باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه اگر انسان بمیرد به عالَمی با شدتِ وجودی بیشتری منتقل میشود؛ غیر از آن است که میگوییم خداوند مرگ را خلق کرد. آری! ایجادِ مرگ، امری بالتبع است که با گرفتن حیات محقق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمت کند آیت اللّه خزعلی را که فرموده بودند: «ای کاش آیت الله خزعلی که دم مرگش همگان را به پرهیز از هاشمی دعوت کرد و فرمود اگر هاشمی دوباره بیاید خدا کند من نباشم» نگران نباشید. عرایضی در جواب سؤالات شمارهی 21057 و 21065 در این مورد شده است. بد نیست سری به آن جوابها بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «دوست دارد یار این آشفتگی». اگر با چشم خدا عالَم را نگاه کنیم مییابیم چه حسابها در کار است! راستی، اگر علی«علیهالسلام» با آن جبهه روبهرو نشده بود و کار، همچنان جلو میرفت، در کجا ما با چنین درخششی از آن حضرت روبهرو میشدیم؟! و اگر حسین«علیهالسلام» در تاریخی بدون یزید در صحنه بود، اینهمه سرمایهی عاطفه و حماسه و حکمت، کجا در مقابل چشمِ بشر قرار میگرفت؟!! از این جهت است که باید با چشم الهی و نگاه حضرت ربّ که او هادی بشریت است، به عالَم نگریست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هرکدام از اولیاء از جهتی کمالات خاص خود را دارند. هرکس باید در مسیری که خداوند برای او قرار داده است، حرکت کند و به نتایج خاص خود برسد 2- طلب بندگی و اطاعت باید داشته باشیم خداوند خودش آنچه برای شوق عبادت نیاز است، مرحمت میکند 3- باید سعی کرد جز خدا در میان نباشد 4- انسانها به خودی خود در جان خود شوق عرفانی دارند، باید غیر خدا را مهم نکرد تا آن شوق ظهور کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث سورهی نساء عرایضی در رابطه با این آیه شد. بعید است بتوان چنین برداشتی کرد زیرا آیات بعدی نحوهی ازدواج بیش از یک همسر را مشخص میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه حالتی است روحی که انسان جهت روح خود را از ارتکاب گناه به سوی اطاعت حق میکشاند. برای موفقیت در این امر خوب است از نماز استعانت بگیرید شبیه نمازی که در صبح انجام میدهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه منوّر به محبت به حضرت امام شدهاید را غنیمت بشمارید. ولی فراموش نکنید که مقام معظم رهبری در راهی که حضرت امام گشودند، آغازی را شکل دادند که آن دفعِ خطر انحراف انقلاب اسلامی بود. اگر سعهی صدر و آزادمنشیِ رهبری انقلاب نبود، انقلاب اسلامی یا بهدست متحجرانِ تنگنظر از بین میرفت و یا گرفتار روشنفکران سکولار میشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین دنیایی برای آنکه روحاً گرفتار چنگالهای فرهنگ غربی نشویم، به گفتهی هایدگر باید عالمی را برای خود شکل دهیم که بنده در این راستا، کتاب «عالَم انسان دینی» را پیشنهاد میکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیماری، عدمِ ملکه است یعنی عدمی است که باید به جایش سلامتی باشد 2- آری! حضرت حق طهور مطلق است از آن جهت که خودْ عین پاکی و قدوسیت است و در ضمن، پاککنندهی گناهکاران نیز هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان حافظ از عالم ملکوت است و لذا هرکس به آن رجوع کند، مطابق روح او با آن شخص سخن میگوید و اشارات لازم را به او میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار طلبگی باید ممحضشدن به دروس رسمی حوزوی باشد بهخصوص تا مطالعهی رسائل و مکاسب. و در دلِ همین نوع زندگی است که الطاف الهی سراغ طلبه میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی آگاهی لازم نسبت به روزگار خود داشته باشیم به همان معنایی که در جواب سؤال 17702 عرض شد با آن آگاهی، انتخاب خود را انجام میدهیم 2- با نظر به خودآگاهی که نسبت به زمانهی خود داریم، اگر از یک طرف غربْ همهجا را گرفته، در عین آنکه در غروب خود قرار دارند، از طرفِ دیگر روحیهی گرایش به معنویت در حال طلوع بیشتر است. میتوانیم با همین نگاه، سراغ کسی برویم که بنا است با او ازدواج کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه بزرگوار با نظر به ذوق روحانی که داشتند بهرهی خود را از آیهی مذکور گزارش میدهند. با این حال اشکال ندارد که بگوییم مولانا از جهتی در مقام رؤیت حق است و در شعر خود آن رؤیت را گزارش میدهد. ولی حافظ هم در این شعر خود حرفها دارد در آن حدّ که به رؤیت هم قانع نیست، میگوید طلب رؤیت بکن ولی تا فنایی باید جلو رفت که از دوگانگی بین شاهد و مشهود حتی اگر مشهود، حضرت حق باشد باید گذشت و لذا با شنیدن صدای دوست، راه را ادامه بده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم مبارک آن حضرت هم مثل جسم سایر امامان مریض میشود ولی دعا برای سلامتی آن حضرت بیشتر در رابطه با دعا برای تأثیر و حضور و ظهور بیشتر آن حضرت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جدّی مطمئن باشید خدای شما، شما را فراموش نکرده، با تواضع تمام کاری که در پیش روی شما قرار گرفته است را ادامه دهید و حال که شرایط سلوک خاص برایتان فراهم شده با تعادل کامل و با مقدمات لازم از آن غافل نباشید. مقالات آیت اللّه شجاعی را همراه با شرح بنده توصیه میکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:همان طور که در جواب شماره 11881 عرض شد ما باید در هر زمانی به بهانههای مختلف جامعه را به سوی تفکری دعوت کنیم که اقتضای تاریخی است که در آن زندگی میکنند و از این طریق میتوان به شکل حضوری در ذیل ارادهی الهی قرار گرفت. آیا در این کار موفق هستیم یا نه؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سعهی صدر خوبی از طرف جناب آقای وکیلی به ظهور آمد و آقای عبدالکریمی بر خلاف ادعاهایشان بیشتر گرفتار مفهومات خود بودند که هیچ گشایشی را بر نمیتابیدند، لذا ملاحظه کردید در آخر مناظره، جناب آقای وکیلی را متهم کردند که متوقف در منطق ارسطویاند؛ که البته این نوعی فرار از مطلب است. جناب آقای وکیلی از ایشان خواستند مبانی خود را در انتقاد به متفکران مشخص کنید، و ایشان عملاً گفته و یا ناگفته خواستند بگویند مبانی خود من هستم. اگر غیر از این است باز جنابعالی آن مناظره را استماع فرمایید. بنده از جناب آقای وکیلی که قهرمانانه وارد این میدان شدند، تشکر میکنم. البته بنده با توجه به صحبتهایی که آقای عبدالکریمی میکنند و بعضاً هم دلسوزانه است؛ آنچنان گرفتار مفاهیم و محفوظات خود هستند که هیچ چیز و هیچکس را نمیتوانند ببینند. و نمیدانم نیهیلیسم جز این است؟! و آیا آنهایی که در گردونهی تفکر آقای عبدالکریمی گرفتار شدند تا از نیهیلیسم فرار کنند، به عمیقترین شکلِ آن گرفتارنشدند؟ به طوری که انسان در گرداب پوچی و بیثمری و بریدن از همهچیز فرو میافتد، هرچند که ممکن است آقای عبدالکریمی نادانسته پای در این راه گذاشته باشند. این را از آن جهت عرض میکنم که بعضاً جسته و گریخته در بعضی از صحبتهایشان بویی از غمِ غربت بشر میآید. ولی به قول مولوی:
آه زندانی این دام بسی بشنیدیم حال مرغی که رهیده است از این دام بگو
آقای عبدالکریمی چرا جوانان را به سوی تاریخی رهنمون نمیباشند که حاج قاسمها پروریده است؟ امید است آن مناظره هشدارباشی باشد که با مناظره کاری حل نمیشود باید در بستری از تاریخ قدسیِ انقلاب اسلامی همه تلاش کنیم برای رسیدن به راهی که خداوند امروز به ما عطا فرموده است.
اهمیت نگاه هایدگر آن است که اگزیستانس طرف مقابل را خطاب قرار میدهد که انسان در چشماندازی وجودی، حضوری را که در جهان دارد احساس کند و نوعی همسخنی ظهور کند و هر کدام آینهی دیگری شوند، و این در مناظره به چشم نمیخورد. در حالیکه جناب آقای وکیلی چنین تلاشی داشتند.
آقای عبدالکریمی بعضاً در جاهای دیگر ورودهای خوبی داشتند، مثل انتقادی که به آقایان دکتر ملکیان و دکتر عبدالکریم سروش داشتند، و یا صحبتی که در رابطه با فلسفهی اسلامی در دانشگاه اصفهان انجام دادند، ولی مسئلهی اصلی جوانانِ ما حضور تاریخی مهمی است که امثال دکتر فردید متوجهی آن شد و انقلاب اسلامی راهی جهت آن حضور یافت تا انسانها در معرض عطایای الهی قرار گیرند، و سخنان سال گذشتهی آقای عبدالکریمی در دانشگاه تبریز در مقایسه بین انقلاب فرانسه و روسیه و ایران به شدت از این نحوه بصیرت خالی بود.
بنده نمیدانم آقای دکتر عبدالکریمی بالاخره بنا دارند چه کمکی به مخاطبان خود بکنند؟ مثلاً در نظر بگیرید جلسات اخیر ایشان تحت عنوان «ایران به منزلهی یک پرابلماتیک» با همهی مسائل رنگارنگی که تحت عنوان مسائل ما مطرح میکنند، آیا کوچکترین راهکاری برای مخاطبان ارائه میدهند؟ آیا همان انتقاداتی که به روشنفکران دارند، که انتقادات بهجایی است؛ در مورد خود ایشان صادق نیست؟ از آن جهت که هیچ راهکارِ بومی که با خِردِ قومی و فرهنگ دینی ما همراه باشد، در کلمات ایشان یافت نمیشود؟ ای کاش آنهایی که به سخن ایشان گوش فرا می دهند، دائم از خود بپرسند پس باید چهکار کرد؟ اینجاست که بنده معتقدم اگر اینهمه انرژی صرف نمایاندن راهی بود که حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» به میان آوردند و آوینیها آن را گزارش کردند؛ میشد مخاطبان ایشان از سرگردانیها که گرفتارش هستند و بعضاً به قول خودشان در پوچیِ دوران میسوزند، نجات مییافتند.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچوجه نظر بنده نسبت به آن عزیزان چنین نیست که عنوان فرقهبازی و عرفانبازی برای آنها گفته شود. بنده امثال استاد واسطی را مجسمهی تقوا و علم و بصیرت و سعهی صدر و انقلابیبودن میدانم. چه اشکال دارد که افقهای شهود، متفاوت باشد؟ مواظب باشید موضوع را با شاگردان آقای سید محمد محسن مخلوط نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به همان اندازه که معرفت نفس کار کردهاید جهت فهم اشارات کتاب «مقالات» کافی به نظر میرسد 2- به نظر بنده همین راهی که به قلبتان رسیده است، إنشاءاللّه کارساز میباشد تا از ظلمات دوران آزاد شوید. موفق باشید