بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید باتوجه به اینکه دربهشت این نوع خوردن ها وآشامیدن های دنیایی وجود ندارد صفت رزاق خداوند چگونه تفسیر می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: رزق منحصر به رزقِ مربوط به بدن مادی نیست، اهل بهشت از رزق‌های معنوی بهره‌مند می‌شوند، هرچند که رزق صفت فعل خدا است و نداشتن این صفت برای خدا نقص نیست، برعکس علم که صفت ذات است و نداشتن آن برای خدا نقص است. موفق باشید
1162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی ببخشید استاد بحث انتخاب خریدن لوازم زندگی از جمله همین ماشین لباسشویی یک سوالی ذهن من رو درگیر کرده و اینه که در صورتی که خانمی بخواد کارکنه و به وظایف همسری و مادری هم برسه در این شرایط داشتن ماشین لباسشویی باعث ایجاد وقت آزاد میشه که باعث میشه کار کردن مانع انجام وظایف اصلیش نشه به دلیل همون وقتی که ایجاد شده .حال نکته ای که مطرح میشه اینه که خانم باید کارش را رها کند و به این وظایف مثل لباس شستن و اینا برسد که نیازی به خریدن اینجور لوازم نباشه یا این که این شرایطی است که خریدن این لوازم مشکلی ایجاد نمیکنه و کارش را هم ادامه بده؟ با تشکر از لطفتون
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی در حال حاضر آیا از استفاده از وسایلی مثل لباسشویی گریزی هست؟ موفق باشید
1062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ... با توجه به اینکه واسطه ی فیض در زمان حضور پیامبر اسلام خود حضرت بوده اند و لذا فیض به جبرئیل هم از طریق ایشان می رسیده ، برای رساندن قرآن به وجود مادی ایشان چه نیازی به موجود دیگری به نام جبرئیل بوده است ؟ آیا نمی توان نتیجه گرفت که در واقع جبرئیل یا روح القدس ، خود مرتبه ای از حقیقت محمدیه صلوات الله علیه است؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» به مقام نفس ناطقه‌ی رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نازل می‌شدند و مقام واسطه‌ی فیض حضرت، مقام اولُ ما خلق الله است و از این جهت حرف درستی است که می‌فرمایند حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» مرتبه‌ای از حقیقت محمدیه«صلواه‌الله‌علیه‌وآله» است. شرح این مطلب در کتاب «حقیقت نوری اهل البیت«علیهم‌السلام» داده شده است. موفق باشید
1049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدا و با سلام آیا در حال حاضر مراکز فرهنگی و مساجد می توانند از کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شوند در برنامه ریزی های فرهنگی خد استفاده کنند ؟ یا هنوز شرایط جامعه فراهم نیست؟ در مورد مهندسی فرهنگی که رهبر انقلاب تاکید دارند ، آیا کانون های کوچک نیز باید این نقشه را برای خود تهیه کنند ، یا این وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی همه باید از طریق طرح اندیشه‌ی بزرگان دین در احیاء تفکر دینی کوشش کنند. کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را برای آخرها بگذارید آن‌وقتی که افراد از طریق معرفت نفس و معاد، روح حضوری پیدا کرده باشند. موفق
866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله .با سلام و عرض ادب خدمت استاد .لطفا درباره شخصیت تاریخی مختار نظرتان را بفرمایید من بعد از مطالعه کتاب "کربلا مبارزه با پوچی ها" هم نمی توانم شخصیت مختار را تحلیل کنم . التماس دعا استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- جناب آقای فلاّح نویسنده‌ی فیلم‌نامه‌ی مختار و جناب آقای میرباقری با دقت فراوان سعی کرده‌اند نقص‌ها و قوت‌های مختار را ترسیم کنند که از طرفی حبّ علی«علیه‌السلام» دارد و از طرف دیگر خود را به امام معصوم نمی‌سپارد و لذا گرفتار افراط و تفریط می‌شود. طرح شخصیت مختار وسیله‌ای است که شیعیان متوجه باشند باید مالک اشتر شوند و نه مختار. 2- جواب قسمت دوم سؤال خود را در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» دنبال کنید. موفق باشید‌
723

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. استاد عزیز من در زندگیم غالبا توکلم بر خدا بوده و از همین رو معمولا کم استرس هستم و در درونم یک آرامش نسبی درونی نسبت به خیلی مسائل دارم. و سعی میکنم خدا را همه کاره بدانم(اگرچه گاهی شیطان دلهره و .. ایجاد میکند) گاهی دیگران مرا به بی خیالی متهم میکنند و میگویند نه این توکل نیست و این بیماری روتنی است. با اینکه من در مسائل مختلف سعی و تلاش خود را میکنم البته نه با ولع و حرصی که برخی افراد امور را دنبال میکنند. به من بگویید آیا این آرامش داشتن اشتباه است و باید با جدیت بیشتری به همه چیز نگاه کنم و هر مسئله را طوری ببینم که انگار زندگیم وصل به آن است؟ لطفا مرا راهنمایی کنید. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیکم السلام بنده آرزو دارم همان آرامشی را داشته باشم که شما دارید و این به معنی آن نیست که با برنامه‌ریزی کارها را جلو نبریم. مهم آن است که حرص بی‌جایی که به جان مردم افتاده است را با توکل به خدا از خود دور کنیم. موفق باشید
20139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوالی از استاد بزرگوار داشتم، ممنون میشوم انتقال دهید: سوال: جان و عفت و آبروی خانمی شیعه در خطر جدی است. فرد شیعه دیگری که از این موضوع مطلع است، در حوزه های زیر، برای کمک و رهایی این خانم، از نگاه ولایت الهی تا چه حدی وظیفه دارد هزینه کند؟ ۱. تا چه حدی از لحاظ مالی هزینه کند برای رهایی ایشان؟ ۲. تا چه حدی از لحاظ آبرو و اعتبار هزینه کند برای ایشان؟ ۳. تا چه حدی جانش را به خطر بیاندازد برای نجات ایشان؟ ۴. اگر والدین این فرد و یا همسرش و یا اطرافیانش بواسطه این کمک و هزینه طردش کنند، باید به کمک به رهایی ایشان ادامه بدهد یا منصرف شود؟ نکته اینکه ملاک این سوال ها کسب رضایت الهی هست و میزان هزینه کردها اهمیت چندانی ندارد. سوال اصلی این است که تا چه حد در این امور هزینه شود رضایت الهی را در پی خواهد داشت که اگر هزینه نشود وظیفه بندگی و حق مسلمانی و شیعه بودن به تمامه به انجام نرسیده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه‌ی شما در آن حدّ است که زندگی شما و اعتبار و آبروی شما حفظ شود. بنا نیست برای آبادکردن دهی، شهری را خراب کنید. موفق باشید

16775
متن پرسش
سلام علیکم: خدا را سپاس می گویم که باب آشنایی با شما و زبان شما را بر ما گشود. استاد عزیزم نمی دانم چطور باید شور و شعف حاصل از سخنان شما در رابطه با بحث «رسالة الولایه» را چه در اعتکاف پارسال و چه امسال به زبان بیاورم خیلی دوست داشتم می توانستم قصه این شکفتگی را به شکلی به شما عرض کنم تا از این راه ذره‌ای از سختی های بسیاری که شما برای متذکر کردن همچون منی به چنین عالم عظیمی می کشید را قدردانی کرده باشم و شاید همین تلاش ناممکن برای بیان آنچه که در ارتباط با «وجود» بر قلب حقیر می گذرد بیش از پیش مرا به شدت سختی و عظمت کار شما واقف می کند. بسیار اتفاق می‌افتد که در طول شنیدن این مباحث از شدت شعف توان ادامه دادن را از دست می دهم و بحث را رها می کنم و در سکوت عجیبی به نظاره عالمی از نور فرو می روم. خودم را گم می کنم، زمان را ایستاده می بینم و با همه اشیا احساس یگانگی می کنم البته نمی دانم که آیا واقعا این حالات ثمره ارتباط با وجود است یا شاید خیالاتی می شوم! اما می دانم که شادی، رهایی و آرامشی که در این اوقات هست را با هیچ حالتی در زندگی معمولی و حتی عبادات معمولی نمی توانم مقایسه کنم. مثل عبور از دری که یک طرفش کویر باشد و آن طرف باغی بی انتها. مشکلی که مدام با آن برخورد می کنم این است که این باغ را تا پیدا می کنم گم می شود! نمی دانم چطور می توانم به این رابطه تداوم بدهم انگار وقتی این باغ رخ می نماید آن قدر مست می شوم که نمی توانم در آن بمانم و فورا مثل بیدار شدن از رویایی خودم را دوباره در همین دنیای محسوسات می بینم. لطفا ما را برای تداوم این ارتباط راهنمایی کنید. در بحث اعتکاف امسال فرمودید که از این به بعد فقط با همین زبان با ما سخن خواهید گفت. خدا می داند که این کلام چه بشارت بزرگی برای بنده بود؛ همان چیزی که مدام قلبم طلب می کند یعنی ارتباط با ذکری که بتواند قلب را مدام به وجود متذکر کند و امروز آن ذکر را در کلام شما پیدا می کنم. خدا شما را حفظ کند و دریچه های فهم بیشتر کلام شما را بر ما گشوده تر نماید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همه می‌دانیم که دین پیامبر خدا بطن‌ها دارد و مسلّم با رجوعِ وجودی و قلبی به دین خدا، راهِ قدم‌زدن در بواطنِ آن دین آغاز می‌شود زیرا از محدوده‌ی ماهیات و مفاهیم، به گلستان وجود و حقایق، راه گشوده می‌گردد. البته: «تا خون نكنى ديده و دل پنجه سال‏ / از قال‏ تو را ره‏ ننمايند به‏ حال»‏ در این رابطه پیشنهادِ غور در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» را فراموش نکنید. موفق باشید   

16698
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده روحانی هستم و با مردم کوچه و بازار خیلی ارتباط دارم. در بسیاری از مواقع مردم از حکومت اسلامی گله و شکایت دارند از مدیرانی که حقوق های نجومی دریافت می کنند، از اختلاس هایی که رخ می دهد، از رشوه و رابطه بازی در ادارات و دیگر مسائل گله دارند. بار ها با مردم عادی بحث کرده ام و قانع شده اند تا حدودی. اما با این اتفاق هایی مثل حقوق های نجومی مدیران که اخیرا رخ داده است مردم بسیار به حکومت اسلامی بدبین شده اند و قانع کردن آنها بسیار سخت و ناشدنی است. چه باید کرد؟ برخی مسئولین کاری کرده اند که دیگر نمی شود از حکومت اسلامی دفاع کرد، از روحانیت دفاع کرد. مخصوصا این که رئیس جمهور ما هم روحانی است. واقعا چگونه مردم را قانع کنیم؟ چگونه کارگری که 7 ماه حقوقش را نداده اند درک کند که فردی هر ماه 150 میلیون حقوق می گیرد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی یکی از بزرگان، مردم غرب از دینِ تحریف‌شده‌ی خود فاصله گرفتند و وضع‌شان بهتر شد و ما از دین حق خود فاصله گرفتیم و هر روز وضع‌مان بدتر شده، لذا همه باید مشکلات را در فاصله‌گرفتن از دین بدانیم و دولت تا آن‌جایی که متعهد به انقلاب اسلامی و اسلام است مورد تأیید ما است. موفق باشید

15960

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استادعزیز: بنده حدودا 23 سال دارم و در رشته حقوق مشغول به تحصیل می باشم و به لطف الهی همیشه از خدای بزرگ و اهل بیت سلام الله علیهم خواستم که این حقیر را به عنوان یک سرباز می پذیرند. اخیرا که حضرتعالی فرموده بودید که طلبگی یعنی سربازی امام زمان روحی له الفدا خیلی ذهنم مشغول گشته که در ذیل چند سوال از محضر مبارک پرسش می نمایم. 1. آیا کسانی که در عرصه های گوناگون خالصانه فعالیت می کنند آیا از این فضیلت بزرگ مستثنی هستند؟ 2. به نظر حضرتعالی در کدام عرصه ها ما به جوانانی که منور به نور معرفت هستند احتیاج داریم تا ان شاء الله اقدامی بزرگ در جهت ظهور برداشته شود؟ 3. آیا موسسه کتب رساله الولایه و مصباح الهدایه را منتشر می کند یا اگر جواب منفی است پس باید این کتب را از کجا خریداری نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سربازی امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی فرجه» در هرجایی ممکن است 2- باید متوجه‌ی حضور انقلاب اسلامی به عنوان مسیر ظهور حضرت بود و نسبت به انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب، صادقانه عمل کرد 3- کتاب را مسلّم کتاب‌فروشی‌ها و به‌خصوص مرکز نشر آثار امام دارند. تلفنی هم به جناب آقای نظری بزنید بد نیست. شماره‌ی ایشان 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

15596
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد طاهر زاده عزیز: استاد حدودا دو سالی است که مریضم، مریض روحی! و گرفتار دام های شیطان شده ام، سوار بر مرکب چموش هوس که هر لحظه مرا بسویی می برد. با اینکه در طی این چند وقت هزار بار توبه کرده ام و هزاران متن درباره ی ترک گناه خوانده ام با اینکه گاهی اوقات حتی دو ماه از این گرفتاری ها بدور بودم اما باز با وسوسه های شیطان، من ضعیف و روسیاه دوباره آلوده شدم! آلوده به خود ارضایی، و دیدن فیلم و عکس____! دستم به دامنتون می ترسم با سرطان گناه بمیرم و کافر از دنیا برم! می ترسم دیگر از چشم خدا و امام زمانم (عج) بیوفتم! دیگه خسته شده ام! لطف کنید راهکاری به من معرفی کنید یا برنامه ای به من بدید و دعا کنید که از این دام با روحی صاف و زلال بیرون بیام! عذر می خواهم که وقت گران بهایتون رو گرفتم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما راهی جز توبه و رجوع به حق نداریم در آن حالت است که کدورت و تنگی این کارها احساس می‌شود. خوب است به جواب سؤال شماره‌ی 15599 نیز توجهی بفرمایید. در ضمن مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه می‌تواند راه‌گشا باشد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

15303
متن پرسش
سلام علیکم: آیا آثاری که برای گفتن اذکاری مثلا ذکر لا حول و لا قوه الا بالله (حوقله) یا صلوات و یا یونسیه گفته اند حتما اثر می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی دستورات دین بستگی به آمادگی روحِ ما از یک طرف و مصلحتی که خداوند برای ما مقدّر کرده است از طرف دیگر دارد. به همین جهت قرآن بعد از دستوراتی که به ما می‌دهد می‌فرماید: «لعلکم» یعنی امید است که آن نتایج حاصل شود. و لذا اگر در این دنیا هم مصلحت نباشد که آن نتایج حاصل شود، جانِ ما در قیامت با آن نتایج روبه‌رو خواهد شد. موفق باشید

14291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: 1. تفاوت صدرا با سینا چیست؟ 2. تفاوت لیبرالیزم و نئولیبرالیزم را در سه ساحت هنر علم و اقتصاد چیست؟ اگر ممکن است یک مقداری مفصل تر توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد تفاوت بین مکتب ابن‌سینا و ملاصدرا لازم است کتاب‌هایی مثل «اشارات» را از ابن‌سینا دنبال کنید و از ملاصدرا حداقل کتاب «شواهد الربوبیه» را مطالعه فرمایید. 2- در مورد تفاوت ساحت هنر و اقتصاد در لیبرالیزم و نئولیبرالیزم اطلاعاتی ندارم. موفق باشید

13493
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب سوال 13477 فرمودید: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید بنده کتاب مورد نظر را خوانده ام چیزی که در کتاب و جان کلام کتاب از نظر بنده بود داشتن برنامه مخصوصا برنامه مطالعاتی و سیر مطالعاتی معرفتی دینی به خصوص در زمینه معرفت النفس است که با این کار به قوای نفس مخصوصا وهم جهت می دهیم و قوای نفس را در جهت معرفت الهی به کار می گیریم یا به قولی به جای اینکه وهم ما را به خود مشغول کند ما وهم را در سمت و سوی کسب معرفت النفس مشغول می کنیم و خود برنامه شویم. به نظر بنده این راه پیشنهادی در کتاب وقتی موثر است که فرد دارای ذهنی آرام باشد در این صورت این فرد که تشنه معارف هم هست با یک برنامه منظم و پیوسته با سیر مطالعاتی جنابعالی به جاهای خوبی خواهد رسید، اما وقتی فردی دچار افکار مزاحم و سمج و آزار دهنده باشد پس ذهنی نا آرام و نامنظم دارد که همان مشکل ذهنی به او اجازه برنامه ریزی و حرکت مستمر بر طبق برنامه را نمی دهد. لطفا ابتدا روش جدا شدن ذهن از این افکار مزاحم و حذف این افکار را که اجازه نمی دهد برنامه داشته باشیم و بر طبق برنامه پیش برویم بفرمایید تا ذهن آرام شود و بتوانیم در مرحله بعد برویم به سراغ برنامه ریزی و سیر مطالعاتی منظم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب کتاب را به‌خوبی متوجه‌اید. با اصرار بر این‌که نگذاریم خطورات ذهنی به ما برنامه دهند، کار آرام‌آرام درست می‌شود و افکار ما هراندازه هم سمج باشد از فعالیت می‌افتد. این تنها راه عبور از افکار مزاحم است. به یک پشتکار و حوصله نیاز دارد. موفق باشید

10158
متن پرسش
سلام علیکم: استاد از وقت و حوصله ای که برای جواب دادن به سوالات ما می گذارید خیلی سپاسگزارم. در سوال قبل از صفت رضا سوالی پرسیدم، در توضیح سوالم باید بگم که: در حدیث جنود عقل و جهل آمده یکی از سپاهیان عقل، رضا است که ضد آن سخط است. اما نگفته این رضای بنده از خدا است یا رضای خدا از بنده. من برای پایان نامه ام 10 صفت از این حدیث را انتخاب کردم که تجلی آن را در واقعه عاشورا بررسی کنم، یکی از این صفات که جزء لشکر عقل است رضا است اما من نمی دانم این لشکر عقل، رضای بنده است یا رضای خدا یا هر دو؟ و آیا رضای خدا از بنده جزء صفات انسان می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که مستحضرید، سوره‌ی فجر، سوره‌ی حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) است به اعتبار این که خداوند خطاب می‌کند «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّهً» و این نشان می‌دهد بنده خدا تا جایی می‌تواند جلو برود که نه تنها او راضی است چنین خدایی دارد و این افتخار را هم دارد که خدا نیز از او راضی است. موفق باشید
10118
متن پرسش
سلام: طی الارض چگونه انجام می شود؟ اینکه نفس با یک اراده بدنش را از یک مکان خلع وجود می کند و در مکان دیگر وجود می دهد چگونه امکان پذیر است در حالی که قوانین ماده این اجازه را نمی دهد که مثلا بدن یک شخص مسافتی طولانی را بدون گذر زمان طی کند؟ و یا در حین این عمل، ماده نیست بشود؟ لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «برهان حرکت جوهری» در این موارد عرایضی داشته‌ام. این سایت بیشتر می‌تواند جوابگوی عزیزانی باشد که مباحث را کار کرده‌اند و در دل مطالعه‌ی مباحث، سؤالاتی دارند. موفق باشید
6873
متن پرسش
سلام علیکم استاد امیدوارم حالتان خوب باشد این سوال در ذهن ام پیش آمده بود اما نمیدانم کدام راه صحیح تر است .وقتی سیره عرفا را دقت میکنیم متوجه میشویم که با دو دسته عارف مواجه میشویم دسته ی اول عرفای شیعی نجف است که سر سلسله آنها مرحوم شوشتری است و عرفای دیگر مکتب نجف میتوان به ملاحسیتقلی خان همدانی سید احمد کربلایی - مرحوم بهاری - سیدعلی آقاقاضی - مرحوم حداد - آیت الله قوچانی - مرحوم بهجت - و دیگر شاگردان آقای قاضی و ملاحسینقلی خان همدانی که خود شما بیشتر آشنا هستید . از طرفی هم اگر دقت کنید در سیره ی بعضی از این اولیای الهی انزوا و گوشه نشینی زیادی به چشم میخورد که در خاطرات و شرح احوالشان آمده است . معمولا از سیاست دور هستند و زیاد مداخله در سیاست نمیکنند. مخصوصا در سفر اول و دوم اشان حالات عجیبی دارند و رفتارهایشان نسبت به جامعه و اطرافیان کمی خاص هست که اگر کسی تسلط بر احادیث و لایه های عمیق دین نداشته باشد و سیره ی عرفای شیعه را درک نکند سیره این بزرگواران را با صوفی گیری اشتباه میگیرد که این خود یک بحث ریز و دقیق است که من نمیخواهم داخل شوم . و افرادی هم هستند با اینکه جزو مکتب نجف نیستند ولی همین سبک را دارند مانند مرحوم میرزا جواد آقاملکی تبریزی - شیخ محمد جواد انصاری که باز هم احوالات این بزرگان را میتوان در کتب های شرح حالشان خواند . از طرفی دیگر هم با عرفایی مواجه هستیم مانند امام خمینی - مانند علامه حسن زاده و آیت الله جوادی آملی که سیره سلوکی آنها کاملا در بطن اجتماع است و سلوک آنها توام با عرفان با سیاست و اجتماع هم همراه است . امام با اینکه یک عارف است ولی پر رنگ ترین نقش سیاسی را در جامعه ایران دارد.من نمیخواهم سیره ی سلوکی امام خمینی و مرحوم قاضی را شرح بدهم که شما خود در این زمینه استاد هستید.من میخواهم بگویم باید ذیل کدامین حرکت کنیم ؟ به نظر من شیوه سلوکی امام و مرحوم قاضی تفاوت های زیادی دارد البته این فقط نظر من است . بخواهیم سلوک امان ذیل شخصیت امام باشد پس شخصیت مرحوم قاضی چه ؟ خودتان یکبار فرمودید از ابتدای تاریخ اسلام عارفی چون سید علی قاضی نبود ه است و اگر بخواهیم بطور مستمر ذیل شخصیت سیدعلی قاضی باشیم به نظر من از سیاست و اجتماع عقب می افتیم . نمیدانم این عقب افتادن از سیاست و جامعه صحیح است یا خیر ؟ من خودم هم گیچ شده ام دیگر اگر میشود من را راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جلسه‌ای که سال گذسته در مدرسه‌ی معصومیه داشتم تحت عنوان «وظیفه‌ و نحوه‌ی سلوک طلبه‌ی عصر انقلاب» که به صورت جزوه در آمد و روی سایت هم هست، عرض کردم اگر امروز مرحوم قاضی زنده بودند همان راهی را می‌رفتند که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رفتند. زیرا اصل قضیه که توحید و حضور مع‌اللّه است که فرقی نمی‌کند، می‌ماند رویکردی که باید امروز داشت که بحمداللّه امروز به بهترین شکل می‌توان در ذیل شخصیت حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رویکرد دینی خود را به ثمر برسانیم. موفق باشید
5054
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز شما شما در یکی از کتب غربشناسیتان گفته اید که با پیدایش ماشین به تدریج خانه ها از هم فاصله گرفت. اما به نظر میرسد با توجه به رشد جمعیت کشور و دنیا چاره ای جز آپارتمان نشینی و فاصله گرفتن خانه های اقوام از یکدیگر وجود ندارد. میخواستم نظر شما را در این رابطه بدانم. چون علی الظاهر اگر هم ماشینی اختراع نشده بود بازهم خانه ها مثل الان فاصله زیادی وجود داشت و ما مجبور بودیم برای دیدن اقوام راه زیادی را با پای پیاده و یا طرق دیگر طی کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌هایی که روی موضوع ماشین و تکنولوژی بحث کرده‌اند پدیده‌ی جمع‌شدن تعداد زیادی از انسان‌ها را در یک شهر و زندگی آپارتمانی را نیز به جهت تکنولوژی و ماشین می‌دانند وگرنه انسان‌ها باید در گستره‌ی زمین پخش می‌شدند و با طبیعت زندگی می‌کردند. موفق باشید
4413
متن پرسش
با سلام خسته نباشید در سؤالات گذشته از شما پرسیدیم که: ملاک علم حضوری چیست؟ الف) خود معلوم نزد عالم حاضر باشد، نه صورتش. ب) بدون مقدمات عقلی و استدلالی حاصل شده باشد. و شما فرمودید که هر دو ملاک هست. این درست است که هر جا معلوم نزد ما حاضر بود، بدون مقدمات عقلی و استدلالی حاصل شده است. ولی این درست نیست که وقتی بدون مقدمات عقلی و استدلالی به معلومی رسیدیم، حتماً خودش نزد ما حاضر باشد نه صورتش. یک مثال نقضش معلومات حسّی است؛ مثلاً ما از دیدن خورشید علم به وجود آن پیدامیکنیم در حالی که صورت خورشید نزد ما حاضراست نه خودش. مثال نقض دیگرش حدس در مسائل علمی است؛ وقتی کسی حدس میزند که مثلاً مولکول بنزن دایره ای است، یا با دیدن دودکش کشتی حدس میزند که زمین کروی است، در هیچ یک از این دو مثال، خود معلوم نزد عالم حاضر نیست؛ نه دایره ای بودن مولکول بنزن نزدش حاضر است، و نه کروی بودن زمین. پس اینطور نیست که هر جا ملاک دوم باشد، پس حتماً باید ملاک اول هم باشد. حال به نظر شما، آن جاهایی که تنها ملاک دوم موجود است و بدون مقدمات استدلالی است، آیا علم هم حضوری است اگر چه فقط صورتش نزد عالم حاضر باشد نه خود معلوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری معلوم به صورت وجودی نزد عالم است و نه به صورت مفهومی و نه صورت معلوم نزد عالم است بلکه وجود معلوم نزد عالم می‌باشد. همین طور که می‌فرمایید در معلومات حسی درست است که مقدمات عقلی و استدلالی در میان نیست ولی مقدماتی در میان است که صورت معلوم را نزد عالم می‌آورد و نه این‌که وجود معلوم نزد عالم باشد. ولی در مورد حدس ظاهراً موضوع فرق می‌کند زیرا در آن حال نفس مستعد می‌شود تا یک نحوه اشراق برایش پیش آید و علمی که برای نفس حاصل می‌شود مستقیماً به آنچه دیده مربوط نیست. موفق باشید
4306
متن پرسش
باسلام با توجه به اینکه بنده مشغول تحصیل لمعه هستم و در چند سال بعد در حوزه کتاب بدایه الحکمه و نهایه خوانده می شود می خواستم ببینم برای شروع المیزان که در تابستان می خواهم شروع کنم قبلش بدایه الحکمه و نهایه را بخوانم یا اینمه بهد از کتاب معاد شما همراه شرحش وارد المیزان شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به روشی که بنده در جزوه‌ی «روش کار با المیزان» عرض کردم عمل شود برای ارتباط با تفسیر المیزان نیاز به بدایه و نهایه نیست. موفق باشید
2784

نفخه ی صوربازدید:

متن پرسش
سلام نفخه ی صور اول موجب مدهوشی اهل آسمان و زمین میشود.و نفخه ی دوم همه را بیدار میکند. سوال: برای نفسی که مرگ ندارد و فرسایش نمیابد و همواره باقی و بودن است ((مدهوشی)) و ((هوشیاری پس از آن)) چه معنا میدهد؟ 2.آیاتی که بر جسمانی بودن معاد و وجود جسمی برزخی بجز این جسم مادی معرفی کنید؟ 3.منظور از اینکه مثلا فلان میوه بهشتی است چیست؟(چون مطمئنا همان میوه که در بهشت با همان صورت موجود نیست و ثانیا هر شی یک حقیقت باطنی دارد و مختص چند میوه (چیز) خاص نمیشود.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1ـ نفس نسبت به تعلقات خود در نفخه‌ی اول می‌میرد و با نفخه‌ی دوم آزاد از آن تعلّقات زنده می‌شود. 2ـ در جزوه‌‌ی نحوه‌ی حیات بدن اخروی آیات و روایات مربوطه را دنبال کنید و یا در تفسیر آیه سوره یس موضوع را دنبال نمائید که می‌فرماید « الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون‏....» که روشن می‌کند در قیامت دست و پا شخیت افراد را می‌نمایانند. 3ـ تمام آن‌چه در بهشت به صورت نعمت‌ها ظاهر می‌شود صورت عقاید واخلاق و ملکات مؤمنین است. موفق باشید.
26122
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا انتقام سپاه همان انتقام سختی بود که وعده آن را می دادند. ما دلهایمان با شهادت حاج قاسم داغدار شده و تنها یک انتقام درخور و متناسب با این ترور آن را آرام می کند. زدن یک پایگاه آمریکایی (هرچند دومین پایگاه بزرگ آنها در عراق باشد) چگونه می تواند با خون سلیمانی ما که سر ترامپ به اندازه کفشش ارزش ندارد باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم شکستن هیمنه‌ی آمریکا است از آن جهت که نمی‌تواند با این برخورد، ابرقدرتیِ خود را ادامه دهد. قصّه، قصّه‌ی تخریب یک پادگان از آمریکا نیست، قصّه از این قرار است که بحمداللّه ما او را در شرایطی قرار داده‌ایم که نمی‌تواند عکس‌العمل نشان دهد و خداوند با تدبیر خود کاری کرد که اسرائیل یعنی فرزندِ ناخلف و دردانه‌ی استکبار در تیررس موشک‌های ما باشد و ما اعلام کردیم اگر جواب موشک‌های ما را که به «عین الاسد» خورده است بدهد، اسرائیل را با خاک یکسان می‌کنیم. آیا زمینه‌ای از آن بهتر، برای زمین‌گیرشدنِ ابرقدرتیِ آمریکا تصور می‌شد؟! و مطمئن باشید شرایطی را خون آن شهید بزرگوار فراهم کرد که افول آمریکا به سرعتی بیش از آن‌که ما فکر می‌کردیم در حالِ تحقق است. موفق باشید.

21246
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سئوالی ذهنم را مشغول کرده است می خواستم پاسخ آن را عنایت فرمائید. آیا اول ما خلق الله نوری که در متون دینی ما آمده و همان مقام اهل البیت است با مقام احدیت بحث های عرفان یا همان تعیین اول تطبیق دارد یا دو مقام متفاوتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حضرت می‌فرمایند اولین مخلوق، نور من بود، پس اولاً: بحث مخلوقیت در میان است، ثانیاً: آن خلقت نوری را به خود نسبت می‌دهند. لذا به اعتبار روایتی که می‌فرمایند: « «وَ أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ (ص)»[1]  اول ما و اوسط ما و آخر ما محمد (ص) است. لذا روایت مورد بحث، مربوط به مقام اهل‌البیت «علیهم‌السلام» می‌باشد و ربطی به احدیت که شئونی از شئون الهی است، ندارد. در این مورد خوب است کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام مطالعه شود. موفق باشید

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 25، ص 363.

17638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. با سلام: لطفا نقش و معنا و جایگاه روزهای هفته که به نام اهل بیت (ع) نام گذاری شده است را تبیین بفرمایید. به عبارت دیگر اینکه فلسفه نام گذاری ایام هفته به نام مقدس اهل بیت (ع) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به روایاتی است که به ما رسیده، و کار زیبایی است که هفته را با سلام بر پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شروع کنیم و با سلام بر مولایمان مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به اتمام برسانیم. اصل بحث را می‌توانید در کتاب «جمال الاسبوع» از جناب سیدبن طاووس دنبال کنید. موفق باشید

17350

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: شما در جواب سوالی فرمودید که برای دریافتن جایگاه امام خمینی (قدس) باید جایگاه تاریخی ایشان را مد نظر قرار داد این اشاره به چیست؟ اگر می شود منبعی هم بیان بفرمائید. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «امام خمینی و سلوک در تاریخ توحیدیِ زمانه» در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی