بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6921

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام فلسفه واسطه گری ملایکه در عوالم وجود چیست؟(برهان صدیقین را خوانده ام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جواب سؤال 6920 جوابِ این سؤال شما هم باشد. موفق باشید
6774

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تشکر فراوان به دلیل پاسخگویی به سوالات گذشته یه سوال میخواستم درباره ی یا از شما بپرسم.میخواستم بدونم کجای قران و توی چه احادیثی از این لفظ استفاده شده این که اثار این یا چیه.برای روشن شدن سوالم یه مثال میزنم---->در قسمتی از ایه ی قران به این شکل اومده (کتب علیکم الصیام) میخواستم بدونم چرا از این فعل(کتب) استفاده شده؟و فرق این فعل با افعالی که معنای واجب شدن رو داره چیه؟ خوشحال میشم اگه اطلاعات جامعی رو درباره ی این نوع اسنفاده ی از این فعل به من بدید از نظر قران ،حدیث،اصطلاحات عرفانی و......
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر زبانی اصطلاحات خاصی دارد مثل آن‌که در فارسی از زمین‌خوردن معنای سقوط‌کردن یا فروافتادن بر روی زمین استفاده می‌شود. در عربی وقتی گفته می‌شود «بر شما نوشته شد چنین کنید» به معنای آن است که این کار در وظیفه‌ی شما قرار گرفت. موفق باشید
4281

ادب خیالبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم مدتی هست با اینکه نمازهای نافله ام حتی الامکان ترک نمیشه ولی اصلا سر نمازهای واجب نمی تونم تمرکز کنم. اصلا حواسم به یک کلمه نماز جمع نمیشه. یک کلمه رو واقعی گفتم و اغراق نبود. هرچقدرم تلاش میکنم نمیشه. یواش یواش داره روحیه بیخیالی نسبت به این موضوع برام ایجاد میشه. موضوع خاصی هم نیست که بگم ذهنم مشغول اون شده. هرچی فکر میکنم که شاید کاری کردم که اینطوری شدم ذهنم به جایی قد نمیده ممنون از اینکه وقت میگذارید. خداحافظ
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و جزوه‌ی «روش سلوکی آیت‌الله بهجت«رحمت‌الله‌علیه» انشاء الله کمک می‌کند. موفق باشید
1378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز.پوزش بابت مزاحمتها. خداوند در طول تاریخ مهمترین چیزی که از انسان خواسته، تزکیه نفس و تقوا بوده است، و اگر انسانی با شب زنده داری و طاعت و عبادت به آن هدف می رسید غالبا می توانست برای مرگ و جهان ابدی خیالش راحت باشد. در گذشته مشاغل پیچیده نبودند و با کمی آموزش میشد هر حرفه و صنعتی را یاد گرفت، لذا دغدغه انسانها در عرصه کار و اشتغال به مراتب کمتر از الان بوده است، گذشته ها، بیشترین دغدغه کسب روزی حلال بوده است ولی دغدغه انسان متعهد امروز علاوه بر کسب حلال، جلو افتادن از غرب در عرصه علم و فناوری نیز هست. در قرن حاضر شخصیت انسانها پیچیده شده و کار به سادگی گذشته ها نیست. خودم را مثال میزنم. حقیر شخصی فنی بوده و تحصیلات دانشگاهی داشته ام و هم اکنون در عرصه صنعت کشور مشغول به کار و فعالیت هستم. چنین به ذهنم می رسد که حقیر نمی توانم مثل انسان هزار سال پیش فقط به تقوا و تربیت نفس فکر کنم و با توجه به اینکه رهبر عزیز حفظه الله امسال را سال جهاد اقتصادی معرفی کرده اند، وظیفه من این است که در این بعد با توجه به تخصصم نیز کاری انجام دهم. از طرفی توان حقیر نیز ناچیز است و به دلیل سالهای متمادی کار فنی، دیگر تاب و توان کار کردن و تعمق در زمینه علم و فن و کار فنی و نو آوری و کمک به جهاد اقتصادی را به شکل قانع کننده ندارم. با توجه به توان و استعدادی هم که از خود سراغ دارم بعید می دانم بتوان در این عرصه کاری انجام دهم که جهاد به حساب آید. به همین دلایل دغدغه اخیر اینجانب این است که نمی دانم الان به وظیفه عمل کرده ام و اگر الان زمان مرگم فرا برسد، آیا با خشم و غضب پروردگار روبرو میشوم؟ از طرفی دیگر ورود به صنعت و کار و فن به شکلی که جهاد محسوب شود تمام وقت انسان را گرفته و ذهن و فکر را کامل مشغول می کند و خود بخود انسان، خدا و خود را به فراموشی سپرده و گرفتار غفلتی دیگر می شود. کما اینکه خیلی از افراد را سراغ دارم که چنین گرفتار شده اند. لطفا در این زمینه اگر راهنمایی سراغ دارید دریغ نفرمایید. چکار کنم که به سلامت راهی که در پیش گرفته ام مطمئن باشم؟ چه جوری میشه فهمید الان وظیفه چیست؟ و چه جوری میشه فهمید راهی که در پیش گرفته ام منو به صراط مستقیم راهنمایی میکنه؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ما وقتی خود را در ذیل اسلام و پیامبر خدا و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» قرار دادیم و بر این مبنا نظر به ولیّ فقیه نمودیم، دیگر حکم سربازی را پیدا می‌کنیم که هروقت امری پیش آمد کوتاهی نمی‌کنیم. شما فعلاً هرچه پیش آمد و می‌توانید انجام دهید را بپذیرید، بقیه در دست خدا است. موفق باشید
21043
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: ببخشید استاد سوالی داشتم. من بارها و بارها کتاب آشتی با خدا رو خوندم و شروع کردم اما فقط تا فصل ۳ پیش رفتم. نمی دونم چرا شروع می کنم و باز رها می کنم. خودم خیلی ناراحتم. و اینکه چند تا از کتاب های شما رو هم مطالعه کردم مثل معاد و جوان و انتخاب بزرگ و روزه و ... و کاملا به مسائل معرفت نفس و تزکیه نفس و خودسازی علاقه مندم و سیره علمای بزرگ و شهدا رو بسیار دوست دارم. اما نمی دانم چرا همتی در من نیست تا شروع کنم. وقتی کتاب معاد رو خوندم کاملا اطلاع دارم از عالم برزخ و قیامت و شفاعت و اینها اما نمی دانم چرا به خودم نمیام. من خیلی دوست دارم که سیر داشته باشم و روز به روز بیشتر به خدا نزدیک بشم. استاد لطفا راهنمایی بفرمایید. واقعا دارم اذیت میشم. من ... ساله هستم و احساس می کنم بهترین دوران زندگیم داره به بطالت میگذره و به خودم نمیام. و استاد سوال دیگرم هم این است من متاهل هستم و خانه دار. چه کارهای مفیدی یک خانم خانه دار میتونه انجام بده تا وقتش تلف نشه؟ لطفا نظرتون درباره تلویزیون دیدن هم بگید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آرزوهای بلند دنیایی و پرحرفی، همت عمل به وظایف را کم می‌کند. در صورتی‌که اگر در همین دوران جوانی بر مبنای معارف عالیه عبادت نکنیم و نور معارف را با عبادات به جان‌مان نچشانیم، بعد از چهل سالگی کم می‌آوریم و دیگر در اختیار خودمان نیستیم 2- زمینه‌ی ایجاد یک زندگی که همراه با آرامش و صفا و محبت و امیدواری باشد؛ به عهده‌ی شماست. در کنار چنین فضایی سیر مطالعاتی را دنبال کنید. از صله‌ی رحم و ارتباط با مؤمنین غفلت نشود. بالاخره بعضی از برنامه‌های تلویزیون مثل برنامه‌های شبکه‌ی افق می‌تواند مفید باشد ولی با انتخاب ما، و نه با انتخاب تلویزیون که همچنان بخواهیم برنامه‌ها و سریال‌های آن را دنبال کنیم! موفق باشید

20736

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت: بنده به عنوان یک دهیار یک روستایی پس از حادثه کرمانشاه هم به ذهنم خطور کرد و هم پیشنهاد دادند که برای حوادث این چنینی با بودجه به صورت بلند مدت اقلامی مانند چادر و پتو نگهداری شود. احساس می کنم این کار با روحیه توکل و در زمان حال بودن نه در آینده منافات دارد، لطفا راهنمایی بفرمایید؟ نظر شما چیست؟ با توجه به اینکه از کتاب ها و سخنرانی های شما این برداشت می شود که با این چنین کار ها مخالفید با کارهایی از این قبیل که مانند بیمه ها رفتار کنیم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید در حدّ معقول این نوع پیش‌بینی‌ها منطقی می‌باشد. ولی اگر گرفتار احتمالاتِ بسیار بعید شویم به زحمت می‌افتیم و توکل در چنین اموری است تا بدانیم ما چندان همه‌کاره‌ی امور نیستیم. موفق باشید

20567
متن پرسش

سلام بر استاد بزرگوار: جناب استاد بهترین طلب در اربعین چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساس حضوری که خداوند برای ما در این تاریخ تقدیر کرده است، نیاز اصلی و مهمِّ ما است. ما همان‌طور که در سُنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده مي‌شود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که اربعين به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آينده‌ي تاريخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غرب‌زده قدم نخواهيم زد.

رخداد تاریخی، یک نوع آشکارشدن است برای جان انسان، مثل فهمیدن‌های معمولی نیست، انسان در آن واقع می‌شود و اگر نسبت به آن خودآگاهی پیدا کند می‌تواند از آن تغذیه کند و با آن هماهنگ گردد، در آن صورت به داخل آن رخداد کشیده می‌شود و در آن حالت امری معنادار، اعتبار خود را بر آن فرد یا ملت‌ حاکم می‌گرداند و به آن ملت خطاب می‌کند و آن ملت آن معنا را از خود می‌کند و حاضر می‌شود با آن زندگی کند و به آن آری بگوید و آن را از خود کند.

ما در اربعینی که این سال‌ها ظهور کرده است، در داخل رخدادِ حقیقت این دوران قرار می‌گیریم قبل از آن‌که فکر کنیم چگونه باید به آن باور داشته باشیم. پیش‌فهمی است در امری معنادار و معنوی که در «سنت» رخ می‌نمایاند و در افق درونی انسان‌ها عالَمی را به آن‌ها عطا می‌کند و انسان‌ها در آن عالَم از خود، فهمی خاص پیدا می‌کنند. وظیفه‌ی ما جهت تفسیر این رخداد، توجه به پشتِ صحنه‌ی آن است تا بیرون از فرهنگ مدرنیته، فهم تازه‌ای از خود پیدا کنیم و وارد تاریخی اثرگذار شویم.

در پشت صحنه‌ی رخداد اربعین، آدمی به ندای بی‌صدای هستی گوش می‌دهد و با زبان، آن را آشکار می‌کند. زیرا حقیقت، صامت نیست و در هر دوران سخنی دارد و باید با گوش‌سپردن به آن، با زبانی مناسب، آن حقیقت را آشکار کرد. در این صورت است که انسان در عین داشتن سخنی اصیل، به معنای خود دست می‌یابد که آن معنا، ارتباط با حقیقت وجود است و پاسخ‌دادن به دعوت و ندای بی‌صدای حقیقت، وگرنه انسان‌ها همچنان در بی‌معنایی به‌سر می‌برند. در یک کلمه، ندایِ بی‌صدایی هست که در پیاده‌رویِ اربعین باید به آن گوش داد تا در برگشتن، زبانی مناسبِ تبیین آن صدا به میان آوریم. موفق باشید

20101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: التماس دعای فراوان. استاد چند روز پیش سوالی از محضرتان پرسیدم در خصوص تفسیر کلمه ماانزل و تنزیل که توسط حاج آقا معمار بیان شده بود شما فرمودید ذوقی است و... استاد جان ذوقی یعنی چه؟ یعنی پایه و اساس ندارد و صرفا به نظر خود فرد رسیده است؟ استاد یکی از دلایلی که به حاج آقا معمار فشار آوردند و ایشون از اصفهان رفت این بوده که علیه اشون اعتراض شد که تفسیر به رأی می کنن و... البته این نوع فشارها درست نیست ولی وقتی دیدم شما هم می فرمایید ذوقی است یه کم ته دلم خالی شد. البته ایشون روایات مربوطه را بیان می کند و با استناد به روایات و خود آیات این موضوعات رو بیان می کند. سوال دیگری دارم استاد: خدائیش جلسات حاج آقا معمار حال و هوای آدم رو عوض می کنه پامنبری هاش هم غالبا ثابت و باصفا و البته فراوانند. من جلسات زیادی رفتم و جز آدمهایی هستم که هر منبری یا هر مداحی به دلم نمی نشیند. مثلا در باب مداحی چون فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق علیه السلام هستم فقط مداحی هایی در حد جلسات میثاق با شهدای دانشگاه و سطح اندیشه آقای مطیعی به دلم می شینه. حالا برای من با این روحیه سختگیرانه جالبه که جلسات آقای معمار مثل بهشته وقتی که میام بیرون از جلسه احساس می کنم بسیار بسیار سبک شده ام حال و هوای دیگری دارم نه فقط من انگار بقیه هم سرحال آمدند جالبه ایشون هم مستند حرف میزنه هم عقلانی ولی بعد انسان رو میبره به حالی فراتر از این تعقل و استناد. آدم حضور قلب به معنای واقعی کلمه و نشستن بر سر سفره ثقلین رو با تمام وجود حس می کنه. سالهای سال است که دلهای بیشماری را به در آستان قرآن و اهل بیت پیوند داده اند... استاد سوال من اینه وقتی که به اسم اینکه ایشون ولایتی نیست و ... ایشون رو در واقع از اصفهان تاراندند و ساکن قم شدند آیا ممکن است اگر خطیب دلش با ولایت نباشد اینگونه انسان را به دامن قرآن و اهل بیت (ع) وصل کند؟ اگر انسان را به عالم هپروت و سرخوشی بی اساس می برد شاید باورپذیر بود که ولایت پذیر نیست و ... ولی خداییش انسان وقتی از در مسجد رضوی خارج می شه قشنگ حضور قلبی در محضر قران و اهل بیت (ع) رو حس می کنه. استاد ایشون در آخر منبرها برای رهبری دعا می کنن و البته میگن خدایا رهبر انقلاب رو حفظ بفرما دیگه پسوند و پیشوند نمیذارند. چرا پس انگ ولایت ناپذیری بهشون زدند. ... نظر شما چیست؟ تشکرم از اینکه حوصله به خرج دادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر حال این ذوق انسان است که در فهم روایت و آیات کمک می‌کند ولی نباید آن فهم را تنها فهمْ از آیات و روایات دانست، بلکه ذوق انسان وجهی از حقیقت آیات الهی را که جنبه‌ی وجودی دارند، می‌نمایاند 2- همان‌طور که قبلاً عرض شد بنده ایشان را یکی از سربازان انقلاب اسلامی می‌دانم. موفق باشید

19802
متن پرسش
سلام: من طلبه پایه پنج هستم و حافظ قرآن متاسفانه در زمان حفظ و بخصوص الان خیلی انسان زودرنجی شده ام و دلیلم انست که باید طرف مقابلم را متوجه غلطش بکنم و حاضرم با صمیمی ترین دوستانم مدتی قهر کنم و اصلاحرف نزنم تا بحال دوستانم بهم گفتن تو زودرنجی ولی من فکر می کنم حفظ قرآن من و روحیه ام را لطیف کرده آیا این بده؟ راه حلش چیه چون اذیتم میکنه؟ دلیل زودرنجیم درسته؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حفظ قرآن نباید آن‌چنان برایتان برجسته شود که شما از سعه‌ی صدرِ لازم محروم گردید. بالاخره انسان‌ها با انسان‌ها، انسان می‌شوند. موفق باشید

18109
متن پرسش
سلام علیکم: آیا ما برای وجود یافتن مان و نیز انسان شدنمان در بین موجودات و نیز اختیار داشتن مان در این دنیا ، مختار بوده ایم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در راستایِ به فعلیت‌درآوردنِ بالقوه‌هایمان مختاریم. موفق باشید

17502
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار و تشکر از عنایت شما: حقیقت این است که بین جهت و سیره عملی رهبر انقلاب حفظه الله با امام خمینی سلام الله علیه هیچ تفاوتی در هیچ ساحتی مشاهده نمی شود و گویا رهبر انقلاب حفظه الله تفصیل و امتداد امام خمینی سلام الله علیه هستند. با توجه به اینکه در انطباق عملی در این سطح از گستردگی و پیچیدگی حتما انطباق فکری و معرفتی در حد عمیق لازم است و این در حالی است که ظاهرا رهبر انقلاب حفظه الله در مباحث معرفتی از امام خمینی سلام الله علیه تلمذ نکرده اند. این وحدت مبنایی که گویا از یک منبع سرچشمه دارد چگونه توضیح داده می شود؟ آیا با تبیین از ولایت فقیه به شکل مرسوم قابل تفسیر است یا نیاز به سطح بالاتری از تبیین است؟ منایع آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل....» شواهدی آورده شده حاکی از آن‌که مقام معظم رهبری به‌خوبی حکمت متعالیه را کار کرده‌اند ولی بنا نداشته‌اند به عنوان استاد فلسفه و عرفان مشهور شوند. جناب آقاى دكتر حداد عادل‏ در رابطه با آشنائى رهبر انقلاب با فلسفه مى فرمايند: درباره‏ ى آشنايى آيت‏الله خامنه ‏اى با حوزه‏ ى فلسفه - چه فلسفه‏ ى غرب و چه فلسفه‏ ى اسلامى - من يك جمع‏ بندى اجمالى از جايگاه فلسفه در ذهن ايشان دارم. ايشان برخلاف اين‏كه از حوزه ‏ى مشهد برخاسته ‏اند، نظر رايج در حوزه‏ ى مشهد نسبت به فلسفه ‏ى رسمى را ندارند. در حوزه‏ ى مشهد - نگاهى كه به مكتب تفكيك موسوم شده - با فلسفه بر سر لطف نيستند؛ البته به درجات گوناگون. آقاى خامنه‏ اى هم به همان حوزه تعلق دارند و در آن‏جا نشو و نما كرده‏ اند اما نظر منفى نسبت به فلسفه ‏ى اسلامى پيدا نكرده‏ اند؛ بلكه نظر مثبت دارند. ايشان در فلسفه، به اعتبارى، فرزند فكرى علامه‏ ى طباطبايى هستند، نه فرزند آقاشيخ مجتبى قزوينى كه البته بسيار براى اين بزرگوار احترام قائل هستند. ايشان به من مى‏ فرمودند ما در محضر آقاشيخ مجتبى دو تا درس مى‏ خوانديم. ساعت اول ايشان فلسفه و منطق به ما درس مى‏ داد؛ خيلى دقيق، درست و فنى. ساعت بعد همان حرفها را مطابق نظريه‏ ى مكتب تفكيك رد مي كرد. بنابراين آقاى خامنه ‏اى هر دو نگاه را در حوزه ‏ى مشهد تجربه كرده است. ولى خطى كه ايشان دنبال كرده و نسبت به آن نظر دارد، خط يا مشرب فلسفى علامه‏ ى طباطبايى و آقاى مطهرى است. ايشان بار اولى كه مي خواستند در سال 1360 رئيس‏ جمهور شوند، در تلويزيون راجع به خودشان صحبت كردند. آن‏جا ايشان به نحوه ‏ى استفاده خودشان از محضر علامه‏ ى طباطبايى اشاره مى‏ كنند. اصولًا يكى از جهاتى كه ايشان با آقاى مطهرى آن‏ همه رفاقت، انس، همكارى و همفكرى داشتند، همين هم ‏افقى و ديد مشترك نسبت به فلسفه‏ ى اسلامى است. البته ايشان تا كنون اثر فلسفى‏ اى ننوشته‏ اند و درس فلسفه هم داير نكرده‏ اند اما فلسفه‏ ى اسلامى را خوب مي دانند. هنگامى كه ايشان رئيس‏ جمهور بودند، گاهى ما در حضور ايشان جلساتى داشتيم تا مشخص كنيم در كتاب‏هاى معارف اسلامى دانشگاه چه مطالبى بايد بيايد؟ و چگونه بايد اين كتاب‏ها را نوشت؟ بحثهاى كلى زياد بود. يك روز بحث به مسائل خاص، فنى و دقيق فلسفه كشيده شد. اشخاصى كه آن‏جا بودند - برخى دانشگاهى و برخى ديگر حوزوى - كسانى بودند كه بالفعل مشتغل به فلسفه بودند. آن زمان هم دوران سخت جنگ بود و مرتباً اخبار خوش و ناخوش جنگ حتى در ميانه‏ ى جلسات اينچنينى به آقا مي رسيد. گاهى در ضمن جلسات پوشه‏ اى به دست ايشان مي دادند و خبر مى ‏رسيد كه مثلًا يك هواپيما سقوط كرده يا يك حمله‏ اى عليه ما شروع شده است. ايشان اين‏گونه اشتغالات ذهنى بسيار داشتند اما به آن مباحثه‏ ى فلسفى وارد شدند و من ديدم كه كاملًا حاضرالذهن هستند و با استدلال خوب و روشن ديدگاهشان را مطرح كردند. انگار كه هيچ كار ديگرى غير از آموزش فلسفه ندارند! اين براى من خيلى تعجب‏ آور بود و نشان مى ‏داد كه ايشان فلسفه‏ ى اسلامى را خوب خوانده و فهميده‏ اند و به آن اعتقاد دارند. از نشانه‏ هاى ديگر اهميتى كه ايشان به فلسفه‏ ى اسلامى مي دهد، تشويق طلاب است نسبت به جدى گرفتن فلسفه و كلام اسلامى و نيز كمك به مؤسساتى كه فلسفه‏ ى اسلامى را آموزش مى‏ دهند و يا در اين حوزه پژوهش مي كنند كه يكى از آن‏ها «بنياد حكمت اسلامى صدرا» ست كه با حمايت ايشان تأسيس و فعال شده است. ايشان ضمن آن‏كه توجه دارند كه در مواجهه با تمدن غرب، صرفاً استناد به نقل كارساز نيست و بايد در اين ميدان چهره ‏ى عقلانى و استدلالى تمدن اسلامى به ميدان بيايد، اعتقادشان به فلسفه‏ ى اسلامى، صرفاً از باب محاجه و احتجاج و رفع شبهه نيست و نگاه ابزارى به فلسفه و ترويج آن ندارند ... (پايگاه اطلاع‏ رسانى دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت ‏الله خامنه‏اى 1/ 1/ 1388). موفق باشید

17226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: می خواستم بدونم از چه سنی انسان باید شروع به کسب معارف و اطلاعات دینی بکنه آیا من که در حال حاضر بیست و هفت سال دارم اگر بخوام شروع کنم دیر نیست؟؟ با توجه به اینکه مجرد هستم می ترسم از اینکه دنبال کسب معرفتی برم و بعد از مدتی بخاطر مشغله ها دیگه نتونم اون رو دنبال کنم. نکته ی دیگه اینکه زمامی که خواستگاری میاد من خیلی سبک سنگین می کنم بخاطر همین مطالعه داشتن فرد و اینکه چقدر به کسب معارف دینی و معرفتی علاقمند هستند، ولی خیلی ها ایراد می گیرند و من رو سختگیر می دونند به عقیده ی دیگران این مسائل و علاقمندی ها بعدا با تلاش طرف مقابل ایجاد میشه، می خواستم نظر شما رو در این باره بدونم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کسب معارف الهی از آن جهت که باید قلبی شود هیچ‌وقت دیر نیست 2- در موارد پذیرش خواستگاری سخت نگیرید، همین‌که معتقد به حرام و حلال الهی باشد، کافی است. موفق باشید

16738
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به کتاب «خرد سیاسی» دکتر داوری و مباحث مطرح شده که عرض شد: وظیفه فیلسوف (نگهبان) یا همان روحیه لطیف شاعری، متذکر ساختن عمق فاجعه بشر امروزی و دادن چشم انداز برای رجوع به حقیقت است، اگر کسی متوجه تذکر فیلسوف نشود یا هنوز ظرفیت و روح زمانه آماده عبور از راهی که فیلسوف متذکر است نباشد. 1. در این صورت وظیفه فیلسوف و اندک افرادی که متوجه تذکر فیلسوف شده اند چیست؟ آیا آن افراد (که فیلسوف را فهمیدند) نیز نقش فیلسوف را دارند.؟ 2. این دوره کنونی جامعه (دوره فترت) تا کی ادامه دارد و چه موقع می توان از آن عبور کرد؟ چگونه می توان روح جامعه را آماده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب مذکور را همراه با متن‌خوانیِ آن دنبال بفرمایید، متوجه خواهید شد که فیلسوف وظیفه‌ی خود را طوری انجام می‌دهد که ضعف‌های تاریخی جامعه مدّ نظرها قرار گیرد. لذا این‌جا جای سؤال نیست، جای تدقیق در سخنِ فیلسوف است. موفق باشید

15450
متن پرسش
با سلام: در تفسیر المیزان پیمان الست به طوری تبیین شده که این برداشت رو من ازش داشتم، آیا صحیحه؟ وجود هر کدام از ما با وجود این که در زندگی این دنیایی از ماده شکل میگیره اما وجود وسیع بلکه لایتناهی در عالم دیگری داشته و در اون عالم دارای حیات و شعور و ادراکی حضوری و کامل بوده و همون وجود تجلی میکنه و وجود دنیایی انسان حاصل تجلی اون وجوده، با این حساب انسان دارای مراتبی ماورای وجود دنیاییش هست که البته تمام مراتب هم یک حقیقت هست کما اینکه هم اکنون نیز آن وجه از وجود ما در اون عالم الهی حاضر هست. سوال 2. بنده گمان می کنم برخی از انسان ها تجلی اسم جلال هستن و برخی تجلی اسماء جمال. آنهایی که تجلی اسماء جلالی هستن در روایات تعبیر به سجیین شده و آنهایی ک تجلی اسماء جمالی هستن علیین اند و هر کدام به اصل خودشون برمی گردند بعد از دنیا که برخی بازگشت به اسم جلال و برخی جمال دارن اسم جلال جهنم و جمال بهشت هست. کل شئ یرجع الی اصله هم اشاره به همین معنا داره اینطور نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع «عهد الست» نظر به حقیقت انسان می‌شود و نه تک‌تک افراد و به همین جهت همه‌ی انسان‌ها اقرار به ربوبیت پروردگارشان کردند 2- این موضوع که می‌فرمایید به این راحتی‌ها نیست، به‌خصوص که با موضوع اول در تضاد قرار می‌گیرد. همه‌ی انسان‌ها محل تجلی همه‌ی اسماء هستند. منتها خودشان با اختیار خود، نشان می‌دهند چه نوع حضوری را برای خود انتخاب کنند و از این جهت اهل سجّین و یا اهل ماء عذب قرار گیرند. موفق باشید

15135

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد همه جوابهایی که در مورد انتخابات دادید رو خوندم امیدوارم همین طور که شما می فرمایید باشد ولی استاد شما خبر دارید که بعضی از این اعضا در سر فکر رهبری شورایی را می پرورانند و خبر دارید که اگر اینها شش نفر باشند می توانند این کار را بکنند و خبر دارید که ماهواره ها اعلام کرده اند ما رهبر جدید را معرفی می کنیم (البته این جمله اخیر را از مردم شنیده ام و صحت و سقمش را نمی دانم) به خدا بغض گلومو فشار میده. نباشه روزی که بخوام رهبر رو خونه نشین ببینم. ببخشید استاد خیلی ناراحت و داغونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم کلیّات این جریان را بیرون از انقلاب نمی‌بینم. ولی نه به معنای این‌که همه را سالم تلقی کنم. مطمئن باشید قضیه‌ی انقلاب اسلامی خیلی بزرگ‌تر از این حرف‌هاست که بعضی بخواهند با این نحوه حرکات به آن لطمه‌ای وارد کنند. موفق باشید

14867
متن پرسش
سلام: نظرتان راجع به این سخنان جدید جناب دکتر داوری چیست؟ http://rezadavari.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=518:---------------1394-&catid=36:2012-04-12-12-14-01&Itemid=66 ۱. اساسا قرائت ایشان از فلسفه جدید که همان غرب است چرا هشدار گونه است؟ ۲. روش تقابل با فلسفه جدید در قرائت دکتر داوری از نظر شما چیست؟ آیا با تقویت فلسفه اسلامی می توان این کار را کرد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دکتر داوری مثل همیشه به عنوان متفکری بزرگ که متعلق به این مرز و بوم است؛ هشدار می‌دهد و از کاستی‌ها و سستی‌ها می‌گوید. مگر بنا است با فلسفه‌ی جدید تقابل کرد؟ آری! فلسفه‌ی اسلامی ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای دارد برای گشودن راهی که ما با انقلاب اسلامی شروع کردم ولی نه به آن معنا که نتوانیم با متفکرانی چون هایدگر و شیلینگ و هگل، هم‌دلی و هم‌زبانی نکنیم. موفق باشید

13126
متن پرسش
سلام: خواندن چندین کتاب عرفان عملی باعث تشتت در عمل نمی شود؟ پس چگونه کتب عملی را باید خواند و عمل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید از طریق متون قابل اعتماد عرفان نظری را دنبال کرد و سپس بر مبنای عرفان نظری و مطابق ذوق و استعداد خود از کتاب‌های عرفان عملی استفاده کرد، وگرنه سرگردانی به‌بار خواهد آورد. موفق باشید

12180

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: در نکته پنجم معرفت نفس می فرمائید چون شخص به تن علاقمند است از مرگ می هراسد، از طرفی علاقمندی نوعی درک است که به نفس مربوط است. منظور شما از «شخص» در اینجا چیست؟ آیا جلوه ای از نفس است؟ با تشکر از شما استاد عزیز که آگاهی دینی ام را مرهون شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شدید این نوع علاقه‌مندی وجهی از وجوه نفس است که بیشتر هم تکوینی است هرچند اراده‌ی انسان می‌تواند در آن سرایت کند و در نتیجه ترس از مرگ در انسان ضعیف گردد. موفق باشید

11238
متن پرسش
سلام استاد: مسافرت بهتون ان شاءالله خوش بگذره حالا تایلند! میرید آنتالیا یا ارمنستان یا هر جای دیگه. ولیّ بنده هرجا بره در محضر خداست. استاد چگونه عقلی بپذیریم که هر شب جمعه حضرت مادرمان زهرا سلام خدا بر او میرن کربلا و گریه و از این شعرهایی که مداحان میخونن. اصلا برزخ برای مومن مگه جای ملال است و حضرت زهرا مگه end ایمان نیستند پس این حرفها دیگه چیه؟ یعنی باور کنیم که ایشان همچنان ناراحت و غمزده هستند و گریه می کنند؟ اصلا مگه به اون معنا بدنی دارند و زنده هستند به مثل حیات ماها که اشک داریم؟ اینا سوال مهمی ست که برای هر شیعه ممکنه پیش بیاد منتها ادب اقتضای سکوت می کند اما من کله خرتر از این حرفام. شیعه یعنی عقل گرایی و تمام معارف شیعی را میشه با عقل تبیین کرد. پس یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جای شما و همه‌ی عزیزان خالی، مشهد مقدس مشرف شده بودم 2- عنایت داشته باشید داستان اشک اولیاء الهی، داستان نظر به انوار متعالی الهی است که مدّ نظرشان قرار می‌گیرد و جانشان در طلب آن حقایق به جذبه‌ای می‌رسد که اشک، صورتِ آن جذبه است و قدم‌هایی است جهت اتصال به آن انوار متعالی. در بحث اشک و گریه برای حضرت امام حسین«علیه‌السلام» در قسمت «یادداشت ویژه» عرض شد که حسین«علیه‌السلام» نمونه‌ای از حقایق قدسی را در جلو بشریت به‌خصوص اولیاء الهی گشود که همه حتی پیامبران خدا با اشک برای آن حضرت به سوی آن حقایق متعالی – که صاحب آن حسین«علیه‌السلام» است - سیر می‌کنند و در شب‌های جمعه حجاب بین انسان‌ها و حقایق حسینی برداشته می‌شود و این ارتباط ظهور بیشتری پیدا می‌کند. پس بحث ملال به آن معنایی که در دنیا هست در برزخ برای اولیاء نیست ولی طلب اُنس با حقایق حسینی چیز دیگری است و اشک برای اُنس با آن حقایق اشکِ سیر به سوی مقصد است. حقیقتاً حسین«علیه‌السلام» سرّ اللّه است. موفق باشید
9102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد ما الان با تفسیر المیزان خیلی نمیتونیم ارتباط برقرار کنیم و فهمش برامون مشکله. شما توی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» فرمودید خوندن بعضی از کتاب های امام (ره) توی فهم المیزان کمکتون میکنه. میخواستم بپرسم کدوم کتابای امام و چه کتابهایی از شما توی درک و فهم المیزان میتونه کمکمون کنه، تا انشاالله بتونیم یک مقدار بعد عقلی و قلبیمونو رشد بدیم بعد بریم سراغ المیزان؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام کمک می‌کند. رویهم‌رفته کتاب‌های معرفتی ما می‌تواند آن آمادگی لازم را به شما بدهد به‌خصوص بحث‌هایی که در رابطه با سوره‌های قرآن شده و صوت آن موجود است. موفق باشید
8069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد، نظرو تفسیر جنابعالی راجع به جمله ی کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا چیه ؟ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همواره جبهه‌ی مقابله با کفر در ذیل حرکت امام حسین«علیه‌السلام» گشوده است. مگر انقلاب اسلامی در همین رابطه در تاریخ ما ظهور نکرد؟ موفق باشید
4858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.استاددرجواب سوال4792درباره سیر مطالعاتی عرفان نظری شما جوابی عنایت فرمودید که سیر مطالعاتی سایت مفید است ولی بنده سیر شما را تا حدودی پیش رفته ام وجسارتا یک سیر کلاسیک با کتب مرجع تر می خواهم اگر لطف کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله پس از سیر مطالعاتی سایت می‌توانید با تفسیر المیزان و اسفار ملاصدرا و فصوص محی‌الدین مرتبط باشید. موفق باشید
4076
متن پرسش
سلام به فلسفه باید با چه دیدی نگاه کرد ؟(دید موضوعی یا دید طریقی) اگر دید طریقی باید به فلسفه داشت، تا چه حد باید فلسفه خوانده شود تا غرض حاصل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه یک نوع فکر کردن است مثل آن که ریاضی یک نوع فکر کردن می‌باشد و به همین جهت باید به عنوان طریق به آن نظر داشت و با مطالعه‌ای جدّی آن راه را در خود احساس کرد و تا اسفارملاصدرا باید جلو رفت. موفق باشید.
4060
متن پرسش
با سلام شما در کتاب شرح ده نکته از معرفت نفس فرمودید که نفس، بدن را مطابق نیاز خود می سازد، حال سوال بنده این است که وقتی DNA را تغییر میدهند بدن نیز شکلش تغییر میکند در این جا چگونه می شود؟ نفس بدن خود را مطابق نیاز نساخته است....
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت نفس انسان مطابق اهداف و گرایشی که دارد بدنی مناسب آن هدف و گرایش شکل می‌دهد، همچنان که گرگ بدنی مطابق دریدن می‌سازد. حال اگر در مراحل بعدی موانعی برای ادامه‌ی تدبیر نفس ایجاد شد نفس به همان اندازه از تدبیر بدن عقب‌نشینی می‌کند و شما با بدنی روبه‌رو می‌شوید که صورت کامل تدبیر نفس ناطقه نیست. نفس ناطقه‌ای که در ذات خود در اوج تعادل است و می‌تواند بدنی مطابق آن تعادل بسازد. موفق باشید
3418
متن پرسش
با سلام در سوال قبل از حضرت عالی پرسیدم معنای ولایت مداری چیست که شما پاسخ را فرمودید.درامتداد این سوال می خواستم بدانم که اگر مسیر انقلاب و گذشت زمان مار را به جایی رساند که در نکته ای وموردی نظرمان با ولی فقیه فرق کرد و ما قطع پیدا کردیم که نظر ما درست است،چه باید بکنیم؟باتشکر .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آن نظر برای خودمان محترم است و وظیفه داریم شخصاً طبق همان نظر عمل کنیم که به آن رسیده‌ایم ولی نباید آن را به جامعه سرایت داد که موجب اختلاف در جامعه شود. موفق باشید
نمایش چاپی