بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7193

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام در جواب سوالی فرموده اید:"اگر انسان موحدی که رویکردش به سوی حق است – و نه به خیالات خود – انتظار خیر داشته باشد، خداوند مطابق رویکرد او جوابش را می‌دهد و اگر بر زبان خود چیزی را جاری کرد که در آن طلب خیر از خدا نبود طبیعی است که باید منتظر همان باشد." آیا منی که انسان موحدی هستم که مرتکب گناهانی هم میشوم هم شامل این فرمایش شما هم میشوم؟منظور شما از رویکرد انسان به حق و نه به خیالات خود چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌گشا باشد. موفق باشید
7165
متن پرسش
با سلام نظرشما در مورد کتاب راز چیست؟این کتاب بدون اشاره به خداوند میگوید هرچه فکر کنید به سرتان می آید.اگر نتوان همه مطالب این کتاب را تایید کرد پس منظور از احادیثی که میفرماید تفالوا بالخیر تجدوه و البلاء موکل بالنطق چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک نوع تخلیه‌ی روانی است. آری اگر انسان موحدی که رویکردش به سوی حق است – و نه به خیالات خود – انتظار خیر داشته باشد، خداوند مطابق رویکرد او جوابش را می‌دهد و اگر بر زبان خود چیزی را جاری کرد که در آن طلب خیر از خدا نبود طبیعی است که باید منتظر همان باشد ولی داستان کتاب «راز» رجوع به ناکجاآباد است. موفق باشید
4378
متن پرسش
با سلام.در کتابی به نقل از شیخ اکبر محی الدین گفته شده بود که مراد ما در دعاها از گفتن یا الله در واقع خواندن اسمی از اسما الله است که مرتبط با موقعیت و حال ما است.مثلا وقتی یک مریض می گوید یا الله،مراد او یا شافی است.سوالم این بود آیا چیزی وجود دارد که برای خواستنش یا الله واقعی به معنای جامع اسماء را به کار ببریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی شما اظهار می‌دارید «یا الله» و نظرتان تجلی نور احدی بر قلب‌تان هست تا همه‌ی ابعاد خود را متعالی کنید و یا وقتی با نظر به نور محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» به حضرت حق نظر می‌کنید، نظر به اسم الله دارید. موفق باشید
3302

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام اینجانب مدتی است که سیر مطالعاتی استاد را کار میکنم. اعمال دینی را در حد توان انجام میدهم و از محرمات دوری میکنم ولی مدتی است مکرر خوابهایی میبینم که نشانه گناهان کبیره در آنها هست مثلا در خواب میبنم که عادت ماهانه زنانه هستم و نمی توانم در مسجد وارد شوم یا نماز بخوانم یا اشتباه نماز میخوانم. لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: «چه عشق آسان نمود اول...ولی افتاد مشکل‌ها» انسان وقتی در مسیر قرار گرفت تازه موانع اخلاقی‌اش ظهور می‌کند تا یکی‌یکی از آن‌ها عبور کند. راه را ادامه دهید و از رعایت اخلاق غافل نباشید، إن‌شاءالله موانع رفع می‌شود. موفق باشید
2260

غیر مربوطبازدید:

متن پرسش
باسلام وعرض خداقوت من وهمسرم دریک مجتمع باخانوادشان زندگی میکنیم مدتی است که بین من ومادرهمسرم مشکلاتی ایجادشده من آدم آرام وکم حرفی هستم والبته کم رو هم هستم ونمیتوانم حرف دلم رابزنم باوجوداین مادرشوهرم درموردمن بدبین شده ورفتارخوبی ندارد ونیزبه خوانواده من هم توهین میکند سوال من این است که ایابایدگذشت کنم ومثل همیشه صبرکنم یا رفتارم راعوض کنم؟ درضمن شوهرمن دراختلافاتی که پیش بیایدبه صورت بدترین شکل مدیریت میکندوازخانواده اش طرفداری میکند. لطفامن راراهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این موارد را باید با کسی که دو طرف را می شناسد در میان بگذارید تا او پا در میانی کند و به دو طرف تذکرات لازم را بدهد. موفق باشید
1187

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عیلکم و رحمت الله و برکاته... استاد چندسوال بسیار بزرگ در ذهنم دارم و آن این است که : 1)دقیقا منظوراز قلب چیست ؟(مثلا امام خمینی می کوید قبولی نماز وابسته به اقبال قلب است .یا در جای دیگر مطرح می شود در نماز باید حضور قلب داشت یا در جای دیگر می گویندقلب مومن عرش خداست یا میگویند ایمان یک چیز قلبی است و همچنین من در میان سخنان جنابعالی لغت قلب رازیاد می شنوم و من هر چه در دانسته و تجربیاتخود به دنبال لغت قلب می گردم جز همین قلب گوشتی نمی یابم ) 2)منظور از عقل چیست؟(مثلا آیا عقل همان وسیله ای است که ما با آن تصمیم گیری میکنیم یا 3)رابطه ی میان عقل قلب چگونه است ؟ 4)چگونه یا با چه روشی می توان عقل وقلب را در جهات الهی تربیت کرد؟ 5)وهم در درجه اول چیست و باعقل و قلب چهرابطه ایی دارد ؟ (وبالاخره سوال آخر!)6) چرادر مباحث دینی اینقدر..! به قلب و عقل و وهم پرداخته می شود مگر این عوامل کارایی بخصوصیذر جهت سیر الی الله دارند؟ (فقط از استاد عزیز خو اهشمندم که پاسخ های خود را در قالب مثال (یا به همراه مثال) بیان کنند زیرا من اینگونه بهترمی فهمم!
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی شما حتما دوست داشتن را می‌فهمید، آن وجهی از شما که دوست داشتن را می‌فهمد، قلب است. همین وجه می‌تواند با انصراف از محبوب‌های دروغین در نماز خود به خدا توجه کند. عقل قدرت فهم کلیات در انسان است، مثل این که شما می‌فهمید بتول و رضا و حسن و فاطمه انسان‌اند. عقل می‌توان کلیات عالم معنی را بفهمد و قلب را متوجه آن کلیات کند تا قلب با آن‌ها مأنوس شود. معنی وَهم را در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» دنبال کنید. تنها آن‌چه در عقل و قلب هست در ابدیت برای ما می‌ماند و لذا دین بر روی این دو گوهر تأکید می‌کند. موفق باشید
19559
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: دو سئوال 1. به لطف الهی بنده عمده آثار شما را مطالعه کردم، می خواهم بدانم که بعد از مطالعه آثار شما، مباحث کدام از بزرگان را مورد مطالعه و مداقه قرار دهم؟ 2. منظور از آزاد اندیشی که جنابعالی می فرمایید، آیا ناظر یر سخنرانی های افرادی که تصریحا و تلویحا با رهبری و نظام زاویه دارند می شود یا خیر؟ چون گاها شنیده می شود این محافل توسط دوستان مذهبی با رایزنی ها و اغتشاشات لغو یا به هم ریخته می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر بتوانید آرام‌ارام در ادامه، با تفسیر المیزان رفیق شوید، خیلی خوب است. روش کار با تفسیر المیزان را در جزوه‌ای با همین عنوان عرض شده است. جزوه بر روی سایت هست 2- اولاً: ما هرگز حق نداریم محافل رفقای خود را به‌هم بریزیم. ثانیاً: منظور از آزاداندیشی، تلاش برای فهم نظرات رقباست و ایجاد دیالوگی جهت این امر. موفق باشید

19107
متن پرسش
با سلام محضر استاد گرانقدر: مدتی در روزه و به خصوص در این ماه مبارک اصرار کردم ولی متاسفانه جواب عکس گرفتم و به شدت از روزه و مستحبات زده شده ام با اینکه میل باطنی زیادی به روزه این سه ماه دارم ولی حس می کنم بدنم دیگر جوابگو نیست و به شدت در روزه تند خو و پرخاشگر می شوم و از کار های روزمره هم عقب می مانم چه رسد به مستحبات در اینگونه حالات چه راهنمایی برای بنده دارید؟ مدتی است تلاوت قرآن ندارم و هر چه تلاش می کنم تا مستمر شود باز هم وقفه می افتد و دلسرد می شوم و این در حالیست که تا چندی پیش چنان شوق تلاوت قرآن داشتم که اصلا نمی توانستم از قرآن جدا شوم و انگار قرآن مرا صدا می زد تا به سمتش بروم ولی حالا خیلی از این دوری خیلی ناراحتم، لطفا مرا راهنمایی کنید. اصلا نمی دانم چرا مرتبا این گونه حالات برایم پیش می آید و دوباره از بین می رود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا سر به‌ سرِ بدنتان می‌گذارید تا این روحِ بیچاره را به زحمت بیندازید؟!! مگر واجب است که این روزه‌های مستحب را رها نمی‌کنید؟ این‌همه کار مستحب دیگر هست که می‌توانید انجام دهید، حالا چسبیده‌اید فقط به روزه‌ی ماه رجب؟!!! که در جای خود و برای کسی که تحمل آن را دارد، بسیار ارزشمند است. موفق باشید

18710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت حضرت استاد: در سئوال 13234 می فرمایید: به نظرم در شرایط حاضر لازم نیست که در هر جایی ملبس بود. می تونم بپرسم منظور تفضیلی و دقیق حضرت عالی از این جمله چیست؟ در شرایط حاضر و هر جایی رو متوجه نمی شوم؟ (جون الان ظلبه های زیادی هستند که لباس را برای تبلیغ و تدریس می پوشند صرفا). با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که لباس روحانیت عزّت اسلام است و نمایش حضور اسلام در جامعه می‌باشد؛ بنا باید بر این باشد که هرجا که ممکن است طلبه‌ای که وقت ملبس‌شنش است، ملبس باشد مگر در جایی که شأن روحانی نیست که در آن‌جا باشد مثل آن‌که بخواهد بچه‌های خود را به پارک ببرد، شاید در منظر بعضی شأن روحانی در آن حالت تقلیل یابد. البته این‌هم کلی نیست. یا هرجا چنین احساسی بشود. موفق باشید

18601
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: برخی این اشکال را به نظام می گیرند که چون در کشور فساد وجود دارد و در دستگاههای مختلف فساد اقتصادی و ... هست و اینکه امام خامنه ای نسبت به عزل یا بازخواست این عوامل اقدام نمی کنند پس ایشان هم در این امور (فسادها) مقصرند. و استناد می کنند به این سخن امام علی (ع): «در كار كارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به كارشان برگمار، نه به سبب دوستى با آنها و بی مشورت دیگران به كارشان مگمار، زیرا به رأى خود كار كردن و از دیگران مشورت نخواستن، گونه ‏اى از ستم و خیانت است. كارگزاران شایسته را در میان گروهى بجوى كه اهل تجربت و حیا هستند و از خاندانهاى صالح، آنها كه در اسلام سابقه ‏اى دیرین دارند. اینان به اخلاق شایسته ‏ترند و آبرویشان محفوظ تر است و از طمعكارى بیشتر رویگردان‏ اند و در عواقب كارها بیشتر مى ‏نگرند. در ارزاقشان بیفزا ، زیرا فراوانى ارزاق، آنان را بر اصلاح خود نیرو دهد و از دست اندازى به مالى كه در تصرف دارند، باز مى ‏دارد. و نیز براى آنها حجت است، اگر فرمانت را مخالفت كنند یا در امانتت خللى پدید آورند. پس در كارهایشان تفقد كن و كاوش نماى و جاسوسانى از مردم راستگوى و وفادار به خود بر آنان بگمار. زیرا مراقبت نهانى تو در كارهایشان آنان را به رعایت امانت و مدارا در حق رعیت وامى ‏دارد. و بنگر تا یاران كارگزارانت تو را به خیانت نیالایند. هر گاه یكى از ایشان دست به خیانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خیانت او گرد آمد و همه بدان گواهى دادند، همین خبرها تو را بس بود. باید به سبب خیانتى كه كرده تنش را به تنبیه بیازارى و از كارى كه كرده است، بازخواست نمایى. سپس، خوار و ذلیلش سازى و مهر خیانت بر او زنى و ننك تهمت را بر گردنش آویزى» در این مورد چه پاسخی باید داد و به این شبهه چطور باید پاسخ داده بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید به شرایط تاریخی خودمان نظر کنیم. آری! حضرت علی«علیه‌السلام» هم از یک طرف راهنمایی کلیِ جامعه را به عهده داشتند و هم مسئول اجرایی کشور بودند. ولی امروز شرایط نظام اسلامیِ ما این‌طور نیست. موفق باشید

18513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده فردی هستم میانسال، عمری را در غفلت سپری کردم. چندی است در اوج ناامیدی سعی می کنم از بدیها دوری کنم، نماز را اکثرا اول وقت می خوانم کنترل زبان و چشم و گوش را تا حد زیادی رعایت می کنم. نگاهم نسبت به بسیاری از مسائل از جمله رزق عوض شده است به کسانی که در مورد افزایش رزق مادی از شما سوال می کنند می گویم به آنچه خدا داده راضی باشید بدانید اگر گرسنگی بکشید ولی قلبتان پاک و وجدانتان آسوده باشد خیر دنیا و آخرت نصیبتان شده است. بنده هیچ گاه در زندگی گرسنگی نکشیدم ولی ای کاش نان نداشتم ولی خدا را داشتم. تا چندی پیش از کلمه رزق تصوری مادی داشتم ولی چندی است با زبان حال می گویم اللهم الرزقنی برد عفوک و حلاوه مغفرتک. مشکلی که در حال حاضر دارم دوست دارم سحرها گریه و راز و نیاز کنم، بیدار می شوم ولی آن ناامیدی که عرض کردم مانند زنجیری بر دست و پایم می پیچد و نمی توانم برخیزم و پس از مدتی خواب و بیداری برای نماز صبح بر می خیزم و پشیمان از کارم. راه حل چیست؟ با تشکر و آرزوی سلامتی برای جنابعالی. من از قالو بلی اندیش دارم گنه از برگ و بارون بیش دارم اگر لا تقنطو دستم نگیره من از یا ویلتا تشویش دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول خودتان سخن همان است که حضرت حق فرمودند که: «ولا تقنطوا من رحمة اللّه» همچنان مسیری را که خداوند در مقابل شما گشوده داشته است، ادامه دهید. إن‌شاءاللّه گشایش‌های بعدی پیش خواهد آمد. قبل از نماز صبح نافله‌ی صبح را فراموش نکنید. موفق باشید

17905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چند روز است در فضای مجازی می گویند ربیع الاول را تبریک‌ نگویید. گاها از صحبت های حضرت آیت الله وحید هم استفاده می کنند که سوم رسول الله، یعنی روز اول ربیع روز شکسته شدن سینه حضرت زهرا سلام الله علیهاست. و از یک سری منابع ذکر می کنند که معصوم فرموده روز ۹ ربیع روز از تن درآوردن مشکی هستش. اما در جواب سال پیش یکی از دوستان، شما فرمودین که ماه ربیع ماه شادی اهل بیت (ع) است. در صورتی که در این یک‌هفته یکی از سخت ترین روزهاست. می خواهم بدانم تکلیف در این چند روز چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کسی که تبریک می‌گوید نظر به 17 ربیع‌الاول دارد. موفق باشید

16921
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: نظر شما در مورد روستای ایسنا و اهالی آنجا که به آنها اهل توقف می گویند چیست؟ آیا واقعا این اشخاص یاوران حضرت مهدی سلام الله علیه می باشند؟ و برای خودسازی و دور بودن از فضای مدرنیته در چنین حالتی زندگی می کنند؟ ممنون از پاسخگوییتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم شنیده‌ام، ولی یاوران مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بسیجیان و شهدایی‌اند که در زیر سایه‌ی نایب او، امروز در مقابل استکبار جهانیِ زشت و پلشت ایستاده‌اند. موفق باشید

16868
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید استاد این مطالبی که برادرمون جناب زاکانی در مورد برادر رییس جمهور میگن آیا شامل نهیی نمیشه که مقام معظم رهبری فرمودند جرم اثبات نشده را مطرح نکنید؟ ممنون رهبر انقلاب: «یکی از دوستان اشاره کردند که امیرالمؤمنین در فرمان خود به مالک اشتر فرموده‌اند که آدمهای سوءاستفاده‌جو را رسوا کنید؛ شما گفته‌اید که افشاء نکنید. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نفرمودند موردی را که اثبات نشده، افشاء کنید. هیچ وقت چنین چیزی در بیان امیرالمؤمنین نیست، و این قطعاً از اسلام نیست. ما چطور چیزی را که اثبات نشده، به صرف اتهام، افشاء کنیم؟ ممکن است اینقدر حجم اتهام زیاد و وسیع باشد که یک عده‌ای به چشم یک امر قطعی و واقعی به آن نگاه کنند، اما هیچ پشتوانه‌ی استدلالی نداشته باشد، جائی ثابت نشده باشد. ما هیچ حجتی نداریم که این را بگوئیم. حتّی من در همان جلسه‌ای که اشاره کردند، از این بالاتر را گفتم. من گفتم حتّی جرمی که ثابت شد، اصل نباید بر افشای آن جرم باشد. بالاخره یک مجرمی است، یک غلطی کرده، مجازات هم می شود؛ خانواده‌ی او، فرزندان او، پدر و مادر او گناهی نکرده‌اند؛ ما چرا بیخود اینها را رسوا کنیم؟ مگر آنجائی که خود نفس افشاء کردن، یک مصلحت بزرگی داشته باشد. بله، یک جائی هست که نفس افشاگری در یک مسئله‌ی ثابت‌شده، مصلحتی دارد؛ آنجا ایرادی ندارد. این، منطق ماست. هیچ چیزی هم نه از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) و نه از هیچ یک از ائمه‌ی هدی (علیهم‌السّلام) برخلاف این وجود ندارد. ما واقعاً حق نداریم افراد را به صرف گمان، متهم کنیم، مشهور کنیم؛ واقعاً جایز نیست؛ نه در سایت، نه در روزنامه، نه در تریبونهای گوناگون. حیثیت افراد را باید حفظ کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید در فضای عدالت‌گرای نظام اسلامی بعد از آن‌که جرمی اثبات شد، تازه باید بررسی کرد با مجرم چگونه برخورد کنیم. اگر بشود تنبیه او را بی‌سر و صدا انجام داد، این بهتر است، مگر آن‌که مجرم و جرم یک جریان باشد. این‌جا است که بنا به توصیه‌ی علی«علیه‌السلام» به مالک اشتر باید او را به مردم معرفی کرد و در شهر گرداند تا آن جرم و آن مجرم و آن جریان رسوا شود که به نظر بنده در موضوع بی‌بند و باری نسبت به حقوق‌های نجومی، موضوعِ آخر باید مدّ نظر باشد. زیرا این یک جریان است که از اول انقلاب در متن انقلاب با عنوان‌های به ظاهر انقلابی نفوذ کردند و همواره برای انقلاب مشکل ایجاد نمودند. موفق باشید

16590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
«وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» سلام تو سوره روم، آیه شریف 21 اگه اشتباه نکنم، خداوند می فرماید همسرانی از جنس خودتان (من انفسکم) برایتان آفریدم تا در کنارش (الیها) آرام بگیرید. اگر آیه را دو بخش کنیم، بخش دوم مشخصه که مخاطب آقایون هستن، چون گفته شده (الیها) یعنی زن مایه آرامش هست برای مرد؛ سوالم از حضور شما این است که بخش اول هم مخاطب مرد ها هستن یا همه مردم؟! ینی ای مردم خودتونو جفت آفریدم تا با هم ازدواج کنید یا ای مرد ها از [جنس] خودتان همسر براتون آفریدم؟ و اگر دومی درسته ینی مخاطب کل آیه مرد ها هستن، "من انفسکم" معنیش (از خودتان) است یا (از جنس خودتان)؟ بنظر من از خودتان درسته ولی تو همه ترجمه هایی که دیدم ترجمه کردن از جنس خودتان، اگه از جنس خودتان باشه، یجورایی دلیل خلقت زنان اینه که فقط مردها در کنارشونو آرام بگیرن!!! ولی از خودتان فک می کنم درست باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید واژه‌ی «نفس» از نظر عربی مؤنث است، نه آن‌که ضمیر مربوطه، مربوط به زنان باشد 2- «من انفسکم» همان‌طور که متوجه‌اید یعنی از جان خودتان، که حکایت از یگانگی بین زن و مرد دارد. موفق باشید

15940
متن پرسش
با سلام و تبریک اعیاد شعبانیه: تصویری که از دراویش در جامعه وجود دارد تصویری منفی است؛ آنها به «انزوا»، «ژولیدگی» و «عدم پایبندی به دستورات دین» چون نماز و روزه شناخته می شوند. بنده مدتی قبل با گروهی از دراویش اصفهان آشنا شدم و در طی ماهها رفت و آمد اتفاقی متوجه شدم دیده های من با شنیده ها تفاوت داشت. آنها از فرقه های مختلف قادریه و ... بودند. مثل دیگر مردم کارمند، مغازه دار، استاد دانشگاه، ورزشکار و ... بودند. تلاش می کردند نماز را به جماعت برگزار کنند. حضور در انتخابات را واجب شرعی دانسته در دوره دفاع مقدس بعضا در جبهه شرکت کرده بودند. به بزرگانی چون آیت ا... ناصری و مقام معظم رهبری ارادت خاص دارند. بسیار ساده زیست بودند. کمک به مردم را بر خود واجب می دانند، به گفته خود ریاضت های شرعی می کشند و.... بنده بدون آنکه جذب ایشان بشوم این سوال برایم مطرح شد که در مورد دراویش چرا تاکنون به ما خلاف گفته می شد و همه آنها با یک چوب رانده می شدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا قرن دهم هجری، سلسله‌ی دراویش از بزرگان جامعه‌ی دینی بودند و همه بین ظاهر شریعت و باطن آن را در خود به طور جمع داشتند. از آن به بعد بود که استعمار در آن‌ها نفوذ کرد و یک‌نوع إباحه‌گری و بی‌قیدی را در بین آن‌ها رواج داد. امید است که با یک بازخوانیِ تاریخی بتوانیم سلسله‌ی دراویش اصیل را که نه‌تنها نسبتی با استعمار نداشته باشند، بلکه در اوج معنویت باطنی، در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، توحیدی به صحنه آید که مقابل با استکبار از طریق کسانی که جمعِ باطن و ظاهر می‌کنند، شکل بگیرد. تا قبل از سال 1332 حضرت امام خمینی به آقا روح اللّه صوفی مشهور بودند. یعنی تا این حدّ در متون عرفانی، خود را ممحّض کرده بودند و چنین انسانی توانست با چنین فکر و فرهنگی مقابل استکبار بایستد. موفق باشید 

15727
متن پرسش
سلام و احترام: استاد گرانقدر، در آثارتان آمده است که حقیقت انسان در بهشت گناه کرد، لذا ما هبوط شده ایم. منظور از حقیقت انسان چیست؟ حقیقت انسان گناه کرده است چه ربطی به همه انسانها دارد؟ مگر همه انسانها در این خوردن گندم سهیم اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» در رابطه با رجوع به شجره‌ی ممنوعه، بحث آدمیت را عرض کردم و آدمیت، قصه‌ی همه‌ی انسان‌هاست و نه حضرت آدمِ ابوالبشر. و این غیر از حقیقت انسان که مقام خلیفة‌اللهی است، می‌باشد. مقامی که اسماء الهی بدان آموخته شد. موفق باشید

14382

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام خدمت استاد: می بخشید استاد می خوام یه تحقیقی بنویسم با عنوان علت روانی گناه بر اساس آموزه های قرآن، می خوام از این بحث کنم که غالب گناهان انسان یا شاید بیشترشون ناشی از حقارت نفس و یا ضعف نفسه، بر اساس همان آیه «ان الله غنی و انتم الفقراء الی الله» . و انسان این فقیر بودن خود را حس می کند در طلب رفع آن برمی آید منتها با چهار نوع مغالطه ای که شیطان برای انسان ایجاد می کند راه را اشتباه طی می کند. از کتایهای شما هم می خواهم کمک بگیرم به نظر شما این کار درست است؟ و اگر لطف کنید راهنمایی بفرمایید که بتوانم چیزی بنویسم که به درد بخورد سپاسگذارم. تشکر از اینکه سؤالاتم را جواب می دهید و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار درست و شروع خوبی است. در ضمن کتاب «تعلیم و تربیت» مرحوم شهید مطهری را نیز مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید

13082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: استاد عزیز آیا آیات و روایتی در مورد این موضوع که موجوداتی در کرات دیگر در حال زندگی هستند و یا انسان های دیگری در این دنیا هستند وجود دارد؟ و نظر خودتون هم لطفا در مورد این موجودات بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاهدی که حکایت از موجوداتی مثل موجودات زمینی در کرات دیگر باشد، نه از نظر علمی و نه از نظر روایی به‌چشم نمی‌خورد. منتها بحث عوالم دیگر به معنای عوالم معنوی و حضور فرشتگان در آن عوالم مثل حضور فرشتگان در آسمان اول، بحث دیگری است که در تبیین سوره‌ی «ق» عرایضی شده است. موفق باشید

12586
متن پرسش
سلام استاد یا توجه به سوال شماره 12502 که در جواب فرمودید: «در مباحث معرفت النفس روشن می‌شود که انسان می‌تواند نفس ناطقه‌ی خود را به شکل حضوری و مجرد از هر گونه ابعاد مادی و کمیّت‌پذیر احساس کند و این نشان از آن دارد که شخصیت حقیقی هر انسانی بالاتر از شبکه‌های کمیّت‌پذیر است به‌خصوص که انسان می‌تواند بُعد و عدد را احساس کند و اگر بالاتر از بُعد و عدد نبود، هرگز نمی‌توانست بُعد و عدد را احساس کند.» آیا ایندست نظریه ها نوعی سوبژکتیویته و نومینالیسم است؟ چرا برخی از دانشمندان غربی به دنبال این توهمات می روند و حقیقت به این واضحی را نمی بینند؟ آیا واقعا نمی فهمند یا خود را به نفهمی زده اند؟ چه نفعی می برند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌گویید. بشر گرفتار فرهنگ مدرنیته از خودْ نیز غافل می‌شود و آنچنان جدّی موضوع را دنبال نمی‌کند که معلوم شود تجرد نفس را نمی‌فهمد یا عزمِ فهمیدنش را ندارد و لذا در بدترین تصمیمات گرفتار است چون گوهر قدسی خود را فراموش کرده است. موفق باشید

12179

بدون عنوان+بازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام: بنده می خواهم «فصوص ابن عربی» را مطالعه کنم برای فهم بهتر آن چه مقدماتی یا کتبی یا مطالعاتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بدون استاد بخواهید کار کنید باید تا حدّی با حکمت متعالیه آشنا باشید. جناب آقای حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه از اساتید مؤسسه‌ی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در قم آن را خوب شرح داده‌اند. موفق باشید

9540
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد بزرگوار: در کتاب معرفت النفس و الحشر صفحه ی 28 فرموده اید مفهوم وجود (وجود ذهنی) تشکیک بردار نیست اما خود وجود (وجود خارجی) تشکیک بردار است. دلیلتان برای این فرمایش چیست؟ آیا مفهوم وجود و خود وجود انفکاک و غیریت با هم دارند؟ آیا این گونه نیست که اگر مفهوم وجود (وجود ذهنی) و خود وجود (وجود خارجی) غیریت داشته باشند به نوعی سوفسطی گری دچار میشویم؟ مگر نه این است که "خود وجود" یا " وجود خارجی" هم نزد ما مفهوم دارند؟ به نظر می رسد اگر کسی بخواهد از سوفسطایی گری برهد باید عینیت و نه غیریت ما بین وجود بما هو ذهنی و وجود بما هو خارجی برقرار کند و از وجود بما هو موجود اعم و لابشرط از ذهن و خارج سخن بگوید. آیا نمی توانیم بگوییم در فهم معنای وجود نوعی حرکت وجود دارد و فهم ما از وجود تشکیک بردار است؟ اگر این سخن را بپذیریم قاعدتا مفهوم وجود هم تشکیک بردار خواهد بود و بر خلاف مفاهیم ماهوی در مورد مفهوم وجود و خود وجود غیریت، کمرنگ، و یگانگی، برقرار خواهد شد. گویا اصالت وجود می خواهد به ما همین امر را بفهماند. از طرف دیگر گویا صدرا به این قائل است که در مفاهیم بما هو مفهوم حرکت جوهری برقرار است و در صورت پذیرش این حرف هم نمی توان پذیرفت که مفهوم وجود تشکیک بردار نیست. از طرف دیگر اگر بپذیریم که علم از سنخ وجود است اولا و وجود تشکیک بردار است ثانیا در این صورت مگر نه این است که علم هم تشکیک بردار خواهد بود و در این صورت مگر نه این است که مراتب علم از جمله علم تصوری هم تشکیک بردار خواهد بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مشکک‌بودنِ وجود همین اندازه کافی است که بدانیم غیر از وجود در خارج نیست و لذا تفاوت عالم عقل و عالم مثال و عالم ماده تنها در درجه‌ی وجود آن‌ها است. اشکال این که می‌فرمایند در فهم معنای وجود نوعی حرکت هست و این را به معنای تشکیک ِ وجود می‌گیرد را باید در کتاب‌هایی مثل بدایة الحکمة و نهایه الحکمة دنبال کنید و نیز بحث عینیت وجود ذهنی با وجود خارجی مربوط به حمل اولی ذات است که باز باید در کتاب‌های مذکور و با شرح استادهای مربوطه دنبال بفرمایید. موفق باشید
9280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر بی حد: با توجه به موکدات رهبری درباره جمعیت تصمیم گرفتیم هر کاری داریم کم کنیم و به هیچ عنوان مانع بچه دار شدن نشویم. دو ماه رمضان است که صاحب فرزند می شویم. شدیدا مورد سرزنش بچه های فدایی رهبر قرار گرفته و می گویند افراط است به بچه اول ظلم است و استناد به آیاتی از قرآن و روایات می کنند. 1. آیا به فعل معصوم می توان استناد و عمل کرد و گفت حضرت زهرا سلام الله ظلم نمی کنند پس ظلم نیست یا به گفته ایشان فقط مجتهد می تواند از فعل معصوم فعل صحیح را استخراج کند و ما صرف ظاهر فعل معصوم نمی توانیم عمل کنیم؟ 2. آیا سفارشات زیاد رهبری نیاز به حرکتی دفعتا و فوری دارد؟ چنانچه صحیح است مستند راهنمایی بفرمایید تا با جرات کار تبلیغی تا حد توان را شروع کنیم و اگر نه تمرکزمان را بر روی علم و دفع و رفع فساد و بحث جهاد اقتصادی و فرهنگی بانوان در خانواده بگذاریم. ان شاء الله یا علی .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر بچه‌ی دوم در کنار کودک اول به دنیا بیاید و هر دو و یا هرسه با هم بزرگ شوند، ظلم به آن‌ها شده؟! ما چنین چیزی را تجربه نکردیم. اتفاقاً اگر یک بچه داشته باشیم هم او اذیت می‌شود که هم‌بازی ندارد و خودخواه می‌شود و هم دائماً ما مشغول آن یک بچه خواهیم بود چون همبازی ندارد. موفق باشید
8215
متن پرسش
سلام و عرض ادب بنده مدتی قبل تقریبا از سر ناچاری کاری رو انتخاب کردم و استخاره کردم خوب در اومد سوالم این است که الان من بعد از عمل به استخاره متوجه شده ام که انتخاب درستی نداشته ام و کار مناسبی نیست هم اکنون آیا باید به عمل خود ادامه دهم و یا اینکه بر خلاف استخاره عمل کنم و این کار رو ترک کنم در اونصورت آیا بی ادبی در محضر خداوند نخواهد بود و چگونه میتوان جواب استخاره و نتیجه عمل به آن را توجیه کرد؟آیا خداوند خواسته منو ادب کنه یا خیر من در این بوده که متوجه بد بودن آن کار شوم که در اینصورت باز سوال پیش میاد که آیا امکان دارد نتیجه عمل به استخاره پشیمانی از آن عمل باشد و آیا میتوان از خداوند همچین انتظاری داشت؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست. شما موظف‌اید به عقل‌تان عمل کنید که حجت باطنی خدا است. شما وقتی موظف بودید استخاره کنید که مقدمات و تحقیقات لازم را انجام داده بودید. حالا هم شاید مصلحت همین بود که چند قدمی بروید و متوجه راه دیگری شوید و در ادامه‌ی راه تجدید نظر کنید. موفق باشید
6795
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به فراگیری تفکرات کوروش و تبلیغات این چنینی، که در جامعه ما بصورت محسوس یافت می شود، نظر شما برای رویارویی با این نوع تفکر ، که در گرایشات جوانان به سمت دین زردتشت دارای تاثیرات منفی است ، چه می باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجلیل از کورش به‌عنوان انسان آزاده‌ای که برای همه‌ی انسان‌ها ارزش قائل بود و منشور او حاکی از این نکته است، چیز بدی نیست و آن هیچ ربطی به دین منسوخ‌شده‌ی حضرت زردتشت ندارد و ما با طرح توحید ناب که سراسر نهج‌البلاغه متذکر آن است باید جامعه را از انحرافاتی که در سایر ادیان ظهور کرده آگاه کنیم. موفق باشید
نمایش چاپی