باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری به خصوص جلد اول نکات بسیار دقیقی را در این مورد در اختیار شما میگذارد. ۲. آری میشود. تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روی سیر مطالعاتی بر روی سایت بد نیست فکر کنید. ظاهرا برای جواب به همین نوع دغدغههایی که جنابعالی دارید بحثها تنظیم شدهاست و حدود چهار الی پنج سال هم طول میکشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلا نه. به نظر میآید صوت حضور بیشتری به مستمع میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد خوب است که جزوهی «روش سلوکی آیت الله بهجت» را که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز نیست سعی کنید بعد از آنکه مطالب را فهمیدید خودِ فهمتان باید به میان آید نه مطالبی که یاد گرفتهاید را بخواهید عیناً مطرح کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حوزه بستری است تا خودتان به کمک تفاسیر قرآن با قرآن آشنا شوید و جایگاه روایات را درک کنید. در این صورت است که میتوانید درست به قرآن رجوع فرمایید. بالاخره دروس حوزه زمینه است برای درست ورود پیدا کردن به قرآن و روایت همان طور که امثال علامه طباطبایی ها اینطور عمل کردند. بالاخره روش علمای ما در درس خارج طوری انسان را میپرورانند که در سایر موضوعات یعنی موضوعات غیر فقهی نیز ورود و خروج فقیهانه داشتهباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: سلام علیکم: به نظرم منظور همین است که شما در آخر میفرمایید. باید منظور او را در آن زمان و در آن منطقهی عربی متوجه باشیم که منطقه حالت خاصی داشته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در آن حد که ایشان را میشناسم انسان فاضلی هستند ولی آنطور که بتوانم نظر بدهم، آشنایی ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد اساتید مربوطه بحثهایی فرمودهاند؛ میفرمایند خوب است آن کشف را با کشف معصوم بسنجیم. اگر در آن وادی تأیید شد، میتوان به آن اطمینان کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن زمان هم که استاد راهنما بودم سعی میکردم از راهنمایی در مورد پایاننامه فرار کنم. برایم جایگاه آن حل نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید اینکه بزرگانِ دین بحث خوشحال کردن مومن را در افطار کردن روزه آوردهاند و آن دو را جمع کردهاند با نظر به امثال چنین روایتی باشد که امام کاظم علیهالسلام میفرمایند: فِطْرُكَ لِأَخِيكَ وَ إِدْخَالُكَ السُّرُورَ عَلَيْهِ أَعْظَمُ مِنَ الصِّيَامِ وَ أَعْظَمُ أَجْراً. در هر حال معلوم است که اجابت دعوت مؤمن خود به خود برکاتی حتی بیشتر از روزه داری را به انسان بر میگرداند. میماند که موضوعِ اجابت دعوت مومن را در هر زمان و فضایی مورد بررسی قرار دهیم نه آنکه به بهانهی اجابتِ دعوت مومن طالب آن باشیم که کسی در حین روزه داری چیزی به ما تعارف کند تا روزهی خود را افطار کنیم و قصهی آن آقایی پیش بیاید که میگفت: من در تمام طول سال ارادهی به روزهداری میکنم و تمام سال امیدم به آن است که اقلا عیال دعوت به خوردن غذا بکند و من افطار کنم و وای اگر کسی نباشد که آن روز مرا دعوت به خوردن اینجا است که موضوع اجابت مومن به چیز ضعیفی تبدیل میشود و فرهنگ اجابت مومن که باید در همهی امور باشد، درحدّ افطار روزه پایین میآید. میماند اتصال روزهی ماه رجب و شعبان به ماه رمضان که در روایات خود داریم که جناب سلمان در محضر پیامبر اظهار میدارد إِنِّي أَصُومُ الثَّلَاثَةَ فِي الشَّهْرِ وَ قَالَ اللَّهُ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ أُوصِلُ رَجَبَ وَ شَعْبَانَ بِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ ذَلِكَ صَوْمُ الدَّهْر. آیا در این دو ماه که بنا داشتهاست روزهی آن دو ماه را به ماه رمضان متصل کند اگر به او تعارف میکردند به عنوان اجابت تقاضای مومن روزهی خود را افطار میکرد و باز آیا میتوان در آن صورت بگوییم روزهی آن دو ماه را به ماه رمضان متصل کردهاست؟ بد نیست در این مورد نیز فکر شود. در هر حال بنده معتقدم اگر کسی به قصد اجابت تقاضای جدّی مومنی روزهی خود را افطار کند مشمول برکاتی که در روایات برای او ذکر شدهاست میشود. میماند که اگر قصد کرده باشد که این دو ماه را روزه بگیرد آیا بر آن عهد خود باید بماند یا در آن صورت نیز افطار کند که به عهدهی خود او است. عمده آن است که اگر کسی در هر حال بنا داشتهاست روزه بگیرد به نظرم نباید بر اساس این روایات به او سخت گیری کرد و بر اساس اجابت تقاضای مومن ما اصرار بر ترک روزهی او نکنیم و ما از این طرف اجابت کنیم تمایل او را بر حفظ روزهاش. با همهی این احوال تعصب نسبت به حفظ روزهی مستحبی هم چندان جالب نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه عرض شد، تحت عنوان تفسیر انفسی مشهور است. تفسیری که در بازار تحت عنوان «تفسیر محیی الدین» از انتشارات «بیدار» هست، که البته مربوط به جناب عبدالرزارق کاشانی است، تفسیری انفسی است. نمیدانم به فارسی ترجمه شدهاست یا نه ولی تفسیر خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدای واجب الوجود همواره به عنوان خدایی واحد در عالم حیّ و حاضر است ولی تجلیات حضرت حق با نظر به آیهی «یسأله من فی السموات و الارض، کلّ یوم هو فی شأن» در هر زمان و تاریخ، مناسب ظرفیت و طلب افراد است. حال یک روز بود تجلیات انوار الهی برای مقابله با شاه و بعد صدام بود و امروز علاوه بر مقابله با آمریکا، انوار الهی برای مقابله با شبیخون فرهنگی نیز در صحنه است و امثال سردارد حاج آقا حسین یکتا اتفاقا انسانی است که هم با انوار تجلیات الهی که مقابله با صدام است در صحنه بود و هم امروز در راستای خدای مقابله با تهاجم فرهنگی در صحنه است. بد نیست در این مورد سری نیز به جواب سوال شماره ۲۳۱۷۵ بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با تفکیک بین حسد و غبطه بتوان رقابتِ سالم و نا سالم را مشخص کرد. در حسد، به عنوان رقابتی نا سالم، انسان حسود طالب نفیِ توفقیقات محسود است ولی در غبطه انسان، طالب آن است که توفیقات طرف مقابل برای او هم تقدیر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بستر خوبی است برای اصلاح نفس و جلب رضایت الهی؛ به خصوص که روایات زیادی در برکات پرستاری از بیمار که پزشکی یکی از مصادیق اتمّ آن است داریم. ای کاش پزشگان ما پرستاران خوبی باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن میفرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْل» (سوره نساء، آیه ۱۳۶) خبر از آن میدهد که ایمان اولیه برای حضور در مراحل بالاتر کافی نیست و باید با عمقِ بیشتری از ایمان از فتنههای اقتصادی و مقابله با ظلم و استکبار بهرهمند شد ولی متأسفانه صدا و سیمای ما، ما را در همان مرحلهی ایمان اولیه قرار داده و راه هنرمندانهای برای به صحنه آمدن ملت در جبهههای بزرگتر در مقابل مردم نمیگذارد. بیشتر برای سرگرم کردن مردم از سلبریتیها که عموما انسان های عادی و سطحی هستند استفاده میکند تا همان حسّ وهم آلودِ مردم را تغذیه کند. از آن طرف برنامههای طنز آن نیز بیشتر حالت لودگی دارد و نه آنکه طنز اصیلی که همراه با تذکرات اساسی است را به صحنه بیاورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوبی کار همین است که با بازخوانی مجدد آن مطالب که قبلا معلومات شما بود و در موطن عقل پذیرفته شدهبود، بازخوانی شود تا از آنِ شما گردد و قلب آن را تصدیق کند. به همین جهت در قرآن داریم: «یا ایها الذین آمنوا آمِنوا» یعنی آن ایمان قبلی را با عمقِ بیشتر و با حضور بیشتر در خود شکل دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی با توجه به نکاتی که فرمودید آن تفسیر را ترجیح میدهند که عرض شد و دقتهای خوبی را در آن نگاه به مخاطب عطا میکنند و علامه جوادی نیز در تفصیل آن زحمت کشیدهاند؛ روایات «نسناس» را بر نمیتابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسّلم رؤیت حضرت، رؤیت فوق ملکوت است. یعنی رؤیت قیامت کبری ولی استناد به آیه ی اول سورهی فتح به نظر بنده نظر علامه طباطبایی صائب تر است مبنی بر اینکه «ذنب» در آیهی فوق به معنای تبعات ذهنیتی است که بت پرستان از حضرت داشتند و میفرماید با فتح مکه آن ذهنیت برای همیشه چه در گذشته و چه در آینده بر طرف شد. در این مورد خوب است که به «المیزان» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال تحولی در طبیعت ایجاد میشود که محل تجلی حیاتی خاص است مثل صبحگاهان که نحوهای از حیات در آن نهفته است بر عکس غروب نسبت به صبح. به همین جهت برکات صبح بیشتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همانطور که علمای محترم به این نتیجه رسیدهاند که اگر افطار روزه ی مستحبی موجب خوشحالی افراد شود بهتر است افطار شود حال آن خوشحالی یا به جهت اطعامی است که مومنی به مومنی میدهد و یا به جهت آنکه میداند شما به آن غذا نیاز دارید پس بحث در خوشحال کردن مومن است. آیا شما اگر به بنده غذایی تعارف کنید و بنده روزهی خود را افطار کنم خوشحال میشوید؟ چرا؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روغن مثل عقلِ پاکی است که آنقدر آمادگی دارد که خود به خود، شوقِ اُنس با حضرت حق در او شعله ور گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری ۲. اشکال ندارد ۳. تا میشود طلبه از همان مسیری که از سبک طلبگی خود خارج نشود، بهتر است معاش خود را تأمین نماید و از سادهزیستی عدول نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر با نظر به نصرت الهی باشد، میتوان آن را پذیرفت. ۲. علامه طباطبایی صرف اعتماد به نفس را شرک میدانند ولی انسان مؤمن به اعتبارِ اعتماد به خدا میتواند با اعتماد به نفس به میدان آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به عنوان درد و دلِ یک فیلسوف، از وجهی بتوان آن سخنها را پذیرفت. ولی بحث از اینها گستردهتر است. آقای دکتر داوری در کتاب «خرد سیاسی در جهانِ توسعهنیافتگی» تحت همین عنوان نکاتی دارند که آن نیز وجهِ دیگری است از اینکه فلسفه در این دوران به چه کار میآید. موفق باشید