بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. فرموده اید، این‌که قرآن می‌فرماید: «خلق الموت و الحیاة» یعنی خداوند با گرفتن حیات، عملاً موت را خلق کرده، نه آن‌که لازم باشد موت، امرِ وجودی قلمداد شود. من تا حالا فکر می کردم که چون مرگ حیات شدیدتر است پس امری وجودی است نه عدمی. به خصوص که خانم لطفی آذر هم فرموده اند که موت از حیات مقدم شده به این معنا که قبل از حیاتی در دنیا و آخرت موت هست و اینکه موت و حیات دو روی یک سکه اند. می شود بفرمایید منظور شما از اینکه موت امری عدمی است به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که اگر انسان بمیرد به عالَمی با شدتِ وجودی بیشتری منتقل می‌شود؛ غیر از آن است که می‌گوییم خداوند مرگ را خلق کرد. آری! ایجادِ مرگ، امری بالتبع است که با گرفتن حیات محقق می‌شود. موفق باشید

21062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با سوال 21038 این را هم اضافه بفرمائید هر چه می کشیم از عالمانی است که از بانیان و متفکران نئولیبرال اینچنین حمایت می کنند. استاد مقاله آقای جوادی را درباره هاشمی می خوانیم فکر می کنیم دارد امیرالمومنین را وصف می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمت کند آیت اللّه خزعلی را که فرموده بودند: «ای کاش آیت الله خزعلی که دم مرگش همگان را به پرهیز از هاشمی دعوت کرد و فرمود اگر هاشمی دوباره بیاید خدا کند من نباشم» نگران نباشید. عرایضی در جواب سؤالات شماره‌ی 21057 و 21065 در این مورد شده است. بد نیست سری به آن جواب‌ها بزنید. موفق باشید

20409
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد در عجبم از کار خدا. پیامبری از جنس نور برای هدایت خلق می فرستد بعد از 23 سال فداکاری دینش پا می گیرد یک مرتبه پیامبر رحلت می کند و انحراف شروع می شود و 1400 سال کشتار و ظلم و ستم در اوج آن عاشورا. خوب خدا جان تو که می توانستی بیست سال دیگه به عمر پیامبری اضافه می کردی تا اولی و دومی و اونایی که به خلافت طمع داشتن بمیرن بعدش با خیال راحت امام علی (ع) امامت رو به دست می گرفت و بشریت سرنوشتی غیر از این پیدا می کرد. حالا یه انقلابی بعد از 1400 سال توسط یه مرد آسمونی پا می گیره مردم هم از همه چیز مایه میزان درست بعد از جنگ و موقعی که وقت پایه گذاری اقتصاد و فرهنگ اسلامه امام رو می بره و بعد دوباره انحراف و لیبرالیسم و غرب گرایی و نتیجه فقر و فساد و تبعیض و فاجعه ای که الان می بینیم. خوب خدا جون امام رو نگه می داشتی یا به جای شهید بهشتی، مطهری، یا حداقل رجایی، هاشمی رو می کشتی و یکی اونا رو نگه می داشتی تا با اون نفوذ و قدرتش هر کاری می خواد نکنه تا اینچنین بعد از امام نگه مانور تجمل بدید نگه رشوه ها هدیه است و هزاران انحراف دیگه، که دل آدم از گفتنش ریش می شه مردم بیچاره ام که نمی دونستن اون داره تو اقتصاد و فرهنگ چیکار می کنه درست اومدی همون رو باقی گذاشتی که تفکرات توسعه اون در تضاد با حقیقت انقلاب بود تا جایی که فقیه انقلابی آیت الله خزعلی در اواخر عمرش بگه اگه هاشمی دو باره بیاد رو کار من بمیرم و نباشم ببینم، شما هاشمی رو نمی شناسید!! راستی استاد چرا این‌جوریه چرا؟ قربان شما برم. ایمیلم خرابه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «دوست دارد یار این آشفتگی». اگر با چشم خدا عالَم را نگاه کنیم می‌یابیم چه حساب‌ها در کار است! راستی، اگر علی«علیه‌السلام» با آن جبهه روبه‌رو نشده بود و کار، همچنان جلو می‌رفت، در کجا ما با چنین درخششی  از آن حضرت روبه‌رو می‌شدیم؟! و اگر حسین«علیه‌السلام» در تاریخی بدون یزید در صحنه بود، این‌همه سرمایه‌ی عاطفه و حماسه و حکمت، کجا در مقابل چشمِ بشر قرار می‌گرفت؟!! از این جهت است که باید با چشم الهی و نگاه حضرت ربّ که او هادی بشریت است، به عالَم نگریست. موفق باشید    

19854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: 1. آقای هاشم حداد می گوید که به بزرگی آقای قاضی نه در گذشته بوده نه در آینده. خب پس ما نمی توانیم مثل آیت الله قاضی شویم او افضل منه طبق کشف ایشون. من هم دوست دارم بشوم خیلی! ۲. کشف طلب کردن خوب است یا نه؟ علامه حسن زاده طلب کرده اند بنا بر صحبت خودشان در انسان در عرف عرفان. ۳. چگونه انسان روش خودش را احراقی کند؟ ۴. چگونه و با چه روشی انسان شوق عرفانی را در افراد زنده کند؟ (مثلا یکی از آنها نقل داستانهای عرفا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هرکدام از اولیاء از جهتی کمالات خاص خود را دارند. هرکس باید در مسیری که خداوند برای او قرار داده است، حرکت کند و به نتایج خاص خود برسد 2- طلب بندگی و اطاعت باید داشته باشیم خداوند خودش آن‌چه برای شوق عبادت نیاز است، مرحمت می‌کند 3- باید سعی کرد جز خدا در میان نباشد 4- انسان‌ها به خودی خود در جان خود شوق عرفانی دارند، باید غیر خدا را مهم نکرد تا آن شوق ظهور کند. موفق باشید

19512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز سوالی در مورد بخشی از آیه اول سوره نسا داشتم آنجا که خداوند می فرمایند: «خلق منها زوجها» آیا می توان اینگونه برداشت کرد که همسر مناسب هر کسی فقط یک نفر است در طول زندگی که با خلق هر فردی همسر او نیز متناسب با او خلق شده است و اگر اینگونه است هر کسی چگونه باید آن همسر را بشناسد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث سوره‌ی نساء عرایضی در رابطه با این آیه شد. بعید است بتوان چنین برداشتی کرد زیرا آیات بعدی نحوه‌ی ازدواج بیش از یک همسر را مشخص می‌کند. موفق باشید

19300
متن پرسش
بسم الله الرحمان الرحیم با سلام خدمت استاد: سوال: آیا نماز مخصوص توبه داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه حالتی است روحی که انسان جهت روح خود را از ارتکاب گناه به سوی اطاعت حق می‌کشاند. برای موفقیت در این امر خوب است از نماز استعانت بگیرید شبیه نمازی که در صبح انجام می‌دهید. موفق باشید

19206
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیزم: استاد من امام خمینی (ره) را عجیب دوست دارم و میدونم که معرفت خاصی نسبت به ایشون ندارم. اما قلبا می فهمم که امام راه بزرگی را جلوی پای انسانیت قرار داده، اما همچین حسی را نسبت به آقای خامنه ای ندارم و نمیدونم که ناشی از حرفای مسمومیه که می شنوم یا اینکه کاری که امام کردن را ایشون نمیکنن. ممنون میشم راهنمایی بفرمائید و کتابی در راستای این موضوع معرفی کنید. خدا شما رو حفظ کنه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که منوّر به محبت به حضرت امام شده‌اید را غنیمت بشمارید. ولی فراموش نکنید که مقام معظم رهبری در راهی که حضرت امام گشودند، آغازی را شکل دادند که آن دفعِ خطر انحراف انقلاب اسلامی بود. اگر سعه‌ی صدر و آزادمنشیِ رهبری انقلاب نبود، انقلاب اسلامی یا به‌دست متحجرانِ تنگ‌نظر از بین می‌رفت و یا گرفتار روشنفکران سکولار می‌شد. موفق باشید 

18627
متن پرسش
با سلام و وقت به خیر استاد: انسان خود را در این دنیا چگونه باید معنا کند؟ من دوستان و اقوامی داشتم و الان هم دارم ولی انگار تمام نسبت ها از بین رفته است، خودم را در عالم دیگری می یابم انگار همه چیز خواب و خیال بوده است، خود را گم کرده ام ولی می دانم که هستم چون می اندیشم، بیشتر سیر روحانی ام روی مسیله وجود است و مسیله زمان ولی وقتی از جنبه دیگری به موضوع نگاه می کنم می بینم هنوز جای خالی زیاد دارم در روحم. انسانها دارای روح های متفاوتی هستند و تفکرات گوناگون ولی طبق گفته بزرگان، تمدن از فرهنگ پدید می آید و فرهنگ از تفکر و تمدن حاکم امروز تمدن غرب است که هیچ گونه مبنای فکری ندارد، جز عجله و شتاب چیز دیگری ندارد «العجله لشیطان و اتانی لله» ما خودمان را باید در این تمدن معنا کنیم یا اینکه منتظر عالم دیگری باید باشیم؟ آخرش انسان در تلاشست که خود را معنا کنه حالا در کدوم عالم؟ بحث دیگری که پیش می آید اینکه روح انسان در عوالمی قرار میگیره طبق گفته خودتون هنگام انتخابات آقای احمدی نزاد که گفتید حضرت رسول (ص) فرمودند تیشه به سنگ خورد و بعد روم فتح شد این هم یک نگاه است دیگر یا حتی حضور روحانی در صحنه های کربلا و زندگی با آن حقیقت، من نمی دانم چگونه نسبت بین خودم و این عوالم چه پوچ باشد چه حقیقی را برقرار کنم، خلاصه آنکه می خواستم بدانم وجودم بر حق است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین دنیایی برای آن‌که روحاً گرفتار چنگال‌های فرهنگ غربی نشویم، به گفته‌ی هایدگر باید عالمی را برای خود شکل دهیم که بنده در این راستا، کتاب «عالَم انسان دینی» را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید

18384
متن پرسش
سلام علیکم: بیماری عدمی است یا وجودی؟ آیا طهور اسم خدا هم هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیماری، عدمِ ملکه است یعنی عدمی است که باید به جایش سلامتی باشد 2- آری! حضرت حق طهور مطلق است از آن جهت که خودْ عین پاکی و قدوسیت است و در ضمن، پاک‌کننده‌ی گناهکاران نیز هست. موفق باشید

18065
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا اینکه ما با فرستادن فاتحه ای به روح حافظ و به نیت واسطه بودن ایشان و فقط بخاطر اینکه نزدیک تر از ما به انسان کامل و خداوند هستند کتاب فال را باز کرده و با نیتی مثلا از ایشان بخواهیم که در مورد موضوعی ما را راهنمایی کنند، فقط بخاطر روح بزرگ و فقط با نگاه واسطه بودن ایشان و نه نگاه استقلالی و شرکی. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان حافظ از عالم ملکوت است و لذا هرکس به آن رجوع کند، مطابق روح او با آن شخص سخن می‌گوید و اشارات لازم را به او می‌کند. موفق باشید

17731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد در رابطه با سوال 17726 آخر یک طلبه دنبال یک کاری به غیر همین کار طلبگی برود یا نه محکم درس خودش را بخواند. آیت الله جوادی می گویند در ایام طلبگی مثلا چنین انفاق هایی برایم رخ داده یا مثلا آیت الله حسن زاده همچنین گفته هایی دارند. بنده به عنوان یک طلبه قبول دارم که خوب باید درس خواند ولی همینطور خشک و خالی هم که نمی شود. لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار طلبگی باید ممحض‌شدن به دروس رسمی حوزوی باشد به‌خصوص تا مطالعه‌ی رسائل و مکاسب. و در دلِ همین نوع زندگی است که الطاف الهی سراغ طلبه می‌آید. موفق باشید

17705
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیزم کار به جایی رسیده که گناه کبیره در منزل مان است، خناسان در کنارمان، اصوات شیاطین ناخواسته در گوشمان، درآمدها اجبارا حرام و غفلت هست و غفلت و غفلت. حال چطور همسری انتخاب کنیم؟ خانمی که نداند این فضا تا چه حد خطرناک و وحشتناک است و بی عقلانه تنها در پی ارضای شهوات نفس اش باشد در این فضا حتما موجب سقوط مرد می شود و بالعکس. گاهی فکر می کنم اگر صبح، ظهر و شب در هر روز در روضه شرکت کنم باز دنیا مغلوبم می کند. نظر حضرتعالی چیست؟ ۱. چطور از این ورطه بگریزیم چون هر قدر تلاش برای مراقبت هم می شود باز یکدفعه اسیر فریب شیطان می شویم. ۲. اینکه چطور همسری برگزینیم که در این شرایط ما را آلوده به دنیا نکند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی آگاهی لازم نسبت به روزگار خود داشته باشیم به همان معنایی که در جواب سؤال 17702 عرض شد با آن آگاهی، انتخاب خود را انجام می‌دهیم 2- با نظر به خودآگاهی که نسبت به زمانه‌ی خود داریم، اگر از یک طرف غربْ همه‌جا را گرفته، در عین آن‌که در غروب خود قرار دارند، از طرفِ دیگر روحیه‌ی گرایش به معنویت در حال طلوع بیشتر است. می‌توانیم با همین نگاه، سراغ کسی برویم که بنا است با او ازدواج کنیم. موفق باشید

16192
متن پرسش
با سلام: استاد بفرمایید با توجه به سه نوع تفسیر از یک بیت در زیر به این نتیجه می رسیم که مولانا در عرفان درجاتش عالی تر است یا برداشت دیگری دارید؟ ‌ ✨سه نگاه به یک واقعه ⚡️موسی خطاب به خداوند در کوه طور عرضه داشت: اَرَنی ( خود را به من نشان بده) خداوند فرمود: لن ترانی (هرگز مرا نخواهی دید) ✅سعدی: چو رسی به کوه سینا اَرَنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی" ✅حافظ: چو رسی به طور سینا اَرَنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی" ✅مولانا: اَرَنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی"
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه بزرگوار با نظر به ذوق روحانی که داشتند بهره‌ی خود را از آیه‌ی مذکور گزارش می‌دهند. با این حال اشکال ندارد که بگوییم مولانا از جهتی در مقام رؤیت حق است و در شعر خود آن رؤیت را گزارش می‌دهد. ولی حافظ هم در این شعر خود حرف‌ها دارد در آن حدّ که به رؤیت هم قانع نیست، می‌گوید طلب رؤیت بکن ولی تا فنایی باید جلو رفت که از دوگانگی بین شاهد و مشهود حتی اگر مشهود، حضرت حق باشد باید گذشت و لذا با شنیدن صدای دوست، راه را ادامه بده. موفق باشید  

13428
متن پرسش
سلام استاد: این جمله که می گویند: سلامتی امام زمان (عج) صلوات. این جمله ایراد ندارد؟ مگر امام ما جسم است؟! یا بعضی می گویند امام زمان (عج) مریض می شوند؟!!؛ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم مبارک آن حضرت هم مثل جسم سایر امامان مریض می‌شود ولی دعا برای سلامتی آن حضرت بیشتر در رابطه با دعا برای تأثیر و حضور و ظهور بیشتر آن حضرت است. موفق باشید

13384
متن پرسش
با سلام خدمت اسناد عزیز: راستش استاد تقریبا یک سالی هست که اراده ام ضعیف شده، از اول با اراده محکم درس خوندم و پی استعدادی تو ریاضی بودم ولی نه ادامه تحصیل دیگه کار آسونیه نه دیگه قدرت و و اراده ی جنگیدن دارم این همه تلاش هم فایده ای نداشته یعنی منو راضی نمیکنه. هرچه هم سعی کردم و منتظر موندم که یک شریک زندگی بیاید خواستگاری که آیندمون را با هم بسازیم خدا برام نخواست، با دعا و نذر هم نشد! الان منم و سن ۳۱ سال و تدریس فقط یک روزه تو دانشگاه و ترس از فقری که شاید باید خودم با کار مانعش بشم! (البته ترس از فقر بخاطر اینه که پدرم از اول درست تامین مون نکرده و طعمش رو چشیدیم الان هم با وجود اینکه کشاورزی می‌کنند نمی توانند نیازهای اولیه ما رو تامین کنند) استاد ببینید حتی جملاتم نشون میده چقدر مشوش و سردرگمم، پدرانه برام حرف بزنید و آرامم کنید و راهنماییم کنید. و دعاااااااااااااا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جدّی مطمئن باشید خدای شما، شما را فراموش نکرده، با تواضع تمام کاری که در پیش روی شما قرار گرفته است را ادامه دهید و حال که شرایط سلوک خاص برایتان فراهم شده با تعادل کامل و با مقدمات لازم از آن غافل نباشید. مقالات آیت اللّه شجاعی را همراه با شرح بنده توصیه می‌کنم. موفق باشید

11890
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: استاد ببخشید با اجازتون میخوام یه مطلبی رو در تایید حرف دوستان به عزیزان منتقد تندرو عرض کنم البته نه منتقدین منصف و دلسوز ... بهشون عرض می کنم که لطفا کتاب انسان دویست و پنجاه ساله مقام معظم رهبری رو با حوصله و از اول تا آخرش مطالعه کنن تا به سیره و روش اهل بیت (ع) در اداره کردن و پیش بردن مکتب تشیع در دل تاریخ و رسوندن اون تا این مرحله اشنا بشن و اینقدر بیقراری نکنند و جلوتر از ولی زمان خودشون حرکت نکنن رفقا مطالعه کنید که جهل بزرگترین دشمن انسان هست و باعث تمام انحرافات و هلاکت آدم میشه این رو گفتم چون که اکثر این آقایون منتقد تند رو که من حداقل اطراف خودم می شناسم اهل تفکر و مطالعه نیستن اگه هم باشن خیلی سطحی در حد همون کتاب های درسی حوزه و دانشگاه اما اصلا مطالعه ریشه ای در مورد غرب شناسی، سیره اهل بیت (ع)، حقیقت انقلاب و این چیزها رو ندارن ... استاد معذرت و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:همان طور که در جواب شماره 11881 عرض شد ما باید در هر زمانی به بهانه‌های مختلف جامعه را به سوی تفکری دعوت کنیم که اقتضای تاریخی است که در آن زندگی می‌کنند و از این طریق می‌توان به شکل حضوری در ذیل اراده‌ی الهی قرار گرفت. آیا در این کار موفق هستیم یا نه؟! موفق باشید

7750
متن پرسش
با سلام فرموده اید:جنبه ثبات هرچیزی جنبه امری آن است.در عالم ماده همه چیز در حال تغییر است غیر از اصل وجود هرچیزی که البته میتواند شدت و ضعف پیدا کند.میتوان گفت جنبه وجودی هر چیزی در عالم ماده همان جنبه امری و ملکوتی آن است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. به شرطی که بتوانیم بین وجود و ماهیت فرق بگذاریم و ماهیت شیئ را وجود آن ندانیم. موفق باشید
3516
متن پرسش
با سلام عرض ادب. استادعزیز، اگر انسان اعمال مستحبش را به امام زمان هدیه دهد، تاثیری در افزایش معنویت دارد؟آیا می شود مثلا صلوات تقدیم به روح رسول الله بفرستیم از جانب امام زمان؟آیا می شود انسان اعمال واجبش مثل نماز و روزه اش را به امام زمان هدیه دهد؟این کار برکاتی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اعمال واجب بر عهده‌ی خود ما است و ظاهراً نمی‌شود به وجود مقدس حضرت هدیه کرد، ولی اعمال مستحب وقتی به حضرت هدیه شود با نور حضرت بالا می‌رود و بر آن مبنا به حساب ما نوشته می‌شود و آن اعمال با آن نورانیت به قلب ما برمی‌گردد. در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» بحث آن شده است. موفق باشید
3417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ، با تشکر از زحمات استاد محترم و با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون در تبیین و ترویج معارف دینی، در پاسخ به سوال «یکی از شاگردان کوچک استاد» 3/9/91 در رابطه با پاسخ مقام معظم رهبری به اظهارات آقای مشایی در مورد « دوستی با مردم اسراییل » فرموده اید: مفام معظم رهبری آن را یک نوع کج سلیقگی دانستند و نه انحراف. در حالی که معظم له این اظهارات را اظهار نظر غلط، حرف نادرست، حرف غیرمنطقى،و حرف اشتباه ، دانسته اند. «کج سلیقگی» نه در فرمایش های معظم له تصریح شده و نه از آن قابل برداشت و استنتاج است. اگر انحراف نباشد حد اقل جهل یا کوته بینی است: «یک نفر پیدا میشود درباره ى مردمى که در اسرائیل زندگى میکنند، اظهار نظرى میکند. البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اینى که گفته شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم! این حرف درستى نیست؛ حرف غیرمنطقى اى است. مگر مردم اسرائیل کى هایند؟ همان کسانى هستند که غصب خانه، غصب سرزمین، غصب مزرعه، غصب تجارت به وسیله ى همین ها دارد انجام میگیرد. سیاهىِ لشگرِ عناصر صهیونیسم، همین هایند. نمیشود ملت مسلمان نسبت به افرادى که اینجور عامل دست دشمنان اساسى دنیاى اسلام هستند، بى تفاوت باشد. نه، ما با یهودى ها هیچ مشکلى نداریم، با مسیحى ها هیچ مشکلى نداریم، با اصحاب ادیان در دنیا هیچ مشکلى نداریم؛ اما با غاصبان سرزمین فلسطین چرا؛ مشکل داریم. غاصب هم فقط رژیم صهیونیستى نیست. این موضع نظام است، این موضع انقلاب است، موضع مردم است. حالا کسى حرف اشتباهى میزند، عکس العملهائى هم در مقابل آن نشان داده میشود. خوب، مسئله را باید تمام کرداینکه یک روز یک نفر از این طرف بگوید، یکی از آن طرف بگوید، یکی اینجور استدلال کند، یکی از آن طرف حرف بزند، این درست نیست، این التهاب آفرینی است؛ حرفی بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوری اسلامی و موضع دولت جمهوری اسلامی هم این نیست. » ( پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری - خطبه‌های نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان ۱۳۸۷/۰۶/۲۹ -) ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: علیکم السلام: چون مقام معظم رهبری فرمودند کاری بود اشتباه و نباید به آن دامن زد بنده این‌طور در ذهنم ماند که آن سخن در عین اشتباه بودن یک کج‌سلیقگی است زیرا از روح سخنان دولت و اطرافیان او چیزی که حاکی از پذیرفتن اسرائیل باشد استنباط نمی‌شود. موفق باشید
1503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام لطفا مرگ را تعریف نمایید و بفرمایید آیا برای ملائک نیز مرگ معنا دارد و روایاتی که درباره مرگ ملائک هستند اگر صحیح هستند چه معنایی دارند؟ (من دارای این ذهنیت هستم که ملائک به علت اینکه هرکدام تجلی یکی از اسماء الله می باشند و از طریق هست به خدا مرتبط اند برایشان مرگ معنایی ندارد) متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مرگ انتقال از یک مرتبه و موطن به مرتبه و موطن برتر است و مرگ ملائکه به معنی استغراق آن‌ها در مقام وحدت احدی است به طوری که دیگر ظهوری در مواطن نازله برای آن‌ها نباشد. موفق باشید
1385

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز در یک شماره از هفته نامه پنجره سوالاتی اقای مهدی نصیری در مورد فلسفه پرسیده است که بعضی از آنها این سوالات است 1- آیا فلسفه همان تعقل و عقلانیت واقعیست که مورد ستایش و سفارش عترت است یا خیر بلکه نوعی تفکر و اندیشه ورزی بشری است که الزاماً عقلانی نبوده .... ؟ 2- آیا حدیث اقوام متعمق در آخر الزمان دلیلی بر مطلوبیت فلسفه از منظر اهل بیت (علیه السلام) است؟ 3- آیا از منظر قرآن و عترت برای رسیدن به حقیقت دو راه داریم : عقل و دل و به عبارت دیگر استدلال وشهود آیا فلسفه محصول عقل و عرفان،و محصول شهود و مکاشفه است ؟ میشود جوابی برای این سوالات بدهید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در جاهای مختلف عرایضی در این موارد داشته‌ام از جمله در جزوه‌ی «مبانی نظری عرفان در اسلام»، به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید
767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. یک دانشجو در شرایط کنونی چگونه می تواند آنچه وظیفه ی اوست را عمل کند،به عبارت دیگر:لطفا به طور کاملا مشخص اصول مراقبه -با حفظ حضور در اجتماع-را بیان بفرمایید و اگر نیاز است یک منبع کامل ارائه فرمایید.در پناه امام عصر باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: علاوه بر این‌که رهنمودهای رهبری که می‌تواند بسیار کارساز باشد، کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الهر‌علیه» کارساز است. موفق باشید
27994
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: نظرتان در مورد مناظره آقای وکیلی و آقای عبدالکریمی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سعه‌ی صدر خوبی از طرف جناب آقای وکیلی به ظهور آمد و آقای عبدالکریمی بر خلاف ادعاهای‌شان بیشتر گرفتار مفهومات خود بودند که هیچ گشایشی را بر نمی‌تابیدند، لذا ملاحظه کردید در آخر مناظره، جناب آقای وکیلی را متهم کردند که متوقف در منطق ارسطوی‌اند؛ که البته این نوعی فرار از مطلب است. جناب آقای وکیلی از ایشان خواستند مبانی خود را در انتقاد به متفکران مشخص کنید، و ایشان عملاً گفته و یا ناگفته خواستند بگویند مبانی خود من هستم. اگر غیر از این است باز جنابعالی آن مناظره را استماع فرمایید. بنده از جناب آقای وکیلی که قهرمانانه وارد این میدان شدند، تشکر می‌کنم. البته بنده با توجه به صحبت‌هایی که آقای عبدالکریمی می‌کنند و بعضاً هم دلسوزانه است؛ آن‌چنان گرفتار مفاهیم و محفوظات خود هستند که هیچ چیز و هیچ‌کس را نمی‌توانند ببینند. و نمی‌دانم نیهیلیسم جز این است؟! و آیا آن‌هایی که در گردونه‌ی تفکر آقای عبدالکریمی گرفتار شدند تا از نیهیلیسم فرار کنند، به عمیق‌ترین شکلِ آن گرفتارنشدند؟ به طوری که انسان در گرداب پوچی و بی‌ثمری و بریدن از همه‌چیز فرو می‌افتد، هرچند که ممکن است آقای عبدالکریمی نادانسته پای در این راه گذاشته باشند. این را از آن جهت عرض می‌کنم که بعضاً جسته و گریخته در بعضی از صحبت‌هایشان بویی از غمِ غربت بشر می‌آید. ولی به قول مولوی:

آه زندانی این دام بسی بشنیدیم       حال مرغی که رهیده است از این دام بگو

 آقای عبدالکریمی چرا جوانان را به سوی تاریخی رهنمون نمی‌باشند که حاج قاسم‌ها پروریده است؟ امید است آن مناظره هشدارباشی باشد که با مناظره کاری حل نمی‌شود باید در بستری از تاریخ قدسیِ انقلاب اسلامی همه تلاش کنیم برای رسیدن به راهی که خداوند امروز به ما عطا فرموده است.

اهمیت نگاه هایدگر آن است که اگزیستانس طرف مقابل را خطاب قرار می‌دهد که انسان در چشم‌اندازی وجودی، حضوری را که در جهان دارد احساس کند و نوعی همسخنی ظهور کند و هر کدام آینه‌ی دیگری شوند، و این در مناظره‌ به چشم نمی‌خورد. در حالی‌که جناب آقای وکیلی چنین تلاشی داشتند.

آقای عبدالکریمی بعضاً در جاهای دیگر ورودهای خوبی داشتند، مثل انتقادی که به آقایان دکتر ملکیان و دکتر عبدالکریم سروش داشتند، و یا صحبتی که در رابطه با فلسفه‌ی اسلامی در دانشگاه اصفهان انجام دادند، ولی مسئله‌ی اصلی جوانانِ ما حضور تاریخی مهمی است که امثال دکتر فردید متوجه‌ی آن شد و انقلاب اسلامی راهی جهت آن حضور یافت تا انسان‌ها در معرض عطایای الهی قرار گیرند، و سخنان سال گذشته‌ی آقای عبدالکریمی در دانشگاه تبریز در مقایسه بین انقلاب فرانسه و روسیه و ایران به شدت از این نحوه بصیرت خالی بود.

بنده نمی‌دانم آقای دکتر عبدالکریمی بالاخره بنا دارند چه کمکی به مخاطبان خود بکنند؟ مثلاً در نظر بگیرید جلسات اخیر ایشان تحت عنوان «ایران به منزله‌ی یک پرابلماتیک» با همه‌ی مسائل رنگارنگی که تحت عنوان مسائل ما مطرح می‌کنند، آیا کوچک‌ترین راهکاری برای مخاطبان ارائه می‌دهند؟ آیا همان انتقاداتی که به روشنفکران دارند، که انتقادات به‌جایی است؛ در مورد خود ایشان صادق نیست؟ از آن جهت که هیچ راه‌کارِ بومی که با خِردِ قومی و فرهنگ دینی ما همراه باشد، در کلمات ایشان یافت نمی‌شود؟ ای کاش آن‌هایی که به سخن ایشان گوش فرا می دهند، دائم از خود بپرسند پس باید چه‌کار کرد؟ این‌جاست که بنده معتقدم اگر این‌همه انرژی صرف نمایاندن راهی بود که حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به میان آوردند و آوینی‌ها آن‌ را گزارش کردند؛ می‌شد مخاطبان ایشان از سرگردانی‌ها که گرفتارش هستند و بعضاً به قول خودشان در پوچیِ دوران می‌سوزند، نجات می‌یافتند.

 موفق باشید   

23557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
از قول حضرت استاد طاهرزاده در یکی از صفحات مجازی درباره ی شاگردان علامه طهرانی تعبیر فرقه بازی و عرفان بازی نقل شده است. می خواستم ببینم آیا این تعبیر واقعا از شماست؟ با وجودی که مطالب مقام معظم رهبری و بسیاری از علما درباره ی فرزند ارشد مرحوم علامه طهرانی، آیت الله سید محمد صادق طهرانی در مشهد بسیار مثبت می باشد. نظر حضرت استاد طاهرزاده در این زمینه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ‌وجه نظر بنده نسبت به آن عزیزان چنین نیست که عنوان فرقه‌بازی و عرفان‌بازی برای آن‌ها گفته شود. بنده امثال استاد واسطی را مجسمه‌ی تقوا و علم و بصیرت و سعه‌ی صدر و انقلابی‌بودن می‌دانم. چه اشکال دارد که افق‌های شهود، متفاوت باشد؟ مواظب باشید موضوع را با شاگردان آقای سید محمد محسن مخلوط نکنید. موفق باشید

22032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حضرت استاد گرانقدر سوالی که داشتم این است که با توجه به فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بنده قصد داشتم که جلسات شرح کتاب مقالات آیت الله شجاعی را شروع کنم که در جلسه اول شما فرمودید اگر 90% علم النفس را حاضر ندارید نور فهم مطالب این کتاب را پیدا نمی کنید و برایتان مضر خواهد بود! با توجه به اینکه بنده کتاب 10 نکته را با شرح صوتی مطالعه نمودم و دانشجوی رشته فلسفه هستم و تقریبا بدایه الحکمه و نهایه را تا حدودی مطالعه کرده ام و قبلا شرح استاد صمدی آملی را بر جلد اول معرفت نفس علامه حسن زاده را گوش کرده بودم، ابتدا به سراغ کتاب مقالات بروم یا علم النفس را کار کنم؟ و سوال بعد این است که منظور حضرت عالی از علم النفس همان شرح کتاب معرفت النفس و الحشر می باشد؟ بصورت کلی استاد چکار کنیم که به جایی برسیم؟ واقعا از دست خودمان خسته شده ایم که کارمان توبه شکنی است! بعضی اوقات فکر می کنم به جایی نخواهم رسید از بس که عهد شکسته ام!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به همان اندازه که معرفت نفس کار کرده‌اید جهت فهم اشارات کتاب «مقالات» کافی به نظر می‌رسد 2- به نظر بنده همین راهی که به قلب‌تان رسیده است، إن‌شاءاللّه کارساز می‌باشد تا از ظلمات دوران آزاد شوید. موفق باشید

نمایش چاپی