بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7181

روان شناسیبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر علم روانشناسی علمی صد در صد غربی با مبانی امانیستی است؟آیا حرف خوب هم دارد یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روان‌شناسی در تفسیر انسان ناتوان است ولی به عنوان علمی تجربی که در فضای آزمون و خطا می‌تواند عکس‌العمل‌های انسان‌های معمولی را نسبت به حالات مختلف جدول‌بندی کند حرف دارد و می تواند به نتایجی برسد از این جهت باید بین آن وقتی که روان‌شناس می‌خواهد راه‌کار برای زندگی بدهد و افق زندگی ما را تعیین کند؛ با آن وقتی که به تجربه نسبت به یک حالت روحی به یک نتیجه‌ای رسیده است، تفکیک کرد. موفق باشید
6745
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرانقدر استاد طاهرزاده با مطالعه مباحث شما در خصوص تکنولوژی و همچنین مطالب شهید آوینی در این خصوص سوالات زیر را خدمتتان ارسال می کنم: 1- با توجه به منابعی که خداوند حکیم برای بشر در روی کره زمین قرار داده (نفت، گاز، معادن مس نقره آهن .. ، و ...) تکلیف استفاده از آنها چه می شود؟ 2- در آیات قرآن به مواردی از استفاده از این منابع اشاره شده (ذالقرنین، حضرت داود، حضرت سلیمان و ...) که ظاهرا از تکنولوژی روز استفاده می شده است. این موضوع را چگونه تحلیل می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» عرض شده است اگر روش ما تعامل با طبیعت باشد تمام این معادن می‌توانند به جای آن‌که موجب بحران محیط زیست شوند، در خدمت بشر باشند. مشکل بشر آن است که عنان خود را به نفس امّاره‌اش داده 2- روش اولیاء و پیامبران الهی آن بوده که از استعدادهای عالم غیب و شهود در راستای تعالی بشر استفاده می‌کردند ولی وقتی تمدن غربی از تعادل بشر غافل شد همه‌چیز وارونه گشت. موفق باشید
6153
متن پرسش
رابطه اخلاق با معرفت نفس چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای کتاب «انسان از تنگنای زمین تا فراخنای قرب الهی» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
5603
متن پرسش
سلام . باتوجه به نظر جناب عالی پیرامون نفس . سوال من در مورد کسانی است که به اصطلاح انها را حرام زاده مینامند . عده ای به نظر من جاهل میگویند اینها با حلا زاده ها فرق دارند !!!! و هادیت ناپزیند !!!!! با توجه به جمله اقای رجب علی خیاط (تاثیر روزیِ حلال و حرام آن قدر زیاد است که ممکن است حلال زاده بخورد حرام زادهشود یا حرام زاده بخورد حلال زاده شود.) و خطا ناپذیری و ناقص نبودن نفس انسان میشود گفت تناه فرق حلال زادگی و حرام زادگی در افاضات هنگام بسته شدن نطفه است . که اگر از روی شهوت باشد حرام زاده و اگر از روی پاکی و محبت حلال زاده . نظر جناب عالی را پیرامون این بحث میخواستم برانم ....
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال چون انسان‌ها بدون استثنا دارای فطرت توحیدی هستند، پس هرکس می‌تواند تا قرب الهی پیش برود هرچند زمینه‌ی تعالی به عنوان علت مُعِدّه در انسان‌ها متفاوت است ولی علت حقیقی کمال برای هر انسانی، فطرت اوست. موفق باشید
3470
متن پرسش
با سلام استاد عزیز پیامبر عظیم الشأن اسلام می فرمایند: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم. به زبان امروز یعنی حکومت لائیک و سکولار می تواند دوام داشته باشد اما حکومت اسلامی اگر آلوده به ظلم باشد دوام نمی آورد. استاد درست است که حکومت ما دینی است اما با این همه تبعیض، رانتخواری، آقازاده بازی، تجمیع سرمایه های ملی در دست یک عده و خفه کردن صدای هرکس که نسبت به این گرانی ها و تبعیض ها معترض است؛ ایا دوام می آورد؟آیا پابرجا می ماند؟بالاخره آن مسئولینی که تبعیض قائلند، رانتخواری می کنند، جلب سرمایه می کنند،وامهای بی در و پیکر می گیرند و بر آه بیوه زنان و اشک یتیمان و فقر پابرهنگان-که به فرموده امام رضوان الله تعالی صاحبان اصلی این انقلاب هستند- کاخ قدرت خود را می آرایند باعث به زمین خوردن این نظام نمی شوند؟مگر نه اینکه رسول راستین فرمود ملک با کفر می ماند اما با ظلم نه. آیا همین جمله خبر سرنگونی نظام ما را نمی دهد؟چه باید کرد؟استاد گرامی چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این دزدی و گرگی‌ها هدف نظام نیست بلکه نظام سعی دارد ان‌ها را کنترل کند برعکس نظام‌های ظالم که خودِ نظام به مردم ظلم می‌کند. بحمدالله جهت‌گیری نظام مقدس اسلامی طوری است که از این انحراف‌ها می‌گذرد و هر روز ریشه‌های او مستحکم‌تر و اصل نظام پایدارتر خواهد بود. موفق باشید
1580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام به خدمت استاد عزیز استاد شما در مباحث مطالعه می فرمودید که همه مطالعات خود را یادداشت کنید حالا باتوجه به وقت گیر بودن نوشتن در مورد همه مطالعات ما که می خواهیم یک سیر مطالعاتی از کتب بزرگان مثل شهید مطهری وآیت الله جوادی وامام وعلامه طباطبایی وطهرانی وکتب شما داشته باشیم آیا اگر بخواهیم برای همه این مطالعات خود یادداشت برداریم مطالعه کتب این بزرگان زمان خیلی زیادی طول می کشد تا اینکه بخواهیم فقط مطالعه کنیم وبه قول شما از همان پرورش فکر استفاده کنیم. کدام روش درست تر است؟ با تشکر بسیار التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر نکات اصلی را یادداشت کنید، آن نوشته‌ها سرمایه‌ی فکری شما می‌شود و هرچه جلوتر بروید با عمق بیشتری مطالب را می‌گیرید و از مطالعات خود می‌توانید بهره‌برداری کنید. موفق باشید
1316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیزم استاد باتوجه به هجمه شدید غرب و وهمی شدن زندگی ها و فشار آن برروی زندگی ها و به خصوص خانوم ها حتی مذهبی هایشان چطور می توانیم یک زندگی همراه باسلوک دینی و دور از درد سر و آشوب داشته باشیم لطفا در صورت امکان کتاب و یا مبحثی را به بنده برای داشتن زندگی بهتر معرفی کنید بنده با همسرم در نوع داشتن امکانات و وسایل زندگی تفاهم نداریم و ایشان این نوع زندگی را تجملی نمی داند با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده در همین رابطه کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را تنظیم کرده‌ام. باید حوصله کنید تا پس از جهت‌گیری صحیح، عهد ما با زندگی غربی به عهد ما به زندگی اسلامی تبدیل شود. در ضمن بنا نیست همسر شما تنها با سلیقه‌ی شما زندگی کند. چقدر خوب است که خانم‌های مذهبی در عین جهت‌گیری اسلامی در اوج خوش‌سلیقگی و وارستگی زندگی گنند و به خانه و کاشانه‌ی خود گرمی و امید ببخشند. تا آن‌جا که ممکن است و گرفتار زندگی غربی نمی‌شوید، همسرتان را در تنظیم خانه و وسایل آن آزاد بگذارید. موفق باشید
1165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم همانطور که مستحضرهستید درزمان غیبت صغری حضرت ولی عصر(عج)افرادی ادعای نیابت یا وکالت ازجانب حضرت نمودندومدعی ا رتباط باایشان شدند که برای معلوم الحال شدن ادعای کذب وضلالت انها عالمان شیعه و بخصوص نواب اربعه هرکدام در زمان خود ایشان را نفی وملعون نمودند وحضرت نیزدرباره تعدادی ازان مدعیان نیابت توقیعاتی صادرفرموده وموردلعنشان قراردادندازجمله این مدعیان نیابت وارتباط باحضرت ولی عصر منصورحلاج است که شرح حال او در ج51 ص397 بحارالانواربیان شده به طوری که علی بن بابویه والد شیخ صدوق به شدت اوراترد ومورد لعنت قراردادولی با این حال شرح حال وذکر ومدح او سالهاست که در کتاب ادبیات سال اخرتحصیلات متوسطه (درس شانزدهم ) بیان شده وحد اقل برباطل بودن روش وطریقه او هم حتی تاکید نشده بلکه برعکس ازمحتوای درس مدح او و ضم مخالفان او برداشت می شودو متاسفانه عقاید وافکار فرزندان و دانش اموزان را در معرض انحراف ویاتردید قرار داده است وخود حقیر که سالها قبل این درس را درکتاب خود میخواندیم برایم سوال بود که بالاخره این قبیل افراد مورد تایید اهل بیت وقران بوده اند یا خیرکه البته الان که مطالعات خودراعمیقترکرده ام راه حق را یافته ام و انهایی که مطالعات دقیق یا مبنای اعتقادی مستحکمی ندارند احتمالا عقاید صوفیه یا طریقه سلوکی افرادی مثل فرد مزبور را راه وروش دین به حساب می اورندبرای بنده سوال است دلیل این همه کم توجهی در کشوری که به نام مذهب اهل بیت نامیده میشود .ازانجا که مدتی است با این سایت در ارتباط میباشم از جنابعالی خواهش میکنم این موضوع را مورد بررسی وتذکر قراردهید ودرصورتی که بنده دراین مورداشتباه میکنم لطفا بنده را روشن فرمایید .به هرحال برایم روشن شده که انهاییکه درزمینه تالیف کتب درسی فعالیت میکنند خواسته یا ناخواسته این قبیل اشتباهات رامرتکب شده اند وازقبیل این عقاید نادرست زمینه اموزش وتربیت قرار داده شده است وصرف اینکه عطارنیشابوری یکی ازشاعران مورد توجه است ایا عقاید وهمه نوشته های اوهم مورد قبول وتاییداهل بیت است و همین که در مدح شخص یا اشخاصی دست به قلم برده ما هم باید روش اورا دنبال کنیم .
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی حلاج از آن جهت مورد توجه است که عارفی است مسلمان و در مسیر توحید قدم‌ها برداشته و در همین رابطه حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» در غزل معروف خود از او یاد می‌برند و میفرمایند: «فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم.... همچو منصور خریدار سر دار شدم». موفق باشید
21660
متن پرسش
سلام علیکم: سوال دارم مختصر: در زمان ابو مسلم خراسانی که بر علیه ستم بنی امیه قیام شد چرا امام صادق علیه السلام همراهی یا تایید مشروط نکردند آیا ایشان به حضور تاریخی اعتقاد نداشتند؟ جنابعالی حضور تاریخی را اصل می دانید در حالی که امام راحل عمل به وظیفه را اصل می دانستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون حضرت متوجه‌ی شرایط تاریخی آن زمان بودند، وارد صحنه نشدند. ابومسلم اسبابِ دستِ بنی‌العباس بود و هزاران شیعه را به قتل رساند. بد نیست سری به جزوه‌ی «هویت گمشده‌ی شیعه» قسمت مربوط به امام صادق «علیه‌السلام» بزنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

21629
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. ببخشید من اخلاق بسیار تند و بدی با همه مخصوصا با همسرم دارم و بعد از عصبانیت و تندخویی شدیدم بسیار ناراحت میشم و روزها درگیر موضوع می شوم خودم رو سرزنش می کنم و بسیار گریه می کنم. آقای استاد اخلاقم بدجور قالب شده و اذیتم میکنه. حقیقتش همیشه فکر می کنم خدایی نکرده اگر برای همسرم اتفاقی بیوفته چطور باید صبوری و مهربانی و اخلاق بسیار نرمشو بیاد بیارم و طاقت بیارم. حالم خیلی بد است. شما برای من و همسرم دعا کنید که هر دو در کنار هم عاقبت بخیر باشیم. ممنون از توجهتون. لطفا کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید بهترین جایی که شیطان بهره‌های خود را می‌برد، تندی زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. باید اصلی را بر خود بنیان کرد تا شیطان مأیوس شود. موفق باشید

20813
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزيز: در اين كانال تلگرامي (@mohsenp1414) مطلب زير به نقل از شما آمده البته بنده هم جوابي براي Hدمين آن فرستادم كه هر دو را جهت اطلاع ارسال مي كنم: قاعده لطف و عصمت استراتژیک ولی فقیه (بخش یک از دو) ....................... آقای اصغر طاهرزاده طی سخنانی در ارتباط با اختلاف نظر رئیس جمهور سابق با مقام معظم رهبری، می‌گوید: «می‌گویند که آقا همه نظریاتش درست نیست درصورتی که خدا وقتی کسی را زعیم می کند، قلبش را در اختیار می گیرد. آیا می شود خدا ایشان را کمک نکند، آن وقت به ما ظلم کرده است و خدا این کار را نمی‌کند.» آنچه در واقع طاهرزاده در مقام بیان آن است مطلبی است که بسیاری از حامیان ایدئولوژیک آیت الله خامنه‌ای بر آن اصرار دارند و آن عبارت است از اینکه به حکم قاعده لطف، ولی فقیه در عرصه تصمیمات استراتژیک از عصمت برخوردار است. مطابق این ادعا گرچه ولی فقیه ذاتا معصوم نیست و ممکن است در برخی از ساحت‌های زندگی فردی‌اش سهو و خطا داشته باشد اما از آنجا که ولی فقیه امام امت و جامعه محسوب می‌شود، هنگامی که در طرح‌های کلان جامعه اظهار نظر می‌کند و طرحی را عملیاتی می‌کند، معصوم از خطا و اشتباه است. چرا که اگر خطا کند و خداوند مانع او نشود، خداوند به دلیل گمراهی مردم و عدم راهنمایی، به ما ظلم کرده است و خداوند از ظلم مبراست. برای ارزیابی و سنجش ادعای آقای طاهرزاده، در ابتداء تعریف اجمالی از قاعده لطف بیان می‌کنیم سپس به بررسی ادعای طاهرزاده می‌پردازیم. قاعده لطف قاعده‌ای است که در علم کلام به آن پرداخته می شود. معنای این قاعده این است که به مقتضای حکیم بودن خداوند و محدود بودن دانش بشری، عقل حکم می کند که خداوند آنچه را که مقرب به طاعت و مبعد از معصیت هست را بیان کند. با توجه به همین قاعده، استدلال بر لزوم بعثت انبیاء و ارسال پیامبران شده است چرا که اگر پیامبران مبعوث نشوند و احکام الهی را بیان نکنند، درک محدود انسان‌ها قاصر از فهم احکام الهی و عاجز از رسیدن به کمال و قرب الهی است. بنابر این، استدلال طاهرزاده و جمعی از حامیان ایدئولوژیک مقام معظم رهبری بر این امر استوار است که مطابق قاعده لطف وقتی ولی فقیه تصمیمی را برای جامعه اتخاذ می‌کند اگر آن تصمیم اشتباه باشد و خداوند جلوی آن را نگیرد، خداوند به انسانها ظلم کرده است و از آنجا که خداوند از ظلم مبراست پس مانع از وقوع اشتباه در تصمیمات استراتژیک ولی فقیه می‌شود. مشابه این نظریه در تاریخ فقه شیعه را جمعی از قدما اتخاذ کرده‌اند؛ مرحوم شیخ طوسی و جمعی از علماء در مساله اجماع، قاعده لطف را مطرح می‌کنند و می‌گویند اگر اتفاق و وحدت دیدگاهی بین عالمان و محققان شیعه بر امر نادرست و باطلی ایجاد شود ولی خداوند از طریق امام معصوم مانع این رویه نشود، خلاف لطف است و خداوند از این ظلم مبراست بنابراین اجماع علماء حکایت از صحت نظریه و دیدگاه می‌کند. اما آیا تطبیق این قاعده بر تصمیمات ولی فقیه و استنتاج عصمت استراتژیک ولی فقیه، صحیح است؟ بسیاری از فقهاء و محققان متاخر در مساله اجماع به قاعده لطف می‌پردازند و اشکالات مهمی را به آن مطرح می‌کنند که آن اشکالات بر دیدگاه آقای طاهرزاده و هم فکران او نیز وارد است. رهبر انقلاب مردم ایران امام خمینی در مباحث اصول فقه به قاعده لطف اشکال می‌کنند و آن را مقبول نمی‌دانند(1)؛ و فرزند ایشان شهید آیت الله مصطفی خمینی درباره قاعده لطف می‌نویسد: أنّ قاعدة اللطف ليست تامّة، لا في باب النبوّة، و لا في باب الإمامة. قاعده لطف نه در باب نبوت و نه در باب امامت قاعده ی تمام و صحیحی نیست. (2) @mohsenp1414 جواب با سلام: اينطور به آقاي طاهرزاده حرف بستن خارج از اخلاق در بررسي نظرات ديگران است شرح نظر هر كس را از خودش و آثارش بخواهيد. ايشان زنده است و سايت پاسخگويي هم دارند (لب الميزان) لطف كنيد چند كليك ساده كنيد و توضيح اين مطلب را بخواهيد. ايشان به عصمت هيچ كس بجز 14 معصوم قائل نيستند و معناي كمك و امداد الهي در زندگي بشر (چه قلبي و چه در عالم مادي) با عصمت متفاوت است. فقط استاد طاهرزاده اين مطلب را نمي گويد بلكه استاد مطهري نيز در كتاب (امدادهای غیبی در زندگی بشر) مي گويد: «امدادهای غیبی خداوند، تأثیر شگرفی در زندگی انسان‌ها دارد. در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) این موضوع به تأکید مطرح شده، به گونه‌ای که دیگر نمی‌توان گفت امدادهای غیبی در زندگی انسان‌ها یک استثناست و تنها در موارد نادری نمایان می‌شود، بلکه یکی از سنت‌های الهی است که مؤمن می‌تواند در سختی‌های زندگی به آن دل ببندد و امید نجات داشته باشد.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از تذکری که به نویسنده‌ی آن مقاله دادید؛ همان‌طور که در جواب سؤال‌های شماره‌ی 20774 و 20800 و 20812 عرض شد بحث عصمت برای ولیّ فقیه در میان نیست، بحث بر سر آن است که به تعبیر حضرت رضا «علیه‌السلام» : «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] اگر خداوند بنده‏ اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه‏ ى او را گشاده مى‏ گرداند. تا در مديريت خود كوچك‏ترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. در نتيجه آنچنان توانا مى ‏شود كه در جواب‏گويى به هيچ نيازى در نمى‏ ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى‏ گيرد.

در ضمن به این نکته‌ی عقلانی و عالمانه‌ی حضرت آیت اللّه جوادی، نمی‌توان دقت نداشت که می‌فرمایند به همان معنایی که خداوند امامان معصوم را جهت هدایت جامعه می‌پروراند، در زمان غیبت امام معصوم عالِمِ مورد نیاز جامعه را نیز می‌پروراند. آیا در تجربه‌ی وجود شخصیت‌هایی مثل حضرت امام و رهبری روی هم رفته این موضوع قابل درک نیست؟ در ضمن در فایل صوتی که بناست بر روی سایت «لبّ المیزان» تحت عنوان «مددهای الهی به زعیم جامعه» قرار گیرد، عرایضی شده است. موفق باشید  

 


[1] - تحف العقول، ص 443

20695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: می خواستم نظرتون رو نسبت به این متن بدونم اگه ایراد و انتقادی هست لطفا بفرمایید البته میدونم متن زیاده از اینکه وقتتون رو میگیرم عذرخواهی می کنم: کسانی که ادعا دارند اگر طب اسلامی وجود داره پس چرا علما و یا مقام معظم رهبری بچه هاشونو واکسیناسیون می کنند و وقتی خودشان مریض می شوند برا معالجه به پزشکان امروزی (طب شیمیایی) مراجعه می کنند لازم می دانیم به موارد زیر توجه خاص داشته باشند. باید توجه داشته باشیم که پزشکی امروزی (طب صهیونیستی) حاصل 80 سال برنامه ریزی صهیونیست ها برای پی ریزی و عملیاتی کردن این طب در دنیا و در ایران است و به شدت در زمان حکومت پهلوی در ایران ریشه دوانده است و تمام زیر ساخت های لازم برای این طب صهیونیستی اعم از ساخت هزاران بیمارستان و دانشگاه برای تربیت نیرو و از همه مهم تر به دست گرفتن افکار عمومی با در دست داشتن رسانه ها و فریب مردم شکل گرفته است و همان طوری که امام راحل (ره) فرمودن که حکومت اسلامی تشکیل دادیم و حالا سعی کنید دولت اسلامی و بعد جامعه اسلامی تشکیل بدین ولی هنوز بعد از 40 سال که از انقلاب گذشته هنوز نتوانستیم دولت اسلامی تشکیل بدیم. چرا که اقتصاد ما به فرموده ی مراجع ربوی است و نظام آموزشی و دانشگاهی ما بر گرفته از نظام غرب و بهداشت و درمان ما نیز برگرفته از غرب است و در یک کلام غیر الهی است. این نشان از نداشتن ظرفیت فکری لازم برای پیاده کردن احکام الهی (در بخش اقتصاد و بهداشت و درمان و ...) از طرف مسئولین دولتی و نماینده ها ی مجلس است و متاسفانه مردم نسبت به بی تقوایی مسئولین بی توجهی نشان می دهند. نکته قابل توجه این است که برخی سکوت مقام معظم رهبری و برخی علما و تایید ظاهری این روش اداره کشور را دلیل بر حقانیت و درست بودن روش اداره کشور دانستند. چنانکه در برخی موارد مثلا می گویند اگر این پزشکی نوین غیر الهی است یا اقتصاد و بانک ها ربوی است چرا رهبری و علما علنا چیزی نمی گویند. این آقایون غافل از آنند که رهبری به عنوان ولی خدا و نائب امام زمان روشی برای اداره کشور بر گزیده که همان روش اداره ی پیامبر و امیر المومنین است چنان که با توجه به وضعیت کشور و اینکه این حکومت بعد از 1400 سال و با دادن خون هزاران انسان الهی به وجود آمده اولویت اول حفظ نظام اسلامی است و نباید به خاطر مصالح پایین تر. مصالح بالاتر که حفظ نظام است به خطر افتد کما اینکه امام راحل فرمودن حفظ نظام از اوجب واجبات است آیا شریح قاضی که قاضی القضات مولا امیرالمونین بود مگر نه این بود که مولا می خواستن بر کنارش کنن و فشار سران اون زمان باعث ابقای پست او شد؟ آیا اشعث که یک منافق بود فرماندار مولا نبود؟ مگر نه این بود که به خاطر اینکه اشعث مقبولیت زیادی بین مردم داشت و با دور کردن اشعث از خود و تقابل با او مولا هزاران سرباز را از دست می داد؟ آیا انتخاب اشعث و قاضی شریح به عنوان فرماندار و قاضی القضات توسط مولا به منزله ی مقبولیت این دو توسط مولا بود یا به خاطر مصالح بالاتر که همان حفظ اسلام است اینکارو کردند؟ در واقع در بین سران اون زمان مومنی که مقبولیت مردمی بالایی داشته باشه نبوده برای همین مولا مجبور بوده امثال اشعث رو بهشون پست سیاسی بده. این مثال ها رو زدم تا راحت تر رفتار ها و گفتارها ی مقام معظم رهبری قابل فهم بشود. مثلا با این سابقه ای که طب صهیونیستی در دنیا و در ایران دارد چه از لحاظ زیر ساخت چه تربیت نیرو و از همه مهم تر در دست گرفتن افکار عمومی آیا صحیح است که رهبری موضع تهاجمی بگیرد؟ آیا مردم ظرفیت آن را دارند که کل نظام اقتصادی و دانشگاهی و بهداشت و درمان زیر و رو شود؟ آیا مسئولینی داریم که بتواند این افکار الهی چه در اقتصاد چه در بهداشت و درمان و ... اجرا کنند؟ کدام مسئول؟ این دولت؟ این مجلس؟ که آدمهاشون تو این دانشگاه هایی که صهیونیست ها نظامش رو طراحی کردن و کتاب های غربی تدریس میشه تربیت شدن چه طوری می توانند بر ضد این طب صهیونیستی عمل کنن؟ آیا رهبری بدون پشتوانه ی مردم می تواند با این سیستم غیر الهی در بیافته؟ مگر نه اینست که امام (ره) به پشتوانه ی مردم (با بصیرت) توانستن حکومت طاغوت را نابود کنن؟ به تناسب آن برای انقلاب در اقتصاد و در بهداشت و درمان و ... نیز رهبری نیاز به پشتوانه ی مردمی دارد. اصلا وظیفه ی رهبری این است که مردم را به کمال برساند و مردم با خواسته ی خودشون و حضور خودشون باید این انقلاب ها رو به ظهور برسانند نه اینکه ما بنشینیم و منتظر باشیم رهبری برای ما کاری کند البته رهبری و با اشاره حرفاشونو میزنن همان طوری که پیامبر فرمودن که من به اشارت مبعوث شدم نه به صراحت. ما مردم باید اشاره های مقام معظم رهبری را بگیریم. مگر نفرمودند دغدغه ی من طب اسلامی ایرانی است؟ پس بسم الله. اگر هم به پزشکان امروزی مراجعه میکنن به سبب همان مصالحی است که عرض کردیم. این مردم هستن که باید بروند و فدای امام حسین بشوند و اگر مردم غفلت کنن امام مظلوم واقع می شود و به قتلگاه می رود. البته مردم ما به اون بصیرت رسیدن که نگذاشتن حتی نائب امام زمان 40 سال براشون این اتفاقا بیافتد. ولی برای مبارزه با این سیستم غیر الهی نیاز به حضور موثر تر این مردم هست. در مورد طب صهیونیستی هم مردم باید وارد میدان شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که طب شیمیایی نظام بدن و تدبیر نفس را بر هم می‌زند؛ حرفی نیست. و در این‌که صهیونیست‌ها نیز بعضاً در آن نفوذ کرده‌اند هم بحثی نیست. ولی اولاً: همه‌ی این طب، صهیونیستی نیست، ثانیاً: بنا به فرمایش حضرت امام در کتاب «کشف‌الأسرار» متأسفانه رضاخان طب اسلامی را از بین برد و ما فعلاً در ابتدای راه هستیم. از این جهت باید حوصله به خرج داد تا طب اسلامی رشد لازم را بکند تا بتواند با طب شیمیایی رقابت نماید. موفق باشید

19895

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: برای شروع ماه ذی القعده و به ویژه چله کلیمی چه توصیه ای دارید؟ آیا چله کلیمی الزاما نیاز به استاد دارد؟ یعنی نمی شود مراقبتهایی را خود شخص انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فرمایش آیت اللّه بهجت، علم شما استاد شماست. لذا نیاز به استاد خاص ندارید. با روزه‌داری و آزادکردن خود از مشغله‌های دنیایی سعی کنید با عبادات و مطالعه‌ی کتب عرفانی، قلب را آماده‌ی الطاف الهی بفرمایید. موفق باشید

19861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقتی همه چیز در این عالم ظهور وجود است و شدت و ضعف خاص خودش را دارد در مورد اجسام عظیمی مثل خورشید و یا زمین حتما این وجود از شدت بسیار بالایی برخورداره. مثلا خورشید که خودش عین نور هست و ظهوری نورانی و با شدت دارد حتما داراری وجودی با مراتب بسیار بالاست که ظهورش اینچنین شدید است. آیا این فکر درست است؟ با سپاس از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت وجود ربطی به بزرگی و کوچکی پدیده‌ها ندارد. تمام عالم ماده که شامل خورشید و همه‌ی کهکشان‌ها می‌شود، از نظر وجودی در پایین‌ترین از درجه‌ی وجود قرار دارند. شدت وجود، به جامعیتِ موجود است از نظر کمالاتی که دارد. موفق باشید

17837

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام علیکم و خسته نباشید: سوال من در مورد این قول است : «وقتی زائر امام در مقابل ضریح قرار می گیرد بجای توجه خود به فاصله خود با ضریح به فاصله خود با اسلام فکر کند.» آیا این قول درست است یا قباحت دارد. خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی می‌تواند تذکر خوبی باشد مبنی بر این که به خود تذکر دهد امام، اسلام مجسم است و باید این فاصله را با رعایت دستورات الهی کم کند. موفق باشید

17338

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام زیبای مطلق با سلام و احترام: ببخشید استاد لطفا در مورد «کفلین من رحمة» در آخر سوره حدید به چه معنی است؟ با تشکر از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی در المیزان نکات خوبی را در این مورد فرموده‌اند. خوب است به آن‌جا رجوع کنید. موفق باشید

15362

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد گرامی: چگونه است حال کسی که تعقیبات نمازش معصیت خداوند است؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در حدّ ممکن، این خطورات را دنبال نکرد تا شیطان مأیوس گردد. موفق باشید

15200
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: خدمت جناب استاد عزیزم عرض درود و خسته نباشید به خاطر تمام زحماتتون عرض می کنم. بنده مدتهاست با دروس حکمی آشنایی دارم اما اصوات شما برای من نقطه عطفی بود خداوند به شما خیر فراوان عنایت کند. سوال 1: در مورد رویت حق در مخلوقات باید عرص کنم که بنده با نگاه به مناظر ممکنات به اسماء الهی منتقل می شوم اما در حد ارتباط عقلی و فکری و در اثر تفکر قلبا هم با وجود این ممکنات انس می گیرم. یعنی وقتی حیات و اراده و زیبایی رو درک می کنم در این مناظر با این اسماء انس هم برقرار می کنم الحمدلله. اما این سوال برایم پیش اومده که آیا این صفات کمال خود اسم جامع الله به اعتبار مقام واحدیت هست؟ یا جلوه و نمودی محدود از اون اسم اللهی است که در مقام واحدیت است اما چون این جلوه فانی در اون مقام هست در واقع خود اون مقام هست که در صحنه است؟ از فرمایشاتتون بنده بین این دو مطلب حیران شدم اما گمان می کنم مطلب دوم منظورتون باشه. سوال 2: آیا ماهیات، اسم جامع الله رو به قدر خودشون نمایش می دهند با این بیان که اون اسم شدت و ضعف نداره و ماهیات هست که هر کدوم به محدوده ای اون اسم جامع الله رو ظاهر میکنه، یا اسم الله وقتی به تجلی و ظهور در صحنه میاد یعنی تجلی برون صقعی میکنه اون تجلی و ظهور شدید و ضعیف میشه من حیث هوهو و با قطع نظر از ماهیات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با پیگیری مباحثی که در شرح سوره‌ی حمد حضرت امام و کتاب «مصباح الهدایه» شد، طبق وحدت شخصیِ وجود و تشکیک در ظهور، روشن می‌شود آن‌چه در همه حال در صحنه است، حضرت حق است و ما به اندازه‌ی تقوی و تزکیه‌ی خود و رفع اَنانیت از خود، او را می‌یابیم. موفق باشید

15003
متن پرسش
با عرض سلام: اینکه در حدیث قدسی آمده که ای انسان من همه چیز را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم یعنی اینکه ما را خداوند نماینده خود در عالم وجود قرار داده و ما وسعتش را داریم که منعکس کننده صفات خداوند باشیم تا به کمال خود دست یابیم. آیا این درست است و هدف ما از خلقت همین است و اینکه آیا ما می توانیم تمام صفات خداوند را به منصه ظهور برسانیم صفاتی مانند: حی- لاتخذه سنته ولا نوم - رحمن و رحیم و... یا فقط یک سری صفات را می توانیم در خود رشد دهیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طورِ همین‌طورِ همین‌طور است. چه وسعتی است آن‌وقت که انسان از محدوده‌ی تنگ خود در آید و نور خود را ذیل نور خدا در عالم هستی چه در دنیا و چه در قیامت، احساس کند، آن‌هم با وسعتی همه‌جانبه که گفتنی نیست. خوشا به حال آنان‌که چشیدند!! به قول حافظ: «رونق عهد شباب است دگر بستان را / می‌رسد مژده‌ی گل، بلبلِ خوش‌الحان را» یعنی؛ حال که با رفع حجاب‌های خودبینی و خودخواهی رونق عهد شباب برای سالک در گلستان عالمِ وجود ظهور کرده؛ مژده‌ی گل برای بلبلِ خوش‌ الحان در حال رسیدن است تا ترانه‌های مناجات اُنس با محبوب را آغاز کند که فرصت وصال سر رسیده. موفق باشید

14930
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل لطفا کتاب مختصر و مفید در مورد آشنایی با نظریات فلاسفه غرب معرفی کنید. مکاتب فلسغه غرب آیا در اصول عقایدشان همانند فلاسفه اسلامی وحدت دارند یا ندارند؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است ابتدا از جزوات «فلسفه‌ی غرب» که بر روی سایت است شروع بفرمایید و سپس صوت جلسات آقای دکتر مهدی بنائی را از سایت «روزگار نو» بگیرید و در آخر، به کتاب‌های «تاریخ فلسفه» کاپلستون رجوع فرمایید. موفق باشید

12468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نظریه دنیای (جهان) شبیه سازی شده چیست؟ لطفا دلایل رد این نظریه را بیان کنید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

10447
متن پرسش
با عرض سلام و تسلیت به مناسبت ایام عاشورای حسینی: شما در موارد زیادی به آیه « تطلع علی الافیده» استناد کرده اید، و آن را آتشی که از قلب ها سرمی زند تعبیر فرموده اید، اما من چند ترجمه را که بررسی کرده ام اینطور معنی نشده، زیرا لغت «علی» به معنی بر است و اگر منظور از این آیه نظر شما بود می شد «تطلع من الافیده». با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد اگر به تفاسیری که آیت‌اللّه جوادی دارند رجوع فرمایید روشن می‌شود که وقتی طلوع آتش بر قلب کافران محقق ‌شود و از آن‌جایی که تمام شخصیت انسان در قیامت همان قلب اوست، پس آن آتش همه‌ی اطراف او را فرا می‌گیرد که در آیه‌ی بعد به آن اشاره دارد که می‌فرماید: «فی‏ عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ» پس عملاً آن آتش از قلب او طلوع کرده. موفق باشید
7541
متن پرسش
با سلام در مورد رزق حدیثی هست که میفرماید رزقی هست که مانند اجل دنبال انسان است.از طرف دیگر میفرمایید مردم آفریقا که بر علیه ظلم قیام نکرده اند رزقشان کم است.این سخن شما با این حدیث در تناقض نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون در همان روایت هست که بعضی اعمال رزق را تنگ می‌کند، می‌توان نتیجه گرفت اگر وظیفه‌ی خود را درست انجام ندهیم در رسیدن به رزق مقسوم به زحمت می‌ افتیم ولی در هر حال رزق مقسوم به ما می‌رسد. موفق باشید
3672
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده جوانی 22 ساله هستم که در رشته مهندسی کامپیوتر فارغ التحصیل شده ام ، نشستم با خود فکر کردم که برای عبث خلق نشده ام و از خلقت من هدفی بوده است و هدف خلقت بندگی خداوند بزرگ است، حال این حقیر از شما خواهش دارم که بفرمایید چه حجاب هایی بین من و خدای بزرگ است؟ و چگونه می توان آن ها را رفع کرد؟ من(این حقیر کمتر ناچیز) فقط می ترسم از بهشت لقاالله جا بمانم ، در هردو دنیا می خواهم با حضرت امام رضا علیه السلام باشم ، همیشه به خودم می گویم باید امروز گناه نکنم ، ولی زمانی که روز تمام می شود ؛ می بینم من می مانده ام و شرمندگی در محضر خداوند سبحان. حالا نمی دانم چه کثافاتی در گوشه های دلم است که شیطان به من طمع می کند و می گوید این از حزب خودمان است. جامعه و اجتماع را نگاه کردم و دیدم جای روحانیانی که مبارز باشند کم است، باور بفرمایید بعضی موقع ها که مجبورم از بعضی خیابان ها گذر کنم ، حالم بد می شود؛ خیابان ها و تلویزیون های ما به جای ترویج مفاهیم قرآن ، ترویج شهوت رانی ، پول پرستی و مظاهر دنیا را می کنند، صدای موسیقی حرام در خیابان ها به راحتی پخش می شود و من نظاره این ها هستم و کاری برای دین خدا نمی توانم بکنم، و از غم و اندوه رنگم سیاه می شود. انگار که مرغی در درون قفس هستم . در زندگی ام مشکلات بسیار زیادی داشته ام و می ترسم که مشکلات من را در رسیدن به رضای الهی باز دارد و از دینم برگردم. (حرف های من گله از خداوند بزرگ نیست ، از شما می خواهم شیوه برخورد با این مشکلات و تکیه به خداوند بزرگ را بفرمایید)لطف بفرمایید بنده را راهنمایی کنید. به دلیل مشکلات مالی توان ازدواج ندارم و اگر توان مالی هم پیداکنم ، می ترسم با کسی ازدواج کنم که حب اهل بیت نداشته باشد و گریه کن حضرت صدیقه الکبری فاطمه زهرا سلام الله علیها نباشد . در خود توانایی رفتن به حوزه را دیدم و گفتم وظیفه من است که به حوزه بروم ؛ لکن دیدم پشتیبانه مالی ندارم ؛ حالا مانده ام چه کنم،اگر بروم ، چگونه بروم و اگر نروم ؛ که دلم در حوزه است. لطف بفرمایید این حقیر را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حفظ حالات روحانی باید به دنبال معارفی برویم که در نهایت ما را با قرآن و روایات مأنوس کند و خوب است از مباحث معرفت نفس شروع کنید تا به تفسیر قیّم المیزان برسید. و این نوع زندگی در حوزه بهتر محقق می‌شود اگر خداوند علاقه‌ی لازم را جهت درس‌های حوزه در شما ایجاد کرده کوتاهی نکنید. موفق باشید
1515

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی پیشنهاد شما در رابطه با تقویت اراده و دوری از تنبلی وبی برنامگی چیست؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پیشنهاد ما آن است که مشکل خود را با یک مرکز مشاوره و استعدادیابی که با مبانی اسلامی کار می‌کنند در میان بگذارید. بنده مرکز مشاوره‌ی «إنشاء» را پیشنهاد می‌کنم. واقع در خیابان شریعتی، حدّ فاصل چهار راه پلیس و چهار راه محتشم، طبقه‌ی سومِ مسجد امام حسن عسگری - تلفن 6260205
نمایش چاپی