بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21632
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: ۱. ببخشید آیا خون نواصب و دشمن اهل بیت حلال است؟ کجای دین آورده که ما می توانیم به جان افراد مالک باشیم و به راحتی حکم به قتل آنها بدهیم؟ ۲. آیا حدیثی داریم که صراحتا ائمه امر به کشتن نواصب کرده باشند؟ ۳. اگر حکم الهی است پس چطور وقتی فردی نزد امام دوم شیعیان می آید به ایشان و پدر ایشان توهین می کند ولی ایشان با رفتار نیکو با آن شخص برخورد می کنند؟ پس ایشان بر اساس حکم الهی عمل نکردند؟ مگر قتلشان واجب نیست؟ وظیفه ما در قبال نواصب چیست؟ ۴. لو سلمنا که این حکم صحیح باشد. ملاک دقیق برای ناصبی بودن چیست؟ آیا نباید تفاوتی بین توهین به ائمه و استخفاف ائمه قائل شد؟ مثلا کسی به أئمه توهین نمی کند ولی مقام آنها را کوچک می شمارد و می گوید هر چه آنها گفتند دروغ است مثلا یا مثلا آنها را با اسم کوچک صدا می کند بخاطر استخفاف مقامشان، این فرد هم زیر مجموعه تعریفی که فقها از ناصبی بیان کردند حساب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که جریان نواصب یک جریان سیاسی برای مقابله با موجودیتِ اسلام بوده است. به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (72)/آل‌عمران) طایفه‌ای از اهل کتاب با نقشه ابتدای روز ادعا می‌کنند ما ایمان آوردیم و بعد در آخر روز می‌گویند بررسی کردیم دیدیم دین اسلام چیزی ندارد و به صورتی مرموزانه به نقشه‌ی خود شکل علمی می‌دهند مثل کاری که سلمان رشدی کرد که این عملاً مقابله با اسلام و موجدیت نظام اسلامی است و به عنوان یک نوع مبارزه با اسلام، این نقشه را می‌کشند و این غیر از آن است که یک کسی از سر عصبانیت یا از سر جهالت، نبوتِ نبیّ و یا حقانیت شریعت را منکر شود. این افراد حکم‌شان مسلّم حکمی نیست که برای امثال سلمان رشدی هست. آری! بوده‌اند کسانی که با توطئه سعی داشتند تشکیلات تشیع را در زمان ائمه به مشکل بیندازند و جریان وکالت را با خطر روبه‌رو کنند که امام دستور قتل آن‌ها را می‌دادند. موفق باشید

21144
متن پرسش
به نام خدا سلام خدا بر استاد عزیز و سنگ صبورمان استاد جان، صحبت پیرامون آیت الله جوادی دارد ملال انگیز می شود ولی مثل این که چاره ای نیست. استاد در رابطه با آقای جوادی در پاسخهای شما جواب ما یافت نمی شود. پاسخهای شما عمدتا ناظر به دو مطلب است یکی این که نظر ایشان در موردی خاص نباید باعث عدم استفاده علمی از ایشان شود این مطلب کاملا مقبول ما حتی از مارکس و بر کمونیسم یا هر اندیشمندی باید استفاده کنیم شکی نیست، گرچه در حوزه دینی وقتی کسی از قلب بیرون رفت در مغز هم دیگر چندان جایگاهی پیدا نمی کند و نقش انسان سازی و تاثیرش بر مخاطب به شدت تقلیل پیدا می کند. دیگری این که نگاه ایشان به آینده تمدنی با نیروهای انقلاب و ارزشی متفاوت است و هاشمی را مهره ای برای ساختن آن تمدن می داند در این باره گرچه نظر ایشان بسیار شگفت انگیز است اما به هر حال یک نظر است و باید به آن عنوان یک نظریه در کنار دیگر نظریات نگاه کرد این هم قبول، اما سوال ما چیز دیگریست، چطور آقای جوادی اشتباهات بزرگ و فاحش هاشمی را نه تنها نمی بیند بلکه حسن می بیند؟ اشتباهاتی که اساسا ریشه در اخلاق دارد و چندان کاری با تمدن سازی ندارد. این که حاکم اسلامی روز تاسوعا به سد لتیان با فرزندان برای اسکی روی آب می روند برای آقای جوادی چطور لغزش نیست با توجه با آن همه سخنان و سیره معصومین درباره چگونگی زیست حکام و مسئولین اسلامی. آیا آقای جوادی سخنان بسیار واضح و صریح امام خمینی (ره) را نشنیدند یا نخوانده اند که فرمود آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند آن روز است که انحطاط برای خود و اطرافیانش و برای کسانیکه با او تماس دارند پیدا می شود. استاد جان آخر از این واضح تر چه کسی بسم الله این فاتحه را خواند که الان عباس آخوندی در منزل 800 میلیاردی زندگی می کند و وزیر بهداشت اش چون پرادو چپ می کند رفته پروشه یک ملیارد و چند صد ملیونی خریده در حالی که بسیاری مردم یک موتور ندارند. براستی چه کسی هنوز کفن امام خشک نشده بود پرید در کاخ سعد آباد و کار خدا در آخر سوار بر بنز به همان کاخ رفت و در استخر فرح فاسد پهلوی سکته کرد و مرد تا تاریخ این پرسش را همواره داشته باشد آنجا چرا؟ مثل این که برای فرح خانم بد بود ولی برای هاشمی خوب. استاد، آقای جوادی نمی داند رهبر عزیزمان وقتی آیت الله مصباح و ... در مجلس خبرگان رای نیاوردند چقدر دلشکسته شد تا جایی که علنا مطرح کرد و نبود اینان را خسارت نامید. ولی هاشمی بیانیه داد و چه توهین هایی نثار آنان کرد و هزاران موارد دیگر. خود شما استاد مایی. آنچه برای ما شگفت انگیز است و چون استخوان در گلویمان مانده ندیدن این همه اشتباه و بد اخلاقی یا خوب دیدن آنها توسط آقای جوادی و آن همه مدح و ثنا که از امام هم (ره) فراتر رفت است نه نحوه تفکر ایشان به تمدن و یا استفاده علمی از او، ترس ما این است وقتی این همه علم و عرفان و،،،،این واضحات را نشان آدم نمی دهد ما چه خاکی بر سرمان کنیم و اصلا چگونه از این پس نظر بزرگان علم و عرفانمان را پایه قرار دهیم؟ باید بپذیریم آقای جوادی با ندیدن یا حسن دیدن این همه واضحات پایه های علم و عرفان را برای عاشقان علم و عرفان که همان نیروهای انقلابی و ارزشی هستند سست کرد و نقطه ضعف و تعجب بزرگی در کارنامه زندگیش برای تاریخ باقی گذاشت. با تشکر و التماس دعا مهربان استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این نوع گفتگوها را در بسترِ به تفکرآمدنِ جامعه می‌دانم ولی مشروط بر این‌که با روشِ پدیدارشناسانه جلو برویم که می‌دانم کار آسانی نیست. بحث در تبرئه‌ی اقای هاشمی و جریانی که وابسته به تفکر ایشان است، نیست؛ بحث در درست‌دیدنِ پدیده است. آیا می‌توان رفتن به سدّ لتیان را مقابلِ بی‌حرمتی به روز تاسوعا گذاشت؟ و یا رفتن به سدّ یک امر بوده، و روز تاسوعا امر دیگر. آیا منزل آقای آخوندی که بنده سختْ به ایشان انتقاد دارم، در یک فعالیتِ اقتصادیِ شخصی برای ایشان پیش آمده، یا در اثر رانت وزارت ایشان؟ زیرا در جریان فعالیت‌های چشم‌پزشکی آقای وزیر بهداشت قبل از وزارت ایشان هستم که ثروت زیادی را از طریق فعالیت‌های پزشکی به‌دست آوردند که البته جای «إن قلت» دارد به‌خصوص که آیا چنین وزیری می‌تواند نسبت به ثروتی که سایر پزشکان به روش‌های غیر معمول به‌دست می‌آورند؛ حساس باشد؟ با این‌همه باید پدیده، درست دیده شود و این‌جا است که باید مواظب باشیم در نگاه به این امور، تفکر دفن نشود و نگاه آیت اللّه جوادی به موضوع از زاویه‌ی دیگری خواهد بود که معنایِ دیگری از تمدن اسلامی در نظر دارند بدون آن‌که بخواهند با نظرات امام و رهبری مقابله یا مخالفت کرده باشند، هرچند که به نظر بنده آن نگاه، واقع‌بینانه نیست و انقلاب اسلامی ظرفیتِ بالاتری برای حضور تاریخی‌اش در این عصر و زمانه دارد. موفق باشید 

20366
متن پرسش
بازخوانی هویت دینی و ملی سلام علیکم: جواب جنابعالی را دریافت کردم. بنده هم با نظر شریفتان موافق هستم و بدانید مطالعات خود را سالهاست آغاز کرده ام و اکنون دریافته ام برای رسیدن به نتیجه باید رویکرد خود را عوض کنم و هویت (اسلامی، انقلابی و ملی) خود را در مطالعاتم طلب کنم. بدانید گرچه فعلا آمادگی روحی و فکری در خود برای مواجه با ساحت کبیر تفسیر المیزان را نمی بینم ولی مطالعات هویتی دارم و در خلال آنها سوالاتم را مطرح می کنم. سوال اول: گرچه ما به عدالت پروردگار خود معترفیم ولی می بینیم هر پنج پیامبر اولوالعزم الهی در منطقه خاور میانه ظهور کرده اند. آیا این موضوع با عدالت جغرافیایی پروردگار در تناقض نیست؟ هر چند خداوند در قرآن می فرمایند ما برای هر قومی پیامبری است (یونس 47) ولی چرا باید مردم بین النهرین و در واقع خاور میانه این مزیت را داشته باشند که هر پنج پیامبر صاحب شریعت در این منطقه ظهور کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد تاریخی حکایت از آن دارد که منطقه‌ی تمدنی بشر در همین منطقه‌ی خاور میانه بوده است و بدین لحاظ پیامبران اولعزم که باید طرح جهانی در راستای زندگی توحیدی داشته باشند، در این منطقه ظهور کرده‌اند. ولی این بدین معنا نیست که 124 هزار پیامبر در مناطق دیگر نبوده باشند. آری! قرآن نام پیامبرانی را می‌برد که در آن محیط و آن شرایط، قابل تحقیق بوده‌اند، وگرنه حضرت حق به حکم اسم هادی خود، همه‌ی بشریت را هدایت کرده‌ است. موفق باشید

19995
متن پرسش
نسبت ما و تجدد به بهانه ی تحریم های ایالات متحده آمریکا نسبت مردم و تمدن غرب از وجوهی چون نسبت مصرف کننده ی مواد مخدر است و توزیع کننده ی آن. هر چند که مردم می بینند که این توزیع کننده شاید مکار باشد یا انسان درستی نباشد به عهد خود وفادار نباشد، اما در حسرت متاعی هستند که این توزیع کننده، در مشت دارد. توزیع کننده ای که ممکن است انسان را خوار و خفیف نماید و آنکه به هیچ قائده و اصولی پای بند نباشد. این مردمان روز به روز بیشتر به خود مخدر می زنند، هر چند در مراحل اول ندانند که این مخدر چه ها می کند و این ماده عامل فساد و نابودیشان است. تجدد بزرگ ترین مخدر قرن 21 که حسرت آن دویست سالی است که کشور های توسعه نیافته را به خود دعوت می کند و در صورت عدم چاره جویی برای آن حال روز مردمان روز به روز نابسامان تر خواهد شد. حال زمانی این نابسامانی بیشتر می شود که مدام بدون فکر به دوای درد بیماری، این مردم را سرزنش نماییم و از آن طرف به فکر ریشه ای تر حل کردن این مسئله نباشیم و بدتر از آن تمام فکر و ذکرمان این باشد که تمام توجهمان را به برخورد های سلبی و سطحی محدود نماییم و به جای آنکه فکری به حال خود آگاه کردن خود و فرد نسبت به این بیماری نماییم مدام راهکار های خود را به بستن دست و پای این شخص و حریص تر کردن وی محدود نماییم. و یا از آن طرف چون به اصطلاح اصلاح طلبان در این فضا بدمیم و او برای تشویق هر چه بیشتر استفاده از این مخدر تشویق نماییم. نگاه افراد به ظاهر سالم هم به این جامعه همچون نگاه به یک مجرم است در حالی که این مردمان بیماران جهان متجدد و یا در حاشیه ی تجدد هستند. حال سوالی که برای بنده پیش آمده است این است که با نقض برجام و برجام ها مردم ما به خود مخدر بزرگ تری می زنند و یا آنکه با نگاه به تاریخ جور دیگری رفتار می نمایند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که بنا به گفته‌ی جنابعالی داستان ما، داستان معتادی است که به زندگی غربی معتاد شده و به راحتی نمی‌تواند از این اعتیاد دست بردارد؛ بحثی نیست. بحث از آن جا شروع می‌شود که آیا در بستر تحریم‌ها می‌توان به بهانه‌ی همین تحریم‌ها از این اعتیاد کم کرد؟ آیا به انسانی که به آن اعتیاد گرفتار است می‌توان تذکر داد که راه نجات از این اعتیاد در این تاریخ فراهم شده است؟ به همان معنایی که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند اگر آمریکا یک کارِ مفید کرد، همین تحریم و قطع رابطه با ما بود.

به نظر می‌رسد دولتمردانِ امروزین ما از این نکته غفلت کرده‌اند که راه نجات، ادامه‌ی تزریقِ مواد مخدر نیست، بلکه کم‌کردنِ آرام‌آرام آن است به همان شکلی که آمریکا با تحریم‌هایش برای ما پیش آورده. ولی چون آمریکا دستِ این دولتمردان را خوانده است، تصور می‌کند با تحریم بیشتر آن‌ها را بیشتر تسلیم خود نماید. در حالی‌که اگر دولتی انقلابی در میان بود، آمریکا به یک‌دهم این تحریم‌ها هم دست نمی‌زد. امید است مردم با روحیه‌ی انقلابی خود دیر یا زود نظام استکباری صهیونیستی را مأیوس کنند. موفق باشید 

18783
متن پرسش
بسمه تعالی با تشکر از پاسخ جنابعالی به سوال ۱۸۷۶۴. با توجه به آیه ۱۷۱ سوره مبارکه نساء، آیه ۳۰ سوره مبارکه توبه و حدیث «من مات ولم يعرف امام زمانه...» پاسخ شما استاد محترم را چگونه می توان توجیه نمود (شاید توجیه کلمه مناسبی نباشد). ممنون - خداوند شما را جزای خیر بدهد و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  عنایت داشته باشید که آیات سوره‌ی آل‌عمران می‌فرماید بعضی از اهل کتاب مفتخر به آن عبادات و آن شعور هستند که اعمال‌شان نادیده گرفته نمی‌شود ولی آیه‌ی 177 سوره‌ی نساء، اشکالِ کلّی اهل کتاب را مطرح می‌فرماید. در مورد روایتی که می‌فرمایید البته که اگر کسی امام خود را در هر زمانی نشناسد، گرفتار مرگ جاهلیت است، ولی بنا به دیگر روایات این بیشتر به معنای عناد و مقابله با امام است به دلیل آن‌که از حضرت صادق«علیه‌السلام» داریم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ النَّبِيُّونَ وَ الصِّدِّيقُونَ وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ الشُّهَدَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ خَمْسَةُ أَبْوَابٍ يَدْخُلُ مِنْهُ شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ سَائِرُ الْمُسْلِمِينَ مِمَّنْ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يَكُنْ فِي قَلْبِهِ مِقْدَارُ ذَرَّةٍ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ الْخَبَر»  على عليه السّلام فرمودند: بهشت هشت در دارد، درى كه از آن پيامبران و صديقان وارد مى‏ گردند، درى كه شهداء و صالحان از آن مى ‏آيند، شيعيان و دوستان ما هم از پنج در وارد خواهند شد و از در هشتمى ساير مسلمانان وارد مى‏ شوند و آن‏ها كسانى مى‏ باشند كه بر وحدانيت خدا گواهى دهند و ذره ‏اى بغض ما را در دل نداشته باشند.

علامه‌ی طباطبایی در کتاب «رسالة الولایه» در فصل 4  از تفسیر قمی از ابی‌جعفر«علیه‌السلام» روایتی را به این مضمون می‌آورند: که راوی می‌پرسد وضع موحدین که اقرار به نبوت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» دارند ولی اهل گناه هستند و امامی ندارند و ولایت شما را نمی‌شناسند؛ پس از مرگ چگونه است؟ امام می‌فرمایند: چنین کسانی در قبرهای خویشند و از آن بیرون نمی‌آیند، پس هرکدام از اینان که کار نیکی کرده باشند و دشمنی و عداوتی نسبت به ما نداشته باشد برایش راهی به سوی بهشت باز می‌شود که خداوند آن را در مغرب آفریده و روحش وارد آن می‌شود تا روز قیامت، تا آن‌گاه که به دیدار خدا برسد و خداوند به بررسی اعمال خوب و بد او بپردازد. اصل روایت به این صورت است:  «قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا حَالُ الْمُوَحِّدِينَ الْمُقِرِّينَ بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ ص مِنَ الْمُسْلِمِينَ الْمُذْنِبِينَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ لَيْسَ لَهُمْ إِمَامٌ وَ لَا يَعْرِفُونَ وِلَايَتَكُمْ فَقَالَ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَإِنَّهُمْ فِي حُفَرِهِمْ لَا يَخْرُجُونَ مِنْهَا فَمَنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ وَ لَمْ يَظْهَرْ مِنْهُ عَدَاوَةٌ فَإِنَّهُ يُخَدُّ لَهُ خَدّاً إِلَى الْجَنَّةِ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ بِالْمَغْرِبِ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِ الرَّوْحُ فِي حُفْرَتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ فَيُحَاسِبَهُ بِحَسَنَاتِهِ وَ سَيِّئَاتِهِ فَإِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِمَّا إِلَى النَّارِ فَهَؤُلَاءِ الْمَوْقُوفُونَ لِأَمْرِ اللَّهِ قَالَ ع وَ كَذَلِكَ يُفْعَلُ بِالْمُسْتَضْعَفِينَ وَ الْبُلْهِ وَ الْأَطْفَالِ وَ أَوْلَادِ الْمُسْلِمِينَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ وَ أَمَّا النُّصَّابُ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ فَإِنَّهُمْ يُخَدُّ لَهُمْ خَدّاً إِلَى النَّارِ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ فِي الْمَشْرِقِ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِمُ اللَّهَبُ وَ الشَّرَرُ وَ الدُّخَانُ وَ فَوْرَةُ الْحَمِيمِ ثُمَّ بَعْدَ ذَلِكَ مَصِيرُهُمْ إِلَى الْجَحِيمِ»(بحار الأنوار، ج‏69، ص: 158) . موفق باشید

17830
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این که جنابعالی مکررا در آثارتان فرمودیدکه نظام سازی بر اساس حکم الهی با قوانین یا بخش نامه صورت نمی گیرد چند سئوال از محضر مبارک دارم. 1. اگر با بخش نامه یا قوانین نظام سازی صورت نمی پذیرد پس با چه ابزاری صورت می گیرد؟ 2. بنده قبول دارم که با بخش نامه صورت نمی گیرد ولی وقتی دولت ما با تقدیم لایحه ای که مبتنی بر احکام قرآنی است به مجلس آن را تصویب کرد و به قانون تبدیل شد پس عملا می شود با قانون نظام سازی کرد؟ 3. مقصود از دولت اسلامی چیست؟ 4. البته الان که بیشتر فکر کردم می شود با بخش نامه هم کار را شروع کرد. فرض کنید وزیر علوم آیین نامه ی تدوین کند که منابع آموزشی و تربیتی ما تماما منبطق با شریعت الهی باشد، نظر مبارک چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید روح یک ملت متوجه آن امر بشود 2- اگر روح مردم آماده شده باشد و قوانین را در راستای معنایِ زندگی خود بفهمند، قوانین در مناسبات جامعه سریان می‌یابد 3- حتماً وزیر علوم باید این کار را بکند ولی لازم است به بستر سریان‌یافتنِ آن نیز فکر کرد. خوب است در این مورد به مقاله‌ی «نسبت‌ها و تمایزات «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی» توجه شود. موفق باشید

17611
متن پرسش
با سلام خدمت استاد؛ حضرتعالی برای تبیین این مطلب که «هست» های اطراف خود عینی هستی نیستند و لا جرم باید به عین هستی منتهی شوند از قاعده«کل ما بالعرض لا بد ان ینتهی الی ما بالذات» استفاده کردید. حال سوال بنده این است که آیا مگر وجود و هستی عارض بر ماهیات خارجی می شود که ما بحث وجود را منطبق با قاعده فوق کنیم و برای تبیین و توضیح شوری آب را مثال بزنیم؟ آیا مگر وجود و هستی برای ماهیات مانند شوری برای آب است؟ (از جهت بحث عرض) // جنابعالی مستحضرید که صدر المتالهین طبق مبنای اصالت وجود عبارت «انسان موجود» رو از باب عکس الحمل می دانستند. اگر ممکن است راجع به صحیح بودن استفاده از قاعده فوق در بحث وجود و هلیات بسیطه توضیحی بفرمایید. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مثال مناقشه نیست ولی به هرحال از قاعده‌ی مذکور برمی‌آید که یا ماهیات باید عین هستی باشند و یا از آن جهت که در ذات خود، ممکن‌الوجودند به عین هستی ختم شوند و این همه‌ی مطلب است. موفق باشید

17587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد محترم: پیشاپیش از اینکه پرسش غیر معرفتی می پرسم و مصدع اوقات شریف می شوم، عذرخواهم. بنده خیلی تمایل دارم همراه شما عازم زیارت و پیاده روی اربعین شوم. از مدیر کانال تلگرامی شما جویا شدم، فرمودند شما هر ساله همراه گروهی مشرف می شوید و بنده برای همراهی باید در اینجا مطرح کنم. بنده خانم هستم. امکانش هست اگر خانم ها هم در این گروه همراه می شوند، حقیر را هم قابل دانسته و در این سفر همراه گروه شما باشم؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد نقشی ندارم خودم هم یک زائر هستم در آن گروه. برنامه‌ها زیر نظر حاج آقا نظری و آقای ایزدی است. موفق باشید

15297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: استاد اینجانب نزدیک به چهار سال است روی آثار حضرتعالی کار کردم. اما دچار مشکلی شده ام. بعد از اربعین امسال که از کربلا برگشتم دیگر قلبم راه نمیاید برای گوش دادن و یا مطالعه کتب. دلم می خواهد گوش بدم اما تا شروع می کنم انگار قلبم باهام نمی آید. استاد تکلیفم چیست؟ چه راه حلی پیشنهاد می فرمائید؟ استاد دعایی در حقم بفرمایید که قلبم را از این گرفتگی نجات بدهد. از جانب حضرتعالی در قم نایب الزیاره هستم. در پناه امام عصر (عج) باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران نباشید. سعی بفرمایید با وقار تمام به آن‌چه رسیده‌اید، عمل کنید و از درگیریِ عقیدتی با افراد حذر نمایید، مگر آن‌که زمینه‌ی پذیرش سخن حق را در طرف مقابل بیابید. موفق باشید

14850

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: احساس می کنم در مواجهه با دیگران تعادل ذهنی خودم رو از دست دادم و برای درس خواندن تمرکز کافی را ندارم ممنون میشم نظرتونو ببینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند. کتاب بر روی سایت است. موفق باشید

14717
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فرزانه و فاضل روش احراقی عرفا که برای رفع رذایل اخلاقی منیت سوزانده می شود چگونه است؟ آیا اینگونه است که در این روش فقط مباحث معرفت نفسی و توحیدی بیان می شود؟ آیا اینگونه است که مورد به مورد برای رفع هر رذیله اخلاقی راهکار جدا داه نمی شود و برای دفع تمام رذایل مطالب معرفت نفسی و توحیدی بیان می شود؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر گفتنی بود که روش احراقی نبود!! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس». رسالة الولایة علامه طباطبایی متذکر این راه است. موفق باشید

14638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فرزانه لطفا بفرمایید برای یک طلبه خدمت به دیگران ثوابش بیشتر است یا مطالعه؟ البته منظورم این است که که به کدام یک باید بیشتر عمل کرذ؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلِ کار طلبه درس خواندن است. هر کار مستحب دیگری که او را از این کار باز دارد و دروس او ملکه ی او نگردد، خدمت به اسلام که بعداً برای او و برای جامعه برکات زیادی دارد، مختل می شود. موفق باشید

14079
متن پرسش
سلام علیکم: دو سئوال از کتاب چهل حدیث امام راحل داشتم: 1. امام در بحث بلا و امتحان می فرمایند خداوند از ابتدا نظر لطف به این دنیا نداشت جمع این سخن با روایاتی که دنیا را خوب معرفی می کند چیست؟ 2. امام می فرمایند بلا دادن به مومنین خوب است پس چرا در دعاها داریم که بلا به مومنین نرسد؟ در آخر از حال و هوای امسال اربعین خودتان برایمان بگویید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- دنیایی که مدّ نظر آن روایات است دنیای وَهمیّات است، نه وسیله‌ای برای زندگی و عبادت 2- بلایی که خداوند برای مؤمنین مقدّر فرموده، بلای تکامل‌ساز است و بلایی که برای کفار قرار داده، بلای نابودکننده و هلاکت است 3- عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی  14026  شده است. در ضمن در جلسه‌ی اخیر سوره‌ی اعراف عرایضی شد. موفق باشید

13168
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید عقل توانایی تشخیص حقایق بر اساس استلال است. چند سوال داشتم: آیا کارایی عقل فقط در همین که تعریف نموده اید خلاصه می شود یا از عقل استفاده درست و یا تادرست دیگه ای می شود کرد؟ مثلا کسی که تخصص تعمیر ماشین را فراگرفته یا کسی که رانندگی می کند از عقل استفاده می کند؟ یا قوه دیگر؟ یا کسی که تفکر منفی دارد و از فکرش در جهت گناه استفاده می کند چه؟ از عقلش استفاده منفی کرده یا اصلا از عقل استفاده نکرده؟ ۲. سرچشمه همه تفکر ها (چه مثبت چه منفی) همان عقلی است که تعریفش بیان شده؟ ۳. امام حسین فرمودند عقل با پیروی از حق کامل می شود. آیا می شود نتیجه گرفت که عقل هم تشکیکی است؟ ۴. در قرآن داریم قلب انسان دارای فهم است قلب با استفاده از عقل حقایق را می فهمد یا مستقل از عقل حقایق را می فهمد یا بعضی موارد همزمان از عقل و قلب در جهت استفاده برای فهم حقایق استفاده می شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل به خودی خود برای تشخیص حقیقت کافی نیست بلکه اگر انسان حقیقتاً اراده کرده باشد که مطابق فطرت خود حقیقت را بیابد، عقل به او کمک می‌کند و به همین جهت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ‏ هَوَى‏ أَمِيرٍ»[1]  چه بسيار عقل‏هايى كه زير فرمان هوس اسير هستند. و در همین رابطه قرآن در آيه‏ى 46 سوره‏ى حج مى‏فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ‏ يَعْقِلُونَ‏ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده‏ اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده‏ اند تا در اثر آن سير، قلب‏هايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوش‏هايى به‏ دست آورند كه به كمك آن‏ها حق را بشنوند؟ بنابراین اگر عقلی در ذیل قلب قرار گیرد، درست قضاوت می‌کند و این عقل چنان‌چه به قرآن و روایت رجوع کند، مطلوب خود را در بین آن دو نور مقدس می‌یابد. موفق باشید

 


[1] ( 1)- نهج البلاغه، حكمت 211.

9433
متن پرسش
سلام علیکم: آیا لغاتی مانند طوبی و زقوم که نازله حقیقتشان در مقام لفظ است، اعتباری اند یا نه؟ مثلا امکان داشت به جای لغت طوبی، لغت دیگری (مثل جحیم) در قرآن به کار برده شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر لغتی و هر لفظی اعتباری است و خداوند در قالب الفاظی که بشر اعتبار کرده حرف خود را می‌زند منتها آنچنان با قدرت خود آن الفاظ را به صورت جمله یعنی آیه و سپس به صورت سوره در می‌آورد و شکل می‌دهد که می‌فرماید: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ»، و اگر در باره‌ی آنچه بر بنده‌ی خود[ پیامبر] نازل کرده‏ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - براى این کار، فرا خوانید اگر راست مى‏گویید! موفق باشید
7406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. شما خودتان چه برداشتی دارید از پاسخ حضرت ابراهیم علیه السلام که ابتدا نگاه به نجوم کردند و بعد پاسخ دادند من بیمارم فنظر نظره فی النجوم فقال انی سقیم؟.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید حضرت خواسته باشند با طرح موضوعی مبهم با آن‌ها همراهی نکنند و برنامه‌ی خود را که شکستن بت‌ها بود، اجرا نمایند. موفق باشید
5811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ، خواستم به اطلاعاتون برسانم که فایل های صوتی که قبلا ها ضبط شده از شما، خیلی کیفیت بهتری داره و صداش بلند تر هست ولی فایل های جدید تر آنقدر صدایشان یواش است که حتما باید کنار لبتاب بنشینیم و به آن گوش بدهیم و نمی توان در حال انجام کارهای خانه آن را گوش داد. لطفا در صورت امکان دستگاه ضبط سخنرانی ها را اصلاح بفرمایید. مثلا فایل های شرح حدیث یبن جندب که مربوط به گذشته است خیلی صدای بلند و خوبی دارد ولی فایل های جلسات جدید که از سایت می گیریم ، صدایشان یواش است و برایمان خیلی قابل استفاده نیست. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مسئول محترم سایت با آقای توکلی موضوع را در میان بگذارید.
5745
متن پرسش
سلام استاد عزیز. خداوند بر توفیقات شما بیفزاید و در کنف حمایت ولی الله انشاءاللله همیشه مومن و متقی و مهتد باقی بمانید. استاد پدر من در جوانی دایم الخمر بوده و البته بعدها اینکار را کنار گذاشت. استاد احتمالا در زمانی که نطفه من هم بسته شده مست بوده. استاد من چه کار می توانم بکنم که اثرات سوء این قضیه از وجودم برود؟البته من به دین علاقمندم به لطف خدا، اما دوست دارم اگر این مساله اثر سوئی در سلوک دینی دارد از بین ببرم. لطفا راهنماییم کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید خداوند همه‌ی انسان‌ها بر اساس فطرت الهی آفریده است و امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند همه‌ی فطرت‌ها بر اساس توحید است، پس از نظر فطری راه رجوع به خداوند و دین خدا در مقابل شما گشوده است با تمام امید و بدون هیچ نگرانی بندگی کنید و تا قرب الهی تا جایی که متوجه شدید تمام عالم را نور خدا پر کرده است جلو بروید. موفق باشید
3217
متن پرسش
آیا کسی که غیرصواب از او صادرنمی‌شود، معصوم نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به اندازه‌ای که غیرصواب از او صادر نمی‌شود در آن جهت معصوم است ولی مقام عصمت ائمه«علیهم‌السلام» مقامی است که در فهم و عمل تماماً در عصمت هستند. موفق باشید
1273

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد ارجمند و با تشکر از اینکه ترتیبی داده اید تا جوانان بتوانند جواب سئوال هایشان را به بهترین نحو بدست آورند. چگونه خیرات میتواند به ارتقای سطح یک مرده کمک کند در حالی که او دیگر از بدنش جدا شده و زمینه رسیدن به کمال را ندارد مگر میشود از ریق دیگران بعد از مرگ به رشد معنوی رسید؟و یا چگونه خیرات برای یک مرده میتوند روی ما اثر بگذارد ؟ اجرکم عند الله
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام مسلّم در قیامت اصل برکات در رابطه با نیّت انسان‌ها در دنیا واقع می‌شود و کسی که نیّتی در امر خیر در دنیا نداشته باشد خیراتی که بازماندگان او برایش می‌دهند هیچ اثری برای او ندارد ولی اگر نیّت اعمال خیر در او بوده حال بازماندگان او و یا دوستانش با یک نحوه اتحاد روحانی که با او دارند به جای او عمل خیری را انجام می‌دهند بر روح انسان متوفی تأثیر می‌گذارد. مثل انسانی که اگر در دنیا آماده‌ی تذکر است و کسی به او تذکر می‌دهد و او از تذکر دوست و آشنایش متأثر می‌شود. موفق باشید
22272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: به نظر شما در یک کانون فرهنگی که در آن دانش آموزان دبستانی و راهنمایی وجود دارند چه مطالبی گفته شود بهتر است؟ هدف بنده در این کانون فرهنگی این است که این بچه ها در آینده خودشان به دنبال معارف دین بروند حال برای رسیدن به این نتیجه در سن کودکی و نوجوانی باید چه مطالبی برایشان گفته شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث و مطالب کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» را اگر با آن‌ها در میان بگذارید، خوب خواهد بود. موفق باشید

22001
متن پرسش
با سلام و خسته نباشيد: استاد گرامي، من خانم ... ساله اي هستم كه به دليل اينكه بخشي از تحصيلاتم را در خارج از ايران بوده ام، تا كنون ازدواجم دجار تاخير شده است. هم اكنون علي رغم دارا بودن خواستگاران فراوان، يكي از مشكلات عمده بنده اين است كه آقاياني كه مانند بنده داراي تحصيلات عاليه هستند و از نظر سطح هوشي و شرايط زندگي با هم تناسب داريم، وقتي متوجه مي شوند كه پوشش بنده چادر هست از ادامه ي اين روند سرباز مي زنند و هر بار به دليل اين موضوع ناكام مي مانم. از طرفي هم ازدواج با افرادي كه كفيت لازم را در آن ها نمي بينم برايم مطلوب نيست و به لحاظ دروني هيچ كششي به سمت آن ها احساس نمي كنم. اينقدر اين مسئله ي حجاب بنده در ناكامي ازدواج، تكرار شده كه به تازگي با خودم فكر مي كنم شايد اين اصرار من بر چادر، گرفتن مستحب و رها كردن واجب (ازدواج) باشد و شايد بايد در اين مورد انعطاف بيشتري از خود نشان بدهم، هرچند كه من اين حجاب را در جامعه و محيط كار با چنگ و دندان در طي سال ها حفظ نموده ام و برايم خوشايند نيست كه بر سر آن معامله كنم. نمي دانم چه كنم. حجاب و اعتقادات مذهبي من، مرا در ازدواج دچار مشكل كرده و دلم مي خواهد حضرت پروردگار نصرت فرمايند، ولي مسئله بنده هنوز بعد از مدت ها حل نشده. از راهنمايي شما سپاسگذارم. و من الله توفيق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید طرف‌های مقابل گمان کنند جنابعالی با نحوه‌ای از تحجر، چادر را پذیرفته‌اید و در جایی که عقلاً می‌شود در عین داشتن حجاب، چادر نداشت را شما نمی‌توانید فکر کنید؛ در حالی‌که وقتی چیزی مستحب شد، بدین معناست که خداوند رخصت آن را داده است که  انسان نسبت به عدم انجام آن فکر کند. طرف به آیت اللّه بهجت گفته بود 50 سال است نماز اول وقتم ترک نشده است، و ایشان فرموده بودند یعنی در حین این 50 سال، کاری مهم‌تر از نماز اول وقت برایت پیش نیامده است؟! موفق باشید

21862
متن پرسش
سلام علیکم استاد: با توجه به بررسی فقط و فقط وضع دستگاه‌های انتصابی؛ بسیاری از سکوت ها و رجحان ها و منصوبات و اراده‌های ثابت و لایتغیر رهبر معظم جهت اصلاح در طی دوران زعامت ایشان، ظاهرا با عقلِ دو دو تا چهار تا سازگاری ندارد و از طرفی امکان ضعف اراده‌ و ضعف مسئولیت پذیری رهبری در احقاق آرمان‌های انقلاب و مردم را تلویحا محال می دانید(آیا اینطور است؟)؛ به نظرم تنها راهی که برای ادامه‌ی پیروی مشتاقانه و خالی از رخوتِ تاریخی، از ایشان باقی می ماند برقراری نسبتی از جنس ارادت موسی (ع) به حضرت خضر با رهبری است. آیا درست فهمیدم؟ که در بالاترین نقاط حکومت ظلمِ عیان رخ دهد و رهبری به تعبیر آقای رحیم‌پور، هیچ تقصیری نداشته باشند. کسی با جوان های به غلط بالارونده از دیوار سفارت های عربستان و انگلیس، مبادا کاری داشته باشد چون جوانان انقلابیِ رهبری اند، اما جوانان دلسوزی که حتی به غلط در همزبانی با احمدی‌نژاد ده صفحه دردنامه می نویسند، بایست سکوت رهبری را نظاره کنند و مطرودِ توجه رهبری باشند؛ باید به هر طریقی اثبات کنند که هرکس به خاطر عقیده اش تحت فشار قرار گرفته دروغ می گوید چون آزادی وجود دارد، حتی اگر خودش را تحت فشار قرار داده باشند و هرکدام از هزاران علامت سوالی که پیش آمد بگوییم «همچو موسی زیر حکم خضر رو». خواستم بگویم حال این روزهایمان خوش نیست. ما هم اگر همچنان رهبری را خضر گونه دنبال کنیم و بر روند فعلی ایشان صبر کنیم، از آحاد مردم بعید به نظر می رسد. ما که با بحث‌هایتان زندگی می کردیم حالمان این است، مردم که هرچه بگویند حق دارند. به یاد دارم در دیدار دانشجویی ماه رمضان پارسال تمام تشکل ها غیر از جامعه اسلامی از شورای نگهبان انتقاد کردند که البته رهبری پاسخگو نبودند؛ این یعنی مطالبه ها و توقعات از آن همه ارگانِ تحت نظر رهبری کمتر از دولت نیست که صد البته بیشتر است، اما دریغ از کوچکترین تحول معنادار. خودتان در اعتکاف پارسال فرمودید که گاهی سوالات و شبهات لاینحلی در خصوص این مسائل می شنوم که بجز ارادت به رهبری قابل هضم نیست. لطفا توضیح دهید این چگونه نسبتی است که با رهبری برقرار می کنید که غیر از مقام خضری، برایم توجیه دیگری ندارد. باسپاس فراوان بابت توجهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط بسیار حساس و سختی قرار داریم. اولاً: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 21717 شده است خوب است به آن نظر فرمایید. ثانیاً: شاید بنده به جهت سابقه‌ای که در امور اجرایی داشته‌ام و با نظر به تنگناهای تاریخی که گرفتارش هستیم؛ فکر می‌کنم رهبر انقلاب به بهترین نحو در تلاشند تا این ملت را از انبوه مشکلات تاریخی عبور دهند و از این جهت بنده حکمت خاصی در ایشان می‌بینم. عرایضی در جلسه‌ی اخیر شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» تحت عنوان «راه کسب معرفت و بصیرت در این تاریخ» شده است، شاید نسبت به زمانه‌ای که در آن هستیم، متذکر معرفت و بصیرت لازم بشود. موفق باشید

20942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام الله استاد طاهرزاده سلام: در سوال 20919 من به معنای معجزه کار نداشتم بلکه بحث معرفت شناسی بود و ارتباط معجزه و شکاکیت مدنظر بود. امید که این مسئله را برایمان حل نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه شوید پیامبر خدا با معجزه ما را به این نتیجه می‌رساند که او از طرف خداوند برای ما راه‌کار آورده است، دیگر نسبت ما با خدا روشن می‌شود و جایی برای شک و شکاکیت نمی‌ماند. موفق باشید

20400
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد عزیز این که حضرتعالی تاکید دارید، که نباید بین شما و شاگردانتان حالت «تقلیدی» باشد، تا وجوه مختلف تفکر به ظهور برسد، سئوالم اینجاست که مقصود حضرتعالی ناظر به چه حوزه ای است، فرضاً امام شناسی، کربلا شناسی، انقلاب شناسی، انسان شناسی، خداشناسی،.... کدام یک از این مقولات را می فرمایید؟ در برخی از حوزه ها که عمدتا اصول دین هستند، واقعا نمی شود بیشتر و بهتر از آنچه که شما در قالب آثارتان تدوین کردید، فکرکرد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همه‌ی مواردی که فرمودید اگر تفکر در میان باشد به راحتی رفقا متوجه زوایایی می‌شوند که بنده و امثال بنده متذکر آن نشده‌اند. حتی در اصول عقاید اگر رویکردِ ما تقلیدی نباشد، چشم‌اندازهای جدیدی ظهور می‌کند. موفق باشید 

نمایش چاپی