باسمه تعالی: سلام علیکم: من که از کار آقای برقعی در حیرتم. به قول خودش گویا تا اذنی برای گفتن نباشد چنین شعرگفتن به ظهور نمی آید. آیا قصه ی حسان ابن ثابت نیست که پیامبر به او فرمودند جناب جبرائیل در این اشعار به تو می کند. در راستای ارات به مولایمان علی(ع) چگونه ارادتم را به این شاعری که گویا آن حضرت را با زلالی قابل احساس در مقابلمان می گشاید تقدیم نکنم؟ موفق باشید
22510-باسمه تعالی: سلام علیکم: البته اینکه انسان متوقف در شخص و شخصیتی نشود، چیزِ پسندیدهای است. عمده آن است که کمک کند و بگوید: «رهسپار چه میدانی است» تا بقیه را نیز به وسعتی که او بدان دست یافته است، وارد کند. هایدگر از استادش هوسرل در رابطه با پدیدارشناسی عبور کرد و نشان داد که پدیدارشناسی استادش هنوز در گردونهی سوبژکتیویته است و با این کار، خدمت بزرگی به ما نمود تا بفهمیم که پدیدارشناسی اگزیستانسیالِ ما میباشد و برای ما شبکهای از حضور با پدیدهها پیش میآورد. و چه خوب بود که در این شرایط تاریخیِ تفکر، گفتمانِ این نوع عبورها به میان آید تا هرچه بیشتر به صورت حضوری و وجودی با حقیقتِ دوران که انقلاب اسلامی است مرتبط باشند.
بنده هم نمیدانم که آیا چنین انتظاری از من هست که در امور جزئی و موسمی وارد شوم، در حالیکه تجربهی سه دورهی مدیریت، بنده را متوجه کرد که اگر به صورت زیربنایی مسائل خود را حل نکنیم و معارف لازم را به میدان نیاوریم باید به گفته حافظ «چو بید بر سر ایمانِ خویش میلرزم» مصداق ما باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینطور است که میفرمایید 2- ذیل ولایت الهی قرارگرفتن، محدود نیست و تا آخر میتوان جلو رفت. آری! نبوت و امامت که دو مأموریت خاص برای بشریتاند، چیزی نیست که هرکس بتواند بهدست آورد و اساساً بهدستآوردنی نیست 3- هرموجودی غیر از خدا، از آن جهت که عین هستی نیست، چیستی دارد و در نسبت با حضرت حق، وجودشان نازله است که آن را میتوانید در بحث «برهان صدیقین» پس از مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید دولتی تشکیل شود تا زیرساختهای یک تمدن در امورات مختلف شکل بگیرد. تمدن اسلامی که یک امر انتزاعی نیست. آری! این یک امر بدیهی است که تا دولتی تشکیل نشود، تمدنی شروع نمیشود؛ آیه و روایت نمیخواهد. 2- چرا که نه! بالاخره قلب حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» در این تاریخ محلّ تجلیات خاص انوار الهی است. هر اندازه با سیرهی ایشان منطبق شویم، قلب ما منوّر به انوار الهی خاص میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خیر! اینطور نیست، اسفار بالاخره چیز دیگری است 2- علامه عرفان خود را در لابهلایِ المیزان به صورتی ظریف مطرح کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال برای نظر به «وجود» حتماً انسان مجبور است از کثرات که صورتهای ماهیات میباشند و حجابِ «وجود» هستند، عبور کند و این یک نحوه سلوک عقلی و اخلاقی است و اتفاقاً وجه سلوک عقلی که به نحوی کنترل واهمه است، کار میبرد. گفت: «تا خون نکنی دیده و دل پنجه سال / از قال تو را ره ننمایند به حال». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کانالها و سایتهای مطمئنی باشند که توسط افراد متدین و شناختهشدهای شکل گرفته باشند، به نظر میاید چنین کاری لازم است. اخیرا چنین کاری توسط رفقای قابل اعتماد راه اندازی شدن که ادرس آن عبارت است از https://telegram.me/VASETEH_EZDEVAJ . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این بصیرت که متذکر آن هستید یک حرف اساسی است. میماند که ما در این تاریخ باید با توجه به چنین حجابِ غلیظی که فضای مجازی ایجاد کرده است، در آن فضا حاضر شویم و متذکر این امر باشیم؛ و یا بهکلّی از آن فاصله بگیریم. مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» در صحبتی که در تاریخ 19/8/95 که با جبههی انقلاب فرهنگی داشتند؛ در جواب سؤالی که از ایشان شده بود، میفرمایند: «دربارهی استفاده و ورود به شبکههای اجتماعی و مجازیِ خارجی، ورود هوشمندانه به شبکههای اجتماعی و مجازی خارجیها – که سؤال شده است – خوب است اما به شرطی که خودمان غرق نشویم و مثال آن غلام و آب جو نشود «شد غلامی که آب جوی آرد/ آب جوی آمد و غلام ببرد» ورودِ تهاجمی لازم است و گرفتن میدان از دست دشمن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر کنم اگر با جدّیت مباحث صوتی آن را دنبال کنید و مباحثه فرمایید به خودی خود معارفی را در کنار بصیرت تاریخی بهدست خواهید آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مشکل از طریق بنده پیش میآید که مثلاً به جهت سفر اربعینی، 4 هفته جلسات تعطیل میشود، وگرنه رفقا همگی سعی دارند قبل از جلسهی بعدی صوت جلسهی قبلی را بگذارند. در مورد کانال تلگرام مطلب را به اطلاع مسئول محترم سایت میرسانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این که واژهی «احمقانه» را تند میدانید توصیه و تذکر به جایی است به بنده ولی در مورد جشن تولد برای خودمان یا سفره ی هفت سین انداختن بحث در این است که تا میتوانیم نباید کاری کرد که از یک طرف لغو است و مومنین «عن اللغو معرضون» هستند زیرا با مشغول شدن در امور لغو از کار های اصلی باز میمانند. از طرفی دیگر سنّتهای حسنه اشاره ای به این نوع اعمال ندارد. جشن تولد ائمه «علیهمالسلام» به جهت توجه به روزی است که اولیاءالهی متولد میشوند و عبادات خاص آن روز موجب گشودگی راه بین انسان و پروردگارش میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آنچه باعث میشود تا ما از پل صراط دنیا، سبکبال بگذریم؛ قناعت و سادگی است حتی اگر ثروتمان از پارو بالا رود، آن ثروت باید در خدمت جامعه و تولید باشد وگرنه «کنز» محسوب میشود و کنزِ ثروت حرام است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت خوبی است این برداشتی که از موضوع کردهاید، زیرا آنهایی که مخلّد در جهنماند، در دنیا هیچ ملکهای از طریق شریعت الهی برای رجوع به حضرت حق با خود نبردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، نامهی مولایمان امام الموحدین«صلواتاللّهعلیه» به فرزند بزرگوارشان امام حسن«علیهالسلام» بسیاربسیار کارساز است. حداقل بیش از یکسال باید با آن مأنوس بود که تحت عنوان کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» در شرح نامهی 31 بر روی سایت هست. سری هم به کتاب هنر مردن بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با انقلاب اسلامی تفکری به عالم آمده است که آن تفکر، حقیقت را مطلق را میداند و نه نسبی. و تمدن غربی سعی در ندیدن آن دارد، ولی در واقع، تمدن انقلاب اسلامی حضور جهانی خود را جلو میبرد و به همین جهت نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، معنای خود را در نفیِ ایران اسلامی به صحنه آوردهاند. البته نقطهی شروع این تفکر یعنی تفکر مقابله با فرهنگ استکباری، که زائیدهی روح پوزیتیویستی است، ایران است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:به قسمت مراکز فروش مراجعه فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه فلسفه غرب در قسمت شک دکارت این طور نوشته ام شاید به کارتان آید:
شك دكارتى
آنچه عامل معرفت است يكى حواس است و ديگرى تعقل. اما دكارت خواست به آنچه در اثر به كار بردن «حواس» و «عقل» در نفس انسان حاصل مى شود شك كند. مى گويد: كيست كه به من اطمينان بدهد حواس ما هميشه ما را فريب نمى دهد؟ و يا كيست به من اطمينان دهد كه وقتى من خيال مى كنم درست استدلال كرده ام، به حقيقت دست يافته ام و در اشتباه نمى باشم؟ بدين سان از نظر دكارت؛ نه حواس و نه عقل و خرد، براى اثبات يك قضاوت كافى نيست، و در همين جاست كه او نخستين مطلب خود را به نظر خود كشف مى كند كه «من مى انديشم پس هستم». مى گويد: حواس و عقل تنها منبع كسب معرفت انسانى نيستند منبع ديگرى هم هست كه از آن بسيار غفلت شده است و آن تجربه درونى است كه هر وجدانى نسبت به خود دارد. مى گويد: «من مى انديشم» حقيقتى است كه نه حواس و نه خرد آن را به من تعليم نداده اند. و من اين حقيقت را در نتيجه يك عمل وجدانىِ بى واسطه مى شناسم و فقط به وسيله اين عمل است كه حس مى كنم مى انديشم. حال من در نتيجه تجربه درونى به وجود خاص خودم پى بردم. پس من به حقيقت مسلّمى دست يافته ام و آن وجود انديشه من است كه براى من يقينى و فوق هر گمانى است و اين نخستين يقينى است كه من مى توانم داشته باشم و انديشه من ممكن نيست رؤيا باشد و حقيقت آن از همان لحظه اى كه شروع به كار مى كند و به كاركردن خود وجدان دارد، مسلم است.
مى گويد: ممكن است فكر كنم راه مى روم، بى آنكه راه بروم. اما نمى توان فكر كرد كه فكر مى كنم، بى آنكه فكر كنم. و لذا اين حال كه «فكر مى كنم، پس هستم» حالت ممتازى است غير اينكه بگويم راه مى روم پس هستم، و لذا اين قضيه از تمام سفسطه هاى شكاكان مصون است.
فقط چيزى كه او در فلسفه اى كه مطرح مى كند، متوجه است اينكه تعيين حقيقت تخمينى است، چون در واقع روح ما با تعقل مى تواند چيزى بسازد، حال چه اعتمادى داريم كه اين تعقل ما را فريب نمى دهد. دكارت مى گويد: اگر ممكن باشد كه وجودِ يك خداى فوق العاده خوب و فوق العاده قادر را ثابت كنم خيال ما به كلى آسوده خواهد شد.
مى گويد: خدا فوق العاده خوب است، زيرا نخواسته است ما را فريب بدهد، و فوق العاده قادر است پس او مى تواند از همان لحظه اى كه بخواهد ما را فريب ندهد، فريب ندهد پس ما مى توانيم به او و در نتيجه به عقل خود اعتماد داشته باشيم . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکالمهی بین آن یار امام با حضرت در حینی است که هنوز وقت اذان نرسیده است و در حین مکالمه وقت اذان وارد میشود و او نه به عنوان آنکه حضرت از وقت اذان غفلت دارند، بلکه به عنوان آنکه میخواهد نماز را با امام بگذارد مسئله را با امام در میان میگذارد و امام نیز به جهت ادب او برای او دعا کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت مثنوی آنچنان تلألو و تشعشع دارد که به هر صورت وارد شویم، ما را بینصیب نمیگذارد بهخصوص که جناب آقای دکتر حداد عادل از این موضوعات بیگانه نیستند 2- جناب استاد محمدعلی موحد را فرد فرهیخته و اندیشمندی میدانم 3- بعضی مباحث جزوات، نکاتی دارد که در کتابها نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم ماندهام که خداوند با اینهمه اسرافی که ما در مصرف آب داریم چگونه دعای ما را در نزول باران مستجاب کند!! امیدوارم مردم از طریق این کمبارانی کمی به سر عقل بیایند و فکری برای این اسرافها بکنند. موفق باشید
