بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12212
متن پرسش
سلام: از یکی از شاگردان علامه حسن‌زاده شنیدم که جناب علامه فرموده بودند: گناه نکنید که خدا گناه را نمی‌بخشد. آیا این مطلب صحت داره؟ اگر بله منظور علامه چی بوده؟ سوال دیگه هم این‌که خدا گناهان را به صورت کن فیکون برای انسانی که توبه کرده از بین می‌بره؟ یا آثارش می‌مونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گناه، انسان را در مسیر سلوک عقب می‌اندازد، ولی هر گناهی با توبه بخشیده می‌شود زیرا خداوند توّاب است 2- توبه به طور کلّی اثر گناه را از شخصیت انسان می‌زداید. موفق باشید

8270
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز روحهای پاک و مطهر با عث می شود که جسم آنها هم پاک و مطهر باشند؟ مثلا جسم حضرت امام عزیز مثل روحشان مطهر است ؟ اگر این چنین است این پاکی جسم بعد از رحلت ایشان هم پا برجاست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: پاکی جسم در رابطه با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به جهت اراده‌ی تکوینی الهی است ولی در مورد سایر انسان‌ها که آن اراده‌ی تکوینی خاص إعمال نشده، آن پاکی موضوعیتی ندارد. موفق باشید
7301

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام نظر شما در مورد ورزش پینگ پنگ چیست؟ارزش داره بهش بپردازیم؟یا به چیز دیگه؟آیا این ورزش نور داره؟اگر جواب مثبته چطور بپردازیم که بدنمان در اختیار ما شود نه ما در اختیار شهرت و هوس و نفسمان؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم ورزش خوب و با تحرکی است. عمده رویکرد ما است که جهت مدیریت بدنمان به آن ورزش وارد شویم و نه جهت پیروزی بر رقیب. موفق باشید
7276
متن پرسش
با سلام چرا حضرت سلیمان از خدا خواست که ملکی به او بدهد که شایسته کس دیگری بعد او نباشد؟خود خواهی نبود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌های توحیدی همواره به دنبال شرایطی هستندکه به بهترین نحو نور حضرت حق را بنمایانند، به همین جهت حضرت از خدا خواستند تا شرایط ظهور نور خدا را به بهترین نحو در اختیارشان بگذارد. موفق باشید
7011
متن پرسش
سلام علیکم . استاد من سعی میکنم زندگی را بر اساس دست یافتن به توحید مثل توحید آقای قاضی تنظیم کنم.از طرفی هم توحید بدون ولایت میسور نیست . چطوری بفهمم وظیفه ی من جوان شیعه مهدی در سال 1392 و 2014 میلادی چیست ؟ این زمان آگاهی را چگونه کسب کنم؟ وظیفه ی فردی خود را چگونه پیدا کنم؟ کدام یک از کتابهایتان میتواند کمکم کند؟ سوال دوم اینکه میترسم در مسیر سیر و سلوک ام وارد مباحث اجتماعی سیاسی بشوم از نورم سلوک ام کاسته شود . چکار کنم این نورانیت از بین نرود ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ زمان شناسی و شناخت تقدیر زمانه بسیار مهم است و امروز در ذیل اسلام و اهل بیت«علیهم‌السلام» ، ولایت در ولی فقیه متعیّن است و بحمدالله خداوند راه را برای ما روشن کرده‌است. 2ـ وقتی در ذیل ولایت فقیه نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی حساس باشید این عین توحید است و قلبتان را صیقل می‌دهد و منور به غمی می ‌کند شبیه غم اهل بیت«علیهم‌السلام». موفق باشید
3684

رمال‌هابازدید:

متن پرسش
به عرض سلام برادرم از همسرشان جداشدندبه خاطراینکه ایشان سروکارشان وبهتر بگویم فکر و ذهشان ارتباط با رمالهابود حال با گذشت 3سال بازهم شاهد کار ناشایست ایشان هستیم زندگیمان طی این چند سال فوق العاده دگرگون شده ایا صرف اینکه سحر وجادو اثر نمی کند مگر به اذن خدا میتوانیم فقط به خدا توکل کنیم یااینکه وظیفه ای دیگر داریم؟ طی این چند سال من خاستگارهای زیادی داشتم همه در همان مرحل اولیه به هم میخورد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تنها راه همان توکل به خدا است زیرا کَیْد شیطان که رمال‌ها به آن‌ها متوسل می‌شوند ضعیف است و نتیجه نمی‌دهد. موفق باشید
3376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
از یی از دوستانم شنیدم که در جلسه ای : « بعد از تکبیر و آیین های معمول بین دو نماز، حاج آقایی بلند شده و شروع به سخن کرد. موضوع سخن اربعین و امام حسین (ع) بود. در بخشهایی از سخنش گفت وقتی حضرت جبرئیل خبر بارداری حضرت زهرا (س) برای امام حسین (ع) را به پیامبر داد و گفت: این نوه ات به دست امت تو کشته می شود پیامبر گفت این فرزند را نمی خواهم، جبرئیل نزد خدا برگشت و خداوند باز فرمود که این فرزند به دست امت پیامبر کشته می شوند. برگشت جبرئیل نزد پیامبر و مخالفت پیامبر باز تکرار شد و در سومین بار (اینجای سخن حاج آقا دقیق یادم نیست، شاید بیشتر از سه بوده باشد ولی کمتر نبود) وقتی خداوند فرمود خون این فرزند مایه هدایت مردم می شود پیامبر راضی به تولد این فرزند شدند! سپس سخنران محترم فرمود حضرت زهرا (س) نیز با خبر دار شدن از کشته شدن فرزندش به دست مردم ناراحت شده و گفتند این فرزند را نمی خواهم و وقتی فهمیدند خون اما حسین مایه هدایت مردم است راضی شدند. بعد سخنران مثال زد و گفت حضرت زهرا (س) در دوران بارداری تا تولد امام دائماً غم زده بودند، مثل مادری که می داند فرزندی که در شکم دارد معلول است!! یا کسی که خبر دارد چند سال بعد بچه اش می میرد!» آخه اینم شد موعظه در مسجد تو روز اربعین. من که تا حالا چنین چیزهایی نشنیدم. آیا برای این حرفها سندی وجود دارد. 2. به تازگی خبری خواندم که تنم را لرزاند. البته با وجود جلسه های پربرکت شما باز جای شبهه و تردید در تمامی وعاظ ایجاد شده>خواستم نظرتان را در مورد این قضیه بدانم. خبر را در ادامه می آورم. « انتقاد صریح رسول جعفریان از ترویج ادعاهای پناهیان درباره ظهور توسط صداوسیما دین - بازتاب نوشت: حجت الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، ضمن انتقاد شدید از سخنان برخی افراد که در تریبونهای رسمی به خرافات درباره ظهور حضرت مهدی(عج) دامن می زنند، دستگیری برخی از این افراد و تشویق برخی دیگر را برخوردی دوگانه خواند. استاد تاریخ دانشگاه تهران تصریح کرد: متاسفانه به جای آن که متفکران و اندیشمندان از روحانی و دانشگاهی رشته فکر را در دست گرفته و باب اندیشه و اندیشیدن را باز نگاه دارند،، قریب هشت سال است که در این کشور مشتی روضه خوان و مداح ـ با همه ارزشی که از باب مرثیه خوانی برای اباعبدالله(ع) قائلیم ـ سردمدار فکر و اندیشه شده اند. آن روز که آن مداح معروف - که حالا هم عوارض حمایت های سیاسی بی دلیل خود را مشاهده می کند- ، علیه مرجعیت دینی بلندپایه حوزه که به روضه خوانان نصحیت کرده بود، حرف زد و آن سخن زشت را بر زبان آورد، باید حدس می زدیم این ماجرا چند سال بعد به کجا می انجامد. وقتی چند مرکز روضه خوانی و مداحی برای سیاست کشور تعیین تکلیف کرد، روشن بود که ماجرا به کجا ختم می شود؟ جعفریان با اشاره به این که نوعی انحطاط فکری کشور را فرا گرفته است، گفت: این که کسانی در همه فنون و علوم اظهار نظر کرده، کشور را با لاطائلات به ظاهر دینی خود که هیچ سنخیتی با افکار اصیل شیعی ندارد و مراجع دینی هم آنها را تایید نمی کنند، پر کرده اند، و سیما هم به آنها میدان داده، همه اینها نشان می دهد که ما در حال فرو رفتن در باتلاقی از انحطاط فکری هستیم که به سادگی از آن بیرون نخواهیم آمد. داستان تفکر طوری است که جامعه دیر و در یک تدریج طولانی وارد آن می شود؛ اما وقتی در جامعه جاگیر شد، عوارض و تبعاتش تا دیرهنگام حتی تا قرنها خواهد بود و جامعه را از جاده علم و دانش و پیشرفت و نوعی تمدن اسلامی به روز باز می دارد. وی با بیان این که داستان ظهور با این شکل که آقای پناهیان و امثال ایشان طرح می کنند، ریشه در آموزه های شیعی ندارد و بیشتر نشأت گرفته از ذهن خلاق خودشان است، گفت: همان طور که شیخ مفید و شیخ طوسی و علامه حلی نشان دادند، جامعه شیعه و دنیای تشیع را باید با فقه و شریعت زنده نگاه داشت و از اخلاق و عرفان سالم هم به عنوان وسیله ای برای ایجاد مناسبات نرم میان مردم باید استفاده کرد. ظهور هم که نوعی انتظار مثبت است، جای خود را دارد، اما نه بافتنی هایی که به اسم ظهور وجود مقدس حضرت مهدی(عج)، صدها بار در تاریخ دور و نزدیک ما به عنوان تفکر متمهدی های دروغین طرح شده و به جایی نرسیده است و هر بار به باورهای مردم هم ضربه و صدمه زده است. استاد تاریخ اسلام و ایران ادامه داد: یک نگاه ساده ای به گذشته بکنید و ببیند چند بار حرف «ظهور نزدیک است» زده شده و با افتضاح ماجرا خاتمه یافته است. با این حرفها که نمی شود برای کشور راهبرد درست کرد و آینده نگری کرد. اینها مشتی بافتنی است که به درد اداره مملکت نمی خورد؛ حتی اگر همه اش با کلمات و ترکیبات تازه بیان شود. کشور نیاز به استراتژیست هایی دارد که دنیا را بشناسند، کشور محتاج دانشمندانی است که علم حقوق را بدانند و راه تحقق حقوق مردم را یاد بدهند. وقتی شما ذهن و عقل مردم را با همین حرفهای بی پایه و پرطمطراق مثل قواعد ظهور پر کردید، دیگر کدام سخن علمی مقبول واقع خواهد شد؟ یک قوم ساده و سطحی خواهید داشت که بی دلیل جوش می آورد و بی گدار به آب می زند و بعد هم زحمات چند نسل را به باد می دهد. جعفریان گفت: این قبیل افکار در باره ظهور که برای آن قاعده درست می کنند و نمودار می کشند و وقت ظهور تعیین می کنند و هشدار باش آمادگی برای همین نزدیکی ها می دهند، در حالی که نه علم غیب دارند و نه دانش درست دینی و نه شرایط عالم را می شناسند، به راحتی می تواند زمینه ظهور فرقه هایی شبیه بابیت را در ایران فراهم کنند. این شخص تصور می کند که بحث ظهور، غیب است که پیشگویی کند یا علم است که از روی قواعد علم تجربی مثل خسوف و کسوف حدس بزند؟‌ اگر ادعای علم غیب دارد که وانفسا! اگر ادعای علمیت دارد که هم در موضوع و هم محمول و هم حامل همه محل تردید است. اگر به روایات هم عمل می کند، هر کسی پیش بینی وقت ظهور را کرد باید تکذیبش کرد و ما ترجیح می دهیم این کار را بکنیم. اینها هر روز اصطلاح جدیدی می سازند و مرتب بر حجم مذهب می افزایند و فاصله اش را با مسلمانان دیگر بیشتر و بیشتر می کنند. آیا این طور تبلیغ مذهب می شود تا آن را منزوی تر و متفردتر و دور از جمع مسلمانان می کند که وحدت میان آنها آرزوی امام و رهبری و انقلاب بوده و هست؟ وی هشدار داد: در این باره شک نباید کرد و بدون مجامله باید گفت احتمال دارد که در وقت خطر، گروهی از کسانی که در حال حاضر با پولهای بادآورده علیه جریان های سیاسی و افرادی فعال هستند، یک مرتبه تحت هدایت یکی از این افراد _ که خیلی هم مجهول نیستند _ راهشان را کج کرده، بدعتی در شیعه بگذارند که قابل جبران نباشد. اگر چنین شد، مسوولیت آن با افرادی است که الان سکوت کرده و یا حتی به این قبیل افراد میدان می دهند. این نویسنده افزود: همه می دانیم سید علی محمد باب 22 ساله بود که این ادعاها را کرد، اما عده ای بزرگتر از خودش که مشکل داشتند از او حمایت کردند و این جریان را به آنچه امروز درست شده رساندند. حجت الاسلام جعفریان بحث «ظهور صغری» را که طراحی نوعی روند برای ظهور کبری باشد، و این آقا و نظایر او طرح می کنند، نشأت گرفته از افکار سطحی سید حسن ابطحی دانست و گفت: نخستین بار، وی این مطالب را از ملاآقا جان زنجانی نقل کرد. ملاآقا جان یک روضه خوان در زنجان بود که مشتی داستان در اطرافش شکل گرفت. آقای ابطحی هم ذهنی دارد دور از فقه و پر از افکار و اندیشه های ماورائی که بسیاری از آنها مخدوش است و امروز بیش از هر زمان بی پایگی این حرفها روشن شده است. چطور آقای ابطحی در این حکومت زندانی و محدود می شود، اما افرادی مثل پناهیان که همان حرفها را، اما در قالب انقلابی می زنند و بعد از ظهور صغری، حرف از قواعد ظهور به میان می آورند و آماده باش می دهند، به راحتی فرصت می یابند که مدام در سیما مطالب و افکار و اندیشه های بی اساسشان منتشر شود. این شخص در کجا درس خوانده؟ چه قدر فقه می داند؟ چه قدر با مبانی فلسفی اسلام آشناست؟‌ چه قدر تاریخ اسلام خوانده؟ کجا تحصیل کرده که که در هر بابی نظر می دهد؟ آیا واقعا قرار است هر کس خوش صحبت است و چند جمله را به هم وصل می کند و حرفهای درشت و تازه می زند که هیچ کدام محک خود را نزد علما پس نداده، باید بتواند از وقت سیما که متعلق به تمام مردم است استفاده کند؟ جعفریان گفت: در همین ایام با کمال شگفتی یک منبری در حضور رهبری، کربلا را با مهدویت گره زده و نفی می کند که امام حسین علیه السلام برای برپایی حکومت اسلامی مبارزه کرده باشد، به طوری که پس از منبر به وی اعتراض شده و برداشت او نادرست خوانده می شود. این که نمی شود ما با مطهری و شریعتی و بهشتی انقلاب کنیم، با نهج البلاغه انقلاب کنیم، اما در دهه اخیر همان آن حرفها را رها کرده و با علائم الظهور که منهای روایات معدودی از آن، باقی ساخته دست فرصت طلبانی است که هر از چندی قصد شورش و تصرف حکومت را داشتند، برای کشور برنامه ریزی کنیم. این نویسنده ضمن اعلام خطر درباره نفوذ این افکار در برخی از محافل نظام و شخصیت های سیاسی کشور هشدار داد: وصل شدن این سخنان که خود بوی قدرت می دهد با قدرت های سیاسی و اداری و مالی، بدون نظارت دقیق فکری از سوی مرجعیت بر آنها، کشور را در آستانه نوعی انحطاط فکری قرار داده که عوارض سیاسی آن غیر قابل پیش بینی است. جعفریان ادامه داد: بیم آن می رود تا مدتی دیگر، آن قدر این حرفها زده شود که جزو مسلمات شود و دیگر کسی نتواند از آنها انتقاد کند. البته این که این افراد در محضر رهبری این مطالب را می گویند، معنایش این نیست که آن مطالب از نظر ایشان درست است. بارها شده است که رهبری بعد از سخنرانی از آنها انتقاد کرده اند. آقای راشد یزدی به من گفتند، وقتی مداحی در حضور رهبری مطالب نادرستی گفت من به ایشان عرض کردم اینها وقتی در حضور شما این طور بگویند، جای دیگر چه ها خواهند گفت؟ رهبری فرمودند: سال قبل هم این مطالب را گفت و به او یادآور شدم نادرست است، امسال دوباره می گوید! نمی شود انتظار داشت رهبری به هر کسی گیر بدهد. این افراد متخصص و صاحب نظر هستند که باید نظر بدهند و اجازه ندهند روزنه ها بسته شود. استاد تاریخ دانشگاه تهران با اشاره به این که در دولت نهم ودهم، ضمن این که علاقه ای به آبادانی مملکت نشان داده شد، گفت: در این دولت تفکر عمیق، برنامه ریزی و خرد گرایی دینی جایی ندارد، چون اساس این دولت با همین مداحی ها پیش رفت. نهایت چیزی که هست که آن هم محل اشکال است، نوعی عملگرایی با تعریفی خاص از آبادی است که اگر این مقدار هم نبود، باید فاتحه کشور خوانده می شد. باید گفت درآمدهای هنگفت نفتی در هشت سال گذشته ضمن این که بخشی از کشور را آباد کرده، اما با نگرش ماورائی حاکم بر دولت، و تسلط افکار ساده و بدون برنامه با مدیران هیئتی و دور شدن از مراجع دینی و اعتبار نهادن به اظهارات روضه خوانان، مانع از ایجاد یک نظام اندیشگی شده و به جای آن ادعاهای بزرگ، دعاوی ظهورمدارانه که به تدریج جای تسلط فقه را خواهد گرفت و راهبردی دیگر را برابر ما خواهد گذاشت، مطرح شده است. جعفریان با اشاره به این که این کشور هم در دوره اصلاحات و هم در دوره بعد از آن بدشانس بوده و هیچ کدام با افکار رهبری سازگاری ندارد، گفت: با توجه به سابقه فکری که از مقام معظم رهبری داریم و آنچه در کتاب «شرح اسم» در باره گذشته فکری ایشان خوانده ایم، ایشان را فردی خرد گرا و واقع بین می شناسیم، اما شرایط به گونه ای شده است که افکار ایشان در میان مجموعه ای از عوامل مؤثر در تفکر جامعه تنها و مغفول مانده است، به طوری که بخش های مهمی از صداوسیما، این خط خردگرایانه را دنبال نکرده و معرکه را به گروه های شعاری و افراطی واگذار کرده است. این نویسنده ضمن اشاره به فعالیت های فکری و پژوهشی که در قم جریان دارد، گفت: متاسفانه بسیاری از این مؤسسات زیر سلطه کسانی است که گرچه به ظاهر به اندیشه های فلسفی اهمیت می دهند، اما در باطن گرفتار افراط گرایی در زمینه اندیشه های مربوط به ظهور بوده و با ترویج کیش شخصیت و مراد و مریدی، طلاب خود را گرد خود و برای خود پرورش داده و به رغم هزینه های سرسام آور هیچ خروجی فکری روشنی ندارند. برخی از مشهورترین این موسسات، فقط علاقه مندند شارح افکار رئیس باشند تا حامی جریان علم و دانش دینی مستقل. هرچه می نویسند و چاپ می کنند و گاه بیش از چندین مجله هم دارند، شرح افکار بزرگ تشکیلات است و بس. به همین دلیل پیشرفت مناسبی هم نداشته و خروجی قابل ملاحظه ای ندارند و به جای آن، به روش های حذف دیگران از هر طرف، اعتماد بر گروه های افراطی از سوی دیگر و تکرار مکررات روی آورده‌اند. آنچه امروز در حوزه مطرح است، طبقه بندی همان حرفهای گذشته، دسته بندی تازه تر اما در واقع، اگر نگوییم کم محتواتر، چیزی همطراز گذشته است. جعفریان گفت: این اسباب تاسف است که یک مجری تلویزیون بگوید برج ساعت را در مکه ساخته اند برای این که اگر مهدی (ع) ظهور کرد، تک تیراندازانشان از آنجا حضرت را هدف بگیرند. آخر این چه دانشی است، چه علمی است؟‌ چه بینشی است که به مردم داده می شود؟ وی با هشدار درباره برنامه های تکراری شعاری در سیما گفت: افراط زیاد در این برنامه ها دربین مردم به تدریج نوعی واکنش منفی ایجاد می کند و شاید به تدریج باعث زدگی مردم بشود، کما این که همین الان هم بخشی از جوانان را بی اعتماد کرده است. هر چیزی، حتی نشان دادن شعائر دینی، باید معقول، به اندازه و به تدریج باشد تا اثر خود را ببخشد. این چیزی است که در روایات هم تاکید شده است. اما مع الاسف شاهد نوعی افراط هستیم. این که فکر کنیم با این کار میخ دین را محکم تر می کنیم درست نیست، این ممکن است نتیجه عکس بدهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نه می‌توان به آن روایات تکیه کرد و نه از آقای جعفریان انتظار بود که این‌طور برخورد کنند خوب بود ایشان یک نمونه از اشکالات آقای پناهیان را مطرح می‌کردند و عالمانه نقد می‌نمودند ولی این طور برخوردکردن بسیار دون شأن آقای جعفریان بود و اندیشیدن را از بین می برد. موفق باشید
2735

عبور از غضببازدید:

متن پرسش
سلام من و همسرم عاشق هم هستیم و زندگی خوبی داریم من یه مشکل اساسی دارم و هر موقع از دست شوهرم ناراحت میشم نمیتونم خودم و کنترل کنم و فقط همون تاریکی پیش اومده را میبینم و هرچی خوبی و عشق بینمون بوده را فراموش میکنم و مثل غریبه ها باهاشون رفتار میکنم و حاضر نیستم باشون حرف بزنم باید یک روز بگذره تا به حالت عادی برگردم و آخر سر هم کلی ازشون عذرخواهی میکنم با اینکه علت شروع ناراحتی از طرف ایشون بوده ولی با رفتار من، آخر سر من باید معذرت بخوام بعدشم کلی عذاب وجدان دارم که چرا یک روز از زندگیمونو خراب کردم ولی باز هر سری تکرار میکنم لطفا مرا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از کتاب «معراج‌السعاده» باب «غضب» را مطالعه کنید و اگر آمادگی دارید سی‌دی‌های «یابن الجندب» را از اول تا آخر کار کنید تا انشاء الله اصلاحات لازم در نفس شما ایجاد شود. موفق باشید
2014
متن پرسش
سلام استاد گرامی سوالی داشتم درباره ی روایتی ازحضرت علی (ع)که زیردیوارشکسته نشته بودندوبعدبه طرف دیوارسالم ...وسوالی که ازایشان شده بودودرپاسخ حضرت فرموده بودند:ازقدرالهی به قضای الهی پناه میبرم .خواستم بدونم حضرت این را برای مردم عوام گفته اندیاهمه درصورتی که بعضی ازشهدابایقین کامل که لا حول ولاقوِة الا بلله دراوج گلوله باران میرفتن وضومیگرفتن وچایی دم میکردن ومیگفتن اگه قسمتمون شهادت یایکی ازون گلوله ها باشه اتفاق میافته... وبی پروا بعضی ازین کارارو انجام می دادن.آیا تناقضی وجودندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در شرایط عادی وظیفه‌ی ما همان است که حضرت علی«علیه‌السلام» عمل کردند ولی یک وقت در فضایی قرار دارید که هیچ جای امنی در آن نیست، در این شرایط خیلی لازم نیست به دنبال پناهگاه باشیم بدون آن‌که بدون دلیل خود را در معرض مرگ قرار دهیم کار را به عهده‌ی خدا می‌گذاریم و جلو می‌رویم. چنین فضایی در جبهه‌ها حاکم بود در عین آن‌که خاکریز بنا می‌کردند و در پشت خاکریز می‌جنگیدند. موفق باشید
1429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام.به نظر شما لزومی دارد که بانووان درکلاسهای اخلاق شرکت کند؟آیا به نظر شما استاد اخلاق خانم که مورد تایید شما باشنددر کشور وجوددارد؟ لطفا در صورت امکان مرا راهنمایی کنید؟چون احساس میکنم بسیار نیاز به یک استاد اخلاق دارم ولی اکثرا من را از انتخاب استاد منع می کنند یا به من توصیه میکنند استاد آقا انتخاب کنم.نیاز این حقیر هم به داشتن یک استاد به گونه ای است که اگر در دورافتاده ترین نقطه هم باشد این مسیر را طی می کنم.یا در صورت امکان کتابی را به من معرفی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده اولاً: توصیه می‌کنم جزوه‌ی روش سلوکی آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه» - که در سایت موجود است – را مطالعه فرمایید. ثانیاً: دستورات کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام را با جدّیت تمام دنبال کنید، إن‌شاءالله به مقصد می‌رسید. موفق باشید
973

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد،دانشجوی رشته فیزیکم.چطور میشه بین رشته تحصیلیم به خصوص بحث "عدم قطعیت شرودینگر" و "حرکت جوهری" ارتباط برقرار کرد؟به نظرتون لازمه جرقه ای در این مورد زده بشه؟خود شما در این مورد کار کردید؟ استاد بعضی اساتید ما در مورد حرکت جوهری چیزی نمیدونن و درخواست کمک از اونا در این مورد بی فایدس.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی به نظرم با دقت در حرکت ذاتی عالم می‌توان به یک معنی عدم قطعیت شرودینگر را تبیین کرد، بدون آن‌که گرفتار نسبیت فلسفی شویم. چون در حرکت جوهری بحث بر سر آن است که یکی از مراتب وجود یعنی عالم ماده عین حرکت است و عین حرکت یعنی چیزی که هیچ ثباتی ندارد و در عین حال در عین حرکت‌بودن ثابت است. اطلاعی ندارم که کسی از نگاه فلسفه‌ی صدرایی اندیشه‌ی شرودینگر را تبیین کرده باشد، اگر این کار بشود می‌توان جایگاه بحث عدم قطعیت را درست تبیین کرد. موفق باشید
21211
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد پر از درد و نامیدی هستم، مراقبه دارم و حواسم به اینه که کاری خلاف رضای خداوند انجام ندم، تنها آرزوم اینه که بشم اون بنده ای که خداوند میخواد، اما انگار من لایق این قرب نیستم نه پیشرفتی نه امیدی، من خطا کردم خطا کردم لغزش پیدا کردم حالا پر از غمم پر از یاس، چه فایده که همه اش مراقبه داشته باشی و یک دفعه گناهی مرتکب بشی و کل اندوخته ات به باد بره، هی بری و برگردی روی نقطه اول؟ که چی اینم شد بندگی؟ از دست خودم عصبانی هستم و همچنین به این فکر می کنم شاید من بنده خوبی نیستم که خدا بخواد توی مسیر قربش کمکم کنه وگرنه دل گرمم می کرد نه اینجوری نامید که احساس کنم خیلی بنده بی خودی هستم، تنها هدفم اینه بندگی کنم اما اگر موفق نشم دیگه این دنیارو میخوام چیکار، مرگ که بهتر از اینکه نفس بکشی دور از خدا و رضایت خدا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» در این مورد خوب است. سعی کنید با تمرکز بر روی متون معرفتی و دینی کار را جلو ببرید. اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبه‌رو می‌شود و به گفته‌ی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را می‌کشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجه‌ی این‌همه خیالات که در درون او بود نمی‌شود! به گفته‌ی مولوی باید رنج‌ها و بلاها کشید و خون دل‌ها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . عمده آن است که متوجه باشید هر وقت که انسان اتفاقاً پای در راه گذارد، مشکلاتش که پنهان بود، آشکار می‌شود و این خود، نشانه‌ی در راه‌بودن است. باید با صبر و پشتکار از این مشکلات عبور کرد. موفق باشید

20580
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: (استدعا دارم این سوال را با دقت بیشتری مطالعه بفرمایید) خداوند متعال 1400 سال پیش ارسال وحی برای بشریت را متوقف کرد. در کتب درسی به ما گفتند علت این امر به بلوغ فکری رسیدن بشریت بوده است، ولی چند سال پیش بود که رهبر انقلاب در روز عید مبعث صحبت از جاهلیت مدرن به میان آوردند. حال سوالم این است که همان طور که برای مقابله با جاهلیت قدیم نیاز به حضور نبوت بود، آیا برای مقابله با جاهلیت مدرن نیاز به نبوت نیست؟ چرا باید ارسال وحی به بشر متوقف شود در حالی که در صدها سال اخیر این همه چالش عجیب برای بشریت شکل گرفته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل جاهلیت مدرن، نداشتن معارف وَحیانی نیست، مشکل، غفلت از آن معارف است و غفلت از اخلاقی است مبتنی بر آن معارف باید باشد و به همین جهت دست ما برای عبور از این جاهلیت خالی نیست تا منتظر وحی الهی باشیم. موفق باشید

19311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب سوالی داشتم خدمتتون از اینکه آیا دعانویسان بواسطه جنیان و شیاطین از آینده انسان باخبر می شوند؟ و آیا در کل جنیان و شیاطین از آینده ما باخبر هستند؟ مثلا دعانویسی اومده به من گفته دو زن دار میشی! آیا سرنوشتم بر این است که من آینده دو زن دار می شوم یا خیر؟ و یا فکر کردن به چنین موضوعی چه حکمی دارد؟ لطفا راهنمایم کنید چون خیلی فکرم درگیر موضوع هستش. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این حرف‌ها اعتماد کرد. عرایضی در این مورد در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. موفق باشید

18654

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا پیرامون تفاوت های منظومه فکری امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) توضیحاتی بفرمایید همچنین در مورد نسبت این دو شخصیت و همچنین اندیشه و عملشان نیز توضیحاتی بفرمایید. ضمنا اگر نیاز به مطالعه ی بیشتر و دقیقتر است کتب یا منابعی معرفی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده است به صفحات 398 به بعد آن کتاب رجوع فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

18612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام دو سؤال داشتم: ۱. نظر شما در مورد مسابقه دادن با دوستان در امور خیر چیست؟ (مثل خواندن نماز اول وقت) آیا خطراتی مثل عجب، حسادت، غرور یا حتی تغییر نیت وجود ندارد؟ ۲. در بحث انتخاب معلم اخلاق و تعارض ارشادات (مثلا خواندن نماز شب که یک نفر می گوید ۲ رکعت خوب است یک نفر می گوید کامل بخوانید...) یا خواندن کتب اساتید با توجه به سیر مطالعاتی شان، ملاک ما باید چه باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم اشکالی داشته باشد زیرا خود قرآن می‌فرماید: «فاستبقوا بالخیرات» یعنی در امور خیر با همدیگر مسابقه بگذارید و از هم سبقت بگیرید 2- ملاک، آموزه‌های شریعت است به اضافه‌ی ذوق خودتان که با کدام‌یک همخوانی دارید. از نامه‌ی 31 امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به فرزندشان غفلت نکنید. شرح آن نامه تحت عنوان کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بر روی سایت هست. موفق باشید

17905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چند روز است در فضای مجازی می گویند ربیع الاول را تبریک‌ نگویید. گاها از صحبت های حضرت آیت الله وحید هم استفاده می کنند که سوم رسول الله، یعنی روز اول ربیع روز شکسته شدن سینه حضرت زهرا سلام الله علیهاست. و از یک سری منابع ذکر می کنند که معصوم فرموده روز ۹ ربیع روز از تن درآوردن مشکی هستش. اما در جواب سال پیش یکی از دوستان، شما فرمودین که ماه ربیع ماه شادی اهل بیت (ع) است. در صورتی که در این یک‌هفته یکی از سخت ترین روزهاست. می خواهم بدانم تکلیف در این چند روز چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کسی که تبریک می‌گوید نظر به 17 ربیع‌الاول دارد. موفق باشید

17532
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی مکررا فرمودید که برای ایجاد تمدن نوین اسلامی یا دیندار کردن مردم بایستی افقی را در جلوی مردم بگذاریم. فی الحال بفرمایید مقصود از این «افق» چیست؟ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بحث های مفصلی نیاز است مثل آن‌چه در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و کتاب «جايگاه و معني واسطه‌ی فيض» مطرح شده است. باید چنین افق‌هایی را با مردم در میان گذاشت. موفق باشید

16892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا فقها و علما و حکما و عرفا و فلافسه ی اسلام یعنی در طول تاریخ اسلام پس از ائمه تاکنون به جز تعلیم و تعلم و تحقیق و... شغل و اشتغال دیگری هم داشته اند؟ اگر نداشته اند از نظر سیره عملی پیامبر (ص) و ائمه (ع) مورد تایید است؟ و کسانی که از طرف حضرات معصوم مأمور به تبلیغ دین بودند، امرار معاششان فقط از همین راه بوده است؟
متن پاسخ

بسمه تعالي. سلام عليكم: عموم انبيا به جهت آنكه علمشان لدني بوده نياز به تحصيل نداشته‌اند و به همين جهت به شغل‌هاي مختلفي مثل چوپاني و يا زنبيل‌بافي مشغول بودند و پس از مدتي مسلمانان از رسول خدا تقاضا كردند كه از كار كردن دست بردارند تا مردم بتوانند مسائل خود را با حضرت در ميان بگذارند تا اينكه آيات انفال به ميان آمد و حق ذي‌القربا در آن تعيين شد تا امامان فرصت مديريت شيعيان را داشته باشند و در مورد روحانيان چون بايد در هدايت جامعه علم كافي به دست آورده باشند اگر مشغول ساير امور گردند ضعف علمي آن‌ها براي جامعه خسارت‌بار است. موفق باشيد.
 

16829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: یکی از همکاران من موضوع امامت را نفی می کند. علت آن را هم اینطور بیان می کند که در مورد موضوعاتی مثل نبوت و معاد و ...در قرآن به کرات آیات صریح و روشن تکرار شده است ولی در مورد امامت فقط بجز موارد اندک (آیه تطهیر و آیه مودت فی القربی) آیه دیگری نداریم و در بحث امامت عمدتا مقوله حدیث مطرح است تا آیات فرآنی. به نظر جنابعالی آیا این ایراد منطقی است؟ آیا نمی شد آیات بیشتر و با صراحت واضح تر از امامت در قرآن نازل می شد؟ بنده چگونه و با چه استدلالی می توانم دوستم را قانع کنم؟ با تشکر من اله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست در قسمت «امامت در قرآن» مطالبی که جایگاه امامت را در قرآن مشخص کند، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

15892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ۱. برنامه اسلام برای شادی و مجالس عروسی بدون گناه و معصیت چیست؟ چون بالاخره باید مجلس عروسی همراه با شادی باشد ولی باید چگونه شادی و به چه نحوی باشد؟ ۲. اصلا نیاز به گرفتن عروسی می باشد؟ (راهکار جنابعالی برای نحوه عروسی گرفتن چیست؟) لطفا کمی توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع یک زندگی چنان‌چه با شادی اطرافیان همراه باشد، سیره و سنت پسندیده‌ای است به طوری‌که استفاده از وسایل شادی را نیز بسیاری اجازه داده‌اند. حتی بعضاً رقص مرد برای مرد و یا زن برای زن را جایز می‌دانند. البته هرکس در این مورد باید با نظر مرجع تقلید خود عمل کند. موفق باشید

15479
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد، باید در هر هفته مطالبی راجع به شناخت خدا، اهل بیت (ع)، خود و نحوه ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با اهل بیت (ع) و ارتباط با دیگران بخوانیم یا مطالعه کنیم؟ منظور این است که اگر یک ماه فقط در مورد خودشناسی مطالعه کنیم یا سخنرانی گوش کنیم. شاید صحیح نباشد. بلکه باید در این ماه علاوه بر خودشناسی، مطالبی راجع به نحوه ارتباط با خدا و اهلبیت و شناخت آنها و نحوه ارتباط با دیگران مطلعه کنیم یا گوش کنیم. آیا با این مطالب موافقید؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این‌طور است. ولی موضوع عنوانِ کتاب و یا سخنرانی ملاک نیست. زیرا در هر متن دینی و یا هر سخنرانی دینی، این اموری که می‌فرمایید نهفته است لازم نیست جداجدا وارد هرکدام بشویم. موفق باشید. سلام و احترام:حکیم عالیقدر با توجه به جواب حضرتعالی، آیا در کتاب ده نکته از معرفت نفس یا فرزندم این چنین باید بود یا مبانی نظری نبوت و امامت تمام امور (شناخت نفس، نحوه ارتباط با دیگران و شناخت اهلبیت(ع)) وجودارد؟ آیا موافقید کتاب اول فقط در مورد خودشناسی، کتاب دوم فقط در مورد سلوک و اخلاق و کتاب سوم فقط در مورد شناخت اهلبیت است؟ جواب فوق حضرتعالی را من نفهمیدم. اگر منظورتان این است که در کتاب ده نکته از معرفت نفس تمام علوم ذکر شده وجود دارد. شاید صحیح نباشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که «علم» نور است. از هرجا شروع کنیم بقیه‌ی آن نیز نزد ما است. آری! در بحث «ده نکته در معرفت نفس» بحث نبوت به طور مستقیم مطرح نیست. ولی در امثال بحث معرفت‌النفس، انسان آن‌چنان می‌شود که از درون خود، نبوت را هم می‌فهمد و افقی جلوی او گشوده می‌شود که به دنبال تفصیل فهم اجمالی خود می‌رود. این در مورد هر موضوع دینی صدق می‌کند. موفق باشید

13746
متن پرسش
سلام خدمت استادگرامی: من تازه وارد این مسیر شدم، خیلی عالیه، ولی مدام دلسرد می شوم، مثل این میمونه که شیطان سنگ میندازه، با۴ نفر از دوستان خویشتن پنهان رو مباحثه می کنیم، استاد نداریم و واقعا سخته. دوستان هم مثل من سرد و گرم میشن، لطفا کمک کنید که انگیزه و ارادمون بیشتر بشه. اجرتون با صاحب الزمان. یکی از دوستان در جلسات حضوری شما بودن و خیلی کمک میکنن. سپاس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید بعد از شرح صوتی «ده نکته» و «برهان صدیقین» کتاب «معاد» را  با شرح صوتی آن دنبال فرمایید و بعد به کتاب «خویشتن پنهان» بپردازید و درکتاب «خویشتن پنهان» صفحات 41 تا 59  را پس از مطالعه‌ی کامل کتاب مطالعه فرمایید زیرا بنا بود نظر علامه طباطبایی در پاورقی بیاید که اشتباهاً در متن آمده. موفق باشید

12217
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: شما در بحث معرفت النفس فرمودید حکمت و حرّیت هم غریزی و هم اکتسابی است. غریزی یعنی به فرد داده شده نه اکتساب کرده به عبارتی موهبتی است. مثلاً فرد در فهم حقایق روان می فهمد از بقیه، این غریزی است یعنی کسب نکرده سئوالم در مورد عدالت خداوندی نیست چون در آن شکی نیست ولی آیا این که فرد روان الفهم است و این غریزی است به معنی این است که نفس آن فرد با یک فعلیتی به نام روان فهمی نازل شده بر تن او یا نه در نسبت نفس با تن این تن موجب روان فهمی نفس شده همانطور که از نظر علمی هم اثبات شده انسانها هوش های متفاوتی دارند و این به مغز مربوط است بعضی ها هوش کلامی بالا و بعضی ها هوش هیجانی بالا و... و این امر باعث روان فهمی نفس شده است، یا عوامل و شرایط دیگری باعث شده که این بدن که این نفس را دریافت می کند که یک فیض خاص است، این نفس با این توانایی دریافت شود، و روان فهمی مربوط به خود نفس است بدون بدن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به هر دوی جسم و روان می‌تواند باشد. بعضاً خداوند به جهت مسئولیتی که بر دوش طرف می‌گذارد استعدادی مناسب آن مسئولیت را به او می‌دهد و او در آن موضوع سریع الفهم می‌شود و بعضاً والدین رعایت‌های لازم را می‌کنند و روان آن فرد بدون موانع جسمانی سریع الفهم می‌شود. موفق باشید

12179

بدون عنوان+بازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام: بنده می خواهم «فصوص ابن عربی» را مطالعه کنم برای فهم بهتر آن چه مقدماتی یا کتبی یا مطالعاتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بدون استاد بخواهید کار کنید باید تا حدّی با حکمت متعالیه آشنا باشید. جناب آقای حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه از اساتید مؤسسه‌ی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در قم آن را خوب شرح داده‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی