بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7268
متن پرسش
به نام خداوند متعال سلام علیکم به نظرم برای جلوگیری از پرسشهای تکراری و با توجه به اینکه بسیاری از پرسش و پاسخ نیاز روز جامعه و جوانان است.و در عین حال جامع و خوب هستند اگه گروه فرهنگی شما هم این پرسش و پاسخ ها را مثل کتب دیگر چاپ کنند یا فایلشو در اختیار بزارند. خوبه. در ضمن استاد بنده به تازگی دچار اختلال حواس شده ام. تمرکز بر روی درسم ندارم . احساس میکنم نسبت به دوره های قبلی تحصیلیم خیلی چیزها به خاطرم نمیمونه. چکار کنم؟ همچنین بنده کلاسهای مختلف رفتم که متناسب با علایقم بوده مثل نقد فمینیسم، مهدویت و فرق انحرافی و جریان شناسی سیاسی و تحلیل دوره های مختلف تاریخی و...قبلا میتونستم جواب دوستانمو بدم. ولی الان احساس میکنم ذهنم طبقه بندی لازم از مباحثو نداره. نقطه آغاز و چگونگی پایان بردنشو نمیدونم. چون خیلی دلم میخاد هنگام طرح مباحث ذهن مخاطبم دچار برخی شبهه ها نشه. خیلی حاشیه میرم. در حالی که به نظر دوستانم در هر جلسه ای بوده اطلاعات تاریخی و سیاسی از گروهها و... را خوب جواب میدم. استرس زیاد دارم وقتی میخام برای کسی چیزی ارایه بدهم با اینکه تقریبا تسلط لازم را دارم. جایی شنیدم که اعتماد به نفس از نظر آیه الله جوادی آملی مفهومی غیر دینی است. بگید اعتمماد به خدا. چطور این اعتمادو بدست بیارم؟ چطور تو عرصه های مختلف بتونم اون چیزی که میخام بیان کنم؟ خیلی وقتها تو بسیج و جاهای دیگه کنار کشیدم ولی دیدم و میبینم مباحثی که مطرح میشه یه جور سکولاریسمه کردن مباحثه. برخی اوقاتم موضع گیری کردم. خیلی سرزنش میشم که چرا نمیای؟ چرا نمیگی؟ چرا فکر میکنی نمیتونی؟ ولی نمیدونم چرا هی به خودم میگم بزار اینها بگند شاید من فقط ادعاشو داشته باشم اینها اعتقادشو با اینکه حواسشون نیست چی دارن خورد جامعه میدن. ببخشید سوالم طولانی شد ولی عاجزانه میخام کمکم کنید. راهنماییم کنید. افکار وسوسه گونه اذیتم میکنند. بی اعتقادی، توکل نداشتن و خیلی چیزهای دیگه هم اذیتم میکنند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا سعی بفرمایید از نظر اعتقادی مبانی خوبی برای خود شکل دهید که فکر می‌کنم مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین خوب باشد و بعد از آن با داشتن استناداتی از آیات و روایات و سخن حضرت امام و رهبری«حفظه‌اللّه‌« فقط به حکم وظیفه‌ی شرعی آن‌جا که زمینه‌ی پذیرش سخنانتان هست آنچه باید بگویید، بدون هیچ‌گونه اضطرابی بگویید زیرا همین اضطراب موجب می‌شود ذهنتان تمرکز لازم را نداشته باشد ولی اگر دستگاه فکری داشته باشید نه نگران فراموشی مطالب هستید و نه اضطراب خواهید داشت. موفق باشید
1339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدا سلام وخدا قوت خدمت استاد گرامی چندسال قبل گناهان زیادی از جمله نگاه به محرم وگوش دادن موسیقی های غیرمجاز و... واز یک خانواده معمولی هستم. وچندسالی هست که به لطف خداوند توبه کرده وسعی در جبران داشتم. بنده پس از مشورت وتحقیق وتفکر وعلاقه وکمی استعداد و تکلیف ونیاز کشور وبرای تولید علم دینی قصد دارم به حوزه بروم اما فکر میکنم لیاقت آنرا از این جهت نداشته باشم وشاید هم شیطان مانع این امر میشود؟( چون قبلا گناهان انجام دادم ) واز طرفی شاید کمی با حساسیت خانواده واطرافیان مواجهه شوم؟ شاید باخودشان یگن طرف تا چندسال پیش اینجور بود حالا رفته... خودم خیلی اعتقاد به حرف بقیه ندارم ولی چون میخوام برم حوزه، میترسم شان حوزه در نگاه اطرافیان پایین بیاد؟ حالا هم سال آخر کارشناسی مهندسی هستم نمیدانم چکار کنم؟ اگر هم حوزه نرم با علاقه ای که هست وشاید همیشه باخودم بگم باید میرفتی و... آیا شما استخاره را در این شرایط صحیح میدانید؟ لطفا راهنمایی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: گفت: «چون تقاضا می‌کند دریا تو را .... پس چه استادی و واماندی هلا؟» این حرف‌ها چیست، خداوند همه‌ی آن حرف‌ها را خنثی می‌کند. اگر توان علمی و علاقه‌ی قلبی دارید که وارد کسوت روحانیت شوید: «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست». موفق باشید
1233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الل الرحمن الرحیم سلام علیکم/ ضمن عرض ادب و احترام از منظر جناب استاد اگر فردی بخواهد تحصیلات نسبتا" جامعی در حیطه معارف ناب اسلامی داشته باشد ، به گونه ای که انشاءا... مورد پذیرش حضرت حق واقع شود ، جایگاه تحصیل فلسفه اسلامی و در واقع حکمت متعالیه ، در بین این معارف به چه صورتی است؟ اگر در میان معارف اسلام ناب، بحث و سؤال محدود به فقه اسلام وحکمت متعالیه(فلسفه اسلامی)باشد، تحصیل کدامیک اولویت دارد؟فقه؟ فلسفه؟ ویا هر دو در کنار هم و به همراه یکدیگر؟ باتشکر فراوان/ ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فقه در حدی که بخواهیم تکلیف خود را بدانیم با رجوع به مراجع حل می‌شود ولی اگر بخواهیم تکلیف مکلفین را تبیین کنیم باید برویم فقه بخوانیم ولی در حکمت متعالیه زمینه‌ی فهم بهتر قرآن و روایات فراهم می‌شود. اگر بخواهید در کسوت روحانیت قراربگیرید بهتر است هر دوی آن‌ها را دنبال کنید. موفق باشید
22884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: چند سوال دارم: ۱. احساس می کنم که استعداد ندارم قدرت تجزیه و تحلیل قابل افزایش است؟ چگونه؟ سر کلاس حواسم جمع نیست یا هرچه تلاش می کنم انگار یاد نمی گیرم، گیرایی را چطور باید بالا برد؟ شما در کتاب ادب عقل خیال قلب فرمودید که دانشجو باید شرایط خود را بشناسد و آن ابعاد اش را که می شود رشد دهد، آن ابعاد چیستند و چگونه؟ ۲. چگونه می توان جعلی بودن فلان حدیث را تشخیص داد و کتب احادیث معتبر را نام ببرید و چرا؟ ۳. راه مبارزه با تنبلی و نداشتن اعتماد بنفس چیست؟ ۴. کتب های شما حاصل تفسیرات خودتان از احادیث و قرآن است؟ اصلا کدام تفسیر قرآن کاملتر است؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در سر کلاس با یادداشت‌کردن مطالب مهم، ذهن را متمرکز کنید. ۲. انسان در ابتدا مطالب را به همان اندازه که با آن‌ها روبه‌روست دنبال می‌کند ولی پس از مدتی خودش می‌تواند با مقایسه‌ی مطالب بفهمد کامل کدام است و اکمل کدام. و نیز بفهمد صحیح کدام است و غلط کدام. به همین جهت می‌فرمایند: «تو پای به راه در نِهْ و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

21165
متن پرسش
با سلام و دعای خیر خدمت استاد عزیز طاهرزاده سؤال: بعضی وقتها باورم هست که هرگونه خلق با من رفتار می کنند خواست خداست و احساس راحتی می کنم. ولی بعضی وقتها این گونه نیست و احساس می کنم این مطالب (خواست خدا، برگرداندن این احکام تکثیر به توحید و ... توجیه کارهای غلط دیگران است و دارم خودم را گول می زنم و بسیار غمگین و افسرده می شوم.) لطفاً راهنمائیم بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بین قضا و مقضی باید فرق گذاشت. آری! قضای الهی بود که انقلاب اسلامی در دفاع مقدس 8 ساله به رشد خوبی برسد که امروز هیچ دولتی نتواند به آن حمله کند. ولی مقضی که تجاوز صدام باشد، مورد رضایت ما نیست که با تجاوز خود فرزندان ما را به قتل رساند. لذا در مورد سؤال جنابعالی از آن جهت که موضوع به خدا مربوط است، باید راضی به اراده‌ی الهی بود و آن قسمت که به اراده‌ی افراد مربوط است، باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد. موفق باشید

19315

معنای توحیدبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: توحید در تعریف به چه معناست؟ و نقطه قابل توحید چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید به معنای یکی‌کردن و یکی‌شدن، نظر به حقیقتِ یگانه‌ی جاری در عالَم دارد و این‌که خود را در مقابل او نفی کنیم. مقابل توحید از جهت مبانی نظری شرک است، و از جهت مبانی عملی، تکبّر است. موفق باشید

18341
متن پرسش
سلام استاد: در زمینه ولایت سوالاتی برام پیش اومده: چه کسایی به چه اعتباری میتونن بر من ولایت داشته باشن؟ مشکلمو میگم که محور سوالم واضح بشه. توی حوزه ما، مدیر حوزه و متولی میگن ما بر شما ولایت داریم، پس حق ندارید بپرسید چرا؟ و هر کاری که ما میگیم باید انجام بدین. منم انتقاد کردم در جواب من گفتن که همه کسایی که ضد ولایت و ضد ائمه شدن همونایی بودن که مقابل اماشون دلیل می خواستن. واقعا با این حرف ترسیدم. حالا نمیدونم حق با منه یا اونا. از طرفی هم نمیتونم نپرسم چرا. اگه با پاسخ حل میشه یا منبع معرفی کنید ممنون میشم. در ضمن سوال قبلی هم در مورد زی طلبگی پرسیدم برای اون هم یه منبع به ویژه از امام روح الله (ره) معرفی کنید. ممنون میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس آیه‌ی قرآن که می‌فرماید: «واللّه هو الولیّ» تنها خداوند بر همه‌چیز ولایت دارد. حال اگر خداوند فرمود پیامبر و امامان بر ما ولایت دارند، ولایت آن‌ها به اعتبار دستور خدا است و در همین رابطه ائمه«علیهم‌السلام» فقها را به حکم مقبوله‌ی عمربن‌حنظله ولایت داده‌اند، با آن خصوصیاتی که در روایات در این رابطه هست. ولی جایی برای ولایت رؤسای مدارس نگذاشته‌اند. در زمان امام خمینی این بحث پیش آمد که چون رئیس جمهور را ولیّ فقیه نصب می‌کند و رئیس جمهور وزرا را تعیین می‌کنند و وزرا مدیران کل را؛ و مدیران کل، مسئولانِ سایر قسمت‌ها را؛ پس مسئولان بر کارمندان ولایت دارند. وقتی این موضوع را از حضرت امام استفتاء کردند حضرت امام این نحوه استنباط را نفی کردند و فقط فرمودند در راستای رعایت قانون و به حکم قانون هرکس باید دستورات مقام بالاتر را بپذیرد. موفق باشید

17651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: 1. در سیره آیت الله قاضی (ره) این بوده که شاگردان خود را از مجتهدین انتخاب می کردند، نیاز عارف به اجتهاد خود را در کجا نشان می دهد؟ 2. و سوال دیگر اینکه در شناخت حقیقت عرفان و فقه هر کدام چه جایگاهی دارند یعنی اگر عارف بخواهد حکمی بکند حتما باید فقیه باشد که نظر اسلام را بگوید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن مورد سالک تکلیف فقهی خود را دقیق‌تر متوجه می‌شود. البته دستور آیت اللّه قاضی، استثنائاتی هم داشته است مثل شاگردی مرحوم هاشم حدّاد 2- حکم فقهی حتماً باید بر اساس مبانی فقهی باشد. موفق باشید

17649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
یک مسئله ای هست که چندین ساله آزارم میده و حرکت من رو متوقف کرده. خلاصه اش رو بگم؛ بنده مهندسی میخونم اما بدلیل ورود به زمینه های فرهنگی به فراخور استعدادها و علایق و احساس تکلیف، به این وادی هم تعلق پیدا کردم و این باعث شد نسبت به درسم انگیزه و اهداف سابق کمرنگ تر بشند. در واقع الان در یک تحیّر به سر می برم و وقت هم به اندازه در این تحیر هدر شده. که بالاخره باید کدوم راه رو انتخاب کنم؟ ورود تخصصی و علمی و همه جانبه به کار از جنس فرهنگی یا ماندن در میدان علمی و جهاد در راستای تحقق تمدن مادی. هر دو میدان جذابیت های خاص خودش رو داره. از اون مهمتر در هر دو میدان احساس نیاز جامعه و ندای بلند تکلیف، آدمی رو بسمت خودش میکشه. اما من مستاصل مونده ام که به کدامشون لبیک بگم؟ و این توقف از من زمان های با ارزشی رو تلف کرده و من رو از کسب تخصص و عمق پیدا کردن در هر دو زمینه باز داشته. تابحال مسئولیت های فرهنگی در مسجد و دانشگاه رو هم بعهده داشته ام و خیلی از اطرافیان بنده رو تشویق به این کار میکنن. در حالی که به رشته تحصیلیم هم علاقه مندم و با اینکه این توقفم به درسم لطمه زد اما اساتید و خانواده طبق سوابقی که داشتم من رو به ماندن در این راه تشویق می کنند. گروهی هم می گویند که هر دو را داشته باش. یعنی فعالیت علمی را بصورت اصل پی گیری کن و در کنارش کار فرهنگی انجام بده. در ضمن بفکر روزی هم باش. واقعا این امر من رو آزار داده تابحال. نمی دونم باید چه چیزی رو ملاک قرار بدم. یک روز به اهمیت کار اقتصادی و علمی می رسم و یک روز دغدغه ی فرهنگ آرومم نمی گذاره. و می ترسم نکنه راهی رو انتخاب کنم که پس از چند سال احساس پشیمانی داشته باشم از طی اون و اینکه چرا آن استعداد یا آن تکلیف رو پی نگرفتم در حالی که می تونستم بسیار موفق بشم توش. باید چه کرد؟ معیار چیه؟ تکلیف یا علاقه یا استعداد یا ضرورت؟ حتی برهه ای به فکر حوزه افتادم و اینکه طلبه بشم و زندگی علمی رو آغاز کنم. دنبال چی باید باشم؟ لطفا راهنماییم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توانید در هر دو موضوع به خوبی جلو بروید ولی از آن‌جایی که کم‌اند افرادی که با فضای دانشگاهی علاقه‌مند به حضور در حوزه باشند؛ اگر بتوانید دل خود را یک‌دله کنید و با جدیّت به حوزه رجوع نمایید با توجه به روحیه‌ی دانشگاهی که دارید، بیشتر مؤثر خواهید بود. موفق باشید

17531

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد دو موضوع رو می خواستم مطرح کنم: اول آنکه در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» یک جمله از امام خمینی (ره) بود با این مضمون که علم کودک به عروسک و علم اولیا الهی هر دو علم تلقی می شوند پس بنابراین می توان گفت اگر ما هر علمی رو یاد بگیریم مثلا برای شغل و... اون ثوابی رو که در احادیث نوشته شده رو می بریم، و دوم آنکه آیا شما با مباحث الگوی پیشرفت آشنایی دارید و با شورای راهبردی پیشرفت با دبیری آقای کشوری و یا پژوهشکده های دیگر مانند پژوهشکده آقای میرباقری فعالیت دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علم به معنای آگاهی از آن‌چه خارج از ذهن ما است برای یک کودک و ولیّ الهی فرق ندارد. ولی موضوع علم در این دو متفاوت است، یکی علم به خدا دارد و یکی علم به عروسک 2- نه. موفق باشید

17090
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: بنده این سئوال را یک بار دیگرحدود چند ماه پیش پرسیدم منتهی پاسخ ندادید اما هم اکنون آن اتفاق مجددا بعد از چند ماه برای من رخ داده که دوباره سئوال را مطرح می کنم. تا ان شاءالله تعالی جواب حضرتعالی را بشنوم. استاد عزیز بنده الحمدالله رب العالمین در طول روز می شود که با خدای عزیز و ائمه هدی سلام الله علیهم نجوا می کنم اما دیشب به یک باره بعد از چند دقیقه نجوا، دیگر آن ارتباط نزدیک حاصل نشد و گویی که با خداوند بزرگ و ائمه هدی سلام الله علیهم «بیگانه» شدم که حتی آثار آن هم بعد از چند ساعت وجود دارد! خواستم علت این حالت را ازحضرتعالی بپرسم و مشخصا فلسفه آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت نمی‌خواهد. این یک قاعده است که انسان بعضاً در «قبض» و بعضاً در «بسط» است. به همین جهت باید مطابق دستورات شریعت با صبرِ بر اطاعت و ترک معصیت، کار را جلو برد تا نتایج اصلی کار در قیامت حاصل آید. موفق باشید

16806

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: کسی شبهه ای مطرح می کرد که مذهبی ها انگار تعهد کرده اند کارهایشان را چه درست و چه غلط به پای خدا بگذارند! کشته می شوند می گویند شهید در راه حق. زندان می روند می گویند چونان یونس برای پروریده شدن. فقیر می شوند می گویند چونان شعب ابیطالب. تبعید می شوند میگویند مهاجر الی الله. از زیبا رویان طرد می شوند می گویند راه و رسم یوسف. قطع عضو می شوند می گویند چونان جانباز دشت کربلا. بیمار می شوند می گویند چونان ایوب باید صبر کرد. آبرویشان در معرض گفتگوی سر بازار قرار می گیرد می گویند چونان رهبر که از آبرو هم دریغ ندارد و..... اما همین اتفاقها برای غیر مذهبی ها پیش می آید می گویند به درک واصل شد و زندان حقش بود و مالش بی برکت بود و اخراج شد و .....جواب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها همه بستگی دارد به رویکرد و نیّت افراد. اگر کسی حقیقتاً در سبیل الهی قدم زد و کشته شد، شهید است. ولی اگر چنین ورودی نداشت، مسلّم شهید نیست. آری! تفاوت در رویکردها است و افراد مذهبی با توجه به رویکردها قضاوت می‌کنند. موفق باشید

16711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده ارسال کننده ی سوال 16670 هستم. ممنون از راهنمایی و پاسختون، کتابتون رو فبلا مطالعه کردم و بهره مند شدم، اما بجز تغییر اسم سوالات دیگه ای هم در ذهنم بود، مثل جمع اعداد و نسبت ستاره ی افراد با هم. می خواستم جایگاه اختیار انسان رو بدونم و گرنه این صحبت هایی که برخی به دنبالش هستند رو چرا علما انجام نمی دادند؟ مثلا عالمی که می خواست ازدواج کنه می دید ستاره ی اون فرد باهاش جفت هست یا نه!! باعث تاسفه که بگم این روزها هستند افراد زیادی که به عینه دیدم برای تشخیص جفت بودن ستاره به افرادی مراجعه می کنند و آن قدر اعتقاد دارند به اینطور چیزا و این آدم ها که تنها به همین دلیل از ازدواج منصرف می شوند. خداوند عاقبت همه رو ختم بخیر کند ان شاالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها چیزهایی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد یا مشغول‌شان شد! موفق باشید

16525

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد شما ان شاءالله بعد از سوره آل عمران سوره بقره رو تفسیر می کنید؟ چون من هرچی گشتم سوره بقره شما رو پیدا نکردم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سال‌های 63 به بعد یعنی بعد از قبول قطعنامه، سوره‌ی بقره بحث شد، ولی ضبط نشد. موفق باشید

15454
متن پرسش
به نام خدا و با سلام: جناب استاد قربانت شوم چرا بعضی وقتها مسایل را می پیچانید. وقتی هاشمی صراحتا می گوید دوره موشک گذشته است و رهبری هم صراحتا می گوید اگر کسی چنین بگوید دیگر جایی برای هاشمی گذاشتن یعنی چه؟ اگر هاشمی یا رهبری در پرده و لفافه گفته بودند آنوقت یک حرفی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم کدام جواب مورد نظر شماست؟! در جواب سؤال شماره‌ی 15431 نکته‌ای را عرض کردم. در ضمن عنایت داشته باشید مقام معظم رهبری در همین صحبت اخیرشان نیز موضوع را در دو باب مدّ نظرها قرار دادند که اگر کسی ناآگاهانه این سخن را گفته باشد، ناآگاه است بدین معنا که خائن نیست. و اگر آگاهانه گفته باشد، خائن است. ما نیز سعی کنیم برای جلوبردنِ انقلاب، همین روش و ادبیات را به‌کار گیریم. پس چرا می‌فرمایید بنده مسائل را می‌پیچانم؟! باید مواظب بود راه ادامه‌ی انقلاب را پیدا کرد و نه راه ادامه‌ی برداشت‌های خودمان را. موفق باشید 

15248
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید سوالی داشتم: خداوند در آیه 78 سوره نسا خداوند می فرمایند: «أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿۷۸﴾» یعنی: هر كجا باشيد شما را مرگ درمى ‏يابد هر چند در برجهاى استوار باشيد و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد مى‏ گويند اين از جانب خداست و چون صدمه ‏اى به ايشان برسد مى‏ گويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر] اين قوم را چه شده است كه نمى‏ خواهند سخنى را [درست] دريابند (۷۸) ولی خداوند در آیه 79 همین سوره می فرمایند: «مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا ﴿۷۹﴾» یعنی: هر چه از خوبي ها به تو مى ‏رسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مى‏ رسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است. (۷۹) چرا خداوند در آیه 78 خوب و بد را از جانب خودش می داند ولی در آیه 79 خوبی را از خودش و بدی را از نفس بد خود انسان می داند علت تفاوت در چیست. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با دو نگاه تکوینی و تشریعی با ما سخن می‌گوید. در نگاه تکوینی می‌فرماید: هرچه در عالم واقع می‌شود چه آن‌چه شما مایل باشید و چه مایل نباشید، همه از طرف خدا است. ولی در آیه‌ی 79 ما را متوجه‌ی حقیقت تشریعی حضرت رب‌العالمین می‌کند که اگر منوّر به اعمال نیک شدید، به جهت رعایت دستورات خداوند است که چنین توفیقی را یافتید و اگر آلوده به گناه گردیدید، به جهت دوری از دستورات الهی و پیروی از امیال خودتان است. موفق باشید

13433
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید وقت شریفتون رو می گیرم. سوال من اینه، فرض بگیرید جوانی رو که اصول دینش رو با تحقیق قبول کرده و اعتقادی بدون شک در دل دارد و در مسایل حرام و حلال الهی هم در حد وسعش رعایت میکنه و همچنین در تزکیه نفس تلاش داره و در حد وسعش به فضایل اخلاقی مزین و از رذایل تخلیه میکنه خودش رو و همچین دلداده اهل بیت علیهم السلام می باشد و متوسل به ایشان و با قرآن مانوس و از خرمن معارف قرآن و اهل بیت از طریق علمای ربانی استفاده میکنه و همه اعمال ظاهری و باطنی رو با اخلاص انجام میده و هدفش از عبودیت رضای حق تعالی و خوشنودی و در رکاب بودن با اهل بیت است و به دنبال کشف و کرامت هم نیست با این اوصاف آیا این جوان به مسایل معرفت نفس به طریقی که شما دنبال می کنید آیا نیازمند هست یا نه؟ منظورم اینه که معرفت نفس اون به اینصورت باشه که خودش رو اینجور شناخته بر اساس قرآن و روایات که مخلوق خداست که چند صباحی با این بدن خاکی که شرافتش به روحشه در دنیا مورد آزمایش الهی قرار میگیره و تنها راه سعادت دنیوی و اخروی رو در اطاعت عاشقانه از خداوند میدونه که اوامر خداوند رو هم از طریق قرآن و اهل بیت علیهم السلام دریافت میکنه که البته حلقه کامل کننده این اتصال علمای ربانی هستند؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین فردی که توصیف می‌فرمایید بحمداللّه می‌تواند با اُنس با خدا به همه‌چیز برسد. مباحث معرفت نفس مقدمه است برای معرفت بیشتر به خدا و اُنس بیشتر با حضرت رب‌العالمین. این‌طور نیست که حتماً به روشی که امثال بنده، مباحث معرفت نفس را مطرح می‌کنیم باید کار جلو رود! مسیرهای رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است. موفق باشید

13304
متن پرسش
چه جوری می شود که تحلیل سیاسی در خوب و عالی داشت، آن طور که مقام معظم رهبری از یک دانشجو انتظار دارد؟ آیا منبع خاصی دارد؟ آیا باید فقط اخبار را گوش داد و از این ور و آن ور خبر جمع کرد؟ بعضی ها می گویند امروزه یک نمونه ی بی تقوایی بی خبری است. آیا صرف خبر به دست آوردن بدون اینکه بدانیم چه جوری در مقابل آن خبر موضع بگیریم فایده ای دارد؟ متاسفانه من در خانواده ای بزرگ شدم که نسبت به مسائل سیاسی حساس نبودند و چند تا از اعضای خانواده ضد انقلاب بودند و مرا هم به ضد بودن با انقلاب تحریک می کردند که خدا را شکر خدا کاری کرد که این انقلاب را دوست داشته باشم و از وقتی وارد دانشگاه شدم دستم باز تر شد و توانستم خود را کمی به انقلاب نزدیک تر کنم (البته خیلی خیلی کم) اما از نظر تحلیل سیاسی صفر یا زیر صفرم (البته به خاطر سنم یک سری حوادث تاریخ را درک نکردم که خب این نمی تواند بهانه خوبی باشد) چه کار کنم حس می کنم امام زمان (عج) از من راضی نیست چون کاری تا حالا برای انقلاب نکردم. تازه شاید به دلیل عدم بصیرت با رای هایم یا با موضع گیری هایم به ضد انقلاب کار کرده باشم. من کتاب های انقلاب اسلامی و غرب شناسی شما را مطالعه کرده ام اما باز فکر می کنم ضعیف هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از یک طرف، به اندیشه‌ی توحیدی و نگاه دینی آشنا باشید و از جهت نظری، توحید مدّ نظر شما باشد و از جهت عملی، تقوا؛ کلیّات تحلیل در امور سیاسی را در اختیار دارید، می‌ماند در مصداق‌ها که نسبت هرکس را با اهداف انقلاب و رهبری تعیین می‌کنید و در این حیطه إن‌شاءاللّه تحلیل‌های سالمی از جهت سیاسی به‌دست خواهید آورد به شرطی که خود را گرفتار جریان‌های سیاسی خاص و محدود نکنید. موفق باشید

13256
متن پرسش
سلام: چیکار کنم نفس اماره ام جای محبت الهی رو تو دلم نگیره. «لا اکراه فی الدین» یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه به دستورات حضرت حق عمل کنیم آرام‌آرام نور حق در قلب ما تجلی می‌کند و دوست‌داشتنی‌بودنش برای ما روشن می‌شود. می‌فرماید: در دینداری اکراهی نیست، زیرا حضرت حق جان و روان انسان را مطابق همان دستوراتی که داده است خلق کرده و اگر انسان جان و روان خود را خراب نکرده باشد، مطلوب خود را نیز در همان دستورات می‌یابد. موفق باشید

9202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
راز عرفانی7 طبقه آسمان چیست؟ آیا منظور 7 شان از عالم وجوداست؟ در هر طبقه چه اتفاقاتی برای عالم وجود انسان در انتظار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری منظور هفت مرتبه از عالم وجود است. در شرح سوره‌ی «ق» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9194
متن پرسش
با سلام: طاعات شما قبول. بنده طلبه ای هستم که قبل از طلبگی با کتب شما و شهید مطهری و شهیدآوینی و دکتر داوری اردکانی و امثالهم آشنا بودم و مطالعات خوبی در این زمینه ها داشتم خدا رو شکر. با دوستان مجله سوره اندیشه هم ارتباط نزدیکی داشته و دارم و شاگردی آنها را هم کرده ام. سخنان استاد پناهیان را هم به روز دنبال میکنم و گوش میدهم. با این اوصاف اکنون که وارد حوزه سفیران شده ام به دلایل زیادی از نظر ادبیات قوی نشدم هرچند که تجزیه ترکیب متوسطی بلد هستم اما در آن حد که واقعا بتوانم متن خوانی خوبی داشته باشم قوی نشده ام. دربعضی درسها مثل منطق و اصول با اینکه تمام مباحث را خوب میفهمم اما به دلیل آنکه در متن خوانی کمی ضعیف هستم نمره پایین تری گرفته ام. میخواستم بدانم نظر شما در مورد سفیران هدایت چیست؟؟ به نظر شما یک طلبه سفیرانی تا چه حد باید ادبیات بلد باشد با توجه به آنکه طلبه های سفیران برای تبلیغ تربیت میشوند. به نظر شما اگر طلبه ای فهم درس خوبی داشته باشد و بتواند آن را تدریس کند اما چون حفظ کردنی هایش ضعیف است یا به دلایل متنوعی سر امتحان نمره خوبی نتواند بگیرد باز هم میتوان به این طلبه بگوییم تنبل؟؟ خواهش میکنم جواب کافی بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواندن و فهم و تطبیق مباحث ادبیات عرب، فرقی بین این طلبه و آن طلبه نیست. طلبه چه بخواهد خود را در مسیر تبلیغ قرار دهد و چه بخواهد در مسیر تفسیر قرار بگیرد و چه بخواهد فقیه شود، بایستی زبان متون اصیل را بفهمد و بتواند منظور امام معصوم علیه السلام را از متن روایات برداشت کند. مگر می‌شود شخصی بخواهد تبلیغ دین کند ولی نتواند به متون دینی رجوع کند؟ به نظر می‌رسد هر چه سریع‌تر و با جدیت هرچه بیشتر به تقویت ادبیات خود بپردازید که فردا دیر است. موفق باشید
9116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام استاد بهترین برنامه برای بچه های 7 تا 14 ساله در ماه رمضان چیه که انجام بدهیم؟ آیا مباحث معرفت نفس را می توان بیان کرد؟ اگر آری، چه منبعی معرفی می کنیم که مناسب این رده سنی باشد که ما طبق آن برنامه بریزیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کاری که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به‌خصوص در قسمت «من کو؟» شده مفید واقع شود. اگر کتاب «چه نیاز به نبی» را نیز خودتان برایشان شرح دهید إن‌شاءاللّه اثر خود را می‌گذارد. موفق باشید
9038

مشکل مشرکینبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: خداوند بر توفیقات شما و استفاده ما بیفزاید. جناب استاد مشکل مشرکین دقیقا چیست؟ آنها که به خالقیقت خدا اعتراف داشتند و کسی که به قدرت خالق اعتراف دارد طبیعتا نمی تواند کسی را شریک او قرار دهد پس ریشه عبودیت غیر خدا در آنها کجاست؟ چرا آنها معتقدند خدا ربوبیت را به بتها تفویض کرده است و اساسا قایل شدن الوهیت برای کسی به چه معناست و اگر مشرکین برای بتها الوهیت قایل بودند یعنی چه؟ و اگر بگوییم آنها خدا را خیلی دور از دسترس می دانستند و برای همین بتها و اله ها را واسطه قرار دادند تفاوتش با آن چه ما معتقدیم که بخاطر بزرگی خدا باید وسایطی را قرار دهیم چیست؟ لطفا اگر ممکن است پاسخ را کمی مفصل بیان فرمایید با ادله عقلی و قرآنی چرا که این سوالی است که بسیاری می پرسند خصوصا با تبلیغات وسیع وهابیها.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در شرح سوره‌ی انبیاء عرایضی داشته‌ام. بحث همیشه بر روی ربوبیت بوده و انبیاء آمدند تا به حکم ربوبیت الهی راه قرب به حق را در منظر انسان‌ها قرار دهند و لذا راه‌کارهای این قرب را از طریق پرستش خداوند و رعایت دستورات او برای بشر روشن کردند. مشکل مشرکین در همین دو مورد است که قبول ندارند اولاً: خداوند پیامبری بفرستد ثانیاً: دستوراتی به بشر داده باشد که قرآن در اثبات این دو مورد نکات فراوانی را مطرح می‌کند. قرآن در مورد واسطه‌قراردادن بت‌ها می‌فرماید: این یک کار من درآوردی است بدون هیچ پشتوانه‌ی عقلی و نقلی و در آیه‌ی 40 سوره‌ی یوسف«علیه‌السلام» می‌فرماید: «ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون‏» این معبودهایى که غیر از خدا مى‏پرستید، چیزى جز اسمهایى(بى‏مسمّا) که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیده‏اید، نیست؛ خداوند هیچ دلیلى بر آن نازل نکرده؛ حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است آیین پابرجا؛ ولى بیشتر مردم نمى‏دانند! و قرآن بحث اسوه‌ی حسنه را در آیات 21 سوره‌ی احزاب یا در آیه‌ی 4 سوره‌ی ممتحنه برای پیامبران مطرح می‌کند. از طرفی آن‌ها برای بت‌ها نقش قائل‌اند در حالی‌که هیچ ظرفیتی برای چنین نقشی در آن‌ها نمی‌توان یافت ولی اولیاء الهی به جهت نفس ناطقه‌ی مجردشان و فنایی که در حضرت حق می‌توانند پیدا کنند، به اذن الهی مسیر الطاف الهی می‌شوند. موفق باشید
6732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز زندگی من در سال های اخیر دستخوش سختی هایی بوده است. قکر می کنم این مسئله باعث شده بود که من در مناجات ها بم لذت بیشتری ببرم. و حالا به کونه ای شده ام که احساس می کنم بلا را از کشایش بیشتر می پسندم و می دانم که این اقراط است ولی دست خودم نیست. انگار نمی توانم در نعمت خوشحال باشم. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این حالت خوب است. شاید روح شما متوجه خطراتی است که در رفاه برایش پیش می‌اید. موفق باشید
6584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ﺳﻠﺎﻡ ﻋﻠﻴﻜﻢ. ﻧﻆﺮ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﺸﺮﻳﻪ ﻫﺎﺑﻴﻞ ﺟﻴﺴﺖ?
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان در مورد نشریه‌ای که افراد مختلف مقاله و نظر در آن دارند، نظر کلی داد، هرچند جهت‌گیری کلی آن ﻧﺸﺮﻳﻪ مثبت است. موفق باشید
نمایش چاپی