بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد میگن حضرت عباس (علیه السلام) اگر در کنار علقمه آب می نوشیدند قدرت و توانشون افزایش می یافت و بهتر و بیشتر می توانستند از امام حسین (علیه السلام ) دفاع کنند. پس چرا این کار را نکردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بالاتر از این‌ها بود که با توان بیشتر حضرت ابالفضل«علیه‌السلام» حل بشود. در حالی‌که شب قبل حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» فرموده بودند فردا حتی علی اصغر«علیه‌السلام» هم شهید می‌شوند. موفق باشید

17742
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: می بخشید استاد اگه امکان داره 1. در مورد اینکه روح یا نفس انسان قبل از بدن وجود نداشته و همزمان با حدوث بدن حادث شده توضیحی بفرمایید یا اگه کتابی در این باره دارید معرفی کنید معرفت النفس و الحشر (اگه اسمشو اشتباه نگم) دیدم چیزی نبود. 2. استاد در حماسه حسینی شهید مطهری خواندم که چرا ما می گوییم بعد از هزار و چند سال هنوز حضرت زهرا (س) عزادار امام حسین (ع) است آیا این سخن ایشان درست است. اینکه از مداحان می شنویم مثلا سوریه می روید زیارت حضرت رقیه (س) کودکانتان را نوازش نکنید او یتیم است، درست است؟ ایشون الآن تو بهشت نزد پدرشون متنعم از نعم بهشتی نیستند و این حرفا....
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک موضوع عقلی و استدلالی است که ملاصدرا در بحث «حرکت جوهری» بدان می‌پردازد و شواهد قرآنی آن نیز در آیه‌ی 29 سوره‌ی حجر می‌باشد که می‌فرماید: «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ» چون جسم انسان در تعادل خاص قرار گرفت و ما در او از روح خود دمیدیم پس شما ای ملائکة اللّه به او سجده کنید. آیه نشان می‌دهد که ابتدا بدن به تعادل لازم رسیده است و سپس روح بر آن دمیده شده است. یعنی این روحِ خاص، با تعادلِ بدن ظهور کرده است، جدایِ آن‌که روح، به طور کلّی در قبل بوده ولی به طور خاص با بدن و در دوره‌ی جنینی شروع شده 2- این حرف‌ها نیست که این افراد می‌گویند! این‌ها بیشتر می‌خواهند احساسات مخاطبان را نسبت به آن مصیبت بزرگ تحریک کنند که کار بدی هم نیست. موفق باشید

11986
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده 32 سال سن دارم و تا 40 سالگی چیزی نمانده، وقتی که به برخی از دوستانم نگاه می کنم می بینم که خیلی در تهذیب نفس و اخلاق و در مسیر خودسازی پیشرفت کرده اند، اما متاسفانه من از قافله عقب مانده ام و تا 40 سالگی هم جهت خودسازی چیزی نمانده، نمی دانم چکار کنم و چه مسیری را طی کنم تا بتوانم عقب افتادن از قافله حق و حقیقت را جبران کنم، لطفا شما که مرد صحنه دین و دیانت هستید بنده را راهنمایی کنید و از تجاربتان در این راه امثال بنده را بی نصیب نگردانید. با تشکر صلوات التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال بفرمایید خوب باشد. موفق باشید

7616
متن پرسش
سلام علیکم. مدتی است که قبل از خواب مسبحات میخوانم و حالات خاصی برای بنده رخ میدهد ( البته نمیدانم این حالات برای خواندن مسبحات هست یا خیر ولی این اتفاقات بعد از خواندن سوره مسبحات رخ داده است). اولین حالاتی که برای بنده رخ داد این بود که هنگام خواب وقتی که چشم خود را بستم نورهایی که پرشدت و کم شدت میشدند مشاهد کردم ( در حالی که چشمم رو بسته بودم و تازه میخواستم بخوابم) نگها احساس کردم نیرویی دارد دستم را حرکت میدهد، ناگهان دستم بلند شد و دوباره به سر جای اولش برگشت ، بعد ان دستم ، بعد پاهام و سپس چشم هام حرکت کردند و باز و بسته میشدند. اولش ترسیدم ولی بعد برایم عادی شده است. تا وقتی که بخواهم اختیار بدنم در دست خودم بود اما وقتی بدنم رو شل میکردم و اختیار را بر میداشتم خودش کم کم شروع به تکان خوردن میخورد و حرکت میکرد. الان مدتی است که کنترلم بیشتر شده و دیگر بدنم بدون اختیار تکان نمیخورد بلکه مثلا اختیار میکنم دست بلند شوم دستم با نیروی دیگری غیر از نیروی بدنی بلند میشود. ( البته فشار زیادی به دستم وارد میشود) خواستم بدانم این حالت ها آیا خوب است یا بد؟ اگر خوب است چکار کنم تا کامل ترش کنم و اگر ناقص است چگونه درمانش کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نباید وارد این حالات شوید وگرنه راه برای شیطان باز می‌شود و در بدن‌تان تصرف می‌کند. با اراده‌ای که از طرف خدا به شما داده شده است و در ذیل نور عقل و شرع عمل کنید و بدن‌تان را در اختیار هیچ اراده‌ای قرار ندهید. موفق باشید
1227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز و گرامی من در حین اقامه نماز خیلی حواسم به اطرافم (و مشغله های روزمره ) است ، هرچقدر سعی میکنم به معانی آن توجه بکنم و اینکه در مقابل پرودگار عالمیان ایستاده ام و باید خضوع و خشوع داشته باشم ، خیلی سریع دوباره از این حالت خارج میشم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جزوه‌ی روش سلوکی حضرت آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه» کمک می‌کند. موفق باشید
23962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و تبريك اعياد شعبانيه: خداوند بعضي از روزهاي ماه رجب و شعبان را توفيق روزه داري به ما مي دهد. در برخوردهاي روزانه تمام تلاشم را مي كنم كسي متوجه نشود منتهي بعضي مواقع نمي شود و اطرافيان متوجه مي شوند. موردي كه خيلي اذيت ميكنه اين است كه دوستان فكر مي كنند ما خيلي آدم با تقوايي هستيم. براي گريز از اين مشكل دو راهكار به ذهن بنده رسيده است، سپاسگزار ميشم راهنمايي بفرماييد. ۱. در زماني كه خوردني تعارف مي كنند روزه را بخورم بر اساس بعضي از روايات. ۲. هر روزي كه مي خواهم روزه بگيرم سحري بخورم و آداب روزه را رعايت كنم ولي نيت روزه نكنم تا وقتي كه سوال پرسيدند روزه اي بگويم خير
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با یک شوخی بتوانید از موضوع عبور کنید. مثلاً وقتی فهمیدند شما روزه‌اید بگویید بذار ببینم ما هم میشه آدم بشیم. یعنی فضا را تغییر دهید تا حالت تقدس برایتان پیش نیاید. موفق باشید

23679
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد ارجمند: منظور پیام شما را درست نفهمیدم ولی آنجا که فرمودید با دوستان دیدار داشته باشم هر هفته بعد از دعای ندبه به اندازه یک ساعت دیدار دارم و گمانم کفایت می کند، هر روز بین الطلوعین نیم ساعت پیاده روی به عنوان ورزش و در فضای مجازی هم به اندازه دو سه کانال مفید برای پیگیری اخبار سیاسی هستم. نمی دانم بیش از این مد نطر بود یا نه؟ ولی راستش ورق برگشت، بیچاره ای که تا به امروز عمل خود را می دید و چنان روی آن حساب باز می کرد که او را به حق برساند غافل بود این عمل پست در آن بارگاه پر جلال الهی حقیقتی ندارد خداوند صورتم را بالا کرد تا خودش را ببینم، آرام گرفتم. چقدر احمق بودم که گمان کردم با برنامه ریزی! با اعمال عبادی! با کسب علم می شود به خدا رسید! مگر من کیستم؟ کجای عالمم؟ خنده ام می گیرد که گفتم متعادل ترین برنامه را برای خودم ریختم مگر یک بنده ذلیل حقیر جاهل نادان چه دارد که سخن از عدالت می زند، برنامه می ریزد. پس خدا کو؟ همه اش که شدی تو ای فانی. استاد گرامی ، ندا آمد: هر کس به تو آن به آن نفس می دهد / همان دم رزق تو را نیز می دهد، ساکت باش، بنشین، رزق همان لحظه را بگیر و حمد بگو و فرار کن از اینکه آینده را ببینی، عمل خود را ببینی، به قول مضحک خودت برنامه بریزی، توفیق فقط از حق است و بس فقط نگاهت به آسمان باشد. «قد نری تقلب وجهک فی السماء» به پایان آمد این دفتر برنامه ریزی / حکایت انسان شدن من همچنان باقی به سوی خداوند توبه کردم. از محضر شما هم که صد البته حق بر گردنم دارید عذر خواهی می کنم. اینجا جای سوال است نه درد دل ولی عذر خواهی را واجب دانستم. ببخشید. والسلام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

 «عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد / از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور / تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی / ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد / حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را / ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد / دریاش همی‌ گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد / ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده / پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی / کالای عجب بردی کالات مبارک باد

موفق باشید

23587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد منظور حصرت آقا (حفظه الله تعالی) از این کلام در مورد عرفان نظری چیست!؟ «حالا شما از قول مرحوم آقای فاضل، از امام (رضوان الله علیه) خاطره‌ای نقل کردید؛ خود من هم یک خاطره‌ای دارم که آن را هم بگویم. من از ایشان پرسیدم که شما درس مرحوم حاج میرزا جواد آقا را درک کردید یا نه؟ ایشان گفتند که نه، افسوس، افسوس، نشد. البته در برخی کتابها می نویسند که امام جزو شاگردهای آ میرزا جواد آقا بودند؛ در حالی که نخیر، قطعاً ایشان نبودند. ایشان گفتند که آقای آ شیخ محمدعلی اراکی آمد من را دو جلسه برد درس ایشان. ظاهراً شبهای جمعه جلسه داشتند. ایشان گفتند دو جلسه رفتم، اما نپسندیدم. می گفتند آن وقتها ذهن ما پر بود از آن حرفها. یعنی همان حرفهای عرفان نظری. امام در سن هشتاد و چند سالگی افسوس می خورد که درس آ میرزا جواد آقا نرفته؛ با اینکه ایشان شاگرد و مرید و عاشق مرحوم شاه‌آبادی بوده. یک خاطره‌ی دیگر هم به مناسبت عرفان نقل کنم. گفتند اوّلی که ایشان مرحوم آقای شاه‌آبادی را در قم دیده بودند، یک کسی گفته بود آن که شما دنبالش می گردید، این است. مرحوم شاه‌آبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان گفتند که من و فلانی - یک کس دیگری را اسم آوردند، که من حالا یادم نیست - دو نفری رفتیم پیش ایشان و گفتیم یک درسی برای ما شروع کنید. ایشان اول امتناع می کرد، اما بعد با اصرار زیاد ما گفت: خب، حالا چه می خواهید؟ منظومه، اسفار، فلان؟ گفتیم نه، ما از این چیزها گذشته‌ایم؛ «مصباح الانس» می خواهیم. ایشان گفت: اِ، «مصباح الانس»!؟ خانه‌ی ایشان ظاهراً گذر جدّا بود. امام می گفتند از مدرسه‌ی دارالشفاء یا فیضیه تا گذر جدّا با ایشان همین طور رفتیم، تا اینکه بالاخره ایشان را وادار کردیم که برای ما «مصباح الانس» بگوید. امام از اول هم از «مصباح الانس» شروع کرده. ایشان خیلی هم به عرفان علاقه‌مند بودند. می دانید تبحر امام بیشتر در عرفان بود، بیش از فلسفه - یعنی امام متبحر و منغمر در عرفان بودند - خب، در فلسفه هم که ایشان بلاشک استاد بودند؛ لیکن حالا بعد از سن هشتاد سالگی به بالا، که یادم نیست چه سالی بود، ایشان به من اینجوری می گفتند: افسوس؛ نه، ذهن ما آن وقتها پر بود از آن حرفها. خب، حرفهای عرفان نظری، حرفهای پر زرق و برقی هم هست؛ اما آن چیز دیگری است، راه دیگری است، حرف دیگری است. من حرفم این است؛ والّا نخیر، بنده هیچ مخالفتی به این معنا با این مسئله ندارم،۱۳۹۱/۱۱/۲۳»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم افسوس حضرت امام به جهت آن بود که چرا در مجلس آن عارفِ عامل که متذکر امور اخلاقی ناب می‌شده است، به طور مستمر حاضر نشده‌اند. چیزی که همه‌ی ما نیازمند آن هستیم. موفق باشید

23098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: چرا آیت الله شجاعی اجازه چاپ مجدد کتاب انسان و خلافت الهی را ندادند؟ آیا توصیه به مطالعه این کتاب برای طلاب می کنید؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم علت آن چه بوده؟ ولی آن کتاب نکات خوبی دارد. موفق باشید

23083
متن پرسش
با سلام: جناب استاد بزرگوار من یک سوال داشتم در باب ترکیب از وجود و عدم یا وجدان و فقدان که من به نظر خودم هنوز کامل معنای آن را درک نکرده ام. سوالم این است که اگر یک نقیقت وجودی فاقد علم که یک امر و حیثیت وجودی است یعنی به عین موجودیت وجود موجود است باشد آنگاه چه محدودیتی برایش پیش میاید؟ آیا اینکه حقیقتی را از ذانش خارج کردیم محدود هست؟ منظور این است؟ من یک فهم ناقص و قاصر و آمیخته با اشتباه خود را برایتان بیان می کنم. آیا این برداشت بنده درست است؟ بسم حق تا آنجا که به بنده فهمانده شده اگر ذات واحب تعالی که ضرورت ازلییه وجود او مبرهن است در ذاتش فقدان امر وجودیی باشد در واقع او محدود می گردد و نتیجه محدودیتش خلف در واجب بودنش هست. اما توضیح اینکه محدود می گردد این است که به محض سلب امری وجودی (مانند علم که به فرض الان کل روح شما نحوه وجودش علم است نه امری زاید بر آن تنها در حیطه معنا با وجود فرق دارد) امری وجودی را از حیطه ذاتش (ذاتش) خارج کرده ایم و پس ما اینجا دو محدوده داریم محدوده ای خارج از ذات واجب و محدوده وجود واجب و معنای محدودیت همین است. اما این بیان مستلزم نفی ضرورت ازلیه وجود واجب است زیرا فرض این است که وجودش در همان حیطه مقید شده محصور است. اساسا من کمی فیزیکال تصور می کنم مطلب را از شما راهنمایی می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید، وقتی متوجه باشیم هر جا پای وجود هست، پای کمال هست و هرجا پای عدم هست، پای نقص هست. پس عین وجود، عین کمال است و لذا ازلیت او و کمال مطلق او ذاتی اوست و جایی برای عدم در او نمی‌ماند. موفق باشید

22993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: یکی از دوستان بنده مسئله ازدواج کردنش به تاخیر افتاده و اخیرا یکی از آشنایان به او گفته که شخصی او رو طلسم کرده و یک روزی دم خونه اونها آب ریخته. می خواستم ببینم این دوست ما در این شرایط و برای از بین رفتن طلسم چیکار باید بکنه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، بتوانند مسائل‌شان را تحلیل کنند. موفق باشید

22742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تشکر فراوان از شما که فرصت پرسیدن و پاسخ گرفتن را به ما دادید. سوال من در مورد ملاک و معیار قصد و میانه روی است. چگونه در امور مختلف مانند عبادت، حجاب، سکوت و کلام، تفریح و ... می توانیم مطمئن باشیم که میانه رو هستیم و دچار افراط و تفریط نشده ایم؟ ملاک چیست؟ از پاسخگویی شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک در این امور، سیره‌ی رسول خدا و ائمه‌ی هدی «علیهم‌السلام» و زعیمِ دوران است که در نهایت تعادل سیرِ إلی اللّه را به ما متذکر می‌شوند. موفق باشید

21464
متن پرسش
سلام عليكم استاد: استاد بنده در اين سوال دنبال دليل ولايت فقيه نيستم، بلكه سوالم اينه كه چرا دلايل عقلى كه برای ولايت فقيه با اين سبك و وسعت فعلى آورده شده برای بعضى از علماى بزرگ قانع كننده نيست، و اين كه اصولا خود مقام معظم رهبرى هم مانند بعضى ديگر از علما مثل آية الله بهجت ولايت فقيه را امرى شرعى و تعبدى و تقليدى ميدونن نه عقلى مثلا: آيا اعتقاد به اصل ولايت فقيه از جهت مفهوم و مصداق يك امر عقلى است يا شرعى؟ جواب: ولايت فقيه كه عبارت است از حكومت فقيه عادل و دين‎‏شناس حكم شرعى تعبدى است كه مورد تأييد عقل نيز مى ‏باشد، و در تعيين مصداق آن روش عقلايى وجود دارد كه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بيان شده است. آيا ولايت فقيه يك مسئله تقليدى است يا اعتقادى؟ و كسى كه به آن اعتقاد ندارد چه حكمى دارد؟ جواب: ولايت فقيه از شئون ولايت و امامت است كه از اصول مذهب مى ‏باشد. با اين تفاوت كه احكام مربوط به ولايت فقيه مانند ساير احكام فقهى از ادّله شرعى استنباط مى ‏شوند و كسى كه به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم پذيرش ولايت فقيه رسيده، معذور است. منبع: رساله اجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري - باب تقليد* با اين حساب عقلى و كلامى كردن اين بحث، حتى بحث شئون و مطلقه و غير مطلقه نبودن آن، از طرف برخى علما چه وجهى داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در مبانیِ آن‌ها نسبت به ولایت فقیه است. حضرت امام ولایت فقیه را از شئون امامت می‌دانند و چون امامت از اصول دین می‌باشد و پذیرش آن، عقلانی است، ولایت فقیه را نیز بر این مبنا مطرح می‌کنند. ولی بعضی در آن موضوع به این صورت که ولایت فقیه از شئون امامت است، ورود نکرده‌اند، که بحث آن مفصل است. موفق باشد

20952
متن پرسش
ضمن عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرامی: شما در فایل صوتی مربوط به مبحث حرکت جوهری فرموده اید که: «جسم مثالی حاصل حرکت جسم طبیعی است» یعنی جسم مادی در اثر حرکت جوهری به جسم مثالی تبدیل می شود. این در حالی است که انسانها در خواب هم دارای جسم مادی هستند و هم جسم مثالی و جسم مادی به مثالی تبدیل نشده! یا وقتی کسی می میرد جسم مادی هنوز ماده است و به جسم مثالی تبدیل نشده ولی متوفی در برزخ جسم مثالی خود را داراست. استدعا دارم این ابهام ذهنی بنده را روشن بفرمایید. بی نهایت از الطافتان سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم مثالی که حاصل حرکت جسمِ طبیعی است، آن جسمی است که انسان پس از مرگ با خودش در قوس صعود دارد و مربوط به خود اوست. ولی آن‌چه فعلاً به‌عنوان جسم مثالی دارد، مربوط به قوس نزول است و بعد از مرگ، مثل همین جسم که برای او از بین می‌رود، جسم مثالی قوس نزول هم از بین می‌رود و خودش می‌ماند و اعمال او و جسمی که حاصل اعمال و عقاید اوست. موفق باشید 

20564
متن پرسش
با سلام: حضرتعالی فرمودید از جایی به بعد مسیرتان را از دکتر داوری جدا می کنید نقطه افتراقتان با ایشان کجاست؟ حدس حقیر قبول نداشتن ملاصدرا است. آیا صرفا درین مساله اختلاف دارید یا مسائل دیگری هم هست؟ در پناه حق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ما از طریق انقلاب اسلامی از توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی خارج می‌شویم، زیرا انقلاب اسلامی را روحِ تاریخی می‌دانیم که در آن هستیم، ولی آن استاد محترم نظرشان آن است که مردم چنین آمادگی‌ها را ندارند و باید با نظر به خردِ توسعه، مشکل توسعه‌نیافتگی را حل کرد. که البته نظر بسیار مهم و قابل توجهی است و باید نسبت به آن تأمل نمود و این آغاز گفتگو با اندیشمندی است که ما را به تفکر نسبت به آنچه ما را در برگرفته است دعوت می کند. موفق باشید

18821
متن پرسش
سلام: ببخشید امسال عید که می خواهم به خانه اقوام بروم آنها چون می دانند بنده تازه طلبه شده ام هر کدام می خواهند یه متلکی بگویند چگونه با آنها برخورد کنم؟ می توانم جواب حرف هایشان را بدهم اما سکوت کنم و بخندم و یا نه سفت و محکم جوابشان را بدهم تا دیگر جرات بی احترامی به طلاب را نکنند. تا همین الان یه عالمه فحش شنیدیم کلا حالا که در این موضع هستم جواب متلک ها را بدهم یا نه و چگونه بدهم؟ ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً جدالی به میان نیاورید با مهربانی بگویید دعا بفرمایید تا همه در خدمت قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» باشیم و بتوانیم به مردم خدمت کنیم. موفق باشید

17854
متن پرسش
سلام علیکم: آیا تاویل و توجیه کردن روایات معصومین علیهم السلام علی الخصوص در مباحث اعتقادی بنظر معارف حقه شیعه اثنی اشعری امری صحیح و درست است یا خیر؟ چرا؟ (چون دیدم برخی از اعاظم عظمای شیعه با تاویل و توجیه کردن روایات توسط فلاسفه و عرفا بشدت مخالف و آن را در حکم تفسیر به رای دانسته و آن را باطل می دانستند.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأویل آیات و روایات طبق آیه‌ی 7 سوره‌ی آل‌عمران مربوط به راسخون فی‌العلم است که مصداق کامل آن ائمه«علیهم‌السلام» می‌باشند و با توجه به آن‌که قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (21)/حجر) هرآن‌چه در عالمِ مادون هست، باطن‌هایی در عالم غیب و معنا دارد و هرکس به اندازه‌ای که متوجه‌ی آن بواطن باشد به نحوی آن ظاهر را به باطن ارجاع می‌دهد و بعضاً فلاسفه و عرفا چنین توانایی‌هایی از خود نشان داده‌اند که البته افراد عادی متوجه‌ی اشارات آن‌ها نیستند. موفق باشید

17853

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: به نظر شما دلایل مخالفت با زبان عربی چیست و چه باید کرد؟ بنده چند مورد با افرادی از همکاران برخورد کرده ام که وقتی به آنها سلام کرده ام عنوان نمودند چرا وقتی کلمه درود هست از کلمه سلام استفاده می کنی؟ آیا اینها فراموش کرده اند که قرآن هم به زبان عربی است؟ البته ردپای شبکه های مجازی نیز در این زبان ستیزی و تقابل مشاهده می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان عربی، زبان معارفی است که تنها به کمک آن زبان به‌خوبی درک می‌شود و دنیای استکبار نگران آن است که جهان بشری به آن زبان و آن معارف دست یابد. موفق باشید

17597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه گفته اید هدف باید غیر از زندگی مادی دنیوی باشد، قبول اما سوال این است که چگونه این سخن را در دل خود بگنجانیم که هدف خداست پس نباید به غیر خواسته های الله تعالی برویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به بحث اخیر در تبیین سوره‌ی آل‌عمران تحت عنوان «رنج غفلت از هدف‌داری نظام هستی» که در قسمت جلسات روز شنبه است، رجوع نمایید. موفق باشید

15842

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. من حدود دو سالیست که آشنایی پیدا کردم با هدف خلقتم، با نفس اماره ام، با بدی هایم و به انجام تکالیفم نسبت به خودم، حوزه نمیرم به طور اتفاقی با صحبتهای آقای پناهیان با اینها آشنا شدم. همیشه در عذابی بودم که چرا به وجود آمدم و هدف زندگیم چیه. اما استاد حال که مقداری با این هدف و راهی که باید طی کنم و اگر سعادت بخوام جز با مبارزه با هوای نفس نمیشه، اما کم آوردم. راه مبارزه و غلبه بر نفسم را گاهی گم می کنم. گاهی دل به دلش میدم گاهی جلوش سرسختانه می ایستم. نمیدونم چطور باید عزمم رو جزم کنم. از اینکه دو هوا هستم خسته شدم. البته بیشتر سعیم روی اینه که جلوش وایسم اما همیشه نه، دلم می خواهد پرواز کنم از این نفسی که من رو اسیر خودش کرده، رهاشم. استاد خیلی دچار خشم و دلخوری میشم، از اینکه چیزی طبق میلم نباشه ناراحتم میکنه، از این عصبانت خودم و اینکه نمیتونم کنترلش کنم بیزارم، به خواب خیلی اهمیت میدم به طوری که اگر چیزی مانع یا باعث تاخیر در آن بشه عصبانیتمو به نقطه آخر میبره. استاد خواهش می کنم برای همه مشکلاتم راهکاری بگید. باور کنید از هیچ کدوم این اتفاقات راضی نیستم و خیلی در رنج هستم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع فرمایید و بعد با دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ادامه دهید، گشایشی حاصل شود. موفق باشید

13011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: برای دانشجویان رشته ی حقوق جهت نیل به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی از منظر پزوهشی و اجرایی چه فعالیتی را پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خاص رشته‌ی حقوق پژوهشی را نمی‌شناسم و در تخصص بنده نیست. منتها عرایضی در رابطه با انقلاب اسلامی در کتاب‌هایی مثل «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» عرایضی داشته‌ام که می‌تواند افقی را در مقابل شما بگشاید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

7931

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد گرامی اگر کسی نماز ظهر و عصر و یا مغرب و عشا را باهم بلافاصله پس از اذان بخواند آیا نمازش اول وقت محسوب می شود ؟ یا باید در پنج نوبت خواند؟ آیا در جماعت و فرادا حکم این مسئله متفاوت است؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در جواب سؤالات فقهی صاحب نظر نیستم. موفق باشید
1393

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استادارجمند دانشجوی ارشدهستم وقصدازدواج دارم ولی هیچ کاری ندارم آیاخواستگاری رفتنم به جاست چون همیشه به ما گفته اندخداوندفرموده شما قدم بگذار مابقی ان بامن
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با همین شرط به خواستگاری روید که فعلاً دانشجو هستم و پس از پیداکردن شغل ازدواج می‌کنم. موفق باشید
834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سللم وتشکر فراوان از استاد عزیز به خاطر مباحث خوب ولطیفتان آیا ما می توانیم برای فرزندار شدن یا نشدن خود تصمیم بگیریم واز ترس اینکه فرزند خوبی نداشته باشیم یا برای اینکه دل به آنها نبندیم وتمام عمر خود راصرف بزرگ کردن وتربیت آنها نکنیم که آخر عمر هیچ در دست نداشته باشیم جز عمر تلف شده برای آنهامی توانیم فرزندار نشویم یابرعکس برای فرار از روز های تنهایی وبرای اینکه آنها تنها نباشند چندین فرزند داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: در مسیر انجام وظیفه‌ی دینی چنانچه مانع خاصی در میان نباشد خوب است که انسان‌ها منشاء تولید مثل باشند و چند انسان را بپرورانند و در مورد تربیت آن‌ها در حدّ انجام وظیفه حساس باشند بقیه مربوط به خدا است. کتاب تعلیم و تربیت اسلامی از آیت‌الله حائری شیرازی خوب است چون ایشان روشن می‌کنند بسیاری از مسائل تربیتی در دست ما نیست و مربوط به «ما فِی الإنسان» است و نه «ما فی الشرایط». موفق باشید
25287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: استاد برای راهپیمایی اربعین، برنامه ای که دوستان در جوار شما به عتبات بروند برنامه ریزی شده است؟ اگر شده چطور می توانیم همراه شویم؟ با تشکر و تقاضای دعای خیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  در این مورد خوب است با جناب حاج آقا نظری به شماره‌ی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید

نمایش چاپی