باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان مستحضريد كه متن ارسالي، موضوعی را در میان گذارده که اضلاع مختلفی دارد و درک تاریخی آن تا حدّی نیاز به حضور آن در آیندهی تاریخ دارد. بنده در رابطه با رازِ پایداری انقلاب اسلامی در متنی که در صفحهی اول سایت هست؛ نسبت به چیستیِ انقلاب عرایضی داشتهام، از آن جهت که انقلاب اسلامی به ادلهی قرآنی میتواند ارادهی الهی در این تاریخ باشد و مسلّم مثل اصل اسلام که در صدر اسلام با چالشهایی از طرف جاهلیت دوران روبهرو شد، انقلاب اسلامی نیز بدون چالش نیست. ولی همچنان در حالِ حضور بیشتر در این تاریخ است. بسیار تعجب میکنم که هویت انقلاب اسلامی را بیشتر در وجوه سیاسی آن میبینید و نه در وجوهِ فراسیاسیِ آن! در حالیکه همه میدانیم ریشهی انقلاب اسلامی از یک طرف به «غدیر» و از طرف دیگر به حضور آن در دولت صفویه جای دارد و با ادامهی آن فکر و فرهنگ، مشروطه و نهضت ملّی نفت ظهور کرد. و چطور ما ریشهی تاریخی اینچنین عمیق انقلاب اسلامی را در وجهِ سیاسی آن متوقف کنیم؟ از طرفی این طبیعی است که انقلاب اسلامی در دههی چهارم خود به یک بلوغ خاصی میرسد که باید امثال جوابهایی که جنابعالی در این مقاله مطرح کردهاید را بدهد و خود را نیز بازخوانی کند و در این بازخوانی، ضعفهای خود را نادیده نگیرد چیزی که متأسفانه نیروهای مذهبی ما کمتر بدان میپردازند. ولی سؤال بنده آن است که مگر یک انقلاب باید در ابتدایِ امر، تمامِ داشتههایی که یک تمدن چهارصدساله برای خود شکل داده است، داشته باشد؟
در عین آنکه این پرسشها را پرسشهای جدّی در این دوره از تاریخ انقلاب اسلامی میدانم و از طریق همین پرسشها است که تفکر به جامعهی ما باز میگردد و به قول شما؛ از آرمانگراییهای احساساتی عبور میکنیم، با اینهمه معتقدم ارادهی الهی جهت اصلاح بشر در ظرف انقلاب اسلامی ظهور کرده است. آیا نمیبینید چگونه وقتِ غرب و عوامل اصلی آن در منطقه تمام است؟! و این دست و پازدنهایی که حکایت از بیتعادلیِ آن فکر و فرهنگ هست، راهِ نجات برای آن نمیباشد؟! آن چیزی که در سیطرهی تکنولوژی و جنگ رسانهای غرب گم شده است؛ نصرت الهی است که نباید از آن غافل بود. و غلیظترین حجابی که مانع درستدیدنِ انقلاب اسلامی خواهد شد؛ واکنشیدیدنِ آن است، در حالیکه حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» و رزمندگان ما به عنوان یک رسالت بزرگ تاریخی به صحنه آمدند و با قلب خود نیوشایِ اشارات عالَم قدس گشتند و زندگی را در این تاریخ با تعلق به انقلاب اسلامی در زیر سایهی ارادهی الهی برای خود معنا کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین مسیرها با مجهزشدن به عقاید حقه و اخلاق فاضله کار جلو میرود. تفسیر المیزان را بعد از مباحثی مثل «ده نکته در معرفت نفس » و «برهان صدیقین» و کتاب «معاد» شروع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که هر کمال و زیبایی و بزرگی که در عالَم هست همه مظاهر انوار اسماء الهیاند؟! و اگر بهشت شیرین است، بهشتآفرین شیرینتر است. حال چرا ما در این فضا حاضر نشویم که با هر مظهر کمالی که میبینیم به حقیقت آن کمال یعنی آن یگانهی مطلق منتقل نشویم؟ و عبادات خود را در راستای رفع حجاب منیّت خود برای اُنس بیشتر با حضرت حق قرار ندهیم؟ پیشنهاد بنده آن است که 11 جلسهی شرح «رسالة الولایة» حضرت علامه طباطبایی را که بر روی سایت هست، با حوصله و پشتکار دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حداقل از بیستسال پیش بنده پیشبینی این نوع بحرانهای فرهنگی و اقتصادی را میکردم آن وقتی که دولت سازندگی به جای ورود هرچه بیشتر به بستر توحید و آموزههای دینی، امید خود را به روشهای غربی بست. و مطمئن باشید هیچ راهی جز برگشت به آموزههای دینی به قرائت حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» در این تاریخ به همان روشی که مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» تأکید میکنند و نهیب میزنند از تحریف شخصیت امام، راه دیگری نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال قطع رحم حرام است، در عین احترام به آنها و نشاندادن ناراحتیهایتان به جهت اعمال خلاف شرع، میتوانید «کجدار و مریز» رفتار کنید ولی نمیتوانید اعلان عدم ارتباط نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی میفرمایند: تشریع عدم ازدواج با خواهر بعداً مطرح شده است. همانطور که حضرت یعقوب با خواهر همسرشان در عین زندهبودن همسرشان، ازدواج کرده بودند و بعداً حرمت اینکار تشریع شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل همان است که شما متذکر شدید یعنی موضوع شدت وجودی برای قیامت را نمیتوانند بپذیرند و قیامت را دنیایِ دیگری میدانند با همین خصوصیات. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در جریان آنچه تحت عنوان فرقهی مریمیه گفتهاند هستم. ولی در هر حال نمیتوان از آثار فکری و قلمیِ دکتر نصر و فریتیوف شوان در ارتقای تفکری که بشر امروز نیاز دارد چشمپوشی کرد. سوابق جریان حکمت «خالده» نشان میدهد انسانهایی بودهاند که نسبت به حقیقت، حساسیت نشان دادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از فلان بن فلان بیش از آنکه شخص مورد نظر باشد؛ شخصیت منظور بوده است. مثل آنکه امروز، شما سران استکبار را لعنت کنید که به معنای لعنت به جریان استکبار است و با لعنت به آنها از خدا میخواهید آنها را رسوا کند تا مردم به آن ها امید نداشته باشند، چیزی که بحمداللّه تا اندازهای در این سالها پیش آمده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است که موضوع را از همین آخر و با نظر به شخصیت جامع دکتر گلشنی شروع کنیم. ایشان هم مطمئناً همان دغدغههایی را داشتهاند که شما دارید. منتهی با وسعت و حوصلهای که به خرج دادند از گردنههای روبهروی خود عبور کردند. اولاّ: سعی نمودند نظام آموزشی موجود در آموزش عالی را در زمان دانشجویی خود چه در ایران و چه در آمریکا، خوب تجربه کنند ثانیاً: آینده را همچنان در مقابل خود گشوده نگه داشتند و لذا در عین فهم خوبی که از فیزیک بهدست آوردند، وارد تفکر معنوی شدند. هنر ایشان حوصله و وسعت و آرامش ایشان است. فکر میکنم شما هم میتوانید با حوصله، اولاً: بدون ترک دانشگاه یا مرخصیگرفتن، همین دانشگاه و همین دانشجویان را تجربه کنید. ثانیاً: چندان نگران کمبود وقت نباشید. به مرور زمانِ مطالعه در امور دیگر برایتان پیش میآید. ثالثاً: سعی کنید دانشجویان را خوب درک نمایید که چرا گرفتار روزمرّهگی شدهاند. حقیقت آن است که وقتی انسان شخصیت خود را محدود به دنیا کرد، آینده برایش تیره و تار میشود به همان شکلی که امروز، تمدن غربی بدان گرفتار است و لذا نمیتواند درست عمل کند. باید به مرور روشن شود ما با انقلاب اسلامی با آیندهای روبهرو میشویم که نه در آن تیرگی دنیای مدرن هست و نه تیرگی آنچه که امروز جامعهی ما بدان گرفتار است، بلکه آیندهای گشوده در مقابل ما قرار دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده اطلاع دارم آقای سروش خودشان از کشور خارج شدند. ولی از آنجایی که نگاهشان به وحی الهی با طرح بحث «تجربهی نبوی» و از آن بدتر، با طرح بحث «رؤیای رسولان» سخنانی گفتند که حتی رفقای ایشان اذعان دارند با مبانی دین نمیخواند؛ طبیعی بود که نظام اسلامی زمینهی در اختیارقراردادنِ نسل جوان را در دانشگاهها در اختیار ایشان قرار ندهد. موفق باشید
بد نیست به جواب شماره 20464 رجوع شود
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بحث زیاد است. آنچه را نباید فراموش کرد تقویت وجهِ یمینیِ مردم است، یعنی همان وجهی که 99 در صد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند. در این راستا باید تلاش نمود تا مردم به معارف عالیه دست یابند تا وجهِ یمینی آنها به میدان آید و نه وجهِ نفس امّارهی آنها. در رابطه با نوشتهای که میفرمایید، خیر. اساساً جایگاهی برای بنده در این رابطهها نیست که کسی بخواهد به حرفهای من توجهی بکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به جواب سؤال شمارهی 19823 عنایت داشته باشید که دستورات دین انسان را سعادتمند میکند و آن آقا و خانم با عدم رعایت احکام الهی، دنیا و آخرت خود را به مشکل میاندازند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید سر فرصت مطلب را جستجو کنم. آنچه به عنوان نمونه میتوان فعلا ارائه داد سخن حضرت امام کاظم علیه السلام در مقابل هارون است که مدعی است حضرت خراج میگیرند تا حکومت تشکیل دهند، حضرت فرمودند: « ُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ مَا حَمَلَ إِلَيَّ أَحَدٌ دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً مِنْ طَرِيقِ الْخَرَاجِ»[1] یعنی ای امیرالمومنین به خدایی که محمد را به پیامبری مبعوث نمود قسم میخورم که هیچ درهم و دیناری به عنوان خراج به مانداده است...» 2- این مطلب را چندسال پیش در یکی از سخنرانیهاشان فرمودهاند نمیدانم چطور آدرس بدهم. بد نیست که به این خبر سایت «خبر آنلاین» رجوع فرمایید با عنوان « خطبه صریح رهبرمعظم انقلاب در باره مشروعیت یافتن حکومت اسلامی با رای مردم » به آدرس http://www.khabaronline.ir/detail/677962/Politics/leader
میفرمایند: رهبرمعظم انقلاب در یکی از خطبه های نمازجمعه تهران، بحث مهمی در باره نقش رای مردم بیان کردند.
این بخش از اظهارات حضرت آیت الله خامنه ای را میخوانید:در اسلام به نظر مردم اعتبار داده شده؛ رأی مردم در انتخاب حاکم و در کاری که حاکم انجام میدهد، مورد قبول و پذیرش قرار گرفته. لذا شما میبینید که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با اینکه خود را از لحاظ واقع منسوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری میداند، آنوقتی که کار به رأی مردم و انتخاب مردم میکشد، روی نظر مردم و رأی مردم تکیه میکند. یعنی آن را معتبر میشمارد و بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامداریِ زمامدار است.
اگر یک زمامداری بود که مردم با او بیعت نکردند، یعنی آن را قبول نکردند، آن زمامدار خانهنشین خواهد شد و مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است یا بگوئیم فعلیت زمامداری و حکومت به بیعت مردم وابسته است. آنوقتی که بعد از قتل عثمان مردم آمدند اطراف خانهی امیرالمؤمنین را گرفتند، امیرالمؤمنین خطاب به مردم نفرمود که شما چه کارهاید؟ رأی شما چه تأثیری دارد؟ فرمود: «دعونی و التمسوا غیری»؛ وقتی میخواست استنکاف کند از قبول خلافت و زمامداری، به مردم گفت من را رها کنید، به سراغ دیگری بروید. یعنی ارادهی شما، خواست شما، انتخاب شماست که تعیین کننده است؛ پس از من منصرف بشوید، به سراغ دیگری بروید.
در مکاتباتی که امیرالمؤمنین با معاویه در پیش از جنگ صفین داشتند و استدلال میکردند؛ هر کدام یک دلیلی، استدلالی در نامهی خود میآوردند - هم معاویه به یک چیزهائی استدلال میکرد تا روش سیاسی خودش را توجیه کند، هم امیرالمؤمنین استدلالهائی میکردند - آنجا یکی از جملاتی که امیرالمؤمنین به کار برده و احتمال میدهم بیش از یک بار هم امیرالمؤمنین این را به کار برده این است که: «انّه بایعنی القوم الّذین بایعوا ابابکر و عمر»؛ یعنی تو چرا در مقابل من میایستی و تسلیم نمیشوی، در حالی که همان مردمی که با ابوبکر و عمر بیعت کرده بودند و تو به خاطر بیعت آن مردم خلافت آنها را قبول داری، همان مردم با من هم بیعت کردند.
یعنی مشروعیت دادن به رأی مردم و بیعت مردم؛ این یک اصل اسلامی است. لذا بیعت یکی از چیزهای اصلی بود. اگر کسی به عنوان خلیفه انتخاب میشد، مردم اگر بیعت نمیکردند، هیچ الزامی نبود که دیگران او را خلیفه بدانند. حتی آن زمانهائی که خلافت جنبهی صوری هم به خودش گرفته بود، یعنی در دوران بنیامیه و بنیعباس، آن روز هم باز بیعت گرفتن از مردم را لازم میدانستند. حالا وقتی که یک حکومت قلدرمابانه و جبارانه بر مردم بخواهد حکومت کند، بیعت گرفتن را هم اجباری میکند یا در بیعت هم تقلب میکند. مثل اینکه در انتخابات، انتخابات صوری و تشریفاتی، فرمایشی در دوران رژیم گذشته تقلب میکردند. اصل بیعت، یک اصل پذیرفته شده است. البته وقتی همهی مردم، اکثریت مردم با کسی بیعت کردند و در حقیقت او را به زمامداری پذیرفتند، دیگران باید تسلیم او بشوند. شاید بیعت در این صورت هم اجباری نباشد. خطبه نمازجمعه 22 خرداد1366
3- مکرراً این موضوع را فرمودهاند. متأسفانه رفقا متوجهی اهمیت آن نیستند. بنده هم بنا نداشتهام همهی آن سخنان را جمعآوری کنم. به عنوان نمونه چند مورد را به عرض میرسانم:
1- جمهوریت ما، از اسلام گرفته شده نه از جای دیگر، ضمن آنکه اسلام به ما اجازه نمی دهد مردم سالاری نداشته باشیم. ۱۳۸۲/۱۱/۲۴
2- اسلامیت و جمهوریت دو عنصر جدا نیستند که به یکدیگر وصل شده باشند و یک حقیقت را به وجود آورده باشند؛ در دل اسلامیت، جمهوریت هست. در دل اتکاء به حکم الهی، تکیهی به مردم و احترام به خواست و رأی مردم هست. جمهوری اسلامی یک حقیقت واحد است که هدیهی انقلاب اسلامی به ملت ایران است. این، آن چیزی است که در این سی سال، امتحان کارآمدىِ خود را به بهترین وجهی داده است. ۱۳۸۸/۰۵/۱۲
3- بستر مردمسالاری اسلامی و حضور مردم را انقلاب به ما داد. ما باید روی این زمینه تکیه کنیم. البته از طرف کسانی سعی شده که بین جمهوریت نظام و اسلامیت، رقابتی به وجود بیاورند. یکجا بعضیها بگویند روی اسلامیت تکیه شد، جمهوریت تضعیف شد؛ یک عده هم بگویند روی جمهوریت تکیه شد، اسلامیت تضعیف شد. اینطوری نیست. در کشور ما جمهوریت از اسلامیت جدا نیست. ۱۳۸۴/۰۵/۱۰. موفق باشید
[1] - بحار الأنوار ، ج48، ص: 122
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم: «النّار لا تأكل محلّ الايمان». یعنی اگر کسی حقیقتاً به خدا ایمان دارد، آتش به صورت ابدی جان او را که محل ایمان بوده است، نمیسوزاند. کسی مثل شمر که کوچکترین اثری از ایمان در جان خود ندارد، هرگز مصداق چنین روایتی نخواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت خودتان خوب است. خیلی نباید به این در و آن در بزنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هرجا رسیدیم به نور وجود مقدس ائمهی اطهار«علیهمالسلام» بوده است و امروز، حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه»اند که به خلایق مدد میرسانند و معرفت نفس برای فهم این مطلب است که بهتر بتوانیم حضور امام را درک کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در آن کتاب طوری سخن میگویند که اهل فن در فلسفه و عرفان متوجه میشوند دقت کامل در فهمِ مقصد اصلی فلاسفه و عرفا نشده است و شاید در همین رابطه حضرت امام در نصایحی که به مرحوم احمدآقا دارند توصیه میکنند اگر سخن اهل عرفان را متوجه نمیشود، لااقل انکار نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوانید در هر دو موضوع به خوبی جلو بروید ولی از آنجایی که کماند افرادی که با فضای دانشگاهی علاقهمند به حضور در حوزه باشند؛ اگر بتوانید دل خود را یکدله کنید و با جدیّت به حوزه رجوع نمایید با توجه به روحیهی دانشگاهی که دارید، بیشتر مؤثر خواهید بود. موفق باشید
