باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود بنده این موضوع را در سایت مرکز اسناد انقلاب دیدم که امام فرموده بودند این برنامهی آقای دکتر سروش تعطیل شود. بد نیست در آن سایت، مطلب را دنبال کنید 2- دكتر فرديد در همان سالهاى اول انقلاب در همين رابطه مى گويد: ... من پيام كوچكى به امام خمينى دارم، اين انقلاب را عبدالكريم سروش خراب مى كند ...[1] ربط بين سخنان سروش و سوبژكتيويته و تقابل با حقيقت، در ابتداى انقلاب كار مشكلى بود، ممكن بود انسان در فضاى سوبژكتيويته از انقلاب اسلامى طرفدارى كند ولى با همان هدفى كه به كليسا رجوع مى كند، اين نوع رجوع، رجوع پايدارى نيست چون مقصد و مقصود رجوع كنندگان، رجوع به مجاز است و نه به حقيقت. به قول هايدگر: «هر جا سوبژكتيويته و ابژكتيويته باشد سخن از خدا نيست»[2] کافی است در این مورد نقدی که آیت اللّه صادق لاریجانی و آقای دکتر غفاری به ایشان داشتهاند را مطالعه فرمایید و نقد آقای دکتر عبدالکریمی نسبت به رؤیای رسولان ایشان، هم خوب است نگاه شود 3- در شبی که بنده در منزل آقای میرزایی – معاون سیاسی استانداری اسبق همدان – دعوت داشتم و آقای سروش هم از سفر انگلستان برگشته بودند و در آن جلسه دعوت داشتند، آقای میرزایی فرمودند دکتر سروش گفت: سروش حرکت جوهری مُرد. در حالیکه بنده در ابتدای انقلاب با بعضی از رفقا 7 روز به مدت 8 ساعت در روز با ایشان در رابطه با حرکت جوهری کار میکردیم و بعداً در جمعبندی متوجه شدم که ایشان طوری تحت تأثیر کانت میباشند که عملاً کارشان به سوبژکتیویته کشیده شد. بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در این رابطه عرایضی داشتهام. موفق باشید
[1] ( 1)- محمد مددپور، ديدار فرهى و فتوحات آخرالزمان، ص 168.
[2] ( 2)- سيد موسى ديباج، آراء و عقايد فرديد، ص 46. جملهى فوق را دكتر فرديد از قول هايدگر نقل كرده است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بین «معاند» با کسی که علی «علیهالسلام» را نمیشناسد، فرق گذاشت. به همین جهت در زمان پیامبر عدهای بودند که به جهت مبارزات حضرت علی «علیهالسلام» با پدران و برادرانِ مشرکشان نسبت به آن حضرت کینه داشتند. اینجا است که پیامبر میفرمودند هرکس ولایت و حبّ علی را ندارد، اعمالش صحیح نیست. البته موضوعِ ولایتِ در غدیر فرق میکند، آنجا دیگر بحث حبّ نیست، بلکه موضوع سرپرستی و امامت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در امر مطالعه و تحقیق، یک قاعده همیشه در میان است و آن رجوع به متون معتبر است با نظر به سؤال و دغدغهای که هرکس دارد. حتی علامه طباطبایی که به قرآن رجوع می کنند، دغدغهی اصلاحِ امور جامعهی خود در این تاریخ را بر اساس رهنمودهای کتاب خدا دارند. مثلاً اگر شما مطالعهی تفسیر المیزان را شروع کنید و در دل آن در جستجوی جواب دغدغهی خود یعنی «بازخوانیِ هویت دینی و ملی» باشید، جوابهای خوبی دریافت میکنید. آری! در این رابطه است که ممکن میباشد سؤالی برایتان پیش آید، و با امثال بنده در میان بگذارید. ولی اگر بخواهید از همان ابتدا بنده مثلاً در رابطه با آن موضوع که میفرمایید، سخن بگویم، عملاً باید بنده یک یا چند کتاب بنویسم و فضا از گفتمانِ علمی خارج میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ در همان بحث روش شد که اصحاب یمین منوّر به تجلّی «وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34) إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (35) فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً (36) عُرُباً أَتْراباً (37)» هستند. 2ـ امثال علامه طباطبایی ها که از جملهی اصحاب یمین هستند آن نوع حوری که مربوط به مقرّبین است را نخواهند داشت و تعبیر حوری که در آن گزارش آمدهاست از جملهی همان جمال زیبایی است که برای اصحاب یمین ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همینطور است که میفرمایید. و در همین رابطه از حضرت امام سجّاد عليه السلام در مورد توحيد سؤال شد؛ «فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِى آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَه الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَكَ»؛ (كافى، ج 1، ص 91). به راستى خداى عزو جل مى دانست كه در آخرالزمان مردمى كاوشگر و ژرفنگر مى آيند، از اينرو سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آياتى از سوره حديد تا آنجا كه مى فرمايد: «وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» را نازل كرد، هر كس خداشناسى فراسوى اينها را بجويد، هلاك شده است. (براى تفسير اين روايت به كتاب «رازهاى نماز» از آيت الله جوادى «حفظه الله تعالى» بخش سوم، رازهاى سوره، رجوع فرماييد.). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به مباحث «متن خوانی» کتاب «خرد سیاسی زمان توسعه نیافتگی» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید به موضوعاتی که هیچ مبنایی ندارد مشغول شویم؟! مگر اگر کسی حضرت عزرائیل را ببیند، از رؤیتِ خود گزارش میدهد و آنهم به صورت کتبی آن را مینویسد؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إنشاءاللّه مطالعهی کتاب مذکور را همراه با متنخوانیِ آن دنبال بفرمایید، متوجه خواهید شد که فیلسوف وظیفهی خود را طوری انجام میدهد که ضعفهای تاریخی جامعه مدّ نظرها قرار گیرد. لذا اینجا جای سؤال نیست، جای تدقیق در سخنِ فیلسوف است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در غذاخوردن به خودتان سهم دهید و سهمِ کم هم ندهید، ولی بعد از خوردن سهم، دیگر دست بکشید تا ملکهی کنترلِ خوردن در شما ایجاد شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، إنشاءاللّه در این امر میتواند کمکتان کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم کلیّات این جریان را بیرون از انقلاب نمیبینم. ولی نه به معنای اینکه همه را سالم تلقی کنم. مطمئن باشید قضیهی انقلاب اسلامی خیلی بزرگتر از این حرفهاست که بعضی بخواهند با این نحوه حرکات به آن لطمهای وارد کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم «نسبت» مربوط به غیر است ولی شدت و ضعف در ذات خود موضوع نهفته است. مثل حیات و علم که در ذات خود شدت و ضعف دارد. مثلاً اینطور نیست که علم شدید نسبت به علم ضعیف چیزِ اضافهتر از علم در آن باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بد نیست در این مورد فکر کنید که بین اظهار نظر آزاد با تشویش افکار عمومی باید فرق گذاشت. گاهی بحث آزادی عقیده به این صورت است که مثلاً بنده یا جنابعالی اعتقاد به ولایت فقیه نداشته باشیم. ولی یک وقت تحت عنوان آزادی عقیده، افکار را در مسیر نفی اعتقاد به ولایت فقیه تحریک میکنیم 2- بنده هم با شنیدن سخن مقام معظم رهبری، ذهنم رفت بر روی آقای هاشمی، ولی اولاً: نمیتوان این برداشت را برای همه تکلیف کرد که باید همه اینطور فکر کنند ثانیاً: چرا ما در مورد آیت اللّه جوادی این رویکرد را نداشته باشیم که از شخصیت علمی ایشان استفاده کنیم و جامعه را از کسی که میتواند معارف خوبی را در اختیار مردم بگذارد؛ محروم نماییم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنها با عقلِ معاش، زندگی دنیایی خود را مدیریت میکنند ولی به گفتهی پروفسور کربن، نسبت به مرگ و معنویت سخت، شکنندهاند و به همین جهت بهکلی در پوچی بهسر میبرند. میماند که ما چرا عقلِ معاش و عقلِ معاد را مطابق فرهنگ دینی خود بهکار نمیگیریم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بخواهید مطابق آموزشهای دینی و در بستر اشارات دینی فعالیت کنید، عقل فقهی - اصولی یکی از پیشزمینههای لازم و مفید است. به هر حال نمیتوان از عقل فقهی و- اصولی ساده گذشت و باز تفکر دینی را به میان آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر حال این ذوق انسان است که در فهم روایت و آیات کمک میکند ولی نباید آن فهم را تنها فهمْ از آیات و روایات دانست، بلکه ذوق انسان وجهی از حقیقت آیات الهی را که جنبهی وجودی دارند، مینمایاند 2- همانطور که قبلاً عرض شد بنده ایشان را یکی از سربازان انقلاب اسلامی میدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مرحوم دکتر علی شریعتی آری! خداوند رزق هرکس را تعیین کرده است ولی باید ببیند که چه کسی از او قاپیده است؟ و یا چه کسی میخواهد از او بقاپد؟ مسئلهی قحطی آفریقا خیلی گستردهتر از این صحبتها است و بعضی از قسمتهای آن ریشه در روانِ قومی دارد که رواناً قحطیزدگی به جانشان افتاده است و نه قحطی. این را میتوانید در کتاب «ژئوپلوتیک گرسنگی» اثر «خوزه دو کاسترو» دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب مذکور، راهکارِ مهم «ذهنِ خود را مشغول کن، تا تو را مشغول نکند» یک دنیا دستورالعمل در پی خواهد داشت از جمله کار با تفسیر المیزان به همان روشی که در جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» عرض شده. و دیگر موضوع اصلاح نفس است که هرکس باید به نوعی به آن بپردازد. مثل آنکه جنابعالی با دنبالنکردنِ خطورات، آرامآرام به نتیجهی لازم در اصلاح نفس خواهید رسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجهی نسبت وجود عالم با خدا شد و اینکه وجود عالم، عین ربط به حضرت حق است و بودن عالم همان ربط به حقبودن است. در این حالت است که این فرض مطرح میشود که اگر رابطه قطع شود، بودنِ عالم یعنی وجود آن دیگر محقق نیست. حال آیا عالم در وضعیتی قرار میگیرد که از طرف حضرت حق و بر اساس سنن ثابت او ارادهی دیگری محقق شود یا نه، واللّه اعلم. موفق باشید