بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14914
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اگر مرگ کسی فرا رسد حال یا مرگ طبیعی باشد و یا اخترامی، آیا شعور نفس ناطقه است که تعیین می کند که مرگ بصورت مبتلا شدن به یک بیماری باید باشد و یا مثلا در اثر یک تصادف که بدن متلاشی شده و غیر قابل استفاده گردد و یعنی نفس خودش شرایط را برای ترک بدن فراهم می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. شاید موضوع را بتوان به تقدیر الهی نسبت داد از آن جهت که تقدیر الهی در نسبت با شخصیت انسان سرنوشت انسان را مقدّر می‌کند. موفق باشید

14722
متن پرسش
سلام استاد: شرمنده در سوال 14714 گفتم که جواب سواله 14614 دستم نرسیده اما سایت را چک کردم جوابتان را دیدم اما در ایمیلم نیامده بود که مهم نیست چون جواب را دیدم و شصت درصد راه را نشانم داد خیلی ممنون. اما هنوز سوالاتی در ذهنم هست که عرض خواهم کرد: 1. در جواب قسمت اول فرمودید که از فضای رسانه ای غافل نباشید اما آخه چه جوری می شود به اخبار این رسانه ها اعتماد کرد درسته که تلویزیون خودمان اخبار دروغ نمی گوید اما همه چیز را هم نمی گوید و برای آگاهی یافتن از بقیه ی رویداد ها باید به فضای مجازی و روزنامه ها مراجعه کنم که معلوم نیست اخبارشان حقیقت دارد یا نه. 2. در قسمت دوم جواب فرمودید که به المیزان مراجعه کنید می خواستم بدانم آیا به ترجمه ی آن مراجعه کنم یا به کتابه زبان اصلی اش چون من عربی ام خیلی ضعیفه آیا اول برم عربی یاد بگیرم بعد برم سراغ المیزان خوبه؟ و آیا عربی برای المیزان در چه سطحی باید بلد بود؟ من چند جلد کتابه عربی که مکالمه ی عربی را یاد داده دارم آیا همین ها را می شود استفاده کرد یا عربی زمان قدیم را باید بلد باشم؟ اگر هم پیشنهادتان اینه که بروم سراغ ترجمه ی آن شما مترجم خوب سراغ دارید؟ و در ضمن با چه دیدی باید به المیزان رجوع کرد؟ من هنوز کتابهای شهید مطهری را نخواندم آیا باز می توانم مستقیم وارده المیزان شوم؟ 3. در قسمت سوم فرمودید مبارزه با هوای نفس چیزی جز رعایت حلال و حرام نیست من هم نظرم همینه اما پس راز این سقوط ها چیست که هر از چند گاهی سراغم می آید؟ اما بعد از هر سقوط به یک مرتبه ای خیلی بهتر از مرتبه ی قبل از سقوطم می رسم آیا این سقوط ها جای نگرانی دارد یا نه؟ یعنی ممکنه یک باره یک سقوط بکنم و دیگه نتوانم خودم را جمع کنم؟ اصلا معنای سقوط چیه استاد؟ شاید اینا سقوط نباشه و من دارم بد تعریف می کنم و راز سقوط افراد چیه حتی اونایی هم که مقاماتی داشتند سقوط کردند مثل آن شخص که در زمان حضرت موسی مستجاب الدعوه بود فکر کنم اسمش بلعم با عورا بود اگه اشتباه نکنم خب اینا چه جوری سقوط می کنند و ما چه کار کنیم که سقوط نکنیم؟ ببخشید سوال طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی با نظر به اشارات مقام معظم رهبری فضا دست‌تان باشد می‌توانید با رجوع به فضای رسانه‌ای در آگاهیِ تاریخیِ خود به‌سر برید 2- اگر طلبه نیستید سراغ ترجمه‌ی آقای موسوی همدانی بروید ولی با روشی که در جزوه‌ی «روش کار با المیزان» عرض شده است 3- اگر صادقانه رعایت حرام و حلال الهی بشود نور قلب محمّدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در قلب شما می‌افتد و شیطان در نهایت ناکام می‌ماند. موفق باشید

14375
متن پرسش
سلام بر استاد: با توجه به سوال شماره 14355 که دوستی بیان کرده بودند که: (اخیرا متوجه شدم که من جایی نیستم، بلکه من فضایی هستم که کل این دنیا و اتفاقات درش رخ میده، به تعبیر دیگه من کل این فضای آگاهی هستم و همه ی اتفاقات در درون من رخ می دهد: 1. آیا درک من درست است؟ 2. اگر اینطور است چرا توجه من به بدنم بیشتره و مثلا من وزش باد بر روی گیاه را احساس نمی کنم ولی بر روی پوست خودم را احساس می کنم. 3. چکار کنم توجهم نسبت به بدن کم شود؟ و شما در جواب فرموده بودید: 1. به نظر بنده درک جنابعالی در این مورد خوب است 2- چون نفس متوجه است با ابزاری مثل بدن به کمالات خود می‌رسد، نسبت به آن حساس است 3- با رعایت حرام و حلال الهی امیال سرکش نفس کنترل می‌شود.) سوال اینجانب: آیا این طرز تفکری که برای این دوست عزیز ایجاد شده همانند تفکر سوفسطائیان که همه چیز را در درون خود می دانستند و عالم خارج را قبول نداشتند نیست؟ آیا اینکه دوست عزیز که فکر می کند «همه ی اتفاقات در درون من رخ می دهد» نوعی توهم همانند توهم سوفسطائیان و انکار عالم خارج و به عبارتی انکار بدیهیات نیست؟ آیا این تایید شما بر این طرز تفکر، به اشتباه تایید سوفسطاگری و توهمزدگی نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر این‌طور فرض کنیم که انسان تماماً آگاهی است و هر آن‌چه از بیرون می‌شناسد معلوم بالعرضِ اوست و معلومِ بالذات او همان آگاهی نسبت به حقیقت است، این خوب است. ولی اگر این‌طور فرض شود که واقعیتی در بیرون نیست و آگاهی ما ساخته‌ی ذهن ما است همان سوفسطایی‌گری است که جنابعالی متذکر آن هستید. موفق باشید

11235

در موضوع شکبازدید:

متن پرسش
با سلام طبق نظر جناب ملاصدرا: آگاهی انسان از مفهوم «علم»، وجدانی و حضوری است که هر موجود زنده ای از همان ابتدا، بدون هیچ گونه ابهام و اشتباهی آن را درمی یابد و اعتقاد به عالم خارج از ذهن هم که بدیهی و غیر قابل انکار هست، پس چگونه است که برخی به عالم خارج از ذهن شک می کنند و خیال می پندارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در امور طبیعی مثل غذاخوردن و یا خواب، مزاج بعضی دچار مشکل می‌شود، نظام فکری بعضی‌ها - البته افراد بسیار قلیل- دچار مشکل می‌شود و همان‌طور که با پرهیز، مزاج به تعادل می‌آید، با بی‌توجهی به آن نوع شک که در جواب سؤال شماره‌ی 11232 عرض کردم، روح انسان به تعادلِ خود برمی‌گردد. موفق باشید
10710
متن پرسش
سلام علیکم حاج آقا: آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد، اخیرا گفته اند که: «خبرگان، ناظر بر عملکرد رهبری نیستند چون رهبر ولی همه است و خبرگان نمی توانند بر عملکرد ولی خود نظارت کنند.» آدرس کامل خبر http://fararu.com/fa/news/215080/ امام-جمعه-مشهد-موسوی-و-کروبی-کنار-دریا-و-ییلاقشان-برقرار-است خلاصه اینکه حاج آقا هر کاری کردم نتونستم این گفته ایشون رو قبول کنم. نظر شما چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً منظور آن است که مجلس خبرگان بر ولیّ مسلمین ولایت ندارد، بلکه مجلس خبرگان مطابق کمیسیون های خود می‌تواند اعمال و حرکات رهبری را رصد کند تا چنانچه محرز شد توان ادامه‌ی کار را ندارند کس دیگر را جایگزین کنند. موفق باشید
8158
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار، نظر حضرتعالی در رابطه با مشاهده برنامه دکتر سلام که تولید خبرگزاری دانشجوست، چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده آن را طنزی دقیق و حساب‌شده می‌دانم. موفق باشید
7495
متن پرسش
سلام استاد بنده در باره اقتدا به امام جماعتی که نمی شناسم مشکل پیدا کرده ام. قبلا خیلی اهمیت نمی دادم و هر جا جماعتی بود اقتدا می کردم. و حتی به خانمم که به همین دلیل فرادا می خواند ایراد می گرفتم. وقتی حکم مسئله را خواندم متوجه شدم لازم است عدالت امام احراز شود و این برای بنده در بسیاری از موارد ممکن نیست. حتی پرسیدم اگر کسی را امور مساجد هم تعیین کرده باشد برای احراز عدالت کافی نیست و در خیلی از مواقع ماموم آشنا نیز دیده نمی شود تا به اعتبار اعتماد آنها عدالت را احراز کنیم. حال بخواهیم در کنار جماعت فرادا بخوانیم اشکال شرعی دارد. به جماعت بخوانیم اشکال دارد. واقعا وظیفه ما در این موارد چیست؟ جای حسرت دارد وقتی می بینم همه مشغول جماعتند و من فرادا بخوانم. و اگر همه مردم بخواهند به این وظیفه شرعی خود عمل کنند چه بسا اصلا نمازهای جماعت خیلی حداقلی تشکیل شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بسیاری از مسائلی که امامان معصوم«علیهم‌السلام» در این رابطه جواب می‌دادند مربوط به شهرهایی بود که ترکیبی از شیعیان و اهل سنت بود و عموماً ائمه‌ی جماعت اهل سنت را حاکمان اموی و عباسی انتخاب می‌کردند که صلاحیت لازم را نداشتند و شیعه حساس بود باید امام جماعت را بشناسد تا به امام جماعتی اقتدا نکند که عادل نیست. ولی موقعیت ما در ایران کاملاً متفاوت است در حدّی که احتمال ضعیف هم نمی‌دهیم که امام جماعت عادل نباشد و از آن جهت که یقین ما شرط است قطع قریب به یقین داریم ائمه جماعتی که در سراسر کشور اقامه‌ی جماعت می‌کنند عادل‌اند و تنها باید خلافش ثابت شود و لذا به هر مسجدی که رسیدیم با طیب خاطر باید اقتدا کنیم. موفق باشید
6272
متن پرسش
با سلام وقتی کسی سیلی بر صورت ما می زند. این یک عمل مادی است ولی حالتی مجرد بر ما عارض می شود. علت خشمگین شدن ما چیست؟ ان امر مادی که نمی تواند باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون نفس ما تعلق به بدن دارد و از این جهت بدن خود را از خود می‌داند نفس خشمگین می‌شود به همین جهت اگر به کسی که بیهوش است و نفس در صحنه‌ی بدنش نیست سیلی بزنید خشم مطرح نمی‌شود. در بحث ده نکته در معرفت نفس بحث تعلق نفس به بدن شده است. موفق باشید
6086
متن پرسش
سلام علیکم ایا در اسلام سبکی معده منظور است یا مطلق امساک منظور است یعنی اگر کسی مثلا شش وعده بخورد ولی مواظب باشد که سنگین نشود یعنی به نحوی معده اش را فریب دهد مثل کودکی که وقتی خیلی بی تابی می کند شکلاتی دست او می دهند تا ارام گیرد و به این نحو او را می فریبند ایا این کار کار درستی است ویا انکه بهره های سلوکی بر مطلق امساک بار می شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً امساک است که نفس را از مشغول‌شدن نسبت به بدن فارغ می‌کند تا بتواند به جنبه‌ی ملکوتی خود رجوع داشته باشد. موفق باشید
3166

جلسات هفتگیبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و احترام آیا گروه فرهنگی المیزان دارای مراسم مناجات دسته جمعی هفتگی یا روزانه با حضور جناب استاد می باشد که ورود برای عموم آزاد باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نه؛ فقط جلسات هفتگی شرح حدیث و قران و شرح "تفسیر حمد امام خمینی(ره)" هست. موفق باشید
1656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی،سلام علیکم؛استادگرامی:جایگاه علم معرفت شناسی(اپیستمولوژِی)در سیر مطالعات دینی و معرفتی چه جایگاهی دارد؟مقدمه است یا خود نیازمند مقدمه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در هر صورت اصل بحث، بحث مهمی است که بدانیم شناختِ ما از محسوسات و معقولات، از چه طریقی است و عامل شناخت ما کجا است و چیست و هرکدام از ابزار های شناخت چقدر از چهره‌های حقیقت را در اختیار ما می‌گذارد. عرفای بزرگ با دقت در مراحل قلبی در این وادی قدم زده‌اند و به چیزهای خوبی رسیده‌اند ولی اپیستمولوژی به روشی که در دکارت و هیوم و کانت شروع شد، یک غفلت بزرگ است و انسان را گرفتار شکاکیت می‌کند. موفق باشید
1446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در خصوص ان مطلبی که اقای بهجت علیه رحمه در مورد وحدت حکمیه و کثرت حقیقیه فرموده بود که ندیده ام کسی بیان کرده باشد ظاهرا ان همان است که سعدی در شعر معروفش که می فرماید اشیاء کمتر از ان هستند که با هستی اش نام هستی برند (چون شعر را حفظ نبودم و در دسترس هم نداشتم نیاوردم).
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: برداشت خوبی است ولی اگر عالم کثرات را مظاهر اسماء الهی بنگریم و از این دیدگاه متوجه وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت بشوید به توحید خوبی رسیده‌اید. موفق باشید 1447- بسمه تعالی
24115
متن پرسش
با سلام: با توجه به این‌که هنوز مناطق سیل‌زده مشکلات‌شان حل نشده و نیازهای اساسی زندگی آن‌ها هنوز مانده است و عملاً دولت توانایی برآورده‌کردن آن نیازها را ندارد؛ و بعضاً افرادی هستند که مایل‌اند در این امر مهم کمک نمایند و خبردار شده‌ایم بعضی از برادران که جنابعالی با آن‌ها ارتباط دارید در مناطق سیل‌زده فعّالانه کار را ادامه می‌دهند؛ بفرمایید اگر ما بخواهیم کمک نقدی بکنیم به چه حسابی باید واریز شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید رفقایی از طلاب و سرداران سپاه هستند که با تمام وجود در خدمت آن امر مهم که مورد رضایت امام زمان «عجل‌اللّه‌‌تعالی‌فرجه» و رهبر معظم انقلاب می‌باشد؛ بنده با آن عزیزان تماس گرفتم و ایشان شماره حساب زیر را به نام آقای امیر رضا ریاحی منش اعلام فرمودند. شماره کارت  ۶۰۳۷۹۹۷۵۳۰۵۸۱۸۵۰  می‌باشد. به خصوص که بسیاری از افرادی که قبلاً در میدان بوده‌اند، میدان را ترک کرده‌اند و بدین لحاظ بنده احساس کردم نباید مسئله را فراموش‌شده گمان کرد. موفق باشید

 

22259
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام و با تشکر از پاسخ ها: ۱. اینکه ملاصدرا قائل به حیثیت اندماجی و علامه طباطبایی به حیثیت سرابی و برخی قائل به حیثیت نفادی اند نمی شود هر سه با هم با تغییر زاویه دید جمع شوند؟ مثلا در یک مرتبه سالک برسد به فنای همه ماهیات و ماهیت حیث سرابی شود و در مرتبه ای که هنوز منیت هست بشود حد وجود. ۲. آیا می توان اندماج را جزو معقولات ثانی به حساب آورد؟ ۳. فرمودید اگر کسی اهل باشد اشارات تذکره الولیا را می فهمد چرا علی رغم اینکه استاد بنده عارفند و اهل فلسفه و عرفان با تذکره مخالفند؟ تا کجا باید بالا برویم تا اشارات را بگیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این نوع تقسیم‌بندی‌ها به جهت آن است که ما با نگاه مفهومی و آموختنی به اشاراتِ آن بزرگان می‌نگریم، وگرنه هرکدام از سخنان آنان در جای خود، وجهی از وجوهِ حقیقت را مدّ نظر ما قرار می دهند 2- واژه‌ی اندماج واژه‌ای فلسفی نیست، باید نسبت به کاربردش آن را معنا کرد. آری! با نظر به مفهوم آن به «نعتِ خارج» می‌توان آن را جزو معقولاتِ ثانویه‌ی فلسفی دانست. 3- «خودْ راه بگویدت چون باید کرد». موفق باشید

17329
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در رابطه با مباحث مطرح در موضوع معرفت النفس. فرمودید من انسان در خواب بعضا سیر کرده و حوادث آتی را دیده که در بیداری بعدا برایش اتفاق می افتد سوال من در این زمینه است مگر انسان موجود مختار نیست پس انتخاب و اختیار او در اتفاقات چگونه است آیا این نوعی جبرنیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان چیزی که انسان در بیداری با اختیار خود انجام می‌دهد، می‌تواند در خواب با آن روبه‌رو شود، نه آن‌که چون در خواب دیده است حتماً آن را انجام می‌دهد. بلکه چون با شخصیت خود آن کار را در آینده انجام می‌دهد، با همان شخصیت، قبل از انجام آن در خواب با آن عمل روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

16602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در داستان دیدار حضرت موسی (ع) و خضر نبی (ع) که محل سکونت خضر نبی مجمع البحرین ذکر شده، منظور از مجمع البحرین چیست؟ و اینکه آیا تاویلی دارد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد تأویلی در میان باشد و مجمع‌البحرین محل جمع دو بحرِ معرفت ظاهر موسوی و باطن خضری باشد. موفق باشید

16590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
«وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» سلام تو سوره روم، آیه شریف 21 اگه اشتباه نکنم، خداوند می فرماید همسرانی از جنس خودتان (من انفسکم) برایتان آفریدم تا در کنارش (الیها) آرام بگیرید. اگر آیه را دو بخش کنیم، بخش دوم مشخصه که مخاطب آقایون هستن، چون گفته شده (الیها) یعنی زن مایه آرامش هست برای مرد؛ سوالم از حضور شما این است که بخش اول هم مخاطب مرد ها هستن یا همه مردم؟! ینی ای مردم خودتونو جفت آفریدم تا با هم ازدواج کنید یا ای مرد ها از [جنس] خودتان همسر براتون آفریدم؟ و اگر دومی درسته ینی مخاطب کل آیه مرد ها هستن، "من انفسکم" معنیش (از خودتان) است یا (از جنس خودتان)؟ بنظر من از خودتان درسته ولی تو همه ترجمه هایی که دیدم ترجمه کردن از جنس خودتان، اگه از جنس خودتان باشه، یجورایی دلیل خلقت زنان اینه که فقط مردها در کنارشونو آرام بگیرن!!! ولی از خودتان فک می کنم درست باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید واژه‌ی «نفس» از نظر عربی مؤنث است، نه آن‌که ضمیر مربوطه، مربوط به زنان باشد 2- «من انفسکم» همان‌طور که متوجه‌اید یعنی از جان خودتان، که حکایت از یگانگی بین زن و مرد دارد. موفق باشید

15948
متن پرسش
با سلام: اینکه خداوند بین انسان و قلبش حایل می شود به چه معناست؟ آیا من الان از آن جهت که تکامل وجودی نیافته ام از نظر اعتقادی و اخلاقی و کرداری، وجه عدمی دارم؟ و در اصل به اندازه ی تکامل اعتقاد و .... حقه در اصل وجود دارم؟ در مورد اینکه آسمان ها اول به شکل دود بود و فرمودید که عالم از این دود به وجود آمده، آیا این دود خود تجلی اصل وجود بوده یا نه؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن جهت که وجود ما از خداوند است، بیش از آن‌که ما به اصل خود آگاه باشیم و به خود نزدیک باشیم، خداوند به ما نزدیک است. زیرا او اصل وجود ما و مرتبه‌ی برتر وجود ما است و به این معنا، او بین ما و قلب ما حائل می‌باشد 2- واژه‌ی «دود» یا دخان، واژه‌ی مبهمی است و ظاهراً خدا بیش از آن نخواسته است مطلب، روشن شود. هرچه هست «وجود» است که به آن شکل درآمده. موفق باشید 

15031
متن پرسش
سلام: فرمودین مولای ما در مقام ولایی خود در تمام زمان ها حاضر بوده اند مساله بر من مشتبه شد. آیا منظورتون اینه که نفس ناطقه حضرت رسول (ص) یا مولا علی (ع) در اتحاد با اون مقام عالیه... ساری در همه مواطن حتی گدشته و آینده میشه؟ یا اون مقام رو فقط منظورتون هست که در همه زمان ها حاضره بدون اینکه نفس ناطقه معصومین هم در همه زمان ها حاضر باشه و آیا انسان های دیگر هم میتونن در اتحاد با اون مقام به این درجه برسن؟ که حاضر در ازمنه و امکنه بشن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صاحب اصلی مقام ولایت و نبوت، رسول خدا و علی مرتضی«علیماالسلام» هستند و حتی انبیاء، مقام ولایت و نبوت خود را از خزینه‌ی نبوت و ولایت آن دو بزرگوار دارند. عنایت داشته باشید نفس ناطقه‌ی آن دو که از مادرشان شروع شده است، مظهر کامل حقیقتِ ولایت و نبوت است. مفصلِ این بحث را محی‌الدین با دلایل بسیار خوبی در فصوص مطرح کرده است. موفق باشید

12897
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: می خواستم مشورتی به این حقیر بدهید در مورد ورود به حوزه! حدود 26 ساله هستم. سوالات در سایت در مورد ورود به حوزه را در سایت شما خواندم تقریباً بردداشت کردم که برای ورود به حوزه باید روحیه و تلاش خاصی داشت! اگر برایتان امکان دارد در این زمینه و موارد (شرایط و روحیه و نوع تلاش و ...) راهنمایی کنید تا تطبیق دهم که خدایی ناکرده عملی انجام ندهم که بعد از مدتی پشیمان شوم! با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب‌های قبلی عرض شده، اگر خداوند علاقه‌ی تعمق در دین را در شما ایجاد کرده است و استعداد لازم را نیز داشته باشید و خانواده هم تا حدّی همراهی کنند؛ نباید از استفاده از چنین فرصتی در این تاریخ کوتاهی کرد. موفق باشید

12375
متن پرسش
با سلام: سوالی داشتم. آیا روح می تواند منشا مشکلات جسمی شود؟ چگونه؟ (آیا این مطلب در کتابی هست که معرفی نمایید؟) مثلا فردی دچار درد و ضعف و بی حسی در بدن خود باشد اما پزشکان با انجام آزمایش و معاینات هیچ مشکلی در جسمش نیابند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی موارد، جسم ضعف‌هایی و یا نقص‌هایی دارد که روح نمی‌تواند تدبیرات خود را بر جسم إعمال کند و بعضی موارد، موضوع برعکس است بدین معنا که روح به جهت گرفتاری‌هایی که امورات دنیایی و اراده‌های پراکنده برایش پیش آورده است آنچنان ضعیف است که نمی‌تواند جسمِ خود را مطابق مقصود خود تدبیر نماید. موفق باشید

10981
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: ببخشید قبلا در پاسخ به یک شخصی فرموده بودید از نظرات علما هر یک را به اسلام نزدیک تر دانستید بپذیرید در عین احترام به همه علما. البته من آن سوال را نپرسیده بودم اما سوال جدی ای دارم که زمینه طرحش فراهم شد. لطفا خصوصی پاسخ بفرمایید تا بی جهت برای افرادی که مسئله ندارند شبهه ایجاد نشود، وقتی من دینم را از طریق علما شناختم، چطور بفهمم که مثلا نگاه فلان عالم به دین نزدیک تر است؟ یعنی من برای اینکه بفهمم نگاه کدام یک از علما به دین نزدیک تر است باید به دینی رجوع کنم که از همان علما گرفتم و اینجا دور ایجاد میشه. در واقع من خودم در عمل دچار تضادهایی شدم که به دلیل اختلاف علما سر مسائل دینی است و نمی توانم به حقایقی که تاکنون گرفتم رجوع کنم چون آن را از علمایی گرفتم که الآن می بینم نظرشان با دیگر علما فرق دارد. امام علی (ع) فرمودند حق را بشناسید تا اهل حق را بشناسید. آنوقت خود حق را چطور باید شناخت؟ اگر بفرمایید از کلام خود اهل بیت (ع)، خب تفاسیر و قرائت های مختلفی از کلامشان می شود. من خیلی سؤال ها قبلا داشتم که به حمدالله در "اصول" دیدم که روش بحث شده و از این جهات خیلی خوشحالم. رزق معنوی ام رو هم از شما و دیگر عرفا می گیرم اما از جهت تعدد نگاه عرفا و علما، دچار بحران هویت شدم و جایی ندیدم رو این مسئله بحث شده باشه. شما راهی دارید پیش پای ما بگذارید؟ شما تا کنون این حالت را داشته اید؟ و با این بحران مواجه شده اید؟ لطفا راهی بفرمایید که به لحاظ کاربردی، عقل و قلب حقیر را راضی کند. نظر اهل بیت (ع) در این موارد چیست که امثال من به خاطر اختلاف نظرهای عرفا دچار بحران هویت بشوند؟ پیشاپیش از پاسخ راهگشاتون بسیار سپاسگذارم. یاعلی مدد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این سؤال، مبتلابه بعضی از دیگر کاربران عزیز هست اجازه دهید که جواب در معرض عموم قرار گیرد. همان‌طور که در سخن حضرت علی«علیه‌السلام» ملاحظه می‌کنید هر انسانی در شرایط طبیعی بر اساس فطرت خود حق را می‌شناسند و پیامبران خدا تنها متذکر همان حقی هستند که انسان‌ها در فطرت خود با آن آشنایند، لذا هرکس ما را بیشتر به حق نزدیک می‌کند و وارد بدبینی به سایر اهل علم نمی‌کند، قابل اعتمادتر است. متأسفانه بعضی حیات علمی خود را در این می‌بینند که بقیه را نفی کنند، تازه نفی آن چیزی که از سخن سایر علماء برداشت کرده‌اند و این موجب حیرانی انسان می‌شود وگرنه در نزد هر اهل علمی بهره‌ای از حقیقت هست و ما می‌توانیم با ارتباط با آن‌ها از آن حقیقت بهره‌مند شویم، مگر آن‌هایی که بیشتر خودشان را مطرح می‌کنند که این‌ها حجاب حقیقت‌اند. موفق باشید
9422
متن پرسش
سلام استاد: یه سوال ازتون داشتم. من اعتقادم اینه که اون عواطفی که برای خدا باشد باید در اوج خودش باشد. اما در عمل می بینم مثلا وقتی سختی دیگری را می بینم، عواطف من بسیار نمود پیدا می کنه؛ ولی وقتی میخوام این عواطف رو در جهت عمل به وظایف دینی در برابر کسی که در سختی است، قرار بدهم، از غلظت آن کاهش می یابد. به نظر شما منشا این موضوع چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه توحید انسان شدیدتر بشود، موانع اظهار عقاید و عمل به عقاید ضعیف‌تر می‌شوند. باید به مرور از مستقل‌دیدن عوامل موجود در عالم فاصله بگیریم. موفق باشید
7750
متن پرسش
با سلام فرموده اید:جنبه ثبات هرچیزی جنبه امری آن است.در عالم ماده همه چیز در حال تغییر است غیر از اصل وجود هرچیزی که البته میتواند شدت و ضعف پیدا کند.میتوان گفت جنبه وجودی هر چیزی در عالم ماده همان جنبه امری و ملکوتی آن است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. به شرطی که بتوانیم بین وجود و ماهیت فرق بگذاریم و ماهیت شیئ را وجود آن ندانیم. موفق باشید
7049
متن پرسش
سلام در توحید متوجه میشویم که همه جا را وجود خدا پر کرده است. خدا همه اشیاست و غیر از آنهاست.ما همه تجلسات وجود خدا هستیم.پس به نحوی احترام به والدین و شیعیان را میشود روی این حساب گذاشت که آنها تجلی خدا هستند. حال سوال بنده این است که همه مخلوقات ،تجلی خدا هستند.چرا باید به شیعه احترام بیشتری گذاشت و به کافران اصلا احترام نگذاشت و آنها را دوست نداشته باشیم. آیا دلیلش این است که شیعیان دارای اسماء بیشتری از خدا هستند و کافران با اسماء غضب خدا روبه رو میشوند؟؟ در زمینه توحید افعالی میخواینم که همه فعل و انفعالات ما از قدرت خداست.درواقع ما نباید هیچ خودی داشته باشیم.همین که شکر بجا میاریم،خدا اول به یاد ما انداخته و بعد ما شکر بجا میاریم. آیا اگر کسی هم گناه میکند میتواند بگوید که همه اینها از قدرت خداست و من از خودم هیچی ندارم؟؟ ممنون میشم توحید افعالی را برام توضیح مختصری بدید. یاعلی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سؤال تان در هر دو مورد بین تشریع و تکوین خلط شده. از جهت وجود هر مخلوق به اعتبار آن که بهره ای از وجود دارد آیت خدا است و از جهت تشریع کافر به جهت آن که در اراده ی خود حجاب حق است و انانیت خود را در میان می آورد مطرود است. در توحید افعالی نیز در هر فعل و حرکتی از نظر وجودی نظر به حضور خداوند دارید و گناه از آن جهت گناه است که انسان تشریعاً اراده و عملی می کند که خداوند نخواسته او چنین اراده ای انجام دهد. موفق باشید
نمایش چاپی