بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12918
متن پرسش
به نام خدا با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: احتراماً، آیا معنای تسبیح که در کلام الله به آن اشاره شده است را می توان اینگونه تعبیر کرد که: ظهور اسمی خاص از خداوند در موجودات را تسبیح می گویند. مثلاً یک گل با ظهور اسم جمیل و لطیف و حی مخاطب را متوجه خالق آن یعنی الله می کند که این ظهور توسط گل را خداوند تسبیح نامیده است. با تشکر و تقدیم احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تسبیح نظر به حقیقت حق است بدون هرگونه محدودیت، و هر موجودی در عین نظر به کمالات خود، متوجه‌ی کمال بی‌نهایت حضرت حق می‌گردد و لذا در عین تسبیح، تحمید کرده است. یعنی اولاً: کمالاتی را مدّ نظر دارد که از طرف حق جاری و ساری شده است، در ثانی؛ آن کمالات به صورت بی‌نهایت مربوط به حق می‌شود. به همین جهت داریم «یسبح بحمده» موفق باشید

10905
متن پرسش
سلام علیکم. استادعزیز،نمیدانم شایدما اشتباه میکنیم،ولی من فکرمیکنم استادطاهرزاده فقط برای اصفهان و جلسات اصفهان نیست،باورم اینست که برخی از شهرهای دیگر احساس نیاز به سخنان انقلابی و تمدن سازی شما ومانندشمادارند،ای کاش ای کاش میشد استادطاهرزاده تغییر رویه مینمودند و کمی هم به فکر ماغریبه ها بودند،میدانم که حرف امثال من زیاد اهمیت ندارد ولی بخدا نیاز است نیاز...ببخشید استادم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خود را منحصر به شهری خاص نمی‌دانم ولی عالَم و روحیه‌ام طوری است که خیلی اهل مسافرت نیستم در عین آن‌که سعی می‌کنم فکر خود را هرگز محدود به مکانی خاص و یا زمانی خاص نکنم و گویا با همه‌ی عزیزان در حال گفتگو هستم. موفق باشید
9489
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: میخواستم بدانم این همه نفرین در دعای علقمه (حدود یک صفحه را) در موقع خواندن به چه کسی است و چه کسی را باید در نظر بیاوریم اللهم من ارادنی فارده... اللهم اشغله بفقر لا تجبره و ببلا لاتستره... و ادخل علیه فی جمیع ذلک السقم ولا تشفه... و آیا می توان شیطان را در نظر بیاورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان در مظاهرش شیطان است. بحث تقابل دو تمدن است، تمدن اُموی با همه‌ی لوازمش و تمدن توحیدی با همه‌ی لوازمش، از خدا می‌خواهید تمام ابعاد تمدن کفر و شرک را از حیات فعّال متوقف فرماید. موفق باشید
8603
متن پرسش
سلام یکی از کاربرا سوال کرده بود که احساس میکنه زمان براش خیلی زود سپری میشه و شما پیشنهاد کرده بودید که عالم انسان دینی رو مطالعه کنه می خواستم بدونم احساس زود سپری شدن وقت چه ربطی به این کتاب شما داره چون من این کتاب رو مطالعه کردم و ربطی بین این دو موضوع ندیدم و سوال بعدی اینه که چرا بعضی ها این احساس زود سپری شدن روزها رو دارن و بعضی ها ندارن این ریشه در چی داره؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در کتاب «عالم انسان دینی» متوجه می‌شوید که می‌توان در عالم حضوری ماوراء گذشته و آینده داشت که همان حضور در «حال» است و از آن طرف در آن کتاب متذکر روح غربی می‌شوید که انسان بین بی‌خیالی از یک طرف و بین گرفتارشدن در گذشته و آینده مانده است. این‌توجه به این دو نکته انسان را به تعادل می‌آورد 2- بعضاً این حالت به جهت غلبه‌ی وجه تجرد است و بعضاً به جهت بی‌خیال‌بودن. اولی را باید نگهبانی کرد و دومی را باید تصحیح نمود. موفق باشید
7297
متن پرسش
با سلام خدمت استاد یک سوال دارم که چرا در قران حروف مقطعه داریم یعنی ایا اینها مگر رموزی بین خدا و رسول (ص) نیست پس چرا در کتابی اورده شود که برای همه ی انسان هاست یعنی از این حروف مقطعه انسان ها می توانند استفاده کنند و این که اصلا به درد انسان ها می خورد یا نه چون معمولا در تفاسیر هم دیده ایم به این ایات و تفسیرش کاری نمی گیرند پس بنا به این دلیل که خدا کار بی حکمت نمی کند اوردن این ایات در قران چه حکمتی می تواند داشته باشد با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمه‌اللّه‌علیه» در تفسیر سوره‌ی شوری نکاتی فرموده‌اند که حاکی از آن است که حروف مقطعه یکی از ابعاد معجزه‌ی قرآن است. بد نیست سری به آن‌جا بزنید. موفق باشید
6579
متن پرسش
سلام علیکم 1-تکامل برزخی داریم؟ اگر بله با چه توجیه فلسفی ای. 2- ماهیت علم و آگاهی چیست؟آیا حضور شی یا صورت آن نزد عالم دلیل لازم است یا کافی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تکامل در برزخ در حدّ رفع حجاب است ولی این‌که در آن‌جا نیز اراده‌ای باشد که انسان بتواند شخصیت جدیدی برای خود شکل بدهد، نه 2- علم یا آگاهی یک موضوع وجودی است که تعریف‌بردار نیست، خودش در نزد شما خود را معنا می‌کند. حضور شیئ نزد ما همان علم ما است، در واقع صورت علمی شیئ نزد عالم است و نه چیز دیگر. پس همان صورت دلیل کافی علم ما است. موفق باشید
3701
متن پرسش
با سلام و عرض ادب در خدمت استاد محترم: استاد شما فرمودید که خدا فیاص مطلق هست و باید همواره خلق کند سوال این است که خدا قادر بر خلق است که در آن شکی نیست، اما اینکه باید خلق کند همواره لازمه این حرف این است که خدا در خلق مجبور باشد یعنی مجبور است که خلق کند و نمی تواند خلق نکند؟ لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فلسفه بحثی هست که می گوید: واجب‌الوجودبالذات، از همه‌ی جهات واجب‌الوجود است، یعنی خداوند واجب العلم است و نمی‌شود علم از او جدا باشد چون این برای خدا نقص است، همچنین واجب الْجُود است و نمی‌شود جُود و بخشش نداشته باشد و از این جهت همواره خلقت هر مخلوقی را به آن مخلوق می‌دهد. موفق باشید
3459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. شوهرم علارغم ایمان قوی اش به من هیچ اهمیتی نمی دهد و حال من خیلی گرفته شده. آیا شما صلاح می دونید که با مطالعه ی پی در پی کتب شما و دیگر عرفا، سعی کنم ذهنم رو نسبت به بی توجهی همسرم به من ، بی تفاوت کنم و از بی توجهی و احیانا برخوردهای نامطلوب شوهرم، به عنوان ابزاری جهت کمال خود به سمت خداوند استفاده کنم ؟ آیا این مسئله باعث سقوط ایمانی همسرم نمی شه ؟ سوال دوم این که شوهرم اصلا من رو لایق حرف زدن با خودش نمی دونه و این مسئله خیلی من رو دپرس کرده، صلاح می دونید که من هم اصلا با او صحبت نکنم ؟ هرچقدر منطقی باهاشون صحبت کردم فایده نداره و حتی روزی یکی دوساعت هم حاضر نیست برای من وقت بذاره و البته منکر این مسئله است. سوال سوم این که شوهرم موقع صحبت کردن خودش یا من ، اصلا به چهره من نگاه نمی کنن و این رو یک عادت بد در خودش می دونه که نمی تونه ترک کنه، من هم یک روز است که به هیچ وجه در چهره ی او نگاه نکردم ، به نظر شما این رفتارهای تقابلی برای فهماندن اشتباه طرف مقابل تا چه حد جواب میده ؟ سوال چهارم : درحالی که شما فرمودید حضرت آدم و حوا باهم در بهشت بودند و باهم از بهشت خارج شدن ، و نظر به سلوک معنوی هم زمان زن و شوهر ، آیا باز هم استفاده از کم توجهی شوهر در جهت کمال خودمان، مطلوب است و موجب سقوط او یا خودمان نمی شود ؟ خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- در هرحال انسان می‌تواند نظر به خدا را جایگزین سایر نقیصه‌ها قرار دهد ولی نه از سر آن‌که خدای ناکرده شما هم نسبت به همسرتان بی‌توجه باشید 2- شما در هر حال با روی گشاده با همسرتان برخورد کنید و مقابله به مثل نکنید تا نورانیت لازم را به‌دست آورید 3- شما به چهره‌ی همسرتان نگاه کنید تا ثواب لازم را ببرید 4- در هر صورت اگر زن و شوهر وظیفه‌ای که به عهده ارند نسبت به همدیگر انجام دهند کمال لازم را به‌دست می‌آورند. موفق باشید
2999
متن پرسش
با عرض سلام خدمت حضرت استاد،با توجه به سوال 2780 اینکه جنابعالی فرمودید حضرت علی (ع) از قبل می دانست که ابن ملجم قاتل اوست(باتوجه به ویژگی خلقت ابن ملجم )آیا با این وجود ابن ملجم می توانست قاتل حضرت علی(ع) نباشد؟(چون در کتاب یکی از علما خواندم صرف علم داشتن موجب سلب اختیار نمی شود مثل اینکه من علم دارم 2 ساعت دیگر می خواهم به مغازه بروم اما میتوانم که در آن موقع نروم)با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور است که می‌فرمایید چون علم ائمه«علیهم‌السلام» علم به واقعه است آن طور که واقع می‌شود. یعنی چون ابن ملجم قاتل حضرت علی«علیه‌السلام» است، حضرت به آن واقعه علم دارند. در این مورد می‌توانید جزوه‌ی «جبر و اختیار» که در سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید
1354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. استاد گرامی نظر شما در خصوص دیدگاههای کی یرکگور چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده از منظر اسلامی که به کی‌یرکگور نگاه می‌کنم در او سوز و شور و شعور و باور به حقایق قدسی می‌بینم. موفق باشید
893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بخشی از رساله ارشد حقیر به نقد درون دینی و برون دینی نظریه هایی مربوط است که در حقیقت و ماهیت ایمان و مقولات مرتبط با آن همچون معرفت، تصدیق، کفر، تکذیب، یقین و... ارائه شده؛ خواهشمندم در حیطه هر دو نقد راهی باز کنید تا در راستای آن به نقدهای پرثمر برسم. ممنون از حوصله و عنایت جنابعالی.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: بنده بر همین اساس کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را نوشته‌ام و در حال شرح آن هستم. موفق باشید
24933
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: احتراما از نظر حضرت عالی استفاده زنان از موتورسیکلت جهت انجام امور لازمه و ضروری، امرار معاش و سایر موارد، در صورت رعایت اصول و موازین اسلامی چه حکمی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این نوعی از تبرّجی است که در قرآن نفی شده است. زیرا نحوه‌ی بودنِ با وقارِ زن را از او در منظر و مرآی نامحرمان از بین می‌برد از آن جهت که به فرمایش امیرالمؤمنین «علیه‌السلام»: «المرأة ریحانة لیست بقهرمانه» زن، همچون گل لطیف است او قهرمان و پهلوان نیست. موفق باشید

22772
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی و تشکر فراوان از اینکه وقت می گذارید و سوالات ما را پاسخ می دهید: چند وقت پیش مطلب مستندی در مورد یکی از جنایات بشر در حق همنوع خودش شنیدم که تا کنون هنوز به حال عادی برنگشته ام. آنقدر حالم را دگرگون می کند که نمی توانم در موردش توضیح بدهم. فقط عنوان آن را می گویم که «عروسکهای جنسی لولیتا» است. و استغفرالله از افکاری که در ذهنم گذشت ولی نوع انسان در نظرم بی ارزش شد. یک شب باز هم در فکر آن مسئله فرو رفتم و خیلی گریه کردم و مثل کودکی که دلیل کارهای مادر یا پدرش را نمی فهمد و بیقراری می کند من هم به خدا گله کردم که خدایا چرا تو اجازه دادی چنین انسان پستی به اهداف شوم خود برسد؟ چرا اصلا بشر را خلق کردی که بخواهد چنین جنایات هولناکی انجام دهد؟ همه وارستگی ها و جلوه های فرشته گونه اولیا خدا که تاکنون شنیده بودم در یک کفه ترازو می گذاشتم و این جنایت را در کفه دیگر و می دیدم که این خیلی سنگین تر است. از بیقراری رو به قرآن آوردم و اتفاقا آیات مربوط به خلقت انسان آمد و همین سوال بود که ملائکه در ابتدا مطرح کردند. و بعد قضیه «علّم الآدم الاسما» و اینکه به آدم علم همه چیز داده شد و تفسیرش را هم خواندم که علم همه چیز از دره ها و کوهها گرفته تا حتی قالیچه زیر پای امام (ع). اما استاد عزیز من قانع نشدم. مگر در یک نگاه کلی علم بدون انسانیت و اخلاق ارزش دارد؟ آیا اینکه فرضا من به عنوان یک انسان عالم به همه علوم دنیا از هر نوعش شوم و یک نفر هم نوع من چنین جنایاتی انجام دهد جمع ما و نوع ما به عنوان بشر اصلا ارزش وجود داریم؟ استاد بزرگوار بنده می دانم که قطعا و یقینا هر چه خدا انجام بدهد حق است و فکر من کوتاه است اگر آن را درک نمی کنم اما از شما می خواهم کمکم کنید و آگاهم کنید تا از طرفی با دانستن اینکه بشر چرا ارزش وجود داشت دلم آرام بگیرد و از طرفی هم در مورد آن علم و اسما که بشر را با وجود همه جنایاتش لایق وجود کرد بیشتر بدانم و بفهمم که چیست و سعی کنم آن را در خودم بیابم و پرورش دهم؟ باز هم ممنون از پاسخگویی شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این شعر را در نظر دارید که:

 «آدميزاده طرفه معجوني است

کز فرشته سرشته و ز حيوان

گر کند ميل اين بود کم از اين

ور کند ميل آن شود به از آن»

روی این موضوع فکر کنید که خداوند با اذن‌دادنِ به این انسان‌ها که تا این اندازه رذالت خود را نشان دهند، ما را متذکر چه امری می‌کند. آن‌کس که قربانی این جنایت می‌شود یک بحث است که چه حکمتی بین او و خدا در کار بوده، و یک بحث در آن است که اگر بشر قدرت و تکنیکش رشد کند ولی در دینداری به عمق لازم نرسد و خود را از دین مستغنی بداند کارش به کجاها می‌کشد. پس ما باید در دینداریِ راستین که همان تقوا است جایگاه خود را تعیین کنیم وگرنه فردا از دست ما همان جاری می‌شود که از دست این افراد جاری شد. موفق باشید

22740
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب و احترام: خانمی ۴۰ ساله هستم. بیش از ۲۰ سال است که برای رشد معنوی خودم برنامه‌ریزی می کنم. سعی کرده ام که اصولی را در این زمینه رعایت کنم از جمله شروع کردن با برنامه های سبک، گنجاندن تفریح در برنامه، داشتن مراقبه، هدفگذاری برای خودم، اولویت دادن به پرهیز از گناه و اولویت دادن به امر همسر داری و بچه داری. اما مشکل من این است که اولا هر برنامه ای پس از مدتی رها شده (گرچه که در ابتدای برنامه روحیه من خیلی خوب بوده و گمان می‌کردم که دیگر با این برنامه قدم به قدم به جایی که باید برسم خواهم رسید) ثانیا اینکه در کل هم از پیشرفت خود پس از ۲۰ سال راضی نیستم. حالا دیگر هر کاری می خواهم بکنم با خودم می گویم شاید این برنامه هم اصولی نیست و ایرادی دارد و آن طور که انتظار دارم من را قدم به قدم جلو نمی برد و نگرانم که عمرم با همین برنامه های دست و پا شکسته طی شود و به سرمنزل مقصود نرسم. یک کارشناس از مرکز پاسخگویی قم به من گفتند شما باید با استاد پیش بروید. لطفا راهنمایی کنید که چکار کنم؟ اشکال من چیست؟ آیا بدون استاد به جایی می رسم؟ خیلی افسرده و ناکامم از این همه شکست. وقتی صحبت مباحث اخلاقی می شود سینه ام سنگین می شود و حتی بغض می کنم. از وقتی که می گذارید بی نهایت سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفته‌ی آیت اللّه بهجت بپذیریم که در این زمانه «علم ما استاد ما است» باید سعی کنیم در کسب معارف حقه ورود بیشتری داشته باشیم. بنده روش «معرفت نفس» را از این جنس می‌دانم و پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو بر روی سایت هست دنبال کنید. با این فرض که فراموش نکنید راهِ رجوع به حضرت حق، تنگ و تاریک نیست، گشوده و روشن است. چه شده است که می‌فرمایید با روبه‌روشدن با مباحث اخلاقی سینه‌تان تنگ می‌شود؟! مگر بنا نیست اخلاق، راهِ گشوده‌ی حضرت ربّ العالمین را در مقابل ما بگشاید؟ و نه باری بر دوش ما باشد.

آیت الله بهجت می فرمایند :ما یک زاهد داریم و یک عارف، زاهد که می گوییم مراد همین زهد خشک است، همان کسانی هستند که حافظ در اشعارش از اینها می‌نالد. آنهایی که اهل زهد خشک اند دنبال کثرت عمل هستند، هزار مرتبه این ذکر را بگویند، اینقدر نماز بخوانند، اینقدر حج، اینقدر ختم قرآن و ... دنبال این هستند. اما آن کسی که عارف است دنبال کیفیت عمل است،

موفق باشید

22362
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در جایی گفتید که این «من» هست که مریض میشه و تن، مریضی من را ظاهر می کند. مریضی نفس انسان به چه معناست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اگر به عللی مثل گرفتاری به گناه، از تعادل خارج شود و ضعیف گردد نمی‌تواند بدن را آن‌طور که شایسته است تدبیر کند و بدین لحاظ بدن، بیمار می‌شود و این غیر از آن نوع بیماری است که به جهت عوامل بیرونی برای بدن پیش می‌آید. موفق باشید 

20129
متن پرسش
سلام استاد: 1. سوالی که داشتم این است که: آیا غرب به دلیل تعارض علم جدید با دین، دین را کنار گذاشت یا اول دین را کنار گذاشت و بعد به علم جدید رسید؟ یا اول یک سری از آن ها دین را کنار گذاشتند و محور را نفس اماره ی خود گرفتند و طبق این نیاز به ارضای امیال بی نهایت پیدا کردند و در پاسخ گویی به این نیاز علم جدید که بهتر بگوییم فن را به وجود آوردند که زرق و برق و کشش این فن و حاصل آن که تکنیک است همه ی جامعه ی آن جا را به خود جلب کرد و فرهنگ پشت این تکنیک و به اصطلاح علم یعنی ارضای نفس اماره روی همه ی مردم آن جوامع اثر گذاشت که کاملا این فرهنگ با دین متعارض است و از این جا تعارض بین علم و دین ایجاد شد و دین به کنار رفت؟ یا این که چون دین آن ها تحریفی بود و ضد عقل بود با علم جدید تعارض پیدا کرد و اگر در جامعه ی مسلمین بود تعارضی بین دین و علم به وجود نمی آمد؟ 2. یک سوال دیگر که داشتم این که در مورد تاریخ تمدن غرب و فلسفه غرب چه کتابی بخوانم؟ 3. به ترتیب کتاب های: گزينش تكنولوژي از دريچه‌ی بينش توحیدي، «خطر مادی‌شدن دین»، «علل تزلزل تمدن غرب»، «فرهنگ مدرنيته و تَوهّم» را خواندم اگر بخواهم بیشتر در مورد غرب شناسی کار کنم چه کتاب هایی را مطالعه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعد از رنسانس و برای آزادشدن از قرون وسطی، روحیه‌ای تاریخی در مردم غرب پیدا شد که حاصل آن نظر به طبیعت بود و در اختیارگرفتنِ طبیعت. و در راستای چنین روحیه‌ای جایگاه دین به‌خصوص که دینی فردی به نام مسیحیت در صحنه بود، در امور شخصی قرار گرفت و بدین لحاظ می‌توان علت سکولارشدنِ شخصیت انسانِ غربی را مدّ نظر قرار داد 2- مباحث فلسفه‌ی غرب که اساتید در سایت «روزگارِ نو» بدان پرداخته‌اند، مطالب مفیدی در اختیار شما می‌گذارد. از آن حساس‌تر کتاب‌های آقای دکتر داوری است که می‌تواند کمک کند. موفق باشید

20113
متن پرسش
سلام علیکم: ظاهرا آیت الله تبریزیان به تاثیر جن در بیماریها خیلی می پردازند. این همه تاثیر می تواند درست باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بهتر است به جای تأثیر جنّ در بیماری‌ها، واژه‌ی «وهم» و «واهمه» را به‌کار بریم. زیرا جنّ و شیطان از طریق قوه‌ی واهمه وساوس خود را انجام می‌دهد و عملاً موضوع وَهم و وسوسه در میان است نه آن‌که موجودی به نام جنّ با ماهیتِ شخصی خودش نقش‌آفرین باشد. موفق باشید

18711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سوال شما با سلام و احترام خدا قوت لطفاً از جناب استاد بپرسید که آیا استاد اخلاقی در شهر اصفهان سراغ دارند که بصورت هفتگی و منظم درس اخلاق برای عموم داشته باشند؟ تشکر پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به طور مشخص نمی‌توانم کسی را معرفی کنم؛ خودتان ببینید کدام یک از علمای محترم با ذوق‌تان همراهی می‌کنند. موفق باشید با سلام و احترام: با توجه به پاسخ سوال بنده، لطفاً اسامی علمای حاضر شهر اصفهان را بفرمایید؛ تا بنده یکی از علمای محترم که با ذوقم همراهی می‌کند را انتخاب کنم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افرادی را که انسان بتواند با اطمینان مدّ نظر قرار دهند آیت اللّه مظاهری و آیت اللّه ناصری هستند که بیشتر باید از صوتِ گفتارشان و کتاب‌های آیت اللّه مظاهری استفاده کرد. از کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی و صوت‌های اخلاق ایشان غافل نباشید. موفق باشید

17462
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطفا بفرمایید که جایگاه تحلیل های سیاسی در سلوک ما به سمت خدا چیست؟ و فعالیت های سیاسی چگونه باعث نزدیک تر شدن ما به خدا خواهد شد؟ و در این راستا شیوه ی صحیح کسب بینش سیاسی و فعالیت های سیاسی چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی در این رابطه در تبیین آیات 188 تا 194 سوره‌ی آل‌عمران در خدمت عزیزان شده است. عمده آن است که در تحلیل‌های سیاسی با چشم توحیدی و حضور حضرت حق در همه‌ی عالم، حادثه‌ها را تحلیل کنیم. موفق باشید

17306

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب از برهان تا عرفان، صفحه ی 48، آخرین خط، (و آن را موجود یا معدوم می کند)، ضمیر آن به وجود برمی گردد یا به خاصیت؟ یعنی آن وجود را موجود یا معدوم می کند یا آن خاصیت را؟ شرح این کتاب قسمت برهان صدیقین گویا بر روی سایت نیست. ممنون. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خاصیت هرچیز مربوط به درجه‌ی وجودیِ آن چیز است، مسلّم برای معدوم‌کردنِ خاصیت آن چیز، وجودِ آن چیز را معدوم می‌کند. موفق باشید

16512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا برای فرشتگان مراتب پایین تر امکان تکامل بیشتر و تقرب بیشتر وجود دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. چون فرشتگان دارای اختیار نیستند که بحث تکامل برای آن‌ها مطرح باشد. موفق باشید

16484

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من می خواهم در مورد یهود و فراماسونری و یهودیّت مخفی و تحریف شده اطلاعاتم زیاد بشه، بخصوص یهود (چون از اول دشمن اسلام بودن و الانم هستن) از شما منبع می خواستم، البته چند تا از دوستان گفتن مطالب آقای رائفی پور خوبه، ولی من طبق معمول از شما اول می پرسم استاد. ممنون یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به صورت منظّم کار نکرده‌ام. بهترین منبع را در این مورد سوره‌ی بقره و تفسیر المیزان می‌دانم در حدّی که دو سوم آن سوره در رابطه با یهود شناسی است. موفق باشید

16293
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد در رابطه با بدن بودن جسم برای انسان حکما فرمایشاتی دارند که جسمیت بدن و بدن بودن بدن را از هم تفکیک می کنند و جسم را متعلق به عالم ماده و خاک می دانند و معاد جسمانی را در مورد بدن مطرح می کنند. سوال من اینجاست که آیا بدن بودن بدن همان حیثیت تجلی و اضافه اشراقی نفس است به بیان دیگر به همان تجلی نفس بدن می گویند یا جسم را ازین نظر که مورد اشراق نفس قرار می گیرد مصداق مفهوم بدن است؟ به نظر می آید بدن تنها بر همان حیثیت اشراقی نفس بر جسم اطلاق می شود که همان بدن مثالی است این طور نیست؟ و گرنه جسم اصلا مصداق مفهوم بدن بودن نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است و معاد جسمانی هم به همین معنا است. در این رابطه در جزوه‌ی «چگونگی بدن اُخروی» عرایضی شده است. موفق باشید

15544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحم الرحیم با سلام: تقریبا همه ی افرادی که بنده با آنها ارتباط نزدیکی دارم اگر از آنها سوال کنید که هدفتان از زندگی چیست، هر کاری هم که بکنید بعدش می میرید و با لاشه ی حیوان هیچ تفاوت خاصی نداری، اکثرا طفره می روند و به نوعی می فهمانند که این موضوع اصلا دغدغه ی آنها نیست؛ دسته ای هم که انقلابی هستند جوابهای کلیشه ای می دهند ولی خودشان هم نمی دانند چه می گویند و در انتها و پس از کش و قوس های فراوان به گروه اول می پیوندند. یکی از این دوستان شما را معرفی کرده و خواستند موضوع را با شما در میان بگذارم. حالا من از جنابعالی می پرسم که هدفتان از زندگی چیست؟ چرا این هدف را انتخاب کردید؟ و مسیر رسیدن به هدف (واضح نه کلیشه ای) چگونه است؟ با تشکر یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی باید به طور جدّی در این موضوع فکر کند و این موضوع، چیزی نیست که در حدّ یک سؤال و جواب بگنجد. عرایضی در سه جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» شده است. بنده با این نوع نگاه به زندگی که در آن‌جا عرض شده است، زندگی می‌کنم. موفق باشید

14743
متن پرسش
سلام و ادب: قصد مزاحمت یا پرسیدن سوال بی جهت ندارم اگر در جایی اشاره شده بفرمایید مراجعه می کنم. ضمن عذر خواهی مجدد، منظور حضرت عالی از «روزه صحیح و مرتب» که فرموده بودید در برکنار شدن حجابها بسیار اثر گذار است چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در متن دین روشن است که اولاً: انگیزه‌ی روزه باید قرب الهی باشد و نه چیز دیگر و همین موجب رفع حجاب است تا آن‌جایی که حضرت حق در این فضا است که می‌فرماید: «انّی قریب». ثانیاً: طیِ برنامه‌ای مثل روزه‌های 5شنبه‌ی اول ماه و چهارشنبه‌ی وسط ماه و 5شنبه‌ی آخر ماه قمری و یا هر دوشنبه در هفته برنامه به طور مرتب شکل گیرد. موفق باشید

نمایش چاپی