باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- واللّه اعلم، بالاخره میفرمایند مقداری از آنچه در قیامت میچشند را در این دنیا به آنها میچشانند که این حاصلِ اعمال و رفتار خودشان است 2- بعضی از اسماء، افقِ نگاه به حضرت اللّه را جهت میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در هر ورزشی عزمِ حاکمیت اراده بر بدن باید باشد. لذا هر دو ورزش که نام بردید چنین ظرفیتی را دارد. همچنین ورزشهای رزمی، بستر خوبی برای حاکمیت اراده بر بدن است. در ضمن طبیعی است که در کنار ورزش، نتایجی هم برای بدن ما پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر معنای اومانیسم آن است که ما هیچ ادعایی نداشته باشیم و هیچ اقدامی نکنیم، وگرنه ادعای خدایی کردهایم و به عمیقترین نوعِ اومانیسم دچار میشوی؛ پس نباید تصمیمی در حدّ ساختن یک خانه هم بگیریم. اینجا است که عرض میکنم این بدترین شکل نسبت به فهم سخن هایدگر است که از درکِ مقدرات و عمل بر اساس مقدراتِ تاریخی، آقای عبدالکریمی جبرِ صِرف میفهمد و علتش آن است که متأسفانه بیش از آنکه سخن آن فیلسوف را بفهمد و در تاریخ خود فکر کند، آن سخنان را از حفظ کرده و نمیداند کجا بهکار ببرد. یادت هست که در جواب سؤال شمارهی 13790 که در رابطه با مبانی فکری و مباحث بیژن عبدالکریمی سؤال شد، بنده عرض کردم: باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در صحبتهایشان از واژههای فنومنولوژی و فلسفهی هایدگر استفاده میکند، بدون آنکه درک حضوری لازم را از نگاه هایدگر داشته باشد. در حالیکه شرطِ فهم فلسفهی هایدگر عبور از متافیزیک بود به معنای واقعی آن و نه در لفظ. لذا آن درک حضوری که امثال دکتر فردید و دکتر داوری از هایدگر بهدست آوردهاند و در تاریخ خود حاضر شدند را در نوشتهها و سخنرانیهای آقای عبدالکریمی نمییابیم و از این جهت میتوان گفت نگاه آقای عبدالکریمی به عالم و آدم سخت، انتزاعی است طوری که هرگز نتوانستهاند تاریخ خود را درک کنند، حتی وقتی که از «وجود» و یا تاریخ و زمان سخن میگویند، نگاه انتزاعی و مفهومی به موضوع دارند و بیشتر واژههای هایدگری را بهعنوان معلومات بهکار میبرند نه آنطور که «وجود» را در زمان حسّ کنند و حادثهها را تاریخی بیابند. کارشان بیشتر شبیه آنکسی است که دید در بازاری که حیوانات را میفروشند وقتی طرف گفت گاو من آبستن است، زودتر و بهتر گاو او را خریدند. لذا وقتی از دختر او خواستگاری کردند، گفت دختر من حامله نیز میباشد. زیرا درک درستی از جایگاه موضوعات نداشت. بنده سراسر تفکر آقای عبدالکریمی را از این نوع میدانم که در یک بیتاریخیِ آزاردهندهای بهسر میبرند و خوانندگان خود را گرفتار بیتاریخی و سرگردانی میکنند. به تجربه نیز معلوم شده افرادی که به ایشان نزدیک شدهاند نسبت به انقلاب اسلامی، این زیباترین حضور تاریخی در این دوران، بیگانه گشتهاند در عین آنکه در تفکر خود مغرور و نسبت به همهی اندیشهها به چشم حقارت مینگرند، همه را متهم به نگاه ایدئولوژیک مینمایند در حالیکه همواره ما باید از راه و امکان رسیدن به مقصد پرسش کنیم و در عین چشمبرنداشتن از ایدهآلها، چگونه رسیدن به آرمانها را مدّ نظر قرار دهیم. پیمودن راه، بدون شناخت و درک جهانِ موجود – جهانی که انقلاب اسلامی نیز به عنوان یک واقعیت در آن وجود دارد - میسر نمیشود. ما در عالمی که هستیم بستگیهایی داریم و هزار بندِ تاریخی به دست و پایمان بسته است. آیا باید اینهمه موانع تاریخی را نادیده گرفت و از انقلاب اسلامی چیزی را مطالبه کرد که بیشتر در خیالِ اتوپیاپردازان پروش یافته است و بعد که نمیتوانیم به آن آرمانها برسیم، ناآگاهانه چشمها را به ادامهی غرب بیندازیم، غافل از اینکه باید زمین را برای شکفتن گل و گیاه آماده کرد و از قدمگذاشتن در کوچههای پر گِل و لایِ واقعیات نهراسیم. 2- در اینکه واقعیت تاریخیِ ما چندان توانایی تحقق کمال تمدن اسلامی را به نحو آرمانی آن ندارد، بحثی نیست. ولی باید متوجه بود آیا تمدن اسلامی به معنای حضور نور رحمت خدا در مناسباتِ اجتماعی یک امر تشکیکی است و اگر وَجه ضعیف آن در صحنه است، افقِ وجهِ شدیدیافتهی آن منتفی نیست. و این باز، غفلتی است که امثال آقای عبدالکریمی به جهت عدم توجه به ذات إشراقیِ انقلاب اسلامی بدان گرفتارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»(29)/اعراف) همچنانکه شروع شدید، برمیگردید. از این جهت انسان به اصلی که از آن جدا شده برگشت میکند. منتها در این مسیر برگشت باید مراحلی را پشت سر بگذارد که حساسترین آن انتقال از برزخ به قیامت است که تحت عنوان «بعث» یا «برانگیختن» نام برده میشود، زیرا با تحولی عظیم همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم کجا دیدهام ولی ظاهراً قضیه اینطور است که اسبان تربیتشده در موقعی که به آبی برسند تا صاحبشان آب نخورد، آب نمیخورند و جناب حضرت عباس«علیهالسلام» آن کار را کردند تا اسب آب بخورد ولی چون به یاد لب تشنهی برادرشان بودند، خودشان آب را بر روی آب ریختند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت» شده است. به کمک شرح صوتی آن میتوانید إنشاءاللّه نتایج خوبی بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسات اول کتاب «آشتی با خدا» تحت عنوان «چرا خدا ما را خلق کرد؟» شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر میلی اگر مطابق حکم خدا و شریعت الهی در جای خود قرار گیرد، انسان را تا ملاقات خدا بدون هر افراط و تفریطی جلو میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی در این مورد شده است که به طور کلی این کار ممکن نیست زیرا نفس ناطقه بدن خود را تدبیر میکند و از آن طریق از قوه به کمال میرسد. ولی میتواند عضو دیگری را که به بدنش پیوند میزنند، تدبیر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً مربوط به جناب مولوی در دیوان شمس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور در بعضی از مراحل زندگی پیش میآید، ولی هرچه حضور خود را در افقی که شهدا مقابل ما گشودند، حاضر کنیم و بر این مبنا به قرآن و تفکر قرآنی رجوع نماییم؛ راه، گشوده و جبران مافات میشود، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به پیامبر خود میفرماید: «وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُريدُ اللَّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» (176)/آلعمران) آنهایی که با حضور اسلام و با روبهروشدن با حقیقت توحید پشت به آن میکنند و سعی میکنند در فضای دنیای کفر ادغام شوند، تو را نگران نکند، اینان هیچ ضرری به حرکت بزرگی که پیش آمده است نمیزنند، بلکه موجب تصفیهشدن حرکتی میگردند که بنا است به ظهور آید. حضرت حق همین امر را به نحوی مفصلتر و با نظر به تحریکاتی که عنصر یهودیت پیش میآورند در آیهی 41 سورهی مبارک مائده مطرح میفرمایند که اگر عمری باقی بود در هفتهی آینده عرایضی در این مورد خواهد شد. مطمئن باشید وقتی با هرچه بیشتر روشنشدنِ ناتوانی غرب، جهتها تغییر کرد همهچیز عوض خواهد شد. لذا باید همهی همت خود را در راهی که نایب امام زمان «حفظهاللّه» در مقابل ما گشودهاند و آن، عبور از فرهنگ استکباری است؛ گذاشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب مذکور از بهترینها است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هر چه از ایشان سراغ دارم خوبی و صفا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که رفقا مطلبی که کاربر عزیزمان جهت روشنشدن جایگاه احمدالحسن فرستادهاند را مطالعه کنند. آری! اگر دینداریِ ما بصیرتی نسبت به وضع تاریخی ما به ما ندهد، حتی میشود در لباس طلبگی بین احمدالحسن و ابابکر بغدادی از یک طرف و عالمانِ واقعی از طرف دیگر تفکیک نکرد. مشکل در نحوهی برخورد ما با آموزههای دینی است که تلاش نمیکنیم به کمک دین خدا، مسائل روزمان را درست تحلیل کنیم. به قول شهید مطهری متوجه نیستیم که موشه دایانِ امروز همان یزید است، هنوز دنبال یزیدی هستیم که تاریخ آن سالها گذشته است. بهخوبی روشن است که احمدالحسن حماقت روحیهی مذهبیِ بعضیها را نشانه گرفته است، عین کاری که با ابابکر بغدادی انجام دادند، در حالیکه نه نامش ابابکر بود و نه بغدادی بود. البته بنده بر خلاف نظر جناب استاد شهبازی معتقدم آنچنان انقلاب اسلامی در این تاریخ، راهِ خود را جلو میبرد که نهتنها هیچ خطری از طریق پیروانِ نادان احمدالحسن ما را تهدید نمیکند، بلکه بیش از پیش روشن میشود عظمت انقلاب تا آنجایی است که این فتنه با همهی ظرائفی که برنامهریزانِ آن شکل دادهاند، در حدّ یک مگس بر روی خرطوم یک فیل هم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس را در معرض الطاف الهی قراردادن و به هویت یگانهی او نسبت به خداوند توجهکردن راهی است که کتاب ارزشمند «لبّ اللباب» در راستای دفع خواطر پیشنهاد میکند 2- اگر انسان استاد رهیافتهای بیابد دیگر باید سعی کند جان خود را در معرض نسیم هدایت او قرار دهد تا همواره افقهایی از طریق آن استاد در مقابلش گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن بزرگان به جهت تعمق در فقه و مسائل اخلاقی، اساساً متوجهی اشارات عرفا نمیشوند. حضرت امام روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» در نامهای که تحت عنوان نقطهی عطف به احمدآقا مینویسند، در آنجا میفرمایند: به جان دوست قسم! سخن عرفا همان سخن اولیاء الهی است و اگر آنها را درک نکردی، لااقل انکار نکن». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه صحیح همان راهی است که علمی اصیل طی کردند و طی میکنند که با مردم بودهاند و با مردم هستند. امروز هم روی هم رفته علماء از مردم جدا نیستند و بالاخره اطرافیانشان را همین مردم گرفتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از انواع وحدتها مثل وحدت ذات و صفات که برای حضرت حق مطرح است، برای وحدتِ بین نفس و جسم، وحدت انضمامی را مطرح میکنند که به نحوی به تدبیر نفس مرتبط است که چگونه بدن را تدبیر میکند 2- اگرچه جسم و روح دو ذات متفاوتاند، ولی در رابطهی وجودی، نفس با بدن مغایرتی آنچنان ندارد که نفس نتواند آن را از خود بداند. مثل وقتی که شما برای کوبیدن میخ از چکش استفاده میکنید در آن حدّ که احساس تان آن است که شمایید که دارید میخ را میکوبید، تازه وقتی چکش خراب شد نسبت به آن احساس دوگانگی مینمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معاد و شرح صوتی آن مباحث ان شاءاللّه جمعی بین سلوک علمی و عملی را برایتان پیش خواهد آورد. موفق باشید