بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13694

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد عزیز چند وقتی است سر نماز اطراف سجاده گاهی نقاط نورانی لحظه ای به چشم بنده می آید آیا اینها توهم است؟ خصوصی التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست کاری به این چیزها نداشته باشید. سعی کنید خود را در توحید بپرورانید، کاری که امثال حضرت امام و آیت اللّه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیهما» انجام دادند. موفق باشید

11299
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در مورد قیام کربلا که روشنگر اسلام و نجات مسلمین شد آیا این بصیرت و هدایت تنها بر روی شیعه تاثیر گذاشت و این همه مسلمان سنی همچنان غرق در جهل و عناد خود با ولایت و سرپیچی از غدیر با این واقعه عظیم هنوز نتوانستند اشتباه و گناه عظیم تاریخی را متوجه شوند مگر امام برای احیای سنت پیامبر (ص) قیام نفرمودند؟ آیا این همه مسلمان اکثریت سنی هیچ پیامی درک نکردند؟ منظورم اینه که پس عاشورا بر کدام مکتب و بدعت پیروز شد غیر از این تنها گذاشتن امام؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نهضت مبارک حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» جهان اسلام را به‌کلّی از خطری که امویان ایجاد کرده بودند نجات داد. یادتان باشد که یزید گفت: « لَعِبَتْ‏ هاشِمُ‏ بِالْمُلْک فَلا / خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحْى نَزَلَ‏» یعنى؛ بنى‏ هاشم (پیامبر (ص) و خانواده‏ اش) با مُلک و حاکمیت بازى ‏کردند، در حالى‏که نه خبرى از طرف خدا آمده بود و نه وَحى‏ اى نازل شده. حضرت نیز همین را می‌خواستند که شر این جریان از سر اسلام کم شود و هرگز بحث دعوت به تشیع در میان نبود، نتیجه‌ی آن نهضت آن شدکه پس از صدسال چهارهزار از علماء اهل سنت به شاگردی امام صادق«علیه‌السلام» در آمدند و چهار امام اهل سنت مستقیم یا غیر مستقیم دست‌پرورده‌ی امام صادق«علیه‌السلام» شدند و روح اسلام به جهان اسلام برگشت. به استثنای وهابیت، تمام جهان اسلام با روحی که اهل‌البیت«علیهم‌السلام» متذکر آن هستند دارد زندگی می‌کند. عرایضی و شواهدی در کتاب «راز شادی امام حسین- علیه‌السلام- در قتلگاه» داشته‌ام. موفق باشید
10206
متن پرسش
سلام علیکم استاد: به طور خلاصه می خواهم بدانم که چرا حضرت سید الشهدا علیه السلام در راه کربلا خانواده خویش را هم با خود بردند...؟؟؟ یا علی عید ولایت مبارک
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت خواستند با یک حرکت فرهنگی جهان اسلام را متوجه فجایع امویان بکنند و نقش خانواده‌ی حضرت پس از شهادت در این راستا بسیار مؤثر بود، به طوری که پس از مدتی شام که مرکز حکومت اموی بود، به آن‌ها پشت کردند و علوی شدند که هنوز هم آثار آن را در سوریه می‌یابید. موفق باشید
8208

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اینجانب دچار شک و تردید در همه موارد عالم هستی می شوم به گونه ای که نمیتوانم خوب را از بد تشخیص دهم و دچار بی اعتمادی نسبت به همه چیز و همه کس شده ام و همیشه دارای حالاتی غمگین و هیچ وقت شاد نمیشم و تمامی لبخند هام هم ظاهری است خواهشمند است راهنمایی بفرمایید ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در معارف سعی کنید مباحث معرفت نفس را دنبال کنید و در عمل مطابق دستورات شرع عمل کنید تا فطرت‌تان به صحنه آید و از این مشکلات آزاد شوید. موفق باشید
7178
متن پرسش
با سلام شما در جواب سوال( 7091 ) فرموده اید:آسمان دنیا که آسمان اول است اولین مرتبه از عالم غیب است.در اینصورت منظور از "مصابیح" در آیه "ولقد زینا السما الدنیا بمصابیح" چیست؟(بعضی با توجه به این آیه چنین استدلال میکنند که آسمان دنیا همان آسمانی است که ستارگان در آن قرار دارد)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سوره‌ی «ق» عرایضی در این مورد شد که مصابیحِ آسمان دنیا آن حقایق غیبی هستند که ملکوت عالم را مدیریت می‌کنند مثل عقل شما که همچون چراغی ذهن شما را که مربوط به نفس ناطقه و ملکوت شما است مدیریت می‌کند. موفق باشید
7012
متن پرسش
سلام آیا استاد طاهرزاده اجازه استفاده رایگان از نسخه‌های الکترونیکی کتاب‌های خود را به کاربران داده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی. موفق باشید
5583
متن پرسش
باسلام. 1.ما در سه جمله از سه بزرگوار گیر کرده ایم:1.امام خمینی:والله همه اسلام سیاست است.2.آیت الله مدرس:سیاست ما عین دیانت ماست.3.آیت الله مصباح یزدی: سیاست جزءدیانت ماست، آن در یک برهه ای از زمان بود که سیاست عین دیانت بود؟این ها چگونه جمع می شوند؟ 2.چندین هفته است یکشنبه ها به شما زنگ می زنیم ولی جوابگویی تلفنی ندارید آیا این کار را لغو کردید یا به زمان دیگر موکول کرده اید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از بابت یکشنبه‌ها عذرخواهی می‌کنم که نمی‌توانم تلفنی خدمت عزیزان باشم ولی از طریق سؤال و جواب‌های سایت خدمت عزیزان هستم. اما عنایت داشته باشید هرکدام از این سخنان نظر به وجهی دارد. بعد از آن‌که امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را در سال 1342 آزاد کردند، روزنامه‌های رژیم شاه اعلام کردند آیت‌اللّه قول داده‌اند در سیاست دخالت نکنند. حضرت امام در جواب این تهمت فرمودند: «به ما گفته‌اند شما به کار دیانت بپردازید و کاری به سیاست نداشته باشید. در این رابطه فرمودند مگر سیاست از دیانت جدا است؟ واللّه همه‌ی اسلام، سیاست است. یعنی نمی‌توان اسلام را به دیانت و سیاست تقسیم کرد و این همان سخن مرحوم مدرس است که می‌فرماید: سیاست ما عین دیانت ما است. یعنی ما سیاست خود را با دیانت خود جلو می‌بریم و تعریف می‌کنیم و چون بعضی خواستند این جمله را طوری معنا کنند که عبادات در حاشیه قرار گیرند. حضرت آیت‌اللّه مصباح تأکید می‌کنند سیاست جزء دیانت ما است نه این‌که دیانت به حاشیه رود هرچند وقتی شرایط طوری است که به اقتضای وظیفه‌ی دینی باید وارد معرکه‌ی سیاست شد آن سیاست عین دیانت است. موفق باشید
2643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام من یک سوال در مورد قضاوت در مورد اشخاص کرده بودم با همین نام و همین ایمیل ! چرا جواب نمیدهید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم : سؤالی با شماره‌ی 2515 با ایمیلی که داده‌اید به این سایت واصل شد که جواب آن خدمتتان عرض گردید. موفق باشید
1254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشیدخدمت استاد گرامی ببخشید استاد طبق آیه ی 12 و 13 سوره ی احزاب اگر مردی دو فرزند دختر و همسر و مادر و پدر داشته باشه یک ششم از ارث به هر یک از پدر و مادر و دو سوم به دخترها و یک هشتم به همسر میرسه اما وقتی اینا رو جمع میکنیم بیشتر از یک میشه 1/6+1/6+2/3+1/8 که بیشتر از یکه.وقتی من این سوالو میپرسم در جواب میگن که اول باید سهم همسر را داد بعد بقیه را تقسیم کرد در صورتی که در هیچ کدوم از این دو آیه اینو نگفته که اول باید سهم همسر رو داد و این کارو برای این میکنند که نمیشه طبق قران اونجوری تقسیم کرد و مسلما جواب قانع کننده ای هم نیست.خواهش میکنم جواب قانع کننده ای برای نحوه ی تقسیم ارث در این حالت به من بدید طبق اون چیزی که در قران گفته شده نه کاری که الان میکنند.ممنون میشم اگه بفرمایید. باتشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این امور تخصص ندارم، در تخصص علمایی است که در فقه کار کرده‌اند. موفق باشید
978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد محترم با توجه به اینکه جنس روح و بدن هم سنخ نیستند ، در حرکت جوهری چگونه روح که مجرد است به بدنی که مادی است ملحق می گردد ؟ ادامه این وضعیت در عالم برزخ چگونه است ؟ با تشکر و با آرزوی سلامتی برای آن استاد عزیز علیرضا مترصد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چون در دنیا نفس انسان به بدن خود تعلق دارد تحت تأثیر حالات بدن از جمله حرکت جوهریِ بدن قرار می‌گیرد ولی بدنِ برزخی و قیامتی جنس روح است و دوگانگی بین جسم و روح نیست تا تحت تأثیر حرکت جوهری بدن باشد. موفق باشید
25752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالاتی چند از حضرتعالی دارم که قطعا دغدغه شدید لااقل بعضی از جوانان است و لازم است در این مساله اقدامات اساسی انجام شود معلول این شبهات به تحلیل رفتن ما جوانان است یک جدیدا یک سری مناظرات بین افراد ضد فلسفه و عرفان و افراد تابع این دو مکتب هستند و اشکالاتی که در مناظرات انجام می شود وارد است مانند نصیری و استاد غرویان یا میلانی و وکیلی یا میلانی و استاد رمضانی و...ده ها و ده ها مناظره که درصددرصد مناظره ها معمولا اساتید معظم عرفان و فلسفه که بیشتر در قسمت عرفان که به‌نوعی با فلسفه در عارفان گره خورده از جواب در می ماند و ما به حکم بی‌طرفی عقل حقیقتا چه باید کنیم اشکالات و نقدها وارد است برای جزییات و اطلاع حضرتعالی از وضع روز و حال جامعه (که قطعا تاکید حضرتعالی است) لطفا به چند کلیپ مناظره در این موضوع ملاحظه فرمایید اگر ما عارفان مخصوصا عارفان معاصر که عمدتا فیلسوف هم هستند را حذف کنیم اصلا بزرگی برای ما باقی می ماند!؟ انتقادات هم وارد است و تعارفی وجود ندارد آیا کسی از بزرگان عرفا و فلاسفه معاصر قادر بر رد این شبهات نیست؟ سوال دوم شخصی بنام ویکتوری ظاهرا ایرانی هم هست در یک کلیپ در آپارات (سرچ بفرمایید) طبق یافته های دقیق علم فیزیک کوانتوم و یافته های هاوکینگ و مستندات و عکس و قوانین ریاضی که به دقت با قواعد ریاضی توضیح دادند که ماده از هیچ متولد شده (که البته این کاملا اثبات شده و جای تردید نیست نهایتا گفته می شود هیچ مادی نه فلسفی که باز هم برای طبع ما آزار دهنده است) خلاصتا در آنجا تاکید می شود با قوانین ریاضی و یک سری محاسبات ثابت می کند که ماده از هیچ و قبل از هیچ انرژی و قبل از انرژی ماده نخستین بوده که اکنون آماده نخستین خبری نیست و گفت طبق قوانین ریاضی دیگه آن‌طرف از اون خبری نیست و خدا که گفته می شود همین مورد است که تمام شده و رفته و هیچ تاثیری بر بعد هم ندارد و قوانین فیزیک منشا و علتی ندارد و ادیان مربوط به زمانی بود که علم یقینی طبق مستندات الان نبود و مردم باید به ادیان خودشان را وصل کنند مجری پرسید اگر فوت کردید و معلوم شد خدایی بود چه، او می گوید از ریشش می گیرم و می گویم خلق چند صد ویروس که یک مورد آنها ما رو می کشد سر چه حسابی هست و با خنده و طمانینه و وقار از کشف یقین برنامه تمام می شود لطفا پاسخ شبهه را به ما عنایت فرمایید و اینکه پاسخ را در فضای مجازی و آپارات منتشر فرمایید و نسل جوان را نجات دهید لااقل شما فرض کنید ما جوابی بدهیم که هیچ مادی با هیچ فلسفی فرق دارد و الی آخر اما بار و فشار روانی این نوع کلیپ ها بر روح و روان جدا ویران کننده هست و خوب اینها به وفور در اینترنت است و ذهن کنجکاو را که نمی شود دربند کرد. سوال سوم آیت الله طوبایی در آپارات بطور مفصل تمام عارفان متاثر از محی الدین را با موشکافی خط به خط آثار محیی الدین و عارفان معاصر مانند علامه حسن زاده و غیرهم، تناقضات و انحرافات را ذکر نموده و معلوم ساختند که سیر این اشخاص در نهایت به سوی شیطان است نه الله جل و علی، انتقادات هم وارد است چه بر محی الدین چه وحدت وجود به معنایی که خود عارفان اذعان دارند. خوب چه کنیم سامعه و قوه عاقله را بر این انتقادات ببندیم کسی نیست رفع شبهه کند! عارفان پایگاه قلبی و معرفتی و قوت قلب و روح و روان بودند. در مسأله قبلی که فلاسفه در ذهنمان از خارج کشور به چالش کشیده شد در اینجا هم باید با عارفان خداحافظی کنیم فقهای عزیز هم قاعدتا مسؤل پاسخگویی احکام ما هستند و نه مباحث عقلی و عرفانی، من نمی دانم از این طفل معصوم ذهنم چه باقی می ماند بله اهل بیت و قرآن موجودند لکن این مساله رد عارفان آن هم با دلایل عقلی، بدیهی، دینی مساله کمی نیست. تاکید می شود در این مورد یک کلیپ و دو کلیپ نیست ده و صدها کلیپ هست و جدید هم اضافه می شود و کسی هم نیست رفع شبهه کند !؟ سوال چهارم شبهات بر قانون علیت و براهین خداشناسی فلسفی به‌شدت قوت گرفته و حتی نظریاتی مانند نقدهای هگل، دکارت و غیره، و این مساله باعث می شود که یقینی باقی نمی ماند مخصوصا که نقد کنندگان اهل فن و تخصص هستند اگر ما قانون علیت بهر معنای خود را برای برهان فلسفی باطل بدانیم از طرفی برهان های دین مانند برهان نظم و امثال آن نهایتا ظنی و اجمالی است خوب از عقاید آن‌هم در عظیم ترین موردش یعنی خداشناسی چه چیزی برای ما باقی می ماند؟ این فقط یک درد کوچکی بود که این روزها با آن داریم دست و پنجه نرم می کنیم حالا شاید حقیر با مقداری فلسفه که داشتم کمی مقابله کردم ولی ثمره اش چند روز افسردگی و مات و مبهوتی است و فشارهای روحی که کماکان ادامه دارد تکلیف جوانان پاک این کشور مقدس چیست این مساله را لطفا جدی بگیرید دستمان هم به کسی بند نیست و کسی فریاد ما را هم دراین زمینه جدی نمی گیرد. نسلهای جدید در این طوفان جدید سخت آسیب پذیر هستند. اهل کلام از طرفی و اهل تفکیک ضربات سنگینی بر پیکره عرفان وارد کرده اند و الگوهای ما متزلزل شده و اهل علم و فیزیک هم دارند با قدرت تمام به دین می دارند در اینجاست که برای توصیف این وضع جمله ای برایمان باقی نمی ماند که درد و رنج خود را توصیف کنیم جز اینکه عرض می شود حسبنا الله و نعم الوکیل. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که جزء جزء این مباحث در «کلام جدید» مورد بحث و دقت قرار گرفته است. از جمله کتاب «علم و دین» آقای ایان‌باربر که استاد فیزیک و رئیس کرسی دین‌شناسیِ دانشگاه سوربن است. جزوه‌ی «کلام جدید» که بر روی سایت هست، خلاصه‌ی همان کتاب است بد نیست به آن جزوه سری بزنید. عنایت داشته باشید وقتی گفته می‌شود عالَم از چیزی خلق نشده است، منظور آن است که خالق عالم چیزی از چیزهای دنیا نیست، نه آن‌که عالَم، معلول نباشد. موفق باشید

21274
متن پرسش
با سلام: از اینکه باز مصدع اوقات می شوم عذر می خواهم. به نظر می رسد پاسختان به سوال 21263 بسیار کلی بود تقریبا هیچ یک از مفاد سوال به طور روشن پاسخ داده نشد مسلم است که پاسخ شما ادعای هر دینی است شما در سوال 20757 فرمودید هرکس به اندازه‌ی توحیدی که دارد، رستگار می‌شود. خوب به زعم ما توحید در ادیان شرق بسی بیشتر است. در اسلام «لا اله الا الله» مطرح است و مثلا لا موجود الا الله مطرح نیست اله مربوط به توحید در عبادتست و یا مثلا توحید ذات بگیریم اما ازین شعار کلیدی وحدت وجود برنمی آید بله بعدها عرفا مطرح کردند ربطی به اسلام ندارد. هر فرد در بررسی ادیان نمی تواند برود اقوال و آرا تمام متفکران آن دین را بررسی کند. متون مقدس مشخص اند ما در بررسی اجمالی و نگاه گذرا متوجه می شویم مثلا تورات و انجیل در برابر قرآن معارف کمتری دارد و مطالبی درآن آمده که معلوم نیست دانستنش چه فائده ای دارد مثلا نسب نامه یوسف نجار آمده که مشخص نیست چه ربطی به عیسی دارد با این مقایسه اجمالی متوجه برتری قرآن در ایجاز می شویم اما وقتی همین قرآن را با متون مقدس هند مقایسه می کنیم به نظر می رسد می توان به راحتی متوجه برتری متون هند شد و این بررسی اجمالی به نظر کافی می آید و الا امکان دستیابی به دین حق میسر نیست. مثلا همان معاد جسمانی را در نظر بگیرید آیه «أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ «3» بَلى‌ قادِرِينَ عَلى‌ أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ» در نگاه اول برای دین پژوه و هرکس دیگر ظهور در معاد جسمانی عنصری دارد و چون عقل پذیرای چنین معادی نیست یا باید گفت دین اسلام باطل است یا اینکه گفت معاد مورد نظر اسلام معاد صدرا است که 900 سال پس از ظهور اسلام آمده و مبتنی بر حدود 11 مقدمه است مثلا اثبات تجرد تخیل (که بعید می دانم تجرد خیال در متون اسلام آمده باشد تجرد نفسش مورد اتفاق نیست چه برسد به خیال) معادی که روزی حوزه ها نشده حتی بزرگانی که عمری در صدرا غور کردند چون مدرس زنونی و رفیعی هم به درکش نائل نیامدند خوب اگر ما اینگونه بخواهیم بحث کنیم تمام ایراداتی هم که شما به مسیحیت مثلا می گیرید را هم باید رفت تمام الهیات مسیحیت و آرا متفکرانشان را دید تا بتوان به فهم مسیحیت نائل آمد و پس از آن به بطلانش حکم نمود مطمئنا این شیوه عاقلانه نیست و عملا برای فردی که به دنبال دین حق است کارا نیست پس راه، بررسی اجمالی ادیان به ویژه در مبحث مبدا و منتها است در مبدا همانطور که گفتید بررسی توحید مهم است. ادیان هند توحید بالاتری دارند والا چرا شما به جای قرآن برای کسب توحید به محضر اپانیشدها رفتید؟ از طرفی معاد غیر عادلانه است و تناسخ بهتر مساله عدالت را تبیین می کند و جمع بین توحید و تناسخ را من در مکتبی جز دین سیک نیافتم و با توجه به اینکه فرمودید دین حق، دینی است که همه‌ی ابعاد انسان را در نسبت با حق و خلق و خود به فعلیت برساند ظاهرا آموزه های گرانت صاحب را با قرآن و ... مقایسه کردید و به این نتیجه رسیدید که اسلام برتر است اگر لطف کنید نتایجتان را عرضه کنید نیز ممنون می شوم چون می ترسم در این انتخابی که کردم دچار اشتباه شده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی که فرمودید، مطالبی نیست که در سؤال و جواب در این فضا بتوانید نتیجه بگیرید. پیشنهاد بنده آن است که ابتدا باید در آن بستر دینی و فرهنگی که هستید، تحقیق کاملی داشته باشید تا در رجوع به فرهنگ و دین بعدی دچار بحران و بی‌پایگی نگردید. مثلاً معاد جسمانی که در دین اسلام است را درست بررسی نکرده‌اید و خیلی سطحی از آن گذشته‌اید. به عنوان نمونه در این مورد می‌توانید سری به جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اُخروی» که بر روی سایت هست، بزنید.

در مورد توحید هم عمده جمع بین تنزیه و تشبیه است. یعنی نظر به احدی که صمد هم می‌باشد. از طرفی در احدیت خود جایی برای غیر نمی‌گذارد و با صمدیت خود راه را به سوی حقیقتش می‌گشاید. در روایت داریم: حضرت سجاد (ع) مى‏ فرمايند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور»[1] خداوند مى‏ دانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مى ‏آيند كه براى آن‏ها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد. اين خبر نشان مى ‏دهد براى فهم سوره‏ ى توحيد و شش آيه‏ ى اول سوره‏ ى حديد نياز به روح آخرالزمانى است. نتيجه اين‏كه واژه‏ ها هر اندازه هم كه مقدس باشند تنها در گرو تفكرى كه به آن‏ها رجوع مى‏ شود بزرگى و قداست خود را مى‏ نمایاند.

بنده تا حدّی اُپانیشادها و مکتب یوگا را مطالعه کرده‌ام. نظر خودم آن است که توحید اسلام، جامع‌تر است به‌خصوص توحیدی که حضرت در نهج‌البلاغه از آن گزارش می‌دهند

آن نوع توحید بیشتر با جنبه‌های شخصیِ دین سر و کار دارد و نسخه‌ی عالمگیر تجویز نمی‌کند و لذا آثار و نتایجش عمومی نبوده و تحت عنوان «تجربه‌ی دینی» امروز مشهور است. هایدگر در این مورد آخرین مرحله‌ی دوره‌ی مدرن را غیاب خدایان و یا فروبستگیِ ساحت قدس می‌داند و معتقد است حاصل این غیاب، آن است که ما نسبت‌مان با خدایان در حدّ تجربه‌ی دینی فرو کاسته می‌شود و معتقد است مسیحیت با فردی‌کردنِ دین نقش مؤثری در این مورد داشته است و عملاً راه را برای تمدنِ سکولار باز گذاشته است. موفق باشید

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 91.

20581

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده از مشکل کم زبانی رنج می برم یعنی مواقعی که باید با سخنانم از حق خودم دفاع کنم یا در جواب شخصی که حقی را از من ضایع کرده یا حرف ناحقی زده است پاسخ گو باشم زبانم به دستی به سخن نمی آید و دائما با خودم در گیری پیدا می کنم که چرا فلان حرفی را که باید می زدم نزده ام یا مثلا زمانی که در میان دوستان و خانواده هستم اصلا بذله گویی و شوخ طبعی ندارم و کاملا درونگرا و‌ ساکت هستم. لطفا در حل این مشکل مرا یاری کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی کتب اصیلی مثل کتب شهید مطهری، مشکل رفع می‌شود. تجربه‌ی بنده نیز چنین بوده است. موفق باشید

20561
متن پرسش
با سلام: بنده هر زمان در مسیر الهی قدم برمی دارم بعد از چندی استقامت خود را از دست می دهم. برای اینکه استقامت پیدا کنم راهکارتان چیست؟ ثمره ی استقامت چیست؟ و سوال دیگرم این است که انسان از کجا بفهمد در مسیر الهی هست یا نه؟ خداوند از او راضی هست یا نه؟ و آیا مکروهات در سیر الی الله وقفه‌ای ایجاد می کند؟ از شما عاجزانه التماس دعا دارم که بتوانم در مسیر الهی ثابت قدم باشم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره شیطان که بیکار نیست، سعی می‌کند در عزم ما که به سوی راهِ صحیح است خلل وارد کند. بنابراین سعی کنید برنامه‌ای که دارید رها ننمایید زیرا صبر در عمل است که عمل را ارزشمند و مفید می‌کند 2- فرموده‌اند: «ره چنان رو که رهروان رفتند»، ملاک عملِ مرضیّ خداوند، علمای دین هستند 3- بالاخره مکروهات، کار را سخت‌تر می‌کند ولی مثل حرام نیست که انسان به‌کلّی به خدا پشت کرده باشد. موفق باشید

19873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: در مورد خواندن تفسیر المیزان دو قول فرموده اید: 1. مباحث قرآني: تفسير سوره‌هاي ذيل را به ترتيبي كه مطرح شده پيشنهاد مي‌كنيم: زمر ، شوري ، صاد ، عنكبوت ، قصص ، نباء ، واقعه ، فاطر ، نمل ، انفال ، ق ، سبأ ، طور ، روم ، محمّد (صلی الله علیه وآله) ، اعراف ، انعام ، احزاب ، آل عمران 2. توصيه ی بنده برای آن‌هایی که می‌خواهند الميزان بخوانند این است كه از اول شروع ‌كنيد و با حوصله و بدون هيچ عجله‌اي آن را ادامه دهید اگر در حین مطالعه‌ی الميزان، مثلاً تا رسیدن به تفسیر سوره‌ی يوسف؛ مُرديد، ادامه‌ی کار را در برزخ خواهید داشت، دلتان بايد دلِ بقا باشد. الان بنده بخواهم شروع کنم از حمد آغاز کنم یا از سوره زمر و شوری و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای مطالعه‌ی المیزان، همان‌طور که در جزوه‌ی مربوطه عرض شده باید از ابتدا شروع کرد ولی برای آمادگی جهت فهم المیزان، خوب است که صوت شرح چند سوره را ابتدا استماع فرمایید. موفق باشید

19292
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد بزرگوار: در پرسش و پاسخ هایی که در باب انتخابات از جناب عالی پرسیده می شود مشاهده می شود که بر قابل اعتماد بودن جمنا تاکید دارید و گویی قضاوت خود را مشروط به جمنا می کنید. حال سوال اینجاست من به عنوان یک جوان انقلابی که تا حدودی با مباحث تمدنی جنابعالی و بیانات رهبری ارتباط دارم به راحتی می توانم مشاهده کنم که افرادی که الان جمنا از آنها حمایت می کند دو روی یک سکه و آن هم سکه ی رایج این روزگار یعنی تکنوکراسی اند. حال چگونه می توان بر این افراد اعتماد کرد چرا که ریل انقلاب رو را در پوشش حزب اللهی گری تعویض می کنند و از طرفی هم نگران هستم که نکند این اعتماد منجر به شروع فرآیند نظری شود تا بتواند هم تکنوکراسی را بپذیرد و به علاوه خود جماعت حزب الله را به جرگه ی تئوری سازان تکنوکراسی البته با نگاه دینی وارد کند و طبقه ای به مراتب دینی تر و پیچیده تر از روشنفکران دینی رایج را تولید نماید. با این اوصاف این اعتماد چگونه است آیا فقط در دست و انگشتان و آن هم در روز 29 اردیبهشت خلاصه می شود و به مثابه ی استخوانی در گلو و خاری در چشم است یا اعتمادی است که از باور قلبی نشئت می گیرد؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حساسیت شما، حساسیت خوبی است، ولی عنایت داشته باشید سخن از شخصیت‌های سیاسی کشور است، نه اساتید سلوکی. افرادی که در «جمنا» کنار هم جمع شده‌اند هرکدام برای خود می‌توانند یک جریان فکری باشند و این‌که حاضر شده‌اند از تفکر جزیره‌ای پا را فراتر گذارند و در تشکلی وسیع‌تر خود را تعریف کنند، یک قدم به جلو است و از این جهت بنده معتقدم افقی از تشکل سیاسی در شأن انقلاب اسلامی پیش آمده است. موفق باشید 

18401
متن پرسش
با سلام: آیا پیامبر از اسم مستاثر الهی آگاه است؟ و آیا جوابی که می فرمایید اجماع هم هست یا اختلاف نظر وجود داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به خود روایات از آن جهت که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در دعای خود عرضه می‌دارند که: خدایا به حق اسم مستأثرت که جز خودت از آن آگاه نیستی.... « َ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ أَنْزَلْتَهُ فِي كِتَابِكَ أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَك‏» آن حضرت بدان اسم آگاه نمی‌باشند. موفق باشید

17919
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شما در مورد تقدیر انسان فرمودید که تقدیر انسان ثابت است و به میزانی که انسان تلاش و عمل صالح و ایمان داشته باشد از این تقدیر برخوردار می شود. دیدم روحانی که از قول علامه طباطبایی می فرمود: این که خداوند می فرماید اگر هر مضطری مرا بخواند او را اجابت می کنم به این معنی است که مضطر باید واقعی باشد و مضطر واقعی کسی است که جز خدا را نخواهد آنگاه خداوند او را اجابت می کند. حال خود می گویم که در مقامی که انسان جز خدا را نخواهد که دیگر به دنیا نگاهی ندارد، پس آیا این آیات که می فرماید بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را یا اینکه اگر مضطری مرا بخواند اجابت می کنم او را، و اینکه اگر دعا کننده ای بخواند مرا او را جواب گویم، پس آیا همه مخصوص به توحید واقعی رسیده ها است؟ و ربطی به جزییات زندگی ندارد؟ یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید. پس در اینجا معنی این آیه که می فرمایند اگر دعای بنده نبود برای خداوند ارزشی کمتر داشت، چگونه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مضطرّ واقعی کسی است که جز خدا را به طور مستقل، کاره‌ای در عالم نمی‌داند. و لذا امورات خود را از خدا می‌خواهد و خداوند هم وعده کرده است که جواب چنین مضطرّی را بدهد. موفق باشید

17882
متن پرسش
سلام علیکم: آیا درست است که حب به اهل بیت (ع) باعث رسیدن به سررشته های حکمت است؟ این حب چگونه حبی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حبّ به انسان‌های معصوم، حبّ به خوبی‌ها و کمالات انسانی است و عملاً در افکار انسان مؤثر خواهد بود. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» رجوع فرمایید. موفق باشید

16586

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: جایی یه روحانی اگه اشتباه نکنم می گفت که تو قیامت کسانی که اسمشون اسم اهل بیت (علیهم السلام) نباشه، اسم ندارن؛ آیا این درسته؟ و اصلا اسم گذاری باید بر چه مبنایی باشه؟ مثلا خود ائمه مگه چگونه اسم گذاری می کردند! مثلا امام حسین (روحی فداه) اسم دخترشونو میذارن سکینه که تو زبان عربی معنی آرامش میده؛ الان یکی اسمش چمیدونم، مثلا "دلآرام" باشه بده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان آن بوده که از اسامی نیکو برای فرزندان‌مان غفلت نکنیم تا به نحوی به امامان معصوم که خودشان ملاک حق و باطل‌اند، منسوب باشند. موفق باشید

16368

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز طاعات و عبادات قبول: جسارتا جزوه ای، مطالبی در مورد علت کنار گذاشتن حضرت امیر (ع) از خلافت و مسایل پیرامون و... با توجه که میگن خلیفه اول و دوم یهودی بودند و برنامه یهود در جریان بوده ایراد بفرمایین. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «بصیرت حضرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» در این مورد شده است. ولی البته بنده در مورد خلفا چنین عقیده‌ای ندارم. موفق باشید

15649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده ی عزیز: بنده 18 سال دارم و شروع به مطالعه ی کتب شما از مباحث انسان شناسی کردم هم اکنون هم می خوام کتاب آشتی با خدا رو مطالعه کنم. اما چند سئوال داشتم. 1. چکار کنیم تا مطالعه ی آنچه در کتاب است در یاد ما بماند و کمترین وقت نیز صرف شود یا به عبارت دیگر یک «روش مطالعه» از شما می خواهم برای خواندن کتب شما و سایر نویسندگان عزیز؟ 2. آیا شما به مباحثی همچون تندخواتی و... اعتقاد دارید؟ خوب است که از این روش ها استفاده کنیم؟ 3. درباره ی یادداشت برداری اگه خوب است لطف کنید چگونه انجام دادنش رو توضیح بفرمایید؟! ببخشید که مزاحم وقت گرانبهایتان شدم. یا علی مدد
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون مباحثی که بنده عرض می‌کنم بیشتر حضوری است و نه مفهومی، لازم نیست مطالب را به حافظه‌ی خود بسپارید. إن‌شاءاللّه عزم شما تغییر می‌کند و خودتان، جنسِ آن مطالب می‌شوید. و در مورد نحوه‌ی مطالعه نظر جنابعالی را به قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جلب می‌کنم. 2- فکر نمی‌کنم نیاز به تندخوانی داشته باشیم 3- یادداشت‌برداری بسیار لازم است. چون علاوه بر آن‌که مطالب در آن صورت تا حدّی در ذهن می‌ماند و نیز موجب تمرکز بر روی مطالب می‌گردد؛ بعدها هم می‌توانید به آن یادداشت‌ها رجوع کنید. بنده در این رابطه حدود 50 دفترچه‌ی 100 برگ و 60 برگ از یادداشت‌های خود دارم. موفق باشید

14252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد در قرآن در اول سوره بقره خصوصًا از کلمه «و اذ» استفاده شده.. آیا می توان از این آیات و امثال آن این برداشت را نمود که خدا به پیامبر می فرماید: به یاد بیاور... این تلقی را ایجاد می کند که پیامبر در همه مراحل حضور داشته و به عبارتی صحه گذاشتن به حدیث نورانی اول ما خلق الله نوری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید إلاّ آن‌جایی که مثلاً می‌فرماید: «وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنا إِلى‏ مُوسَى الْأَمْرَ وَ ما كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدينَ» (قصص/44) تو در جانب غربى نبودى هنگامى كه ما فرمان نبوّت را به موسى داديم؛ و تو از شاهدان نبودى (در آن هنگام كه معجزات را در اختيار موسى گذارديم‏. که در این موارد وجه بشریِ حضرت مورد خطاب قرار می‌گیرد. موفق باشید

13888
متن پرسش
سلام استاد: از نیچه چقدر میتونیم استفاده کنیم؟ کتاب یا کتابهایی برای شناخت فلسفه اون معرفی می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از حکمت اسلامی برای فهم روح نیهیلیسیم نزدیک‌شدن به افکار نیچه خوب است ولی طرح ترتیب مطالعه‌ی کتاب‌های او را در تخصص خود نمی‌دانم. موفق باشید

13511
متن پرسش
مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با سپاهیان فرمودند: «همان‌طور که در مباهله همه‌ی ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه‌ی ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همان‌طور که معنویّت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر اکرم و خانواده‌اش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی و به حول ‌و قوّه‌ی الهی ملّت ایران با اقتدار خود و با معنویّت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد.» معنای این جمله چیست که ایشان جمهوری اسلامی با این همه نقطه ضعف را تمام اسلام قلمداد نموده و آن را در مقابل تمام کفر قرار می دهند؟ آیا جمهوری اسلامی همه ایمان و اسلام است؟ مسلم است که اینگونه نیست چه اینکه ایشان بارها بارها از نقاط ضعف نظام هم صحبت کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که کلیّت نظام اسلامی از آن جهت که در مقابله با استکبار جهانی ایستاده است، همان مقابله‌ی تمام ایمان با تمام کفر است هرچند که در درون نظام اجرایی مشکلاتی هست، ولی همین‌ها نیز به جهت حضور فرهنگ ظلمانی استکبار است. موفق باشید

نمایش چاپی