بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزيز: لطفا پيرامون حكومت اسلامي، طبق سبك و سياق علامه در تفسير آيه 200 آل عمران اگر امكان داره منابعي رو به من معرفي كنيد. لطفا ما رو در عتبات عاليات از دعاي خير خودتون فراموش نكنيد. با تشكر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود تفسیر المیزان در ذیل آیه‌ی 200 آل‌عمران چنین موضوعی را مطرح فرموده و نیز در جزوه ای تحت عنوان «راز سقوط تمدن‌ها در المیزان» عرایضی مطرح شده. موفق باشید

17546
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و احترام: چگونه می توان شفا بودن تربت سید الشدا را با عرفان نظری تبین نمود؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که نسبتی بین جسم انسان و روح او بر قرار است، نسبتی بین تربت حضرت امام حسین«علیه‌السلام» با وجود قدسی آن حضرت و محل دفن ایشان برقرار است. و در این رابطه خداوند در تربت آن حضرت شفا قرار داده است. موفق باشید

17239
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه طبق آیات قرآن حضرت آدم (ع) و حوا ابتدا در بهشت (جنة) بودند و بعد به علت وسوسهٔ شیطان و متعاقبا گناه خوردن میوهٔ ممنوعه از آنجا اخراج شده و به زمین منتقل شدند: آیا در بهشت هم شیطان حضور دارد؟! پس این چه بهشتی ست؟! آیا در بهشت هم گناه ممکن است و زمینه اش فراهم؟! سؤال سوم اینکه گناه کردن حضرت آدم (ع) با پیامبر بودنشان چگونه قابل جمع است؟! پیامبر گناه می کند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بهشتی که ما در ابتدا در آن بودیم شیطان هم داشت ولی با کسب فضائل و پشت‌سرگذاشتن شیطان در دنیا، إن‌شاءاللّه به بهشتی می‌رسیم که دیگر شیطان ندارد. 3- در مورد موضوع سوم عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» مبنی بر این‌که آن عصیان، عصیان در مقابل امر ارشادی بود و نه امر مولوی و موجب خروج از عصمت نمی‌شود؛ شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: حاج آقا بنده هفته پیش یه پیام فرستادم و قرار شد حضوری خدمتتان برسم. آقای طاهرزاده لطفا بفرمایید که چه موقع و کچا مزاحم حضرتعالی شوم. آیا شما نماز ظهر و مغرب و عشا را به غیر از روزهایی که جلسه دارید در مسجد می خوانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از دست شما چه کار کنم که سؤال می‌کنید و بنده هم جواب می‌دهم ولی ایمیل خود را یا نمی‌بینید، یا طوری است که جواب‌های ما به ایمیل شما وارد نمی‌شود؟!! بنده این‌طور جواب دادم: ((باسمه تعالی: سلام علیکم: ده دقیقه که سهل است؛ بگو یک روز تمام، بنده در خدمت هستم. این هفته جلساتی در گلپایگان دارم. برای جلسه‌ی چهارشنبه إن‌شاءاللّه برمی‌گردم. از صبح 5 شنبه بعد از نماز صبح، هر روز که خواستید به‌جز صبح یکشنبه؛ می‌توانم در خدمت باشم. موفق باشید)). هنوز ما بر سرِ قول خود هستیم. موفق باشید

16584
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: من وقتی نمازم خراب شود دیگر حتی زندگی کردنم سخت می شود و حتی دیگر نمی خواهم زنده باشم چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در امور روزمرّه سعی کرد طوری عمل نکنیم که خطورات مزاحم را با خود به نمازمان بیاوریم. ولی از حیله‌ی شیطان هم غافل نباشید زیرا با ایجاد خطورات می‌خواهد شما را مأیوس کند و مأیوس نشوید و کار خود را ادامه دهید. موفق باشید

16568
متن پرسش
سلام استاد: جناب صدالمتألهین می فرمایند: حکمت متعالیه نفس انسان را به حقایق موجودات آن طور که هستند استکمال می دهد. 1. این استکمال عقلی است یا وجودی؟ اگر وجودی باشد یعنی حکمت متعالیه خودش یک نحوه سیر و سلوک می آورد اگر درست کار شود؟ 2. موضوع عرفان هم خود ذات اقدس است، حکمت متعالیه هم اگر هدفش رسیدن به حقایق موجودات آن طور که هستند باشد، این یعنی جنبه ی الهیّت موجودات که می شود حضرت حق سبحانه! پس موضوع عرفان و حکمت متعالیه یکی می شود استاد؟ اگر این چنین باشد جناب ملاصدرا رحمت الله علیه چه کار عظیمی انجام داده اند! التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید حکمت متعالیه از طریق نور عقل، یک حرکت وجودی و استکمالی در معرض انسان قرار می‌دهد و عملاً این حکمت در مقام جمع عقل و قلب است. به همین جهت بزرگان عرفان، کار صدرالمتألهین را شرح و تبیین عرفان محی‌الدین می‌دانند. موفق باشید

15904
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر از پاسخگویی شما: استاد اینکه بعضی می گویند در هنگام احتضار و عارض شدن سکرات مرگ دیگر توبه پذیرفته نیست آیا صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌گویند. زیرا «توبه» باید در مقابل جذبه‌های نفس امّاره باشد تا با عبور از آن جذبه‌ها و رجوع به حق، «توبه» صورت بگیرد. در سکرات مرگ، دیگر نفس امّاره‌ای در میان نیست تا عبور از آن معنا دهد. موفق باشید

15424

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام و احترام محضر استاد طاهرزاده: مقدمه: بعد از دانشگاه آمدم حوزه و الان در پایه نهم و سطح 2 فلسفه اسلامی مشغول تحصیلم. و بنابر وظیفه طلبگی و تاکید مقام معظم رهبری در کارهای فرهنگی، می خواهم کاری انجام دهم. البته سیر مطالعاتی شهید مطهری را هم گذراندم و در روستای خودم هم برای جوانان تا حدود 30 کتاب برگزار کردم و کارهای فرهنگی دیگری هم انجام می دهیم. البته پایگاه بسیج هم در قالب طرح صالحین برنامه هایی دارند. احساس می کنم آن طور که باید ثمر بخش نیست. مشکل اصلی و دغدغه اصلی را در قالب سوال مطرح می کنم. 1. برای سطح دانشگاهی و دبیرستان و راهنمایی از چه کتابهایی و چه سیری شروع کنیم؟ 2. چکار کنیم تا دغدغه و احساس نیاز به کتاب خوانی و شناخت مباحث اعتقادی و انقلاب اسلامی در جوان ایجاد شود؟ 3. چه کار کنیم تا مباحث فرسایشی نشود؟ 4. معمولا به مباحث عقلی و تفکری و... خیلی علاقه نشان نمی دهند البته دوست دارند ولی عملا دست به نمی شوند؟ 5. البته یکی از علت های نقص، خودم هستم ولی احساس می کنم باید کاری کرد که هدفمند باشد ولی چطور باشد نمی دانم؟ 6. البته تا حدودی با جوانان ارتباط دارم، رابطه خوبی هم داریم جسته گریخته ایام تابستان مباحث اعتقادی با هم کار می کنیم ولی کافی نیست احساس رضایت ندارم؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» و ده نکته‌ی کتاب «ده نکته از معرفت نفس» به عنوان شروع، خوب باشد. و در مورد انقلاب اسلامی، باید جوانان ما متوجه‌ی عمق حقیقت انقلاب اسلامی بشوند تا احساس کنند در این مورد، زیاد باید بدانند و از اسرارِ این تاریخ آگاه شوند. و در مورد عقاید نیز، به روش عرفانی و معرفت‌النفسی، اگر مباحث معاد را مطرح کنید إن‌شاءاللّه استقبال خواهند کرد. موفق باشید

14432
متن پرسش
آیا لعن فرستادن به خلیفه ی دوم به صورت غیر علنی و در خفا جایز است؟ اگر نیست مگر در قرآن کسانی را که موجب آزار پیامبر و اهل بیت علیهم السلام شوند را خدا لعن نفرموده؟ پس خلیفه ی دوم مستحق لعن نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم انتقاد به آن‌ها هست و باید باشد همان‌طور که ما نسبت به شخصیت‌های خودمان نباید باب انتقاد را ببندیم. ولی چون فتوای مقام معظم رهبری توهین به منسوبین پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را حرام کرده‌اند، باید در هر صورت احتیاط کرد. موفق باشید

9119
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید راه های ایجاد نشاط از نظر ائمه اطهار (ع) چی هست و ما جوون ها علاوه بر ورزش از چه راه دیگری میتونیم نشاط به دست بیاریم؟ اگر روایت ذکر کنید ممنون میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏» قلب خود را با برنامه‌ای که آرام آرام شما را با حق مأنوس می‌کند به نشاط و آرامش می‌رسد. به گفته‌ی مولوی «تو خوشی و خوب و کان هر خوشی .... پس چرا که منّت بادی کشی». موفق باشید
1513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا باسلام خدمت استاد عزیز من پس از کمی تفکر راجع به صفت جبار بودن خداوند که به معنای جبران کننده ی نقص ها و عیب ها و کم کاری هاست برداشت های زیر را داشته ام حال از استاد عزیز می خواهم که راجع به درستی ونادرستی هر یک از اینها اظهار نظر کنند ودر صورت نادرستی فرم درست آنهارا تبیین کنند: 1)کسیکه اکثر عمر یا نصف آنرا دور از بندگی خدا بوده است یا کم و بطور ناشایست بندگی کرده است مثلا از 80 سال عمر خود 20 سال را از دست داده است ولی در ادامه بیدار شده و به قول معروف سفت وسخت بندگی کند خداوندتاثیرمنفی آن20سال کم کاری را جبران می کند و مانند این می شود که آن 20سال را هم بطور کامل بندگی کرده است .(هم چنین باتوجه به مطالب گفته شده سوالی در ذهن متجلی می شد : مطابق با احادیث و آیات قرآن کسی که از گناه خویش توبه واقعی کند گناه او بطور کامل بخشیده شده و حتی تبدیل به ثواب میشود حال سوال اییجاست که این چگونه ممکن است پس از توبه ی ازگناه نکبت وبدی آن کاملا از بین رفته و شخص مانند کسی شود که گناهی انجام نداده است بلاخره یک نوع کم کاری و تفاوت باید بین فرد خطا کاری که توبه کرده با فردی که اصلا گناهی نکرده باشد آیاکمی تناقض با قواعد عقلانی و سنن الهی دیده نمیشود؟لطفا توجیه کنید) 2)صفت جبار بودن الهی شامل اعمال غیر عبادی مثل درس وتحصیل و کار و کسب روزی هم می شود مثلا: کسی برای قبولی در دانشگاه از اوایل تابستان با نیت الهی شروع به درس خواندن میکند اما نا صحیح (از لحاظ کنکوری) حال 5 ماه مانده به کنکور بیدار شده و نهایت سعی وتلاشش را می کند و چون خداوند جبار است آن 3یا 6 ماه از دست رفته را به نحوی برای وی جبران می کند و او در دانشگاه با رتبه ی تک رقمی قبول می شود .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- برداشت شما در مورد جبّاربودن و جابربودن خداوند درست است. آری چون انسان با توجه به خداوند،جهت‌گیری‌اش عوض می‌شود و دیگر آن شخص قبلی نیست معنا نمی‌دهد که گناهان گذشته‌ی او به دنبالش باشد 2- همین‌طور است که می‌فرمایید، اگر زمینه‌ی تجلی نور اسم جبّار فراهم شود، ما طوری عمل می‌کنیم که ضعف‌های گذشته جبران می‌گردد. موفق باشید
23361
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: اینجانب هر جا حرف از نجس بودن سگ و گربه می زنم، از من سند روایی یا از قرآن می خواهند من به چه سندی استناد کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از آن‌که سالک إلی اللّه متوجه می‌شود سگ از جهتی مظهر نفس امّاره‌ی انسان است و به همین جهت اگر کسی در خواب با سگ روبه‌رو شود، معبر متوجه می‌شود که به نفس امّاره‌اش نزدیک شده است و این نیز در تجربه‌ی اجتماعی قابل درک است که چگونه انسان‌هایی که بیشتر مشغول آرزوهای نفس امّاره‌ی خود می‌باشند به همان اندازه تعلق خاطری به سگ دارند و آن را وارد خلوت‌های زندگی خود می‌کنند. زیرا عملاً خود را در آن می‌یابند. و نجس‌بودن آن تنها به اعتبار وجهِ بیرونی آن نیست، بلکه به اعتبار آن است که نفس امّاره‌ی انسان را بیش از پیش به انسان بازمی‌گرداند. با توجه به امر فوق در مورد سؤال جنابعالی می‌توان به نکات زیر نیز توجه داشت:

 اولاً: قرآن کريم در احکام فقهي معمولا به کليات بسنده کرده است. به عبارتي ديگر قرآن همچون قانون اساسي است که فروع قوانين مدني، حقوقي، جزائي و ... را در آن نمي توان يافت.

ثانياً: تبيين و تفسير آن را به پيامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» (24) يعني اي پيامبر ما ذکر بر تو نازل کرديم تا براي مردم آنچه را بر ايشان نازل شد (قرآن) تبيين و تفسير نمايي و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بيان فرموده، از سخنان پيامبر (ص) و امامان (ع) اطاعت کنيم: «وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(25) يعني اي مردم هر چه را رسول الله (ص) به شما دستور داد، اجرا کنيد و هر چه را نهي کرد باز ايستيد.

اگر پيامبر اکرم (ص) مى فرمايند: «إِنِّي تَارِکٌ فِيکُمُ الثَّقَلَيْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي» (26)، من دو چيز گرانبها را در ميان شما به امانت مى گذارم که اين دو از هم جدا نمى شوند «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»، اگر به هر دوى آنها تمسک کرديد هلاک نمى شويد. سرّ اين فرمايش پيامبر اکرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اين است که تمام آنچه ما به آن احتياج داريم در نصّ و ظاهر قرآن نيامده است و ما بايد در کنار قرآن روايات پيامبر (ص) و ائمه (ع) را در نظر بگيريم. اما اگر گفتيم يکى را قبول داريم، اگر گفتيم «حَسبُنا کِتابُ الله»، و عترت را رها کرديم، ضمانتى براى هدايت ما نخواهد بود. اين دو چيز را بايد با هم داشته باشيم تا بتوانيم به هدايت برسيم. (27)

خلاصه اينکه براي به دست آوردن حکم شرعي، قرآن يکي از منابع استنباط احکام الهي مي باشد، علاوه بر کتاب آسماني ما، روايات معصومين (ع) يکي ديگر از منابع است که اگر حکمي در قرآن ذکر نشده بود بايد به اين روايات رجوع شود.

نجاست سگ در روايات

عمده دليل براي حکم به نجاست سگ، روايات مي باشند. احاديث زيادي در اين باره وارد شده است بطوري که در کتاب ارزشمند وسائل الشيعه و بحارالانوار ، ابواب مختلفي در اين رابطه وجود دارد با عناوين : «بَابُ نَجَاسَة سُؤْرِ الْکَلْبِ وَ الْخِنْزِيرِ»، «بَابُ طَهَارَة عَرَقِ جَمِيعِ الدَّوَابِّ وَ أَبْدَانِهَا وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ مَنَاخِرِهَا وَ أَفْوَاهِهَا إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ»، «بَابُ نَجَاسَة الْکَلْبِ وَ لَوْ سَلُوقِيّاً»، «بَابُ جَوَازِ لُبْسِ جِلْدِ مَا لَا يُؤْکَلُ لَحْمُهُ مَعَ الذَّکَاة وَ شَعْرِهِ وَ وَبَرِهِ وَ صُوفِهِ وَ الِانْتِفَاعِ بِهَا فِي غَيْرِ الصَّلَاة إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ وَ جَوَازِ الصَّلَاة فِي جَمِيعِ الْجُلُودِ إِلَّا مَا نُهِيَ عَنْهُ»، «بَابُ کَرَاهَة اتِّخَاذِ کَلْبٍ فِي الدَّارِ إِلَّا أَنْ يَکُونَ کَلْبَ صَيْدٍ أَوْ مَاشِيَة أَوْ يُضْطَرَّ إِلَيْهِ أَوْ يُغْلَقَ دُونَهُ الْبَابُ»، «بَابُ تَحْرِيمِ بَيْعِ الْکِلَابِ إِلَّا کَلْبَ الصَّيْدِ وَ کَلْبَ الْمَاشِيَة وَ الْحَائِطِ وَ جَوَازِ بَيْعِ الْهِرِّ وَ الدَّوَابِّ» و ...

هر يک از ابواب فوق، رواياتي را در بر دارد که بيان کننده نجاست سگ اند. کسي که از علوم ديني کمترين اطلاعي داشته باشد با ديدن عنوان اين ابواب يقين به حکم نجاست سگ در اسلام مي کند چه رسد به اينکه روايات هر باب را مطالعه و بررسي کند.

رواياتي که از پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دربار نجاست سگ به ما رسيده اند، دو گونه مي باشند:

دسته نخست: رواياتي که به صراحت در آن واژه نجس آمده است. مانند:

۱. «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ، يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: نَعَمِ، اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ. قَالَ قُلْتُ لَهُ: الْکَلْبُ؟ قَالَ: لَا. قُلْتُ: أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.» (28)

عذافر از امام صادق (ع) از نوشيدن و وضو گرفتن با پس مانده آبي که بعضي از حيوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشيده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگير. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسيدم: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه به خدا، او نجس است. نه به خدا، او نجس است.

۲. «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ (29).»

عبدالله بن ابي يعفور از امام صادق (ع) نقل مي کند: همانا خداوند نيافريد خلقي را که نجس تر از سگ باشد.

۳. «عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّة وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ، فَلَمْ أَتْرُکْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ؛ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ؛ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْکَلْبِ، فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ.» (30)

فضلمي گويد از امام صادق (ع) از پس مانده حيوانات (گربه، گوسفند، گاو، شتر،...) سوال کردم؛ و امام فرمود: اشکالي ندارد. تا اينکه از سگ سوال کردم؛ و امام فرمود: پليد و نجس است.

۴. «سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ: رِجْسٌ نِجْسٌ، لَا يُتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ، وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّة ثُمَّ بِالْمَاءِ. (31)

راوي حکم سگ را از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت فرمود: پليد و نجس است، از اضافه آبي که آشاميده نبايد وضو گرفته شود، آن آب را بريز و (ظرف) را بار اول با خاک و سپس با آب بشوى.»

۵. «عَنْ مُعَاوِيَة بْنِ شُرَيْحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ سُؤْرِ الْکَلْبِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ؟ قَالَ: لَا؛ قُلْتُ أَ لَيْسَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ، لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ. (32)

ابن شريح، حکم نيم خورده سگ را از امام صادق (ع) پرسيد که آيا مى توان از آن نوشيد يا با آن وضو گرفت؟ حضرت فرمود: نه، راوى پرسيد: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، او نجس است. نه، به خدا سوگند، او نجس است.»

۶. «عَنْ أَبِي سَهْلٍ الْقُرَشِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ لَحْمِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ هُوَ مَسْخٌ. قُلْتُ: هُوَ حَرَامٌ؟ قَالَ: هُوَ نَجَسٌ؛ أُعِيدُهَا عَلَيْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، کُلَّ ذَلِکَ يَقُولُ هُوَ نَجَسٌ. (33)

ابي سهل مي گويد از امام صادق (ع) درباره گوشت سگ سؤال کردم، حضرت فرمود: از حيوانات مسخ شده است. گفتم آيا حرام است؟ امام فرمود: نجس است. سه مرتبه اين سوال را تکرار کردم و هر سه بار امام فرمود: نجس است.» و مواردي ديگر.

همانطور که در بحث لغوي گذشت، با وجود حقيقت شرعيه براي واژه نجس، اين دسته از روايات براي اثبات حکم نجاست سگ کفايت مي کنند، و به صراحت بيانگر آن هستند. موفق باشید

22362
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در جایی گفتید که این «من» هست که مریض میشه و تن، مریضی من را ظاهر می کند. مریضی نفس انسان به چه معناست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اگر به عللی مثل گرفتاری به گناه، از تعادل خارج شود و ضعیف گردد نمی‌تواند بدن را آن‌طور که شایسته است تدبیر کند و بدین لحاظ بدن، بیمار می‌شود و این غیر از آن نوع بیماری است که به جهت عوامل بیرونی برای بدن پیش می‌آید. موفق باشید 

21827
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطفاً بفرمائید سئوال اول: با توجه به آیه 180 سوره اعراف منظور از انحراف از نام های خدا چیست؟ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و خدا را نیکوترین نامهاست، بدانها خدا را بخوانید، و آنان را که در نامهای او به انحراف می‌گرایند به خود واگذارید، که به زودی کردار بدشان را مجازات خواهند دید.» سئوال دوم: آیا بالا بردن کوه طور بر بالای سر بنی اسرائیل نوعی اکراه در دین نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همچنان‌که در بحث سوره‌ی اعراف در رابطه با آیه‌ی مذکور تا حدی به صورت مفصل عرض شد، انحراف در آیه‌ی مذکور به معنایِ انحراف از نظر به حق است که به صورت نظر به اسماء الهی او نباشد. حال یا با نظر به کثرات این انحراف محقق می‌شود و یا نظر به حضرت حق بدون نظر به اسماء حسنایِ او. مثل این‌که بخواهیم صرفاً خدا را با عقلِ انتزاعی داشته باشیم، در آن صورت رجوع به خدا به معنایِ «فادعوه بها» صورت نمی‌گیرد 2- شاید در مرحله‌ی اول یک نوع تهدید و ادب‌کردن برای آن قوم که در آن حدّ منحرف شده بودند، لازم بوده است تا در مرحله‌ی بعدی، خودشان دینداری را با اختیار ادامه دهند. موفق باشید

21188
متن پرسش
با سلام: به نظرم با توجه به مطالب کتاب «از برهان تا عرفان» همانطور که مرحوم ملاصدرا گامی فراتر از وحدت تشکیکی وجود برداشت و به وحدت شخصی رسید ازین وحدت نیز باید عبور کرد و به وحدت حقیقی غیر متکثر که وحدت را در وجود و ظهور می داند رسید. برای این که خداوند حد نخورد ناگزیر از نفی وجود ماسوا هستیم و وقتی به غیر او چیزی نباشد برای اینکه ذات خدا دچار کثرت نشود باید قایل شد که جز ذات بسیط حق چیز دیگری نیست اما وهم ما کما اینکه برای سهولت خویش صفاتی را بر آن ذات یگانه قائل می شود ظهوراتی نیز در نظر می گیرد گر چه هیچ یک بهره ای از حقیقت ندارند. (نیست غیر از ذات او اندر جهان / ما بقی وهم و خیالست و گمان / وحدت اندر وحدت است ای عارفان / ذات بی اسمش بود این سان عیان)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که به خوبی متوجه شده‌اید غیر از حق در عالم نیست، ولی حضرت حق با اسماء خود اعیانِ اشیاء را وجود می‌دهد و این کثرات مربوط به اعیانِ موجودات است که با نور اسماء الهی به صحنه آمده‌اند و از این جهت این کثرات، گزافه نیست و در نگاه وحدت شخصیه ظهوراتِ اسماء الهی هستند و بدین معنا تشکیکِ در ظهور که در واقع، ظهور اسماء است در محدودیتِ اعیان معنا می‌دهد. موفق باشید 

21090
متن پرسش
سلام استاد: آقا ما داریم کتاب مقالات را میخونیم آروم آروم در طی خوندن کتاب روزه هم میگیرم و ..... ورزش و ترک گناه و... می کنم اما سوای همه اینها اوقاتی مثل بعد مطالعه کتاب و بعد افطار بسیار دچار تشویشات ذهنی و وسوسه و ... میشم این خطورات را حس می کنم، تشخیص می دهم که از جانب عاملی خارجی مثل شیطان باشه چی کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. بالاخره بنا به فرمایش آیت الله بهجت آن خطورات بدون اختیار شما می‌آید، هنر شما آن است که آن‌ها را دنبال نکنید تا إن‌شاءالله مزه‌ی عبور از آن خطورات شیطانی را  در این مرحله بچشید. موفق باشید

20429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: ممنون می شم نظر شما رو در مورد روانشناسی و نظریات یونگ در باب خودشناسی و آرکیتایپ ها و سایه هایی که مطرح کرده بدونم. با توجه به اطلاعاتی که از نظریات ایشون و صحبت های شما من باب معرفت نفس داشتم دیدگاه های ایشون رو خیلی نزدیک به مباحث روح و روان در فلسفه اسلامی و معرفت نفس دیدم. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم که مختصر اطلاعاتی از نظریات جناب یونگ دارم، همین احساس را کردم. مهم آن است که نظرات او را با چه قرائت و رویکردی بخوانیم تا او را از آنِ خود کنیم. دغدغه‌های او، دغدغه‌های ارزشمندی است. موفق باشید

19079

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: این اواخر که آقای مشایی در کنار آقای احمدی نژاد در فضای مجازی و حقیقی فعال شدند، بنده کنجکاو شدم که بدانم جریان انحرافی که دوستان به سردمداری آقای مشایی عرض می کنند ماهیتا چیست و چه نوع ایدوئولوژی دارند، لذابنده برخی از سخنان آقای مشایی را گوش دادم و ایشان مثل آقای احمدی نژاد شدیدا از توحید و مهدویت دم می زنند تا حدی که وقتی اسم بهار و امام زمان (عج) میاید بغض می کند (در جواب خبرنگار که می گوید بهار و آقا مشایی از بغض قادر نیستند صحبت کنند) استاد عزیز انحراف این آقایان در چیست؟ مکتب ایرانی با مهدویت که منافات دارد!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این‌جاها نیست و اتهام انحرافی‌بودن را آقای هاشمی به این‌ها زدند. اشتباه آقای احمدی‌نژاد در آن بود که از امثال آیت اللّه مصباح و جریان اصیل نیروهای انقلاب، به عشق آقای مشائی فاصله گرفت. موفق باشید

18462
متن پرسش
سلام خسته نباشید: بنده این کونه متوجه شدم که حرکت جوهر در عراض آن ظهور می کند پس جوهر داری حرکت است حرکت جوهر در خودش هست، یعنی جوهر که عین الحرکه است در حرکت حرکت می کند و سیر حرکت اش از عدم به وجود است، پس جوهر در مکان خودش که همان حرکت هست، حرکت می کند پس دارای حرکت مکانی است و چون دارای تقدم و تاخر هست دارای زمان نیز هست و چون از امکان موجود شدن به وجود حرکت می کند پس دارای حرکت کیفی هم هست اگر اینگونه نیست پس نوع حرکت جوهر چیست؟ ببخشید بنده به خاطر نداشتن استاد می ترسم دچار اشتباه فهم شوم به خاطر این مزاحم شدم با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی عنایت داشته باشید مکان برای جوهرِ عالم ماده، همان حرکتِ ذاتی آن است. یعنی مکان‌مندی، اقتضایِ همان ذاتِ متحرک است، نه آن‌که جوهر در مکان یا در زمان باشد. خودِ جوهر عین زمان است زیرا زمان، مقدارِ حرکت است و جوهر که عین حرکت است، عین زمان می‌باشد و ذهن، آن زمان را از حرکت انتزاع می‌کند. موفق باشید

18219

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: نظر حضرت عالی در مورد برخی فرقه های صوفی گری مانند فرقه ی گنابادی چیست؟ چگونه این فرقه ها را می توان به چالش کشید؟ چرا برخی از افراد شناخته شده در کسوت روحانیت روی خوش به این گروه نشان داده اند؟ آیا این گونه برخورد با این فرقه ها به نوعی تایید این گروه نمی باشد؟ تصویری از جناب سید حسن خمینی در کنار قطب این گروه وجود دارد که نمی دانم آیا واقعی است یا خیر. اگر واقعی است توجیه این کار چیست؟ آیا امام خمینی (ره) تاییدیه بر این گروه داشته اند؟ با تشکر از حضرت عالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام از جناب حاج ملا سلطان محمد گنابادی صاحب تفسیر «بیان السعادة» تجلیل نمودند. مرحوم  گنابادی مورد احترام شدید میرزای شیرازی بوده و بنیان‌گذار سلسله‌ی گنابادی است. موفق باشید

17704

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد بنده احساس می کنم چون مدرنیته عقول را زائل نموده و از سوی دیگر انقلاب اسلامی در انتقال گفتمان با غرب تا کنون پیشرفت چندانی نداشته پس نمی توان مثلا در تاکسی نشست و گفت: ضبط تان را خاموش کنید، ما موسیقی گوش نمی دهیم. آن راننده هم شهود دارد اگر من مومن باشم دلم تاثیر می گذارد و وی با تفکر به ماجراها متوجه می شود لکن در این سی سال پس از انقلاب خیل تذکرات باعث شده انسانها تنها جریحه دارتر شوند. آخر این چه شیوه ای است که ما یک بحث علمی عمیق را توضیح نمی دهیم ولی انتظار داریم فرد با یک دستور و نه بازگو کردن ادله آن، مسئله را متوجه شود. چرا فضا را برای تفکر مردم باز نمی کنیم؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد با شما موافق هستم. هنوز از نظر معرفتی، ملت متوجه ضعف سبک زندگی غربی نشده‌اند، لذا بسیاری از آن‌ها متوجه‌ی جهتِ تذکراتِ ما نیستند. موفق باشید

16741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استادعزیز، این که خداوند می فرمایند گناه غیر از شرک را برای هر بنده ای که خواهند می بخشند، اینجا منظور از شرک آیا شرک خفی را هم شامل می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، شرک جلی است. موفق باشید

16629
متن پرسش
سلام: من سوالی خدمتتون کردم خلاصش این بود که چرا ما اسلام رو حداقل تا یه حدی اجرا می کنیم اما همیشه موفق نیستیم که فرمودید سوال 16567 رو بخونم که جوابمو گرفتم، شیطان قسم خورده ما رو راحت نذاره و غدر و حلیه اش هم کم نیست، اما جواب بخش دوم سوالم هنوز برام کامل روشن نشده که چرا خارجی ها که دین درست حسابی ندارن بعضیاشون با آرامش زندگی میکنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک جهتش همان است که چون اهداف الهی برای آن‌ها در کار نیست، شیطان به جای آن‌که خاطر آن‌ها را نسبت به اهدافشان مضطرب کند، کمک‌کارشان می‌شود و لذا صدای ملکِ نکیر و منکر را که متذکر آن‌ها است، تا آن‌چه را می‌کنند را تصدیق ننمایند؛ نمی‌شنوند مگر در برزخ که دیگر کار از کار گذشته است. موفق باشید

16521
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا غذاهایی که زکریا برای مریم دیده در خارج موجود بوده یا این تمثل در باطن مریم بوده؟ از بزرگی شنیدم زکریا با وجودی که طعام های عنداللهی مریم را دید ولی تمثل ملک به صورت «بشرا سویا» را ندید علت این موضوع چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غذاها در خارج موجود بوده است و مورد استفاده‌ی بدنِ حضرت مریم«سلام‌اللّه‌علیها» قرار می‌گرفته. ولی تمثّل حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» در موقعیتی است که مریم کبری«سلام‌اللّه‌علیها» در حال آب‌تنی هستند، مگر درست است که حضرت زکریا«علیه‌السلام» آن‌جا باشند؟! موفق باشید

15435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر و خسته نباشید. تشکر فراوان دارام از وقت و لطفی که برای ماها صرف میکنین،ان شاءالله خیر دنیا و آخرت شامل حالتون بشه. ببخشید استاد اینکه گفته میشه تا اونجایی که میشه سراغ مکروهات نرین باعث شده که کنجکاو بشم که بدونم مکروهات چیا هستن؟ کتاب در مورد تعداد گناهان کبیره موجود هست اما در مورد شرح مکروهات نمیدونم باشه یا نه خواهش می کنم اگر امکانش هست کتابی، منبعی در این مورد معرفی کنین. ممنون از لطف فراوانتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رساله‌های عملیه نکاتی را متذکر شده‌اند هرچند کتاب خاصی تدوین نشده، ولی عموماً در فرهنگ دینی، اعمال مکروه مشخص شده است. موفق باشید

نمایش چاپی