باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال قطع رحم حرام است، در عین احترام به آنها و نشاندادن ناراحتیهایتان به جهت اعمال خلاف شرع، میتوانید «کجدار و مریز» رفتار کنید ولی نمیتوانید اعلان عدم ارتباط نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی کردهاید ولی در هر حال اولاً بعضی کتابها مثلاً برای ماه رمضان باید رجوع شود و یا بعضی از آنها یک دستورالعمل روحی درازمدت است. مثل نامهی 31 که باید بعد از معرفتی مختصر به توحید و معاد دست به دامن آن زد و در مدتی طولانی با آن مأنوس بود و از همه مهمتر مباحث قرآنی است که یک روحانیت فعّال و به روز را در ما شکل میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از فلان بن فلان بیش از آنکه شخص مورد نظر باشد؛ شخصیت منظور بوده است. مثل آنکه امروز، شما سران استکبار را لعنت کنید که به معنای لعنت به جریان استکبار است و با لعنت به آنها از خدا میخواهید آنها را رسوا کند تا مردم به آن ها امید نداشته باشند، چیزی که بحمداللّه تا اندازهای در این سالها پیش آمده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام ارزشیِ حضرت حق، سیاه و سفید معنا ندارد. قرآن در این رابطه میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ» (13)/حجرات) در نتیجه فرقی بین سیاه و سفید نگذاشته. مشکل امروز تاریخ جهان، مشکل سیطرهی ارزشهای غربی است. در حالیکه در اسلام مقداد و بلالِ سیاهپوست با سلمان سفیدپوست، همه در یک ارزش از درجهی انسانی هستند. میماند که شرایط جغرافیایی خصوصیات خاصی به بدنهای اقلیمهای مختلف میدهد که این ربطی به وجه انسانی آنها ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله وسلم مى فرمايند: «خَلَقَ اللَّهُ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَجْسَادِ بِأَلْفَيْ عَامٍ» خداوند ارواح را دو هزار سال پيش از بدنها آفريد. و در همین رابطه است که بحث تعهد عهدِ الست و اقرار به ربوبیت حضرت حق مطرح است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فضای روایت با این فرض است که خواستگار امکان رفع نیازهای اولیهی همسرش را داشته، حتی با جمعآوریِ هیزم. حال اگر امروز هم خواستگاران در عین داشتن ایمان و اخلاق خوب، چنین غیرتی را دارا باشند باید چنین افرادی را ردّ نکرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو حال که میفرمایید، این افراد چون عقل و فطرت را تا آخر برای خود اصل نگرفتهاند؛ عملاً به دین خدا پشت کردهاند و در قیامت به سختترین بلاها دچار میشوند. به فرمایش آیت اللّه جوادی بنا است با همان عقل و فطرتی که حقّانیت دین را پذیرفتیم، تا آخر به حکم عقل و فطرت وفادار باشیم. و لذا آنجایی که چیزی از شریعت برداشت شود که با عقل و فطرت نخواند، آن را نباید سخن شریعت الهی بدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا این دو نکته را نتوانیم جمع کنیم؟ بدین شکل که اگر مطلبی را میخواهیم بدانیم از اهل ذکر – که بنا به روایات، اهلالبیت هستند – بپرسیم و از آن طرف هر سخن حقی که هرجایی و هرشخصی گفته شد، جدای از گویندهی آن به اعتبار حقبودن آن، آن را بپذیریم و تصدیق کنیم 2- بنده کتاب مذکور را مطالعه نکردهام 3- بنا به روایتی که میفرماید: ما خانواده یا مقتول، یا مسموم میشویم؛ میتوان همان نظر شهیدشدنِ حضرت را پذیرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به منابع اصلی که از قبل در اختیار مجامع علمی بوده است نقش آقای محمدعلی فروغی بیشتر تصحیح متون بوده و نه تصرف در آنها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که ولیّ فقیه حکم خدا و رسول را میگوید، پذیرش حکم او بدون قید و شرط لازم است. ولی همانطور که میفرمایید بعضاً حکم ایشان ارشادی است، یعنی طوری سخن نمیگویند که عدم تبعیت از ایشان به معنای مقابله با حکم ایشان باشد. از این گذشته بعضاً سخنانی دارند که نسبت به افراد مختلف، متفاوت است. مثل همین نظامسازی که میفرمایید. برای یک صنعتگر یکنوع تکلیف میآورد، و برای یک روحانی، یک نوع دیگر. حتی یک سخن ممکن است برای یک نفر انجامش، واجب باشد ولی برای کس دیگر واجب نباشد. به همین جهت نمیتوان به طور مشخص روشن کرد کدام سخن واجبالاطاعه است و کدام سخن واجب الاطاعه نیست. به اصطلاح گفته میشود حوزهی سخن جایگاه سخن را تعیین میکند. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در دعا داریم: «الَّلهُمَّ عَرِّفني نَفسَكَ فَانَّكَ ان لَم تُعَرِّفني نَفسَكَ لَم اعرِف رَسُولَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفني رَسولَك فَانَّكَ ان لَم تُعَرِّفني رَسُولَك لَم اعرِف حُجَّتَك اللَّهُمَّ عَرِّفني حُجَّتَكَ فَانَّكَ ان لَم تُعَرِّفني حُجَّتَكَ ضَلَلتُ عَن ديني»[1]پروردگارا خودت را به من بشناسان، زيرا اگر تو را نشناسم رسول تو را نخواهم شناخت. پروردگارا پيامبرت را به من بشناسان، چرا كه اگر پيامبرت را نشناسم حجت تو را نخواهم شناخت. پروردگارا حجت خود را به من بشناسان كه اگر حجت تو را نشناسم در دين خود گمراه مىشوم. پس ابتدا باید خدا را شناخت ولی برای رجوع به خداوند باید امام را ابتدا به عنوان الگوی متعالی در نظر داشت. موفق باشید
[1] ( 1)- اصول كافى، ج 1، ص 237.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در برهان صدیقین متوجه شدید معلول، هویت استقلالی ندارد بلکه هویت آن تعلقی است و به این معنا گفته میشود عالَم ماده وجودِ سایهای دارد و این به معنای دروغبودنِ عالَم ماده نیست بلکه بدین معنا است که وَجه استقلالی برای آن قائل نباشیم و نقش اصلی را برای مراتب عالیهی وجود بدانیم و موضوع خیمهشببازی هم دیگر در میان نیست بلکه بحث ظاهر و مظهر است که یکی مظهر دیگری است و عالَم ماده به معنای مظهر عالَم برتر با حرکت جوهری خود همچنان شدت مییابد و به فعلیت برتری میرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک برنامهی مطالعاتی که شامل مباحث معرفتی و اخلاقی است به خودتان بدهید. چهلسالگی زمان حساسی است، فرصت آخرین تصمیمات است وگرنه بعد از آن ملکات دوران گذشته به شما غلبه میکند. بر روی سیر مطالعاتی روی سایت فکر کنید إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی نفس را مجرد دانستیم و متوجه حضور و احاطهی آن نسبت به همهی آنچیزهایی بدانیم که در معرض نفس قرار میگیرد چرا نسبت ادراک و احساسی که نفس ناطقه نسبت به اشیاء دارد در شک باشیم و خود را در این موضوع متوقف کنیم و سیر خود را برای ادراک موضوعات بعدی ادامه ندهیم؟ موفق باشید