته است که دین، در این منطقه بهتر می‌توانسته ابعاد خود را به ظهور برساند و به سایر نقاط جهان برسد؛ واللّه اعلم. موفق باشید

20874
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده فرمایشات شما در باب خردسیاسی و همچنین راهی که پیش رو داریم که خارج از توسعه یافتگی و نیافتگی است را شنیده ام و بر نظرات غرب شناسی شما هم تاحدودی مطلعم. اما در بعض موارد و هنگامی که وارد میدان می شویم عرصه بسیار تنگ است. برای مثال من بعنوان یک کارگردان جوان همیشه در سر داشته ام مسئله های مثل بررسی تطبیقی وجود در منظر هایدگر و جناب صدرالمتالهین را در قالب یک روایت ساده و همه فهم بیان کنم ولی باز می بینم روح این سینما و تصویر مستطیلش در نهایت بر بی خردی غربی انسان استوار است تا فطرت. به صورتی که اگر شهیدی هم در فیلمی به تصویر کشیده شود می بینم که این صورتِ غرب فهم و غرب پسند شهید ما است که با مظلومیت سلاخی شده و مخاطب هم با همین جسم بی جان دارد ارتباط برقرار می کند. با این توضیحاتی که عرض کردم از طرفی خوف حق الناس را دارم به جهت تقویت روحیه غربی مخاطب و از جهتی هم کارهایی زیاد پیش رو مانده و احساس مسئولیت نسبت به آنها. لطفا راهنمایی بفرمائید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مباحثی که گذرانده‌اید در بستر سنتی که حضرت روح اللّه در این تاریخ گشوده است، روحی شما را در بر می‌گیرد که ناخودآگاه متذکر چیزی بیرون از غرب خواهید بود. نباید نگران باشید و اصلاً نباید بحث حق النّاس در این موضوعات برای شما دغدغه شود، خود به خود آن می‌شود که می‌خواهید. موفق باشید

20404
متن پرسش
کور ِ مادرزاد نیستم اما مرا با دروغ هم میانه ای نیست. بگذار از ندیدنی هایم بگویم، خوب می دانم دیدنی ها را به اندازه ی کافی برایت گفته َند. یقین دارم تو هم دلت نمی خواهد یک مشت دروغ محض ِ تایید در دامان ِ خیالَت بگذارم و خوشحال باشی که این نسل ِجدید، عجب نسل ِ حرف گوش کُن و سر به راه و همراهی ست. بله ؛ من دل دادم، با همه ی دل و وجود و جانم به میان آمدم. من از بی سران بی خبرم اما سر داشتنشان ، سر به سر ِ وجودم نگذاشتم. مجنون ِ شیرینش شدم. این روزهای ِ طلبکاریم از انقلابم را با بی سری َش ، سرَ کردم. در سرخ ِ انتظار ِ آمدنش، مَلَس ِ هستی و نیستی را با هم مزمزه کردم. گرم ِ تشییع شهدای غواص را چشیده بودم و دلم، داغ ِتنور ِ موعود بود و به یاد ِ آن رویای ِ روشن، در تشییع امروز، خورشید را به دلم وعده دادم! اما رشته ی ِ قصه بافی ام سَر از غصه ی دیگری در آورد! در شلوغ ِ امروز، نه آفتابی بود که گرم ِ مان کند، نه ابری بود که با دل ِباردارش بشارت باران به روح مان بدهد. امروز در این شوره زار، این شُر شُر ِ نمک ها بود که از در و دیوار بر زخم های عفونی غربت مان می چکید! شوخی نبود! ققنوسی را در بازار دوره گردان به طوطی شیرین سخنی فروخته بودند و من در این سیرک ساختگی مقدس، چیزی بیش از یک تماشاچی غریب نبودم! همین دیروز در مشایعت ِ حججی از دریای ِ غواصان به جزیره ی دور افتاده تری تبعید شدم. مشایعت ِ غواصان، صحنه ی بازسازی شده ی یک تاریخ نبود، قاچ ِ نوری از دهه ی شصت بود و همه چیز با همان صفا میان ِ همه مان تقسیم شد و مدتها همین قوت ِنور، ته ِ دل مان را گرفته بود. در مشایعت ِ غواصان بیگانگی ام گم و گور شده بود اما دیروز در آن شلوغ ِنمایش پر سرو صدا، سرو کله ی غربتم دوباره پیدا شد! دیروز را سخت گریستم اما در مصیبت ِ غربت ِ گمشده ی قد کشیده تَرَم که حالا مرا یافته بود و همانجا یقه َم را سخت تر از قبل چسبیده بود! شهیدی از نسل ِ ما، در همان ازدحام، میان ِ دروغ ِ زمان مان بلعیده شد! چه خوب که نیمه کاره آمد، چه خوب که خودش را میان ِ ما دروغگوها گم نکرد. چه خوب که سر َش را از سر دروغگوها جدا کرد. مبادا گمان کنی محض ِ پرسش آمده َم. نه؛ طلبکاری و غربت پرسیدنی نیست؛ چشیدنی ست. خواستم بدانی من امروز تمام ِ تلاشم را می کنم که صدای ِ دردآور ِگام های ِ غریبان ِ آینده را که بعدها به گوشت می رسانند، خبر باشم! گوش کن؛ صدای ِگام های ِغریبانه تَر از ما در راه َست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: من این سخن آخرت را که می‌گویی «نداهایی هست که بعداً به گوش خواهد رسید» می‌دانم، یا بگو نمی‌توانم ندانم. ولی بسیار تعجب کردم چگونه کسی که دردی آن‌چنان را احساس می‌کند وقتی با زلال‌ترین درمان در تاریخ خود روبه‌رو می‌شود آن را نمی‌شناسد!! در دورانِ جدایی و بیگانگی با حقیقت، شهید حججی تذکر عبور از این دوران است. این، ادامه‌ی آن حضوری نبود که با آمدن جسد مبارک غوّاصان ما متذکر آن شدیم و گذشته‌ی شیرین و متعالی خود را مزمزه کردیم؛ این ورقِ دیگری از تاریخ به‌صحنه‌آمدنِ ابعاد درونی انقلاب اسلامی است برای آن‌که آینده‌ی ما در گشودگی روشنی‌گاهِ انقلاب اسلامی تیره و تار نماند. چرا در صحنه‌ی حضور شهید حججی به دنبال تاریخی بودی که با ایستادن بر قله‌ی آن باید آینده را به تماشا نشست، نه آن‌که آن قله را منزل‌گاهِ خود بگیری. آری! گذشته‌ی ما قله‌ی بس بزرگی است که باید بر فراز آن ایستاد، اما افقی دیگر در میان است و آن افقی است که شهید حججی مأمور ظهور آن بود. عرایضی در سه نوشته‌ی «شهدا و راه خروج اساسي از مشکلات» و «شهدا و قدم گذاشتن در راه آینده» و «تا مردم در عادت و تقلید از جاهلیت دوران غرق نشوند» در این مورد با کاربران سایت در میان گذاشتم، بد نیست برای چنین احساس حضور تاریخی به آن نوشته‌ها رجوع شود. موفق باشید  

18993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی: یکی از روحانیون مطلبی در رد دعای «یا من ارجوه» نوشته نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌جا نوشته است. دعای به این خوبی چه اشکالی دارد؟! در حالی‌که به بهترین نحو، گشودگیِ فوق‌العاده‌ای در مقابل انسان نسبت به حضرت حق می‌گشاید. موفق باشید

18990
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: در مفاتیح گفته شده که گفتن ذکر لااله الا الله در ماه رجب ثواب فراوانی دارد. من از شخص شنیدم گفتن این ذکر با تعداد (که در مفاتیح هزار مرتبه ذکر شده) صحیح نیست. دلیل هم این بود که گفتن این به خاطر اینکه تکرار این جمله است که تنها معبود من خداست باعث می شود خدا به تدریج هرچه داریم از ما بگیرد تا متوجه او باشیم. البته از نظر بنده خیلی دلیل موجهی نبود. می خواستم نظر شما رو در این باره بدونم. التماس دعای عاقبت بخیری
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر «لا إله إلاّ اللّه» سیدالکلام است و آن‌چنان قلب را منوّر می‌کند که انسانْ دیگر برای هیچ‌چیز نقش استقلالی قائل نمی‌شود و خداوند جنبه‌ی وَحدانی خود را بیشتر به ما نشان می‌دهد، نه آن‌که چیزی از ما بگیرد. موفق باشید

18821
متن پرسش
سلام: ببخشید امسال عید که می خواهم به خانه اقوام بروم آنها چون می دانند بنده تازه طلبه شده ام هر کدام می خواهند یه متلکی بگویند چگونه با آنها برخورد کنم؟ می توانم جواب حرف هایشان را بدهم اما سکوت کنم و بخندم و یا نه سفت و محکم جوابشان را بدهم تا دیگر جرات بی احترامی به طلاب را نکنند. تا همین الان یه عالمه فحش شنیدیم کلا حالا که در این موضع هستم جواب متلک ها را بدهم یا نه و چگونه بدهم؟ ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً جدالی به میان نیاورید با مهربانی بگویید دعا بفرمایید تا همه در خدمت قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» باشیم و بتوانیم به مردم خدمت کنیم. موفق باشید

18562

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: 1. در مسیر سلوک آیا می شود استاد بدون حضور مستقیم فقط از طریق روحش یا تصرف یا هر روش دیگر شاگرد خود را هدایت کند یعنی غیر مستقیم با شاگرد خود روبه رو شود بدون اینکه شاگرد اینطور سلوک را از استاد خواسته باشد و شاگرد فقط سلوک عادی را خواسته باشد؟ 2. یک سلوک تا رسیدن به پله ی اصلی چند سال طول می کشد؟ 3. آیا بدون علم و کتاب و درس و مدرسه می شود سلوک کرد یعنی درس نخوانده باشیم و فهم و درک ما خیلی خیلی پایین باشد اما سالک واقعی شویم؟ بسیار تشکر که وقت می گذارید و به سوالات ما پاسخ می دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چنین امکانی هست ولی کار هرکس نیست 2- بستگی به همت او و توفیق الهی دارد 3- می‌شود ولی امروزه راه‌هایی گشوده شده است توسط علمایی مثل حضرت امام خمینی که نمی‌توان به راه‌های بدون استاد و درس دل بست. موفق باشید

14641

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت استاد گرانقدر: برای رفع رذایل اخلاقی از جمله غضب، کینه و حسادت در آثارتان مطلبی را نمی بینم. در آثارتان نشنیدم یا ندیدم که بفرمایید راههای دفع کینه اینها هستند. ریشه های حسادت اینها هستند. در کتاب معراج السعاده رذایل اخلاقی به صورت جزیی ریشه یابی و راهکار ارایه می شود ولی شما اینطوری بحث اخلاقی ندارید. استاد فاضل آیا علت خاصی بوده است یا نیاز ندانسته اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه حضرت امام در شرح حدیث «جنود عقل و جهل» بحث رذائل و فضائل اخلاقی را به صورت کاربردی مطرح کرده اند و بنده سعی کرده ام با شرح آن کتاب ارزشمند نگاه رفقا را از آن طریق به اصل موضوع بیندازم. موفق باشید

8564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. نظر حضرت امام (ره) راجع به پرستش ماه و خورشید و ستاره چیست؟ اگر ممکن است توضیحش دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم حضرت امام معتقدند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» با ملکوت خیال و عقل و قلب روبه‌رو شدند که ستاره، ملکوت خیال و ماه، ملکوت عقل و خورشید، ملکوت قلب حساب شود. موفق باشید
8446
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی علامه در تفسیر آیه 21 نور می فرمایند و اینکه فرموده : ((و لکن اللّه یزکى من یشاء و اللّه سمیع علیم )) اعراض از مطالب قبلى است ، و حاصلش این است که خداى تعالى هر که را بخواهد تزکیه مى کند. پس امر منوط به مشیت او است ، و مشیت او تنها به تزکیه کسى تعلق مى گیرد که استعداد آن را داشته ، و به زبان استعداد آن را درخواست کند، که جمله ((و اللّه سمیع علیم )) اشاره به همین درخواست به زبان استعداد است ، یعنى ، خدا شنواى خواسته کسى است که تزکیه را به زبان استعداد درخواست کند، و دانا به حال کسى است که استعداد تزکیه را دارد. ما در فرمایش علما داریم که توبه همان بازگشت قلبی به خداست ونیاز حتمی به گفتن ذکر استتفار نیست ولی اینکه الان علامه فرمودند تزکیه کسى تعلق مى گیرد که استعداد آن را داشته ، و به زبان استعداد آن را درخواست کند. با آن مطلب چگونه قابل جمع است ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: زبان استعداد یعنی این‌که انسان شخصیتاً از گناه منصرف شود و به حضرت حق رجوع نماید. موفق باشید
7905
متن پرسش
چگونه امام زمان درون خود را هویدا سازیم؟چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟ایا ممکن است کسی که گناهکار بوده به طرز فجیح.ولی توبه ی واقعی کرده..امام زمانشو بببینه؟امیدی هست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چرا باید امام زمان درون خود را هویدا سازیم؟ باید با رعایت کامل حرام و حلال الهی و اعتماد به دستورات الهی قلب خود را به آن عصمت کل نزدیک کنیم. توبه نیز ما را از گناه دور می‌کند و به نور عصمت نزدیک می‌نماید. موفق باشید
7881
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز وگرانقدر ....حاج آقا خب یک لب تاپ بخرید که هر جا تشریف می برید بتونید به اینترنت دسترسی داشته باشید و سوالات مومنین را جواب دهید....با عرض معذرت .یا علی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: روش کار ما در جواب‌دادن به سؤال‌ها این‌طور است که ابتدا سؤالات از روی سایت کپی می‌شود و روی برگه‌ی سفید پیرینت شده به بنده می‌دهند تا جواب‌ها را بنویسم و بعداً از آن‌که جواب‌ها را تایپ کردند، بنده بازخوانی می‌کنم و روی سایت می‌فرستیم. حالا در نظر بگیرید ما دو روز در منطقه هستیم تا عهد دل خود را با شهدای عزیز تازه کنیم و نور حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را در آینه‌ی فدائیان او بنگریم تا راه را گم نکنیم، نصف روز طول می‌کشد تا برسیم به فکه و دوساعتی در فکه باشیم و بعداز ظهر نصف روز راه برویم تا برسیم هویزه و دوساعتی در محضر نور ملائکه که در مدفن آن شهدای عزیز همه‌ی محیط را گرفته اند ، مشغول زیارت و عبادت شویم و فردا برای ملاقات شهدای طلائیه و شلمچه صرف شد. بگو ببینم چه وقتی سؤال‌ها را در آوریم و من جواب آن‌ها را بنویسم و بعد روی سایت بیاوریم؟! موفق باشید
1393

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استادارجمند دانشجوی ارشدهستم وقصدازدواج دارم ولی هیچ کاری ندارم آیاخواستگاری رفتنم به جاست چون همیشه به ما گفته اندخداوندفرموده شما قدم بگذار مابقی ان بامن
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با همین شرط به خواستگاری روید که فعلاً دانشجو هستم و پس از پیداکردن شغل ازدواج می‌کنم. موفق باشید
26877
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم «ان الله لا یستحی ان یضرب مثلا ما بعوضه فما فوقها» «بی تردید خداوند از مثل زدن به پشه و حتی کوچکتر از آن شرم ندارد.» نمرود ادعای خدایی نمود و خداوند کوچکترین جانداری که در آن زمان دانش آدمیان می شناخت (یعنی پشه) را مامور نمود تا این متکبر جبار را مثلی برای عالمیان نماید. اکنون تمدن غرب ادعای کبریایی می کند و خود را در قله قابل تصور تکامل؛ و پایان تاریخ، می داند و اینک خداوند ویروسی بسیار کوچکتر از پشه را مامور می سازد تا این متکبر جبار را نیز بر زمین زند چرا که دانش آدمیان کنونی؛ کوچکتر از ویروس را جاندار نمی شناسد. و چه زیبا پشه از راه بینی وارد سر نمرود گشت و اینک کرونا از راه بینی وارد می شود تا دماغ این متکبر آخر الزمان را به خاک بمالد. اگر خدا نمرود را با ویروس می کشت چون دانش انسانها آن موقع ویروس را نمی شناخت؛ آنگاه مردم می گفتند نمرود مریض شد و مرد. پس خداوند در آن موقع پشه را مامور این کار نمود زیرا دانش بشر آن زمان کوچکتر از پشه را نمی شناخت. خداوند فرعون؛ متکبر دیگر تاریخ؛ را نیز با شُل ترین شی، یعنی (آب) منکوب نمود. با این نگاه کرونا مصداق «فما فوقها» است. و شاید کرونا جند خدا است. «و ان جندنا لهم الغالبون»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم نیز یکی از وجوهِ حضور کرونا را در این تاریخ همین می‌دانم تا انسان‌ها لااقل به راهِ دیگری فکر کنند و ببینند علوم جدید با آن‌همه تفرعُن و ادعا، چگونه زمین‌گیر شده است. موفق باشید

24517
متن پرسش
سلام ببخشید در این شرایط این سوال رو می کنم ولی حقیقاتا ظرفیت پرسیدن این سوال را در شما دیدم. شخصی در مورد پوشیدن لباس سیاه پرسیده بود و شما در پاسخ گفتید «به نظرم بهتر است فقط جهت عزاداری ائمه در روز شهادتشان و برای امام حسین هفته اول محرم کافیست». حال چرا شما چند روزی است که برای از دست دادن فرزندتان لباس مشکی پوشیدید آن هم در هفته کرامت؟ جواب این سوال خیلی برای بنده مهم است. ضمن عذرخواهی مجدد تشکر می کنم پاسخ بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن بود که چرا در تمام طول دو ماه محرم و صفر لباس سیاه به تن می‌کنند، نه آن‌که در موسم عزاداری یعنی دهه‌ی ماه محرم نباید ظاهرِ عزادار به خود گرفت. در مورد رحلت فرزند هم باید طوری عمل کرد که از نظر عرف مشخص باشد که انسان، عزادار رحلت فرزندش می‌باشد ولی نه آن‌که بخواهد همچنان در آن عزاداری متوقف شود. موفق باشید

23871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا قوت. یک بار این سوال رو کردم ولی جوابی نیومد برام لذا باز می پرسم. من یک پسر کنکوری ام گاها از صحبتهای آیت الله جوادی آملی مثل دروس اخلاق و تفسیر ایشون استفاده می کنم و دانلود می کنم .......کدوم کتاب آیت الله جوادی رو پیشنهاد میکنین؟ .......
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌هایی مثل «کرامت انسان» و «اسرار عبادات» مطالب خوبی دارد ولی اصل مطالب ایشان را باید در تفسیر قرآن ایشان دنبال کنید. موفق باشید

22993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: یکی از دوستان بنده مسئله ازدواج کردنش به تاخیر افتاده و اخیرا یکی از آشنایان به او گفته که شخصی او رو طلسم کرده و یک روزی دم خونه اونها آب ریخته. می خواستم ببینم این دوست ما در این شرایط و برای از بین رفتن طلسم چیکار باید بکنه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، بتوانند مسائل‌شان را تحلیل کنند. موفق باشید

نمایش چاپی