بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3328
متن پرسش
با سلام می خواستم معنای ولایت مداری را به صورت دقیق بدانم. باتشکر از شما و عذر خواهی که وقتتان را گرفتم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ولایت‌مداری موضوع مبهمی نیست باید برسیم به این‌که در زمان غیبت امام عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باید در امور حکومتی به فقیهی رجوع کنیم که حاکم بر امور جامعه است و تلاش کنیم حکم او در جامعه نافذ باشد. موفق باشید
2737
متن پرسش
سلام استاد عزیز نظر شما چیست؟ آیا می توان با تحصیل در این علم از آن برای بسط تفکر دینی استفاده نمود یا آنکه آنرا علمی غربی می دانید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امروزه یکی از راه های رساندن پیام اتقلاب از همین طریق است. به شرطی که روح و هدف اصلی انفلاب مد نظر باشد. موفق باشید
22270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ببخشید استاد در پاسخ به سوال شماره 22246 میتونیم بگیم که معاونت و یاری به دین خدا. انقلاب و رهبری انواع مختلفی دارد و همیشه در روشنگری های بسیار خوب امثال آقایان عباسی و رائفی پور خلاصه نمی شود باید و توجه داشت که برخی افراد مثل علامه حسن زاده آنقدر در بندگی خدا رشد کرده و صاحب نورانیت شده اند که وجودشان برکت است و طبق روایات وجود این افراد باعث رفع بلا و به طور غیرمستقیم باعث هدایت مردم و پیشبرد اهداف انقلاب می شود. البته بحث در این باب مفصل است تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. این عرض بنده صحیح است؟ ممنونم. استاد عزیز می خواهم مقایسه ای در باب ولایت مطرح شده توسط امام (ره) در بحث ولایت فقیه و ولایت مطرح شده در عرفان انجام دهم لطفا اگر مقدور است راهنمایی بفرمایید. ممنونم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این حرف خوبی است 2- ولایت فقیه یک امر حکومتی است، چه در آن، ولایتِ تکوینی جاری بشود و چه نشود. به هرحال ولیّ فقیه بر اساس تواناییِ مخصوصی که دارند حکم خدا را از متون دینی استخراج می‌کند. با این‌همه نمی‌توان در چنین بستری، ولایتِ تکوینی حضرت ربّ العالمین را نادیده گرفت. موفق باشید

21579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد لطف بفرمایید نظر فقها راجع به اِعمال حجاب یا همان عنوان حجاب اجباری را بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار فقیه در این مورد ارائه‌ی حکم خدا است که حجاب را واجب می‌داند و بر این مبنا نظام اسلامی قانون رعایت حجاب را مدوّن کرده است. موفق باشید

21315
متن پرسش
به نام خدا: با سلام: گویا جنابعالی بنا دارید در این ماه بهمن با دوستان سفری به کربلا داشته باشید. می‌خواستم کیفیت آن را بدانم و آیا ما هم می‌توانیم بیاییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه بنا است در دهه‌ی آخر بهمن ماه به مدت 10 روز به زیارت عتبات برویم. چگونگی آن را می‌توانید از جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 سؤال بفرمایید. موفق باشید

21278
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و احترام خدمت استاد! می بخشید این نظریه درسته که در مورد سیاست ما قائل به پلورالیزم بشویم و طبق این مبنا بگوییم هم هاشمی رفسنجانی درست می گوید و هم مقام معظم رهبری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با اهداف متعالیِ انقلاب اسلامی افراد را بسنجیم، اشخاصی مثل آقای هاشمی بیرون از گود قرار می‌گیرند. انقلاب اسلامی به آن معنایی که برای تحقق آرمان آن تا آن‌جا باید جلو رفت که حضرت امام درباره‌اش می‌فرمایند: «مگر بيش‏ از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه‏ هاى دار مى‏ روند؟ مگر بيش‏ از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مى‏ شوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه‏ ى اسلامى خود عمل كنيم.» موفق باشید

20518
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مساله جبر و اختیار گفته میشه که مثلا ابولهب به اختیار خود کافر می شود و خدا هم می داند که او به اختیار خود کافر خواهد شد. حال سوال اینه که پس چرا خلقش کرد؟ احساس می کنم این همون جبره منتها اسم و کلمات عوض شده. چون باز هم خدا در نهایت میدونه که مثلا من یا ابوجهل در آینده چه چیزی رو انتخاب خواهیم کرد و عاقبتمون چی میشه. حالا من اگر گزینه دیگه ای رو انتخاب کنم که غیر از اون چیزی بود که تو علم خدا بود (یعنی انتخاب اختیاری فعل روبروی این چیزی که من می خواهم انتخاب کنم) در این صورت دیگه خدا علم نداره و نداشته به این مساله و اگر علم داشته باز هم همین اشکال دوباره پیش میاد. ممنون میشم روشن بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم خداوند و این‌که ما در آینده چه می‌کنیم، چه ربطی به این دارد که ما تا چیزی را انتخاب نکنیم شخصیت ما و فعلیتِ ما ظهور نمی‌کند. و نظام الهی بستر امتحان انسان نخواهد بود تا هرکس آن‌چه باید بشود، بشود. موفق باشید  

20078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید منظور از زمان و حضور تاریخی در عصر و زمان حاضر چیست!؟ که امامان معصوم زمان و حضور خاص خودشان را داشتند زمان و حضور من چیست تکلیف و کار و راه و چاره زمان من چیست؟ ممنون‌
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است به جهت حساسیت موضوع به اولین شرح صوتی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع فرمایید. موفق باشید

19814

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: یکی از دوستان پرسید چرا اهل سنت نمازهایشان را اول وقت می خوانند و حافظ قرآن هستند، به طور مثال چنانچه در مغازه باشند و صدای اذان را بشنود سریع خود را به نماز می رسانند و نسبت به خدا اعتقادشان از ما بیشتر است. اما شیعیان نه نظمی دارند و نه اول وقت نماز می خوانند و در حفظ قرآن هم نسبت به اهل سنت عقب هستند و ... این را از یکی از روحانیون پرسیدم گفت چون شیطان آن ها را رها کرده است راحت تر این کارها را انجام می دهند. آیا این درست است یا دلایل دیگری هم دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن آن آقای روحانی با نظر به قرآن است که می‌فرماید: شیطان به خدا گفت من در مسیر مستقیمی که به سوی تو می‌رسد، قرار می‌گیرم و برای کسانی که در آن مسیر هستند مشکل ایجاد می‌کنم، از جهتی درست است و این‌که بسیاری از اهل سنت، ظاهر اسلام را گرفته‌اند حرفی نیست. ولی در هر حال این ضعف در شیعه را نیز نباید نادیده گرفت. موفق باشید

19737
متن پرسش
2. اعتباری بودن ماهیت یا عینیت آن با عرض سلام و تشکر فراوان در حالی که غالبا طرفداران حکمت متعالیه ماهیت را اعتباری و آن را حد وجود می دانند، کدام گروه مخالف این موضع اند و معتقد به عینیت ماهیت با وجودند؟ آیا همان گرایشی که آیت ا... مصباح یزدی در راس آنهاست اینگونه می اندیشد؟ پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشائین به یک معنا ماهیت را محور تفکر می‌دانند و به وجودهای متباین قائل‌اند. و این غیر اعتقاد به ماهیتی است که عرفا تحت عنوان «عین ثابته» بدان نظر دارند. موفق باشید

19479
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: عباداتتون قبول باشه ان شاءلله جناب استاد: سوال اول چرا بعضی از افراد با اینکه در قبل انقلاب، نیروی انقلابی فعالی بودن به شهدا هم ارادت زیادی دارند به زیارت شهدا هم می روند از لحاظ عبادات فردی هم ستودنی هستند انسانهای خیر و درستی هم هستند اما در مقطع کنونی جزو نیروهای انقلاب نیستنذ؟ ولایت فقیه را قبول ندارند و به اصلاح طلبان رای می دهند. چه اتفاقات درونی و بیرونی مسبب چنین جهت گیری اشتباهی می شود؟ سوال دوم: این افراد (هم نسل اولیها و هم نسل سومی انقلاب) را چگونه می توان با نیروهای انقلابی آشتی داد؟ در تاریخ خواندم که خوارج هم اهل رزق حلال بوده اند و نماز خوان، اما استاد عزیز، سوال سوم: درون انسان چه اتفاقی می افتد که نمی تواند ولایت را در ادامه توحید بداند و نعوذ بالله، امام علیه السلام را به شهادت می رساند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولین مشکل، غفلت از جایگاه توحیدی انقلاب اسلامی است که این افراد گرفتار آن هستند و در جواب‌های قبلی عرایضی در این مورد شده است. مشکل دیگر غفلت از معنایی است که انسان‌ها باید از خود داشته باشند تا در دل زندگی، بندگی خود را اصل بدانند تا در نسبت اطاعت از ولیّ الهی، خودِ گمشده‌ی خود را جستجو کند و عقل حقیقی را عقلی بدانند که خداوند از طریق آن کسی که برای امور مردم تعیین شده است به بشریت متذکر می‌شود که ما به آن، عقلِ ولیّ خدا می‌گوییم و آن را به گفته‌ی مولوی «عقلِ عقل» می‌دانیم. که گفت:   

عقل عقلند اولیا و عقلها

بر مثال اشتران تا انتها

اندریشان بنگر آخر ز اعتبار

یک قلاووزست جان صد هزار

چه قلاووز و چه اشتربان بیاب

دیده‌ای کان دیده بیند آفتاب

یک جهان در شب بمانده میخ‌دوز

منتظر موقوف خورشیدست و روز

اینت خورشیدی نهان در ذره‌ای

شیر نر در پوستین بره‌ای

اینت دریایی نهان در زیر کاه

پا برین که هین منه با اشتباه

اشتباهی و گمانی را درون

رحمت حقست بهر رهنمون

موفق باشید

18798
متن پرسش
سلام استاد عزیز: برای فهم «عین ثابته» بصورت مبنایی، به کدام مباحث حضرتعالی مراجعه کنیم؟ به غیر از مطالب پرسش و پاسخها. در پناه حق. طلبه کارشناسی فلسفه ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 18795 و  18800شده است خوب است که عرفان را با دروس جناب حجت‌الاسلام یزدان‌پناه شروع کنید. موفق باشید

17107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به استاد ارجمند: آنچه که فکر می کنم در زمینه این معنا که در آخرت می گویند قرآن بخوان و بالا برو به درک لازم نمی رسم یعنی چی؟! می خواستم از حضورتان بپرسم که اساسا رسیدن به عمق این اتفاق همان شهود و علم حضوری است؟ بنظر می رسد از طریق علم حصولی چندان به درک این واقعه نتوان رسید و توضیح آن هم برای اساتید چندان آسان نیست و بنظر حقیر رسیده درک آن با مجاهدت و شهود و علم حضوری ممکن است. همان نکته خدادار شدن. نظر حضرتعالی را داشته باشم ممنون‌ می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت که به مؤمنین خطاب می‌شود قرآن بخوانید و بالا روید؛ صورت همان ارتباطی است که در این دنیا با قرآن داشته‌اند که با تدبّر در آن، همواره از محدودیت‌ها برتر و بالاتر می‌رفتند. موفق باشید

15059

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب ميشه راهنمايي بفرماييد به جه كسي راي بدهم كه به وظيفه عمل كرده باشيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بیشتر به لیست مجمع اصول‌گرایان فکر کرده‌ام و در خبرگان هم به لیست جامعه‌ی مدرسین. موفق باشید

14282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: می خواهم بدانم که علت اختلاف نظر در بین مراجع تقلید به چه دلیل است؟ واقعیت امر با رجوع به فضای مجازی و پیگیری این قضیه، به چیزی جز کلی گویی نرسیده ام. اینکه عنوان می شود، نوع برداشت فقها از قرآن و سنت متفاوت است، یعنی چه؟ یعنی یکی درست تر فهمیده و یکی درست؟ و سوال دوم اینکه می توان این قصه را با پزشکان مقایسه کرد. که انسان دچار یک بیماری سختی می شود و به چندین پزشک مراجعه می کند، مثلا از بین همه آنها فقط یک نفر تشخیص صحیح می دهد، آیا این می تواند دلیل بر این باشد که دکتر تشخیص دهنده فهم بهتری از علم پزشکی دارد و دیگر پزشکان نه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در قسمت دوم کتاب «چه نیازی به نبی» در رابطه با «فقه و فقها» شده است که در آن قسمت این موضوع، مورد بحث قرار گرفته. خوب است که به آن‌جا رجوع کنید. موفق باشید

13829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده در سایتی خارجی عضو هستم که هزاران نفر از سراسر جهان بازدید کننده آن هستند و تبادل نظر می کنند. و من تصمیم گرفته ام که اگر خدا بخواهد قرآن و اسلام را از این طریق معرفی کنم. به نظر شما کدام آیه یا آیاتی از قرآن می تواند افرادی را که آشنایی با قرآن ندارند را به فکر فرو برد و آنها ترغیب به تحقیق کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از سوره‌ی حجرات شروع بفرمایید. إن‌شاءاللّه نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

11810
متن پرسش
نظر شما در مورد مصاحبه جناب یامین پور با سایت رجا در مورد پذیرش عقلانیت مدرن توسط دکتر داوری چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب آقای دکتر یامین‌پور نکات بسیار دقیق و خواندنی در رابطه با اندیشه‌های شهید آوینی مطرح می‌کنند و جرأت عبور از غرب را متذکر می‌شوند. تنها فکر می‌کنم شاید نتوان به راحتی گفت آقای دکتر داوری نسبت به گذشته به پروژه‌ی عبور از توسعه‌ی غربی پای‌بند نباشند، بلکه باید گفت دکتر داوری با زمان‌شناسی خاصی که دارد سعی می‌کند ما را متذکر مقدماتی نماید که برای عبور از توسعه‌ی غربی بدان نیاز داریم. موفق باشید

914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم کتاب زن آنگونه باید باشد را مطالعه کرده ام ولی در مورد این حدیث که جهاد زن خوب شوهرداری کردن است چیزی دستگیرم نشد اگر باید باز کتاب را بخوانم لطفاً بفرمایید یا کمی برایم توضیح دهید و یا کتابی معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: وقتی زن متوجه شود که بستر زندگی شوهرش را از همه‌ی جهات فراهم کند در تمام کارهای مثبت شوهر خود سهیم است و نتایجی که یک انسان مجاهد فی‌سبیل‌الله می‌برد نصیب او می‌شود. موفق باشید
24929
متن پرسش
سلام: استاد، فکر کردم که نظری به سخنان آقای مهدی نصیری در رابطه با تأیید دکتر فردید و نفیِ حکمت صدرایی بیندازید و نظر خود را بفرمایید. سخنان امروز مهدی نصیری در مراسم رونمایی از مستند «تئوریسین خشونت» : بسم الله الرحمن الرحیم. از سازمان اوج و کارگردان جناب آقای کوقان و تهیه کننده جناب آقای مطهر بابت ساخت این فیلم تشکر می کنم. این کمترین ادای دینی است که جمهوری اسلامی نسبت به مرحوم فردید باید می کرده. بالاخره این باید جایی ثبت می شد که پس از پیروزی انقلاب، جریانی که مدعی جامعه باز و تساهل و مدارا بوده با یک استاد و معلم و متفکر و حکیم و انقلابی و پیرمرد و مسن ـ که نه در پی ریاست و مقامی بود و نه اهل کار سیاسی ـ به گونه ای برخورد و جوسازی کرد که کمتر کسی جرات تفوه به اندیشه ها و گرایش به ایده ها و افکار او را داشته باشد. . نه فردید به دنبال ایجاد فردیدیسم بود و نه هیچ یک از شاگردان و علاقه مندان به او دنبال چنین چیزی هستند. ایسم و مکتب سازی اختصاص به خدا و پیغمبر و امام معصوم دارد و شیعه هیچ شخصیت و اندیشمند غیر معصومی را مطلق و غیر قابل نقد نمی داند و اصل اجتهاد در شیعه معنایی جز این ندارد. تمام حرف این است که می گوییم ـ به خصوص به نسل جوان ـ که فردید مانند تعدادی دیگر از متفکران حرفهایی برای خواندن و تامل کردن دارد. افراد و متفکران زیادی در قبل و پس از انقلاب جذب حرفها و اندیشه های فردید شدند و آن را جدی گرفتند و براساس آنها منشا آثار شدند که از جمله آنها شهید سید مرتضی آوینی بود. کتاب غرب زدگی جلال آل احمد نمی از نم اندیشه های فردید بود. حتی کسانی که بعدا با اندیشه فردید زاویه پیدا کردند تمام شهرتشان را از آثاری گرفتند که تحت تاثیر فردید نوشته بودند. مرحوم دکتر شایگان با آسیا در برابر غرب، شایگان شد و نه با زیر آسمان های جهان. برخی می گویند اندیشه فردید منجر به انفعال می شود. بهترین دلیل رد این حرف این است که اگر چنین بود باید مخالفان لیبرال فردید که با انقلاب اسلامی میانه ای نداشتند، بیش از همه از اندیشه های فردید استقبال می کردند ولی می دانیم که آنها دشمن اصلی فردید بودند. از اندیشه فردید نه انفعال و کنش گریزی بیرون می آید و نه برخورد سطحی و سیاست زده با تمدن غرب و مدرنیته. اندیشه فردید از آن جهت برای بنده اهمیت دارد که می تواند خلا و فتور و سستی غرب شناسی در جمهوری اسلامی را جبران کند و ما را از گفتمان سطحی نقد صرفا اخلاقی و برخی از وجوه فرهنگی مدرنیته به نگاه ماهیت کاو و پرسش از ذات عمیقا خودبنیاد و نیست انگار مدرنیته رهنمون کند. یکی از مهمترین عناصر اندیشه فردید طرح مساله تفکر آماده گر و اصل مهم انتظار است که شهید آوینی هم از این عنصر قویا الهام گرفته است و می گوید فصل الخطاب و خاتمه دهنده وضع موجود عالم انسان کامل و حجت معصوم خداوند علیه السلام است. به نظرم این اندیشه ای بسیار راهگشا برای جمهوری اسلامی می تواند باشد که از یک طرف مدعی تحقق اتوپیا فراتر از توان و ظرفیت یک حکومت و حاکمیت غیر معصوم و تحت فشار دنیای مدرن نشود و از طرف دیگر در حد توان خود به زمینه سازی و آماده سازی ذهنها و جانها برای ظهور موعود همه ادیان و منجی انسان کمک کند. والسلام علیکم.
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز عجیبی که در آقای نصیری به چشم می‌خورد آن است که از یک طرف نظر به دکتر فردید به عنوان فیلسوفی که نسبت به فلسفه‌ی غرب آگاهی لازم را دارد؛ نگاهش مثبت است. ولی در نظر به فلسفه‌ی صدرایی که حتی خود آقای فردید معتقد است نگاهی است پس‌فردایی، و بر خود عهد می‌کند که آن را بازخوانی کند؛ بی‌توجه و بی‌التفات است. در حالی‌که اگر متوجه‌ی مواجهه‌ی تاریخی جناب صدرا با مستشرقینی شویم که در آن زمان به اصفهان می‌آمدند و دائم دکارت دکارت می‌کردند و فلسفه‌ی دکارت را به عنوان تاریخِ جدید غرب به رُخ می‌کشیدند؛ تأمل کنیم متوجه می‌شویم جناب صدرالمتألهین فلسفه‌ی حکمت متعالیه و اصالت وجود را در مواجهه در آن زمان و زمانه و آن تاریخی که گشوده شده است، به میان آورد تا با اصالت وجود، خطرِ دوگانگیِ سوبژه و اُبژه در جمله‌ی «من فکر می‌کنم پس هستم» را نه‌تنها متذکر بلکه راهِ عبور آن را به میان آورد و «وجود» آن‌چنان مدّ نظر قرار بگیرد که حتی فاعلِ شناسا در آغوش تجلیّات و نفحات وجود باشد و موضوعِ در دستی به مشکلِ فرا دستی تبدیل نشود و بشر از ایده‌آلیسمی که بعد از کانت با هگل به اوج خود رسید را زودتر از دغدغه‌ی هایدگر متوجه شود. و البته این بدین معنا نیست که بنده نگاه هایدگر به وجود را با نگاهِ صدرا به وجود منطبق بدانم، ولی سختْ معتقدم اگر بعد از سفر به سوی فلسفه‌ی غرب به‌خصوص بعد از کانت و هگل، به هایدگر و گادامر، به حکمت صدراییِ خود برگردیم متوجه‌ی استعدادهایی خواهیم شد که به‌خوبی ما را در این تاریخ تغذیه می‌کند و تفکری که سختْ برای این زمانه بدان نیاز داریم را به ما عطا می‌نماید. مشکل آقای نصیری در بدفهمیدنِ حکمت صدرایی است. موفق باشید    

24146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد راجع به اضطراب و افسردگی در متون علوم انسانی خودمون یه زمان توی یکی از کتب شما مطلبی خوندم که غرب رویکردش نسبت به این موضوع فلان و... خواستم اگر بیشتر مطلب هست پیگیر بشم لطفا بنده را راهنمایی کنید. چون یادم نیست اون مطلب را در کدوم کتابتون خوندم و الان به مطالبش نیاز دارم اگر منابعی دیگر هم می شناسید راهنمایی ام بفرمایید. ۲. استاد یه نامه دستنویس یه بار بهتون شخصی دادم اون زمان ایمیلو اینا بلد نبودم چطور جوابش رو ازتون بگیرم تو کتابخانه مرکزی برنامه داشتین اون موقع. ۳. استاد عزیز بنده این مطلب که شما گفتید احساس شب قدر داشتن نسبت به انقلاب اسلامی را داشتم احساس حضور خدا را خیلی داشتم ولی الان نیست علت چیه چکار باید کرد دوباره بیاد؟ بنده فکر می کنم همه چیز در عالم حقیقت زنده است استاد موسویان میگن هر چیزی قدری دارد تو جملات امام دیدم قدس را لیله القدر انقلاب معرفی کردن ربطش رو نمی فهمم استاد اینقدر چیز به مغزم میاد نمیدونم چکارش کنم از طرفی دوست دارم مثل اون دفعه اینقدر محضر خدا باشم نمیشه استاد چکار کنم اونقدر تو محضر خدا باشم؟ استاد تا با افراد مرتبط میشم حضور میره استاد به عنوان یه خانم بگید چکار کنم نمیشه نیام بیرون از خونه و گرنه من گاهی ارزومه با کسی بخصوص مردان مرتبط نباشم اخه او نور میره چکار باید کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظرم کتاب «هنر عشق‌ورزیدن» از اریک‌فروم بوده باشد. ۲. در این موارد خوب است کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. در ضمن عنایت داشته باشید به گفته‌ی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» قلب‌ها بعضاً در حالت اقبال نسبت به حقایق، و بعضاً در حالت ادبار و قبض نسبت به حقایق می‌باشند. که در این حالت دوم باید صبر پیشه کرد. ۳. چرا نباید انسان از خانه بیرون نیاید؟ آری! بی‌دلیل و بی‌جا نباید با نامحرم اختلاط کرد. موفق باشید

23855

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دلیلِ اصلیِ اینکه افرادی که در غدیر حضور داشتن، ولی بعد از پیامبر رفتن با ابوبکر بیعت کردن چی بود؟ آیا دلیلش این بود که خودسازی نداشتن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جریانی برنامه‌ریزی کرده تا با جوّسازی هم که شده «غدیر» دیده نشود. بد نیست در این مورد سری به کتاب «بصیرت فاطمه‌زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

21972
متن پرسش
سلام: وقتی شما می شنوید یا متوجه می شوید کسی بد شما را می خواهد یا علیه شما دسیسه ای می کند و در حالی که شما دسترسی به چیزی دارید که می توانید شرش را رفع کنید و یا این که مقابله به مثل یا بیشتر برایش مشکل درست کنید کدام گزینه را انجام خواهید داد؟ آیا جواب طبیعی و بزرگوارانه این نیست که بگویید شرش را رفع می کنم و ممکن است هم بگویید خدا هم من و هم ایشان را هدایت کند. بر اساس فرض صحت چنین سوال و جوابی، این عبارت دعای کمیل: «اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ» چرا در اینجا حضرت امیرالمومنین علیه السلام با دسترسیشان به اسم جامع الله از داشته ی شان چنین استفاده ای می کنند؟ البته شاید در بخشی از جوابتان چنین مضمونی باشد که ایشان چون خیر مطلق هستند کسی که سوء ایشان را می خواهد یا مورد دسیسه ای می کند طیبی در وجودش نیست که رحمتی از اسم جامع الله شاملش شود یا مصداق رحمت برای فرد کاملا خبیث همین خواسته حضرت علیه السلام است. در این صورت اولا این دعایی است که حضرتشان به کمیل یاد داده بودند دعای مخصوص معصومین نبوده است آیا کمیل هم به مقام جامع اسم الله رسیده بود؟ ثانیا، در این صورت، برای امثال بنده تکلیف خواندن این فراز دعا جه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به اشارات تاریخی که آن فراز از دعا بدان نظر دارد، توجه کنیم که حضرت به جناب کمیل یاد داداه‌اند که از خدا بخواهند آن شخص و شخصیتی که مانع رسالت تاریخیِ او می‌شود و یا نقشه‌ها و مکرهایی را شکل می‌دهد که مانع به‌ثمررسیدنِ اهداف الهی اوست را از میان بردارد. مثل همان نحوه نیایشی که رزمندگان ما در شب‌های حمله از طریق دعای کمیل از حضرت معبود تقاضا می‌کردند. موفق باشید

21748

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: سال نوتون مبارک. استاد من تقریبا سه ساله که مسیر زندگیم عوض شده تو این سه سال با انرژی تمام و شادی و اعتماد به نفس پیش اومدم و به جاهای خیلی خوبی رسیدم و ایمان زیادی داشتم اما بعد تصادف پدرم اتفاقات بد پشت سر هم افتاد و شادی رو از ما گرفت. اشتباهات پشت سر هم اتفاق افتاد نتونستم درست تصمیم بگیرم اعتماد به نفسم رو از دست دادم ایمانم کم رنگ شد دیگه حرف کسی رو گوش نمیدم ادم شکاکی شدم به ایمانم هم حتی شک کردم و افسرده شدم. اما الان عزم جدیدی دارم و می خوام دوباره شروع کنم اما یه مسئله ای مدام باعث حجاب بین من و حقیقت میشه باعث ناامیدیم میشه اونم اینه که نگاهم به تصورات دیگران نسبت به حرفام و اعمالمه چون اونا هم اشتباهاتم رو دیدن و دیدشون نسبت بهم بد شده حالا انگار یه جوری شده که وقتی می خوام یه قدم بردارم در خیالم نگاهم به اونا میفته و میگم اگه من فلان کارو بکنم میگن... بدترین برداشت مزخرفی که میشه از عملم داشت میاد تو ذهنم و ناامید میشم دیگه نمی تونم درست تصمیم بگیرم دیگه نمیدونم چی خوبه چی بده. من خواهرم و عده ای از اقوام نزدیکم و تقریبا تمام مردان خانواده و خویشانم ضد ولایت فقیه هستن و همش در حال حرف زدن در این موردند من همیشه امیدوار بودم که آنها رو برمیگردونم ولی الان با دیدن این اشتباه از من دیگه هیچ امیدی نه من دارم و اونها هم با نا امیدی به من نگاه میکنن و با یه حالت مسخرگی اصلا نسبت به حرف من حساس شدن و تا صدای من میاد هیشکی نمیشنوه اصلا تمایلی به شنیدن حرف من ندارن و من هم موقع حرف زدن با اونا به شدت دچار ترس و استرس میشم من رشتم فیزیکه و دانشگاه صنعتی اصفهان درس می خونم فضای دانشکدمون هم طوریه که آدما پشت سر هم حرف میزنن از این اتفاق می ترسم. آدم عصبی ای شدم و سمت هر کاری میرم یا افراط می کنم یا تفریط. آدم پر استرسی هستم از کارهامم عقب افتادم با این منفی نگری ای که دچارش شدم همیشه وقتی می خوام یه کاری رو شروع کنم نگاهم میره به سمت مسائلی که مشکلات راهم هستن و بعد بیخیال میشم یا اصلا دیگه مثل قبل که فکر می کردم فلان کارو بکنم خیلی خوبه حالا میگم که چی این کارو بکنم یا اون کارو که چی؟ به شدت دلم می خواد به خدا نزدیک بشم ولی با اولین مشکل با اولین غفلت سریع به هم میریزم و ناامید میشم و عصبی و افسرده و ذهنی پر از خیال و وهم بیخود من خدامو میخوام ولی نمیدونم چطوری می تونم به خدا نزدیک بشم. تو ذهنم پر از راه حله ولی اونقدر شکست خوردم که به سمت هیچ کدومشون نمی رم. اراده ام ضعیف شده من قبلا ایمان داشتم که روی خانوادم اثر میذارم و تغییرشون میدم ولی الان نا امید شدم و تا وقتی این ذهنیتم درست نشه نمیتونم به آدم های دیگه فک کنم احساس می کنم دارم نقش بازی می کنم و دروغ میگم به خاطر همین دچار بن بست شدم و نمیتونم ادامه بدم من دانشجویی پرتلاش و ناامیدم. قبلا هدفم این بود میرم فلسفه و فیزیک می خونم و بعد فیزیک رو به فلسفه ربط میدم و به دیگران زیباییشو نشون میدم اما آنقدر تو دانشگاه سرعت تدریس بالاست که شما در حد پاس کردن نمره فرصت می کنید مطالعه داشته باشید و کلا دانشگاه کل زندگیتون رو به هم میریزه و تمام وقت شما رو در اختیار خودش میخواد و یهو یه جا متوجه میشی که دیگه خودت نیستی و فراموش می کنی کی بودی و فقط اونی که دانشگاه میخواد میشی این وضعیت منه. من قبلا والیبال حرفه ای کار می کردم و درسم هم در دبیرستان عالی بود ولی دانشگاه هر دوش رو ازم گرفته. توی یه بینهایت علم غرقم کرده و وقتی هم برام نگذاشته که به علاقه های دیگم برسم و کلا آدم ناارامی شدم. استاد الان با دوستام تصمیم گرفتیم سیر مطالعاتی شهید مطهری رو شروع کنیم. میشه شما یکم روشنم کنید که کجام و چی کار باید بکنم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که رهبر معظم«حفظه‌اللّه» تأکید دارند فعلاً باید خوب درس بخوانید تا روح آن مطالب علمی را به‌خوبی بشناسید. در کنار آن اگر فرصت شد پیشنهاد بنده یا دنبال‌کردنِ شرح تفسیر حمد حضرت امام است، و یا شرح مقالات آیت اللّه شجاعی. 2- فعلاً سرتان به کار خودتان باشد، با حترام به اطرافیان، خیلی وارد بحث و جدّل با آن‌ها نشوید. به شخصیت‌شان احترام بگذارید 3- از ورزش غافل نشوید. موفق باشید

21063
متن پرسش
با سلام: در کتاب از برهان تا عرفان چنین ذکر شده: «واژه تشکیک در فلسفه جایی استفاده می شود که صفات وجود و یا خود وجود در ذات خود دارای شدت و ضعف باشد و شدت و ضعفش به جهت عامل خارجی نباشد.» حال این که در خصوص موجودات محدود گفته می شود محدود بودن آن ها نشان از معلولیت است، و در واقع «نقص» نشان از این است که یک عامل خارجی آن را محدود کرده است. پس ضعف و نقص نمی تواند به جهت عامل خارجی نباشد. این تناقض چگونه توجیه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نقص، نشانه‌ی معلولیت است و معلولیت، ذاتیِ هر ممکن‌الوجودی است و تنها واجب‌الوجود است که نه معلول است و نه محدود. در حالی‌که همین‌که موجود، ممکن‌الوجود باشد محدودیتِ ذاتی دارد پس نیاز نیست که محدودیت و معلولیتِ آن از خارج بر آن وارد شده باشد. موفق باشید

20785

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: با توجه به نکته ی مهمی که فرمودید: هر دینی به اندازه توحیدی که دارد حق است. 1. جایگاه اخروی چنین جمله ای را بیان می کنید؟ یعنی می شود چنین برداشت کرد که کسی همه ادیانی که در آن توحید می باشد اگر با شناخت هر انسانی به آن عمل کند آن شخص به بهشت می رود و تنها منحصر به اسلام و تشیع نیست؟ 2. چنین جمله ی شما در بحث اجتماع دنیوی چه طور؟ یعنی آیا نسبت به آنها و حقوق آنها باید احترام گذاشت و آنها را به رسمیت قبول کرد؟ و با آنها ارتباط داشت؟ 3. آیا چنین بحثی که بیان می کنید در فقه و حقوق ما یکی می باشد؟ و نظر مراجع نیز چنین هست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! در روایت داریم: « آتش داخل در محل ايمان و معرفت نمى‏ شود. «النّار لا تأكل محلّ‏ الايمان‏» و حال كافران و مشركين مقيم آتش چنين است كه «لا يذوقون فيها بردا و لا شرابا الّا حميما و غسّاقا» (در جهنم آنها نه خنكى بچشند و نه نوشيدنى، مگر آبى جوشان و چرك. 2- چرا نه؟ 3- در این‌که اهل ذمّه صاحب حقوق هستند، در فقه بحث شده و در مورد نجس یا پاک‌بودن اهل کتاب فتاوی مختلف است. موفق باشید

نمایش چاپی