بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: نظرتان درباره این حدیث چیست. آیا واقعا صحیح است؟ هنگامی که رسول خدا «ص»، از «جنگ تبوک» برمی گشت «سعد انصاری»، یکی از «کارگران مدینه» به استقبال آن حضرت آمد. وقتی پیامبر «ص»، با او دست داد «احساس کرد»، که «دستان وی زبر و خشن» است.! نبی مکرّم «ص» سؤال کردند؛ چرا دستان تو، این اندازه «زبر و خشن» است.!؟ عرضه داشت؛ یا رسول اللّه این «خشونت و زبری دستان من» بخاطر، کار کردن» با بیل و طناب است تا «مخارج خانواده ام» را تأمین کنم.! پیامبر«ص»؛ «دستان او را بوسید»، و فرمود: این «دستی است»، که «آتش جهنم» آن را لمس نخواهد کرد.!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا آن روایت درست نباشد؟ مگر جز این است که انسان با تلاش و دست و پنجه‌نرم‌کردن با طبیعت و بدون تخریب آن، استعدادهای خودش و طبیعت شکوفا می‌شود؟ موفق باشید

19642
متن پرسش
با سلام: پیرامون سخنان رئیس جمهور در ضیافت افطاری در مورد رای مردم مطالبی خوانده شد ولی از این میان بیانات مقام معظم رهبری در مورخ 22 خرداد 66 در خطبه های نمازجمعه بسیار جای تامل دارد اگر مقدور است توضیحی بفرمایید ممنون میشم: در اسلام به نظر مردم اعتبار داده شده؛ رأی مردم در انتخاب حاکم و در کاری که حاکم انجام می دهد، مورد قبول و پذیرش قرار گرفته. لذا شما می بینید که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با اینکه خود را از لحاظ واقع منسوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری می داند، آن وقتی که کار به رأی مردم و انتخاب مردم می کشد، روی نظر مردم و رأی مردم تکیه می کند. یعنی آن را معتبر می شمارد و بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامدارىِ زمامدار است. اگر یک زمامداری بود که مردم با او بیعت نکردند، یعنی آن را قبول نکردند، آن زمامدار خانه‌نشین خواهد شد و مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است یا بگوئیم فعلیت زمامداری و حکومت به بیعت مردم وابسته است. آن وقتی که بعد از قتل عثمان مردم آمدند اطراف خانه‌ی امیرالمؤمنین را گرفتند، امیرالمؤمنین خطاب به مردم نفرمود که شما چه کاره‌اید؟ رأی شما چه تأثیری دارد؟ فرمود: «دعونی و التمسوا غیری»؛(۲) وقتی می خواست استنکاف کند از قبول خلافت و زمامداری، به مردم گفت من را رها کنید، به سراغ دیگری بروید. یعنی اراده‌ی شما، خواست شما، انتخاب شماست که تعیین کننده است؛ پس از من منصرف بشوید، به سراغ دیگری بروید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم مردم می‌توانند حکومت را به هرکس می‌خواهند بدهند، ولی آیا در آن صورت به وظیفه‌ی خود عمل خواهند کرد یا نه؟ 2- حضرت بعد از قتل عثمان، ملاحظه فرمودند جریان اُموی با انتساب استانداران خود تمام سریان‌های نظام را در اختیار گرفته‌اند و عملاً نمی‌توانند کاری بکنند. به همین جهت پیشنهاد کردند اگر من وزیری باشم بهتر است زیرا در این صورت برای تقویت حاکمی که عملاً مردم در آن فضا انتخاب می‌کردند که حاکم غیر اموی بود، دست‌شان بازتر بود. موفق باشید

18959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز و تبریک به مناسبت عید نوروز: استاد دو سوال برام پیش اومده: اول اینکه در کتاب «تمدن زایی شیعه» به طور مختصر فرمودید که فارابی موسس فلسفه اسلامی است حال آیا اثرات ایشان هنوز هم قابل استفاده و کاربردی اند؟ و چه کتابی رو برای شناختشون معرفی می کنید؟ آیا اون تز دکتری استاد داوری برای معرفی این اندیشمند مناسب است؟ دوم اینکه چرا وقتی زندگینامه بزرگانی مانند فارابی یا ابن سینا را مطالعه می کنیم متوجه میشم با اینکه سعی در مطالعه و تطبیق آثار الهی متناسب با نیاز جامعه بودند به فراگیری و مطالعه در مورد موسیقی نیز می پرداختند؟ و اساسا این موسیقیی که به آنها نسبت می دهند همین موسیقی امروزی بوده است یا نه؟ با تشکر از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فارابی و ابن‌سینا هنوز قدرت تفکر به انسان می‌دهند. کتاب جناب آقای دکتر داوری نکات خوبی را با خواننده در میان می‌گذارد. به نظر بنده امروز، با صدرا بهتر می‌توان جلو رفت 2- موسیقی فارابی ابداً از نوع موسیقی که امروز مطرح است، نبوده. موفق باشید

18720
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد در صفحه 125 کتاب خویشتن پنهان فرمودید: «برای همه ما پیش آمده که اگر خسته شویم نمی توانیم آنچه را در فکر خود داریم درست ارایه دهیم با این که درست فکر می کنیم ولی به جهت خستگی بدنمان آنچه فکر می کنیم با آنچه می گوییم کاملا تطبیق نمی کند...» استاد این درست ولی مستحضرید که بعضی وقت ها هنگام خستگی حتی نمی توانیم درست فکر کنیم و ارتباط منطقی بین موضوعات برقرار کنیم یا کسی که دیوانه می شود تفکر منطقی او مختل می شود و بین پدیده ها درست ارتباط برقرار نمی کند حتی در افسردگی (افسردگی به عنوان بیماری بالینی و نه صرفا حالت توصیفی خلقی) بدلیل کمبود بعضی هورمونها مثل (سروتونین و دوپامین) ساختار تفکر انسان از الگوی تفکر یک شخص سالم و متعادل پیروی نمی کند و ممکن است حتی بعضی بدیهیات را درست درک نکند و مسایل منطقی را با الگوی تفکر مختل تحلیل کند مثلا بعضی افراد که به بیماری افسردگی دچار می شوند ممکن است در درون خود حتی نسبت ناروا به پروردگار متعال و پدیده های عالم دهند و همه چیز را بی عدالتی و ظلم ببینند ولی وقتی این بیماری درمان می شود، دوباره دید افراد متعادل را پیدا می کنند یا بعضی از افراد ورزشکار که بدن قوی دارند و فرمان پذیری بدن بالا است ولی همین فرد وقتی بدلیل اختلال هورمونی افسرده می شود دیگر انگیزه ای ندارد که به بدنش فرمان بدهد. استاد به هر حال مگر در این موارد نفس ناطقه در میان نیست یا می توان گفت که تفکر از نفس ناطقه فرمان نمی برد یا نفس ناطقه معیوب شده است؟ در جایی فرموده بودید افرادی که خودکشی می کنند از خود می خواهند فرار کنند ولی در برزخ با خود روبرو می شوند و دیگر راه فراری نیست، حالا همین فرد مثلا به دلیل بیماری جنون، تفکرش مختل شده و از خود وحشت دارد و خودکشی می کند آن وقت در آن جهان که با نفس ناطقه خود روبرو می شود با نفس ناطقه متعادل و غیر بیمار روبرو می شود یا با نفس ناطقه بیمارش؟ کلا نفس ناطقه با تفکر چه نسبتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در بعضی از مواردی که مثال زدید چون بستر نفس ناطقه یعنی بدن مشکل پیدا کرده است، نفس در ارتباطی که باید با بدنش برقرار کند به زحمت افتاده و عموماً افسردگی‌ها از این قرار است که نفسْ شروع‌کننده بوده است و با تصورات غلط و کوتاهی در اصلاح خود عامل ترشحات هورمونی گشته که بازتاب آن مواردی است که می‌فرمایید. حتی آن‌جایی که می‌گویید چون طرف مبتلا به بیماریِ جنون می‌شود، خودکشی می‌کند؛ نباید مقدماتِ قبلی این کار را فراموش کرد که چگونه با آرزوهای دنیایی و توهّماتِ بی‌جا، خود را گرفتار چنین فشارهای عصبی کرده است. در همه‌ی این موارد مبنای ما آن است که نفس ناطقه در ذات خود به عنوان یک پدیده‌ی مجرد در تعادل است و بدنی که بتواند از این تعادل بهره ببرد را در اختیارش می‌گذارند حتی اگر آن بدن از نظر ظاهر، نقص عضوهایی هم داشته باشد. موفق باشید 

18609
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فرزانه حفظه الله: جناب استاد در رابطه با سوال 18590 انگار پارادوکسی وجود دارد. از یک طرف می فرمایید: «کسی که برای منافع خودش بیشتر جوش می زند تا دیگران، اصلا در رحمت خدا وارد نشده است» از طرف دیگر در پاسخ به سوالی در این مورد می فرمایید: «اتفاقا اگر کسی بخواهد حقیقتا به فکر خودش باشد باید بیشتر به فکر بقیه باشد» پس باز هم اصل این شد که انسان باید به فکر خودش باشد و برای خودش جوش بزند و دیگران فقط در حد انجام وظیفه است چنانچه در مورد حضرت رسول هم خداوند به او می فرماید جز بلاغ مبین وظیفه ای نداری، چنانچه حضرت علی در نامه 31 نهج البلاغه با عبارات تمام ذکر و فکرم معطوف به خودم باشد، فهمیدم پیش از آنکه مسئول مردمان باشم وظیفه دار خود هستم تصریح می فرمایند. علامه طباطبایی در تفسیر سوره حدید می فرمایند: رهبانیتی که یاران مسیح از پیش خود ساختند خدای تعالی تشریعش نکرده بود ولی مورد رضایت خدای تعالی بود. بنابراین حتی کسانی که به رهبانیت رو آوردند و فقط به فکر نجات خود بودند هم مورد رضایت خدا واقع شده اند. کوتاه سخن آنکه درست است وظایف اجتماعی نقش مهمی در تکامل آدمی دارد ولی آیا می توان پذیرفت کسی که برای مردم به اندازه خودش جوش نمی رند مطلقا از رحمت خدا دور است؟ با کمال تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در وسعت حضور انسان در عوالم وجود است که چه اندازه خود را در راستای رجوع به حق وسعت می‌دهد. یکی تنها نسبتِ خود و خدا را در اصلاح شخصیت فردی‌اش شکل می‌دهد، و یکی در نسبتِ ارتباط خود با خدا، اصلاحِ یک امت را به عهده می‌گیرد. موفق باشید

18094

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
چه جوری سیرت انسان یا باطن انسان شبیه به حیوان میشه؟ آیه ی قوامون النسا نازل شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روحیه‌ی انسان، تجاوزگری باشد عملاً سیرت او گرگ خواهد بود و در «یوم تبلی‌السرائر» که باطن‌ها ظاهر می‌شود، او به شکل گرگ خواهد بود. موفق باشید

18037
متن پرسش
سلام استاد: اگه میشه این دو تا اصطلاح رو توضیح بدین و فرقشون رو هم بفرمایید. حقیقت، واقعیت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو واژه از نظر معنای اولیه عبارت است از چیزی که در خارج از ذهن انسان محقق و واقع باشد. بعضاً حقیقت را به معنایِ وجهِ آرمانی یک موضوع به‌کار می‌برند و واقعیت را به معنای وجهِ فعلی آن. مثل این‌که می‌گویند حقیقت انسان، تشبه به انسان معصوم است ولی واقعیت او همین است که امروز در حال زندگی است. البته همیشه هم این دو واژه به این معنا به‌کار نمی‌روند، بعضاً به جای همدیگر هم مصرف می‌شود. از فضای خود جمله باید متوجه مقصود و مقصد گوینده شد. موفق باشید

17437
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: استاد گرامی سوالی برای بنده و سایر دوستان بدین منوال پیش آمده که چنانچه در قصه های انبیا آمده که انبیای قبل اهل عبادت و نماز بوده اند با توجه به اینکه قرآن بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است و نماز هم دارای حمد و سوره ای است که در این کتاب آسمانی وجود دارد به عنوان مثال داستان حضرت شیث آمده، اهل نماز بودند این نماز آیا همان نمازی است که در سیره حضرت محمد (ص) آمده؟ اگر نه چگونه بوده است؟ چون این سوال برای خیلی از دوستان پیش می آید. سپاسگزارم بابت اینکه پاسخ می فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون در قرآن می‌فرماید«لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً» مناسک و عبادت هر قومی مربوط به خود آن قوم است؛ معلوم می‌شود که اقوام گذشته این نوع نمازهای پنجگانه را نداشته‌اند. موفق باشید

16733
متن پرسش
سلام استاد: خداقوت. یک طبقه بندی موضوعی کردم در آثار شما، و طبق آن می خواهم مطالعه کنم، بهمین خاطر چند سوال داشتم: 1. در مباحث قرآنی و نهج البلاغه، کدامشان راجع به عدل خدا ست؟ 2. در مباحث قرآن و نهج البلاغه کدامشان در مورد نبوت و امامت است؟ یک سوال جدا هم داشتم، اینکه: علامه رحمت الله علیه می فرمایند: «اگر یک پدیده را با مجموع علت تامه و همچنین با اجزای علت تامه اش بسنجیم نسبت آن به علت تامه، نسبت ضرورت (جبر) خواهد بود و نسبتش به هر یک از اجزای علت تامه، نسبت امکان است، زیرا جزء علت نسبت به معلول تنها امکان وجود را می دهد نه ضرورت وجود را» . (شیعه در اسلام / ص 111) استاد، اگر می شود این جمله را به حقیر به زبان ساده توضیح دهید، چون کمی برایم سخت بود و متوجه نشدم، بخاطر همین مزاحم وقت شریف شما شدم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تقسیم‌بندی‌های کلامی را نمی‌توان به طور مستقیم در قرآن و نهج‌البلاغه که نظر به معارف اسلامی به صورت جامع دارند، پیدا کرد. بهتر آن است که به همان شکل که متون مقدس حقایق را با ما در میان می‌گذارند، ما به آن‌ متون رجوع کنیم 3- مجموعه‌ی علل که در میان آید حتماً معلول بالضروره محقق می‌شود ولی هر یک از علل به تنهایی امکان تحقق معلول را فراهم می‌سازند، زیرا در آن صورت سایر علل در صحنه نیست؛ مثل امکانِ رفتن شما به خانه به‌وسیله‌ی ماشین سواری. ولی اگر همه‌ی علل حتی اراده‌ی شما در صحنه باشد، بالضروره رفتن شما به خانه محقق می‌شود. موفق باشید

16655
متن پرسش
سلام: می خواستم بپرسم که آیا فرد می تواند حالتی در خود ایجاد کند که نسبت به انجام عبادت و ترک محرمات که لذت های روحی و معنوی هستند بیشتر از انجام کار های حرام که معمولا لذایذ جسمی و حیوانی هستند بیشتر لذت ببرد؟ و آن حالت ها چگونه ایجاد می شوند؟ (البته من فکر می کنم در افراد معمولی مانند من، لذت محرمات که حیوانی هستند بیشتر است و جاذبه ی بیشتری نیز دارند و به همین دلیل اجتناب از آنها مشکل است.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً برای انسان وقتی مسیر شریعت الهی را با یقینِ قلبی دنبال کند، این حالت پیش می‌آید که یک لحظه لذّات معنوی برایش قابل مقایسه با تمام لذّات دنیایی نخواهد بود رزقنی اللّه و ایّاکم. آری! «اگر لذّتِ ترک لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». عمده صبر و پایداری بر ترک معصیت و انجام عبادات است. موفق باشید

16385

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در باب آسیب های تکنولوژی بر نفس کدام کتاب را بخوانم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی توحیدی» شروع بفرمایید، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

13567
متن پرسش
با عرض سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام محرم خدمت حضرتعالی: استاد بنده 2 تا خواب دیده ام که البته خواستم نظرتان را بدانم در این رابطه زیرا به شدت ذهن من را به خود درگیر کرده است: 1. خواب دیدم در قبرستانی هستم و رهبری نیز در آنجا حضور دارند. بنده دیدم سر قبر شهدا هستند و در حال نیایش هستند و سریع رفتم پیش ایشان دست مبارکشان را بوسیدم و بعد عرض کردم آقا نصیحتی بفرمایید. فرمودند مراقب چشم خود باشید. خواب دوم: باز در قبرستانی بودم دیدم قبر مرحوم انصاری همدانی و آقای ملکی تبریزی با اینکه در دو قبرستان هستند کنار هم می باشند به فاصله کمتر از یک متر به شدت به قبر های ساده ناگهان گفتم آبی روی قبر این بزرگان بریزم روی قبر آقای ملکی ریختم ناگهان زیر قبرشان دیدم یک گودال به شدت بزرگ ولی از بس که تاریک بود قابل رویت نبود به یکی از اقوام گفتم پاشو بریم تا نیوفتادیم در اینجا رفتم جلوتر اومدم نیفتم انگار یکی هولم داد و افتادم پایین ولی انگار از بالا پیش مردمی که جمع بودند میگفت تناب دادیم ولی 25 سال طول می کشه بیاد بالا و ناگهان از ترس این 25 سال از خواب پریدم. خواهش می کنم ما را از دعای خود محروم نفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده حقیقتاً علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

10950
متن پرسش
سلام علیکم: استاد من دارم سیر مطالعاتی شما رو دنبال می کنم. من تفسیر المیزان ندارم ولی دارم مباحث قرآنی و تفسیر شما رو گوش میدم به نظرتون این گوش دادن کافیه یا حتما باید به تفسیر المیزان هم رجوع کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مدتی سعی کنید با تفسیر المیزان مأنوس شوید به روشی که در جزوه‌ی «چگونگی کار با المیزان» پیشنهاد شده. موفق باشید
8719
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز با عرض معذرت ایمیلم را دفعه قبلی اشتباه دادم و جوابی برایم نیامد لطفا مرحمت کنید و جواب بنده را بدهید. سوالی در مورد هیات های عزاداری مدتیست ذهن مرا مشغول کرده ما اعتقاد داریم که قیامت الان حاضر است چون زمان نیست بلکه عالم است و به همین ترتیب جهنم و بهشت هم موجود است و افراد بهشتی نشانه ها و رفتارهای اهل بهشت و افراد جهنمی نشانه ها و رفتارهای اهل جهنم را در دنیا دارند. حال اگر در باب گریه برای اباعبدالله الحسین (علیه السلام) داریم که کسی که گریه کند بهشت بر او واجب میشود، بر این اساس کسانی که در هیات های عزاداری شرکت میکنند اهل بهشت هستند؟ حال اینکه مشاهده میکنم معمولا افراد بعضی از هیات ها اصلا مشخصات و خصوصیات اهل بهشت را ندارند و بعضا با مبانی دینی هم مشکل دارند از طرفی وقتی برای آنها اهمیت این مبانی را هم بازگو میکنم پذیرش ندارند یعنی پذیرش حق ندارند و معمولا مسخره هم میکنند از طرفی بعضا با جمهوری اسلامی و مبانی حکومت دینی هم مشکل دارند حال سوال اینجاست که اگر به روایت نگاه کنیم میگوید بهشت واجب است بر گریه کن اباعبدالله(علیه السلام) و اگر اثار و نتایخ و خروجی این هیات ها را ببینیم خلاف جهت بهشت و بهشتیان را مشاهده میکنیم؟ کدام درست است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید این نوع روایات با نظر به سایر مقتضیات مدّ نظر بوده است. یعنی اگر سایر شرایط فراهم بود آن گریه تا آن حدّ برای انسان کارساز خواهد بود. موفق باشید
7481
متن پرسش
باسلام خدمت استاد بزرگوار اگرانسان درشرایط استجابت دعا قرار بگیرد ایا دران شرایط ازخدا طلب مقام یقین کردن می تواند بهترین دعاباشد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنیئاً لک؛ گوارایت باد. زیرا تنها با نور یقین است که هیچ حجابی بین عبد و ربّ باقی نمی‌ماند و خداوند برای برآوردن این دعا چه الطافی که به ما نخواهد کرد، از رفع دغدغه‌های دنیایی بگیر تا محبت به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که عامل تحقق یقین عینی هستند. موفق باشید
6464
متن پرسش
بسم اله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیزم ما با دوستان جلسه بحثی داریم وقتی در باره ایات قر ان از تفسیر نمو نه و المیزان استفاده می کنیم نکاتی به ذهن من می خورد که در هیچ یک این دو نیست ولی احساس می کنم درست است و با مبانی دینی و قر انی که می شناسم منا فات ندارد حال ایا عنوان کردن ان برای دوستان مصداق تفسیر به رای است با توجه به این که با این که مطالعاتی دارم و از شما و دیگر بزرگان استقاده فراوانی کرده ام ولی چنین نیست به همه ایات و علوم قرانی تسلط داشته باشم.با کمال تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف خدا است و نه‌تنها تفسیر به رأی نیست بلکه نتیجه‌ی تدبّر در قرآن است چون همان‌طور که می‌فرمایید مطابق مبانی دینی و قرآن برداشت کرده‌اید. موفق باشید
5555
متن پرسش
سلام علیکم.سینما و امنیت اجتماعی جامعه را توضیح مبسوطی دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر این که سر در نمی‌آورم منظورتان چیست در موفق باشید
4939
متن پرسش
در سؤال قبل از شما پرسیدم که: «آن شخصی که کروی‌بودن زمین را حدس زد، یک استدلال‌های خفی‌ای پشت حدسش بوده. آیا آن استدلال‌ها، آن حدس را از حدس‌بودن خارج نمی‌کند؟» و شما پذیرفتید که خارج نمی‌کند. آیا می‌توان این سه نتیجه را گرفت؟ اولاً حدس هم خارج از مقدمات مفهومی نیست. مقدمات مفهومی در این مثال، همین است که اولاً یا نور کج شده یا زمین باید منحنی باشد، ثانیاً نور کج نمی‌شود و ثالثاً همة سطح زمین باید یکسان باشد. ثانیاً حدس، در علم حصولی هم راه دارد. و ثالثاً این مطلب کلیت ندارد که: «آنچه بدون مقدمات و استدلال به دست می‌آید، پس باید معلوم به علم حضوری باشد.»؛ چرا که یک مثال نقضش همین حدس در علوم حصولی است که استدلال آشکاری ندارد، و (اگر اشکال بشود که: «بالاخره استدلال خفی دارد» در پاسخ می‌گوییم که:) یک مثال نقض دیگرش امور حسی است که مثلاً کسی از دیدن خورشید پی به وجود آن می‌برد ولی وجود خورشید نزدش حاضر نیست تا معلوم حضوری‌اش باشد. آیا این سه نکته صحیح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حدس حالت اشراقی دارد و می‌تواند مقدمات علم حصولی باشد. موفق باشید
1386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز در یکی از مباحث شما فرمودید که روایتی که می فرماید اصحاب پیامبر جبرئیل علیه السلام را دیدند به معنی این است که در مقام خیال آنها جبرئیل علیه السلام تمثل پیدا کردند می خواهم ببینم درست فهمیدم یا نه واصلا حقیقت مطلب به چه شکل است. بسیار ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: موطن ملائکه عالم ملکوت است که به تعبیر فلسفی به آن عالم مثال یا عالم خیال منفصل می‌گویند. رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» جبرائیل«علیه‌السلام» را در موطن ملکوت یا خیال منفصل ملاقات می‌کنند، حال چنانچه در نفس ناطقه‌ی اصحاب تصرف کنند ان‌ها نیز می‌توانند در آن موطن جبرائیل را ملاقات کنند و تنها آن‌هایی جبرائیل«علیه‌السلام» را می‌بینند که در نفس آن‌ها تصرف شده، البته این مانع از آن نیست که جبرائیل«علیه‌السلام» آنقدر نازل شود که در موطن عالم ارض ظهور یابد، در آن صورت هرکس می‌تواند او را ملاقات کند. در موضوع مورد بحث شرایط طوری بود که فقط تعدادی از اصحاب حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» را می‌دیدند. موفق باشید
1104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. به نظر شما با اینکه فشار خیلی زیادی روی اقای احمدی نزاد نسبت به اقای مشایی وجود دارد چرا ایشان رابطه خود را با مشایی قطع نمی کنند .ایا این دلیل لجبازی ایشان است یا قبول نظرات مشایی؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بنده اطلاعی ندارم و به بعضی از صحبت‌های آقای مشائی هم انتقاد جدّی دارم، ولی از آن‌جایی که آقای احمدی‌نژاد در جلسه‌ی اخیر استانداران کشور می‌گوید 25 سال است آقای مشایی را می‌شناسد و آن را فرد با تقوایی می‌داند نمی‌توان انتظار داشت تحت تأثیر فشارها قرار گیرد. موفق باشید
23028
متن پرسش
استاد عزیز سلام: با توجه به تقریظ رهبری بر کتاب رهنمای طریق آیت الله جاودان و اینکه رهبری اشاره فرمودند در این کتاب مطالب لازم و رهگشا هست و با توجه به توصیه‌هایی از جنس ذکر خاص یا چله گرفتن برای رسیدن به مطلوبی که حضرتعالی سلوکتان اینگونه نیست و هیچ وقت چنین راهنمایی هایی نمی‌کنید و توجه حضرت آقا به آن کتاب چگونه این دو را با هم جمع کنیم و اجمالا نظرتان درباره سلوک معنوی اینگونه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش سلوکی حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و آیت اللّه شاه‌آبادی بیشتر تأکید بر تعالی روح و قلب به روش خاصی است که در مکتب ابن‌عربی دنبال می‌شود. ابتدا در تعالیِ روح و قلب و تمرکز خاص سلوکی مربوط به آن تأکید می‌شود و پیرو آن عبادات شرعی جهت راهگشای بیشتر استمرار می‌یابد. ولی طریق امثال بزرگانی که نام بردید در جای خود برای اهلش مؤثر و ارزشمند است. موفق باشید

22481
متن پرسش
سلام استاد محترم: کسانی که شهید می شوند این مرگ اجل مسمی است یا اجل معلق؟ از آنجا که انسان کامل با اجل مسمی از دنیا می روند شهادت امام حسین علیه السلام چه نوع مرگی محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت که آن مرگ، همان اجل مسمی است که آن را به بهترین نحو شکل داده‌اند. موفق باشید 

20104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده پرسشگر سوال 20097 هستم. یک قسمتی از سوالم را فکر کنم جواب ندادید. آن سوال را با عرض معذرت بار دیگر مطرح می کنم «چگونه می توانم در صورتی که از مرجعم تقلید می کنم، مسائلی را که در رساله ها نوشته نشده را بفهمم و به گناه مرتکب نشوم؟ (پرسیدن از دفتر مرجع تقلید در همه موارد و همه زمان ها امکان پذیر نیست و ممکن است برخی مسائل در لحظه پیدا شود که هم انجام دادنش را ندانم حرام باشد و هم احتیاط کردنش حرام باشد و بین دو راهی گیر کنم)» اگر امکانش هست بررسی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد شرایط الهی کلیات را در اختیار ما می‌گذارد تا ما نسبت خودمان را با آن کلیات به صورت جزیی مشخص کنیم و در همین رابطه در روایات داریم که ائمه می‌فرمایند: «علینا بالقاء الاصول و علیکم بالتفریع» یعنی ما اصول را برای شما مطرح می‌کنیم و خودتان آن را به صورت جزیی و فرع شکل دهید. آری! تکالیف جزئیه‌ی شرعیه را مراجع روشن می‌کنند. موفق باشید

19623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: عرض و سوالی داشتم خدمتتان راجع به عالم طلبگی و متناسب کردن آن با زندگی طلبگی و مبحث رزق و فعالیت هایی که واسطه رزق یک طلبه می شوند. بنده طلبه ای هستم که تازه در حوزه شروع به تحصیل کرده و در همین حین به امر سفارش شده ی ازدواج تن داده ام. لیک این سوال برایم مطرح می شود آیا در این تاریخ واسطه های رزقی که ما برای خود باید راجب آن فکر و تلاش کنیم باید با توجه به سیره حضرات معصومین و امام علی (ع) باشد که هیچگاه دست از فعالیت اقتصادی نمی کشیدند و هم زمان به تبلیغ دین (که برای ما تحصیل هم اضافه می شود) می پرداختند. یا اینکه مانند جو غالب حوزه که به ارتزاق از طریق دین (نماز جماعت و...) روی آوریم؟ (اگر این مباحث در گذشته مطرح گشته، مزاحم اوقات استاد نمی شوم و صرفا منبع معرفی فرمایید) با تشکر. در پناه حق نیرومند برای ادامه راه حق
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید اگر ممکن است در چند سال اول طلبگی ممحّض درس و بحث حوزه باشید و بعداً هم در همان مسیر طلبگی، رزق مربوط به زندگی مشترکتان را شکل دهید. ائمه«علیهم‌السلام» علم لدّنی داشتند و نیاز نبود مشغول درس و مطالعه شوند. موفق باشید

18423

استخارهبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمه الله خدا حفظتان کند! در جلسات شرح کتاب شریف جامع السعادات، مطالبی راجع به استخاره فرمودید. بنده شخصا به این نتیجه رسیده ام که استخاره برای هر کاری جا دارد. یعنی با توجه یه این که ما از بسیاری از مسائل آگاه نیستیم، عقل ما در نهایت هر تصمیمی بگیرد ممکن است دچار اشتباه شده باشد. لذا در حال حاضر برای بسیاری از کارها بعد از بررسی عقلی حتما استخاره می کنم. سوالی که هست اینجاست که آیا این امر باعث کاهش توان عقل و تصمیم گیری می شود؟ آیا اصلا این کار صحیح است؟ ضمنا یکی از رفقا برای کارهای مهمی از آن طریق کذایی (آن شیخ) استخاره گرفته بود و عمل کرده بود، حال گاها فکر او مشغول این تصمیمات می شود. شما چه توصیه ای دارید. التماس دعای عقل!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  در هر حال، عقل به عنوان حجت باطنی خداوند بر استخاره مقدم است و از طرفی استخاره در جایی است که دیگر جایی برای مشورت و تعقّل نمانده باشد. با این همه به گفته‌ی علامه طباطبایی بعد از آن که استخاره کردید باز جای تعقّل هست از این جهت، پشت به استخاره نیز، پشت به قرآن نخواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی