بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1727
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله استاد چگونه میتوان هدف ار خلقت انسان را برای کسی که حتی وجود روح را منکر میشود بدون قرآن اثبات کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در علم کلام بحثی تحت عنوان حکمت الهی هست که متکفل همین امر است که سوال فرموده اید و ما نیز در جلسات اول تا سوم کتاب «آشتی با خدا» مباحثی را طرح کرده‌ایم. سایت «مذهب دات کام» در رابطه با تبیین آفرینش انسان از زاویه‌ی حکمت الهی نکات ارزشمندی مطرح کرده است به آنجا رجوع بفرمائید. موفق باشید
1703
متن پرسش
به نام آفریننده زیبایی ها.با سلام خدمت استاد.من به تازگی با شما و آثارتان آشنا شده ام نمیدانم چگونه و از کجا شروع کنم؟؟اما...با یاد او شروع می کنم.استاد من جوانی 21 ساله و دانشجو هستم.مدتی است در زندگی دچار بحران شده ام... من هم زمانی در غفلت کامل و در پی دنیا و خواسته های نفسانی خودم روزگارم رو می گذروندم.همه زندگی من در کنکور خلاصه شده بود و هدف مثلا خیلی بزرگم یعنی پزشکی.به طوری که اصلا کنکور نقطه ی تمام امال و آرزوهای من بود و حتی لحظه ای بعد از کنکور رو برای خودم تصور نمی کردم.رسیدن به هدفم یعنی موفقیت من در کنکور.و حالا فهمیدم که این طرز تفکر چقدر برایم گران تمام شد.حالا من ترم 5 دانشجوی پزشکی ام اما بدون هیچ هویتی....منی که همه ی امالم کنکور بود و وقتی که رسیدم و دیدم با این هدف اشباع نمی شم به شدت دچار سرگردانی و ناامیدی شدم. با این حال روزگارم و می گذروندم و زندگی برام سخت تر و سخت تر می شد... تا این که از طرف دانشگاه به اردوی زیارتی راهبان نور قدم گذاشتم...و این بود آغاز تحولی شگرف درمن.....گفتن آنچه بر من گذشت از حوصله بحث خارجه اما حالا که من این جا در محضر شما مشغول نوشتن هستم می خواستم سوال هایی که در ذهنم دارم و از شما بپرسم...من الان احساس می کنم توی نقطه شروع موندم. یعنی به یک یقینی رسیدم که شروع کنم تا خودم و بسازم و نهایت باید برسم به خدا.اما الان در جهل و وهم خودم گرفتارم...نمی دونم چطوری راهمو تشخیص بدم...هیچ چیز برایم خوشایند نیست...نه تفریح.نه سفر.نه معاشرت.نه درس خوندن.من گم شدم .توی نفسم و تکبر و غرور و کینه و حسد خودم گم شدم.مثل آدمی می مونم که دنبال راهه اما فقط رو یه نقطه دور خودش تاب می خوره و فکر می کنه در حال حرکته و اما دچار سرگیجه می شه و می فته.من کتاب جوانی و انتخاب بزرگ شما رو خوندم...واقعیتش همه چرف هایی که گفتین و با تک تک سلول هام حس می کنم اما من راه کار می خوام..حالا چی کار کنم...من تو شناخت خودم.شناخت خدا.شناخت دینم در جهل کاملم و گم کرده راهم...به کمک شما خیلی احتیاج دارم.لطفا کمکم کنید.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام عزیز من! به جهت همین دغدغه‌ها بوده که بنده بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» کتاب «آشتی با خدا» را پیشنهاد کردم و در ادامه عرض کردم کتاب «ده نکته از معرفت نفس» را با سی‌دی‌هایش دنبال کنید تا بعد از مطالعه برهان صدیقین به مباحث معاد برسید و احساس کنید همین حالا در ابدیت هستید و از سایه‌ی سنگین گذشته و آینده آزاد شوید. موفق باشید
1053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز معنی واسطه فیض بودن امام زمان(ع) چیست؟اگر به معنی واسطه در وجود است آیا با آیه «انی جاعل فی الارض خلیفه» منافات ندارد؟چرا که طبق این آیه به نظر می رسد وجود زمین و آگاهی به آن قبل از ایجاد خلیفه الهی محقق بوده و اصولا خلافت احتیاج به محل خلافت دارد. آیا در فلسفه به این بحث پرداخته شده است؟(اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید)
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی از نظر مقام تکوینی با توجه به سخن رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» که می‌فرمایند: «اوّلُ ما خَلقَ الله نوری» اولین چیزی که خداوند خلق کرد، نور من بود، آن‌ها واسطه‌ی فیض‌اند و از نظر تشریعی ائمه«علیهم‌السلام» مسئولند که به عنوان خلیفه‌ی الهی، مظهر اسماء الهی باشند. إن‌شاءالله کتاب «حقیقت نوری اهل البیت«علیهم‌السلام»» در تبیین این امر کمک می‌کند. موفق باشید
21128
متن پرسش
سلام علیکم: احتراما همانطور كه مستحضر هستيد حضرت رضا (ع) در جريان هجرت تاريخ ساز خود از مرز شلمچه و خوزستان (كه تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي دروازه ورود تشيع به ايران هست) وارد ايران شده اند و از شهرهاي مختلفي نیز عبور كرده اند. گرچه در گذشته بدليل عدم تحقيق جامع و ميداني اين مسير مورد اختلاف (نظري) بوده است، ولي خوشبختانه اخيرا با ورود بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي این موضوع تقریبا به یک نتیجه نهایی و قطعی رسیده است. يعني مسير خوزستان، بخشی از فارس، يزد، خراسان و ... تا مرو. نكته قابل تأمل اين است كه در اين مسير قدمگاه‌هايي وجود دارد كه در برخی شهرها (مثل خرمشهر – آبادان، بهبهان، ابرکوه و نیشابور)، مردم هر ساله در سه مناسبت (ميلاد، شهادت و سالروز ورود امام هشتم به هر شهر) مراسمات رضوي باشکوهی دارند؛ نوع نگاه مردم مسير به مقوله قدمگاه و ورود حضرت يك نگاه اسلامی و نگاهي مقدس است نه يك رويداد تاريخي و باستاني. حال سوال این است که آیا برپایی و تقویت این مراسمات، (با رعایت صحت تاریخی، حفظ شئونات اسلامی و مدیریت درست فرهنگی توسط علماء) مصداق تعظیم شئائر اسلامی می‌شود یا خیر؟ توصیه حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» با سعه‌ای که دارند از هر طریقی که بتوان به آن‌ها نظر کرد، آن‌ها نور خود را می‌نمایانند. موفق باشید

20026
متن پرسش
با تقدیم سلام: در تکمیل بحث عین ثابته گاهی ریشه سوالات به نوع نگاه ما برمی گردد همه می پرسیم چطور ممکن است عین ثابته ی کسی فقر را انتخاب کند اما کسی نمی پرسد چطور عین ثابته کسی ثروتی را انتخاب کرده که منجر به کفرش شده، با تعجب بسیار می پرسیم چطور عین ثابته ی کسی رحم زناکار را انتخاب کرده اما نمی پرسیم چطور رحم غیبت کننده را انتخاب کرده غیبتی که از ۳۶ بار زنا بدتر است و اعجاب ما باید چند برابر باشد. اگر معیار، حقیر بودن است که رحم دومی حقیرتر باید باشد گاهی زنا و فقر و صورت نازیبا و غصه ای جسمی را بد می دانیم چون جامعه اینها را بد می داند و اگر وارد جامعه ای شویم که اینها را نه تنها بد که نعمت می داند این سوالات هم منتفی می شوند ثانیا طبع انسان نارضایتی و اعتراض است ما به نعمتها هم اعتراض داریم اوائل خوشحالیم ولی در ادامه کار به انکار می کشد یعنی نارضایتی ثالثا شاید جواب این سوال که چرا برخی از ما همسران با ایمان یا خانواده بزرگان را انتخاب نکردیم یا چرا نجفی قوچانی در خانه ی قاضی به دنیا نیامد این باشد که اتفاقا گاهی چون ایمان را انتخاب کرده ایم باید کنار همسر بد و در خانواده ی بد باشیم چون اگر با این شخصیت و ضعفها در خانه بزرگان بودیم شاید خوبیهایی داشتیم اما چون تقلیدی بود ارزش کمی داشت ولی در خانواده معمولی این شخصیت خودش را مجبور به جستجو و تعمق می بیند و به عالی ترین درجات می رسد البته نگاههای دقیق تری در این میان هست. درست است جناب استاد؟ ۲. عین ثابته در عین یک سری اختیارها اما قدر و اندازه اش معلول اختیارش نبوده درست است؟ عین ثابته یعنی شخصیتی با این میزان هوش و یا ظرفیت حافظه و خیال و... این را خدا بدون اختیار ما خلق کرده. یعنی اختیار تام نداریم درست است حضرت استاد؟ سپاس بسیار
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است 2- همین‌طور که عرض شد عین ثابته‌ی هر شخص، حدّ ذاتیِ امکان آن است و از این جهت تنها وجود علمی دارد و در علم خداوند است و خداوند آن وجودِ علمی را با خطابِ «کن» یعنی باش، وجود می‌دهد. پیشنهاد می‌شود در این مورد علاوه بر مقاله‌ی «عین ثابته»، مباحثی که در شرح سوره‌ی حمد حضرت امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» ایشان شد را دنبال فرمایید. موفق باشید

19635

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عرض خدا قوت و قبولی طاعات شبهای قدر: ۱. پیرو سخنان مقام معظم رهبری پیرامون آتش به اختیار فرهنگی و بازتاب بسیار گسترده اش در رسانه ها بخصوص معاند. سوالی به ذهنم خطور کرد که: حضرت آقا مگر نمی دیدند که این همه کارهای فرهنگی که انجام می گیرد خراب کرده اند کار را، و به واقع کار فرهنگی نکرده اند بلکه به دور خود چرخیده اند. که بدتر: برخی زدگی از قشر مذهبی ایجاد کرده اند. و خود شما نیز یک کتاب و یک جزوه در نقد آنها دارید. نمی دانم چرا هر چقدر فکر می کنم این کار آقا را درک نمی کنم! احساس می کنم یا اوضاع بسیار بدتر از آن است که ما می بینیم یا اینکه آقا زود تر از موعد این را فرمودن. ۲. پیرو سخنانِ عالمانه ی جناب آقای دکتر حسن روحانی پیرامون انتخاب مردم بودن امامت، آیا نمی توان گفت که ایشان فراتر از یک اختلاف دیدگاه با رهبری رفتار می کنند؟ ایشان به اندازه ی طلبه ی پایه یک که عقاید آقای قائمی را می خواند هم یعنی فهم از این موضوع ندارند؟ ایشان عقاید اسلامیشان، اصول عقایدشان مورد سوال است. حال برای مملکت شاخ و شونه می کشد این صحبتهای ایشون دادِ حضرات آیات جوادی آملی، مکارم شیرازی، نوری همدانی و... را درآورده. به نظر حضرت استاد در این شرایط و با توجه دوباره به جمله ی آتش به اختیار با معنی اصلی آن، ما باید چه کنیم و اگر تریبونی در اختیار ما بود چگونه صحبت کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 19553 در رابطه با مشکلات کار فرهنگی عرض شد. مشکل ما مشکل جدیدی نیست، ولی وقتی به صورتی مشخص ظهور می‌کند، رهبری فرصت را غنیمت می‌شمارند و راهنمایی لازم را انجام می‌دهند وگرنه رهنمود ایشان مبهم قلمداد می‌شد 2- به هرحال آقای روحانی بیشتر در تلاش است برای هویت بخشی به جریان خود، و چندان به آموزه‌های دینی نظر ندارد. موفق باشید

18501

چرا صدقه؟بازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا بفرمایید که چه قائده ایی برای پرداخت صدقه با عنایت بر دافع بلا بودن آن وجود دارد؟ مثلا بنده برای آنکه در طول هفته بلایی ناخواسته بر سرم نیاید بعضی روزها از پول خورد هایی که ته جیبم هست و یا آن مقدار پول اندکی که نیاز اساسی به آنها ندارم و می توانم از آن دل بکنم را در صندوق های صدقات می اندازم، لطفا بفرمایید که این نحوه از پرداخت صدقه با توجه به معارف دینی ما روش خوبی است یا اینکه باید در رابطه با صدقه دادن دقت بیشتری داشته باشیم؟ اصلا جایگاه صدقه در زندکی دینی کجاست؟ چرا بزرگان دین در کنار دستوراتی مانند خمس و زکات و قرص الحسنه و احسان به خویشاوندان صدقه را هم مطرح کرده اند و صدقه در مقایسه با این ها چه مفهومی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان نسبت به این موضوعِ توحیدی آگاه شده باشد که مدیریت عالَم در دست خدا است، بیشتر متوجه می‌شود از طریق حضرت حق باید مشکلات را حل کرد. یکی از راه‌های رفع مشکلات همان صدقه‌دادن است آن‌هم به هر شکلی که پیش آید حتی در حدّ خوشحال‌کردن یک فقیر. خداوند به دنبال بهانه است تا بنده‌ی خود را به خود نزدیک کند و راه‌های هدایت را به سوی او بگشاید. موفق باشید  

17661

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت حضرت استاد طاهرزاده: بابت متنی که پیرامون کتاب جامعه شناسی متعالیه لطف فرمودید حقیقتا بسیار ممنون هستم بنده همواره از موضوعات و رویکردهای ارزشمند شما در موضوعات مختلف بهره برده ام و تایید کلی حضرت عالی از رویکرد این کتاب پشتوانه مهمی برای ادامه کار بنده است. اما جناب استاد فارغ از اینکه این پروسه علمی از تایید کلی حضرت عالی بهره مند شد و فارغ از فضای رسانه ای کتاب، مطلبی بود که می خواستم خدمتتان عرض کنم و نظرتان را پیرامون آن بپرسم. بنده از دوره راهنمایی تا هم اکنون از مطالب ارزشمند شما بهره برده ام. حضرت عالی فارغ از فضای استدلالی و خشک مباحث فلسفی نحوه کارآمدی آن در فهم عمیق معارف دینی را در روشی تبیینی به مخاطبین خود ارائه فرموده اید و همین امر سبب شده است که گاه مخاطبین شما بدون درگیر شدن با مباحث پیچیده استدلالی روح حقایق فلسفی مانند اصالت و جود و ... را حتی بهتر از اهل تخصص این رشته دریابند. اما در عین حال تاکید حضرت عالی بر عدم پرداختن به تبیین استدلالی و فنی این مباحث باعث شده است که دامنه اشاعه مطالب شما محدود شود و بنده بعینه مشاهده کرده ام که برخی دانشجویان و اهل فن با این مباحث ارتباط نمی گیرند و نهایتا آنها را ذوقیات تصور می نمایند. به همین دلیل بنده که دانشجوی فلسفه و کلام اسلامی بودم و با مباحث استدلالی فلسفه آشنایی داشته ام تلاش کرده ام تا در این کتاب و سایر تحقیقات علمی خود همین افق از حقایق دینی را که در مباحث حضرت عالی دنبال می شود با روش استدلالی تر در حد توانم ارائه نمایم و در غالب ادبیاتی فنی تر مبانی و لوازم این گونه مباحث را پیگیری کنم تا دامنه اشاعه این معارف وسیع تر شود. در حقیقت بنده در عین ارزشمند دانستن روش جناب عالی و اثر گذاری بسیار آن، ارائه مباحث فنی تر در این حوزه را مکمل آن و لازمه تقرر همه جانبه این موضوعات در فضای علمی کشور می دانم. ار این حیث اولا نظر حضرت عالی را پیرامون این رویکرد اصلی می خواستم بدانم و ثانیا در صورتی که بعدا فرصت فرمودید و بخش هایی از کتاب را تفصیلی تر مطالعه فرمودید اگر راجع به محتوا و نحوه ورود و خروج مباحث و روش استدلالی آن نظری داشتید ارائه آن موجب مزید امتنان و استفاده فراوان بنده است. همچنین به طور خاص بنده بیش از سه سال است که بر روی مسئله هبوط با محوریت تفسیر المیزان کار می کنم و به نتایج قابل توجهی رسیده ام که بعضا با مطالب ارائه شده در کتاب حضرت عالی متفاوت است در فصل اول کتاب به این ابعاد جدید ماجرای هبوط اشاره شده است و اگر نظری در این رابطه داشتید بنده استفاده می کنم. البته اگر مجال مطالعه نبود بنده با کمال میل حاضرم خدمتتان برسم و هر جای بحث را که مایل بودید به طور شفاهی ارائه کنم. با تشکر فراوان و معذرت خواهی بابت اطاله کلام
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این‌که باید مباحث فنی را در مراکز علمی و با اهل فن به صورت فنی مطرح کرد؛ حرف به‌جایی است. ولی آن‌چه بنده برای خود در این زمان وظیفه دیدم، آوردن مباحث عمیق علمی در سطح جوانانی است که عقلِ فهمِ آن مباحث را دارند ولی اصطلاحات علمی را نمی‌شناسند. زیرا امروز این مردم‌اند که تاریخ‌ساز شده‌اند و باید تفکر به جامعه برگردد. 2- بنده دقت شما را به عنوان طرح مباحث علمی با آن ورود و خروج خوب دیدم. 3- اگر لطف کنید و تفاوت موضوع هبوط را در نسبت با آن‌چه بنده در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» و در تبیین این موضوع، در سوره‌ی اعراف را عرض کردم را بفرمایید، حتماً استفاده خواهم کرد. موفق باشید

14962
متن پرسش
سلام: ببخشید برای من در مورد مواردی که علم و دین با هم تناقض دارن مشکل پیش اومده. مثلا در نظریه تکامل اومده انسان از نسل میمون ها به وجود اومده ولی در دین آفرینش انسان با آفرینش حضرت آدم شروع شده و موارد دیگر... ممنون میشم در این مورد توضیح بدید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به عنوان یک زمین‌شناس خدمتتان عرض می‌کنم از نظر علمی هیچ دلیلی بر این‌که انسان از نسل میمون باشد، نداریم. و اساساً اصل این‌که انسان نیز در سیر تکاملی به این مرحله رسیده باشد، نیز با تناقض‌های علمی روبه‌روست. در این مورد عرایضی در جلسات اول تبیین «سوره‌ی سجده» داشته‌ام. موفق باشید

13053
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: پیرو بحث برکات زیستن عالمانه نکات و سوالاتی به ذهنم رسید که مایل به دریافت پاسخ آقای طاهرزاده می باشم، لذا قسمت هایی که به سوالات بنده مرتبط است را انتخاب کرده و سوالاتم را مطرح می کنم. «فرق فقها با روشنفکران در رویارویی با غرب آن بود که روشنفکران مذهبی در صدد بودند غرب را بپذیرند ولی وجه غیر شرعی آن را نپذیرند، ولی فقها متوجه روح فرهنگ غرب بودند و با فقه اکبر خود یعنی معارف الهی مواظب بودند ایران، ترکیه‌ی آتاتورک نشود.» از آنجا که دغدغه ی کنونی برخی در فضای حوزه و دانشگاه ارائه ی سبک زندگی اسلامی ایرانی ست و در این وادی الگوهایی که سبک زندگی را متناسب با زمان و مکان اشخاص تعریف کرده باشند غیرقابل دسترس به نظر می آیند؛ لذا از این دریچه و از این فضا که چطور مناسبات خود را به خصوص در ارتباط با غرب تعریف کنیم یقینا راه را برای طرح موضوعات عمیق و ریشه دار بازتر می کند چرا که گاهی پذیرش مسئله ی غرب که جنابعالی فرمودید راه را چه بسا به انحرافی می کشاند که سالک هم متوجه انحراف خود نیست چنان که در زندگی های کنونی موارد متعددی از این سبک و سیاق به چشم می خورد. مایلم کمی راحت و بی تکلف از زمزمه های بسیاری در نگاه به غرب سخن بگویم. اینکه برخی معتقدند غرب و متعلقات آن از فرهنگ تا فناوری و آداب و قوانین مربوط به آن همگی حکم چاقویی را دارند که گاهی ابزار آسانی انسان را فراهم می کند و گاهی ابزار قتل و می شود آلت قتاله ... 1. به نظر شما چطور می توان بر اساس روحیه ی فقها و عالمان استدلال چاقو و امثال آن (بلندگو ...) را کنار زد؟ 2. اینکه برخی غرب را سراسر فناوری و تکنولوژی می دانند و ما را انسان هایی عقب مانده، آیا روح ِ تقل تقلید از غرب برای ساخت موشک های بالستیک) نشان از عقب ماندگی ما نیسید در پذیرش غرب (به طور مثال؟) 3. اصلا آیا پذیرش غرب حد و حدودی دارد و یا به طور مطلق تعیین می شود؟ 4. و به عنوان سوال آخر بنده؛ جناب سید جمال الدین اسد آبادی فرمودند: رفتم به غرب اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم، برگشتم به شرق مسلمان دیدم اما اسلام ندیدم. لطفا بفرمایید این کدام غرب است که سید جمال الدین اسد آبادی اسلام را در آن می بیند؟ این نشان از پذیرش غرب است و یا نقدی دلسوزانه به اوضاع شرق؟ قبلا از پاسخگویی شما متشکرم. ان شاءالله با پاسخ های شما بنده جرأت و جسارت طرح سوالات بعدی خود را داشته باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در شرایط حاضر نمی‌توانید به‌کلّی این نوع فن‌آوری‌ها را زیر پا گذاشت. با خودآگاهیِ لازم باید روح غربی را شناخت و سعی در عبور از آن داشت. 2- ما در این تاریخ قرار داریم و در مقابل روحِ شیطانی غرب باید مجهز به تسلیحاتی شویم که تجاوز را دفع کند 3- در این مورد نظرها متفاوت است. بنده عرایضی را در کتاب «مدرنیته و توهّم» عرض کرده‌ام. در مورد سید جمال خوب است به جواب سؤال‌های 3491 و 6830 و 12047 رجوع فرمایید. موفق باشید

11937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر شما: سوال:1. آیا بدیهیات انسان ذهنی است و یا قلبی؟ 2. اینکه ما بدیهیات را به وضوح درک می کنیم آیا در نفس است یا اضافه بر نفس؟ 3. آیا بدیهیات را حضورا درک می کنیم یا حصولی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی 11934 عرایضی داشتم لذا وقتی بدیهیات عین وجود ما است و ما وجود خود را حضوری درک می‌کنیم، بدیهیات را هم در همان فضا، وجودی درک می‌کنیم. موفق باشید

11770

فایل سوالاتبازدید:

متن پرسش
با سلام: خواهش دارم فایل سوالات همراه با جواب رو برای دانلود و مطالعه آف لاین بزارین ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی

سلام علیکم

فایل سوالات بصورت یک فایل اکسل اماده شده است ولی بدلیل اینکه استفاده از آن به سختی انجام میگرفت وبراحتی برای کاربرانقابل استفاده نبود تصمیم برآن شد که  طراحی فرمت آن تغییرکند که انشاالله درصورت آماده شدن در اختیارعزیزان قرار خواهد گرفت.مدیریت سایت

11747
متن پرسش
سلام علیکم: این عهد نامه ترکمنچای را که توسط تیم ایرانی صورت گرفته خدمت خداوند مخلوقات، حشرات، ماهیها، درندگان، چرندگان، خزندگان، انسانها، مسلمانان شیعیان، سالکان، خودم و استاد طاهرزاده تسلیت میگویم. خدا مرگمان را برساند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا مرگِ این یأس و بدبینی را برساند و از همدلی و همزبانی با دولت غفلت نکنید. عرایض مختصری در جواب سؤال شماره‌ی 11688 داشتم. موفق باشید

10271
متن پرسش
سلام علیکم: آیا در شکل گیری علم فیزیک جدید سوبژکتیویته دخالت دارد؟ ما در آینده باید به فیزیک دیگری نظر کنیم؟ آیا فیزیک انیشیتین تفاوت اساسی با فیزیک نیوتونی دارد؟ یعنی نگاهش به عالم خارج از نگاه مدرنیته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرچیزی می‌شود نگاه سوبژکتیو داشت و آن را محدود به فاعل شناسنده کرد و در این حالت فیزیک انیشتین با نیوتن فرق ندارد. عمده آن است که متوجه باشیم نفس ناطقه‌ی انسان می‌تواند واقعیت خارج را درک کند و هر چقدر بیشتر تزکیه کرده باشد، تصور بهتری از معنای عالم خواهد داشت. موفق باشید
9603
متن پرسش
سلام علیکم و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در مورد سیر مطالعاتی فرموده بودید که صوت کتاب ده نکته از معرفت نفس را گوش دهیم به همراه خواندن کتابش. بنده چون صوت این مجالس در روی سایت نبود فقط کتابش را خواندم. آیا کفایت می کند؟ اگر ممکن است صوت این جلسات را روی سایت قرار دهید. در جای دیگر فرموده بودید چاپ جدید جلد اول کتاب فرزندم اینچنین باید بود خوانده شود. بنده چاپ قدیم را تهیه و مطالعه کرده ام آیا چاپ قدیم و جدید خیلی فرق دارد؟ نیاز به مطالعه چاپ جدید هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب ده نکته متنی است که با شرح آن کامل می‌شود. با سایت تماس بگیرید که اگر نمی‌توانند روی سایت بگذارند، برایتان پست کنند یا با گروه فرهنگی المیزان تماس بگیرید تا برایتان پست کنند. تلفن حاج آقا نظری 09136032342). 2- چاپ جدید فرزندم با جنبه‌ی سلوکیِ دقیق‌تری تنظیم شده و خوب است دوستان با دقت مطالب آن را دنبال کنند. موفق باشید
8166
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرامی. از روایات ائمه معصومین بر می آید که انسان سه بعدی میباشد . حال سوال اینجاست که اکنون که ما زنده ودر دنیا هستیم جسم مثالی ما کجاست؟ جسم مثالی که هم غیر مجرد است و هم محدود پس میتوان برای آن (برخلاف روح) مکان وچیستی تصور کرد پس چرا ماقادر به دیدن آن نیستیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جسم مثالی شما که مجرد است همین حالا پیش شما است، بدن شما مانع ظهور آن است، همین‌که از این بدن آزاد شدید با آن روبه‌روئید، مثل آن‌که شما در خواب بدن مادی را با خود ندارید ولی بدن مثالی را دارید. موفق باشید
7569
متن پرسش
هو العلیم:سلام علیکم: در صورت امکان مطالب ذیل را تبین نمایید. عالم ماده دارای مکان وزمان است،ولى عالم بالاتر از ناسوت نیاز به مکان وزمان ندارد، ١- آیا این امر ممکن است،انسان با بدن مادی به عالم مجردات سیر کند؟ ٢- پیامبری که وجود شریفش در همه عوالم حاضر است،چه نیازی به عروج از مدینه تامسجدالاقصی واز بیت المقدس تا دارد؟ ٢- جسم مطهر عیسى علیه سلام در کدام عالم است؟ اگر در عالم برزخ یا بالاتر بأشد،نیاز به مکان دارد، آیا عالم مجردات دارای مکان هم هستند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در آن حالت دیگر بدن مادی نخواهد داشت بلکه آن ماده شدت می‌یابد و مجرد می‌شود. مثل بدنی که شما در خواب دارید و یا مثل بدن مثالی در عالم برزخ 2- متوجه تفاوت بین حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با نفس ناطقه‌ی آن حضرت باشید. حضرت در مقام نفس ناطقه از جبرائیل«علیه‌السلام» وَحی می‌گیرند و یا به‌وسیله‌ی عزرائیل«علیه‌السلام» قبض روح می‌شوند یا از مدینه به مسجدالأقصی سیر می‌کنند 3- جسم مقدس حضرت عیسی«علیه‌السلام» به جهت آن‌که قرآن می‌فرماید بالایش بردیم، مسلّم مادی نیست که مکان نیاز داشته باشد. می فرماید »إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسى‏ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ » موفق باشید
6922
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر با توجه به اینکه ملایکه مجردند و همه جا هستند معنای اینکه هر قطره بارانی را یک ملک می آورد چیست؟گویا ادامه روایت هم اینست که هر قطره را یک فرشته می آورد که دیگر هیچ قطره بارانی را نمی آورد اگر درست است ادامه روایت به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام عالم با حضور اسماء الهی مدیریت می‌شوند، همان‌طور که حیات دست شما با حضور اسم حیّ ظهور می‌یابد و فرشتگان مظهر آن اسماء هستند. حال اسم رحمان و اسم ساقی و اسم لطیف که توسط فرشتگان به صحنه می‌آیند موجب ریزش قطرات باران هستند و هر قطره‌ای مظهر تجلی اسمی است از اسماء الهی و مسلّم اگر قطره‌ای دیگر در صحنه آید تجلی دیگری در میان است مثل آن‌که لامپ اطاق پشت سر هم نور تشعشع می‌کند که نور بعدی غیر از نور قبلی است. موفق باشید
3200
متن پرسش
ضمن عرض سلام خدمت استاد گرامی. می خواستم نظر مبارکتان را در مورد سفر به کربلا از طریق کاروانهایی که زیر نظر سازمان حج و زیارت نیستند جویا شوم. با توجه به اینکه سفر با این کاروان ها خطر جانی برای زائرین به دنبال دارد، آیا زائر خود ضامن صدمات جانی احتمالی به خودش است؟ یا اینکه نباید به خطرات احتمالی اهمیت داد؟ با آرزوی عمر با برکت برای حضرتعالی. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که شرکت شمسا ضعف‌هایی دارد و عملاً آن‌طور که شایسته است جهت زیارت کامل به زائر کمک نمی‌کند بعضی از بزرگان به صورت آزاد و مطابق قوانین نظام اسلامی مبادرت به سفر می‌کنند، نمی‌توان گفت این کار خلاف مقررات است، اشکال در برنامه‌ریزی شرکت انحصاری شمسا است و لذا حج و زیارت اصفهان مدت‌ها است تلاش می‌کند بیرون از شرکت شمسا خودش برنامه‌ریزی کند و تا حدّی هم اقداماتی انجام داده. موفق باشید
2871
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار در کتاب شرح ده نکته - شرح معرفت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی فرمودید نفس راهرو نیست راه است پس راهرو کیست و همچنین آیا طی الارض با جسم انجام می شود یا با روح انجام می شود . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نفس راه است و راهرو نیز خود انسان است که در خود سیر می‌کند و به همین جهت نفس در سلوک خود شدت می‌یابد. طی‌الأرض با جسم و روح انجام می‌گیرد ولی جسمی لطیف‌تر از جسم مادی. موفق باشید
2022
متن پرسش
با عرض سلام در روایات در باب اندیشیدن زیاد تاکید داریم همچنین عبارات قرآنی مثل (افلا یعقلون) ولی سوال من این است «قلوب یعقلون بها » یعنی چه ؟ و چگونه کسب میشود ؟ یا به تعبیری محقق میشود؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: «بها» نظر به سنتی دارد که چگونه منکران نبوت را هلاک نمود و با عبرت‌گرفتن از سرنوشت آن اقوام قلب انسان به چنین شعوری دست می‌یابد. موفق باشید
1632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام .من وقتی به آثار شما وخود شما نگاهی جدا از نگاههای سیاسی می اندازم اینن گونه میبینم که شما هم مثل همه انسانها در جستجوی جواب دادن به ابعاد فطری و اصیل خود که در تنهایی ها نمی توانید منکر آن شوید هستید جوان امروز که نمونه بارزش من هستم از بازی خوردن های خیالاتم سرخورده ام شمامیگویید که درمان در قران واز اهل البیت است مشکل نیافتن راهی محکم به این دوریسمان است .راهنمایی کنید.> سوال من حالت طلبکارانه دارد می دانم که این از درس هایی که ما توی دانشگاه خونده ایم یادگرفته ایم> ازنظر شما دانشگاه واقعی حوزه های ماست یا دانشگاه های ما؟تکلیف ما با این سیستم چه می شود؟>
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تا حدّی جواب قسمت اول سؤال‌تان را بگیرید. ولی در مورد قسمت دوم سؤال‌تان باید عرض کنم حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» در کتاب‌های خود میراث ارزنده‌ای در موضوعات فلسفی و عرفانی و اخلاقی برای ما گذارده‌اند که حوزه و دانشگاه باید به آن رجوع کنند و در آن فضا دانشگاه می‌تواند به وظایف خود در موضوعات علوم تجربی بپردازد و حوزه نیز در آن فضا در موضوعات فقهی و قضایی و اقتصادی تلاش کند ولی اگر از نگاه حضرت امام محروم شویم نه دانشگاه موفق خواهد بود و نه حوزه. موفق باشید
1335

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام وعرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده و تشکر فراوان از اینکه برای پاسخگویی به این پرسش ها وقت می گذارید. من دانشجوی سال آخریکی از رشته های مهندسی هستم.(که البته نمی دانم چرا در این رشته ام؟!شاید همرنگ جماعت شدن وشایدهم....)از ترم 3 این پرسش که یک دختر به چه انگیزه ای در یک رشته فنی-مهندسی تحصیل می کند دغدغه ذهنی ام شده بود. اما شاید اشتغال بیش از حد به درسها مرا از یافتن یک جواب اساسی برای این سوال بازداشت(چون همیشه میگم یک مسلمان باید کارش را به بهترین نحو انجام بدهدوهمین اعتقاد باعث شده تا همه انرژی و وقتم را برای درسم بگذارم) تا اینکه حالا در ترم 7 که فرصت تصمیم گیری برای ارشد هم هست این دغدغه مرا رها نمی کند(الان دارم به این فکر می کنم که یک مسلمان اول باید نقشش را پیدا کندوبعد همه هم و غم خود را برای آن بگذارد). جایگاه تحصیل در یک رشته مهندسی در پازل یک انسان موفق کجاست؟ بعضی ها معتقدند مذهبی ها نباید فضارا به این راحتی خالی کنند اما آیا واقعا نقش یک خانم مذهبی در جامعه اسلامی این است؟! آیا تحصیل در یک رشته مهندسی و رسیدن به جایگاهی در این زمینه باید هدف غایی باشد؟( در دعای مکارم الاخلاق خواندم که:"واستعملنی بما تسیلنی غدا عنه "و بارها از خودم پرسیدم آن نقش واقعی من چیست؟) از طرف دیگر احساس می کنم حضور یک خانم در فضاهای مختلط دانشگاهها آن صفای روحی و باطنی را که در تربیت وتعالی کانون یک خانواده می تواند موثر باشد از او می گیرد.جمله ای به این مضمون ازحضرت زهرا در جایی شنیده ام :"بهترین چیز برای زنان آن است که هیچ مردی اورانشناسد(یانبیند)". با توجه به این تفاسیر از شما راهنمایی می خواهم تا کمکم کنید آن نقش واقعی ام را در زندگی پیدا کنم و در مسیری حرکت کنم که صراط مستقیم الهی باشد . التماس دعا.....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: وقتی بتوانیم خود را طوری رشد دهیم که در معرفت خدا و معاد و معرفت نبی و امام به فهمی روشن رسیده‌باشیم و واجبات الهی را به خوبی رعایت کنیم و محرمات راترک کنیم، در هر جایی از نظام اسلامی به عنوان یک نوع سلوک معنوی خدمت کنیم، ابدیّت خود را رونق بخشیده‌ایم. فکر می‌کنم می‌توانید در کنار ادامه‌ی رشته‌ی خود به معارف الهی نیز بپردازید تا در عین آن‌که به آن‌چه فردای قیامت از شما می‌پرسند بتوانید جواب دهید . فعلا در جاده‌ای که قرارگرفته‌اید متوقف نشوید تا آن‌چه خدا می‌خواهد پیش آید. روایتی که آورده‌اید در امور فردی است در امور اجتماعی سیره‌ی فاطمه زهرا«سلام‌الله‌علیها» حضور در صحنه بود و به این لحاظ فکر می‌کنیم می‌توانید به فعالیت‌هایی که درحال حاضر و بعد در رشته‌ی مهندسی دارید، سلوک خود را نیز داشته‌باشید. موفق باشید
1262

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تبریک عید سعید فطر می خواستم بدانم که چگونه ترس ناشی از وهم را از ترس ناشی از عقل تمییز دهیم مثلا شخصی به خاطر ناامنی هایی که در جامعه اتفاق می افتد از رفتن به جامعه احساس خطر می کند و گوشه نشینی اختیار می کند قطعا این ترس ترس ناشی از وهم است ولی یک سری مواردی پیش می آید که واقعا شخص نمی تواند تشخیص دهد ترس عقلی است یا وهمی لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظرم با عقل شریعت و با نظر به وظایفی که دین بر عهده‌ی ما گذاشته بتوان جلو رفت و در امور احتمالی هم به خدا توکل کنیم و به طور طبیعی زندگی نماییم و عقلای قوم را ملاک اعمال خود قرار دهیم. موفق باشید
22332
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: سوالی در رابطه با محتوای کتاب «هدف حیات زمینی آدم» داشتم! فرموده اید که جنس آدم شجره گرا و کثرت گراست و همین موجب هبوط وی شد! اما مگر آفرینش «جنس» آدم در اختیار خداوند نبوده است!؟ آیا می توان گفت که آدم حداقل در بهشت نزولی اختیاری از خود نداشته و خداوند با این هدف که آدم از زمین با اراده و اختیار خود به بهشت صعودی راه پیدا کند، چنین برنامه ای را طرح کرده باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اختیار انسان در هرحال ذاتیِ خود انسان است و این مسئله‌ی مهمی است که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بر آن تأکید شده است. موفق باشید

نمایش چاپی