بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22257

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر استاد گرامی ممکنه در مورد حجاب در مقابل هم جنس کمی توضیح بدهید؟ بحث حجاب در مقابل غیر همجنس که همچنان چالش برانگیز هست، اما من در مورد این می پرسم که آیا در سیر و سلوک تاثیر می گذاره؟ یا اینکه واقعا به عنوان گناه محسوب میشه در جمع هم جنس راحت بودن. یا اینکه به خود فرد بستگی داره و مواظب احساسات و حالات بودن که قصد خود نمایی و فخر فروشی و مُد بودن نباشه. باز هم تشکر می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم: مسلّم در آن حد که نحوه‌ای از فخر فروشی یا خود نمایی به روش اهل دنیا باشد برای سیر روحانی انسان زحمت به وجود می‌آورد ولی نه آن‌چنان که تصور کنید از حالت عادی و فعالیت‌های عرفی به اسم سلوک خود را محروم کنید. موفق باشید

21104
متن پرسش
با سلام: پیش از این عالم را کسی می دانستم که بدایات را تنقیح کرده باشد البته مقصودم عرفانی نیست بلکه در حوزه نظری و اندیشه است چه تفاوت عامی و عالم درین است که عالم از بدایات شروع و به نظریات ختم می کند لکن عامی این سیر را طی نمی کند و تبع لابا مثلا ایمان به یک دین می آورد بنابرین برایم پذیرفته نبود عالمی ادعای ایمان عالمانه به تشیع داشته باشد لکن مثلا نتواند عدم تحریف قرآن را اثبات کند و نیز بقیه گزاره های پایه ای دین. پیام آیت الله جوادی که به مرحوم هاشمی مقام شبه عصمتی می بخشید نگاه مرا به این جلب نمود که عالم کسی است که نهایات را تنقیح کرده باشد که در عصر ما نگاه کلان نسبت به تمدن اسلامی است بنابرین هرکس که قصد بنای دستگاه فکری برای خود دارد باید افق اعلی خود را مشخص کند در زمان غیبت مشخص است که در بین فقها افق اندیشه کسی بالاتر از امام نبود و بعد از ایشان مقام رهبری، بنابرین ما که جواب جان خویش را در این دو یافتیم چه حاجت به آثار آقای جوادی و... داریم مستحضرید که جوادی اصول فکری ای دارند که از آن اصول تمجید هاشمی بیرون می آید و اگر فرد بخواهد آثار ایشان را مطالعه کند و در نهایت به تمجید هاشمی نرسد کاریست بس دشوار. مرحوم غزالی گویا ریاضیات را منع می کنند تا فرد نسبت به فلاسفه متمایل نشود چگونه می توان در عالم آیت الله جوادی بود و حب به هاشمی نداشت مگر اینکه فرد ابتدا نهایات خویش را بر اساس امام و رهبری تنظیم کند بعد به مطالعه بقیه بپردازد لکن در کتاب ادب عقل و خیال و قلبتان به خاطر ندارم فرد را دعوت به خواندن صحیفه امام کرده باشید (با اینکه نسبت به کتابهایی که از ایشان معرفی کردید ساده تر است و عمق نگاه تمدنی ایشان در آنست) یا به مرور بیانات رهبری از ابتدا تاکنون دعوت کنید حتی کاربری که در سوال 19645 سیر مطالعاتی از رهبری می خواهد می گویید در مورد مقام معظم رهبری، سیر مطالعاتی خاصی نمی‌توان پیشنهاد کرد در حالی که مثلا کتابی دارند به نام طرح كلى انديشه اسلامى در قرآن‏ که نشان می دهد قبل از انقلاب ایشان چه دید کلی نگر و وسیعی به دین داشتند پس ابتدا فقط باید امام و رهبری خواند ولا غیر چون با مطالعه آثار جوادی و ... چنان عظمتی از ایشان ما را فرا می گیرد که دشوار می توان از زیر این شبهه برامد که اگر امر دایر باشد بین سهو من و سهو جوادی من اولی به سهوم تجربه چند ساله منست که بدون تنقیح نهایات وارد مطالعه شدم و چه خون دلها و چه زجر و محنتها از تردید ها نکشیدم تا باز به انقلاب رجوع کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متوجه شد‌ه‌اید مسلّم عقل دوران ما،‌ عقلی است که بر مبنای انقلاب اسلامی تفکّر کند و نسبت هر کس را بر اساس هدفی که انقلاب اسلامی در نظر دارد تعیین نماید ولی آیا در بستر و سنّتی که انقلاب اسلامی تعیین می‌کند نمی‌توان همان طور که سایر متفکّران رجوع می‌کنیم و مسأله‌ی خود را در آن‌ها به نحوی خاص می‌یابیم، به عالِمی که در فلسفه و عرفان و تفسیر متبحّر است رجوع کنیم و استفاده نماییم؟ موفق باشید

20972
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: در رابطه با یکی از موضوعات بعد از مطالعاتی و تأملاتی، یک جمع بندی مختصری خدمت تان عرضه می داریم، امید است نکات لازم در این رابطه را از ما دریغ ندارید و چنانچه صلاح ندانستید بر روی سایت قرار ندهید و خصوصی برایم ارسال نمایید: « قاعده ای هست به نام تشکیک. از طرفی می گویند انسانیت یا آدمیت یک مقوله مشکک است. یعنی دارای شدت و ضعف است. خب اگر اینگونه است و عین الانسان چهارده معصوم هستند، پس یقینا انسان هایی در ذیل انسانیت معصومین باید در حاقّ هستی و در عالَم وجود حضور داشته باشند. و همان طور که ما بعد از تعقل در مورد جایگاه عین الانسان و معصومین در هستی، در بیرون به دنبال مصادیق خارجی عین الانسان می گردیم و آن ها را می یابیم، طبق همان قاعده، باید بعد از تعقل در وجود چنین انسان هایی در غیب عالم، به دنبال مصادیق خارجی چنین انسان هایی هم که در ذیل عین الانسان هستند هم بگردیم و پیدا کنیم. حالا در همین رابطه روایاتی هست که خود معصومین به ما کمک کرده اند تا ما به چنین انسان هایی نظر کنیم. مثلا فرمودند: فی کل قرن عدول... یا فرمودند: انهم حجتی علیکم... یا فرموده اند: ان العبد اذا اختاره الله فی امور عباده شرح صدره... اگر به این روایات با نگاه «وجودی» نظر کنیم و نه با نگاه کانتی - دکارتی، به این معنا که امام معصوم که گوینده ی چنین روایاتی است، چون در درجه وجودی و مرتبه ی بالاتری از چنین انسان هایی قرار دارد و انسان هایی که در مرتبه ی بعدی هستند تجلی وجود معصومین هستند، پس این نوع روایات گزارشی از وضع خارجی و سنت ثابتی است که در عالم هستی هست، که امامان دارند به ما از چنین وجودات متعالی ای خبر می دهند، متوجه جایگاه وجودی چنین انسان هایی در ذیل معصومین می شویم. البته این بدین معنا نیست که ما این چنین انسان هایی را با معصومین مقایسه کنیم، هرگز، چون فرمودند: «لا یقاس بآل محمد احدا... احدی را با آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین قیاس نکنید» و همان طور که امامان که اولین تجلی حضرت حق هستند را با اینکه تمام کمالات حق را به نازله دارند با خدا مقایسه نمی کنیم، این انسان هایی را هم که اولین تجلی از عین الانسان هستند را هم با معصومین مقایسه نمی کنیم. و شاید فاصله اینها از معصومین به اندازه فاصله معصومین تا خدا باشد.» البته این پایان تفکر بر روی این موضوعات نیست. ببخشید که مصدع وقت شریف تان شدم. یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال وقتی حقیقت انسان یعنی انسانیت، تشکیکی باشد و هر مقوله به تشکیکی وجهِ تامّی برایش محقق باشد؛ وجوهِ نازله در ذیل آن در میان خواهد بود و آن مراتب نازله‌ی انسانیت نیز در جای خود ارزش دارد. البته این غیر از وجهی است که در آیاتی مثل آیه‌ی 113 سوره‌ی نساء مطرح است که به رسول خود به جهت کاری که بر عهده‌اش گذاشته، می‌فرماید: اگر فضل و رحمت الهی نبود نقشه‌های دشمنان تو را گمراه می‌کرد. ذیل رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» هر زعیمی که در راستای تحقق نظام اسلامی عمل کند از آن توفیقات خاص جهت امورات مردم برخوردار خواهد بود و مردم اگر به آن زعیم اعتماد کنند از رحمت خدا جهت زندگی اجتماعی و فردی بهره‌مند خواهند شد. موفق باشید

20885

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز آقای طاهرزاده: استاد بنده چند ماهی هست که نامزد کردم و خودم هم طلبه هستم. موضوعی که در این چند وقت به شدت من رو درگیر کرده مسئله اختلاف نظر و اختلاف سلیقه بین مادر بنده و همسر بنده است. استاد بنده متوجه هستم نه دل مادر باید بشکند و نه دل همسر و هر دو در جایگاه خود برای بنده ارزش و احترام دارند. اما استاد سوالم این است که کدام در اولیویت هستند و من در بعضی از شرایط باید چه کنم به خانم خودم نه بگویم یا به مادر خودم ؟ استاد بعضی از بحث ها موضوعاتی است که اصلا من نباید درگیر آن ها شوم ولی مادرم و یا خانمم من را درگیر می کنند به طوری که تمرکز برای فکر کردن و مطالعه درست از بنده گرفته شده و عبادت های من هم دائم با این مشغله ها همراه هست. استاد چه کنم شما راه حلی برای بنده قرار دهید که بنده با آرامش و نشاط بتوانم این موضوعات رو حل کنم و خودم و ذهنم درگیر آن نشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر حقی است که هر کدام دارند. ابتدا هر دوی آن‌ها را از این نگرانی درآورید که خداوند برای هرکدام حقی قرار داده و شما حق هرکدام را در حدّ توان ادا می‌کنید، تا هیچ‌کدام انتظار نداشته باشند به خاطر یکی، حق دیگری را نادیده بگیرید. موفق باشید

20566
متن پرسش
سلام استاد: دو تا سوال از کتاب چه نیازی به نبی دارم: سوال اول: عقل الهی که مقابل عقل جزیی بشری قرار میدید مربوط به خود انسانها، یعنی عقل انسان در مقام درک دین و حقیقت عقل الهی نام می گیرد و در مقام درک مادیات عقل جزیی؟ سوال دوم: اینکه بعضی برنامه ریزی میکنن که پزشک شن و روزیشون از اون راه باشه ولی خدا برنامه ریزی میکنه که مثلا اون راننده شه چطور با بحث اختیار جمع میشه، یعنی خواست خدا همون اراده ماست یا مغایر با اراده ما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عقل انسان متوجه است که در اموراتش، عقلی برتر است که به آن باید رجوع کند که همان حکمت الهی است و عقل انسان متوجه‌ی محدودیت خود می‌شود 2- اختیار انسان در راستای سنن و تقدیرات الهی است مثل آن‌که اعمال شما در راستای جاذبه‌ی زمین است نه آن‌که گمان کنیم بتوانیم با اختیار خود مقابل جاذبه‌ی زمین بایستیم، بلکه در متن همین تقدیر، اعمال خود را انجام می‌دهیم. موفق باشید

20017
متن پرسش
بسمه تعالی: یکی از حوزویان با استناد به آیه «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت» و آیات بعدی؛ بویژه دقت در کلمه (کیف) که اشاره به علل اربعه دارد، عنوان داشته اند که دانستن علوم جدیده: زیست شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضی و ..... واجب عینی است. مانند حج که برای مستطیع در طول عمرش یکبار واجب عینی است. نظر جنابعالی در این باره چه می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیه‌ی مذکور به‌راحتی نمی‌توان برداشت کرد زیرا بحث تبیین نبوت در میان است و می‌خواهد بفرماید آیا منکرانِ نبوت بر کیفیت خلقتِ شتر و سیری که دارد، نمی‌نگرند که چگونه نظام الهی به نور ربوبیت ربّ آن را می‌پروراند تا متوجه شود در راستای همین سنت، خداوند به نور ربوبیت خود پیامبر می‌فرستد تا انسانِ مختار را در سیر کمالی خود قرار دهد. موفق باشید  

17714
متن پرسش

استاد گرامی سلام: ما جامانده های از سفر کربلا در اربعین: ۱. آیا گناهی مرتکب شدیم که از این سفر پر فیض محروم شدیم؟ ۲. چطور از بیشترین فیض زیارت اربعین در عین عدم سفر به کربلا بهره ببریم؟ با سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- راضی به رضای الهی شوید 2- شنیده‌ام بناست در روز اربعین در شهر مقدس قم یک پیاده‌روی از حرم تا حرم به همان سبک انجام شود. خوب است که در آن شرکت کنید. موفق باشید

17585

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی: با سلام لطفا فایلهای صوتی کلاسای چهارشنبه رو بذارید رو سایت که اونایی که امکان استفاده حضوری رو ندارند حداقل از صوتها استفاده کنند اگر هر هفته لطف کنید فایل صوتی همون هفته رو بذارید خیلی خوبه؛ ممنون؛ اجرتون با حضرت حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بر آن است همان‌طور که شما می‌فرمایید عمل شود. مگر آن‌که یک هفته عاشورا بود و یک هفته نیز بنده مسافرت بودم. موفق باشید

16764
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. اگه ممکنه رابطه ذات حق و جلوه الله رو با مثالی از معرفت النفس توضیح بدید. 2. می شود گفت در برزخ زمانی متناسب با آن عالم باشد؟ اگر نباشد مجرد محض می شود که لا حد است و شکلی ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت ذات به صفات، مثل نسبت ذات نفس ناطقه است نسبت به قوای نفس 2- عالم برزخ مجرد است و صور برزخی نیز مجرد می‌باشند و لازم نمی‌آید که موجودِ مجرد، شکل نداشته باشد، بلکه مکان‌مندی و زمان‌مندی به آن صورت که پدیده‌های مادی را شامل می‌شود، در آن‌ها نیست. عرایضی در شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» در این مورد شده است. موفق باشید

16122
متن پرسش
سلام علیکم: 1. جمعی مشتمل بر ۱۵ نفر طلبه هستیم که بر روی اندیشه های حضرت امام می خواهیم کار کنیم، پیام منشور روحانیت امام رو بحث می کنیم و رو به پایان است، بعد از این پیام به نظر حضرتعالی کتاب شرح جنود عقل و جهل را بحث کنیم یا آداب الصلوات و یا چیز دیگری؟ ۲. برای اینکه اندیشه امام دست ما بیاد باید چیکار کنیم، آیا صرف صحیفه خواندن اکتفا می کند یا نه؟ فقط ما می دانیم امام واقعا یک پدیده عظیمی است که حتی خود را محدود به اندیشه های او نکنیم به نظر شما چکار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده کتاب «آداب الصلواة» مبانی معرفتی خوبی را با شما در میان می‌گذارد. شرحی که بنده نیز در رابطه با این کتاب داشته‌ام شاید کمک‌کار باشد 2- در رابطه با شناخت جایگاه شخصیت امام، کتاب‌های «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» و کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» کمک می‌کند. موفق باشید

15914
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در سوره الرحمن آیه «فِیهِمَا مِن کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ » ﴿۵۲﴾ منظور از اینکه در آن دو بهشت از هر لذتی (میوه ها) دو نوع است چیست؟ تفسیر این دو نوع لذت چیست؟ آیا می توان گفت مقصود یکی لذت روحانی (حاصل از توحید) و لذت دیگر مربوط به لذت برای تامین قوه خیال انسان می باشد؟ لطفا کمی از اسرار این آیه را بازگو بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی را از آیه‌ی مذکور را متذکر شده‌اید و عموماً به همین نوع، موضوعات اشاره دارد. مثل فاکهه‌ی تجلی به مقام قلب، و فاکهه‌ی متجلی به مقام روح، که فوق قلب است. موفق باشید

14645
متن پرسش

باسمه تعالی با سلام: برای مطالعه آثار شهید آوینی ترتیب خاصی هست؟ کدام را اول بخوانیم: «مبانی توسعه و تمدن غرب»، «آغازی بر یک پایان»، «فردایی دیگر»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی کنم بتوان برای کتابهای آن شهید بزرگ سیری را مشخص کرد ولی از هرکجا که شروع کنید، گویا از همان جا باید شروع می کردید زیرا سخنان او قصه ی عهدی است که ما با حقیقت بسته ایم. موفق باشید

14033
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شما در جواب سوال یکی از دوستان که درباره شک به عالم خارج پرسیده بود فرموده بودید بنا نیست ما به ادراکات خود شک کنیم. دلیل شما بر این امر چیست؟ مگر نه اینکه شما معتقدید ادراکات حسی خطا می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خطای ادرکات حسی را هم خود انسان می‌فهمد پس عملاً نفس ناطقه‌ی انسان به صورت بدیهی متوجه‌ی واقعیات هست. موفق باشید

13983
متن پرسش
سلام: استاد بنده یک سیر مطالعاتی اگر بخواهم برای حدیث خوانی ام برنامه ریزی کنم. چگونه شروع کنم؟ چهار کتاب حدیثی که پشت سر هم خوانده شوند روشمند و خوب است معرفی بفرمایید لطفا. البته کمی اصول کافی هم خوانده ام التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ابتدا سعی کنید با دنبال‌کردنِ معارف الهی متوجه افقی شوید که روایات متذکر آن است، بهتر است و سپس به اصول کافی و تحف‌العقول و روضه‌ی کافی رجوع فرمایید. موفق باشید

13832
متن پرسش
سلام: از زمانی که به من ظلمی شد که توان گرفتن حقم را نداشتم و دعای که اجابت نشده رغبتی به دعا ندارم، رغبتی به خوب بودن ندارم لطفا راه کار ارائه بفرماید اینطور پیش برم از دین برمی گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ظلمی که یزید به امام کرد از ظلمی که به شما شد، بیشتر بود. ولی امام متوجه بودند خداوند چگونه از طریق شهادت آن حضرت ظلم یزید را پاپیچِ جریان اُموی می‌کند، شما نیز به خدا اعتماد کنید زیرا بعضاً خداوند از طریق عکس‌العمل ما نسبت به مسائل و مصائب، کارهای بزرگی انجام می‌دهند. موفق باشید  

13429
متن پرسش
سلام استاد گرامی: درباره نماز خواندن و سبک شمردن آن مطالب زیادی می دانم، اما متاسفانه قادر به انجام درست این فریضه نیستم و وقتی هم تصمیم می گیرم که بهتر بخوانم از قبل از تصمیم گرفتنم کیفیت بدتری پیدا می کند. خمیازه و هر چیزی که قبل از نمازم وجود ندارد دقیقا وقت نماز سر و کله اش پیدا می شود. از طرفی در سن تکلیف به خاطر سخت گیری پدرم در مورد نماز خواندن (حالا به هر کیفیتی که بود) مجبور بودم نمازم را بخوانم حالا اگر شده همه نماز ظهر و عصر دو دقیقه طول بکشد (البته می دانم ایشان از سر دلسوزی مجبورمان می کردند) و برخورد تندی انجام می دادند. این گذشته بد هم مزید بر علت شده و به شدت نماز خواندن برایم سنگین است و برایم یک کار رفع تکلیفی شده است. نمی دانم باید چه کنم؟ از لحاظ دانستن مشکلی ندارم ولی پای عملم می لنگد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از پدرتان گله‌مند نباشید، بالاخره همین عادت به نماز از خدمات ایشان به شما است. سعی کنید با نگاه عرفانی به ابعاد نماز شوق لازم را در خود ایجاد نمایید. کتاب «آداب الصلواة» از امام خمینی کمک می‌کند. موفق باشید

12713
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما درباره دیدار خالد مشعل با شاه عربستان چیست؟ اصلا چه دلیلی دارد حماس به دیدار رژیمی که نزدیک به 4 ماه است که مردم مظلوم یمن را به توپ بسته است، برود؟ در مجموع احساس نمی کنید که مجموعه حماس با اهداف انقلاب اسلامی زاویه پیدا کرده است؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از جریان‌های حماس از ابتدا هم این مشکل را داشتند. هنر بزرگ انقلاب اسلامی در این موارد آن است که موضوع فلسطین را از زاویه‌ی دیگری می‌نگرد و چندان به سیاسی‌کاری‌های بعضی از چهره‌های سیاسی جریان فلسطین توجهی نمی‌کند. موفق باشید

5554
متن پرسش
سلام.علوم انسانی سکولار بدنبال چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علومی که نظر به آیات الهی ندارد و متوجه انوار اسماء الهی در همه‌ی امور نیست، سکولار است به این معنا که نسبت به حقایق معنوی غفلت دارد. موفق باشید
2818
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم - سلام علیکم ، با حدود سی نفر بنا به مسائل پژوهشی و کاری در ارتباط مستقیم هستیم ، از یک سال پیش شبهه ای توسط یکی از همکاران مطرح شد و تا به الآن نه تنها بر طرف نشده بلکه اثرات بد این شبهه در بین همکاران روز به روز دارد بیشتر می شود ، متن سوال ( شبهه ) : " مگر در قرآن کریم ذکر نشده است که گروهی از مردم که توان جهاد را دارند بشتابند به سوی جهاد در راه خدا،و همچنین در قرآن ذکر شده است افرادی از مومنان برای یادگیری علوم دینی بروند و تا در مسائل دینی کمک دیگران کنند ، همچنین در قرآن ذکر شده است که کسی که به تفقه در علوم دینی می پردازد اجرش معادل مجاهد فی سبیل الله است . سوال که مطرح می شود این است که آیا مجاهد فی سبیل الله انتظار دریافت وجهی را از امت دارد ؟؟! ( مسلما نه ) پس آیا درست است که روحانی نماز خانه ی ما ماهیانه 300 هزار تومان از پژوهشگاه می گیرد ؟! ( آیات مطالب فوق را ایشون می خواندند ولی بنده الآن حضور ذهن ندارم )" از مطرح شدن این شبهه در گروه ما یک سال می گذرد و از آن زمان تا به حال آن دوستمان که شبهه برایش مطرح شده بود ، پشت سر روحانی نماز خانه ، نماز نمی خواند . در ضمن تعدادی دیگر از همکاران نیز به مرور این شبهه برایشان بزرگ شده و احساس می کنم بایستی هر چه سریعتر پاسخ قانع کننده ای برایش پیدا کنم ، لطفا ، خواهشا ، پا سخ کامل و قانع کننده ای و همچنین با ذکر آدرس منبع( چون اکثر همکاران استاد دانشگاه هستند و خیلی روی ذکر منبع حساس اند) بفرمائید . باز هم ببخشید که با سوال خودم وقت شریف شما را گرفتم ، یا علی ، التماس دعای خیر و عاقبت بخیری دارم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مجاهد فی سبیل‌الله انتظار وجهی از امت ندارد ولی امت وظیفه دارند در مقابل وقتی که از او می‌گیرند، زحمت آن را جبران کنند. همان‌طور که قرآن می‌فرماید اگر کسی شاهد یک ماجرایی بود و از او خواستند شهادت بدهد باید برود شهادت بدهد ولی آن‌هایی هم که وقت او را گرفتند باید جبران خسارت او را بکنند. می‌فرماید: «وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ» یعنی نباید به آن کاتبی که چیزی را برای کسی می‌نویسد و آن شاهدی که شهادت می‌دهد، ضرری وارد شود. آری آن روحانی بهتر است قیمت تعیین نکند ولی وظیفه‌ی اداره است که بر اساس عرف جامعه حق او را بدهد. شما هم مواظب باشید که شیطان به بهانه‌های مختلف از فضیلت نماز جماعت محروم‌تان نکند. موفق باشید
1279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام.بنده در حالی راقم این سطور هستم که هیچ گونه راه حل مادی برای رفع گرفتاری هایم وجود ندارد.آنچنان مورد نیش وکنایه ها قرار گرفته ام که زندگی برایم فوق العاده سخت شده است بدون این که هیچ گناهی مرتکب شده باشم و هیچ راهی هم برای رفع اتهام از خودم ندارم. هر گونه رفع اتهام قضیه را بدتر می کند. هر گامی برمی دارم با ناکامی مواجه می شوم. علی رغم اینکه چندین سال است در گیرم اما باز به روی خودم نمی آورم اما در خلوت خویش زار می گریم. خواهش می کنم راهی پیش پایم بگذارید که از این وضعیت نجات یابم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام سؤال شما برایم مبهم است، باید لااقل مثالی بزنید تا بتوانم نظر خود را بدهم. موفق باشید
808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد بزرگوار استاد،سوال من در زمینه ی سیر مطالعاتی می باشد.الان چند مدتی هست که سیر مطالعاتی شما رو دنبال می کنم.واز 10نکته از معرفت النفس شروع کرده ام و بعد از اون آشتی با خدا وهمین طور طبق سیر پیشنهادی دارم می رم جلو.والان چند مدتی هم هست که باسی دی های استادی آشنا شدیم که از شاگردان علامه حسن زاده آملی می باشند، به اسم آیت الله صمدی آملی که ایشون هم اکثراًاینطور که من فهمیدم شرح کتاب های علامه حسن زاده رو می گویند. حال سوال من اینجاست.من در سلسله بحث های شما فهمیدم که بهترین راه، راه معرفت النفس می باشد ،که در اینجا ما با معلوم زنده در ارتباطیم و.......آن بحث های عالی که داشتید.حال 1-در این سیر مطالعاتی شما بعد از کتاب های خودتان،برای به عمق رسیدن در این موضوع ما را متوجه جلد8و9اسفار می کنید،خوب استاد سوال من این است که آیا نمی شود بعد از سیر پیشنهادی شما ما وارد کتاب های علامه حسن زاده شویم(با شرح استاد صمدی) وبعد وارد اسفار؟یا اینکه این خودش راه دیگریست؟واصولاً شما شرح استاد صمدی را بر آثارعلامه چگونه می دانید؟ 2-استاد ما می خواهیم در این سیر به تفسیر المیزان برسیم،می خواستم ببینم تفسیر المیزان هم آیا در همین سیر معرفت النفسی قرار دارد،یا اینکه خودش راه دیگریست؟وآیا بهتر نیست بعد از سیردرکتب شما وعلامه حسن زاده وجلد8و9اسفار وارد المیزان شویم؟ موفق باشید.انشاءالله
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- به نظر بنده خوب است که با مباحث جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای صمدی آشنا شوید و از دریای سراسر گوهر علم آیت‌الله‌حسن‌زاده«حفظه‌الله» بهره‌مند گردید. 2- بدون نیاز به جلد 8 و 9 اسفار و با مبحث کتاب معاد آماده می‌شوید که با المیزان مرتبط شوید و اندیشه‌ی خود را به یک جامعیت معنوی برسانید و در این امر آثار حضرت علامه حسن‌زاده«حفظه‌الله» مددرسان خوبی است. موفق باشید
26197
متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد درباره علامه طباطبایی و انقلاب مطالبی مطرح است که انگار علامه نظری به انقلاب نداشتند اول اینکه مشهور است ایشان در رای به جمهوری اسلامی شرکت نکردند و دختر ایشان در پاسخ به این سوال می گوید من سرم شلوغ بود نمی دانم. دوم این که جمله معروف ایشان در زمان تسلیت شهادت داماد ایشان نقل شده که فرمودند: این انقلاب یک شهید واقعی داشت و آن هم اسلام بود که مظلومانه شهید شد گرچه نوه ایشان این سخن را با استناد به این که خانواده نمی گذاشتند خبرهای بد به ایشان برسد به علت کسالت نمی پذیرد. اما آقای کدیور به طو ر مبسوط قضیه را شرح داده که علامه در ییلاق طباطبایی ذوالمجد قمی برای استراحت بودند در اولیل پائیز شصت. کسانی که کنار ایشان بودند و حلقه تاویل نام گرفته بودند را نام برده و گفته غیر از یک نفر بقیه زنده هستند و جمله را از قول آقای سید مصطفی مححق داماد نقل می کند. استاد محمد رضا حکیمی هم در کتاب عقلانیت جعفری جمله علامه را آورده است از طرف دیگر نوه علامه فرزند شهید قدوسی در توضیح می گوید علامه در امور سیاسی زاویه آشکار و روشن با امام خمینی داشتند. که به نظر می رسد کار خراب تر شد. مسئله ولایت فقیه و حکومت اسلامی مشرب فلسفی نیست که بگوییم مثلا یکی مشرب صدرایی دارد دیگر سینوی، بی اعتنایی علامه به یک همچین مسئله مهمی نشان از عدم اعتقاد دارد وگرنه مگر می شود موضوع نظر امام زمان باشد و برپایی احکام اسلام و علامه معتقد باشد ولی اینگونه عمل کند. آنچه قضیه را جدی تر می کند صحبتهای استاد پناهیان است که می گوید علامه کجا و امام کجا؟! و گرچه سعی می کند حرمت علامه را با عباراتی حفظ کند اما به وضوح از عدم درک حقیقت امام و انقلاب توسط علامه سخن می گوید (صحبتهای ایشان در آپارات موجود است) حال استاد گرامی من فعلا کاری به این مطلب که انقلاب چقدر مهم است ندارم مشخصا می خواهم بدانم آیا با مطالب و نقل قولها و و عدم تائید توسط علامه با این که در طول سالیان قبل از انقلاب کارهای امام را می دید و حتی پس از انقلاب هم زنده بود و نه تنها هیچ حمایتی واضحی از ایشان نمی بینیم بلکه موارد نقض هم مشاهده می شود. آیا علامه نگاه تائیدی به انقلاب نداشتند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آنچه فرمودید هستم. عده‌ای مثل اقای کدیور کاملاً بنا دارند طوری مسئله را مطرح کنند که در کتاب «حکومت ولایی» مطرح کرده‌اند و منکر ولایت فقیه هستند. ولی عده‌ای قبول دارند که علامه معتقد به ولایت فقیه و حاکمیت اسلام بودند، ولی تصورشان آن بود که در دنیای جدید نمی‌شود با انقلاب، کار کرد. در این‌جا نزدیک به آقای دکتر سید حسین نصر و آقای شایگان و به یک معنا، کربن می‌باشند. ولی المیزان گواه است که ایشان سختْ معتقد به نفیِ استکبار بوده‌اند و شاگردان ایشان، همه در همین جبهه در انقلاب حاضرند و رهبر معظم انقلاب نیز در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌شان که در آبان‌ماه یعنی در سالگرد علامه، ایراد شد فرمودند از وقتی با المیزان آشنا شدم، بیشتر توانستم وارد انقلاب بشوم. و بنده نیز خودم چون بعد از انقلاب به مطالعه‌ی تفسیر المیزان پرداختم، غبطه می‌خوردم ای کاش قبل از انقلاب به مطالعه‌ی آن پرداخته بودم تا بهتر از آنچه انجام شد، در انقلاب حاضر می‌شدم. موفق باشید

25726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: دو سوال دارم که فکر کنم به گونه ای با هم ارتباط دارند اول اینکه در قرآن سه گونه اندیشدن داریم تفکر، تعقل، تدبر. تفاوت هر یک در چیست؟ (همه را به اندیشیدن ترجمه کرده اند)؟ و سوال دوم اینکه تفاوت قلب، صدر، فواد، چیست؟ استاد عزیز برای سوال خودم پاسخی دارم که در ذیل می آورم منت می گذارید اگر صلاح بدانید تصحیح بفرمایید. تفکر اندیشیدن بدون تزکیه نفس ولی تعقل اندیشدن همراه با تزکیه نفس است انسان در ابتدا با فطرت پاکش می اندیشد و می فهمد با تزکیه از عقل اش بهتر بهره می برد و اینگونه اندیشیدن در قرآن شاید تعقل نامیده می شود. حدیثی از امام علی (ع) که می فرماید: «من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل» یعنی هرکس خود را تزکیه نکند از عقل اش بهره نمی برد. تزکیه سبب حضور قلب و ارتباط با عوالم عالیه می شود و از این طریق عقل نوری می گیرد که بهتر می فهمد پس یک رابطه ای بین عقل و قلب که با تزکیه بدست می آید وجود دارد که آن درست فهمیدن و درست اندیشیدن از طریق قلب مطرح می شود و شاید قلوب یعقلون (قلوبی که با آن بیندیشند) در آیه ۴۶ حج معنا پیدا می کند. عقل مثل ماشین حساب می ماند که سازنده بمب اتمی در محاسباتش برای کشتن مردم از آن استفاده می کند یا برای ساخت وسیله مفید برای نیازمندان نیز بکار می رود. اگر عقل را در راستای دنیا طلبی صرف بکار ببریم در همان راستا اندیشه می کند ولی اگر به قلب هم میدان بدهیم می توانیم با عقل مفاهیم معنوی را خوب استدلال کرده و بفهمیم. اما قلب کار مهم دیگری نیز می کند که از عهده عقل ساخته نیست و آن درک و رسیدن به آن مفاهیم است و شما در کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود بخوبی تشریح کردید مثلا بوی گل که اصلا با عقل نمی توان فهمید یا شادی که عقل نمی فهمد ولی قلب توان درک آن را دارد یعنی از خدا دانی به خداداری رسیدن است. به‌عبارتی با تفکر به اسلام می رسیم و با تعقل به ایمان. و تدبر یعنی باطن هرچیزی را با اندیشه پی بردن است. اما هر یک از تعابیر دل ویژگی قلب را بیان می کند دل را از این لحاظ قلب گویند که دائم در حال دگرگونی و تقلب است. فواد گفته می شود که محل حب، بغض، خوف، رجا، اظطراب است. صدر گفته می شود که شاید مهمترین بعد وجودی نفس است یعنی قلب در صدر ابعاد وجودی نفس است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه بسیار خوبی در این نوشتار مطرح فرموده‌اید. با این‌همه عنایت داشته باشید که بعضاً از خود جمله یا آیه و روایت می‌توان فهمید با به‌کاربردنِ هر کدام از این واژه‌ها، گوینده به کجا اشاره دارد. بعضاً حتی «تفکر» بالاتر از «تعقل» به‌کار می‌آید آن‌جایی که به پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «لتبیّن للنّاس ما نُزل الیهم لعلهم یتفکرون» تفکر در این‌جا یعنی توجه به ابعاد روحانی که خداوند در جان افراد نازل کرده. در هر حال نکات خوبی را مطرح کرده‌اید. موفق باشید

23553
متن پرسش
سلام علیکم می خواستم با فرمایشتان در مورد آقای عباسی همدلی کنم. در یک سخنرانی دیگر ایشان در آستانه ۲۲ بهمن که مقام رهبری دعوت به حفظ وحدت کردند به رئیس جمهور و رئیس مجلس و نایب رئیس و رئیس خارجه می گویند: شما اگر میان مردم بیایید مردم به صورت شما تف می اندازند! نقایص و تقصیرات جدی این چهار نفر به جای خود اما آخر این طرز حرف زدن است؟ آیا این منجر به ترویج کینه و نفرت در بین گروه های سیاسی و ادامه اتهام تندروی که هیچ بی اخلاقی و خرابکاری به جناح انقلابی نمی شود؟ اگر فردا یکی از این آقایان به یک جلسه ای رفت و یکی از مردم برگشت به جای نقد و تبیین یک توهینی به ایشان کرد آن را به پای آقای عباسی و حامیان ایشان نمی نویسند؟ نمی دانم فکر که می کنم می گویم شاید حامیان ایشان بگویند خسارتی که این چهار نفر به کشور طی این ۶ سال زدن آنان را لایق چنین ادبیاتی می کند. ولی به این فکر کنند اگر همین ادبیات در کشور باب شود چه خواهد شد؟ http://www.entekhab.ir/fa/news/458515/%D9%88%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%88-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%88-%D9%85%D8%B7%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AA%D9%81-%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا می‌داند من نگران حضور انقلابی هستم که باید توسط نخبگان جامعه پشتیبانی شود. بنده تنها نظر آقای دکتر صافیان که از شاگردان آقای دکتر داوری است و سخت به انقلاب اسلامی علاقه دارند را؛ برای شما می‌فرستم تا ببینید چرا انسانی که علاقه به این انقلاب و حضور تاریخی آن دارد، باید از دست امثال آقای دکتر عباسی خون گریه کند. موفق باشید

 اما درد و دلِ آقای دکتر صافیان در مورد عرایض بنده:

برادر بزرگوارم استاد طاهر زاده عزیز

شوی حمله به  معلم تفکر دکتر داوری را دیدم. بر این شخص که اوصافش معلوم اهل نظر است حرجی نیست.‌ به فضایی می اندیشم که امثال او را قدر می نهد و بر صدر می نشاند. به این باید اندیشید که چه شده است که در بین ما عده ای هرچه بی پروا سخن گویند مأجور ترند و میدان دار تر. مگر مثل دکتر داوری در تاریخ معاصرمان چند تن داریم که چنین قربانی اش می کنیم. مگر واقعا از فیلسوف و متفکر انتظار داریم که نظر خود را با ما تنظیم کند. فیلسوف ما باید از عباسی ها بپرسد که چگونه فکر کند و چه نظر بدهد؟ از آن بالاتر آیا متفکر باید نظر فکری و فلسفی خود را از رهبر دینی و سیاسی بپرسد؟ در این صورت به چه معنا متفکر خواهد بود؟ در مذهبی که تفکر ساعة خیر من سبعین سنه عباده شمرده می شود چگونه می توان بنام همان مذهب بزرگترین و بهترین سرمایه های فکری را به باد تکفیر و ناسزا گرفت؟ نتیجه این حملات شنیع و ناشی از تهی مغزی جز بسط بی فکری و نیست انگاری و اشاعه جو شخص پرستی و اطاعت کورکورانه چه خواهد بود؟ تفکر هرچه عمیق تر باشد همواره غریب بوده و خواهد بود. اما جامعه ای که نتواند دوست را از دشمن تمییز دهد و بویژه بنام دین همه را با تیغ تهمت و انگهای جاهلانه براند بر چه چیز تکیه خواهد کرد؟

سخنان سخیف این شخص چنانکه به درستی اشاره کرده اید قابلیت پاسخ گویی ندارد اما نگرانی از مجالی است که برای چنین رویه های ناصوابی ایحاد شده است. به نظرم باید بر چرایی آن اندیشید.

توفیق حضرت عالی مستدام باد. 

و بد نیست باز نظر یکی از کاربران را نسبت به سخنان آقای عباسی و عرایض بنده بدانید که می‌فرماید:

۱. استاد سلام راستش من در عین اینکه نقدهای جدی به آقای عباسی دارم ایشون را بیرون از جبهه انقلاب نمی بینم. ۲. بعضی نقد های ایشون را مفید می دانم. ۳. اما به نظر من راه عبور از چنین فکری سکوت در مقابل اینها می باشد و علی بن یقطین وار در جبهه انقلاب کار کردن. 

متاسفانه گوش بچه های حزب اللهی برای شنیدن این نوع ادبیات آماده تر است تا شنیدن سخنان جنابعالی ما باید بدون درگیر شدن صحبت خودمان را مطرح کنیم و طرح صحبت های خود ما نوعی جدل هم محسوب می شود به نظر می آید اگر ما درست طرح موضوع کنیم و چشم انداز بهتری را جلوی پای جوانان حزب اللهی قرار بدهیم بدون درگیری از این نوع نگاه ها عبور می کنیم. ۴. اگر بدانیم که همین تفکرات کمر دولت نهم و دهم را شکست (البته آقای احمدی نژاد هم ضعف هایی داشت) و قدرت اینها را فهم کنیم شاید به صورت مستقیم هیچگاه به مصاف این دوستان نمی رویم. ۵. شاید گفتن این نکته هم خالی از لطف نباشد که علامه فرمود مشروطه خواهی اگر هیچ نکته مثبتی نداشت حداقل عارف کشی و صوفی کشی را متوقف کرد همین را در مورد دولت شیخ حسن روحانی می توان گفت و این که این دولت هرچقدر پر عیب و پرنقص بود اما با آمدنش زهر چنین تفکراتی را گرفت و ما با دولت شیخ حسن از نهادینه شدن نوعی تکفیر در جامعه عبور کردیم. شاید علت این که رهبری با تمام نقص ها همچنان بر ماندن این دولت اصرار دارند را این می بینم که بسیاری از گروههایی که به اسم انقلاب در حال تکفیر بودن، قدرت اجتماعی آنها یا از بین رفت یا به شدت ضعیف شدند و نتوانستند به اصل انقلاب ضربه به زنند. (اگر آزادی را اصل انقلاب بدانیم آزادیی که نه تنها با اسلام مخالفت ندارد بلکه آن نوع از آزادی همان اسلام است).

21729

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: من در شرایطی قرار دارم که بسیاری از برنامه هایم را خداوند جلو می برد. مثلا دوره ای پرستاری پدر و مادرم و برکات بسیار آن و دوره ای کلاس های تخصصی قرآن٬ احکام و باز برکات بسیار آن. گاهی تصمیم می گیرم بعضی برنامه هایم را کنسل کنم و کاری را شروع کنم ولی متوجه می شوم رضایت خداوند در آن نیست؛ موانع و مشکلات ایجاد می شود. این جاست که در هزینه هایم دچار مشکل می شوم. مثل بعضی از هزینه های درمانی. نمی دانم اینجا باید از خداوند برای رزق کمک بخواهم؛ برای کار کمک بخواهم؛ اصلا نمی دانم چه کار کنم. دوستان مذهبی می گویند چون دختر هستی فعلا روزی تو همان است که برایت تعیین شده؛ تو فعلا به وظایف خودت عمل کن؛ نمی دانم ولی گاهی احساس می کنم اگر در بعضی از درمان هایم کوتاهی کنم بعدا به مشکلات زیادی برخواهم خورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دیانتِ حقیقی دیانتی است که همراه با عقل و معنویت باشد. لذا به ما گفته‌اند با توکل، زانوی اشتر ببند. یعنی در عین آن‌که کار را به خدا واگذار می‌کنیم آن‌چه را هم که عقلا انجام می‌دهند و عقلانی است، انجام دهیم. موفق باشید  

نمایش چاپی