بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22726
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: چرا حضرت زینب سلام الله علیها با این عظمت هیچ زیارتی از جانب ائمه برایشان در مفاتیح نقل نشده؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیها» پس از شهادت حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» و برگشتِ آن حضرت به مدینه متوجه‌ی رسالت عظیم خود شدند و آن رسالت آن بود که به نحوی بسیار ظریف دو مرکز اصلیِ جهان اسلام را متوجه‌ی امری که گرفتار آن بودند، یعنی امرِ سیطره‌ی اسلام اُموی بنمایند. آن دو مرکز، مصر و شام بود، لذا به یک معنا زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیها» بعد از ورود به مدینه در تاریخ، گم شده‌اند. ولی آن‌چه از ایشان مانده است تبدیلِ شامِ اُموی به شامِ علوی و تبدیل مصرِ تحت سیطره‌ی عمروعاص به مصرِ محبّ ولایت است. و بر این امر فکر کنید که هم مصریان معتقدند آن حضرت در مصر دفن می‌باشند و برای حضرت، حرم و بارگاهی می‌شناسند؛ و هم در شام دیروز یعنی سوریه‌ی امروز شما ناظر حرم آن حضرت هستید. این‌جا است که ما با زینب «سلام‌اللّه‌علیها» با رازی از کربلا روبه‌روئیم که چهره‌ی نرم و رازگونه‌ی کربلاست و هزاران نکته‌ی باریک‌تر از مو این‌جا است. حال به من بگو چنین زینبی در کجا به طور مشخص بوده‌اند تا ائمه بخواهند به زیارتش بروند و زیارت‌نامه‌ای تدوین کنند؟!!! موفق باشید

22648
متن پرسش
در جایی شنیدیم که پیشنهاد مذاکره با آمریکا در بحث هسته ای نخستین بار از طرف آقای علی اکبر صالحی مطرح شد و ربطی به دیگران نداشت که مخالف با صحبت های شما و ارتباط آن با هاشمی رفسنجانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع مذاکره با آمریکا خیلی قبل‌تر مطرح شد حتی آقای مهاجرانی در ستونی از روزنامه‌ی اطلاعات بحث را به صورت جدی مطرح کرد و مقام معظم رهبری هم به صورت جدّی وارد بحث شدند مبنی بر این‌که ما در این مذاکره چه‌چیزی می‌دهیم و چه‌چیزی می‌گیریم. آری! بحث مذاکره در موضوع هسته‌ای با آمریکا را آقای صالحی مطرح کردند ولی در گردونه‌ی کمیسیون امنیت ملی. و این غیر از آن چیزی بود که دولت آقای روحانی از رهبری تقاضا کرد که می‌خواست وزارت امور خارجه کار را به عهده بگیرد و رهبر معظم انقلاب این قسمت از توافق را به عنوان یک کار اشتباه مطرح کردند. موفق باشید

21875
متن پرسش
با سلام: سوال بنده از حضرتعالی این است که در مورد دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر از یک طرف با نظر علمایی همچون حضرت آقا مواجه هستیم که بیانات تکان دهنده ای در این مورد داشته و از فریضتین به عنوان واجب فراموش شده در جامعه مسلمین یاد می کنند و تذکر لسانی را وظیفه همگانی می دانند به دلیل این که طبق فرمایش ایشان گناه برای همیشه در جامعه گناه بماند و از طرفی دیدگاه قشری از مذهبیون هست که به نظر بنده از سر عدم شناخت کامل این فرایض و حدود آن، امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه خود ندانسته و دلیل آن را طرد شدن افراد گنهکار و ... می دانند. نظر حضرتعالی در این رابطه چیست و چطور می توان مومنین را در زمینه احیای واجب فراموش شده در رابطه با همه منکرات یاری نمود؟ متشکرم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امر به معروف ابتدا باید یک نوع رفاقت در میان آید به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» یعنی زنان و مردان با ایمان نسبت به همدیگر نوعی دوستی و ولایت دارند و لذا همدیگر را به معروف دعوت و از منکر نهی می‌کنند. متأسفانه این حالت در امر به معروف که یک رابطه‌ی دوستی باید در میان باشد، کم‌تر رعایت می‌شود و تازه بنا به فرموده‌ی مقام معظم رهبری، امر به معروف محدود به حجاب و بی‌حجابی شده و از موضوعات وسیع‌تر غفلت گشته است. موفق باشید

21796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: احتراما و با عرض معذرت بنده از پاسخ سوال 21791 قانع نشدم. فرمودید مشروعیت و مقبولیت نظام به پذیرش مردمی است. بنده هم صحبتم همین است که با وجود اینکه مردم یکبار پای صندوق ها رفته اند و با واسطه مجلس خبرگان، رهبر را انتخاب نموده اند چرا باید برای انتخاب مسئول اجرایی که باید مطیع رهبر باشد مجددا انتخابات برگزار شود مثل اینکه بگوییم در زمان حضرت علی (ع) وقتی مردم آن حضرت را برای حکومت انتخاب نمودند مجددا فرد دیگری را که مطیع آن حضرت نیست بعنوان معاون ایشان انتخاب کنند. بنده آرزویم اینست که در این کشور صرفا قوانین اسلام تحت حکومت ولی فقیه جاری شود و فقط یک انتخابات که آن هم انتخابات خبرگان رهبری است برگزار و بساط انتخابات متعدد برچیده شود. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علی «علیه‌السلام» علاوه بر ولایت الهی مسئولیت اجرایی را نیز به عهده داشتند. شاید آن‌چه فعلاً هست بد نباشد که مردم با انتخاب مسئولان اجرایی به نحوی خودشان احساس مسئولیت نسبت به انتخاب‌شان دارند. موفق باشید

21651
متن پرسش
سلام علیکم: متشکر از وقتی که می گذارید. یکی از علماء در درس خارج فرمودند که «عطار نیشابوری» و نیز «مولوی» و «ملا رومی» از صوفیان هستند و آراء واقعا بدی دارند. ایشان استناد به مقدس اردبیلی (ره) کردند که خود در آن زمان بوده اند و فرمودند که ایشان در کتاب «حدیقه الشیعه، صفحه ۵۶۷ تا ۵۶۹» در مورد صوفیان نکاتی را ذکر کرده اند. همان طور که مستحضرید صوفیان قائل به «وحدت وجود» و «حلول» هستند. ایشان نیز بیان کردند که شیخ عطار خیلی گناهش بزرگ است، او در کتاب تذکره الاولیاء بسیار از صوفیان سخن گفته و حتی روایاتی از اهل بیت (ع) را به نام صوفیان قالب می زند. ایشان فرمودند که: شیعه و سنی نقل کرده اند که شیخ عطار هنگام مرگ به دست یکی از مغولان، می گوید: کلاه تتاری بر سر می گذاری و در این صورت خود را به من می نمایی و قصد قتلم می کنی، گمان داری که من تو را نمی شناسم، بکش که هزاران جان من فدای شمشیر تو باد. این قضیه به وضوح اعتقاد باطل شیخ عطار را بیان می کند‌. یا مثلا مولوی گفته است: چون که بی رنگی اسیر رنگ شد / موسی با موسی در جنگ شد چون به بی رنگی رسی کان داشتی / موسی و فرعون دارند آشتی (یعنی حضرت موسی را با فرعون، یکی می دارند) باز خود مولوی می گوید: ما همه شیران ولی شیر علم / حملشان از باد باشد دم به دم حمله شان پیدا و نا پیداست باد / جان فدای آنکه نا پیداست باد (ممکن است شعر را اشتباه نوشته باشم). با این تفاسیر، لطفا نظرتان را مستدل بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار زیاد است. دلیل شیعه‌بودن عطّار آن‌قدر است که حتی او را به اتهام شیعه‌بودن از شهر هرات اخراج کردند. در مورد مولوی می‌توان همان نظری را داشت که برای محی‌الدین هست. آقای بدیعی در کتابی که در مورد محی‌الدین نوشته‌اند، نظر علمای مختلف را در مورد شیعه‌بودن و تقیّه‌کردن و یا سنی‌بودن آورده‌اند. در قسمت ارشیو سوالات نکاتی در مورد محی الدین هست. موفق باشید

19818
متن پرسش
فرمودید که قیام به قسط و عدالت وظیفه مردم است. 1- خب الان مردم با این وضع نکبتی که شیطان صفتان عالم برای ایران پدید آورده اند چکار کنند؟ وظیفه شان چیست؟ چگونه باید قیام به قسط و عدل کنند؟ آیا باید خودشان بروند و مسئولان فاسد و آن ها که خون مردم را در شیشه می‌کنند دستگیر و مجازات کنند؟ خب مگر مردم در سال 57 انقلاب نکردند و نظام جمهوری اسلامی را بر سر کار نیاوردند تا به عنوان نماینده مردم با فساد و ظلم های بزرگ مبارزه کند؟ پس حکومت چه کاره است؟ وظیفه حکومت چیست؟ اینکه با مفسدان مماشات کند؟ مگر رهبری خودشان نفرمودند که عدم برخورد با مفسدان به نوعی همدستی با آنان است؟ 3. پس چرا نظام با دزدان همدستی می کند؟ روایت است که کسی که خودش را در معرض تهمت قرار داده، اگر به او تهمت زده شود نباید جز خودش را سرزنش کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به حکم وظیفه با فعالیت‌های فرهنگی در بستری که انقلاب اسلامی فراهم کرده است تا انسان‌ها سرنوشت خود را خود تعیین کنند، بتوانیم مردم را به آن درجه از بصیرت برسانیم که با انتخاب افراد شایسته مشکلات فوق رفع شود. در هر انتخاباتی افراد شایسته بودند ولی مردم عموماً چوب غفلت‌ها و طمع‌ها و غرب‌زدگی‌هایشان را می‌خورند. موفق باشید

19774
متن پرسش
مرا ببخشید که بغض نوشته هایم را اینجا اشک می ریزم. حرفها دارم در این سینه ی چون کوه سنگین شده. کوهی از درد بر دلم جا خوش کرده َست. واژه ها هم واژه های قدیم ... جور دیگری به صاحب کلام دل می دادند. حالا باید ناز واژه را کشید آوردش در زبان آنوقت همان واژه ی خائن دو روز بعد سر از قلم ِمزدوری در می آورد که تمام رشته ی کلام را نرسیده، پاره می کن . بگذریم ... بگذار از معامله ی انقلاب برایت بگویم. از اینکه من، جوان ِامروز ِانقلاب چه سنگین معامله را باخته َم. آنجا من که همه چیزم را فدا کردم، عوض َش یک مشت درد در دامانم ریخته َند ... معامله آنجا جالب می شود که بدانی هر آنکس که بیشتر داد، دردمند تر شد ... گویا امروز ِ انقلاب اصرار دارد ابعاد دیگر فقرم را به رخ َم بکشد. در به درم . در به در ِچاه ِزمان! چاهی که در آن هرچه درد ِمحبوس شده در سینه را فریاد کنم. شاید چاه هم میراث ِپدرمان علی ست. تو گویی زخم های دیروز ِحسین بن علی صدای ِدردهای امروز ِماست آنجا که زخم بر زخم بوسه می زد، درد بر درد شکوفه کرد ... «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» کسی چه می داند؟! شاید قضای نحب ِانقلاب به ادای انتظارش رسیده َست. و من که میان قضا و ادای آن رسیده َم ما فی ذمه ی کدام نماز ِانقلابی َم را امروز باید به جا بیاورم؟ این بار ِکدامین ِ تاریخ ِگمنام َست که هنوز نیامده وزن َش را بر جنین ِضعیفی چون من بی خبر از همه جا، انداخته َست؟ و این سوال ِامروز ِمن َست از هر آنکس که بر بلندای انقلاب به تماشای افق های دور دست، خیره نشسته َست: «ما امروز کجای انقلاب ایستاده ایم؟! ما امروز کجا ایستاده ایم؟!» حقیقتا که می داند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌جا جایی است که کم‌تر کسی می‌تواند حقیقت تاریخی آن را درک کند. این‌جا دورانِ فترت است. این‌جا جایی نیست که عقلایی که با انقلاب اسلامی معامله‌ی دنیایی و شهرت کردند، بتوانند بمانند. این‌جا جایِ عاشقانی است که در آخرین قطره‌های سخن خونین خود فرمودند: «مگر بيش‏ از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه‏ هاى دار مى‏ روند؟ مگر بيش‏ از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مى‏ شوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه‏ ى اسلامى خود عمل كنيم.»[1] و حرف بنده بیش از این یک کلمه نیست که تا ما با حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و این سخن آتشین‌اش زندگی می‌کنیم، زنده‌ایم و لاغیر. موفق باشید

 


[1] - امام خمينى« رضوان الله تعالى عليه»، در تاريخ 8/ 1/ 68.

19703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: راجع به اینکه در مصاحبه با آقای عرب و نجات نژاد از بیعت برخی از معصومین با حاکمان وقت مطالبی را فرمودید، بخشی از درس تاریخ استاد طائب مورخه 95/8/19 را عینا برایتان ارسال می کنم. به این نکته توجه داشته باشید که هیچ‌یک از اهل‌بیت (ع) با حاکم زمان خود بیعت نکردند. خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «إنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أنْفُسَهُمْ وَ أمْوَالَهُمْ بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» (توبه/111). خدای متعال در این آیه می‌فرماید: هرکس که حقیقتا به خدا ایمان بیاورد، در همان ابتدای کار، جان و مال خود را به خدا می‌فروشد. این، همان معنای بیعت است. بیعت از ماده بیع و به معنای فروختن است. وقتی یک نفر ایمان می‌آورد، باید با خدای متعال بیعت کرده و جان و مال خود را به او بفروشد. خدای متعال در روی زمین، نماینده‌ای از سوی خودش دارد و مؤمنین باید با او بیعت کرده و جان و مال خود را به او که نماینده خدا در روی زمین است، بفروشند. زمانی که مؤمنین با نماینده خدا بیعت می کنند، باید به صورت کامل و مطلق از او پیروی کنند. نماینده خدا در روی زمین، ابتدا خود پیامبر (ص) است و بعد از وفات ایشان، امیرالمؤمنین (ع) و دیگر اهل بیت (ع) نمایندگان خدا بر روی زمین هستند و مؤمنین موظف هستند که جان و مال خود را به آنها بدهند. حال با این تعریفی که ما از بیعت ارائه کردیم، آیا امکان دارد که امیرالمؤمنین (ع) با طاغوت بیعت کند؟ یعنی علی (ع) که خود نماینده خدا بر روی زمین است، دست بیعت به یک طاغوت بدهد؟ محال است که یک معصوم با طاغوت زمان خودش بیعت کند. اینکه بعضی گفته‌اند که علی (ع) و یا امام حسن (ع) با طاغوت‌های زمان خود بیعت کرده‌اند، حرف غلطی است. امام علی (ع) و امام حسن (ع) هرگز با کسی بیعت نکردند؛ بلکه فقط در برهه‌ای، از توسل به شمشیر برای گفتن حق خود اجتناب کردند. هیچ‌کدام از ائمه معصومین (ع) با طواغیت زمان خود بیعت نکردند. آنچه که زمان امام حسین (ع) را با دیگران متفاوت کرد، این بود که یزید اصرار داشت که آن امام بزرگوار با او بیعت کند؛ کاری که معاویه انجام نداده بود. بعضی از منابع تاریخی ازجمله تاریخ طبری نقل کرده‌اند که معاویه قبل از مرگش به یزید گفت: من راه حکومت را برای تو هموار کردم؛ ولی چهار نفر با من بیعت نکردند که یکی از آنها حسین‌بن‌علی (ع) است. از همین سخن معاویه معلوم می‌شود که امام حسین (ع) با او بیعت نکرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اگر هم بحث بیعت با طواغیت مطرح است و یا حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» بعد از رحلت زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» مصلحت می‌بینند که با خلیفه بیعت کنند، همه در راستای حفظ اسلام و ایجاد زمینه برای ادامه‌ی فعالیت‌های معنوی است که آن‌ها به عهده دارند و چون یزید علناً فسق می‌کرد، حضرت فرمودند: «مثلی لا یبایع مثله»، مثل من نمی‌تواند با چنین فاسقی که علناً فسق می‌کند، بیعت کند. موفق باشید 

18220
متن پرسش
سلام: آیا می شود گفت حرکت انسان از دنیا بسمت برزخ و معاد در واقع برگشت انسان به مبدا هستی و یا بعبارت دیگر وجود خود انسان است و در واقع در مراحل پس از مرگ سیر زمان در کار نیست عمیق شدن انسان در وجود خوداست ، اگر درست است سوال بنده اینجاست که این وسط کلمه بعث انسان در اول روز حشر به چه معنی است چرا از نظر لغوی برانگیختگی بکار برده شده ، و نه نزدیک شدن، معنای بعث چیست و چه چیزی منبعث می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»(29)/اعراف) همچنان‌که شروع شدید، برمی‌گردید. از این جهت انسان به اصلی که از آن جدا شده برگشت می‌کند. منتها در این مسیر برگشت باید مراحلی را پشت سر بگذارد که حساس‌ترین آن انتقال از برزخ به قیامت است که تحت عنوان «بعث» یا «برانگیختن» نام برده می‌شود، زیرا با تحولی عظیم همراه است. موفق باشید

18149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مشکل این بود که نمیدونم شما این کلمات رو از چه منظر استفاده می کنید؟ مثلا وقتی میگید خیال، عقل، وهم و .... نمیدونم منظورتون از باب فلسفیه، عرفانیه و یا اخلاقی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد اصلی بنده آن است که با حوصله کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را دنبال فرمایید تا به طور اصولی مطالب برایتان روشن شود. موفق باشید

17540

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا شکل عزاداری هم نباید مثل روح آن لطیف باشد؟ شکل گریه کردن بزرگانی چون حضرت امام، آیت الله بهجت و.. شباهتی با ما دارد؟ اینکه مکرر در جلسات هیات گفته می شود بلند فریاد بزن، محکم به سینه بزن، به سر و صورتت بزن. حاوی مقداری خشونت و بی لطافتی نیست؟ آیت الله بهجت رحمه الله علیه به خادمین حرم حضرت معصومه سلام الله علیها فرموده بودند به این مضمون که مواظب باشید در حرم صدا بلند نشود که این کار باعث اذیت ملائکی است که آنجا هستند، در مورد هیات نیز این فرمایش جا دارد؟ با عرض پوزش و تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در حرم اولیاء الهی و حتی در مساجد نباید صداها، به طور غیر عادی بلند باشد و کار مداح‌هایی که اصرار بر بلندکردنِ غیر معمولی صدا دارند خوب نیست. موفق باشید

16444

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد من کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود» شما را تقریبا قسمت بیشترش رو مطالعه کردم، خوب شما در این کتاب خطر سطحی و در حد مفهومی شدن دین را بسیار زیاد گوشزد فرمودید اما اینکه چگونه دین را از مفهوم به حضور ببرم و کلا حضوری شدن ارتباط با خدا اول اینکه دقیقا برایم واضح نیست، ثانیا دقیقا نمیدونم باید چکار کنم برای رفتن به حضور؟ آیا فقط تهذیب نفس کافیست؟ لطفا کمی توضیح بفرمایید. البته توضیحتان را بپای شرحی بیشتر از کتاب بگذارید و کم فهمی من، و گرنه شما بسیار عالی و با تفصیل در کتاب توضیح فرمودید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح 75 جلسه‌ای کتاب مذکور، عرض شده است که مقدمه‌ی آن کتاب، مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و شرح «برهان صدیقین» همراه با صوت آن‌ها است. فکر می‌کنم اگر آن مقدمات دنبال شود و شرح 75 جلسه‌ای آن نیز استماع گردد، مطالب دقیقی به میان آید. موفق باشید

15419
متن پرسش
سلام: بازگشت به سوال 15394: شما در بحث حرکت جوهری در قسمت جابجا کردن تخت ملکه سبا فرمودید عفریت بر خلاف برخیا به مبادی عالم دسترسی نداشت و توانست با سرعت تخت را جابجا کند. حال چگونه در سوال قبل گفتید جنّ‌ها با مبادی عالم فوق ماده ارتباط دارند؟ سوال بعدی اینکه گفتید در زمان گذشته و آینده می توانند حاضر شوند بدین معنی است که می توان مثلا در گذشته تغییری ایجاد نمود و یا می توان مثلا از شخصی سوال کرد و یا اینکه فقط حوادث را در جلوی خود دارند و با خبر می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب عاصف‌بن‌برخیا نه‌تنها آگاه به عالم غیب بودند، بلکه قدرت تصرف در مبادی عالم شهود را نیز داشتند. در آن حدّی که به‌جایِ ایجاد تخت جناب بلقیس در یمن، آن را در اورشلیم ایجاد کند. ولی عفریت جنّ، تنها توان جابجایی سریع آن تخت را داشت. عرض شد جنّیان به مبادی حوادث، قبل از وقوع آن حوادث آگاه می‌شوند و این غیر از تصرف در مبادی‌ِ حادثه‌ها است و بدین لحاظ جنّیان نمی‌توانند تغییری در عالم ایجاد کنند، مگر با وسوسه‌هایی که در واهمه‌ی انسان‌ها شکل می‌دهند و به دست انسان‌ها، تغییراتی انجام می‌دهند. موفق باشید

14476
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این سخن درست است: «حق همان خداست، این حق تشریعی جلوه همان حق تکوینی است و لذا است که هرجا پا روی حق بگذاریم پا روی آن حق تکوینی گذاشته ایم؟»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر درست نیست؛ زیرا حق به معنای خالق هستی در منظر ما به عنوان معبود مطرح است و آثار حضرت حق معبود محسوب نمی‌شوند که این نوع قضاوت‌ها پیش آید. موفق باشید

12757

کدام علی؟بازدید:

متن پرسش
ضمن عرض سلام و تشکر بابت پاسخگویی به پرسش سابق بنده. استاد عزیز بنده در آخر به جواب قطعی «بله یا خیر» نرسیدم. پرسشم را بنحوی دقیقتر عرض می کنم: آیا مخلوقات این جهان (مانند درخت، دریا و سایر مخلوقات) را امام علی (ع) خلق فرموده اند؟ منظور سوال چیزی فراتر از واسطه فیض بودن است. خواهش می کنم به این شبهه واضح پاسخ دهید. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام علی؟! آن علی‌ای که غذا می‌خورد و می‌خوابد، نه! و آن علی‌ای که در مقام نور عظمت، واسطه‌ی فیض الهی است، آری. پیشنهاد می‌کنم کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت» را که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید

8879
متن پرسش
با سلام مجدد. پیرامون پاسخ پرسش سوال 8846 ، اینکه فرمودید انسان یک وجه خلقی دارد و یک وجه الهی و باید وجه خلقی را وسیله شکوفایی وجه الهی قرار دهد، منظور از وجه الهی چیست و چگونه به وجود آن پی برده می شود؟ و اینکه چرا باید به وجه الهی توجه کند و چرا وجه خلقی وسیله است؟ لطفا دلیل فلسفی و برهانی این مطلب را ذکر نمایید. در این زمینه چه کتابی را برای مطالعه پیشنهاد می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: احتیاج به شروح اضافی ندارد، چون قرآن می‌فرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» و هرکس در خود این را احساس می‌کند که فطرت او جهتی غیر از نفس امّاره‌ی او دارد و آن‌قدر که با نزدیکی به گرایش‌های فطری احساس می‌کند به مقصد رسیده است در مورد نزدیکی به گرایش‌های نفس امّاره چنین احساسی را ندارد. موفق باشید
6896
متن پرسش
بنام حق و با سلام حضور استاد گرامی عطف به سوال 6731 جواب شما به سوال دوم در مورد عرفا و غیر معصومین به راحتی قابل پذیرش است اما راجع به انبیاء و اولیاء معصوم که مدار و قطب زمانه خویشند و دنیا و آخرت که همان ظاهر و باطن است، برای آنان ظاهر است و شهود آنان بنحو ( أنّ ) است نه ( کأنّ ) چگونه می تواند وجهی داشته باشد و چگونه می توان فشار مرگ را برای آنان توجیه کرد. لطفا از این زاویه توضیح بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند همین‌که انسان در این دنیا است و بخواهد از این ساحت به آن ساحت برود از جهتی همان‌طور که حضرت یحیی«علیه‌السلام» فرمودند با فشار انتقال از مرحله‌ی مادون به مرحله‌ی مافوق روبه‌رو هستند و این خود یک نحوه سلوک است و ربطی به آن افق «إنَّ» آن‌ها که همواره در دنیا بدان نظر دارند، ندارد. موفق باشید
6636
متن پرسش
سلام علیکم " استاد من ساکن استان گیلان شهر رشت هستم و کتابهای شما رو میخونم و سخنرانی هاتون رو گوش میدم اما یه انتقاد دارم ازتون " فایل های صوتی که خریداری کردیم از طریق سایت اصلا کیفیت لازم رو ندارند " و در ضمن سخنرانی های شما بصورت تصویری نیست استاد خواهش میکنم جلساتتون رو بصورت تصویری برای فروش رو سایت قرار بدین . تو این زمونه که دیگه کسی حوصله کتاب خوندن نداره حیفه که سخنرانی های شما منتشر نمیشه . برای مثال میشه سخنرانی های تصویری شما رو بصورت کلیپ تصویری تدوین کرد و تو اینترنت قرار داد . استاد با زهم از شما خواهش میکنم به این موضوع رسیدگی کنین . من آماده هرگونه همکاری با شما برای انتشار سخنرانی هاتون هستم و این افتخاریه برای من . با تشکر از شما منتظر پاسخ شما هستم .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مربوط به گروه فرهنگی المیزان است که مسئولیت آن با جناب آقای توکلی است ک. شماره‌ی ایشان عبارت است از 09138780869، با ایشان تماس بگیرید و مشکلات را در میان بگذارید، إن‌شاءاللّه مأجور باشید وبه سوی لقاء الهی جلو روید. موفق باشید
5593
متن پرسش
با سلام خدمت استاذدمحترم . من معاون پرورشی دبیرستان تیز هوشان ام که با مشکل چگونگی جذب دانش اموزانم به اعتقادات دینی مواجه ام در این مدرسه آموزش مقدم بر پرورش می باشد و دانش آمورانی که از نظر اخلاقی و تزبیتی پیرو فرهنگ غرب می باشند بقیه دوستان خود را با جذابیت ریادی به سمت خو و روش خود کشانده و انان را تحت تاثیر قرار داده اند ومن با وجود بخشنامه های دست و پا گیر اداری شاید فرصت کافی برای راهیابی جذب آنان پیدا نکردهام ولی با مطالعه کتاب ده نکته معرفت نفس و آشتی با خدا نگران آنها هستم و خیلی مایلم در این راه به آنها کمک کنم لطفا مرا راهنمایی کنید از کجا شروع کنم و چگونه .لطفا مرا راهنمایی کنید .با تشکر از همکاری و همراهی شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقای ما سعی کرده‌اند از طریق معرفت نفس آن‌طور که در مطرح است دانش‌آموزان عزیز را متوجه عالم غیب و ابدیت انسان بکنند شما هم در هر فرصتی و به بهانه‌های مختلف موضوع را طرح کنید إن‌شاءاللّه آن‌که اهل‌اش است استقبال می‌کند. موفق باشید
991

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. پسری 25 ساله هستم . افسردگی گرفتم. چه کنم ؟ نگویید برو دین بیاموز.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی از یک طرف باید ریشه‌یابی کنید علت آن چیست؟ یا فیزیولوژیک است که از رجوع به روان‌پزشک دریغ نفرمایید و یا به خاطر تصورات و آرزوهایی است که دارید. در مورد دوم اولاً؛ برای خود یک برنامه‌ی ورزشی مناسب ترتیب دهید. ثانیاً؛ در یک گروه فرهنگی عضو شوید تا رفقای خوبی را پیدا کنید. ثالثاً؛ کتاب «آشتی با خدا» را با حوصله بخوانید. رابعاً؛ در امورتان از برنامه‌داشتن غافل نباشید. موفق باشید
23847
متن پرسش
با سلام: جناب استاد درباره بودا سوالی که مطرح است این است که بودا خیلی خوب متوجه حقیقت عالم ماده می شود که عالم ماده چون عین تغییر است دل بستن به آن باعث رنج می شود و باید از طریق آن هشت دستور از تعلق به عالم ماده نجات یافت ولی مشکل این است که هیچ متذکر عالم غیر متغیر نمی شود حتی مطلب در بودیسم طوری مطح می شود که روان انسان و روح او هم متغیر است و این سوال که اگر حقیقت انسان غیر از عالم ماده نباشد پس چه چیزی می خواهد خود را از عالم ماده نجات دهد و اگر غیر عالم ماده متغیر عالم ثابتی نباشد پس چگونه انسان می خواهد خود را نجات دهد. اصلا به این سوالها هیچ پاسخی داده نمی شود و خیلی مشکل است باور کرد کسی در سطح بودا متوجه این حقایق نباشد یعنی یک حلقه گمشده بزرگی در تفکر منسوب به بوداست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که جناب بودا در فرهنگ خاص خود سخن می‌گوید که ابداً آن فرهنگ، فرهنگ فلسفی که عالَم را به ماده و مجرد تقسیم می‌کند، نیست. به تعبیری می‌توان گفت او از اگزیستانسِ انسان سخن می‌گوید، شبیه چیزی که هایدگر در «دازاین» اشاره می‌کند. موفق باشید

23628
متن پرسش
سلام: فرمودید در مقام ولایت هیچ واسطه ای بین ولی و حضرت حق نیست و یا امام باقر فرمودند هر کس می خواهد بدون حجاب با خدا روبرو شود محبت ما را داشته باشد ولی از آنجایی که فرمودید رویت حضرت حق بدون اینکه صورتی در صحنه باشد ممکن نیست آیا همان صورت واسطه و حجاب نمی شود؟ ارسال به ایمیل حتی با عوض کردن ایمیل از یاهو به گوگل نیز اصلاح نشد. فکر می کنم اشکال از سایت لب المیزان باشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی آن صورت، حکمِ آینه را داشته باشد و معلوم شد آینه، واسطه‌ی بین ما و صورت مرئی نیست، جایی برای واسطه‌بودن نمی‌ماند. ۲. چون موضوعِ ارسال به ایمیل‌ها آزمایش شد و مشکلی پیش نیامد؛ احتمالاً اشکال از سایت نیست. موفق باشید

23098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: چرا آیت الله شجاعی اجازه چاپ مجدد کتاب انسان و خلافت الهی را ندادند؟ آیا توصیه به مطالعه این کتاب برای طلاب می کنید؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم علت آن چه بوده؟ ولی آن کتاب نکات خوبی دارد. موفق باشید

22734

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب: ببخشید استاد بنده معرفت النفس را تا نکته ۴ خوانده ام و سوالاتی برایم پیش آمده که حل نمی شود و به همین دلیل توفیق پیدا نمی کنم ادامه دهم: ۱. چگونه باید بین مسائل معرفت النفس و اخلاقی تمایز قائل شویم؟ ۲. چگونه هستی بین شویم؟ (الان بنده هر چی می بینم همش با خودم میگم هستی اش کجاس؟ اصلا هستی اش چی هست چه جوری؟ هستی که حق بد نمیشه پس چرا الان داره بد رفتاری میکنه) ۳. اگر درست بگویم بالاترین صفت خدا مرید، و ما باید مثل خدا شویم و تا جایی که توفیق به ما می دهند صفات خدا را در خود ایجاد کنیم، در مورد اراده چگونه باید این کار را انجام دهیم؟(منظورم این است چگونه این صفت را در خود تقویت کنیم که مثل خدا باشد) ۴. به شخص خودم به شدت اراده ضعیفی دارم و بی برنامه هستم چه توصیه ای دارید برای تقویت این دو مورد؟ (چگونه باید برنامه ریزی کرد که قابل عمل کردن باشد) ۵. احساس می کنم در معرفت النفس دچار استدلال شده ام و به شدت فکرم درگیر هست چه کار کنم که از استدلال عبور کنم و به حضور برسم؟ ۶. به شخص خودم خیلی فکرم درگیر هست و گاهی بعد از چند دقیق می بینم از یک فکر رسیدم به خیالات و رویا پردازی. چگونه باید بین خیال پردازی و وهم و فکر تمایز قائل شویم؟ و چه کنیم خیالمان پاک شود؟ ۷. الان باید چه کار کنم که بتوانم توفیق پیدا کنم ادامه بدهم این راه را؟ (خواندن معرفت النفس و ان شا الله ادامه اش). التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال به ما گفته‌اند: «تو پای در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد».

حداقل ده نکته را تا آخر بروید بعد ببینید آیا افقی در مقابل‌تان گشوده نمی‌شود تا برای یافتن سؤال‌های بعدی به بحث برهان صدیقین رجوع کنید؟

رفع ضعفِ اراده هم در آن است که لااقل یک راه را بگیریم و تا آخر برویم. موفق باشید

21285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: استاد اینکه برخی بدن ها در قبر تا قیامت نمی پوسند چه فایده ای داره؟ و از طرفی هم خدایی که قادر است آن بدن دنیایی را که پودر شده و تبدیل به خاک شده را دوباره به گونه ای بسازه که نشان دهنده اعمال فرد در دنیاست، اگه این بدن سالم باشه چه فایده ای داره چون این بدن هم قراره نشون بده که فرد در دنیا آدم خوبی بوده یا نه پس باید تبدیل شه به بدن قیامتی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «خویشتن پنهان» شده است. اساساً بحث بر سر فایده‌داشتن یا فایده‌نداشتن نیست، بحث بر سر آن است که نفس بعضی از افراد توان مقابله با باکتری‌ها را بعد از مرگ هم دارا می‌باشند و لذا مانع تأثیر باکتری‌ها بر بدن می‌شوند. مثل کاری که نفس ما در حیات ما انجام می‌دهد. موفق باشید

نمایش چاپی