بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18510
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: ببخشید استاد اگر میشه لطف کنین در مورد صمت و عزلت یه توضیحی بفرمایید، چون خیلی برام روشن و واضح نیست، ابهام در این موارد خیلی دارم، آخه توصیه به صله ارحام و اطلاع پیدا کردن از همسایه ها و نیازمندان، و از این طرفم توصیه به عزلت چه جوری با هم جمع میشه؟ و همچنین تناقضاتی که شاید در رابطه با صمت باشه، واقعا نمیدونم کجا و کی باید از اطاله کلام کم کرد، توی خونواده یا فایمل یا دوستان؟ کلا احکامشو به طور روشن نمیدونم، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحثی که در رابطه ضررهای «زبان» شده، متذکر می‌شوند سخن‌گفتنِ پراکنده قلب را مشغول می‌کند و جمع‌کردن آن را برای انسان مشکل می‌نماید. ولی اگر سخن‌گفتن با برنامه و برای رعایت دستورات شرع باشد، منافاتی با «صمت» یعنی با سکوتِ برنامه‌دار ندارد. هنر یک انسان موحد آن است که به نور توحید به جایی برسد که کاری او را از کاری باز ندارد. به تعبیر آیت اللّه حسن‌زاده«حفظه‌اللّه»، دست در کار و دل با یار باشد. موفق باشید

17819
متن پرسش
بسم الله و السلام بر استاد معزز، حاج آقای طاهرزاده در نقد سخنان اخیر آقای رئیس جمهور در تمجید از حجم وسیع خیریه ها و موقوفه ها در غرب و طعنه های جدید ایشان به انقلابی ها تحت عنوان «افراطی» مطلب زیر را عجالتا در کانال تلگرامم منتشر کردم. مناسب دیدم در صورت صلاح دید حضرت عالی آن را به رؤیت دوستان برسانم. سخنان مورد نظر آقای رئیس جمهور: وی با بیان اینکه خیرجمعی معنای وسیعی دارد، اظهار داشت:‌ گفتمان ما خیلی در جامعه سیاست‌زده شده، اشکال ندارد گفتمان سیاسی هم لازم و خوب است اما گفتمان ما مقداری هم اجتماعی و خیرجمعی بشود، فستقبل خیرات همین است که به ما می‌گوید آنقدر سر این مسائلی بحث نکنید که خیلی مفید برای جامعه شما نیست، شما الان در غرب نگاه کنید و ببینید که دانشگاه‌های اروپا و آمریکا چه مقدارش از درآمد اوقاف آن دانشگاه اداره می‌شود، دانشگاه هاروارد آمریکا موقوفاتش بیش از 33 میلیون دلار است، مردم خیر و مختلف کارخانه‌شان زمینشان و هر چه دارند به این دانشگاه وقف کرده‌اند و سالی 1.5 نت 2 میلیارد دلار از طریق درآمد این اوقاف به دانشگاه می‌رسد، این دانشگاه نصف مخارج خود را از طریق مؤسسات خیریه و اوقاف تأمین می‌کند، 70 دانشگاه بزرگ آمریکایی بخش زیادی از مخارجشان از طریق اوقاف به دست می‌آید. روحانی تأکید کرد: افرادی ثروتمند هستند که تمام زندگیشان را برای یک دانشگاه معتبر وقف کرده‌اند، البته در کشور ما هم زیاد است و قبلاً بیشتر در حوزه‌های علمیه، مساجد و امامزاده‌ها این وقف‌ها صورت می‌گرفت، این طور نیست که فکر کنیم در دنیای غرب وقف، نذر، کمک نیست، این همه خانواده‌هایی که در غرب یک فرزند را از بهزیستی می‌آورند و به عنوان فرزندخوانده می‌پذیرند و واقعاً به عنوان یک فرزند با او رفتار می‌کنند، ما وقتی می‌گوییم غرب فکر می‌کنیم یکسری مفاسدی در غرب است و همه مفاسد هستند در حالی که اینطور نیست زیرا اگر همه‌اش مفاسد بود به این رشد علمی و اقتصادی نمی‌رسیدند، بله، گوشه‌هایی از آن هم آلوده است که البته ما خوب‌هایش را یاد بگیریم و آن بخش‌های مثبتش را دریافت کنیم. ----- بسم الله چند نکته در مورد تمجیدهای اخیر آقای روحانی از غرب با استناد به تعداد بالای به ظاهر خیریه ها در آمریکا آن هم بعد از آشکار شدن نشانه های بحران های وخیم اجتماعی در امریکا که مقام معظم رهبری هم اخیرا بدان اشاره کردند. آری بنا به نگاه ظاهری در امریکا صدها مؤسسه خیریه و بنیاد وقف فعال هستند. آقای روحانی در این آمار نشانه هایی از اخلاق و خیراندیشی و انسان دوستی در غرب می بینید آن هم لابد در سطح بسیار وسیع چون مجموع دارایی های این خیریه ها به صدها میلیارددلار می رسد!! اما چند نکته در اینجا شایان ذکر است: 1. تأسیس بنیادهای خیریه یکی از شایع ترین راه های اجتناب از مالیات در غرب است چرا که این مؤسسات بنا به قانون امریکا از مالیات معاف هستند! لذا اگر کسی بخواهد یک فعالیت تجاری کند اگر بتواند آن را در قالب عناوین عام المنفعه که برای بنیادها تعیین شده انجام دهد سود بیشتری عایدش خواهد شد! چه قدر خیرخواهانه؟ مگه نه؟ 2. تأسیس بنیادها و ارائه کمک های مالی به گروه های مختلف از طریق آنها عملا منجر به نوعی سیادت و نفوذ بر آن گروه ها می شود! چرا که به طور کلی همیشه یکی از راه های کنترل انسان ها به دست گرفتن منشأ درآمد آنها است! لذا اگر شما تأمین هزینه های یک مثلا کلیسا یا حزب یا دانشگاه را به عهده گرفتید می توانید عملا سیاست ها و اولویت های آن را تعیین کنید! دوستان حالا می توانند حدس بزنند که فعالیت های به اصطلاح خیریه می تواند اغراضی کاملا سیاسی و مالی داشته باشد! 3. به طور کلی خاصیت نگاه سطحی و جزءنگر و غیرکیفی این است که صرفا به عناوین حقوقی و مفهومی نهادها و فعالیت های بشری توجه می کند و مثل کسی که کیفیت یک کتاب را از روی رنگ جلد آن یا مرغوبیت یک محصول غذایی را از روی جذابیت برچسب روی آن ارزیابی می کند شیفته آن نهادها و آدم ها شود! این یعنی مثلا مثل آقای رئیس جمهور صاحب نگاه جزءنگر تمجیدکننده از بنیادها و خیریه های آمریکایی اصلا به این نمی اندیشد که مشروعیت کار یک خیریه و بنیاد موقوفه به صدها عامل کیفی بستگی دارد مثلا این که منشأ پولی که صرف درآمد خیریه می شود چیست؟ یک مثال خیلی واضح بزنم مثلا اگر یک سرمایه دار آمریکایی که صاحب کارخانه مشروب سازی یا کازینو یا مؤسسه ربوی است بیاید یک کلیسا در امریکا تأسیس کند و در آن کلیسا مسیحیت صهیونیستی را ترویج کند آیا این کار به اصطلاح خیریه را باید تمجید کرد و به سر جامعه ای کوبید که پرورش دهنده اسوه های حقیقی انسانیت از مکتب حقه تشیع مثل خمینی و بهشتی و چمران و همت و باکری بوده است؟! 4. در جامعه ای که هیلاری کلینتون فاسد، دروغ گو و جنگ طلب یتیم خانه دارد و در به طور کلی در جامعه ای که فرهنگ پول پرستی و سودانگاری و ماتریالیسم حاکم است آیا اصلا زمینه های اخلاقی و روانی لازم برای کارهای خیر حقیقی وجود دارد یا این که این عناوین همگی دست مایه ای هستند برای تزویر و فریب و نفاق؟ 5. در میان بنیادهای خیریه و موقوفه آمریکایی نام های آشنایی چون بنیاد سوروس، بنیاد راکفلر، بنیاد کارنگی، موقوفه ملی برای دموکراسی (NED) و ... به چشم می خورد! این بنیادها همگی جزء بنیادهای عام المنفعه غیر انتفاعی در آمریکا ثبت شده اند که کار ویژه شان انجام خدمات عمومی و خیرخواهانه است!! البته ماهیت حقیقی این بنیادهای خاص برای ماها باید آشنا باشد و نیاز به توضیح نداشته باشد. بنیادهایی که یکی از حوزه های فعالیت «خیریه شان» «گسترش دموکراسی و حقوق بشر» در خاورمیانه است! از جمله کارنامه اینها در این زمینه مثلا سرمایه گذاری در پروژه هایی است که هدفش «تقویت دموکراسی» در کشورهایی چون ایران، سوریه، روسیه، لیبی و عراق بوده است که همگی همزمان هدف تجاوزات، کودتاها یا دسیسه های امپریالیستی پنتاگون و سیای آمریکا با تشبث به همین عناوین خیرخواهانه بوده اند! جالب این که بعد از به ثمر نشستن فعالیت های کاملا خیرخواهانه!! این بنیادها در راستای «گسترش دموکراسی» در کشورهای هدف و براندازی دولت هایی که به ادعای آنها مخالف «خیرخواهی های دموکراتیک» آنها بوده اند، دولت های مهاجم آمریکا بازارها و پروژه های اقتصادی آن کشورهای فتح شده را در اختیار شرکت های مالک این خیریه ها و بنیادها قرار می دهند! و همه اینها مزد و پاداش ناچیز و ناقابلی بوده که در ازای فعالیت های کاملا خیرخواهانه و غیرمنتفعت طلبانه صاحبان این بنیادها به آنها تقدیم شده است! 6. سؤال دیگری که از میان صدها سؤال دیگر می شود مطرح کرد اینه که با وجو این همه بنیاد و موقوفه و خیریه در آمریکا علت این بحران اجتماعی، بزه کاری، بیش از 40 میلیون فقیر و فاصله طبقاتی چیست؟ این سرمایه داران خیّر چرا جمع نمی شوند جلوی این هیلاری کلینتون خیّر و فمینیست و طرفدار همجنس بازی و خالق داعش را بگیرند تا خاورمیانه به صدقه سری خیرخواهی آنها کمی آرامش بگیرد؟ 7. اصلا از همه اینها بگذریم. فرض کنیم آقای روحانی اصلا لازم نیست از نظر علمی در جریان جزئیات موضوعی که می خواهد در مورد آن حرف بزند قرار داشته باشد! آیا صرفا با یک قیاس عقلی ساده نمی توان گفت که با توجه به این که خدا انفاق و احسان را برای برقراری قسط و عدالت در جامعه تشریع کرده است، اگر در جامعه ای که علی الظاهر میلیاردها دلار به طور سالانه صرف کارهای خیریه می شود این همه فقر و بزه کاری و منازعات نژادی و فاصله طبقاتی وجود داشت پس باید کاسه ای زیر نیم کاسه این همه کار خیر و موقوفه ها باشد؟! أفلا تعقلون؟! منتظریم ببینیم آقای روحانی بسان دیگر غرب زده ها و غرب گرایان دیگر چه جور فضیلتی در تمدن مترقی و دموکراتیک و بشردوست غرب می بینید تا ما را بدان آگاه کند و از تفکرات افراطی مان خارج مان کند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید خوبی‌های هر ملت و فرهنگی را گرفت و با حفظ هویت خود، از آن‌ها استفاده کرد و متفکران دنیا ماورای سیاستمداران، ما را متوجه‌ی این امر کرده و می‌کنند. مشکل در آن‌جا به‌وجود می‌آید که کار در دست سیاستمدارانی بیفتد که تلاش دارند با اهداف صرفاً سیاسی و حزبی و گروهی فرهنگ‌ها را در اختیار خود بگیرند. و این تذکر مهمی است که کارل‌اشمیت به حیله‌ی لیبرالیسم می‌دهد که چگونه فرهنگ را در اختیار اهداف سیاسی قرار می‌دهد تا سودجویی و کینه به انسان‌ها را پنهان نماید. و مشکل آقایان آن است که متوجه‌ی تفاوت این دو موضوع نیستند که چگونه امروز همان‌طور که جنابعالی متوجه‌اید، سیاستمداران، مراکز فرهنگی و خیریه‌ها را در اختیار می‌گیرند تا به اهداف گروهی و حزبی خود برسند نه آن‌که اهداف انسانی مدّ نظر باشد، آن‌طور که همیشه در همه‌ی فرهنگ‌ها با نظر به اهداف انسانی کارهایی شده و می‌شود. آیا ما امروز با دانشگاه آزادی روبه‌رو نیستیم که بعضی از هزینه‌های نامزدهای فتنه‌ی 88 را پشتیبانی کرد؛ در حالی‌که مردم ما به امید تحقق دانشگاهی غیر از دانشگاه‌های ساخته و پرداخته‌ی دنیای مدرن اموال خود را وقف آن دانشگاه کردند؟! موفق باشید

 

17636
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی در شهر مجاور ما افرادی به شغل دعا نویسی مشهور شده اند به اصرار و کنجکاوی خودم به آنجا رفتم. بین مردم شایع شده بود سر کتاب باز می کند اگر دعا بخواهد دعا می دهد و گاها به بعضی گفته دعا نمی خواهد باید نزد دکتر برود. یکی از دعا های ایشان را باز کردم اعراب خاصی ندیدم و سر در نیاوردم چه خطی است. به محض ورود افراد مسائلی را مطرح می کردند از بخت بسته شده تا گره کارها و ترس و مریضی. کتابی را باز می کرد و می گفت شما بختت بسته نیست دعا نمی خواهی هزینه را می گرفت و یا به دیگری چرا دعا می خواهی برو و دستوراتی می داد مثلا داخل آب بزن بخور یا وضو بگیر در همین زمان تلفن زنگ زد گویا آشنایی بود با کودک مریض پرسید دعا می خواهد ایشان نام مادر را پرسید کتاب را باز کرد و گفت نخیر دعا نمی خواهد پیش پزشک ببرید. هزینه دعا ها متفاوت هست. من ماندم ایشان فقط دعا نویسند یا علم غیب دارند یا ارتباط با عالم دیگر. مردم به ایشان اعتقاد پیدا کردند. استاد واقعا دعا نویسن فقط. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این کارها یک نوع دکان‌بازکردن است. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» در رابطه با سؤال جنابعالی شده است. موفق باشید

17285
متن پرسش
آيا مي توان اين گونه برداشت كرد كه شهيد دكتر بهشتي نسبت به پديده هاي مدرن فهمي جامعه شناختي دارد چرا كه در كتاب اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا از لزوم تطبيق ايدئولو‍‍ژي اسلام با پديده هاي مدرن و جديد سخن مي گويد و به همين علت رويكردي گزينش گرانه نسبت به غرب مدرن دارد در حالي كه افرادي چون آيت الله جوادي آملي كه داراي صبغه اي فلسفي هستند با رويكردي مبتني بر هستي شناسي و جهان شناسي غرب مدرن را تحليل مي كنند و در نتيجه مدرنيته را يا رد ميي كنند و يا رويكرد گزينش گرانه كمتري نسبت به شهيد بهشتي دارند؟ با عرض معذرت اگر ممكن است جواب اين سوال را در اسرع وقت بدهيد چون براي موضوع پايان نامه ام حياتي و ضروري است. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی این بزرگواران متوجه‌ی رسالت تاریخی و نقش تاریخی انقلاب اسلامی هستند و هر دویِ این امر باید در مواجه با غرب مدّ نظر باشد. از آن جهت که عقل غربی در محدوده‌ی نسبتی که انسان با پدیده‌های طبیعی برقرار می‌کند، فعلیت‌های خوبی به‌دست آورده‌است، منتها در فهمِ هستی گرفتار یک نوع سوبژکتیویته است یعنی فنومن را به‌جایِ نومن می‌گذارند و در نتیجه واقعیت را صرفاً آن می‌داند که در ذهن و فهم انسان است که البته در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی شده است. البته این موضوع، جدایِ روح استکباریِ غرب است که امروز غرب به شدت گرفتار آن شده است و به این معنا گروگان صهیونیسم است. موفق باشید

17209
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شریف بخیر. استادی به بنده فرمودند «چون گرفتار خیالات هستم شعر نخوانم حتی مثنوی، ضمن اینکه فلسفه هم دارم می خوانم» و اینکه علامه طباطبایی به دکتر دینانی زمانی که مشغول خواندن فلسفه بودند و ضمنا شبها با دوستانشان قرار گذاشته بودند شعر بگویند فرمودندکه شعر گفتن را ترک کنند. برای بنده شبهه ایجادشده: اولا مثنوی و بوستان خیالات صادق را رشد می دهند و ثانیا علاوه بر خیال چون حکمت اند باعث رشد صورتی از عقل می شوند و ثالثا در باب تعارض خواندن فلسفه و خواندن شعر یا سرودن آن می توان گفت سه مقام داریم: 1. مقام اقامه برهان که استخراج اصول و فهم اصول است (سیر در اصول و کلیات) 2. مقام تبیین برهان (سیر از کل به جزء) 3. مقام فهم برهان که خود دو مرحله می شود: الف) فهم با عصای مثال که بنده در آن قرار دارم و ب) فهم بدون مثال. وضعیت ما و مقامی که در آن هستیم تعیین می کند شعر بخوانیم یا نه؟ برای امثال بنده که درمقام فهم برهان از طریق مثال هستیم مثنوی کمک زیادی می کند تا بتوانیم عبور کنیم و رشد خیال به رشد عقلمان کمک می کند تا به مقام عقل (عین التفکر شدن) برسیم (سیر از جزء به کل) اما شاید جناب دکتر دینانی در مقام فهم برهان بدون مثال بودند و علامه می خواستند شخصیت عقلیشان تثبیت شود و شعر وقفه ایجاد می کرد (سیر در کلیات و اصول) اما چرا ابن سینا موقع نوشتن فلسفه شعر نمی خواندند؟ شاید چون مشغول استخراج اصول بود و شعر باعث ماندن در جزء می شد. 2. صرف وقوع خارجی خواب یا مکاشفه دلیل بر حق بودن آن نیست و باید با میزان عقل و شرع سنجیده شود مثل برادری که در «هدف حیات زمینی آدم» اشاره فرمودید. درست متوجه شده ام؟ 3. گاهی پیش بینی حادثه ای را در آینده می کنیم کسی می آید و تصورمان را تایید می کند ممکن است مبدا تحریک شخص، شیطان باشد؟ همین مسئله در مورد رویاهای صادقه هم سوال است چه بسا شیطان مقدمات حوادث را از طریق اشخاص ایجاد کرده باشد. 4. آیت الله مصباح فرموده اند گاهی شیطان دعوت به نماز شب می کند تا در نهایت انسان را به فوت واجبی بکشاند اگر سالک بی خبر از مبدا القاء نماز بخواند هیچ ثوابی به او تعلق نمی گیرد؟ او که نمی خواسته دستور شیطان را اطاعت کند برای رضای خدا خوانده. 5. اینکه شیخ نخودکی بخاطر فوت نماز شبشان فرزندشان غرق شد یا یونس در دهان ماهی رفت این میزان سختگیری به ابرار از باب پاک کردن کامل آلودگی نیست؟ شاید حضرت حق دلش نمی آید بخشی از عقوبت را به برزخ بکشاند. 6. خیالات مقدمه گناه، گناه اند؟ 7. حساسیت امام در رد سریع امانت. 8. استادی در مورد کشف خانمی که سوال و جواب می پرسید و حتی معارفی در اختیارش می گذاشت فرمودند عالمی پرسید که خانم از او بپرسد کیست؟ بعد از پرسش جواب داده بود فاطمه زهرا (س) بعد هم گفته بود جواب فلان سوال ذهنی ات فلان می شود. عالم فرموده بودند شیطان است. مگر می شود شیطان معرفت هم بدهد؟! اینطور که سنگ روی سنگ بند نمی شود. یا از عالمی می گفتند که کسی دائم به ایشان سلام می داد و خودشان می گفتندکه شیطان است. اگر فرشته سلام دهد باید معارفی نصیبمان شود ولی شیطان چرا سلام می دهد؟ سلام یعنی آرزوی سلم و امنیت کردن یعنی امیدوارم در امنیت از گناه واقع شوی کمی عجیب است. لطفا توضیح بفرمایید. 9. چطور می توان مبدا همه القائات را فهمید؟ اگر صرفا با میزان عقل و شرع باشد برخی الهامات مثل خبر از حوادث دنیوی را نمی شود فهمید. راهی هست؟ علمای بزرگ از کجا می فهمیدند؟ با سپاس بسیار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب قسمت اول سؤال باید عرض کنم همان‌طور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شد؛ شعر از موطن خیال است و خیال پاک، اشعار ارزشمندی را به صحنه می‌آورد. با این همه اگر بنا بر آن باشد که در موقعیتی خاص عقل پروریده شود و به خیال هرچند خیال پاک، میدان داده نشود باید از شعر و شاعری فاصله گرفت. جواب بقیه‌ی سؤالتان طلبتان باشد تا موضوعات مخلوط نشود. موفق باشید

17120
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: لطفا با توجه به بيانات حضرت امام كه مي فرمايند: «امروز ما مواجه با همه قدرتها هستيم و آنها در خارج و داخل دارند طرح‌ ريزى مى‌كنند براى اين‌ كه اين انقلاب را بشكنند و اين نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند و اين يك تكليف الهى است براى همه كه اهمّ تكليفهايى است كه خدا دارد يعنى حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر ولو امام عصر (عج) باشد، اهمّيتش بيشتر است. براى اين‌كه امام عصر هم خودش را فدا مى‌كند براى اسلام. همه ى انبيا از صدر عالم تا حالا كه آمدند، براى كلمه ى حقّ و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند. پيامبر اكرم آن همه مشقات را كشيد و اهل بيت معظم او آن همه زحمات را متحمل و متكفل شدند و جانبازى‌ها را كردند همه براى حفظ اسلام است. اسلام يك وديعه الهى است پيش ملّتها كه اين وديعه الهى براى تربيت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ اين بر همه كس واجب عينى است. يعنى همه چيز هستيم مكلف هستيم حفظ كنيم تا آن وقتى كه يك عده‌اى قائم بشوند براى حفظ او كه آن وقت تكليف از ديگران برداشته مى‌شود. امروز ايجاد اختلاف، هر اختلافى باشد، و كارهايى كه اختلاف انگيز است، هر كارى باشد و با هر اسمى باشد، اين مضرّ به اسلام است و مضرّ به انقلاب است.» منبع : صحيفه نور ، ج 15 ، ص 221 آيا منظور امام اينه كه امام زمان خودشون رو براي اين نظام جمهوري اسلامي فدا ميكنن و اصلا جا داره امام زمان براي حفظ اين حكومت كشته بشن؟ و يا نه منظور امام اينه كه براي حفظ نظام اصيل الهي امان زمان خودشون رو فدا ميكنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بله؛ به نظرم دلایل حضرت امام روشن است که همه‌ی پیامبران برای تحقق اسلام آمدند و جمهوری اسلامی در ذات خود در راستای همین هدف محقق شده است. پس همان‌طور که انسان متدین باید مال خود را فدای سلامتی بدن خود نماید تا بدن او سالم بماند، بدن خود را در وقت مقتضی باید فدای ایمان خود نماید تا ایمان که همان اسلام است، سالم بماند. زیرا وقتی اسلام در میان باشد همه‌ی انسان‌ها به معنای واقعی خود دست می‌یابند. موفق باشید  

16246
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. آیا سیر نفس در هر مرتبه از سیر الی الله بدلیل قطع تعلقات همراه با رنج است و اگر مثلا در انجام عبادتی احساس رنج نکنیم نشانه آن است که سیری در کار نیست؟ ۲. آیا ممکن است در مواردی سیر الی الله تنها با لذت همراه باشد و از رنج خبری نباشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان به راحتی از تعلقات نفس امّاره عبور کرد و فطرت او به میدان آمد، در همه حال در سیر إلی اللّه خود در ابتهاج و لذت قرار می‌گیرد، حتی در هنگام شهادت. موفق باشید

15563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: چرا در غرب در اجرای قوانین به زن بیشتر از مرد اهمیت داده می شود؟ آیا فیلسوفان غربی هم همانند سیاستمداران غربی به زن بیشتر از مرد اهمیت می دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شده این نوع احترام به زن که در غرب معمول است، یک جریان فمینیستی است، وگرنه متأسفانه از نظر فرهنگی گرفتار همان تاریخی هستند که زن را نیمه‌ای برای تکمیل مرد می‌دانند که باید در خدمت مرد باشد. موفق باشید

15468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: چرا حضرت آقا که همیشه از تمام کاندید های انتخابات حمایت می کردند و می گفتند همه ی آنها جزو جمهوری اسلامی هستند در انتخابات خبرگان در واقع از سه کاندید بیشتر حمایت کردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این به جهت شخصیت خاص آن بزرگان است و نه آن‌که بخواهند بقیه‌ی اعضای انتخاب‌شده را نفی کنند. موفق باشید

13675

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت استاد عزیزم جناب آقای طاهرزاده بنده مجید صدرائی از دانشجویان رشته هنر سال 76 در تربیت معلم شهید رجایی خیابان قائمیه هستم. که سعادت شاگردی شما را داشته و با خواندن کتاب های مفید حضرتعالی همچنان شاگردی می کنم. با عرض معذرت چند تقاضا از شما دارم: 1. در صورت امکان شماره تماس شما را داشته باشم جهت همکاری در استان کرمان 2. آیا اجازه می دهید جزوه مناجات تائبین را به صورت کتاب قطع جیبی منتشر کنم یا خیر؟ اگر موافقید بعد از طراحی فایل را جهت تائید برایتان ارسال می کنم. 3. آیا موقعیتی فراهم می شود مناجات خمسه عشر را تفسیر کنید و به صورت کتاب منتشر فرمائید؟ چون منبعی در بازار کتاب ندیده ام. 4. بنده آماده همکاری جهت طراحی کتاب های شما هستم. سال قبل ایمیلی فرستادم و لی جوابی نگرفتم شاید دوستان نشر المیزان فکر کرده اند حق الزحمه می خواهم. خیر بنده در راه خدا و شریک شدن در کارهای خیر شما بدون هیچ چشم داشتی همکاری می کنم. با تشکر منتظر جواب هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلامی به وسعت سال‌های طولانی که دیدارها به عقب افتاده است و امیدی به وسعت امید سالکان راه حق و حقیقت که یک لحظه در مسیر راه بلند بین عبد و ربّ خستگی به خود راه ندادند. 1- تلفن تماس ندارم ولی از طریق همین سایت می‌توانم در خدمتتان باشم 2- از نظر بنده کاملاً مجاز هستید که در مورد جزوه‌ی مذکور هر اقدامی که خواستید بکنید. خوب است که بعد از انجام عملیات مربوطه، نسخه‌ی نهایی برای بنده ایمیل فرمایید تا در ویرایشی در حدّ کتاب بر روی آن کار کنم 3- دعا کنید که توفیق شرح «مناجات خمسه عشر» را خداوند به بنده بدهد 4- عزیزان انتشارات المیزان چنین فکرهایی نسبت به شما نکرده‌اند، ولی از آن‌جایی که بناست طرحِ جلد کتاب‌ها یکسان باشد، شاید نخواسته‌اند کار جدیدی صورت بگیرد. ولی اگر جنابعالی طرحی دارید که لازم است عزیزان بر روی آن کار کنند، خوب است آن‌را ارائه فرمایید. موفق باشید

13514
متن پرسش
سلام علیکم: فکر کنم سرنوشت ما بعد از دفاع مقدس مصداق آیه ۲۶ سوره مائده باشد که بنی اسرائيل در بیابان ۴۰ سال گرفتار شدند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از جهاتی این‌طور باشد ولی از جهات دیگر بحمداللّه مردم و رهبری، راه‌های نفیِ فرعون زمانه گشوده‌اند و جلو می‌روند. موفق باشید

12027
متن پرسش
سلام استاد ما خدا قوت: 1- طلبه، پایه 2 ، 25 ساله، می فهمم با تمام وجود حس برتری طلبی (فکر کنم همان کبر باشد) در وجودم است و به انحاء مختلف ظهور می کند و همین اگر درمان نشود مرا هلاک می کند. چه کنم؟ 2- از اساتید اخلاق مشهور گفتند: که به خطورات این امر توجه نکنم ولی به نظر شما صرف اینکه اگر خطوری آمد توجه نکنم حل می شود؟ اگر این صفت در من باقی ماند و وقتی ظاهر شد که مرا کافر کرد من حجت دارم که من برای رفعش اقدام کردم ولی نشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «هر عنایت که داری ای درویش/ هدیه‌ی حق بود نه کرده‌ی خویش». وقتی انسان متوجه باشد اگر توفیقی در امری دارد به لطف الهی است، می‌فهمد که تنها با تواضع نسبت به خلق آن توفیق برایش می‌ماند. هرکس به هرجا رسید از تواضع رسید. موفق باشید

9424
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام و تشکر فراوان به خاطر پاسخ های حکیمانه به سوالات قبلی جناب استاد می خواستم 1- رابطه و نقش مدیریت غربی را با مدرنیته برایمان تشریح فرمایید؟ 2- در مدیریت اسلامی باید چه نسبتی با مدرنیته برقرار کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی نگاه مدرنیته به انسان بر اساس لیبرالیسم است و در لیبرالیسم هیچ قیدی که متذکر عالم قدس و شریعت الهی باشد به رسمیت شناخته نمی‌شود، با مدیریتی در غرب روبه‌رو هستیم که برای آن مدیریت ابعاد معنوی انسان و دستورات شریعت الهی به‌کلّی نادیده گرفته می‌شود و این معنی مدیریت غربی است در ذیل فرهنگ مدرنیته 2- در ابتدای امر ما از دقت‌های غرب در روش‌ها می‌توانیم استفاده کنیم ولی با رویکردی متفاوت، تا برسیم به روش‌هایی که کاملاً از رویکرد قدسی ما منتج شده باشد. موفق باشید
9156

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید در ضمن سوال 9129 برایم شبهه ای پیش آمد مبنی بر اینکه یعنی به نظر شما هم آقای مصباح در زمینه ی انتقاد به دولت زیاده روی کردند و این صراحت ایشان باعث تنش شده یا اینکه نه؟ صراحت ایشان چه مشکلی را به وجود آورده است که فرمودید اگر آقای مصباح تا این اندازه صراحت به خرج نمی دادند بهتر بود؟ ببخشید این سوال خیی بنده را آزار میدهد چون واقعا امروز سوالی شده که آقای مصباح این صراحتشان درست است، اشتباه است، امام خامنه ای با رفتار ایشان مخالف است یا نه؟ و اینکه عالمی به این بزرگی و روشنی آیا خودش نمی اندیشد که حرف هایش چه بازتابی دارد و حرف هایش ممکن است باعث مشکل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه فرمودید بنده در آخر آن سؤال تنها توانستم این را عرض کنم که: «گاهی به ذهنم می‌رسد اگر آیت‌اللّه مصباح این اندازه صراحت به خرج نمی دادند بهتر بود، ولی نمی‌دانم.» موفق باشید
7996
متن پرسش
باسلام بنده معتقدم اشکال به فلسفه صدرایی گرفتن یک نوع تفکر شبیه "«حَسبنا کتاب الله»" گفتن را می زاید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری بالاخره این کتاب الهی را باید با نوری و عقلی درک کرد. نور اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حجت ظاهری و عقل حجت باطنی در این امر است و فلسفه‌ی اسلامی یک نوع تعقل و تلاش برای فهم قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. موفق باشید
7254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم از حضرتعالی در صورت صلاحدید خواستارم که مقاله امام پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟ اقای دکتر سید علی اصغر غروی را نقدی عالمانه بفرمایید تا استفاده کنیم تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در سخنرانی روز تاسوعا تحت عنوان جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن‌سازی غدیر و کربلا- نقدی بر مقاله ی علی اصغر غروی در روزنامه ی بهار. داشتم. مفصل نقدی که به این سخنان می‌توان داشت را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» باید دنبال کنید که آیات قرآن نقش اجرایی و سیاسی برای امام قائل است نه آن‌طور که آقای غروی می‌گویند که عملاً امام معصوم حکم سازمان ملل را پیدا می‌کند که سیاست‌مداران با احترام به او کار خود را می‌کنند. موفق باشید
6918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر در حرکت جوهری میخوانیم که وقتی ماده تمام قوه هایش فعل شد،مجرد میشود.اگر ممکن است این مسئله را توضیح بیشتری دهید.بر چه مبنایی این استدلال صورت گرفته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! نصف کتاب «از برهان تا عرفان» و 18 جلسه شرح قسمت حرکت جوهری را پس برای چه خدمتتان ارائه دادم؟ موفق باشید
6377
متن پرسش
سلام استاد در کتاب آشتی به خدا سوالی داشتم موضوع:یا ایها الذین امنوا انتم الفقراء الی الله والله غنی الحمید آیا ماهمه درپوچی مشتریکم فقط کسانی رهایی پیدا می کنند که الی الله بشوند؟ یعنی انتم الفقراء مگر اینکه الفقراء الی الله بشویند دیگر وصل به عین هستی وغنی هستید و به پوچی واحساس پوچی نمی کنید؟ باتشکرفراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین است . إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» این موضوع روشن می‌شود. موفق باشید
5663
متن پرسش
این رهی نیست که از خاطره اش یاد کنی**این سفر همره تاریخ به جا می ماند پیشاپیش هفته دفاع مقدس گرامی باد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است افقی که شهداء برای آینده‌ی تاریخ ما گشودند هر روز روشن‌تر از روز قبل برای ما روشن گردد و خود را در این زیباترین تقدیر که خدا برای ما اراده کرده است بپرورانیم. موفق باشید
5094
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر طاعات ونماز روزه ها قبول در جواب سوال1886مطلبی فرمودید در این باره سوالی داشتم من از یه نفر شنیدم ما علمی داریم که با محاسبات حروف ابجد مشکلات را حل میکنه ولی هنوز کامل اعتماد نکرده ام ولی از یه روحانی کار درست قابل اعتماد که شناخت چندین ساله درباره ایشون دارم ومیدونم اهل تقوا هستن و ظاهرا علوم غریبه هم کار کردند سوالی داشتم که نشان میداد ایشون وجود این علم رامطلقا رد نکردن شنیدم فردی هست که حتی پول هم نمیگیره ولی مشکلات مختلف را به اسم وابجد وتغییر اسمها حل میکنه نظر مبارکتئن چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همان‌طور که در کتاب «جایگاه شیطان و جن و جادوگر» عرض کردم ما مبنایی نقلی و عقلی برای این حرف‌ها نداریم که بر آن مبنا می‌گویند چه اسمی با چه اسمی از نظر ابجد هماهنگی دارد یا ندارد. موفق باشید
4662
متن پرسش
آیا علاوه بر مبادی عملی و نظری، علم حضوری (لااقل علم حضوری به خداوند) هم مبدأ دیگری است که مؤثر در اعمال ماست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبادیِ مبادی‌ها علم فطری و حضوری به کمال مطلق است که یک وجه عقلی دارد و یک وجه عملی. وجه عقلی آن مبادیِ علم نظری است و وجه عملی آن نظر به انسان معصوم است. موفق باشید
1553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به استاد عزیز,سوال یا دغدغه من این است:من چگونه می توانم به اون شخصیت و انسانی برسم که باید برسم یعنی به تعبیری دیگه به دنبال متد و روشی می گردم که در هر حالت به من بگوید:چه حرکتی اعم از حرکت عملی,فکری,ذهنی و... انجام دهم و به تعبیری دیگه چگونه می توانم برای هر حرکتی دلیل خوبی داشته باشم؟(البته شایان ذکر است حالتی در من به وجود امده که هر جوابی را نمی پذیرم حتی اگر ان جواب برای سوال من کار امد باشد)پسری 18 ساله از اصفهان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده روش معرفت نفس را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید
975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.دیدگاه ما نسبت به قران چگونه باید باشد؟به چه دیدی باید به قران نگاه کنیم که بیشترین بهره راببریم؟(درباره این موضوع علما کم برای مردم شفاف سازی میکنند،لطفا مطالب راه گشا وکلیدی را بیان کنید)خدا نظر حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه رابرقلب شما وهمه شیعیان ومحبان امیرالمومنین علیه السلام معطوف گرداند.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی سؤال گسترده‌ای است که پیشنهاد می‌کنم علاوه بر مطالعه‌ی مقاله‌ نسبت ما با فرآن در جهان معاصر که در قسمت سؤالات ویژه‌ی سایت لب‌المیزان هست و بعد از مطالعه‌ی جزوه‌ی چگونگی کار با تفسیر المیزان، با رجوع به خودِ قرآن، قرآن ما را راهنمایی می‌کند که چطور با آن برخورد کنیم. بارها عرض شده ما بر روی قرآن به اندازه‌ی یک واحد درسی تدبّر نمی‌کنیم در حالی‌که قرآن شرط صحبت با ما را تدبّر قرار داده است. موفق باشید
886

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدا و باسلام خدمت استاد معظم سپاس از نظر لطف شما بجهت پاسخ به سوال (کد877) استاد عزیز: آیا پاسخ مبارکتان (کد877) برای عموم طلاب این سطح است ، یا در شرایط خاص ، می تواند متغیر باشد. اگر متفاوت است ، بنده خلاصه ای از وضعیت خود عرض می کنم ، و خواهشمندم در صورت اراده ، دستورالعملی فرمایید تا نصب العین خود قرار دهم: 1. من نسبت به همدوره ای های خود به دلایلی (از جمله خدمت سربازی ، اشتغالات متفرقه و ...) حدود 5 یا 6 سال ، دیر وارد حوزه علمیه شدم. به صورتی که الآن من پایه1 هستم و هم سن و سال های من حدود پایه 5و6. و از لحاظ سنی فکر میکنم اگر بخواهم خودم را به سطح مناسب برسانم ، باید با همت وتلاش مضاعفی ، عقب ماندگی ها را جبران کنم و دروس کنونی حوزه نمی تواند این کار را بکند.(حدود 24 سال ، سن دارم) 2. وضعیت کنونی تحصیلی ام خوب است و اگر ملاک را نمره قرار دهیم ، الحمد الله نمراتم ، اکثرا 20 است و احساس میکنم (بلکه مطمئنم)غیر از متون درسی ام ، کشش یادگیری مطالب دیگر را نیز دارم. 3. و نکته دیگر اینکه به مباحثی از جمله مباحث و سیر کتب شما ، همچنین کتب شهید مطهری ، کتب آیت الله مصباح و تفسیر ، بسیار بسیار علاقه دارم. برنامه ریزی ای هم نسبت به مطالعه ان کتب دارم ، اما برایم یقین حاصل نشده که آیا وقت آن الآن است ، یا وقت دیگر و منتظر چراغ سبزی برای ورود به مباحث ، از طرف بزرگانی چون شما هستم. اکنون با توجه به اینکه سیستم آموزشی حوزه دیر بازده است و من هم چند سالی از قافله عقب افتاده ام و با توجه به وضعیت تحصیلی ام ، آیا همان دستورالعمل قبل را مورد استفاده قرار دهم ، یا فرمایش دیگری دارید؟ قبلا از حسن توجه حضرتعالی ، متشکرم. من الله التوفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: اولاً: نگران عقب‌ماندن از هم‌سن و سال‌های خود نباشید چون شما در آن مدت فعالیت‌هایی کرده‌اید که در انتها به بصیرت شما می‌انجامد. ثانیاً: یک طلبه ابتدا نباید به حواشی بپردازد تا دروس حوزوی که تا سطح می‌خواند ملکه‌ی او شود و لذا با حوصله و اطمینان به همان روشی که حوزه تدوین کرده – حال یا به صورت ویژه و یا معمولی – کار را جلو ببرید. موفق باشید
21246
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سئوالی ذهنم را مشغول کرده است می خواستم پاسخ آن را عنایت فرمائید. آیا اول ما خلق الله نوری که در متون دینی ما آمده و همان مقام اهل البیت است با مقام احدیت بحث های عرفان یا همان تعیین اول تطبیق دارد یا دو مقام متفاوتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حضرت می‌فرمایند اولین مخلوق، نور من بود، پس اولاً: بحث مخلوقیت در میان است، ثانیاً: آن خلقت نوری را به خود نسبت می‌دهند. لذا به اعتبار روایتی که می‌فرمایند: « «وَ أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ (ص)»[1]  اول ما و اوسط ما و آخر ما محمد (ص) است. لذا روایت مورد بحث، مربوط به مقام اهل‌البیت «علیهم‌السلام» می‌باشد و ربطی به احدیت که شئونی از شئون الهی است، ندارد. در این مورد خوب است کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام مطالعه شود. موفق باشید

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 25، ص 363.

نمایش چاپی