بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام لطفا به سه سوال زیر پاسخ دهید می توانیم بگوییم نفس ظهور روح است وجسم و تن ظهور نفس؟ .من یک جایی شنیدم که انسان 3 بخشی است 1.روح 2. نفس(یا جان) 3.جسم در مورد روح که اطلاعاتی به ما داده نشده بنا به فرموده قران. نفس یا جان مراتبی دارند از جمله نفس اماره، مزینه، مسوله، لوامه،مطمئنه و... ایا این تحلیل درست است؟ ومنظور شما از مفاهیم نفس و من در کتاب هایتان همین نفس است یا منظورتان روح آدمی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: منظور فلاسفه از نفس ناطقه همان روح است که ما در مکالماتمان به‌کار می‌بریم ولی در مباحث اخلاقی نفس را به امّاره یا مطمئنه و لوّامه و غیره تقسیم می‌کنند که مربوط به علم اخلاق است و همه‌ی آن ها از حالات نفس ناطقه است. ولی در روایات نیز نفس ناطقه را بر اساس مراتبی که دارد تقسیم می‌کنند که باید هرکدام روایات را جداگانه بررسی کرد و نمی‌توان یک قاعده‌ی کلی برای آن در نظر گرفت. موفق باشید
1481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام دانشجوی پزشکی هستم موضوع پایان نامه ام:بررسی تطبیفی مراحل تکون جنین در نسبت با انسان شناسی قرآنی است در همین ارتباط پرسشی برایم بی جواب است:چگونه ثابت کنم منظور از که در فرآن امیرالمومنین است؟در کتب تفسیر چیزی پیدا نکردم التماس دعا متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: روایتی که اهل سنت نیز آن روایت را از رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نقل کرده‌اند می‌تواند شما را راهنمایی کند که رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرموده‌اند: « عَلِیٌ‏ مَعَ‏ الْقُرْآنِ‏ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی لَنْ یَفْتَرِقَا ‏» علی با قرآن و قرآن با علی است و این دو از هم جدا نمی‌شوند. موفق باشید
1128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد من سوالی در مبحث تقلید ازتون دارم اینکه الان که نوزده سالمه میبینم که بدون هیچ تحقیقی مرجع تقلیدم را از سن نه سالگی انتخاب کردم الان باید چه کار کنم مرجعم را از اول با تحقیقات انتخاب کنم یا همین را ادامه بدم؟لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی در هرحال باید بازخوانی کنید اگر مرجع تقلیدی که فعلاً از آن تقلید می‌کنید عالِم به احکام الهی و آگاه به مسائل روز است تقلید از او را ادامه دهید وگرنه باید تجدید نظر کنید و به اَعْلم رجوع فرمایید. موفق باشید
860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و خسته نباشید. استاد گرامی امام حسین علیه السلام تشنه شهید شدند و یا در آخرین لحظات عمر شریفشان توانستند به شریعه راه یابند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: حضرت عطش را پذیرفته بودند و دوست داشتند با همین حالت به ملاقات خدا بروند، این دشمن کافر بود که فکر می‌کرد دارد حضرت سید شهداء«علیه‌السلام» را به زحمت می‌اندازد. ولی اولیاء الهی را از این نوع سختی‌ها چه باک و لذا در رسیدن به قله‌ی عطش مسابقه می‌گذاشتند و وقتی حضرت علی اکبر«علیه‌السلام» حکایت عطش خود را به اطلاع امام رساند، امام با قرار دادن زبان علی در دهان خود به او نشان دادند از او تشنه‌ترند و قلّه‌ی عطش‌مندبودن را به حضرت علی اکبر نشان دادند تا او برای هرچه بیشتر به عطش نهایی ‌رسیدن جنگ با دشمن را ادامه دهد و جایگزین آن عطش، سیراب‌شدن از آب جاری از چشمه‌ی نبوت شود. حسین«علیه‌السلام» را چه به دنبال آب ‌بودن؟! موفق باشید
22461
متن پرسش
سلام علیکم استاد: سیر مطالعاتی کتب استاد مطهری را با چه کتب دیگری می توان تکمیل کرد؟ و برای سیر مطالعاتی که در سایت هست آیا کتب اولیه مثل از برهان تا عرفان برای افراد ۱۵ و ۱۶ ساله کمی مشکل نیست یا مثلا مباحث اخلاقی شما اول مطالعه بشه و بعد سراغ آنها برویم؟ آیا اگر کتب مقام معظم رهبری که تعداد زیادی از آنها در مباحث مختلف سیاسی، اخلاقی، سیره معصومین که از انتشارات انقلاب اسلامی زیر دفتر حفظ آثار ایشان است به عنوان سیر مطالعاتی مطالعه کنیم خوب است؟ بعد از مطالعه اینها در زمینه تاریخ آثار دکتر ولایتی چطور است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای افراد 15 و 16 ساله بحث «برهان صدیقین» ابداً مفید نیست. بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» می‌توانید به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» رجوع دهید. البته به شرطی که فصل فصل برای آن‌ها شرح داده شود. البته سخنان مقام معظم رهبری برای تعالیِ بینش سیاسی آن‌ها بسیار لازم است. موفق باشید

22195
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: در تفسیر سوره مبارکه ال عمران می فرمایید حقیقت وجود بر قلب پیامبر به نور ناطق جلوه می کند قلب حقیت را می یابد و گوش صوت را ولی انبیا گذشته مثلا تورات و انجیل را حقیقت را می یافتند ولی الفظ را خود بکار می بردند علت این امر چیست؟ با عنایت به اینکه خدا می فرماید ما این کتاب را بر تو نازل کزدیم همانطور که قبلا تورات و انجیل را نازل کردیم در واقع وقتی او به نور ناطق بر قلب حضرت موسی (ع) جلوه کند او هم باید در موطن سمع صوت بشنود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نزول وحی بر همه‌ی انبیاء و بر جان مبارک آن‌ها محقق شده، ولی برای قرآن به لسان عربی مبین ظهور کرده‌ است و این حکایت از آن دارد که کامل‌ترین وحی طوری است که باید الفاظ آن نیز از طرف پروردگار باشد زیرا بشر به نوعی از آمادگی رسیده است که تا این حدّ بالا بیاید که بتواند با خدا مرتبط شود. موفق باشید

21974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و رحمت خدا بر شما باد استاد گرامی من جواب سوال ۲۱۹۵۷ را نیافتم به ایمیل هم جواب نیامده من خیلی احتیاج به جواب این دارم لطفا کمی هم بیشتر توضیح بدید خدا از شما راضی باشد. شاید سایت مشکلی دارد که به ایمیل نمی تونه بفرسته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت به طور طبیعی برای ایمیل کاربران جواب‌های شخصی را می‌فرستد و آن‌ها نیز دریافت می‌کنند مشکل مربوط به ایمیل خودتان است. این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که جناب حافظ می‌فرماید: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» و منظور عارف شیرازی آن است که در ابتدا، شوقی موهبی به سراغ انسان می‌آید تا افق را بگشاید ولی سپس می‌رود تا ما با سیر و سلوک خود به مرور آن را کسب کنیم و از آنِ خود نماییم. لذا باید سعی شود با کسب معارف حقه و رعایت احکام شریعت الهی، خود را جهت اُنس با انوار الهی بپرورانیم. پیشنهاد بنده آن است که به شرح غزل شماره 1 حافظ که بر روی سایت هست، نظری بیندازید و از مباحث «معرفت نفس» نیز غفلت نشود. موفق باشید

21307
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: استاد به نظر شما همسر انسان را خداوند انتخاب می کند و هر چه که مقدر شد حکمتی دارد؟ اگر علاقه ای بین زوجین نباشد و یا اختلافات بسیار سختی پیش بیایید بخاطر رضای خدا و درس گرفتن از امتحان الهی باید صبر کرد و طلاق نگرفت به امید اینکه رشد معنوی حاصل شود؟ شما این تفکر که ما نباید به همسر کاری داشته باشیم و باید وظایف الهی خود را انجام دهیم و این باعث می شود همسر هم خوب بشود را قبول دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین‌طور باید باشد. به‌خصوص طبق آيه‌ی 172 سوره اعراف که مي‌فرمايد: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا» يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسل‌هايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت مي‌دهيم. فرزندان بنی‌آدم از پشت پدران و مادران‌شان گرفته شده‌اند و آن شهادت را داده‌اند. و این نشان می‌دهد که هرکس از هر پدر و مادری به دنیا نمی‌آید و باید والدین‌شان مشخص باشند و این یعنی همسر هرکس باید شخص خاصی باشد و هرکسی همسر هرکسی نمی‌شود. موفق باشید

21284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید سوالاتی که در مورد شماره بعدی نشریه خط در هفته گذشته برایتان ارسال نمودیم بدستتان رسیده است. چون هنوز جوابی نه به ایمیل و نه در قسمت پرسش و پاسخ نیافتیم. بحث در مورد دشمن اصلی حوزه و چگونگی مقابله با آن بود. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی جز همان سؤالات اولیه دریافت نکردم. مجدداً جواب آن‌ها ارسال می‌شود:

باسمه تعالی: سلام علیکم:

جواب سؤال 1- دشمن اصلی حوزه، غفلت از تبیین درست دین الهی است زیرا در صورت درست‌نشان‌دادنِ دین خدا در آن حدّ که انسان‌ها بتوانند از طریق شریعت الهی راهِ اُنس با خدا را بیابند، هر جریان منحرفی که راهِ ما را به سوی خدا می‌بندد و ما را نسبت به نور حق محروم می‌کند؛ معلوم می‌شود اعم از مارکسیسم، یا وهابی‌گری، یا فرقه‌ی احمد حسن، یا غرب و آمریکا. مشکل این‌جا است که اینان کالاهایی دارند که می‌تواند در عرض کالاهای ما خودنمایی کند وگرنه هرگز کالاهای این‌ها با حقیقتِ نورانی شریعت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آن‌گاه که درست مطرح شود، همطراز نیست.

جواب سؤال 2- آمریکا به عنوان نمود استکبار مقابل نور توحیدی است که انقلاب اسلامی در این تاریخ به ظهور آورده. توحیدی که ماوراء سکولاریته می‌خواهد بشر را متذکر این امر کند که تنها با ولایت الهی امورات دنیایی و آخرتی خود را می‌تواند سر و سامان دهد که تجسم عینی آن ولایت فقیه در مقابل ولایت شیطان است. به همان معنایی که حضرت حق می‌فرماید: «وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبيناً + يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً»(119 و 120/ نساء) هر آن‌کس ولایت شیطان را پذیرفت حقیقتاً در خسرانی بس روشن و مشخص قرار می‌گیرد. شیطان در راستای ولایت خود وعده می‌دهد و آرزوسازی می‌کند و نیست وعده‌های شیطان مگر فریب. و بدین لحاظ آمریکا شیطان بزرگ است و راه عبور از دشمنی آمریکا، نجات‌دادن انسان‌ها از وعده‌ها و آرزوهای شیطانی است.

جواب سؤال 3- دشمن از طریق جهلِ ما نسبت به حقیقت می‌تواند در حوزه‌ها نفوذ کند و حقیقت چیزی جز آن‌چه وَحی الهی بدان متذکر است، نیست. آری! آن‌چه وَحی الهی بدان متذکر است و نه آن‌که تنها وَحی الهی را بدانیم. وقتی مادر بر سر فرزندش فریاد می‌زند: صبر کن تا یادت بدهم، که به چه می‌گویند حرف‌شنوی؛ مادر می‌خواهد فرزندش را به حرف‌شنوی بکشاند، نه آن‌که حرف‌شنوی را برای فرزندش تعریف کند، بلکه می‌خواهد کاری بکند که او شنوایِ آنی شود که به ذاتش تعلق دارد، گونه‌ای فراخوانش یا «ندا»ست. و ما مدت‌هاست که معنای رجوع به حقیقت را با دروس رسمی حوزوی به حاشیه برده‌ایم و نهایتاً گمان می‌کنیم با یک درس اخلاق که عموماً آن را امری اعتباری می‌پنداریم، می‌توان مشکل عدمِ رجوع به حقیقت را جبران کرد. در حالی‌که اگر آن بحث اخلاقی مبتنی بر بنیادِ جان انسان‌ها نباشد، خود نیز علمی است بر علوم گذشته.

جواب سؤال 4- حقیقتِ دوران ما انقلاب اسلامی است. طلاب عزیز باید انقلاب اسلامی را بشناسند و بشناسانند.

تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع می‌شود به معنای پناه‌جستنِ قومی است به آن‌چه به عنوان تقدیر الهی و حوالتِ قدسی به عهده‌اش نهاده‌اند تا از زهر نیهیلیسم خود را و بشریت را رهایی بخشد و این با نشان‌دادن حقیقت ممکن است، حقیقتی که امری است تاریخی، و به عنوان امر تاریخی انسان‌ها را در گذر زمان فرا می‌گیرد و دگرگون می‌کند و بدین لحاظ حقیقت با انقلاب اسلامی آغاز می‌گردد و با انقلاب اسلامی نگهداری می‌شود تا سرآغاز آن قوم تاریخی را به همراه آورد و آن قوم از عادی‌شدن زندگی رهایی یابد.

حال سؤال این است با توجه به آن‌چه گفته شد آیا ما از حیث حضور تاریخی خود در سرآغاز هستیم؟ آیا ذات انقلاب اسلامی را به عنوان سرآغاز می‌شناسیم و به آن توجه داریم؟ یا با همان فهم قبلی به آن می‌نگریم و با آن همان معامله‌ای را می‌کنیم که با سایر اتفاقات انجام می‌دهید، زیرا عزمِ نظر به دوردست‌ها در ما مرده است.

خطر آن‌جاست که با فراموش‌کردن حضور تاریخی انقلاب اسلامی، حقیقت دوران فراموش شود و در این رابطه پوچ‌انگاری یا نیهیلیسم به سراغ طلبه می‌آید و از خود می‌پرسد مرا چه شده که با مطالعات حوزوی و عبادات شرعی احساس پوچی می‌کنم؟! موفق باشید

21082
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیزمان: جناب استاد در رابطه با سوال 21079 و نگرانی از شورشهای اخیر، شما فرمودید بصیرت مردم در حد ارزشمندی است، استاد جان کدام مردم را می گوئید ما که هر چه در کوی برزن می گردیم اکثریت ناراضی اند، بد و بیرا می گن، قصه جوانها که نگفتنی است. نمی دونی چه ذوقی می کنن و می گن آخ جون نظام آخوندی سرنگون می شه راحت و آزاد می شیم. استاد ببینید حدود 15 ملیون در انتخابات رای ندادند از مجموع آنهایی که رای دادند هم حجم عظیمی به خاطر انقلاب نبود بلکه به جهت این بود که رئیسی رای نیاره این چیزیه که ما داریم تو جامعه حس می کنیم چرا تهران حدود 45 درصد رای، این بار میره نزدیک 70 درصد؟ خیلی خیلی از کسائی که اصلا نظام رو قبول ندارن فقط به خاطر این که فکر می کردن رئیسی نیروی نظامه و تندرو و انقلابیه اومدن به روحانی رای دادند. استاد وقتی به اطراف حتی نزدیکانم نگاه می کنم تعداد زیادی رو می بینم که اصلا اهل رای دادن نبودن و فقط برای همین که رئیسی که اون رو نماینده انقلاب می دونستن نیاد خانواده رو پا صندوق بردن آنچه من در جامعه در بین کوچه و بازار می فههم اگر درست باشد 15 ملیون رای روحانی، نه به رئیسی بود، نه این که برای نظام باشه این تعداد رو اضافه کن به رای ندادها، استاد جان من خودم عاشق انقلاب و رهبرم اما 26 ساله معلمم بر اساس مشاهدات و درک من از مردم و جامعه خصوصا نسل 18 تا 25 سال اگر رفراندوم نه آری به جمهوری اسلامی برگزار بشه بیش از 50 در صد رای می دهند نه، حالا دیگه هم که با شرایط فضاحت بار موجود بعضی از کسانی که یه جورایی به روحانی در داخل نظام رای دادن از اصل رای دادن اظهار پشیمانی می کنن. استاد جان اون بصیرتی که شما می فرمائید ما تو کوچه و بازار نمی بینیم، چرا؟ آیا کجای تحلیل و درک من غلطه؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع مهم‌تر از آن است که بتوان در یک سؤال و جواب بحث کرد. به نظر بنده بیشترین بحث را می‌توانید در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. عنایت داشته باشید آن‌چه روحِ مردم را در بنیادِ ناخودآگاه آن‌ها فراگرفته و از آن جهت پای انقلاب ایستاده‌اند؛ غیر از گله و شکایتی است که از وضع موضوع به جهت انتظاری که از جمهوری اسلامی دارند؛ مطرح می‌کنند. حداقل روی این موضوع فکر کنید که 15 میلیون رأیِ جدّی در آن فضای تبلیغاتیِ منفی به آقای رئیسی نشان از آن نمی‌دهد که عزمی ماوراء فرهنگ مدرنیته در مردم موجود است و برای عبور از تمدنی به سوی تمدنی دیگر، فرایندی در پیش است. موفق باشید

20698
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: مثل اینکه سوالم را درست نپرسیدم. (سوال ۲۰۶۸۳) مطمئنا ائمه علیهم السلام از بدی ها و کارهای بدی که چه دشمنانشان و چه غیر هم انجام می دهند بیزارند. سوال بنده این است: با توجه به اینکه دشمنان اهل بیت اعمالشان پلید است و معصومین از آن اعمال بیزارند آیا رافت عامه آنها اقتضا می کند که حتی آنها را هم دوست داشته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حضرات از کارهای آن‌ها متنفرند، ولی همواره نسبت به خودشان رأفت دارند و مایل‌اند آن‌ها را از آن ظلمات نجات دهند در آن حدّ که خداوند به پیامبرش تذکر می‌دهد:  «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلي‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ أَسَفاً» گویا می‌خواهی قالب تهی کنی و خود را به هلاکت اندازی، از این‌که اینان به این قرآن ایمان نمی‌آورند. موفق باشید

20612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حضرتعالی در کتاب چه نیاز به نبی ص 74 فرمودید هرگز ممکن نیست مجتهدی عملی را حرام بداند و لکن دیگری واجب یک سوال و دو مثال نقض دارم واقعا شما آرای همه مجتهدین را فصح کردید و به این نتیجه رسیدید؟ دو مثال نقض 1. آقای بهجت بقای بر تقلید میت را اگر اعلم باشد واجب می دانند ولی آیت الله سید صادق روحانی بقای بر میت را جایز نمی دانند و در پاسخ به استفتایی جایز نیست را به معنای حرام بودن معنا می کنند رجوع کنید به سایت ایشان بخش استفتائات شرعی قسمت تقلید. 2. بحث نماز جمعه در زمان غیبت امام زمان (عج) که از قول حرمت تا واجب تعیینی در برمی گیرد نگاه کنید به سایت ویکی فقه و یا http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2691/6563/76322/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B0%D8%A7%D9%87%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بحث در آن‌جا بر روی مبانی است که اگر به مبانی آن‌ها نظر کنیم می‌بینیم این‌طور نیست که در فهم مبانی در مقابل هم باشند، هرچند ممکن است در مصداق، متفاوت تطبیق کنند که این به اصطلاح، خطای در تطبیق گفته می‌شود و از طرفی بحث در «بالجمله» است و نه در «فی‌الجمله». موفق باشید

20532
متن پرسش
سلام: استاد بنظر حضرتعالی حوزه های علمیه سکولار اند؟ لطفا دلیل بیاورید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که از طریق اسلام به نظام‌سازی و حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی فکر نشود و تنها از اسلام، عبادات فردی مدّ نظر باشد، یک نوع سکولاریسم است. زیرا سکولاریسم چیزی جز جدایی دین از دنیا نیست. موفق باشید

20049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱) برای رسیدن به یقظه چه کار باید کرد؟ ۲) به فرض به یقظه برسیم و برای ابد خود برنامه بریزیم برای اینکه طبق برنامه عمل کنیم و منظم باشیم خلافش عمل نکنیم باید چه کارکرد؟ ۳) التماس دعا. یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جلد اول کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی در این مورد کمک بکند. موفق باشید

19599
متن پرسش
استاد عزیزم، سلام علیکم: جنابعالی در اعتکاف رمضان سال گذشته بحثی را مطرح کردید درباره صرف الوجود که به طرز عجيبي قلب و جان ما را اسیر خودش کرد و از آن زمان بارها کل این بحث را مرور کرده ام و هر بار که جرعه ای از این اقیانوس راز آلود می نوشم تشنه تر و تشنه تر می شوم و حسرت می خورم که چرا چنین موضوع بی انتهایی فقط در 6 جلسه ارائه شده است. خودتان در جای جای بحث به مجمل بودن آن و نیاز برای شرح بیشتر اشاره می کنید و انتظار این بود که دوره های بسیار مبسوط تری را به بحث درباره وجود اختصاص دهید اما این انتظار به هر دلیل برآورده نشد و جان ما مدام در حسرت جرعه ای بیشتر می سوزد. مخلص کلام اینکه برای ما بیشتر بگویید، خیلی بیشتر. اگر این بحث صرف بیان دانش و اطلاعات بود اصرار نمی کردم چنانکه اطلاعات از همه جا می ریزد اما این چند جلسه برای بنده حکم نماز را دارد که هر بار تکرار می کنم در ذکر تازه ای فرو می روم و در حین بحث حضور دیگری را تجربه می کنم. استاد عزیزم، برای ما از وجود بیشتر بگویید بگذارید بیش از پیش پرنده جان ما در افقهای تازه ای که در سخنان شما گشوده می شود پرواز کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد اگر بر روی کتاب «معرفتِ نفس و حشر» تأمل کنید جواب طلب و عطش خود را بیابید. در ضمن از شرح تفسیر سوره‌ی حمد حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» غفلت ننمایید. همان‌طور که متوجه شده‌اید نظر به «وجود» از طریق «دل»، غوغا می‌کنند. موفق باشید  

18398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله النور با سلام و تقدیم احترام: 1. حقیر 21 ساله هستم و دانشجوی کارشناسی. تا بحال بعلت علاقه زیاد به حوزه علمیه لمعه و منطق و.. را خوانده ام. از طرفی مباحث استاد پناهیان و استاد میرباقری را پیگیری کرده ام. از سویی غالب آثار حضرت امام را خوانده و یا دارم و مراجعه می کنم و با بیانات مقام معظم رهبری مانوسم. و علاقه زیادی به کتب حدیثی دارم و مستقیما رجوع کرده و بهره ها می برم. حقیر در طول هفته به جهت استعدادی که خداوند مرحمت فرموده 6 یا 7 جلسه در خوابگاه ها ارائه مطلب دارم و مباحثم را ذیل نگاه امام خمینی (روحی فداه) عرض می کنم. از آنجایی که بورسیه قضایی هستم نمی توانم رسما به حوزه علمیه بروم ولی علاقه بسیاری به تلبس و تبلیغ دین و ادامه مسیر حوزه تا اجتهاد دارم. سختی زیادی را برای مطالعه معارف اسلامی در دانشگاه متحمل شده ام البته در راه خدا، یقینا اینها هیچ نیست ولی عرضم این است که حاضرم جان در گرو کار بگذارم. ولی یک مسئله ای هست و آن اینکه در متون عرفانی متعدد از علامه طهرانی، علامه طباطبایی، آیت الله سعادت پرور، علامه حسن زاده و سایر آقایان بزرگوار، لزوم رجوع به استاد کامل را دیده ام. ولی هر استاد عرفانی که آثارش را مطالعه کرده ام خلا تمدن سازی و جامعه پردازی و سلوک اجتماعی را در آن دیده ام و اکنون فقط و فقط یک شخصیت را ذیل معارف اسلامی می توانم قبول کنم و لا غیر و ایشان، حضرت امام خمینی است. اما هیچ استاد را نمی یابم که بتوانم دسترسی مطلوبی به ایشان داشته باشم و خودشان با سیر امام حرکت کنند غیر شما. سر شما نیز بحمدالله شلوغ است و وقتی برای امثال ما نیست. حال باید چه کرد؟ نه استاد در دسترس برای سلوک خود دارم و نه از بین آقایان فعلی، کسی را در حد و اندازه امام و حتی در اندازه شاگردی سلوکی اجتماعی و فردی ایشان نمی بینم. مرحمت بفرمایید بگویید که آیا همین رویه را ادامه بدهم و آن رویه این است مطالعه آثار علما و عرفا و تطبیق آن با متون امام و پیروی از امام یا باید پای درس استاد زانو بزنم و بر اساس سیر ایشان پیش بروم؟ سپاس و پوزش بابت اطاله کلام. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده می‌توان با نظر به افقی که حضرت امام و رهبر انقلاب در مقابل ما قرار داده‌اند، عبادات خود و معارف خود را جهت داد. در این رابطه که امروزه بنا به فرمایش آیت اللّه بهجت؛ «علم تو استاد توست»، عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است، شده است. موفق باشید

16182

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد بزرگوار: همیشه این سوال و ابهام برام بوده که خلقت ما برای چی بوده؟ جدا از وظایف عبودیت پیش خودم می گفتم ما اومدیم تو این دنیا که کاری رو از پیش ببریم و هر انسانی برای انجام وظیفه ای به دنیا اومده ولی هیچ وقت این وظیفه رو پیدا نمی کردم. الان به لطف چند جلسه کلاس معرفت النفس فهمیدم که اون وظیفه ما ساختن تمدن اسلامی هست و وظیفه هر انسانی اینه که یه سنگ از سر راه بزنه کنار و مسیر رو هموار کنه. تو این راه باید اعتقاداتمون محکم باشه که جایی به شک نخوریم و گمراه نشیم. ولی از اینجا به بعدشو دیگه نمیدونم که چیکار باید بکنم؟ و چگونه عمل باید بکنم؟ خواهش می کنم راهنمایی کنید که از این معلق بودن رها بشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این معرفتی را که شروع کرده‌اید با ادامه‌ی سیر مطالعاتیِ مطرح‌شده بر روی سایت، آرام‌آرام، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

16134

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: آیا می توان گفت معرفت نفس وجوه مختلفی دارد؟ از آن جهت که قوای نفس و فضایل و رذایل آن شناخته شود و سعی در جهت پاکسازی آن شود، معرفت النفس اخلاقی و اگر از بعد فلسفی که مثلا «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» ست معرفت النفس فلسفی، و اگر به جنبه ی شهودی و حضوری آن دقت شود، معرفت النفس عرفانی است؟ که البته معنای دقیق معرفت النفس، همان وجه سوم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است که می‌فرمایید و متوجه‌ی نکته‌ی دقیقی شده‌اید. موفق باشید

15966
متن پرسش
سلام علیکم: بنده به لطف خدا تصمیم دارم تفسیر المیزان رو شروع کنم. اما همسرم معتقده سراغ تفاسیر روایی برم. دلیلش هم اینه که تفسیر علامه خیلی از قسمت هاش نظر خودشون هست و ایشون هر چقدر هم خوب باشند معصوم که نیستند! (البته این نظر دوستانِ طلبه ایشون هست که القا کردن بهش). میشه لطفا توضیحی به من بدید تا ایشون هم دید مثبتی به المیزان داشته باشن و من هم بتونم توجیهشون کنم؟ ممنون از راهنمایی هاتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر مرحوم علامه در تفسیر المیزان آن است که با نظر به مجموع روایاتی که ذیل هر سوره و آیه‌ای هست؛ در آیات و سوره‌ها تدبّر کرده و عملاً توانسته‌اند جمع‌بندیِ خوبی از آیات و روایات به ما بدهند. امتیاز المیزان از این جهت است و به همین دلیل بعد از جمع‌بندی خود بحث رواییِ مربوط به آیات را می‌آورند و شما حیرت می‌کنید که چه اندازه بر روی روایات دقت داشته‌اند. موفق باشید 

14682
متن پرسش
سلام: 1. آیا وقتی ما با چشم سر به اطراف نگاه می کنیم وجود اشیاء رو نگاه می کنیم یا ماهیتشون رو؟ البته اساتید گفتن با چشم سر به ماهیات داریم نگاه می کنیم من این طور برداشت کردم که منظورشون اینه که وجود های خاص و مقید نگاه می کنیم و ماهیت یعنی وجود خاص و مقید درسته؟ طبق نظر تشکیک ذات مراتب 2. حالا ما که این اشیاء اطراف رو می بینیم تو بحث وجود ذهنی می خوان بگن که ما همین درخت رو که به شکل ساقه و برگ و ریشه و... مشاهده می کنیم اینها رو به واسطه صوری که انشاء ذهن به قیام صدوری هست مشاهده می کنیم.. درسته؟ منظورم اینه که وجود ذهنی فقط مربوط به معقولات یا متخیلات هست یا کیفیت ابصار و دیدن ما اشیاء خارجی رو هم به همین منوال توجیه میکنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بستگی به نوعِ رویکرد ما دارد که اشیاء را به عنوان ماهیات بنگریم یا مظاهر وجود در محدودیت‌های اعیان ثابته‌ی به ظهورآمده 2- بحث وجود ذهنی در مقابل اشکالی است که می‌گوید، چه نسبتی بین وجود خارجی و وجود ذهنی است که با «حمل اولیِ ذاتی» مشکل را حل می‌کند. ولی بحث ما آن است که چه نسبتی بین ما به عنوان نفس ناطقه و موجودات از آن جهت که مظاهر وجودند در میان است که عرفان نظری متکفّل جواب‌دادن به این سؤال است. موفق باشید

12768

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله با سلام مجدد خدمت استاد گرامی و تشکر به جهت پاسخگویی به سؤالات. طبق پاسخی که برای سؤال بنده (شماره 12762) ارائه فرموده اید و طبق تعریفی که حضرتعالی برای اقسام علوم (فقه اکبر (عقائد)، اوسط (اخلاق) و اصغر (احکام)) مبتنی بر روایت شریفه ارائه فرموده اید، این نتیجه به دست می آید که گزاره های نرم افزار توحیدی تمدن اسلامی (مانند نرم افزار تربیت فرزند، نرم افزار نظام اقتصادی تمدن اسلامی، نرم افزار معماری توحیدی، نرم افزار نحوه گزینش تکنولوژی در دوران گذار به تمدن اسلامی و ...) به جز گزاره هایی که در حال حاضر دارای حکم فقهی هستند (مانند حرام بودن معامله ربوی در نظام اقتصادی) در حوزه اخلاق قرار می گیرد؛ و این به معنای عدم الزام آور بودن اجرای آن (مانند فقه) در حکومت اسلامی است؛ و این معقول به نظر نمی رسد. چرا که این نرم افزارها خود زمینه ساز انجام واجبات و ترک محرماتی هستند که تاکنون از متن دین استخراج شده است. پس باید الزامی برای اجرای آن ها وجود داشته باشد. مگر اینکه مراد از اخلاق و فقه چیز دیگری باشد. این نکته را هم اضافه کنم که حضرتعالی در مباحثتان ما را به این نکته هم متوجه ساخته اید که علاوه بر تشدید حجاب ها در دوران کنونی، در صد سال پیش حکومت در دست عالمان نبود و لذا طبیعتا نیاز به استخراج نرم افزارهای تمدن اسلامی احساس نمی شد. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه هست روایت مذکور ما را در مقابل سه وظیفه قرار داده است که از یک طرف عقایدمان را از آلودگی باطل آزاد کنیم و اخلاق‌مان را از رذائل پاک نماییم و اعمال‌مان را گرفتار حرام نکنیم و در هر سه حوزه، ما مکلّف هستیم. موفق باشید

11368
متن پرسش
سلام: آیا می توان گفت وسواس فکری و عملی و یا خیالبافی و خیالاتی بودن و افکار پریشان به دلیل نقصان در هورمونهای مغزی به وجود می آید؟ چون روانپزشکی با تجویز قرص بعضی از این مشکلات را رفع می کند، آیا اسلام اینگونه درمان از طریق علم روانپزشکی را قبول دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا عرض شد بدن، علت مُعدّه است و بستری است که روح در صورت سلامت آن بستر می‌تواند به‌کار خود بپردازد وگرنه به مشکلاتی مثل همان مشکلاتی که می‌فرمایید دچار می‌شود. موفق باشید

10141
متن پرسش
ممنون از زحمتی که می کشید. اگر هر کدام از سوالات جداگانه و به ترتیب و به تفصیل پاسخ داده شوند ممنون می شوم. 1- با سلام. ممنون از اینکه فرصتی در اختیار خبرگزاری مهر قرار دادید. سوالات من درباره آسیب هایی است که ممکن است اندیشه های غرب شناسی داشته باشد. قبل از اینکه بنده آسیب هایی که مدنظر دارم را طرح کنم. مایلم بدانم جنابعالی چه آسیب هایی برای این جریان متصورید؟ آیا انحرافاتی در مباحث غرب شناسی چه به صورت بالفعل چه به صورت بالقوه مشاهده می کنید که قابل ذکر باشد؟ 2- شما در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم می گویید معرفت شناسی غرب جدید بر بنیان توهم بنا شده است و فرهنگ مدرنیته توهم زده است. ضمن اینکه کمی این مسأله را باز می فرمایید بفرمایید چطور این موهومات اینقدر می توانند سیطره پیدا کنند؟ تجدد به هر حال واقعیتی است که پیش روی ماست و از آن فراتر وضعیتی است که ما در درون آن به سر می بریم. نسبت ما با این واقعیتی که به گفته شما بر مبنای موهومات بنا شده چگونه نسبتی باید باشد؟ 3- آیا احساس نمی کنید که وزن دادن بیش از حد به تجدد القای نوعی روحیه ناامیدی و تسلیم شدن در برابر آن را در پی دارد؟ مواجهه ما با مدرنیته باید واقع بینانه باشد یا آرمان گرایانه؟ 4- مباحث غرب شناسی غالباً به محافل نخبگانی محدود شده است. آیا اساساً امکان این وجود دارد که این مباحث در دایره ای وسیع تر و برای عامه مردم طرح شود؟ به عبارت دیگر عامه مردم را چطور می توان نسبت به مفاهیمی مانند غربزدگی و مدرنیته دچار خودآگاهی کرد و آیا چنین کاری اساساً مطلوب و ممکن است؟ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید."خبرگزاری مهر"
متن پاسخ
.باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ غرب شناسی باید با رویکرد و هدفی مشخص انجام گیرد و گرنه در غرب به عنوان اجتماع انسان ها، انسان‌های خوب و بد داریم ولی اگر رویکرد ما به مبانی فکری تمدّن غربی شد، غرب شناسی ما مبنای علمی به خود می‌گیرد و از این جهت هدف ما از غرب شناسی باید مشخص باشد که با چه هدفی می‌خواهیم غرب را بشناسیم. آیا هدف ما در رابطه با آینده‌ی تمدّن غربی است و این که زمینه‌ی چه تمدّنی پس از افول تمدن غربی فراهم است؟ یا صرفا به سازمان موجود تمدن غربی نظر داریم؟ 2ـ این مسلّم است که تنها خداوند حق و عین واقعیت و هستی محض است و هر گونه رجوع اگر به سوی حضرت حق نباشد، به سوی یک نوعی از توهم رجوع دارد و این در امور فردی انسان‌ها به فراوانی محسوس است. حال اگر یک تمدّن با عقل منقطع از وَحی شکل گرفت و به تعبیر کانت بر این تأکید داشت که بشر برای زندگی خود قیّم نمی‌خواهد حتی اگر آن قیّم خدا باشد، مسلّم آن تمدّن به حق رجوع نکرده و گرفتار انواع توهمات و نیاز‌های کاذب می‌شود؛ چیزی که شما با آن روبرو هستید و علت سیطره‌ی غرب آن است که وهمیات انسان‌ها را مورد خطاب قرار داده و نیازهای نفس اماره‌ی انسان‌ها را جواب می‌دهد. 3ـ ما وظیفه داریم مبانی تفکر غربی را نقد کنیم تا طی فرایندی فرهنگ عبور از آن، در جامعه فراهم شود و این، غیر از نقد غرب در حرکات روبنایی آن است. در نقد تفکر غرب، شما به تفکری برتر می‌رسید و زندگی خود را نوع دیگری غیر از آن طور که غرب تعریف کرده‌است تعریف می‌کنید. 4ـ این یکی از مشکلاتی است که غرب برای ما ایجاد کرده و بحمدالله انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری سعی دارند مردم نسبت به غرب به خودآگاهی لازم برسند و رسالت اصحاب فکر و فرهنگ نیز در همین رابطه باید باشد. موفق باشید
9864
متن پرسش
سلام معلم مهربان: علما فرموده اند چند موضوع را مطالعه کردن یا چند کار را با هم انجام دادن باعث پراکندگی می شود، من هر روز حدود 1 ساعت زبان انگلیسی،20 دقیقه فرانسه درسهای خودم برای آزمون ارشد و 1 الی 2 ساعت مباحث حضرتعالی را می خوانم و برخی روزها خطاطی هم اضافه می شود، من همیشه این طوری کار می کرده ام و به عمق کار آسیب زده نشده البته در هر زمانی تمرکز اصلی ام روی کاری بوده و بقیه کارها کنارش. اگر کار جدیدی اضافه کنم و باعث پراکندگی ام شود سریع حذفش می کنم ولی با این برنامه مشکلی ندارم اشکالی دارد استاد؟ کارم غلط است؟ 2- من با قرآن به صورت تدبر مانوس شده ام و خیلی دوست دارم زبان عربی را یاد بگیرم تا بیشتر بهره ببرم، خیلی سختم هست صبر کنم تا اینها تمام شوند و چند سال بعد عربی را یاد بگیرم، اشکالی دارد هر روز 20 دقیقه عربی هم اضافه کنم؟ این پراکندگی و شتابزدگی نیست؟ لطفا استاد جایی مسولیتی نپذیرید ما به فرمایشات و شرح دعاها و آثارتان بسیار نیاز داریم شما یک دریچه باز کردید برای فهم کتب علمای عزیزمان و ورود به عالم بیکرانه ی غیب. امیدوارم با امام حسین(ع) محشور شوید و خداوند طول عمر توام با سلامتی به شما عنایت فرماید. یک تشکر ویژه از حاج آقا نظری که بسیار دلسوز و پیگیرند و آقای دکتر قدوسی. خداوند به عالی ترین درجات همه این بزرگواران را برساند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا قوتتان دهدکه بتوانید همین‌طور جلو روید. 2- خیلی خوب است، اگر عربی بدانید، متون مقدس اسلامی را با همان زبانی می‌فهمید که طرح شده. موفق باشید
1349

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز سوال بنده از جناب عالی در مورد تربیت دینی است به این شرح که خدمتتون عرض خواهم کرد بنده عضو گروهی هستم که در مسجد محل خود بهمراه دوستان زیر نظر پایگاه مقاومت مسجد مشغول اجرای برنامه های فرهنگی بسیاری هستیم. اما این روز ها تصمیم به برنامه ریزی مدونی برای فعالیت های آتی گرفته ایم که حوزه این فعالیت ها بصورت ویژه برنامه های تربیتی است واز موضوعات اعتقادی تا آگاهی های سیاسی و رفتارهای اخلاقی و در یک کلام در جهت بصیرت نیروها سعی در برنامه ریزی و برگزاری برنامه های مختلف را داریم؛ تقاضا دارم در صورت امکان ما را از همین ابتدا یاری فرمایید و نحوه شروع این برنامه ریزی را از کجا و چگونگی تا راهنمایی در موضوعات و منابع مورد استفاده و شیوه اجرا به ما نشان دهید. البته لازم به ذکر است که ما در حدودا چهار در سال گذشته برنامه های خود را بطور متمرکز بر روی نیروهای کودک و نوجوان قرار داده بودیم که در قسمت هایی به نتایج مورد نظر نرسیده ایم. ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پیشنهاد بنده آن است که ابتدا بر روی موضوع معرفت نفس متمرکز شوید تا نحوه‌ی وجود واقعیت‌های مجرد برای افراد حل شود . در این رابطه کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» خوب است و سپس به موضوعات اجتماعی سیاسی در رابطه با انقلاب اسلامی توجه بفرمایید که در این مورد إن‌شاءالله کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» کمک می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی