بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7386
متن پرسش
سلام. عقل هدیه ای هست که از طرف خدا به انسان عطا شده. عقل، خود انسان یا مغز نیست، بلکه راهنماست. مثل چراغ. مغز ، مادیست و عقل معنوی و محل استدلال و جایگاه عقل در مغز می باشد. نظرتان راجع به این مطلب چیست. آیا دل هم همینطور هست؟ یعنی دل (قلب مادی) محل محبت و عشق است. یا اینکه دل (معنوی) خود وجود انسان است؟ بنظر عقل و عشق دو بعد معنوی انسان هستند. یعنی هر دو از ابعاد وجودی اصلی انسان هستند. اما خودش نیستند. نسبت میان عقل و عشق چیست؟ کدام برتری دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست متوجه موضوع شده‌اید ولی اگر کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با ده جلسه شرح آن دنبال کنید ابهامات بحث إن‌شاءاللّه برایتان روشن می‌شود. عقل، بُعدی از ابعاد نفس ناطقه است برای تشخیص معقولات و عشق یک نوع گرایش به حقیقت مطلق است در جنبه‌ی فطری انسان‌ها. موفق باشید
1128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد من سوالی در مبحث تقلید ازتون دارم اینکه الان که نوزده سالمه میبینم که بدون هیچ تحقیقی مرجع تقلیدم را از سن نه سالگی انتخاب کردم الان باید چه کار کنم مرجعم را از اول با تحقیقات انتخاب کنم یا همین را ادامه بدم؟لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی در هرحال باید بازخوانی کنید اگر مرجع تقلیدی که فعلاً از آن تقلید می‌کنید عالِم به احکام الهی و آگاه به مسائل روز است تقلید از او را ادامه دهید وگرنه باید تجدید نظر کنید و به اَعْلم رجوع فرمایید. موفق باشید
25174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: وقت بخیر در پاسخ به سوال ۲۵۱۶۰، از مولانا طرفداری کردید و به فتوای آیت الله مکارم در خصوص ساخت فیلم مولانا خرده گرفته اید. شخصیت های برجسته بسیاری در طول تاریخ به مولانا ایراد گرفته اند. از جمله شیخ رجبعلی خیاط، آیت الله بروجردی (ره). حتی ملا احمد نراقی هم در شعری، از ایشان انتقاد کرده است: عقل، این است ای رفیق معنوی هین بگو این با جناب مولوی مولوی، گیرم که فهمد نیک و زشت راه دوزخ داند و راه بهشت چون کند؟ بیچاره نفسش سرکش است افکند خود را، اگر چه آتش است این روا، آن ناروا، داند درست لیک پایش در عمل لنگ است و سست فقه و حکمت خواند، جهلش کم نشد عالم و دانا شد و آدم نشد! علم چِبوَد؟ فهم راه نیک و بد عقل چِبوَد؟ اختیار نفس خود چون نداری نفس خود در اختیار ز امتیاز نیک و بد، او را چه کار؟ کِی کند دانستن سِر کنگبین دفع صفرا،رای نگار نازنین؟! گر شناسی خوب، حلوایِ شِکر کِی شود کام تو شیرین، ای پسر؟! در کتاب کیمیای محبت که در مورد احوالات و زندگی نامه شیخ رجبعلی خیاط هست، اینطور اومده که: «جناب شیخ خیاط، در مورد مولوی حرف داشت و می فرمود: «او در برزخ گرفتار است.» یکی از شاگردان شیخ از او نقل می کند که فرمود: خواستم کتاب مثنوی را بخوانم، در عالم معنا شخصی را در جلو و دیگری را در پشت سر خود دیدم که یکی به دیگری می گفت: «نگذارید بخوابد» باشنیدن این سخن پیش خود فکر کردم که چرا هنگام قرائت قرآن نمی گویند: نگذارید بخوابد؟! شبیه این مکاشفه برای حضرت آیت الله بروجردی (ره) اتفاق افتاده است. حضرت آیت الله صافی گلپایگانی، یکی از مراجع تقلید معاصر، در دیداری که در بهمن ماه سال ۱۳۷۷ هجری شمسی از مرکز تحقیقات موسسه ی فرهنگی دارالحدیث در قم داشتند، فرمودند: از آیت الله بروجردی شنیدم که فرمودند: «در ایامی که در بروجرد بودم، گاه الهاماتی از غیب داشتم، یک وقت مشغول مطالعه ی کتاب مثنوی (مولوی) بودم که ناگاه صدایی شنیدم که: این شخص راه را گم کرده است، به محض شنیدن این سخن، کتاب را بستم و زمین گذاشتم و پس از آن دیگر مطالعه نکردم، همان وقت کتاب«عدّه الداعی» کنارم بود مشغول مطالعه ی آن شدم.» (این مکاشفه را حضرت آیت الله حاج آقا موسی شبیری زنجانی نیز از قول افراد بسیاری از آیت الله بروجردی، برای نگارنده نقل کرده اند.) نگارنده از آیت الله صافی پرسید: بعضی از ایشان نقل کرده اند که فرموده: «پس از شنیدن آن صدا، برای اطمینان خاطر از این که الهام غیبی است، از خانه بیرون آمدم و به کوچه نگاه کردم هیچ کس در کوچه نبود.» حال برای من جای تعجبه که چطور با وجود اینکه چندین شخصیت برجسته بواسطه مکاشفه، این چنین بر مولانا خرده گیری می کنند، شما اصرار دارید که از مولانا دفاع کنید. آقای طاهرزاده! از شما که اهل علم و مطالعه هستید، بعیده! به نظر من، اینکه شما از اشعار مولوی در آثارتون استفاده کنید، هیچ اشکالی نداره، ولی اینکه از شخصیت عرفانی ایشون دفاع می کنید، واقعا تعجب کردم. با توجه به نظرات رجبعلی خیاط، آیت الله بروجردی و ملا احمد نراقی، آیا باز هم جای دفاع از مولانا باقی می ماند؟ اگر پاسختون مثبته، خواهشا بیان کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن‌چه فرموده‌اید هستم. ولی امثال آیت اللّه قاضی را در شناخت عرفان و عرفا صاحب‌نظر می‌دانم. موفق باشید

23247
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: پرسشگر سوال 23111 هستم که سوالاتم مربوط به عدل الهی و فلسفه‌ی خلقت بود. متاسفانه قانع نشدم. مباحثی که راجع به امکان ذاتی مطرح کردید، اصلا قانع کننده نیست. خصوصا که یک آیه از قرآن با این امکان و طلب ذاتی در تضاد است. در جواب سوال یکی از کاربران فرموده بودید که شأن خداوند اجل از این است که قبل از جنایت، قصاص بکند؛ یعنی کسی را که علم دارد اهل جهنم است، قبل از به فعلیت رسیدنش، او را خلق نکند. ولی این با آیه‌ از قرآن تطابق ندارد که حضرت خضر پس از کشتن آن نوجوان، در جواب اعتراض حضرت موسی به او گفت: «و اما الغلام فکان ابواه مومنین فخشینا ان یرهقهما طغیانا و کفرا.» من کاری به این بحث ندارم که حضرت حضر مأمور به باطن است یا ظاهر، ولی ایشان به هر حال مأمور الهی بود و دلیل کارش را هم اینگونه بیان می‌کند که او اگر زنده بماند، پدر و مادرش را به طغیان و کفر می کشاند. مسلما آن نوجوان الآن در بهشت است‌‌. ولی آیا تمام کسانی که عاقبت به شر شدند و اهل آتش، نمی توانند به این آیه استدلال کنند که خدایا تو که می دانستی ما اهل آتش می شویم پس چرا ما را خلق کردی و اگر هم خلق کردی پس چرا مثل همان نوجوان، ما را قبل از تکلیف از این دنیا نبردی؟ این آیه را دیگر چطور با بحث طلب و امکان ذاتی جمع می کنید؟ استاد! من نه فیلسوفم نه عارفم و نه متکلم؛ بلکه یکی از همین جوانان گناه آلود دوره‌ی آخرالزمان هستم که حالم از خلقت و آفرینش و این بدبختی‌ها و فلاکت‌ها به هم می خورد. ظاهراً خلقت به نام انسان است و به کام خدا! ما باید بدبختی و فلاکت و رنج بکشیم تا جناب خدا اسمائشان به ظهور برسد! آن وقت جالبش هم اینجاست که باید صبر و استقامت هم داشته باشیم و راضی هم باشیم به رضای خدا و دم نزنیم! چه حکمتی در خلقت این کمیت شگفت آور از انسانها وجود دارد با اینکه اکثر آنها - از جمله خودم - مانند حیوانات زندگی می‌کنند و اصلا نمی‌دانند برای چه آفریده شده‌اند؟ و در آخر هم اکثرشان باید به جهنم بروند تا جایی که خود قرآن می گوید: «یوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول هل من مزید؟!» استاد عزیز! ما که اهل مناجات و نماز شب و راز و نیاز با خدا نیستیم ولی اگه شما هستی حتما و حتما یه سوالی رو از طرف من از خدا بپرس: «خدایا راستی اگه خودت جای ما بودی با این همه غرائز و هوا و هوس های رنگارنگ، بهشتی می‌شدی یا جهنمی؟» حتما این سوال رو‌ در خلوتتون از خدا بپرسید و اگه جوابی شنیدید بهم بگید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بد نیست ابتدا به این نکته فکر کنید که بالاخره مائیم و چنین حضوری در این عالَم و ابدیتی که در پیش رو داریم و باید تلاش کنیم آن را برای خود آباد نماییم، آن‌هم در نظامی و عالَمی که خداوند درمقابل ما قرار داده و ما را در آن خلق کرده. انسانِ عاقل در چنین شرایطی چگونه عمل می‌کند تا ابدیت خود را آباد نگه دارد؟ در رابطه با این نگاه است که شاعر می‌گوید: «در کف شیر نرِ خونخواره‌ای / غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای» وگرنه، نه خدا شیرِ خونخواره است و نه ما راههایی در این‌دنیا به سوی سعادت نداریم. البته از طرف دیگر خداوند به ما خواهد گفت اگر من جای شما بودم، نوعی خود را به عنوان انسان تعریف می‌کردم که علی «علیه‌السلام» در نامه به فرزندشان، انسان را تعریف کردند و در آن نحوه تعریف، بسیاری از این اعتراضات فرو می‌نشست. ۲. در روایت داریم آن فردی که حضرت خضر «علیه‌السلام» مأمور به قتل‌رساندن او بودند، شخصی بود که موجب آزار بسیاری می‌شد و در روایت، نحوه‌ی آزارهای او را نیز آورده‌اند. موفق باشید

23001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: با توجه به حضور همه جانبه‌ی حق در صحنه‌ی زندگی انسان‌ها توسط راهی که ذیل حضرت امام و مسیر انقلاب باز شد و توحید معنای کامل‌تری از آن به صحنه آمد که حضرت آقا می فرمایند: «توحید به آن حاد معنای توحید عبارت از این است که در جامعه حاکمیت خدا باشد.» پس می توان گفت آن توحیدی که امثال عرفای حوزه نجف مثل آیت الله قاضی یا سیدهاشم حداد به آن دست یافته بودند و در آن عالم زندگی می کردند تام‌ترین و حادترین وجوه توحید نبوده؟ «البته با تمام عظمتی که برای سلوک بزرگ آنان قائلیم و بحق هم هست.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید می‌توان این‌طور فکر کرد که آن بزرگان هم در راستای ایجاد جامعه‌ی توحیدی تلاش می‌کردند و فعالیت آن‌ها مقدمه‌ی شکل‌گرفتنِ انقلاب اسلامی شد. موفق باشید

22926

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده در زمینه ی کار تشکیلاتی سوالهایی از جنابتان دارم: ۱. بارها شده که نیروها از کار فصلی و پروژه ای زیاد که از پسشان هم برآمدند تشکیلات را به دلیل عمل زدگی و خستگی رها کردند؛ چگونه گرفتار این مشکل نشویم و اگر شدیم چگونه به تشکیلات برگردیم؟ ۲. جلسات درون تشکیلاتی زیادی گرفته می شود اما نتیجه ای جز جمع شدن واحدها ندارد؛ می خواستم بدانم چه کار کنیم که جلسات پربارتر شود و اعضا با شور و شوق در جلسات حاضر شوند؟ ۳. چه کار کنیم که اعضا دغدغه مند شوند و از حالت خمودگی و بی حالی برون بیایند؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر محور کار اعضای تشکیلات تلاش برای هر چه بیشتر فهمیدن رهنمودهای رهبری باشد، جواب هر سه قسمت سوالاتتان داده خواهد شد. موفق باشید

22866
متن پرسش
به اسمه تعالی سلام علیکم: دختر مجردی که تو خانواده ای زندگی میکنه که خانواده با او همراه و همفکر نیستن باید چیکار کنه؟ رزقمون اگه یه جاهایی حرام نباشه شبهه ناک است. من چیکار میتونم بکنم؟ واقعا نگران سلوکم هستم احساس می کنم هرچه تلاش می کنم و فضای بندگی فردیم رو سعی می کنم حفظ کنم اما خیلی نتیجه بخش نیست. از طرفی وقتی این چیزها رو می بینم عصبی میشم چون کاری ازم بر نمیاد. آیا واقعا این رزقی که به بنده می رسد مانعی برای سلوک و بندگی است و می تواند سرعت حرکتم رو کند کند؟ ما که امسال هم باید حسرت اربعین رو بخوریم مثل هرسال شما که میرید التماس دعا استاد واقعا فکر میکنم تحبس الدعا شدم نمیگم هیچ گناهی نمیکنم ولی سعیم بر عدم انجام گناه است،ذکر استغفار رو هم سعی میکنم هر روز داشته باشم پس چرا دعاهایم با استجابت نمیرسد گاهی این قدر از تحمل فشارهای پیرامونم اذیت میشم که احساس میکنم دیگه دارم میبرم اگه تحمل این سختیا طبیعی بندگی و مسیر تقرب تسلیمم در برابر ربوبیتش نگرانی و ترسم از اینه که هرچه بر سر ما می آید از نافرمانی ما باشد لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا بسیار زیاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی شما مسئول رزق خود نیستید و بر ولیِّ شما واجب است که رزق شما را تأمین کند؛ نباید حساسیت به خرج دهید و یا تجسس کنید. از طرفی بسیاری امور را با خوش‌رویی و نرم‌خویی با خلقِ خدا می‌توانید جلو ببرید. ما هرچه ضربه می‌خوریم از لیّن‌نبودن است چیزی که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» منوّر به آن بودند و اکثر امت آن حضرت از آن محروم‌اند. به گفته‌ی مولوی:

من ندیدم در جهانِ جستجو / هیچ اهلیت به‌جز خُلقِ نکو

ما را چه شده است که قلب‌های ما نسبت به هم نرم نیست؟!! موفق باشید

22687
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: گویند که بیابان هم باشی حسین یادت می کند مانند بیابان کربلا. گویند که هیچ عزایی در شعبان نیست و هیچ تولدی در محرم یعنی که ریشه تمام شادی ها و غمها در حسین است. اما ای کسی که این دردنامه را می خوانی همراهت کربلا هم راهی شدم اما دریغ از تغییر کردن سیر عقیده را از با بسم الله تا تا تمت در سیرتان خواندم نهج البلاغه را هم خواندم المیزان را هم اما نشد که بشود از درونم بندگی نابی تراوش کند کجای کار می لنگد انگار رازی از بندگی نکردنمان وجود دارد که شما از گفتنش حیا می کنید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روزگار، روزگارِ سیطره‌ی نیهیلیسم است. باید مسئله‌ی زمانه را شناخت و در راستای عبور از آن به خدا رجوع کرد. آری! مهم آن است که ما از خدا چه می‌خواهیم. وقتی متوجه‌ی این مسئله شدیم که اسلام در مظهریت انقلاب اسلامی بنا دارد ما را از ظلمات زمانه رجوع بدهد، نحوه‌ی رجوع ما به حضرت شیدالشهداء«علیه‌السلام» ظهور می‌کند و راه ما به سوی آن حضرت گشوده می‌گردد. موفق باشید

22461
متن پرسش
سلام علیکم استاد: سیر مطالعاتی کتب استاد مطهری را با چه کتب دیگری می توان تکمیل کرد؟ و برای سیر مطالعاتی که در سایت هست آیا کتب اولیه مثل از برهان تا عرفان برای افراد ۱۵ و ۱۶ ساله کمی مشکل نیست یا مثلا مباحث اخلاقی شما اول مطالعه بشه و بعد سراغ آنها برویم؟ آیا اگر کتب مقام معظم رهبری که تعداد زیادی از آنها در مباحث مختلف سیاسی، اخلاقی، سیره معصومین که از انتشارات انقلاب اسلامی زیر دفتر حفظ آثار ایشان است به عنوان سیر مطالعاتی مطالعه کنیم خوب است؟ بعد از مطالعه اینها در زمینه تاریخ آثار دکتر ولایتی چطور است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای افراد 15 و 16 ساله بحث «برهان صدیقین» ابداً مفید نیست. بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» می‌توانید به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» رجوع دهید. البته به شرطی که فصل فصل برای آن‌ها شرح داده شود. البته سخنان مقام معظم رهبری برای تعالیِ بینش سیاسی آن‌ها بسیار لازم است. موفق باشید

21345
متن پرسش
با سلام ادب و احترام: برادر بنده نمازخوان بود مدتی هم شروع به قرائت قرآن کرده بود اما بعد مدتی هر دو رو کنار گذاشت به خاطر رفتار بد بعضی مومنین و نیز آیاتی در قرآن که به نظرش نعوذبلله بی معنی و شاید ظالمانه می اومد یکیش آیه ۳ سوره نسا که به مردان اجازه اختیار ۴ زن را می دهد. لطف کنید ضمن توضیح مختصر این آیه بفرمایید چطور میشه به ایشون و افراد مشابه کمک کرد؟ اجر شما با فاطمه زهرا سلام الله علیه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که آیه‌ی مذکور در شرایطی نازل شده که به جهت جنگ و جهاد، تعداد زیادی همسران‌شان را از دست داده‌اند و قرآن برای رعایت یتیمان آن‌ها متذکر آن امر می‌شود و اتفاقاً در همان‌جا هم تأکید می‌کند در شرایطی می‌توانید بیش از یک همسر داشته باشید که عدالت را رعایت کنید و به آن‌ها رخصت چنین کاری را می‌دهد. بنده تا حدّی نسبتاً مفصل در تفسیر سوره‌ی نساء، مطالبی در این امر عرض کرده‌ام. می‌ماند که ما اگر بندگی خدا را دوست داریم و یاد خدا موجب آرامش قلب می‌شود، چرا از بندگیِ او فاصله بگیریم؟ در حالی‌که بهترین ذکر، نماز است و فرمود: «اقم الصلواة لذکری». موفق باشید

20785

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: با توجه به نکته ی مهمی که فرمودید: هر دینی به اندازه توحیدی که دارد حق است. 1. جایگاه اخروی چنین جمله ای را بیان می کنید؟ یعنی می شود چنین برداشت کرد که کسی همه ادیانی که در آن توحید می باشد اگر با شناخت هر انسانی به آن عمل کند آن شخص به بهشت می رود و تنها منحصر به اسلام و تشیع نیست؟ 2. چنین جمله ی شما در بحث اجتماع دنیوی چه طور؟ یعنی آیا نسبت به آنها و حقوق آنها باید احترام گذاشت و آنها را به رسمیت قبول کرد؟ و با آنها ارتباط داشت؟ 3. آیا چنین بحثی که بیان می کنید در فقه و حقوق ما یکی می باشد؟ و نظر مراجع نیز چنین هست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! در روایت داریم: « آتش داخل در محل ايمان و معرفت نمى‏ شود. «النّار لا تأكل محلّ‏ الايمان‏» و حال كافران و مشركين مقيم آتش چنين است كه «لا يذوقون فيها بردا و لا شرابا الّا حميما و غسّاقا» (در جهنم آنها نه خنكى بچشند و نه نوشيدنى، مگر آبى جوشان و چرك. 2- چرا نه؟ 3- در این‌که اهل ذمّه صاحب حقوق هستند، در فقه بحث شده و در مورد نجس یا پاک‌بودن اهل کتاب فتاوی مختلف است. موفق باشید

20565
متن پرسش
استاد گرامی سلام: با توجه به جواب جنابعالی به سوال بنده به شماره ۲۰۵۵۸ که البته جوابتان یقینی و قانع کننده نبود، سوال بنده این است که چرا باید بپذیریم که خداوند در حین خواب اطلاعات و خاطرات ما و نفس ما را تغییر نمی دهد که صبح که بیدار می شویم کس دیگری با خاطرات و اطلاعات دیگری باشیم، خداوند که قدرتش را دارد و با کن فیکون توانش را دارد و این کار نشدنی نیست، با کدام صفت خداوند این امر به اصطلاح شدنی منافات دارد که نشدنی می شود و محال؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! به این امر بدیهی که هرکس احساس می‌کند، باید شک کرد؟! در حالی‌که به قول دکارت، خدایِ مهربان خدایی است که می‌خواهد ما حقیقت را بدانیم. مگر خدای عالم فریب‌کار است؟ معلوم است که او اصدق است و جز حق و راستی در او نیست. موفق باشید

20492
متن پرسش
سلام استاد: یه مطلب کوتاه از آقای میلانی می فرستم به نظرم خیلی حرف سنگینیه من درست و غلطش رو نمی فهمم شما نظرتون رو بفرمایید. کاظم رمضانی: ️«فلاسفه کتابهای دینی را تحریف کردند» شیخ حسن میلانی در گفتگو با خبرگزاری کتاب و در نقد فلاسفه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می‌کنم! مگر امروز، روزِ این حرف‌هاست؟! حقیقتاً اگر کسی مثل حضرت امام در اندیشه‌ی فلاسفه تعمق کرده باشند حرفش آن خواهد بود که فلاسفه مبینِ سخنان انبیاء هستند. حضرت امام «رضوان‏ الله عليه» در شرح حديث دوازدهم در كتاب چهل حديث مى ‏فرمايند: نظر در ذات براى اثبات وجود توحيد و تنزيه و تقديس آن، غايت ارسال انبياء و آمال عرفا بوده و قرآن كريم و احاديث شريفه مشحون از علم به ذات و كمالات اسماء الهى است و هيچ كتابى از كتب حكما و متكلمين بيشتر از كتاب كريم الهى و كتب معتبره‏ ى اخبار مثل «اصول كافى» و «توحيد صدوق» غور در اثبات ذات و اسماء و صفات ننموده. ليكن مصيبت در آن است كه در قرون اخير بعضى جاهلان در لباس اهل علم پيدا شده كه نديده و نسنجيده و از كتاب و سنت عارى و برى بوده، مجردِ جهلِ خود را دليل بطلان علم به مبدأ و معاد دانسته، براى رواج بازار خود، نظر در معارف را كه غايتِ مقصد انبياء و اولياء (عليهم السلام) است و سر تا پاى كتاب خدا و اخبار اهل بيت (عليهم السلام) مشحون از آن است را حرام شمرده و هر ناسزايى و تهمتى را از اهل آن دريغ ندانسته و قلوب بندگان خدا را از علم به مبدأ و معاد منصرف كرده و اسباب تفرقه‏ ى كلمه و شتات جمعيت مسلمين گرديده و از او اگر سؤال شود كه اين‏ همه تكفير و تفسيق براى چيست؟ متشبث شود بر حديث‏ «لا تَتَفَكَّرُوا فِي ذاتِ الله». اين بيچاره‏ ى جاهل از دو جهت در اشتباه و جهالت است: يكى آن‏كه گمان كرده حكماء تفكر در ذات مى‏ كنند، با آن‏كه تفكر در ذات را و اكْتِناهِ آن را ممتنع مى ‏دانند و اين خود يكى از مسائل مبرهنه‏ ى آن علم است. و ديگر آن‏كه معنى حديث را ندانسته گمان كرده مطلقاً راجع به ذات مقدس نبايد اسمى برده شود.[1] موفق باشید


[1] ( 1)- ر. ك: شرح چهل حديث، امام خمينى« رضوان ‏الله تعالى ‏عليه»، حديث شماره ‏ى 12، باب تفكر. صص 192- 193

19901

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و تحیت خدمت استاد عزیزم: دو سئوال از محضر منور دارم: 1. استاد می توانیم بگوییم که «غیرت» مرد نسبت به ناموس خود یک مقوله ی «طبیعی» و «فطری» است فارق از «دین»! بدین معنا که اگر یک انسانی که دین هم نداشته باشد، اما «طبیعت» وی تحت عوامل درونی و برونی دستخوش تغییرات قرار نگرفته باشد، باید نسبت به ناموس اش از خود غیرت نشان دهد؟ 2. اگر جوابتان مثبت هست، بفرمایید چه عوامل درونی و بیرونی سبب گشته که برخی از مردان نسبت به ناموس خود غیرت نداشته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی جهت فطری انسان‌ها به خاطر حبّ دنیا و مشغولیت بیش از حدّ به دنیا، به حاشیه رفت دیگر ایده‌ها و پیام‌های فطرت کارساز نخواهد بود. موفق باشید

19834
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: استاد جان! در مورد «تفکر» بشر که در جای جای آثار گرانسنگ تان متذکر شدید، سئوالاتی دارم: 1. شما در تعریف تفکر در کتابچه «رمضان دریچه روءیت» فرمودید: تفکر دینی یعنی توجه و حضور قلبی نسبت به حقایق عالم و نسبت به اوامر و نواهی الهی، خواستم بدونم این تعریف کامل و جامع هست یا خیر؟ 2. چرا آنقدر به بازگشت تفکر به جامعه تأکید دارید؟ 3. فرق تفکر، ذهن، عقل در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر به همان معنایی که عرض شد همانی است که دین از ما انتظار دارد و بسیار کارساز است و این تفکر است که انسان را از انواع گناهان نجات می‌دهد زیرا وقتی او مرتکب گناهی شد متوجه‌ی تیره‌شدن رابطه‌ی قلبش نسبت به حقایق می‌شود 3- ذهن، محلِ صُوَر محسوسه می‌باشد و عقل، قدرتِ جمع‌بندی‌کردنِ محفوظات است و کاری به تفکر ندارد. موفق باشید

19599
متن پرسش
استاد عزیزم، سلام علیکم: جنابعالی در اعتکاف رمضان سال گذشته بحثی را مطرح کردید درباره صرف الوجود که به طرز عجيبي قلب و جان ما را اسیر خودش کرد و از آن زمان بارها کل این بحث را مرور کرده ام و هر بار که جرعه ای از این اقیانوس راز آلود می نوشم تشنه تر و تشنه تر می شوم و حسرت می خورم که چرا چنین موضوع بی انتهایی فقط در 6 جلسه ارائه شده است. خودتان در جای جای بحث به مجمل بودن آن و نیاز برای شرح بیشتر اشاره می کنید و انتظار این بود که دوره های بسیار مبسوط تری را به بحث درباره وجود اختصاص دهید اما این انتظار به هر دلیل برآورده نشد و جان ما مدام در حسرت جرعه ای بیشتر می سوزد. مخلص کلام اینکه برای ما بیشتر بگویید، خیلی بیشتر. اگر این بحث صرف بیان دانش و اطلاعات بود اصرار نمی کردم چنانکه اطلاعات از همه جا می ریزد اما این چند جلسه برای بنده حکم نماز را دارد که هر بار تکرار می کنم در ذکر تازه ای فرو می روم و در حین بحث حضور دیگری را تجربه می کنم. استاد عزیزم، برای ما از وجود بیشتر بگویید بگذارید بیش از پیش پرنده جان ما در افقهای تازه ای که در سخنان شما گشوده می شود پرواز کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد اگر بر روی کتاب «معرفتِ نفس و حشر» تأمل کنید جواب طلب و عطش خود را بیابید. در ضمن از شرح تفسیر سوره‌ی حمد حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» غفلت ننمایید. همان‌طور که متوجه شده‌اید نظر به «وجود» از طریق «دل»، غوغا می‌کنند. موفق باشید  

18982

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. طلاب در ماه رجب روزه بگیرند بهتر است یا تمام توانشان را بر دروسشان بگذارند یا چیزی میان این دو؟ 2. نظر حضرتعالی در مورد قانون جذب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تا آن‌جایی که به دروس‌شان لطمه‌ای نزند، خوب است که از برکات ماه رجب که از جمله‌ی آن‌ها روزه است استفاده شود 2- نمی‌دانم. موفق باشید

18781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده تصمیم گرفتم که با تفکرات فلسفی هایدگر، کانت، هگل آشنا بشم ولی نمیدونم کدوم یک از کتابهاشون رو و با چه ترتیبی مطالعه کنم؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه چند کتابی که از هایدگر ترجمه شده به راحتی قابل درک نیست. پیشنهاد بنده آن است که با کتاب‌های دکتر داوری شروع کنید و مباحث شرح کتاب «خِرد سیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» از دکتر داوری را که بر روی سایت هست دنبال کنید. کتاب «حقیقت انسان» که بررسی نظرات محی‌الدین با هایدگر است به تألیف آقای دکتر مصلح نکات قابل توجهی را با شما در میان می‌گذارد. موفق باشید

18169
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چرا در آیه «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلي‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون» خدا فرموده به زودی؟ در حالی که اعمال ما قبل از انجام و در حین انجام آن تحت شهود خدا و رسول و اهل بیت هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم فعلی حضرت حق غیر از علم ذاتی او است. در این آیه و امثال این آیه نظر به علم فعلی حضرت حق دارد بدین معنا که به زودی آن اعمال را خدا ظاهر می‌کند و شما متوجه‌ی دانایی او به این اعمال می‌شوید. موفق باشید

18064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یک موضوعی که من و اکثر دوستان به آن دچاریم مسئله شغل و در آمد است. همه ما تحصیلات دانشگاهی را سپری کردیم ولی شغل و درآمد خوبی نداریم به کتابهای روانشناسی ثروت آفرینی مراجعه کردیم ولی اتفاقی نیفتاد تا اینکه به یاد شعری افتادم، سالها دل طلب جام جم از ما می کرد و... و به این مسئله نگاه دینی انداختم که دین ما راه درست و مستقیم را به ما نشان می دهد چرا بخواهم از جایی گدایی کنم که مبنای دینی هم ندارد از شما تقاضامندم چه کنم که رزق و روزی افزایش پیدا کند واقعا خسته ام از این دوران، نیازمند تغییری در زندگی هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «جایگاه رزق در هستی» در این رابطه با شما حرف‌هایی دارد. با حوصله تا آخر آن را مطالعه فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر شما باد: حضرت استاد مشرف اند که فضای مجازی روابط میان نامحرمان را بی مرز کرده. در این فضا تعامل با نامحرمان چگونه باید باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرقی می‌کند؟ در هر صورت ارتباط با نامحرم موجب کدورت قلب و محجوب‌شدن نسبت به حضرت حق می‌گردد و انسان با دست خالی به قیامت می‌رود و گرفتار عذاب‌های خاص قیامت می‌شود. موفق باشید

16166
متن پرسش
سلام: آیا سرنوشت ما از قبل تعیین شده است؟ آیا آنچه مصلحت و مقدر ماست برایمان از قبل تعیین شده است؟ یعنی چه بخواهیم و چه نخواهیم همان می شود که باید بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که از آیات و روایات برمی‌آید، مصلحت ما از قبل تعیین شده. ولی اگر به آن‌چه که به راحتی برایمان پیش می‌آید راضی نباشیم و آن‌چه خداوند برایمان انتخاب کرده است را نخواهیم، سرگردان می‌شویم. مثل فردی که خداوند در فلان روستا خلقتش را رقم زد و زندگی او را در آن روستا به بهترین شکل فراهم نمود ولی هوس حضور در شهرهای بزرگ، او را سرگردان اجاره‌نشینی و چندشیفت‌کارکردن کرد. البته این یک مثال است. موفق باشید

14992
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر و والامقام لطفا بفرمایید آیا فیلسوفان غربی مورد توجه سیاستمداران غربی قرار می گیرند؟ آیا در تدوین قوانین غرب از این فیلسوفان کمک گرفته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برعکس جهانِ شرق که با دین می‌تواند شکل بگیرد، غرب با فلسفه شکل گرفت حتی دین خود را به کمک امثال ارسطو معنا کرد و از آن جهت که بالاخره فلسفه مانعِ اهداف نفس امّاره نمی‌تواند باشد، کارِ غرب به انتها نمی‌رسد. موفق باشید  

14870
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد گرامی: 1. چرا شخصی مثل محمد نوری زاده که در گذشته ظاهرا حامی نظام و رهبری بوده در زمان حال متاسفانه ضد نظام و رهبری شده؟ 2. آیا این شخص همانند سروش از همان ابتدا نسبت به اصول انقلاب و اسلام شکاک بوده و حقیقتا اعتقاد نداشته و اگر هم از نظام و رهبری حمایت می کرده نوعی تظاهر و ریا بوده که اکنون این جهل و ریا باعث شده به این وادی گمراهی افتاده و خود خبر نداشته باشد؟ 3. علت اصلی و نفسانی این تغییر و سقوط چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریشه‌ی این تغییرات را باید در نوع رفتاری که این افراد در زندگی خود دارند و بر آن اساس به انقلاب اسلامی رجوع کرده‌اند، پیدا کرد. انقلاب اسلامی بر محور ایمان و عمل صالح شکل گرفته و جلو می‌رود. لذا هرکس با هر انگیزه‌ی دیگری به انقلاب اسلامی رجوع کند بعد از مدتی امکان ادامه‌ی آن برایش نیست. موفق باشید   

14580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليکم: آيا همانطور که روح زمان ندارد، خلقت روح هم زمان ندارد؟ به طور کلي آيا همانطور که حادث مي تواند زمان دار يا بي زمان باشد، خود حدوث هم مي تواند فرازماني باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «زمان» در نسبت به عالم ماده مطرح می‌شود و خارج از عالم ماده، زمان نیست. لذا مجردات، حدوثِ ذاتی دارند و نه حدوثِ زمانی. نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 3126 جلب می‌نمایم. موفق باشید

نمایش چاپی