باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمیکند. زیرا سجده بر آدم، بر مبنایِ تجلی اسماء الهی انجام گرفته است و از جهتی در روایت داریم که حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «نحنُ واللّهِ الاسماءُ الحسنی» به خدا قسم مائیم اسماء حسنای پروردگار. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جلد اول کتاب «مقالات» از آیت اللّه محمد شجاعی در این مورد نکات خوبی دارد. اذکار ماه ذیالحجه، تماماً وسیلهای است تا قلب را به راه بیاوریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هم همینطور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش آیت اللّه جوادی، شما از دست دین آن پول را می گیرید و مردم نیز افتخار میکنند که در راه دین هزینه مینمایند. هیچ جای دغدغه نیست بهخصوص که اگر کار آزاد، شما را از تفکر و تفقه در دین عقب بیندازد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر آیت اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» در قیامت، حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل نیست، ولی رفع حجاب به این معنا که صفتی ظهور کند و صفتی پنهان شود؛ هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته از معرفت نفس» نکاتی در این مورد عرض شده که عیناً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
در قرآن از خواب هايى نام برده است كه از رابطه اى بين آنچه شخص در خواب با آن روبه رو مى شود و بين عالَم خارج حكايت دارد. مثل خواب حضرت ابراهيم «عليه السلام» نسبت به ذبح فرزندشان (105/ صافات)، و يا رؤياى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى دو رفيق هم زندانى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى پادشاه مصر، و يا رؤياى رسول خدا «صلواة الله عليه وآله» در رابطه با فتح مكه (27/ فتح)؛ كه تمامى اين رؤياها چنانچه مستحضريد رابطه اى با عالَم خارج دارد و صرف خيالات افراد نيست.
با اين همه رؤيا؛ امرى است ادراكى كه قوه خيال در آن مؤثر است و اگر قوه خيال تحت تأثير شديد عالَم خارج باشد، آن خيالات در رؤيا دخالت هاى شديد مى كند. همچنان كه صفات روحى شخص مثل عداوت و عجب و تكبر و حرص و طمع در خيالاتش تأثير مى گذارد. لذا اكثر رؤياها؛ تحت تأثير تخيلات نفسانى است. تخيلات نفسانى نيز تحت تأثير همين عوامل طبيعى يا اخلاقى است كه نفس را به تصور آنها واداشته است. پس در حقيقت نفس همان تأثيرات را در خودش حكايت مى كند و حقيقت ديگرى ندارد. بنابراين هر رؤيايى، حقيقت نيست هرچند هر رؤيايى تعبيرى داردكه تعبير آن، عوامل طبيعى و يا عوامل اخلاقى هستند. ولى رؤياهايى هم هست كه با حوادث خارجى و حقايق عالَم وجود ارتباط دارند.
رؤياها، يا خواب هاى حق: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبى حادثه اى كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق مى شود. نفس به علت تجردش با وجود برزخى يا عقلى يك حادثه در خواب ارتباط پيدا مى كند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث مى شود. البته نفس پاره اى از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت مى كند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر مى بيند، ولى اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالى و در صورت هاى جزيى كه با آنها مأنوس است مى يابد. مثل اين كه وقتى با معنى «عظمت» در آن عالم، روبه رو مى شود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد مى شود، و يا معنى «مكر» در خيالش صورت «روباه» به خود مى گيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه مى شناسد. يا معنى «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» مى بيند. و يا مثلًا چون رابطه اى بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معنى «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براى خود مى سازد. كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفى مخصوص به خود دارد به طورى كه گاهى از يك معنى كه در خواب مى يابد صورت عكس آن را در خود مى سازد. مثل اين كه در بيدارى گاهى با شنيدن لغت ثروت به معنى فقر فقرا منتقل مى شود.
پس گاهى خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايى است كه نفس با آن روبه رو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزى است مناسب آن معنى يا ضد آن معنى» و گاهى آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلًا نمى توان فهميد از كدام يك از مبانى مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايى كه نفس با اصل موضوع روبه رو مى شود و به صورت مناسب آن منتقل مى شود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، به طورى كه اگر ملاحظه كرد در حال جمع كردن كثافت است، در واقع صورت به دست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان مى دهند، در عين آگاهى دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتى روبه رو مى شود بر اين كه بدنش ورم كرده است، با صورت به دست آوردن مال زياد روبه رو مى شود در عين آگاهى دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگى است. همچنان كه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرت يابى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنان كه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشى و خوش گذرانى دنيايى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه آن گناه است و گرفتارى و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نمى توان به رؤيا اعتماد كرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آن قدر جولان دارد كه با ميل خود صورت ها را تغيير مى دهد و از جايگاه خود خارج مى كند.
صاحب كتاب «تحف العقول» از قول پيامبر «صلواة الله عليه وآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسى برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتى كسى راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته مى شود.
اين كه دستور داده اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خواب هاى بى خود و باطل مى گردد.
مرحوم محدث نورى در جلد 4 كتاب دارالسلام مى فرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمان ها را مي يابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري مي شود.
قال رسول الله «صلواة الله عليه وآله»: «الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اهاويلُ الشَّيطان لِيحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ فى يقْظَتِهِ فَيراهُ فى مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ ارْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعنى خواب سه گونه است: يكى القائاتى كه شيطان مى كند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكى اين كه آنچه را در بيدارى مورد توجه قرار داده در خوابش آن را مى بيند (با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكى هم خواب هايى است كه جزيى است از چهل و شش جزء نبوت.
امام صادق «عليه السلام» مى فرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير به كار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايده اى نبود.
در فرمايش امام محمدباقر «عليه السلام» داريم كه: «رؤياى مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آن كه خودش آن را براى خود تعبير كند، يا ديگرى براى او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين مى آيد و قطعى مى شود» (كافي ج 8 ص 336).
اين بود مختصري از بحث رؤيا كه شرح بيشتر آن را در بحث آيه 42 سوره زمر عرض كرده ايم و چون عموماً در حين بحث در مورد رؤياى صادقه سؤال مى شد، آن را در اين قسمت خدمت عزيزان عرضه كرديم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دورا دور ایشان را میشناسم و پذیرندهی سلامهای گاه به گاهِ ایشان که لطف میکنند؛ هستم. و به جهت آثار خوبشان ارادتمند ایشان هستم بهخصوص به جهت حالات روحانی در توسلات معنویشان. سلام بنده را به ایشان برسانید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده عموماً برای صحبتهای خود از قبل مطالعه و یادداشتبرداری میکنم و بعضاً سرفصلِ یادداشتها به صورت برگهای چاپشده در اختیار حضار قرار میدهم و بر اساس آن صحبت میشود. 2- فکر نمیکنم بد باشد. باید خودتان ببینید با چه شخصیتی روحتان هماهنگی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هم میتوان مخاطب متوسط باشد و جوابی متوسط به موضوع بدهد و هم میتواند مخاطب متوسط نباشد، ولی جواب متوسط بدهد. و هم میشود زبان ارائهی سؤال، ظرفیت جواب متعالی نداشته باشد. و این حالت اخیر به جهت شاعرانه و چندلایهنبودنِ سؤال خواهد بود. نمونهاش همین نوشته که جنبهی متافیزیکی آن بر جنبهی شاعرانهبودنِ آن غلبه دارد تا جایی که نمیدانم با چه عقلی آن را بفهمم؟ با عقل استدلالی و یا با عقلی که اشارات را درک میکند؟ قبول دارم دوران، دورانِ در عسرتبودنِ زبان شاعرانه است، ولی نه برای بنده و جنابعالی که موضوعاتمان برای ظهور در این تاریخ به صحنه آمده است، نه آنکه قصهی مفاهیم گذشته را بخواهد بیان کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با دعا آنچه مقدّر است به راحتی به ما میرسد 2- اگر مردم بدانند با دعا تقدیرات الهی که بهترین تقدیرات است، به راحتی به آنها میرسد؛ به زیباترین شکل دعا میکنند تا از سرگردانی نسبت به مقدّراتشان نجات یابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع دیگری است و رعایت آن در مقابل هر مسئلهای کار درستی است. ولی بحثِ «علمِ تو استاد توست» یک قاعدهی کلّی در این تاریخ است که شرح آن در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید چون آقای هاشمی با صراحت بیشتر، نظراتی را مطرح میکنند که در راستای ادامهی روح انقلابی ملت نیست، مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» شرعاً موظف میشوند آن نظرات را نقد کنند و عملاً چنین حالتی که میفرمایید پیش میآید. ولی باز حضرت آقا سعی دارند مستقیماً موضوعْ به آقای هاشمی برنگردد. به همین جهت در صحبت اخیرشان میفرمایند اگر کسی بگوید دورهی موشک تمام شده؛ یا نادان است و یا خائن، و بدین شکل جایی برای شخصیت آقای هاشمی باقی میگذارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم آن سیری که کاربر محترم در سؤال 12592 مطرح فرمودهاند، خوب باشد. موفق باشید