باسمه تعالی: سلام علیکم: خود تفسیر المیزان در ذیل آیهی 200 آلعمران چنین موضوعی را مطرح فرموده و نیز در جزوه ای تحت عنوان «راز سقوط تمدنها در المیزان» عرایضی مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که نسبتی بین جسم انسان و روح او بر قرار است، نسبتی بین تربت حضرت امام حسین«علیهالسلام» با وجود قدسی آن حضرت و محل دفن ایشان برقرار است. و در این رابطه خداوند در تربت آن حضرت شفا قرار داده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بهشتی که ما در ابتدا در آن بودیم شیطان هم داشت ولی با کسب فضائل و پشتسرگذاشتن شیطان در دنیا، إنشاءاللّه به بهشتی میرسیم که دیگر شیطان ندارد. 3- در مورد موضوع سوم عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» مبنی بر اینکه آن عصیان، عصیان در مقابل امر ارشادی بود و نه امر مولوی و موجب خروج از عصمت نمیشود؛ شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از دست شما چه کار کنم که سؤال میکنید و بنده هم جواب میدهم ولی ایمیل خود را یا نمیبینید، یا طوری است که جوابهای ما به ایمیل شما وارد نمیشود؟!! بنده اینطور جواب دادم: ((باسمه تعالی: سلام علیکم: ده دقیقه که سهل است؛ بگو یک روز تمام، بنده در خدمت هستم. این هفته جلساتی در گلپایگان دارم. برای جلسهی چهارشنبه إنشاءاللّه برمیگردم. از صبح 5 شنبه بعد از نماز صبح، هر روز که خواستید بهجز صبح یکشنبه؛ میتوانم در خدمت باشم. موفق باشید)). هنوز ما بر سرِ قول خود هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در امور روزمرّه سعی کرد طوری عمل نکنیم که خطورات مزاحم را با خود به نمازمان بیاوریم. ولی از حیلهی شیطان هم غافل نباشید زیرا با ایجاد خطورات میخواهد شما را مأیوس کند و مأیوس نشوید و کار خود را ادامه دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید حکمت متعالیه از طریق نور عقل، یک حرکت وجودی و استکمالی در معرض انسان قرار میدهد و عملاً این حکمت در مقام جمع عقل و قلب است. به همین جهت بزرگان عرفان، کار صدرالمتألهین را شرح و تبیین عرفان محیالدین میدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میگویند. زیرا «توبه» باید در مقابل جذبههای نفس امّاره باشد تا با عبور از آن جذبهها و رجوع به حق، «توبه» صورت بگیرد. در سکرات مرگ، دیگر نفس امّارهای در میان نیست تا عبور از آن معنا دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم چند جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» و ده نکتهی کتاب «ده نکته از معرفت نفس» به عنوان شروع، خوب باشد. و در مورد انقلاب اسلامی، باید جوانان ما متوجهی عمق حقیقت انقلاب اسلامی بشوند تا احساس کنند در این مورد، زیاد باید بدانند و از اسرارِ این تاریخ آگاه شوند. و در مورد عقاید نیز، به روش عرفانی و معرفتالنفسی، اگر مباحث معاد را مطرح کنید إنشاءاللّه استقبال خواهند کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم انتقاد به آنها هست و باید باشد همانطور که ما نسبت به شخصیتهای خودمان نباید باب انتقاد را ببندیم. ولی چون فتوای مقام معظم رهبری توهین به منسوبین پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» را حرام کردهاند، باید در هر صورت احتیاط کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از آنکه سالک إلی اللّه متوجه میشود سگ از جهتی مظهر نفس امّارهی انسان است و به همین جهت اگر کسی در خواب با سگ روبهرو شود، معبر متوجه میشود که به نفس امّارهاش نزدیک شده است و این نیز در تجربهی اجتماعی قابل درک است که چگونه انسانهایی که بیشتر مشغول آرزوهای نفس امّارهی خود میباشند به همان اندازه تعلق خاطری به سگ دارند و آن را وارد خلوتهای زندگی خود میکنند. زیرا عملاً خود را در آن مییابند. و نجسبودن آن تنها به اعتبار وجهِ بیرونی آن نیست، بلکه به اعتبار آن است که نفس امّارهی انسان را بیش از پیش به انسان بازمیگرداند. با توجه به امر فوق در مورد سؤال جنابعالی میتوان به نکات زیر نیز توجه داشت:
اولاً: قرآن کريم در احکام فقهي معمولا به کليات بسنده کرده است. به عبارتي ديگر قرآن همچون قانون اساسي است که فروع قوانين مدني، حقوقي، جزائي و ... را در آن نمي توان يافت.
ثانياً: تبيين و تفسير آن را به پيامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» (24) يعني اي پيامبر ما ذکر بر تو نازل کرديم تا براي مردم آنچه را بر ايشان نازل شد (قرآن) تبيين و تفسير نمايي و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بيان فرموده، از سخنان پيامبر (ص) و امامان (ع) اطاعت کنيم: «وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(25) يعني اي مردم هر چه را رسول الله (ص) به شما دستور داد، اجرا کنيد و هر چه را نهي کرد باز ايستيد.
اگر پيامبر اکرم (ص) مى فرمايند: «إِنِّي تَارِکٌ فِيکُمُ الثَّقَلَيْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي» (26)، من دو چيز گرانبها را در ميان شما به امانت مى گذارم که اين دو از هم جدا نمى شوند «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»، اگر به هر دوى آنها تمسک کرديد هلاک نمى شويد. سرّ اين فرمايش پيامبر اکرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اين است که تمام آنچه ما به آن احتياج داريم در نصّ و ظاهر قرآن نيامده است و ما بايد در کنار قرآن روايات پيامبر (ص) و ائمه (ع) را در نظر بگيريم. اما اگر گفتيم يکى را قبول داريم، اگر گفتيم «حَسبُنا کِتابُ الله»، و عترت را رها کرديم، ضمانتى براى هدايت ما نخواهد بود. اين دو چيز را بايد با هم داشته باشيم تا بتوانيم به هدايت برسيم. (27)
خلاصه اينکه براي به دست آوردن حکم شرعي، قرآن يکي از منابع استنباط احکام الهي مي باشد، علاوه بر کتاب آسماني ما، روايات معصومين (ع) يکي ديگر از منابع است که اگر حکمي در قرآن ذکر نشده بود بايد به اين روايات رجوع شود.
نجاست سگ در روايات
عمده دليل براي حکم به نجاست سگ، روايات مي باشند. احاديث زيادي در اين باره وارد شده است بطوري که در کتاب ارزشمند وسائل الشيعه و بحارالانوار ، ابواب مختلفي در اين رابطه وجود دارد با عناوين : «بَابُ نَجَاسَة سُؤْرِ الْکَلْبِ وَ الْخِنْزِيرِ»، «بَابُ طَهَارَة عَرَقِ جَمِيعِ الدَّوَابِّ وَ أَبْدَانِهَا وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ مَنَاخِرِهَا وَ أَفْوَاهِهَا إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ»، «بَابُ نَجَاسَة الْکَلْبِ وَ لَوْ سَلُوقِيّاً»، «بَابُ جَوَازِ لُبْسِ جِلْدِ مَا لَا يُؤْکَلُ لَحْمُهُ مَعَ الذَّکَاة وَ شَعْرِهِ وَ وَبَرِهِ وَ صُوفِهِ وَ الِانْتِفَاعِ بِهَا فِي غَيْرِ الصَّلَاة إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ وَ جَوَازِ الصَّلَاة فِي جَمِيعِ الْجُلُودِ إِلَّا مَا نُهِيَ عَنْهُ»، «بَابُ کَرَاهَة اتِّخَاذِ کَلْبٍ فِي الدَّارِ إِلَّا أَنْ يَکُونَ کَلْبَ صَيْدٍ أَوْ مَاشِيَة أَوْ يُضْطَرَّ إِلَيْهِ أَوْ يُغْلَقَ دُونَهُ الْبَابُ»، «بَابُ تَحْرِيمِ بَيْعِ الْکِلَابِ إِلَّا کَلْبَ الصَّيْدِ وَ کَلْبَ الْمَاشِيَة وَ الْحَائِطِ وَ جَوَازِ بَيْعِ الْهِرِّ وَ الدَّوَابِّ» و ...
هر يک از ابواب فوق، رواياتي را در بر دارد که بيان کننده نجاست سگ اند. کسي که از علوم ديني کمترين اطلاعي داشته باشد با ديدن عنوان اين ابواب يقين به حکم نجاست سگ در اسلام مي کند چه رسد به اينکه روايات هر باب را مطالعه و بررسي کند.
رواياتي که از پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دربار نجاست سگ به ما رسيده اند، دو گونه مي باشند:
دسته نخست: رواياتي که به صراحت در آن واژه نجس آمده است. مانند:
۱. «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ، يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: نَعَمِ، اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ. قَالَ قُلْتُ لَهُ: الْکَلْبُ؟ قَالَ: لَا. قُلْتُ: أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.» (28)
عذافر از امام صادق (ع) از نوشيدن و وضو گرفتن با پس مانده آبي که بعضي از حيوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشيده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگير. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسيدم: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه به خدا، او نجس است. نه به خدا، او نجس است.
۲. «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ (29).»
عبدالله بن ابي يعفور از امام صادق (ع) نقل مي کند: همانا خداوند نيافريد خلقي را که نجس تر از سگ باشد.
۳. «عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّة وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ، فَلَمْ أَتْرُکْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ؛ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ؛ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْکَلْبِ، فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ.» (30)
فضلمي گويد از امام صادق (ع) از پس مانده حيوانات (گربه، گوسفند، گاو، شتر،...) سوال کردم؛ و امام فرمود: اشکالي ندارد. تا اينکه از سگ سوال کردم؛ و امام فرمود: پليد و نجس است.
۴. «سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ: رِجْسٌ نِجْسٌ، لَا يُتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ، وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّة ثُمَّ بِالْمَاءِ. (31)
راوي حکم سگ را از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت فرمود: پليد و نجس است، از اضافه آبي که آشاميده نبايد وضو گرفته شود، آن آب را بريز و (ظرف) را بار اول با خاک و سپس با آب بشوى.»
۵. «عَنْ مُعَاوِيَة بْنِ شُرَيْحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ سُؤْرِ الْکَلْبِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ؟ قَالَ: لَا؛ قُلْتُ أَ لَيْسَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ، لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ. (32)
ابن شريح، حکم نيم خورده سگ را از امام صادق (ع) پرسيد که آيا مى توان از آن نوشيد يا با آن وضو گرفت؟ حضرت فرمود: نه، راوى پرسيد: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، او نجس است. نه، به خدا سوگند، او نجس است.»
۶. «عَنْ أَبِي سَهْلٍ الْقُرَشِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ لَحْمِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ هُوَ مَسْخٌ. قُلْتُ: هُوَ حَرَامٌ؟ قَالَ: هُوَ نَجَسٌ؛ أُعِيدُهَا عَلَيْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، کُلَّ ذَلِکَ يَقُولُ هُوَ نَجَسٌ. (33)
ابي سهل مي گويد از امام صادق (ع) درباره گوشت سگ سؤال کردم، حضرت فرمود: از حيوانات مسخ شده است. گفتم آيا حرام است؟ امام فرمود: نجس است. سه مرتبه اين سوال را تکرار کردم و هر سه بار امام فرمود: نجس است.» و مواردي ديگر.
همانطور که در بحث لغوي گذشت، با وجود حقيقت شرعيه براي واژه نجس، اين دسته از روايات براي اثبات حکم نجاست سگ کفايت مي کنند، و به صراحت بيانگر آن هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اگر به عللی مثل گرفتاری به گناه، از تعادل خارج شود و ضعیف گردد نمیتواند بدن را آنطور که شایسته است تدبیر کند و بدین لحاظ بدن، بیمار میشود و این غیر از آن نوع بیماری است که به جهت عوامل بیرونی برای بدن پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همچنانکه در بحث سورهی اعراف در رابطه با آیهی مذکور تا حدی به صورت مفصل عرض شد، انحراف در آیهی مذکور به معنایِ انحراف از نظر به حق است که به صورت نظر به اسماء الهی او نباشد. حال یا با نظر به کثرات این انحراف محقق میشود و یا نظر به حضرت حق بدون نظر به اسماء حسنایِ او. مثل اینکه بخواهیم صرفاً خدا را با عقلِ انتزاعی داشته باشیم، در آن صورت رجوع به خدا به معنایِ «فادعوه بها» صورت نمیگیرد 2- شاید در مرحلهی اول یک نوع تهدید و ادبکردن برای آن قوم که در آن حدّ منحرف شده بودند، لازم بوده است تا در مرحلهی بعدی، خودشان دینداری را با اختیار ادامه دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که به خوبی متوجه شدهاید غیر از حق در عالم نیست، ولی حضرت حق با اسماء خود اعیانِ اشیاء را وجود میدهد و این کثرات مربوط به اعیانِ موجودات است که با نور اسماء الهی به صحنه آمدهاند و از این جهت این کثرات، گزافه نیست و در نگاه وحدت شخصیه ظهوراتِ اسماء الهی هستند و بدین معنا تشکیکِ در ظهور که در واقع، ظهور اسماء است در محدودیتِ اعیان معنا میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. بالاخره بنا به فرمایش آیت الله بهجت آن خطورات بدون اختیار شما میآید، هنر شما آن است که آنها را دنبال نکنید تا إنشاءالله مزهی عبور از آن خطورات شیطانی را در این مرحله بچشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم که مختصر اطلاعاتی از نظریات جناب یونگ دارم، همین احساس را کردم. مهم آن است که نظرات او را با چه قرائت و رویکردی بخوانیم تا او را از آنِ خود کنیم. دغدغههای او، دغدغههای ارزشمندی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اینجاها نیست و اتهام انحرافیبودن را آقای هاشمی به اینها زدند. اشتباه آقای احمدینژاد در آن بود که از امثال آیت اللّه مصباح و جریان اصیل نیروهای انقلاب، به عشق آقای مشائی فاصله گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی عنایت داشته باشید مکان برای جوهرِ عالم ماده، همان حرکتِ ذاتی آن است. یعنی مکانمندی، اقتضایِ همان ذاتِ متحرک است، نه آنکه جوهر در مکان یا در زمان باشد. خودِ جوهر عین زمان است زیرا زمان، مقدارِ حرکت است و جوهر که عین حرکت است، عین زمان میباشد و ذهن، آن زمان را از حرکت انتزاع میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام از جناب حاج ملا سلطان محمد گنابادی صاحب تفسیر «بیان السعادة» تجلیل نمودند. مرحوم گنابادی مورد احترام شدید میرزای شیرازی بوده و بنیانگذار سلسلهی گنابادی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد با شما موافق هستم. هنوز از نظر معرفتی، ملت متوجه ضعف سبک زندگی غربی نشدهاند، لذا بسیاری از آنها متوجهی جهتِ تذکراتِ ما نیستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، شرک جلی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک جهتش همان است که چون اهداف الهی برای آنها در کار نیست، شیطان به جای آنکه خاطر آنها را نسبت به اهدافشان مضطرب کند، کمککارشان میشود و لذا صدای ملکِ نکیر و منکر را که متذکر آنها است، تا آنچه را میکنند را تصدیق ننمایند؛ نمیشنوند مگر در برزخ که دیگر کار از کار گذشته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: غذاها در خارج موجود بوده است و مورد استفادهی بدنِ حضرت مریم«سلاماللّهعلیها» قرار میگرفته. ولی تمثّل حضرت جبرائیل«علیهالسلام» در موقعیتی است که مریم کبری«سلاماللّهعلیها» در حال آبتنی هستند، مگر درست است که حضرت زکریا«علیهالسلام» آنجا باشند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسالههای عملیه نکاتی را متذکر شدهاند هرچند کتاب خاصی تدوین نشده، ولی عموماً در فرهنگ دینی، اعمال مکروه مشخص شده است. موفق باشید