بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5905
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت آنچه ک عاشورا را رقم زد، نا دیده گرفتن غدیر بود. مراجعه به غدیر بایستی ما را به کجا رجوع دهد؟ لطفا بنده را به کتاب و جزوه هایتان رجوع ندهید و در صورت امکان کوتاه یا مفصل توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: باید متوجه شویم خداوند تقدیر کرده است مدیریت زمین توسط انسانی معصوم باشد و این در غدیر نمایان شد ولی بشر از آن غفلت کرد. موفق باشید
2190

تشکیک وجودبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وارزوی قبولی طاعات وعبادات استاد بنده برای شما این پرسش را ارسال کرده بودم:وجود عالم های دیگرغیراز عالم ماده در برهان صدیقین چگونه اثبات میشود وشما لطف کرده وپاسخ رابرای بنده فرستادیداما بنده هنوز سوالم کامل حل نشده اسناد اگربخواهیم ببینیم در فلسفه چگونه اثبات میشود که وجود دارای شدت وضعف است چه کتابی را باید مطالعه کنیم؟(استاد شما در پاورقی کتاب ازبرهان تا عرفان ص 27 نوشته اید درفلسفه ثابت میشود که ماهیات تشکیکی نیستند ولی هرچیزی که از مقوله وجود است تشکیکی است.)حالا ایا ما لازم نداریم که در بحث برهان صدیقین دلیل فلسفی تشکیکی بودن وجود را بدانیم و یا مثلا شما در سیدی فرمودید خدا وجود مطلق است ملائکه هم وجود دارند منم هستم این سنگ هم هست همه هم وجود داریم تفاوتش در چیه؟در اینکه وجود شدت و ضعف دارد خب دوباره این جا منطقا بخواهیم بحث کنیم میشه سوال کرد چرا ملائکه هستند بعد جواب میدهیم چون وجود شدت وضعف دارد بعد دوباره میپرسیم چرا وجودشدت و ضعف پذیراست بعد بگیم چون ملائکه وجود دارند این نمیشه. استاد بنده ازاینکه وقت شما را میگیرم و اینکه سوالم طولانی شد عذر خواهی میکنم.حلال بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بحث را می‌توانید در کتاب «بدایةالحکمه» دنبال کنید. ولی آیا تفاوت بین تن و نفس را به چیزی غیر از شدت و ضعف داشتن وجود می‌توانیم تفسیر کنیم؟ موفق باشید
24216
متن پرسش
سلام استاد شب‌های قدرتان ذوالقدر حیرت شکوه شعرش قاسم است گویی جبرائیل بر لسانش ناطق است برقعی ناز بر رخش آویخته است بازگیرد گوشه‌اش نور صاعق است نمی‌دانم در این اشعار شکوه علی را می‌بینم یا شکوه این علی‌گو را! آخر چه طور ممکن است؟ http://magifa.com/video/52085989
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: من که از کار آقای برقعی در حیرتم. به قول خودش گویا تا اذنی برای گفتن نباشد چنین شعرگفتن به ظهور نمی آید. آیا قصه ی حسان ابن ثابت نیست که پیامبر به او فرمودند جناب جبرائیل در این اشعار به تو می کند. در راستای ارات به مولایمان علی(ع) چگونه ارادتم را به این شاعری که گویا آن حضرت را با زلالی قابل احساس در مقابلمان می گشاید تقدیم نکنم؟ موفق باشید

21070
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: ببخشید من چنتا سوال داشتم در خصوص کتاب آشتی با خدا که به صورت مختصر سعی می کنم بنویسم: 1. اینکه جایگاه فکر در خداشناسی کجاست (فکر فقط پله ی اول است برای پذیرفتن خدا و بعد ارتباط با خدا و گذر از فکر یا نیاز به فکر در ابتدای کار هم نیست)؟ 2. فرمودین که من انسان محدودیت ندارد خب این من تا کجا محدودیت ندارد و تا کجا می تواند سیر کند؟ آیا در عالم برزخ و بهشت هم انسان سیر و حرکت دارد اگر دارد تا کجا و این حد داشتن محدودیت نیس؟ آیا انسان می تواند هنوز هم به مقام پیامبری برسد که اگر خیر آیا این محدودیت نیست؟ 3. فرمودین که مخلوقات جلوه ی تنزل یافته ی خداوندند اما خب برای اشیا چیستی تعریف می شود و برای انسان فقط هستی مگر هر دو از یک جنس نیستند پس چرا انسان چیستی ندارد و آن شی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است که می‌فرمایید 2- ذیل ولایت الهی قرارگرفتن، محدود نیست و تا آخر می‌توان جلو رفت. آری! نبوت و امامت که دو مأموریت خاص‌ برای بشریت‌اند، چیزی نیست که هرکس بتواند به‌دست آورد و اساساً به‌دست‌آوردنی نیست 3- هرموجودی غیر از خدا، از آن جهت که عین هستی نیست، چیستی دارد و در نسبت با حضرت حق، وجودشان نازله است که آن را می‌توانید در بحث «برهان صدیقین» پس از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» دنبال فرمایید. موفق باشید

20452
متن پرسش
خواهشمندم به این سئوال من پاسخ دهید اگر چه شاید تکراری و پیش پا افتاده باشد و در شان سئوال کننده ؛ می خواهم جواب این سئوال را از شما مستقیما بگیرم و به یادگار داشته باشم چرا که برای سئوال کننده ارزشمنداست. من اخیرا با آثار شما آشنا شده ام و علاقه مند. سئوال من این است: اگر از شما بپرسند چه جوابی می دهید؟ در زندگی باید دنبال چه باشیم؟ و از کجا شروع کنیم؟ از این که لطف می کنید و جواب می دهید ممنون هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون» می‌خواهد بگوید هدف جنّ و انس در خلقت‌شان بندگی خدا است. یعنی انسان در بندگیِ خدا معنی حقیقی‌اش را پیدا می‌کند و در همین رابطه برای تحقق بندگی، شریعت فرستاده است تا ما با رعایت شریعت الهی بدانیم از کجا شروع بکنیم و به زندگی خود معنا دهیم. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «چه نیازی به نبی؟» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید

20316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بعضی ها می گویند فضای علمی نهایه الحکمه حضرت علامه طباطبایی (ره) از اسفار بالاتر است. این حرف درست است؟ و اینکه حضرت علامه (ره) کتابی با موضوع عرفان نظری ندارد، ربطی به نهایه الحکمه ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خیر! این‌طور نیست، اسفار بالاخره چیز دیگری است 2- علامه عرفان خود را در لابه‌لایِ المیزان به صورتی ظریف مطرح کرده‌اند. موفق باشید

20110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده: 1. نظر شما در مورد آقای مهدی طیب (از شاگردان مرحوم دولابی) چیست؟ 2. تحمل اذیت و آزار خویشان و نزدیکان خصوصاً در جائی که انتظار محبت از ایشان می رود چه فوایدی دارد؟ 3. چند سال پیش در هنگام خواب با دیدن یک گل محتلم شدم علت چه بوده؟ 4. چرا بعضی از عرفای بزرگ و معروف سیگار می کشیده اند با اینکه اینان قاعدتاً اسیر نفس نبوده اند؟ لطفاً پاسخ فرمائید. با تشکر و احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جناب آقای استاد مهدی طیب با زحمات و با آثارشان خدمت شایسته‌ای به فرهنگ شیعه نموده‌اند. 2- تحمل آزار نزدیکان موجب سعه‌ی صدر و ریزش رحمت الهی می‌شود. 3- نمی‌دانم. 4- کار نیکان را قیاس از خود مگیر. موفق باشید

19611
متن پرسش
سلام: طاعات قبول. برای ازدواج کفویت مهم است، اما کفویت فرهنگی مهم تر است. می دانم. اما من در مانده ام بین افکار و احادیث. مثلا می دانم که چون زندگی مرفهی دارم شاید نتوانم با فردی که متدین اما با خانواده ای از لحاظ اجتماعی پایین و درامدی پایین است زندگی کنم و در آخر فشار به من بیاید و زندگی خود و او رو خراب کنم. گاهی با خود می گویم ایمان داشته باشد می شوی مثل حضرت خدیجه (س) برای پیامبر (ص). اما بعد این فکر به ذهنم می رسد که پیامبر (ص) و حضرت خدیجه (س) کجا و تو و جوان های حالا کجا! آخر کم می آوری و پشت پا میزنی به همه چی. حس می کنم این تصمیم که می توانم با فرد پایین تر از لحاظ اجتماعی و اقتصادی زندگی کنم یک تصمیمِ احساسی و ناپایدار است. از سوی دیگر هم مدام غصه دارم که آخر چرا آنقدر درگیر دنیایی؟ اما بعد می بینم بالاخره سبک زندگی ها فرق دارد. البته همیشه در ذهنم هست که اگر واقعا مردی باشد که واقعا با خدا و با اخلاق باشد من از دنیا بگذرم و او را عاشقانه دوست داشته باشم. اما تا به حال خواستگاران زیادی داشتم که انسان های خوبی بودند اما خیلی متدین نبودند. معمولی بودند. همه می گویند تو ابتدا خودت را بشناس. مثلا بگو من با مردی از لحاظ اجتماعی با من هم رده نیست نمی توانم زندگی کنم. یا بگو زیبایی برای من ملاک است. اما من تمام نظراتم مشروط است. یعنی ممکن است عاملی در گروی عامل دیگری باشد. از سوی دیگر نمی دانم تا چه حد توانایی برای زندگی با فردی واقعا اهل ایمان و دین و عارف را دارم. و اگر مردی این چنین به خواستگاریم بیاید و من همچنین آدمی از خدا طلب کنم آیا واقعا روح من جنبه ی آن را دارد؟ نکند در اثر ازدیاد و فشار معنویات او من دلزده و خسته شوم. واقعا حتی نمی دانم چه دعایی برای همسرم بکنم؟ دنیا را داشته باشد؟ آخرت را داشته باشد؟ من خودم تحصیلات دارم، جمال نسبی دارم و خانواده و ایمانم هم نسبتا خوب است. آیا باید دعا کنم کسی عینا مثل خودم باشد؟ واقعا شاید سوال های پیش پا افتاده ای باشند اما شاید چون من دل با تقوایی ندارم برای من پیش میاید. در احادیث بیشتر به ایمان تاکید شده. اما داریم که فقر به خانه بیاید ایمان می رود. می ترسم که با فردی با سطح پایین ازدواج کنم و طاقت سختی ها و حسرت های زندگی را نداشته باشم. این دسوسه ی شیطانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این نکته فکر کنید اگر خواستگاری آمد که رویهمرفته مؤمن است و آن اندازه آزادفکر می‌باشد که شما در مسیر دینداری به زحمت نمی‌افتید، او را رد نکنید. هیچ مردی به عنوان همسر، کمک چندانی به همسر خود نمی‌تواند انجام دهد مگر آن‌که خودش بخواهد. و خداوند در راستای طلب او حتماً راهی را می‌گشاید حتی اگر همسر او خلیفه‌ی دوم باشد و او فضّه کنیز زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها». کافی است که خواستگار شما مزاحم واجبات شما نشود می‌توانید با او زندگی کنید و در این راستا به جای انجام مستحبات، دل او را راضی کنید بیشتر نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

18575
متن پرسش
با سلام: بنده به نکته ای رسیدم مطرح می کنم امیدوارم جواب بگیرم. هر چه دروغ بیشتر، قدرت روحی و اعتبار اجتماعی بیشتر. اگه شما می گویید قرآن عین صداقت هست صداقت این گفته را ما نتوانستیم درک کنیم. علم کلام هم با استدلال جوابگو نیست، فلسفه هم که ذهن را به جای دیگه میندازه. اصلن شما صداقت رو شما چه جوری تعریف می کنید؟ هر چه شما تعریف کنید آن تعریف دچار فاهمه ای گوناگونی میشه. شاید هرمنوتیک اینجا معنا پیدا کنه. آقای طاهرزاده شما نمیتونید صداقت را تعریف کنید. زیرا تعریف شما با مبتنی بر صداقت گوینده باشد که به راحتی نمی توانید این صداقت رو قبول کرد. امیدوارم توانسته باشم مطلبم رو رسونده باشم. ممنون از توجه تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر منظورتان را درست متوجه شده باشم، عرض بنده آن است که عنایت داشته باشید ما ابزارهایی داریم که احساس می‌کنیم واقع‌نما هستند. مثل حسّ لامسه که خبر از واقعیت زبری و نرمی اشیاء می‌دهد. عقل نیز استعداد آن را دارد که متوجه باشد این قرآن از طرف خالق بشر آمده است مشروط بر آن‌که مدتی در آن تدبر کنیم. موفق باشید

17610
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: حقیر از آن جهت که جنابعالی را برخوردار از یک نگرش و تفکر سیاسی انقلابی و در عین حال خردمدار و متین می دانم، دوست دارم ببینم نظر شما درباره نگاه و تحلیل بنده نسبت به دولت آقای روحانی صحیح است یا نه؟ فکر می کنم شخص آقای روحانی و بدنۀ دولت ایشان را از طرفی نمی توان برخوردار از یک نگرش عمیق و متعالی انقلابی از جنس آنچه که در تفکر دینی و سیاسی امام خمینی (ره) و رهبری و شهید بهشتی و شهید مطهری مشاهده می کنیم، دانست؛ و از سوی دیگر نمی توان این جریان سیاسی را ضد انقلاب، خائن و خارج از کشتی انقلاب و آمریکایی و اسرائیلی دانست، بر خلاف آنچه که برخی از افراد و سخنرانان برجستۀ اصولگرا – که بنده به خاطر عشق و دغدغۀ ایشان نسبت به رهبری و انقلاب اسلامی دوست شان دارم - تلاش می کنند این نوع نگاه را تصریحاً یا تلویحا به قشر مذهبی و جوانان ولایی و حزب اللهی القاء کنند. به نظرم نگاه معقول و به دور از احساسات و برخوردهای چکشی و یکجانبه نگر و حذفی، این است که این دولت را همان طور که مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) تصریح فرمودند انقلابی بدانیم – به این معنا که داخل مجموعه و خانوادۀ انقلاب هستند، با وجود تمام ضعف های مبنایی و تئوریک و حتی اجرایی ای که دارند – اما در عین حال، به جهت اهداف و دغدغه ها و مواضعی که دارند، انقلابی گری اینها را در پاییین ترین سطح و یا متوسط بدانیم و نه یک نوع تفکر انقلابی متعالی و عمیق و مترقّی، عین آنچه که امام (ره) و رهبری در نظر داشتند و دارند. استناد این نگاه و تحلیل بنده نیز، ریشه در سخنان خود حضرت آقا دارد که هر چند وقت یک بار، این دولت و تیم مذاکره کننده را تأیید می کنند و القابی همچون انقلابی بودن، شجاع بودن، با غیرت بودن، متدین بودن، مورد اطمینان بودن و غیره را دربارۀ ایشان به کار می برند، در عین نقدهای جدّی، فراوان، صریح و علنی ای که به برخی از مواضع آقای روحانی و آقای هاشمی دارند. به عبارت دیگر، این کمترین معتقدم برخلاف تفکر و مشی سیاسی جبهه پایداری که گمان می کنند تمام مواضع و برنامه های دولت با انگیزۀ تخریب انقلاب و ضدیت با امام (ره) و رهبری، و به نیت دوستی و سازش با آمریکا است، بیشترِ دیدگاه های آقای روحانی، چه در حوزه مسائل دینی و چه در زمینۀ مسائل سیاسی و فرهنگی و نظامی و بین المللی و به خصوص سیاست خارجی، نه از سر خباثت و دشمنی با انقلاب اسلامی و بغض نسبت به امام (ره) و رهبری و با انگیزه خیانت به خون شهدا و دوست داشتن آمریکای جنایتکار، بلکه بیشتر بر این اساس است که اینها به زعم خود گمان می کنند راه پیشرفت انقلاب – با توجه به تصور سطحی ای که نسبت به حقیقت و اهداف انقلاب اسلامی دارند – واقعاً همین است و این طوری بهتر می توانند زمینۀ پیشرفت کشور و محبوبیت اسلام را فراهم کنند؛ یعنی واقعاً اینطوری فکر می کنند و باورشان این است و حتی در مواردی هم با رهبری عزیز اختلاف نظر دارند – و نه لزوماً ضدیت! – ولی گمان می کنند تفکر صحیح و معتدل انقلابی یعنی این؛ هر چند که با این وجود نمی توان انکار کرد که ممکن است در موارد معدودی هم، واقعاً انگیزۀ خوبی نداشته باشند و آگاهانه یک سری خطوط قرمز را زیرپا بگذارند و یا گاهی از سرِ سیاست زدگی و تعصب و مصالح حزبی و جناحی حرفی را بزنند یا عملی را انجام بدهند، اما در مجموع فکر می کنم بنای مخالفت با انقلاب و امام (ره) و رهبری را ندارند؛ ضمن این که مگر سایر جریان ها مثل اصول گراها از این مقدار اغراض سیاسی حزبی و نامناسب، مصون هستند و تمام مواضع و رفتارشان با خلوص صد درصد و بدون هیچ گونه شائبۀ سیاست کاری و تعصب و صفر و صدی دیدن امور صورت می پذیرد؟! پس اندکی از افکار و اعمال سیاسی با انگیزه های نادرست، دربارۀ همۀ جریان ها - اعم از تدبیر و امید و اصلاح طلبان و اصول گراها – مطرح است نه فقط دولتی ها! خلاصه اینکه بر این باورم که «سعۀ صدر» تفکر اصیل انقلابی و ویژگی «عدم انحصارطلبی» که برگرفته از اندیشه امام (ره) و رهبری و شهید بهشتی و شهید مطهری است، در مواجهه با اشخاصی مثل آقای روحانی و دولتش که – اصل انقلاب و ولایت فقیه و استکبارستیزی را قبول دارند و فقط سطح نگرش و تفسیرشان از اصول گرایان متفاوت است و بنای ضدیت با ارزش های دینی و انقلاب اسلامی را ندارند – برخوردی غیر از برخورد جبهه پایداری را اقتضاء می کند؛ برخوردی که – در عین دلسوزی و داشتن دغدغه های ارزشمند انقلابی و ولایی- با سعۀ صدر پایین و با رویکرد حذفی و کاملاً بدبینانه و صفر و صدی و شرّ مطلق دانستن رقیب و در مواردی غیرمنصفانه با این دولت برخورد می کنند، بر خلاف برخوردی از جنس آنچه که بنده در شما و آقای دکتر عماد افروغ سراغ دارم. البته بنده در مجموع، اصول گرایان و جبهۀ پایداری را – در عین نقدهایی که به ایشان دارم – به خاطر ولایت مداری و پافشاری بر اصول و ارزش های انقلاب و امام (ره) رهبری، بدون تردید ترجیح می دهم به جریان و گفتمان آقای هاشمی و روحانی که در عین قرار گرفتن ذیل نظام و انقلاب اسلامی، بسیار فاصله دارند از انقلابی گریِ اصیلی که در چهار رهبر بزرگ و ایدئولوگ اصلی انقلاب اسلامی مشاهده می کنیم (امام خمینی (ره)، شهید بهشتی، شهید مطهری و مقام معظم رهبری). با تشکر از مباحث دینی و سیاسی عمیق و روشنگرانه ای که در این سال ها مطرح نموده اید. وفقکم الله فی طریق السداد والیقین 2 شهریور 1395
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این نوع تفکر، تفکرِ سیاسی دوران ما است که ماوراء نگاه جناحی، متوجه‌ی حقیقت انقلاب در این دوران است و همین‌طور که رهبری عزیز در روز عید غدیر فرمودند باید همچون علی«علیه‌السلام» دشمنان و دوستان را تقسیم‌بندی کرد و در متن جنابعالی این تدبیر به چشم می‌خورد. عرایضی که در کتاب اخیر بنده تحت عنوان «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده، نظر به همین نکته دارد منتها با نگاهِ هستی‌شناسانه موضوع را دنبال نموده است. موفق باشید   

16464
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: یکی از سخنران های اصفهان از قول شما می فرمود: که گاهی خوردن یک فست فوت انسان را 10 سال از سیر و سلوک عقب می اندازد آیا صحیح است؟ این کلام به چه معناست و جایگاه آن در کجاست؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» رسیده است آن است که حضرت می‌فرمایند تا زمانی که غذا و لباس امت من شبیه غیر مسلمان‌ها نشده است، نگران امتم نیستم. و از این جهت باید مواظبت کرد غذاهایی را که با فرهنگِ غیر اسلامی تهیه می‌شود، وارد زندگی خود ننمود، ولی نه آن‌طور تعصب داشت که تصور کنیم فعل حرام انجام داده‌ایم. موفق باشید

16396
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم نظر حضرت عالی درباره ی تفکرات و جایگاه علمی و نظرات جناب حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مهدی میرباقری (مسئول فرهنگستان علوم اسلامی) چیست؟ آیا سخنرانی های ایشان را برای افراد معمولی و همچنین برای طلبه های دوره ی سطح توصیه می کنید؟ در کل سپاسگزارم اگر نظر خود را درباره ی جنبه ی مختلف شخصیتی، علمی و... ایشان بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد معظم حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مهدی میرباقری از شخصیت‌های بسیار ارزشمند و مفید برای همه‌ی اقشار جامعه می‌باشند. بنده عموماً با دقت کامل سخنان ایشان را دنبال می‌کنم و استفاده می‌نمایم. موفق باشید 

16393

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض خدا قوت: آیا این حدیث «الإمامُ المهديُّ عليه السلام و قد سألَه عليُّ بنُ مهزيارَ: يا سيّدي، متى يكونُ هذا الأمرُ؟ ـ إذا حِيلَ بينَكُم و بينَ سبيلِ الكعبةِ» مربوط به این جریانات اخیر که سعودی ها مانع انجام حج زائران شدند می تواند باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم تطبیق، کار آسانی باشد. هرچه هست مسیر آل سعود، مسیر مقابله با تکوین عالم است و این مسیر، مسیر انحطاط آنان خواهد بود. موفق باشید 

15906
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم و تبریک یوم الله مبعث: آیا بعثت پیامبر (ص) مربوط به مقام نفس ناطقه ی پیامبر است که حقیقت بعثت که در مقام نوری شان به اجمالی است به تفصیل در مقام نفس ناطقه رسانده اند؟ اگر این صحبت درست است می شود گفت اهل بیت (ع) تمام کارهایشان در میادین امتحانات در واقع نمایش و ظهور و تفصیل حقیقت نوری شان است و نه اینکه این امتحانات برای ترفیع درجه شان باشد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بعثت، بعثتِ مقام کلیه‌ی حضرت در مقامِ تعیّنِ خلقی یا نفس ناطقه‌ی حضرت است و حفظ این حالت و پشت‌کردن به جذبه‌های نفس امّاره که برای آن بزرگان هم مطرح است، موجب کمال و تکامل آن‌ها می‌شود. موفق باشید

15719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
برای مطالعه ی کتاب مبانی عرفان نظری جناب یزدان پناه چه مقدماتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین». موفق باشید

15672
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: به نظر شما مانع ورود بهائیت به دانشگاه شدن نادیده گرفتن حقوق شهروندی آنها نيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهائیت یک گروه جاسوس است که بر مبنای اساس‌نامه‌ی خود متعهد به آمریکا و اسرائیل‌اند. هیچ کشوری فرقه‌ای را که بر مبنای خیانت به کشور شکل گرفته است، از امکانات ملت برخوردار نمی‌کند تا با استفاده از آن امکانات، به خیانت خود عمق ببخشد. نباید از سوابق خیانت این فرقه در زمان طاغوت نیز غفلت کرد. موفق باشید

14839
متن پرسش
سلام علیکم: مسئله ای است که مدتها ذهنم را درگیر کرده و تقریبا در هر جایی این حرف ها گفته می شود. ما همیشه وقتی از تاریخ قبل از انقلاب صحبت می کنیم (بخصوص زمان پهلوی پدر و پسر)، از نقطه های تاریک آن دوران مانند خیانت ها، مفاسد اقتصادی، زورگویی و دیکتاتوری، سرکوب مذهب، شکنجه و کشتار ظالمانه و هزاران موارد دیگر یاد می کنیم تا 1. مروری باشد بر تاریخ معاصر و 2. عبرتی باشد برای آیندگان. اما وقتی به شرایط کنونی جامعه می نگریم، احساس می کنیم که بعضی از آن نقطه های تاریک، در زمان ما هم دیده می شود، با این تفاوت که در آن زمان دیکتاتوری محض و در این زمان مردم سالاری - در آن زمان لا مذهبی و سکولاریسم و در این زمان حکومت اسلامی بر قرار است. اگر بخواهیم همه این مسائل را در نشست های تخصصی، از روی دلیل و منطق پاسخ دهیم، جواب های زیادی وجود دارد. ولی طیف دیگری که در کف جامعه، مثلا در تاکسی یا نانوایی یا مغاره و جاهای دیگر، نسبت به وضعیت موجود معترضند، نمی شود فلسفه بافی کرد. طبیعتا شما هم با این موارد روبرو شده اید که مثلا می گویند: «خوردند و بردند - در این زمانه فقط پارتی و مسائلی از این دست ...» حال سوال بنده اینست که اگر قرار باشد اختلاس باشد، بیت المال هدر برود، ضعیف کشی باشد، پارتی بازی و تبعیض باشد، منافق و مقدس مآب ها باشند، بی عدالتی باشد، و .... ، پس هدف از تشکیل حکومت اسلامی چه بود؟ مگر غیر از این بود که در مقابل موارد ذکر شده بایستد؟ و سوال دوم اینکه چگونه باید پاسخ مردم را که انصافا در بعضی موارد حق با آنهاست، را داد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت این دو نظام در آن است که نظام شاهنشاهی، خودش عین چپاول و اختلاس و هدردادنِ اموال ملّی بود. ولی نظام اسلامی در صدد اصلاح آن امور است و به همین جهت به جای پنهان‌کردنِ اختلاس‌ها، آن‌ها را علنی می‌‌کند و مجرمان را به مردم معرفی می‌نماید. لذا در عین این‌که ما هیچ دفاعی از بودنِ چنین ضعف‌هایی نداریم، ابداً کلّیّت این نظام را با نظام شاهنشاهی قابل مقایسه نمی‌دانیم و به مردم عادی هم که با همین ادبیات و بدون تعصب سخن بگوییم، با ما همراهی می‌کنند. موفق باشید

14783
متن پرسش
با سلام: این قسمت از کتاب از برهان تا عرفان شما را نمی فهمم اگر امکان دارد توضیح بفرمایید: «خاصیت اشیا به تبع وجود اشیا است. پس وقتی وجود اشیا از خداست به تبع آن خاصیت اشیا هم از خداست. خاصیت اشیا مستقیما از خدا صادر نمی شود خدا اگر خواست خاصیتی ایجاد کند یا معدوم کند در وجودی که مربوط به آن خاصیت است تصرف می کند.» یعنی چی خداوند فقط وجود را می دهد شوری نمک را اینجا نفهمیدم. آیا ربطی با اینکه خداوند امور مربوط به هر آسمان را در آن اسمان ایجاد کرده دارد؟ این امور مربط به هر آسمان چیست؟ این که خداوند آسمان را چند روز و زمین را هم در چند روز خلق کردند به چه معناست؟ ممنون.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تأثیر هر موجودی به جهت وجود آن است ولی محدودیت و نقص آن مربوط به خودش می‌باشد. این‌که آتشِ بیرونی و نمکِ خارج از ذهن، می‌سوزاند و شور می‌کند به جهت وجود آن‌ها در خارج است و به همین جهت آتش و نمکِ ذهنی، آن تأثیر را ندارد زیرا آن نحوه وجود خارجی را ندارد. البته مباحث «اصالت وجود» اگر دنبال شود این موضوعات بهتر روشن می‌گردد. علامه طباطبایی در ابتدای «بدایة‌الحکمه» نکات ارزنده‌ای را طرح کرده‌اند. موفق باشید  نقش «وجود» در تأثیر اشیاء

14531
متن پرسش
سلام: اینکه نظر انسان باید در سیر و سلوک با ائمه (انسان کامل) باشد یعنی چه؟ مگر نباید نظر به ذات اقدس احدیت باشد؟ پس تناقض ایجاد نمی شود؟ یا اینکه نظر به معنای الگو است؟ راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه«علیهم‌السلام» مظهر تامّ و تمام انس با حق‌اند و لذا دوگانگی در میان نیست که گمان کنیم یا خدا و یا ائمه. در همين رابطه حضرت باقر«علیه‌السلام»        مى‏ فرمايند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه»[1] هركس مايل است ‏بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامى از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را مى بيند و خدا نيز او را مى‏ بيند. براى هرچه بيشتر كاربردى‏ شدنِ رجوع به حق بايد پس از نظر به وجود، به مظهر كمالى وجود يعنى اسماء الهى نظر كرد و اسماء الهى را در مظاهر كاملى كه همان سيره‏ ى اهل البيت (عليهم السلام) باشد به تماشا نشست. موفق باشید  

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 23، ص 81.

13340
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز بنده سوال ندارم که نیاز به پاسخ داشته باشم بلکه مرضی عجیب در وجودم هست که نیاز دارم شما آن را معالجه کنید و در واقع طبیب جان من باشید چرا که از این سوال و جواب های حصولی مرا هیچ چیز عاید نشد. استاد عزیز اگر می بینید که جوانان امروز دچار اکنون زدگی هستند و عمرشان را با لهو لعب و گناه سر می کنند یکی از علل آن این است که هویت اسلامی ایرانی خود را درک نکرده اند و نمی دانند برای چه متولد شده اند. اما برای بنده مشکل اساسی این است که روی این مسئله که از کجا آمده ام آمدنم بحر چه بود خیلی تفکر و تحقیق کرده ام و می دانم که آمده ام تا بندگی حق را بکنم. می دانم آمده ام تا با این زندگی محدود دنیایی زندگی به وسعت ابدیت خود را بسازم. می دانم باید خود را در ذیل نور امامان معصوم قرار دهم و انقلاب اسلامی بهترین شرایط را برای ظهور جلوه های وجودی انسان فراهم می کند. خلاصه عرض کنم من جایگاه خود را در این دنیا خوب درک کرده ام و هویت اصیل اسلامی ایرانی خود را شناخته ام اما نمی دانم چرا نمی توانم بر این اساس یک حیات طیبه برای خود شکل دهم. آنقدر اوضاعم خراب است که نماز صبح هایم را هم به زور می خوانم و خیلی اوقات قضا می شود با اینکه می دانم به عنوان جوان مسلمان شیعه باید با قرآن و سیره اهل بیت (ع) مانوس باشم و حتی کتاب های خوبی هم برای آن تهیه کرده ام اما نمی دانم چرا آن شور و شوق و حال برای مطالعه در من وجود ندارد. چه کنم استاد؟ به نظر شما این مشکل از کجا آب می خورد که با آن که من جایگاه خود را به خوبی درک کرده ام اما آن همت و اراده و شور و شوق برای انس با طریق حق در من وجود ندارد و عمرم با روزمرگی ها در حال سپری شدن است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره از مکر لیلُ و نهار غافل نباشید از آن جهت که فضا را طوری شکل می‌دهند که انسان نمی‌تواند مافی‌ضمیر خود را در بستر زندگی پیاده کند. راه‌کار، مقاومت و صبر است یعنی «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». و پایداری بر عزمی که دارید به خودی خود به مرور موانع عملی کار را رفع می‌کند. موفق باشید

12931
متن پرسش
آيا از ديدگاه دين اسلام، داشتن اتومبيل گران قيمت و داشتن منزل وسيع و داشتن ثروت و مال به خودي خود ناپسند و زشت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تشبه به مترفین همیشه زشت و ناپسند است و این غیر از آن است که انسان بر اساس نوع فعالیتی که دارد وسیله‌ی مناسب فعالیش را به‌کار گیرد. موفق باشید

10432
متن پرسش
با سلام: به لطف خدا عاشق و مطیع امر ولایت فقیه هستم اما گاهی اطرافیان شبهاتی در رابطه با ولایت فقیه مطرح می کنند که نمی توانم جواب بدهم از جمله که چرا ولایت فقیه وظیفه اجرایی ندارد یا چرا در برابر این همه بی قانونی و.... سکوت می کنند لطف بفرمایید چگونه می توانیم به طور کامل مباحث ولایت فقیه را کار کنیم؟ با تشکر. التماس دعا استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی که امور اجتماعی با گستردگی خاصی وارد تاریخ ما شده و مردم از طریق دولت‌ها کارهای خود را انجام می‌دهند و مثل قبل نیست که عموم کارها توسط مردم انجام شود و امام فقط رهنمود بدهند، در این شرایط عاقلانه آن است که ولیّ فقیه در عین نظارت کلّی خود را درگیر امور اجرائی با این گستردگی که دارد نکند. موفق باشید
6232
متن پرسش
سلام علیکم بنده در رشته کامپیوتر تحصیل می کنم با توجه به این که تکنولوژی غرب مانند سینما و تلویزیون از فرهنگ آن جدا نیست چگونه می توان مانند شهید آوینی که روح و جوهر سینما را تسخیر کرد، ما بتوانیم جوهر کامپیوتر را مسخر خویش کنیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی شهید آوینی انسان در این موارد باید به خودآگاهی برسد یعنی روح کامپیوتر را بشناسد تا در حال حاضر بر آن حکومت کند. شتابی که کامپیوتر برای ما آورده طمأنینه را گرفته و لذا دائماً با نظر به طمأنینه‌ای که باید در آن قرار داشته باشیم بر آن نظر می‌کنیم. موفق باشید
5626
متن پرسش
سلام. خسته نباشید. استاد بعضی فایلهای صوتی کیفیتش آنقدر پایین است که تن صدای فایل مثل صدای مدرسه موشها می شود(البته من باب مزاح از این لفظ استفاده شد)؛ لطف کنید به دوستان بفرمائید حیف است؛ چون نمی شود گوش داد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این به جهت آن است که قبلاً وضعیت ضبط صدا خوب نبوده، نمی‌توان کار کرد. موفق باشید
3710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شما در صفحة 42 علت این که امام‌حسین اصحاب‌شان را مجبور به نبرد نمی‌کردند را این می‌دانید که حضرت می‌خواستند «وقت حضور» حاکم شود. آیا «مجبور به نبرد کردن» منافات با «حاکمیت حق» دارد؟ آیا برای «حاکمیت حق» حتماً باید امام سکوت کند تا هر کس هر وقت خواست به جبهه برود؟ یا شرایط کربلا شرایط خاصی بود؟ چرا امیرالمؤمنین مردم کوفه را مجبور به نبرد با معاویه کرد؟ «مجبور» نه به این معنی که شمشیر بالای سرشان گرفت، ولی به این معنی که تا هر کس هر وقت خواست به میدان برود. بلکه حضرت حتی بازماندگان از نبر جمل را سرزنش کردند، حتی «سلیمان بن صُرَد خزاعی» -که از اصحاب پیامبر بود- را ملامت کردند و وقتی که او عذر خواست و وعدة یاری در فتنه‌های آینده را داد، حضرت سکوت کردند! تا آنجا که «سلیمان» به امام حسن مجتبی گفت: «از ملامت امام تعجب نمی‌کنی؟!» و امام حسن او را دلداری دادند. و مسلماً در چنین شرایطی خیلی از کوفیان خجالت کشیدند و به خاطر حفظ آبروی خود با امام رهسپار صفین شدند، و همینها هم بودند که از جنگ خسته شدند و گول حیلة عمروعاص را خوردند!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کربلا باید همه آماده‌ی شهادت می‌شدند و چیز خاصی از این طریق در تاریخ می‌ماند و لذا حضرت اصحاب را کاملاً آزاد گذاشتند تا فرهنگ کربلا که مخصوص به خودش است و با بقیه‌ی جنگ‌ها فرق می‌کرد، محقق شود. موفق باشید
نمایش چاپی