بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23087
متن پرسش
سلام علیکم: وقت بخیر. اسم مضل الهی همچون دیگر اسماء به واسطه ملک افاضه می شود؟ از این لحاظ می پرسم که همه اسماء واسطه فیضند و شیطان به عنوان اسم مضل نمی تواند واسطه فیض باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم مضلّ الهی وجهی از اسم جلال حضرت حق است و همان اسم وقتی در انسان ناشایسته‌ای که بخواهند از درگاه جمال او دور کنند، به کمک شیطان ظهور می‌یابد و شیطان عملاً به اعتبار شیطان‌بودن، منشأ دوری این افراد از حضرت حق می‌شوند. موفق باشید

22117
متن پرسش
با سلام ادب و احترام و آرزوی قبولی طاعات: انسانی که در اثر اهمال و خطا و غفلت از یاد خدا دچار خسارت شده آیا با دعا و توبه و انابه امکان برگشت خسارت وجود داره؟ بعضی روحانیون می فرمایند که خسارت در اثر غفلت تا پایان عمر همراه انسانه و تنها توبه او پذیرفته می شود چون خسارت ناشی از غفلت از ابزار و قوانین همین دنیاست و خداوند هم از قوانین این دنیا تخطی نمی کنه و اگر انسان خوبی باشه خداوند در اون دنیا براش جبران میکنه پس «یا راد ما قد فات» و اینکه خداوند از بین برنده آثار گناه و خطا است چی میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام عالم بر اساس رحمت و شفقت الهی ساخته شده است و به همین جهت ظرفیت جبران خطا و اهمال دارند. مثل آن‌که اگر استخوان پای ما شکست شرایط ترمیم آن فراهم است. لذا قصه‌ی توبه تا آن‌جا به میان است که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند کسی که توبه کند مانند کسی است که آن گناه را انجام نداده است. موفق باشید

21829
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید اینکه مادر گرامی امام علی سلام الله علیه از شکاف دیوار کعبه وارد شدند نکته ای هست؟ چرا از درب خانه کعبه وارد نشدند؟ ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است خداوند با این کار خواسته باشد غیرِ عادی‌بودنِ عطای خود را و این‌که به آن مولود عنایت خاصی دارد؛ نشان دهد. در حالی‌که اگر از درِ کعبه وارد می‌شدند چنین تذکری واقع نمی‌شد. موفق باشید

21683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: عنه (عليه السلام) - حيث كان جالساً على نهر الفرات وبيده قضيب، فضرب به على صفحة الماء وقال: لو شئت لجعلت لكم من الماء نوراً وناراً امام علي (ع) هنگامی که کنار فُرات نشسته بود، در دستش چوبی بود که آن را بر آب می زد، فرمود: «اگر می خواستم، می توانستم برای شما از آب، نور و آتش ایجاد کنم.» موسوعة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام في الكتاب و السنة و التاريخ (محمد ری شهری) تعليق: لم يفصح الامام (ع) عن مضمون كلامه بل أجراه مجرى الرموز، و ذلك لأن عقول الناس في ذلك الزمان لا تتحمل أكثر من هذا. و في قوله (ع): «لجعلت لكم من الماء نورا و نارا»، دلالة خفية الى ما في الماء من طاقة يمكن أن تولد النور (و هو الكهرباء) و النار (و هو الطاقة الحرارية). و اذا تعمقنا في النظرة وجدنا ان الماء يتركب من عنصرين هما الهيدرجين و الاكسجين، الاول قابل للاحتراق و اعطاء النور، و الثاني يساعد على الاحتراق و يعطي الحرارة. و أبعد من ذلك فان وجود الماء الثقيل 2 في الماء الطبيعي بنسبة 2 الى 000، 10، يجعله أفضل مصدر طبيعي للهيدرجين الثقيل الذي نسمية (الدوتريوم) و نرمز له بالرمز. و هذا النظير هو حجر الاساس في تركيب القنبلة الهيدروجينية، القائمة على اندماج ذرتين من الدوتيريوم لتشكيل الهليوم. علما بأن الطاقة الناتجة عن هذا الاندماج و التي- هي منشأ طاقة الشمس- تفوق آلاف المرات الطاقة الناتجة عن القنبلة الذرية التي تقوم على انشطار اليورانيوم و لأخذ فكرة فان اصطناع غرام من الهليوم نتيجة اندماج الدوتيريوم يعطي طاقة 675 مليون بليون ارغة 200 الف كيلوواط ساعي. كل هذه المعاني الدقيقة و الاسرار العميقة تضمنها قول الامام علي (ع) و علمه، و هو القائل: «بل اندمجت على مكنون علم، لو بحت به لاضطربتم اضطراب الأرشية في الطّويّ البعيدة» أي كاضطراب حبل الدلو في البئر العميقة. (تصنیف نهج البلاغه،ص782و783) (تصنیف نهج البلاغه ،لبیب بیضون ،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ) استاد! اصلا آیا این حدیث صحیح است؟ چون ظاهرا سند معتبری ندارد. و اینکه منظور حضرت دقیقا چیست؟ آیا منظور از نور همان برق امروزی است؟ مگر نیروی برق نشأت گرفته از تمدن اومانیسم غربی نیست و از لزومات تکنولوژی نمی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلم آن‌چه بنا بوده به دست مبارک آن حضرت انجام شود غیر از این نوع انرژی است که با سدسازی و از طریق مهندسان انجام می‌گیرد. موفق باشید

21182
متن پرسش
سلام استاد: آیا کتاب بسیار عالی شرح نامه ۳۱ موجب بی نیازی از کتاب هایی مانند جامع السعادات و شرح چهل حدیث می شود؟ (در صورت کارکردن به صورت عمیق و با تدبر)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی کتاب‌های اخلاقی تذکر و «یاد»اند تا ما عهدی که در عهد الست با خدا بسته‌ایم، از یادمان نرود. لذا رویکردمان به همه‌ی کتاب‌های اخلاقی می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

20975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: من سوال پرسیده بودم که چرا اکثر پیامبران در منطقه خاور میانه ظهور کردند؟ آیا در سایر مناطق و قاره ها پیامبر نبوده؟ یا اگر بوده چرا آنچنان قدر کمند و مشهور نشدند؟ و شما در جواب گفته بودید با مراجعه به سوال 1427 می توانید جواب خود را دریافت کنید ولی من با مراجعه به این بخش جواب خودم را دریافت نکردم اگر ممکن است بیشتر راهنمایی فرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب آن سؤال عرض شد از یک طرف ما نمی‌دانیم 124 هزار پیامبر فقط در خاور میانه بوده باشند. خداوند تنها نام پیامبرانی را در قرآن می‌برد که در آن حوزه، مخاطبان می‌توانند تصدیق کنند و به نحوی قابل تحقیق است. و از طرف دیگر ظاهراً خاورمیانه جهت تحقق تمدن‌های دینی، مرکزیتی داشته است که دین، در این منطقه بهتر می‌توانسته ابعاد خود را به ظهور برساند و به سایر نقاط جهان برسد؛ واللّه اعلم. موفق باشید

20874
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده فرمایشات شما در باب خردسیاسی و همچنین راهی که پیش رو داریم که خارج از توسعه یافتگی و نیافتگی است را شنیده ام و بر نظرات غرب شناسی شما هم تاحدودی مطلعم. اما در بعض موارد و هنگامی که وارد میدان می شویم عرصه بسیار تنگ است. برای مثال من بعنوان یک کارگردان جوان همیشه در سر داشته ام مسئله های مثل بررسی تطبیقی وجود در منظر هایدگر و جناب صدرالمتالهین را در قالب یک روایت ساده و همه فهم بیان کنم ولی باز می بینم روح این سینما و تصویر مستطیلش در نهایت بر بی خردی غربی انسان استوار است تا فطرت. به صورتی که اگر شهیدی هم در فیلمی به تصویر کشیده شود می بینم که این صورتِ غرب فهم و غرب پسند شهید ما است که با مظلومیت سلاخی شده و مخاطب هم با همین جسم بی جان دارد ارتباط برقرار می کند. با این توضیحاتی که عرض کردم از طرفی خوف حق الناس را دارم به جهت تقویت روحیه غربی مخاطب و از جهتی هم کارهایی زیاد پیش رو مانده و احساس مسئولیت نسبت به آنها. لطفا راهنمایی بفرمائید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مباحثی که گذرانده‌اید در بستر سنتی که حضرت روح اللّه در این تاریخ گشوده است، روحی شما را در بر می‌گیرد که ناخودآگاه متذکر چیزی بیرون از غرب خواهید بود. نباید نگران باشید و اصلاً نباید بحث حق النّاس در این موضوعات برای شما دغدغه شود، خود به خود آن می‌شود که می‌خواهید. موفق باشید

20404
متن پرسش
کور ِ مادرزاد نیستم اما مرا با دروغ هم میانه ای نیست. بگذار از ندیدنی هایم بگویم، خوب می دانم دیدنی ها را به اندازه ی کافی برایت گفته َند. یقین دارم تو هم دلت نمی خواهد یک مشت دروغ محض ِ تایید در دامان ِ خیالَت بگذارم و خوشحال باشی که این نسل ِجدید، عجب نسل ِ حرف گوش کُن و سر به راه و همراهی ست. بله ؛ من دل دادم، با همه ی دل و وجود و جانم به میان آمدم. من از بی سران بی خبرم اما سر داشتنشان ، سر به سر ِ وجودم نگذاشتم. مجنون ِ شیرینش شدم. این روزهای ِ طلبکاریم از انقلابم را با بی سری َش ، سرَ کردم. در سرخ ِ انتظار ِ آمدنش، مَلَس ِ هستی و نیستی را با هم مزمزه کردم. گرم ِ تشییع شهدای غواص را چشیده بودم و دلم، داغ ِتنور ِ موعود بود و به یاد ِ آن رویای ِ روشن، در تشییع امروز، خورشید را به دلم وعده دادم! اما رشته ی ِ قصه بافی ام سَر از غصه ی دیگری در آورد! در شلوغ ِ امروز، نه آفتابی بود که گرم ِ مان کند، نه ابری بود که با دل ِباردارش بشارت باران به روح مان بدهد. امروز در این شوره زار، این شُر شُر ِ نمک ها بود که از در و دیوار بر زخم های عفونی غربت مان می چکید! شوخی نبود! ققنوسی را در بازار دوره گردان به طوطی شیرین سخنی فروخته بودند و من در این سیرک ساختگی مقدس، چیزی بیش از یک تماشاچی غریب نبودم! همین دیروز در مشایعت ِ حججی از دریای ِ غواصان به جزیره ی دور افتاده تری تبعید شدم. مشایعت ِ غواصان، صحنه ی بازسازی شده ی یک تاریخ نبود، قاچ ِ نوری از دهه ی شصت بود و همه چیز با همان صفا میان ِ همه مان تقسیم شد و مدتها همین قوت ِنور، ته ِ دل مان را گرفته بود. در مشایعت ِ غواصان بیگانگی ام گم و گور شده بود اما دیروز در آن شلوغ ِنمایش پر سرو صدا، سرو کله ی غربتم دوباره پیدا شد! دیروز را سخت گریستم اما در مصیبت ِ غربت ِ گمشده ی قد کشیده تَرَم که حالا مرا یافته بود و همانجا یقه َم را سخت تر از قبل چسبیده بود! شهیدی از نسل ِ ما، در همان ازدحام، میان ِ دروغ ِ زمان مان بلعیده شد! چه خوب که نیمه کاره آمد، چه خوب که خودش را میان ِ ما دروغگوها گم نکرد. چه خوب که سر َش را از سر دروغگوها جدا کرد. مبادا گمان کنی محض ِ پرسش آمده َم. نه؛ طلبکاری و غربت پرسیدنی نیست؛ چشیدنی ست. خواستم بدانی من امروز تمام ِ تلاشم را می کنم که صدای ِ دردآور ِگام های ِ غریبان ِ آینده را که بعدها به گوشت می رسانند، خبر باشم! گوش کن؛ صدای ِگام های ِغریبانه تَر از ما در راه َست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: من این سخن آخرت را که می‌گویی «نداهایی هست که بعداً به گوش خواهد رسید» می‌دانم، یا بگو نمی‌توانم ندانم. ولی بسیار تعجب کردم چگونه کسی که دردی آن‌چنان را احساس می‌کند وقتی با زلال‌ترین درمان در تاریخ خود روبه‌رو می‌شود آن را نمی‌شناسد!! در دورانِ جدایی و بیگانگی با حقیقت، شهید حججی تذکر عبور از این دوران است. این، ادامه‌ی آن حضوری نبود که با آمدن جسد مبارک غوّاصان ما متذکر آن شدیم و گذشته‌ی شیرین و متعالی خود را مزمزه کردیم؛ این ورقِ دیگری از تاریخ به‌صحنه‌آمدنِ ابعاد درونی انقلاب اسلامی است برای آن‌که آینده‌ی ما در گشودگی روشنی‌گاهِ انقلاب اسلامی تیره و تار نماند. چرا در صحنه‌ی حضور شهید حججی به دنبال تاریخی بودی که با ایستادن بر قله‌ی آن باید آینده را به تماشا نشست، نه آن‌که آن قله را منزل‌گاهِ خود بگیری. آری! گذشته‌ی ما قله‌ی بس بزرگی است که باید بر فراز آن ایستاد، اما افقی دیگر در میان است و آن افقی است که شهید حججی مأمور ظهور آن بود. عرایضی در سه نوشته‌ی «شهدا و راه خروج اساسي از مشکلات» و «شهدا و قدم گذاشتن در راه آینده» و «تا مردم در عادت و تقلید از جاهلیت دوران غرق نشوند» در این مورد با کاربران سایت در میان گذاشتم، بد نیست برای چنین احساس حضور تاریخی به آن نوشته‌ها رجوع شود. موفق باشید  

18832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: از حضرتعالی دو سوال زیر را قبلا پرسیدم: 1. تحلیل حضرتعالی از حضور جریان دکتر احمدی نژاد در انتخابات پیش رو و حضور مهندس بقایی به عنوان نماینده این جریان چیست؟ 2. به نظر شما حضور این جریان در انتخابات چه تاثیری در حرکت انقلاب اسلامی چه خواهد داشت؟ شما پاسخ دادید: اجازه بدهید در این موارد وارد نشویم. موفق باشید اکنون این بار از حضرتعالی تقاضامندم که حداقل ضرورت عدم ورود به این موضوع را توضیح فرمایید. مگر می شود چشم را بر تحولات عرصه سیاست بست؟ اصلا فرض کنیم که بشود آیا سیاست دست از سر ما بر می دارد؟ من متوجه نمی شوم چرا حضرتتان مدتهاست چشم بر عالم سیاست بسته اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز شرایط بسیار پر ابهام است. باید منتظر بمانیم تا چهره‌های مختلف ظهور کنند. چطور انتظار دارید در این شرایط پر از توهّم و ابهام ما ورودی داشته باشیم؟! مضافاً این‌که مقام معظم رهبری در تاریخ 2/2/92 می‌فرمایند کسانی که در کار فرهنگی ورود دارند سعی کنند در امور موسمی حتی در انتخابات با همه‌ی اهمیتی که دارد ورود نکنند. موفق باشید

18702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا ابهت کسی مثل رئيس اداره ام مرا مي گیرد ولی ابهت خدا مرا نمی گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هنوز حبّ دنیا بر ما غلبه دارد. اگر به مرور سعی کنید با نظر هرچه بیشتر به حضرت حق، ناچیزبودن دنیا را به قلب خود برسانید قضیه برعکس می‌شود. موفق باشید

17232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا بیشتر اوقات تذکر به آدم ها، گیر دادن تلقی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا تذکرات ما اکثراً در بستری مناسب انجام نمی‌شود و زیرا متأسفانه بعضاً مخاطبانِ تذکرات ما، سعه‌ی لازم را جهت فهمِ دلسوزی ما ندارند. از این جهت باید به فکر اصلاح هر دو طرف بود و این خونِ دل می‌خواهد. موفق باشید

16255
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با نظر به سخنان حکیمانه مقام معظم رهبری که فرمودند: «جوانهای عزیز! بچه‌های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیت را بر دوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، بلکه در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. البتّه ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد؛ به‌عکس، آبادانی به‌دنبال دارد، امّا سختی‌اش بیشتر است. 1. افق مقام معظم رهبری از جمله (خرمشهر ها پیش است) تا کجاست و به کجا نظر دارند؟ لطفا کمی مسئله را شرح دهید. 2. با توجه به کتاب عقل و ادب انقلاب اسلامی چه باید کرد تا از این افق و این حضور تاریخی عقب نماند و بتوان خود را یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور در رابطه با وظیفه‌ای که در این تاریخ داریم، تدوین شده است. عرایضی نیز در جلسه‌ی اخیر شرح سوره‌ی آل‌عمران در این رابطه شد. همچنان‌که رهبری عزیز می‌فرمایند وظیفه‌ی ما در این تاریخ، تبیین است. موفق باشید

15830

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکمک خسته نباشید. استاد بنده بسیاری از مباحث صوتی حضرتعالی را گوش داده ام. قبلا هم از جلسات تفسیر استاد جوادی آملی را دنبال می کردم و مطالعه هم داشته ام. فی الحال می خواهم از محضر حضرتعال سوال کنم. با توجه به علاقه ای که به فلسفه و عرفان دارم ولی تحصیلات بنده در حد دبیرستان است. و نیز سن 44 سالگی؛ از کجا و با چه کتابی و یا چه مبحثی و یا کدام یک از جلسات حضرتعالی شروع کنم که به صورت مدون و منظم ادامه دهم؟ (معرفت نفس، برهان صدقین و حرکت جوهری، تفسیر سوره حمد، معاد و... را گوش داده و حتی به صورت جزوه (واو به واو) را نوشته ام.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام سراغ شرح تفسیر «حمد» امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بروید و مسیر را تا «مصباح‌الهدایه» با دقت جلو ببرید. موفق باشید

15668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: فردی هستم که به شدت از خود متنفرم. در ناامیدی شدیدی بسر می برم نمی توانم خود را بخاطر گناهان و خطاهایی که در گذشته مرتکب شده ام ببخشم، در حق خودم، پدر و مادر بستگان و بندگان خدا مرتکب ظلمهای زیادی شده ام. دائم حسرت گذشته و نعمت هایی که در گذشته داشتم و خدا آن ها را ازم گرفت را می خورم. خانه ای که دوست داشتم را از دست دادم و در خانه ای به اجبار ساکن شده ام که علاقه ای به آن ندارم. کاری که به آن مسلط بودم و حقوق خوبی داشتم از دست دادم و مشغول به کاری هستم که علاقه ای به آن ندارم که البته در مقابل ظلمهایی که بخاطر آن عذاب می کشم قابل ذکر نیست. بنظرم خطاهایم به حدی رسیده بود که خدا رسوایم کرد (لطف حق با تو مداراها کند / چون که از حد بگذرد رسوا کند) و خسر الدنیا و الاخره شده ام. چند روز است دیگر نماز نمی خوانم چون تاثیری از آن حس نمی کنم. آیا کسی که خدا در دنیا کمکش نکرد و در زمان اول بلوغ و نادانی به راه راست هدایتش نکرد در آخرت کمکش می کند هرچند نماز بخواند؟ اعتماد به نفس خیلی کمی داشتم که آن را نیز از دست داده ام نه جرات خودکشی دارم و نگران فرزندم نیز هستم و نه میل به زندگی دارم. در بن بستی گرفتار شده ام که راه خلاصی از آن نمی بینم. قبلا دعای کمیل می خواندم قسمت «لا اجد مفرا مما کان منی» را با تمام وجود درک می کردم. همچنین معنای «اللهم اغفر لی الذنوب التی تغییر النعم» (تغییر نعمت ها در زندگیم) امام سجاد (ع) در جایی به خدا فرموده اند هرجا دیدی زندگیم چراگاه شیطان شده جانم را بگیر. حال سوال من اینست اگر خدا ارحم الراحمین است چرا جان مرا در همان ابتدای بلوغ نگرفت که حالا دچار عذاب نشوم؟ همچنین از اینکه خدا عقل درستی بهم نداد که تصمیمات درستی در زندگی بگیرم و دچار مشکلات نشوم شاکی هستم. من هم مثل شما آفریده خدا هستم چرا باید شما را هدایت کند و من را محتاج التماس به شما برای کمک، آیا این بی عدالتی نیست؟ چرا بعضی از همان اوایل کودکی آثار هوش و بزرگی در آینده در چهره شان هویداست ولی برخی از افراد مثل من بعد از عمری زندگی تازه می فهمند که باید چکار می کرده اند که نکرده اند و دیگر امکانات و فرصت لازم را از دست داده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم نیست که مصلحت شما در آن چیزهایی است که از دست داده‌اید. بهترین راه، راضی‌بودن به همان چیزی است که خداوند برای شما مقدّر کرده است و با عمیق‌کردن عبادات و نماز، خداوند نور هدایت خود را مقابل شما می‌گشاید. موفق باشید

15212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: بنده خیلی افت و خیز دارم یعنی مثلا یه شب نماز شب میخونم ولی فردا کلا نماز صبحم نیز قضا می شود. خودمم دیگه موندم چرا اینجوریه! علتشو نمیتونم پیدا کنم هر چی فکر میکنم نه اون شبی که نماز شب میخونم روزش کار خوبی کرده بودم نه اون شبی که نماز صبحم قضا شده جنایت خاصی داشتم. خیلی برام عجیبه. میخوام سعی کنم بیام تو راه. سالهاست خیلی کارها رو ترک کرده ام و رفتارم با عموم جامعه فرق کرده اما در باب عبادت شبانه نمیتونم به ثبات برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به حکم وظیفه و قصد انجام واجبات و مستحبات در حدّ توان خود عمل کنید، إن‌شاءاللّه به مرور آن‌چه دنبال می‌کنید جزء ملکاتتان قرار می‌گیرد. موفق باشید

14311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به سوال 14244 و پاسخ شما، جالب اینکه بنده کتاب چه نیازی به نبی را حدودا 1 سال پیش مطالعه کرده بودم منتهی نمی دانم که چرا باز هم این قضیه برایم حل شده نبود و اصلا به ذهن نداشتم که فلان جا، فلان مطلب را خوانده ام. بهرحال ارجاع شما و دقیقا پاسخی که حقیر به دنبالش بودم، بر جانم فرود آمد و از این بابت متشرکم. سوالی داشتم و آن اینکه چگونه بر کتبی که می خوانیم حاشیه بزنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید اصل مطلب هر قسمت از کتاب را انتخاب و همان را یادداشت کنید. موفق باشید

13278
متن پرسش
با عرض سلام: استاد بعض وقتها با یک اشتباه کوچک، فردی دچار نقصان مال و جان می شود مثل کسی که در حین رانندگی خوابش می برد و... حال خدا فرموده ما شما را با نقصان مال و جان ها می آزماییم. آیا این ممکن است با اشتباه خود فرد صورت گیرد یا نه و در تمام این حالات به نظر شما فرد با چه فکری می تواند از ادامه زندگی مایوس نشود و به حالت خرسندی برسد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور فکر بفرمایید که پشت چنین تقدیراتی انتخاب‌های قبلی نهفته است، نه آن‌که با یک خطا این‌همه مشکل پیش آید. موفق باشید

11304
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: در مورد این جمله شهید آوینی که می فرمایند: «میان انسان و عالم خلقت، روح و جسم، کم و کیف اتحاد فطری برقرار است و دلالت و تاویل امور کمی بر امور کیفی، ناشی از همین سرمنشا واحد و اتحاد فطری میان آنهاست.» سوال اینجاست که منظور از صادق بودن قواعد حاکم بر عالم ماده بر عالم مجردات چیست و گستره آن تا کجاست؟ و آیا می توان بر طبق قواعد حاکم بر عالم ماده و طبیعت، پی به قواعد حاکم بر عالم مجردات برد؟ مانند ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است. و برعکس آیا می توان قواعد عالم تجرد را بر عالم ماده تطبیق داد؟ پس این وسط تفاوت های عالم ماده و عالم تجرد چه می شود؟ مثلا این که در عالم ماده تزاحم است ولی در عالم مجردات تزاحمی وجود ندارد؟ هرچند که در مورد این سوالات خود شهید آوینی در مقاله تاملی در ماهیت سینما بدان جواب گفته اند، اما بنده می خواهم توضیحات و ارجاعات شما را هم در مورد این موضوع بدانم تا ابهاماتم در این زمینه کمتر بشود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی «برهان صدیقین» نگاه خوبی جهت این امر برایتان پیش می‌آید که عالم ماده از جهت وجودی نازله‌ی عالم ملکوت است و از این جهت می‌تواند آینه‌ی آن عالم باشد، مشروط بر این‌که با نگاه وجودی به آن بنگریم. تزاحم‌ها به جهت کثرت‌هایی است که منشاء آن ماهیات‌اند. موفق باشید
9423
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام وادب: استاد بزرگوار خداوند مهربان به وقت شما برکت بده که برامون زمان میزارین و به سوالمون جواب میدین. خواستم بپرسم آیت الله بهجت (ره) در سخنرانی خودشون فرمودن فرج نزدیکه و پیرهای این زمان او را درک میکنن و میبینند شبیه این مضمون. پس چی شد؟ منظورش چی بود؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی پنجم «سلوک و تقدیر تاریخی» عرض شد در بعضی از مراحل تاریخ نور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ظهور بیشتری داشته و عارف بصیر از قبل ظهور این نور را می‌یابد. موفق باشید
8564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. نظر حضرت امام (ره) راجع به پرستش ماه و خورشید و ستاره چیست؟ اگر ممکن است توضیحش دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم حضرت امام معتقدند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» با ملکوت خیال و عقل و قلب روبه‌رو شدند که ستاره، ملکوت خیال و ماه، ملکوت عقل و خورشید، ملکوت قلب حساب شود. موفق باشید
7359
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته عرض تشکر از راهنمایی بزرگ شما در مورد سوال پیشین خواستم از استاد در مورد روش تحقیق و تدبر در قرآن را بپرسم. با وجود جذبه فوق العاده ای که قرآن کریم در وجود آدمی ایجاد می کند ولی این موضوع که بتوان از قرآن نه به معنی ترجمه و تفسر از نص قرآن بتوان مطلب استخراج کرد و استنتاج نمود گاهی بسیار دشوار می شود. برای اینکه بیشتر منظور حقیر را متوجه شوید اگر روش با روش تحقیقی خطیب و محقق توانمند اصفهان جناب حجة الاسلام معمارمنتظرین اعلی الله مقامه آشنا باشید در می یابید که شناختی اجمالی نسبت به کل موضوعات قرآن دارند که البته این هم یقینأ از تجربیات سرشار ایشان الهام گرفته شده است ولی حال ما با شرایط فعلی و کم تجربی هایمان چگونه باید با قرآن کریم برخورد کنیم؟ پیشاپیش از راهنماییتان سپاسگزارم. یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش می سپارم به تو از دست حسود چمنش یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ابتدا همان‌طور که متوجه هستید یک فهم کلی از روح آیات و سوره‌ها باید داشته باشید که در این قسمت تفسیر قرآن به‌خصوص تفسیر قیّم المیزان کمک زیادی می‌کند. بعد از آن است که با آن نگاه کلّی به هر سوره و آیه‌ای که نظر کنید به وجه ملکوتی و باطنی آیات منتقل می‌شوید. موفق باشید
6485
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم استاد عزیز در یکی از سوالات جواب فرمودید با مراجعه به اطبا سنتی و دارو تعادل را به روح بازگردانید درصورتیکه علم طب چه سنتی چه غیر سنتی فقط روی بدن مادی اثر میگذارند طب سنتی که اساسش گرمی و سردی و خشکی و تری است اینها از صفات ماده است گرمی و تری که در روح راهی ندارد تعادل بدن مادی با این چهار خصوصیت حفظ میشود نه تعادل روح. غیر از اینکه بگوییم یک بدن نامتعادل روح را در تدبیر دچار مشکل میکند پس بیماریهای خود ایمنی هم ریشه در بیماری بدن دارد نه روح.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث را باید در بحث ده نکته در معرفت نفس به‌خصوص نکته‌ی 3 و 4 دنبال بفرمایید که بحث تأثیر متقابل روح و جسم را مطرح می‌کند و بنده بر آن اساس آن پیشنهاد را خدمتتان گفتم. آری اگر روح با بدن متعادلی روبه‌رو باشد به تعادل برمی‌گردد. موفق باشید
1205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا شفیع بودن اهل بیت رامی توان فقط باآیات قرآن اثبات کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بله؛ به جلد اول تفسیر المیزان تحت عنوان شفاعت رجوع فرمایید. موفق باشید
26153
متن پرسش

بسمه تعالی: سلام استاد: خبر سقوط هوا پیمای اوکراینی حسابی روحیه ما را به هم ریخت. اولا چرا خداوند در چنین شرایطی چنین واقعه ای را رقم زد؟ ثانیاً چرا سپاه و مسئولان کشور از همان روز اول خطای خود را به عهده نگرفتند تا ما در مقابل ادعاهایی که دشمنان می کردند بدون دلیل موضع‌گیری نکنیم و اساسا چرا در چنین شرایطی این اشتباهات پیش می آید؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به سوی بنیاد تاریخی خود هدایت می‌شویم که راهِ رسیدن به تفکری را بیابیم که آن تفکر می‌تواند به ندای هستی گوش بسپارد و با نظر به حضور تاریخی خود در رخدادِ تجلیل از شهادت حاج قاسم سلیمانی معلوم شد به نوعی از جهش نیاز داشتیم تا به ساحتی دست یابیم که با آشکارگیِ ذاتی خود آن‌چه را که باید به وسیله‌ی آن ساحت آشکار شود به میان آید، تا در عین آشکارگی همواره نهان بماند. زیرا قصّه‌ی آن عبارت است از این‌که بگوئیم: «نهان ز چشمِ جهانی ز بس‌که پیدایی». انقلاب اسلامی آن روشنی‌گاهی از هستی است که خداوند خود را در آن می‌نمایاند و پنهان می‌کند. با شهادت مردانی همچون حاج قاسم سلیمانی خود را می‌نمایاند و همه‌ی قلب‌ها را منوّر می‌کند و باز پنهان می‌شود تا تنها در آن مرحله نمانیم. باید با قدمی بس بلندتر به آینده‌ای دقیق‌تر قدم برداشت که در آن آینده، سهل‌انگاری‌های دیروز و امروز در آن نباشد.

آری! آن‌چه با سقوط هواپیمای بوئینگ اوکراینی پیش آمد، تأسف‌بار است و چند نکته را باید در آن مدّ نظر قرار داد. اولاً: آن‌که چرا به گفته‌ی ستاد نیروهای مسلح، آن هواپیما پس از بلندشدن، چرخشی به سوی یکی از مراکز حساس سپاه داشته است که به قول ستاد مذکور؛

در چنین شرایط حساس و بحرانی، پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین از فرودگاه امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» حرکت نموده و درهنگام چرخش، کاملاً در حالت نزدیک شونده به یک مرکز حساس نظامی سپاه و در ارتفاع و شکل پروازی یک هدف متخاصم قرار می‌گیرد که در این شرایط بر اثر بروز خطای انسانی و به صورت غیر عمد، هواپیمای مذکور مورد اصابت قرار گرفته که متاسفانه موجب به شهادت رسیدن جمعی از هموطنان عزیز و جان باختن تعدادی از اتباع خارجی می گردد.

ثانیاً: با توجه به احتمال حمله انتحاری حتی توسط یک هواپیمای مسافربری و خصوصا با تهدیدهایی که به طور محرمانه توسط سفارتهای مختلف انجام شد حساسیت پدافند در بالاترین حد خود قرار داشت و عکس العمل غیر متعارف هواپیمای مسافربری اوکراینی در یک خطای محاسباتی این فاجعه آفریده شد!!

البته اگرخطایی صورت گرفته شده باید حتما بررسی و مقصرین مجازات شوند! و این احتمال نیز هست که افرادی که متوجه‌ی آن خطای خود شده‌اند، آن را پنهان کرده باشند و اگر واقعاً سپاه کاملا می‌دانسته که خودش زده ولی احتمالات جدی می‌داده که پای عملیات تروریستی با هواپیمای مسافربری در میان بوده و لذا چند روز تاخیر انداخت تا مطمئن شود قضیه از چه قرار است؛ می‌توان آن را پذیرفت، وگرنه لازم بود هرچه زودتر مردم را در جریان قرار می‌دادند تا مدافعان جبهه‌ی حق در مقابل باطل در دفاع خود به اشتباه نمی‌افتادند. با این‌همه نباید این خطاها ما را از کار بزرگی که به لطف الهی به دست مردم انجام شد، چه در تشییع و چه در موشک‌بارانِ پادگان عین الاسد آمریکایی، غافل کند و به موضوعات فرعی مشغول شویم. چیزی که دشمنان قسم‌خورده‌ی ما به کمک شیطان دنبال می‌کنند تا مردم ما از مزه‌ی حضور تاریخی خود که تجربه‌ی درک توحید الهی بود، غافل شوند. موفق باشید

24517
متن پرسش
سلام ببخشید در این شرایط این سوال رو می کنم ولی حقیقاتا ظرفیت پرسیدن این سوال را در شما دیدم. شخصی در مورد پوشیدن لباس سیاه پرسیده بود و شما در پاسخ گفتید «به نظرم بهتر است فقط جهت عزاداری ائمه در روز شهادتشان و برای امام حسین هفته اول محرم کافیست». حال چرا شما چند روزی است که برای از دست دادن فرزندتان لباس مشکی پوشیدید آن هم در هفته کرامت؟ جواب این سوال خیلی برای بنده مهم است. ضمن عذرخواهی مجدد تشکر می کنم پاسخ بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن بود که چرا در تمام طول دو ماه محرم و صفر لباس سیاه به تن می‌کنند، نه آن‌که در موسم عزاداری یعنی دهه‌ی ماه محرم نباید ظاهرِ عزادار به خود گرفت. در مورد رحلت فرزند هم باید طوری عمل کرد که از نظر عرف مشخص باشد که انسان، عزادار رحلت فرزندش می‌باشد ولی نه آن‌که بخواهد همچنان در آن عزاداری متوقف شود. موفق باشید

نمایش چاپی