بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15856
متن پرسش
با سلام: در کتابتان این بحث شما در مورد عالم داشتن انسانها، اینکه ما در خارج فقط وجود داریم و اعتبارات و ماهیات عدم و ساخته ذهن ما هستند. مثلا میز اعتباری است و در اصل چوب است و چوب در اصل چیز خاصی نیست، یک چیزی است که مثلا آهن نیست، فهم قسمت اول یعنی اینکه در خارج فقط چوب است و در اصل میز ساخته ذهن ماست، برایم آسان است ولی فهم قسمت دوم یعنی آنجایی که می فر مایید در اصل چوب هم نیست فقط وجود هست برایم سخت است. خواهشا خواهشا اگر امکان داره با یک مثال یا توضیح این بحث را برایم روشن کنید. و دوم اینکه در مورد اینکه فرمودید که خداوند به تبع خالق نور بودن و فاعل سایه بودن خالق ظلمت و فاعل غیر سایه هم هستند، اگه امکان داره با یک مثال در مورد ساخته های انسان و یا یک مثال دیگر کمی توضیح دهید که چگونه می شود که به تبع خلق یک چیز خالق چیز دیگری هم بود. خواهشا خواهشا خواهشا به هر دو سوالم را پاسخ دهید که به جوابشان نیاز دارم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مگر جز این است که همه‌ی عالم را «وجود» پر کرده است؟! و همه‌ی پدیده‌ها، صورت‌های مختلف وجوداند. مشکل کجاست که نیاز به مثال داشته باشد؟ 2- چون خداوند عین وجود است، پس از خداوند جز وجود صادر نمی‌شود و هرچه جنبه‌ی عدمی دارد، به تبعِ وجود شکل می‌گیرد. مثل محدودیت‌های مخلوقات که بعد از به‌وجودآمدنِ آن‌ها، محدودیت‌های آن‌ها معنا پیدا می‌کند، ولی محدویت‌های آن‌ها خدا خلق نکرده است. موفق باشید

15521
متن پرسش
با سلام و نهایت تشکر: تفاوت بین سوء ظن و فکر چیست؟ از این نظر که فکر گناه، گناه نیست ولی سوء ظن با این که یک نوع فکر است گناه است. چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بدون دلیل انسانی را «بد» بدانیم این سوء ظنّ است و تحت تأثیر شیطان هستیم. ولی اگر فکرِ انجام گناهی را داشته باشیم، تا به آن گناه دست نزده‌ایم، نسبت به القائات شیطان مقاومت کرده‌ایم و به همین جهت گناهی مرتکب نشده‌ایم. موفق باشید

14931
متن پرسش
سلام استاد بزرگ: این غمنامه‌ای است که نمی‌دانم چقدر حدیث نفس است و چقدر ریشه در حقیقت دارد لذا بر شما عرضه می‌کنم و نظر حضرتعالی را می‌خواهم. ببخشید که طولانی است، حجم آن را به نصف رساندم. درکی که از کلیت فضای اطراف خود دارم این است که آدم ها به لحاظ سطح فرهنگ و حداقل‌های زندگی اجتماعی، بعضا در سطح خیلی پایینی هستند. گاهی بی‌دلیل و گاهی نیز با دلایلی همچون خودبینی، حسادت، کینه یا ... دیگران را با زبانشان یا از طرق دیگر مورد آزار قرار می دهند یا ایجاد مزاحمت یا دخالت یا ..... می‌کنند. و همچون مار گزنده ای که از آنها می گریزی ولی اگر دستشان بهت برسد از نیششان در امان نیستی. اینکه مزاحمت ها و آزارهای خلق، همه در هستی جایگاه دارد و برای پاک شدن ما از رذایل و ظهور حلم است و همانطور که معصوم می فرمایند «ما رضای حق را در جفای خلق قرار دادیم»، یک موضوع است که از بحث حقیر خارج است. ولی اینکه چه می شود که آدم‌ها اینگونه می شوند و حتی گاهی بدون هیچ دلیلی خلق آزاری می کنند، موضوع دیگری است که برایم محل سوال و تأمل است. (تکمله: منظورم افرادی هستند که چنین رویه ای دارند وگرنه هیچ کس معصوم نیست). و اینکه چه اتفاقی می افتد که گاهی شخصیت خود را با خلق آزاری زیر سوال می برند و چه شده که از چنین درکی بازماندند که اگر رذیله ای دارند حداقل آن را بروز ندهد و در ظاهر آداب معاشرت و انسانیت را برای خاطر خودشان حداقل، حفظ کنند؟؟ اینکه پیامبر فرمودند مؤمن کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان باشند، شاید بیشتر چنین تحلیلی بهم می‌داد که افراد مؤمن اینچنین نیستند (یعنی حرمت دیگران را حفظ می کنند) ولی مدتی است که مشاهدات تجربی ام غیر از این را می گوید. و ظاهرا بیشتر به فرهنگ تربیتی و خانوادگی آدم ها برمی گردد تا به ایمانشان. متأسفانه بعضا افرادی با سطح معرفتی خیلی قوی حرف هایی می زنند و برخوردهایی می کنند که می مانی به درک و شعور خودت از احترام به دیگران و از دین، شک کنی یا به «نوع» معارفی که خروجی اش پس از ده ها سال احترام به دیگران و عدم خلق آزاری نیست؟ نظرتون چیه؟ و آیا برای رساندن کتب معرفتی به افرادی که به خاطر فرهنگ و شخصیتشان خلق آزاری می کنند هم باید دغدغه داشت؟ آن وقت خروجی و ثمره ی این معارف دینی اجمالا غیر از حالات خوش معنوی برایشان چیست؟ وقتی به تجربه می بینیم چیزی به ایمان افراد به آن معنایی که معصوم فرمودند اضافه نمی شود و دیگران را از دست و زبان آنها ایمن نمی کند؟ یا باید به فکر چگونگی تغییر این رویه (رویه ی خلق آزاری) بود؟ (منظورم این نیست که در دل معارف چنین خاصیتی نیست و حرفم ناظر به خروجی عملی معارف است) اینها در حد سوال است و ابدا حرف نهایی برای این مسائل ندارم. آیا درکی که حقیر از انسانیت و ایمان دارم غلط است؟ نظر و تحلیل شما از این پدیده چیه؟ به نظرتان ضرورتی دارد به عنوان انسان مسلمان، الگوی احترام به دیگران و ادب در جهان باشیم با معنایی که شامل آنچه ذکر شد، باشد؟ از اساتیدی که در جلسات دانشگاه خیلی انسانی و حق مدارانه و بزرگوارانه تعامل می‌کردند نهایت تشکر را دارم، و با نظر به نگاهی که آن بزرگواران به ما آموختند، این غمنامه را به پایان می‌رسانم و منتظر نظرات راهگشای شما می‌مانم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنابعالی به نکته‌ی بسیار مهمی اشاره کرده‌اید و این مشکلی است که بیش از آن‌که فردی باشد، ریشه‌ی تاریخی دارد و بدین لحاظ چون معارف الهی در جایِ خود قرار نمی‌گیرند، تأثیر لازم را نیز نخواهند داشت. زیرا «تفکر» در جامعه حاکم نیست و عموماً افراد در فضای خصومت‌های ژورنالیستی به‌سر می‌برند. به همین جهت از سال‌ها قبل بنده به این نتیجه رسیدم که اگر «تفکر» به جامعه برنگردد و انسانیت انسان‌ها مدّ نظر قرار نگیرد، ما از دیانت خود بهره‌ی کافی نمی‌بریم، به همان معنایی که قرآن در ابتدایِ سوره‌ی بقره می فرماید: «این کتاب برای متقین، کتاب هدایت است». یعنی آن‌هایی که بنا دارند از کدورت‌ها و تنگ‌نظری‌ها آزاد شوند. کانون‌های دینی ما به‌جای آن‌که انسانیتِ دیگر انسان‌ها را درک کنند؛ غیرِ خود را با نگاه غیرِ حق می‌بینند و این تا آن‌جایی ریشه دارد که ما در تاریخ گذشته، اهل سنت را غیرِ خود می‌دانستیم و همین روحیه، از آن به بعد به نحوه دیگری وارد جامعه‌ی خودی یعنی شیعه شد، و هنوز با این‌که بنا است در بلوغِ آزادشدن از غیرِ خودی‌دیدنِ اهل تسنن رسیده باشیم، روحیه‌ی تحقیر دیگران در ما باقی مانده است. می‌فرمایید: «آیا درکی که از ایمان و انسانیت دارید، غلط است یا صحیح؟» کاملاً صحیح است. متأسفانه ما عادت کرده‌ایم رقیب‌سازی کنیم و لذا در تذکرات اخلاقی هم به‌جای آن‌که خود را متهم کنیم، رقیبِ ذهنی خود را متهم می‌کنیم که چرا رعایت اخلاقیات را نمی‌کند! و این‌جا است که حتی درس اخلاق، نتیجه‌ی ضدِ خود را می‌دهد. در کتاب «امام خمینی«رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» صفحه 351  عرض شده است: «ما هنوز گمان می‌کنیم با تحقق انقلاب اسلامی امری ساده به وقوع پیوسته که می‌توانیم در جزیره‌ای به نام ایران با آن به سر ببریم و به همین جهت نیازی نمی‌بینیم تا نسبت خود را با اطرافیانی که در یک گروه قرار داریم و با دیگر جریان‌ها باز تعریف کنیم. در این صورت باید بپذیریم ما با خیالات خود در این واقعه‌ی عظیم یعنی انقلاب اسلامی وارد شده‌ایم. و هرگز نباید برای خود امید پیروزی داشته باشیم زیرا نه خود را مجهز به سعه صدری کرده‌ایم که در آینده سخت به آن نیازمندیم و نه تلاش می‌کنیم جامعه را از دو قطبی بودن بین جناح‌هایی که به اهداف انقلاب معتقدند، خارج کنیم؛ همچنان اسیر جناح‌بندی‌های گذشته هستیم، زیرا معنای حضور در آینده‌ای را که در میان سایر ملت‌ها برای ما رقم خورده است متوجه نمی‌باشیم.» تا وسعت خود را و افراد جامعه را در این تاریخ وارد نکنیم، هنوز در تنگیِ فردانیت خود با افراد برخورد می‌کنیم. پیشنهاد بنده آن است که سعی کنیم حیطه‌ی انسان‌ها تغییر کند. وقتی افراد خود را به وسعت حضور در تمدن اسلامی احساس کردند، معنای خود را آن‌چنان تغییر می‌دهند که دیگر نه‌تنها به کسی بدی نخواهند کرد، از بدیِ دیگران نیز خواهند گذشت. موفق باشید   

 

14000
متن پرسش
1. چگونه نفس بعد از مرگ بدن خود را می بیند در حالی که نفس در بدن وقتی چشم کور شود دیگر چیز مادی نمی بیند در حالی که در مرگ بدن مادی ندارد و چیز مادی می بیند؟ 2. یعنی چه که اگر ماده ای در مسیر نفس انسانی قرار گرفت حشر جدا دارد در حالی که بدن انسان می ماند و جزء زمین می شود و زمین در عالم ملکوت یک حشر دارد ؟ آیا زمینی که مثلا قبر معصوم هست و به برکت بدن معصوم مبارک شده هست آیا در ملکوت آتش هست یا حشر جدا دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ مثل خواب که شما بعضا بدن خود را می‌بینید. 2ـ معاد جسمانی ربطی به این بدن ندارد؛ در این رابطه خوب است جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید. موفق باشید

13977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده می خواستم کتب شفا را بخوانم (برهان شفا و الهیات شفا و طبیعیات شفا) خواستم از کتاب برهان شفا شروع کنم. 1.شرح جناب آیت الله مصباح بر آن خوب است؟ 2. کتاب نهایه را هم با شرح استاد مصباح بخوانم بهتر است؟ اگر کتابی یا صوتی قوی تر می شناسید معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال را خوب است از اساتیدی مثل استاد یزدان‌پناه دنبال کنید. بنده کتاب «شفا» را نخوانده‌ام. موفق باشید

13514
متن پرسش
سلام علیکم: فکر کنم سرنوشت ما بعد از دفاع مقدس مصداق آیه ۲۶ سوره مائده باشد که بنی اسرائيل در بیابان ۴۰ سال گرفتار شدند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از جهاتی این‌طور باشد ولی از جهات دیگر بحمداللّه مردم و رهبری، راه‌های نفیِ فرعون زمانه گشوده‌اند و جلو می‌روند. موفق باشید

12613
متن پرسش
با سلام: شبهه ای در مورد عصمت پیامبر (ص) برایم پیدا شده و اینکه در یکی از آیات قرآن به پیامبر خطاب شده که مشورت بگیر. حال سوالم این است آیا ایشان به مشورت نیاز داشته اند یا نه؟ اگر داشته اند که قضیه عصمت و بهترین خلق عالم بودن ایشان منتفی می شود. متن آیه «و شاورهم فی الامر»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» متوجه حقایق امور هستند ولی به دستور خدا با مردم مشورت می‌کردند تا جامعه در ذیل هدایت‌های دل‌سوزانه‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» رشد کند. ولی عنایت داشته باشید که تصمیم نهایی را به عهده‌ی آن حضرت گذاشته‌ است. به همین جهت در ادامه‌ی آیه می‌فرماید: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ». موفق باشید

9259
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم ببینم این جمله ی حضرت امام که فرمودند: حفظ نظام اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر (عج) اهمیتش بیشتر است. را چگونه ارزیابی و تحلیل می فرمایید. خواهشا به تفصیل بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این حدّ جمله‌ی امام را در ذهن دارم که فرمودند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است» چون می‌دانید تا نظام اسلامی محقق نشود، مقصد و هدف شریعت الهی که این‌همه پیامبر برای آن تلاش کردند و حتی سیدالشهداء«علیه‌السلام» جان مبارک خود را در راه آن فدا کردند، صورت عملی به خود نمی‌گیرد. در راستای حفظ نظام اسلامی بود که ما این‌همه شهید دادیم تا زمینه‌ی تحقق اهداف شریعت الهی فراهم شود. موفق باشید
9191
متن پرسش
شما در پاسخ به سؤال (9166) که پرسیده بودم: «چطور انسانها قبل از به دنیا آمدن پیغمبر خاتم به سمت غایت انسانیت حرکت میکردند؟»، فرمودید که: «در طول تاریخ، عالم به ختم رسالت و ختم ولایت سراً نظر دارد.»؛ آیا همان نگاه سرّی به غایتی که در عالم غیبْ محقق شده اما هنوز در عالم ماده محقق نشده، کافی است برای این که انسانها به سمت آن غایت حرکت کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در طول تاریخ حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به صورتی متعین در انبیاء الهی ظهور داشته و مردم به سیره آن انبیاء می‌توانستند نظر کنند تا این‌که در آخرالزمان حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» خودش ظهور کرده. موفق باشید
7996
متن پرسش
باسلام بنده معتقدم اشکال به فلسفه صدرایی گرفتن یک نوع تفکر شبیه "«حَسبنا کتاب الله»" گفتن را می زاید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری بالاخره این کتاب الهی را باید با نوری و عقلی درک کرد. نور اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حجت ظاهری و عقل حجت باطنی در این امر است و فلسفه‌ی اسلامی یک نوع تعقل و تلاش برای فهم قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. موفق باشید
7688
متن پرسش
سلام. نظر جناب عالی در مورد سخنان اخیر آیت الله مصباح یزدی چیست؟ ((کسانی که فرمایشات حضرت امام(ره) را در سخنرانی‌ها و کتاب‌هایشان دیده باشند، می‌دانند که امام(ره) از لفظ حکومت اسلامی استفاده می‌کردند، اما از آنجا که واقعه انقلاب در این جهان اتفاق می‌افتد و جهان می‌خواهد بداند چه حکومتی در ایران قرار است بر سرکار بیاید، امام از ادبیات سیاسی روز استفاده کرده و منطقی را اتخاذ کردند که مورد توافق و فهم دیگران باشد.امروز در ادبیات سیاسی دو نوع حکومت سلطنتی و جمهوری وجود دارد و نوع سومی ذکر نشده است، لذا امام(ره) وقتی قرار است با کسانی سخن بگویند که حکومت را منحصر در دو نوع می‌دانند و از طرفی امام(ره) در صدد نفی حکومت سلطنتی موجود در ایران بودند، باید به گونه‌ای سخن می‌گفتند که آنها هم متوجه شوند و لذا لفظ جمهوری را به کار بردند، هرچند امام قید اسلامی را هم اضافه کردند که آن‌ها متوجه نقش دین در این نوع حکومت بشوند و این یکی از زیرکی‌ها و دوراندیشی‌های امام راحل(ره) بود. لذا وقتی برخی گروه‌ها در اویل انقلاب، جمهوری دموکراتیک را مطرح کردند، امام (ره) فرمود "جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر".لذا اینکه امام(ره) مثلا می‌فرمایند میزان رأی ملت است، نه به این معنا که اگر ملت دیگر اسلام را نخواستند، ما هم اسلام را کنار بگذاریم، بلکه از آنجا که آنچه در ادبیات سیاسی امروز ملاک عمل قرار گرفته، رأی مردم است، امام (ره) برای اقناع طرف‌های مقابل، به رأی مردم استدلال می‌کنند. لذا امروز هم اگر رهبری از حقوق بشر و نقض حقوق بشر در غرب سخن می‌گویند نه به دلیل این که حقوق بشر غربی را پذیرفته باشند، بلکه از باب جدال و استفاده از مقبولات آنها برای اقناع آنهاست. )) آیا واقعا امام برای اقناع طرف های مقابل به رای مردم استدلال میکنند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این یک موضوع فقهی فنی است که آیا رأی مردم عامل مشروعیت نظام اسلامی است یا عامل مقبولیت آن. در هر دو حال رأی مردم مطرح است ولی با دو نگاه. موفق باشید
7420

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم تفسیر سوره ق را بر روی سایت قرار دهید اگر امکان پذیر است. با تشکر
متن پاسخ
به نام خدا باسلام باتوجه به حجم زیاد فایل های صوتی استاد ومحدود بودن سایت وفضای آن ،موارد درخواستی را که بصورت محدود مورد استفاده کاربران عزیز میباشد ازطریق تماس باپخش آثار استاد:09136032342 اقدام فرمایید.باتشکر. مدیریت سایت
7257
متن پرسش
سلام علیکم استاد لطفا بفرمایید که معنای این فرمایش که وجود مبارک حضرت رسول اکرم(ص) با افراد به قدر عقولشان صحبت میکرد، یعنی چه؟ با شخصی که سنش بالاست ولی عقلش حضیض، چطور بایست با او برخورد نمود؟و برخورد با نوجوان و جوان چگونه است؟ باتشکر-غفرالله لنا و لکم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید که موضوع روشن باشد. بالاخره باید درجه‌ی فهم افراد را در نظر گرفت و معارف الهی را در حدّ فهم مردم با مردم در میان گذارد، اعم از سالمند یا نوجوان. به یک معنا باید با آن‌ها همراهی کرد و از مبانی خود آن‌ها در مسیر هدایت‌شان استفاده کرد. موفق باشید
7143
متن پرسش
با سلام واحترام خدمت استاد عزیز ضمن عذر خواهی بابت تصد یع اوقات شریف:1- وجه تمایز وجود ذهنی با علم درچیست؟(مثال؟)2- صورت خیالی و وجود ذهنی چه رابطه ایی با یکدیگر دارند؟3- وجود ذهنی با صورت ذهنی چه تفاوتی دارد؟ از لطف شما ممنونم-
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وجود ذهنی همان علم است، مثل علم شما به دیوار که همان وجود ذهنی شما است 2- صورت خیالی موجودات همان وجود ذهنی آن‌ها است 3- وجود ذهنی نظر به مرتبه‌ی وجود معلومات ما دارد و صورت ذهنی نظر به نحوه‌ی حضور معلومات ما. موفق باشید
4662
متن پرسش
آیا علاوه بر مبادی عملی و نظری، علم حضوری (لااقل علم حضوری به خداوند) هم مبدأ دیگری است که مؤثر در اعمال ماست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبادیِ مبادی‌ها علم فطری و حضوری به کمال مطلق است که یک وجه عقلی دارد و یک وجه عملی. وجه عقلی آن مبادیِ علم نظری است و وجه عملی آن نظر به انسان معصوم است. موفق باشید
1379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . استاد طاهر زاده اینجانب کارشناس ارشد فیزیک هستم و پاسخ شما برای ادامه ی راهم در فیزیک اهمیت زیادی دارد . نظر شما درباره ی اینکه فیزیک دینی داشته یاشیم چیست ؟ و چگونه می توان در این راه قدم گذاشت ؟ نظر شما در باره تدریس یک خانم در دانشکاه با توجه به حضور مختلط دانشجویان چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظرم در کتاب « تمدن‌زایی شیعه» سعی کرده‌ام در رابطه با نوع تعامل با طبیعت عرایضی داشته باشم ولی در مورد تدریس یک خانم در دانشگاه با شرایطی که می‌فرمایید را باید از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
1274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در مورد ازدواج فرزندان ادم مرحوم علامه می فرماید خواهران و برادران با هم ازدواج کردند در صورتیکه در کتاب علل الشرایع شیخ صدوق نوشته است وقتی شخصی این مطلب را برای امام صادق علیه السلام بیان فرمود ان حضرت ضمن تقبیح چنین بیانی فرمودند خداوند دو فرشته را به زمین فرستاد و انان با فرزندان حضرت ادم علیه السلام ازدواج نمودند زمانی از شما این سوال را پرسیدم شما بیان نمودید قضیه برای من هم روشن نیست ایا شما از این حدیث مطلع نبودید؟ یا اینکه ایرادی بر حدیث می بینید. البته در جایی خواندم علامه حسن زاده ضمن رد نظر علامه جوابی برای این مطلب دارند که نقل نشده بود اگر از ان جواب هم مطلعید لطف کنید بیان نمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده فکر می‌کنم علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» با توجه به آن نوع روایات و موثق‌نبودن آن‌ها، آن نظر را داده‌اند و بنده نظر علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» را نظر عالمانه‌ای می‌دانم زیرا ایشان متوجه‌اند بعضی دستورات الهی ریشه در نفس‌الأمر دارند و تشریع آن احکام مبتنی بر تکوینیات عالم است و بعضی از دستورات صرفاً بر مبنای مولویت حضرت حق اظهار شده تا عبودیت عبد به نمایش آید و موضوع تحریم ازدواج خواهر و برادر از نوع اخیر است و به همین جهت اشکال ندارد در زمان حضرت آدم حرام نبوده باشد. موفق باشید
1249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی لطفا در مورد ابیات زیر توضیح فرمایید : می رسید از دور مانند هلال نیست بود و هست بر شکل خیال / نیست وش باشد خیال اندر جهان تو جهانی بر خیالی بین روان با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: این ابیات از عالی‌ترین متون توحیدی است که متذکر ظهور و خفای انوار الهی است. قرآن می‌فرماید: «هو الاول و الآخر» یعنی خدایی که اول است در همان حالی که اول است، آخر است و انسانِ موحد با نظر به او در مظاهرش او را اول می‌بیند و در همان حال با نظر به مقام وحدانتیتش او را آخر می‌بیند. مولوی موضوع «هست و نیست»بودن را پیش می‌کشد که از طرفی او در مظاهرش به اسم خاصی هویدا است و در همان حال آن اسم خاص حجاب حقیقت جامع اوست. می‌گوید: خیال این‌چنین است که از جهتی حکایت از صورتی می‌کند که در خارج است و از جهتی غیر از آن صورت است و بعد می‌گوید تمام هستی این‌چنین هستند که از جهتی ظهور حق‌اند و از جهتی حجاب حق. موفق باشید
975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.دیدگاه ما نسبت به قران چگونه باید باشد؟به چه دیدی باید به قران نگاه کنیم که بیشترین بهره راببریم؟(درباره این موضوع علما کم برای مردم شفاف سازی میکنند،لطفا مطالب راه گشا وکلیدی را بیان کنید)خدا نظر حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه رابرقلب شما وهمه شیعیان ومحبان امیرالمومنین علیه السلام معطوف گرداند.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی سؤال گسترده‌ای است که پیشنهاد می‌کنم علاوه بر مطالعه‌ی مقاله‌ نسبت ما با فرآن در جهان معاصر که در قسمت سؤالات ویژه‌ی سایت لب‌المیزان هست و بعد از مطالعه‌ی جزوه‌ی چگونگی کار با تفسیر المیزان، با رجوع به خودِ قرآن، قرآن ما را راهنمایی می‌کند که چطور با آن برخورد کنیم. بارها عرض شده ما بر روی قرآن به اندازه‌ی یک واحد درسی تدبّر نمی‌کنیم در حالی‌که قرآن شرط صحبت با ما را تدبّر قرار داده است. موفق باشید
26107
متن پرسش

با سلام و تسلیت: ببخشید یک سوال؟ با توجه به اینکه الان ایام امتحانات است و طلاب هم امتحان دارند و از طرفی تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی است. کدام اولویت دارد؟ الان وظیفه ما شرکت و دفاع از سردار امنیت است و هیچ. این درست است؟ یا اینکه استدلال که تشییع شهید آن هم چنین شهید والا یک بار است ولی امتحان بعد هم می شود. یا اینکه مثلا ۸ سال دفاع مقدس کسانی که درس را رها نکردند و به جبهه نرفتند باختند. و دیگر اینکه آیا آنجا که امام در کلاس درس بودند و خبر شهادت حاج آقا مصطفی را به ایشان دادند و ایشان کلاس را ترک نکردند و فرمودند امانت الهی بودند و... آیا این خط به ما می دهد یا ربطی ندارد؟ متشکرم. در این زمینه راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور جدّی به درستان لطمه‌ای نخورد، حضور در تشییع بدن مبارک آن مرد الهی، حضور در صحنه‌ای است که ملائکة اللّه به نحو چشم‌گیری در آن‌جا حاضرند و افق‌های نظر به حقایق عوالم بالا را در مقابل جان شما می‌گشایند. موفق باشید

22106
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: مدتی است که دچار سستی اراده تنبلی و اهمال کاری شده ام، و حس می کنم که نسبت به سابق سخت کوشی ام را از دست داده ام و آن سخت کوشی هایی که قبلا داشتم را ندارم مثلا: اضافه وزن پیدا کرده ام و میلی به ورزش ندارم سحر خیزی ام را از دست داده ام نماز هایم به تاخیر می افتد، مدیریت زمانم را از دست داده ام و اتلاف وقت می کنم، و به طور کلی آنچنان که باید مثل قبل با میل و هواس نفس ام مقابله نمی کنم، گویا قبلا روحیه ایی داشتم که از مبارزه با هواهای نفسانی لذت می برد حال از خوشگذرانی لذت می برم و پشت کاری در ورزش و تحرک ندارم، استاد لطفا بفرمایید که چگونه می توانم دوباره روحیه و اراده ی قوی در مقابل میل ها و هوس ها را پیدا کنم؟ و از زمانم حداکثر استفاده را ببرم؟ آیا در این رابطه نوشته یا سخنرانی خاصی ایراد کرده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم پیداکردنِ مسئله‌ی اصلی زندگی در این زمانه است تا در راستای رسیدن به آن مسئله، جدّیت انسان شروع شود. آیا امروزه کسب معارف عمیقی که حضرت امام در آثار خود در مقابل ما گذاشته‌اند و فهم عمیق آیات و روایات الهی مسئله‌ی مهم این دوران که دوران غفلت از عالم قدس و معنویت است، نیست؟ تا از طریق آن‌ها متوجه جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی شویم؟ موفق باشید  

21115
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: استاد یک سوالی خیلی وقتها ذهن بنده را به خود مشغول کرده و آن هم این که رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) بسیار علاقمند به مطالعه رمان های ارزشمند هستند چه خارجی مثل بینوایان و چه داخلی و در مورد شهدا و به جوانان نیز توصیه هایی در مورد مطالعه این آثار می کنند. می خواهیم بدانم خواندن این ها وقت تلف کردن نیست؟ البته بنده به آیت الله خامنه ای عزیز اعتماد و اطمینان کامل دارم ولی بعضی از مسایل را شنیدم که مثلا بعضی (مثل شیخ رجبعلی خیاط) می خواهند مثنوی بخوانند ولی یک ندای غیبی به ایشان می گوید که این کار را نکند البته عمده بحث بنده این است که کلا خواندن رمان و داستان های مشهور و ارزشمند است نظر اخلاقی چه رمان های خارجی چه داخلی وقت تلف نیست؟ با تشکر و عرض پوزش از گرفتن وقت ارزشمند شما. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رُمان‌های بزرگی مثل بینوایان و یا برادران کارامازوف، قصه نیست تذکر به روحی است که در آن جامعه جاری بوده است و نویسنده راه حل‌های عبور از آن را متذکر می‌شود. آری! اگر با این رویکردها رُمان‌ها خوانده شود، مفید خواهد بود و خواندن خاطرات شهداء نیز، قصه‌ی عزمی است که خداوند در این مردم ایجاد کرده و در شهداء به عالی‌ترین شکل به ظهور آمده. موفق باشید

19532
متن پرسش
سلام: همانطور که می دانید رهبر انقلاب در نطق اخیر خود فرمودند: 1. حضور گسترده مردم در انتخابات نشانه «اعتماد عمومی به نظام» و موجب افزایش اعتبار کشور است. 2. اکثریت هفتاد و چند درصدی مردم با حضور در انتخابات به نظام جمهوری اسلامی آری گفتند و آن را تأیید کردند و این رأی، در واقع رأی به نظام اسلامی بود. 3. افرادی که ممکن است در دل از نظام گله داشته باشند، با رأی دادن در چارچوب نظام، نشان می‌دهند که این چارچوب را قبول، و به آن اعتماد دارند و آن را کارآمد می‌دانند. و اما بنده به تفکیک در مورد هر شماره مطالبی را عرض می کنم: 1. از آنجا که مردم ترسانده شده اند (اول توسط رهبری) که اگر رأی ندهید امنیت کشور (امنیت خودتان) به خطر می افتد و مثلا دشمن حمله می کند پس رأی 73 درصدی آنان ممکن است نه به خاطر اینکه خود نظام نزد آن ها ارزشی داشته باشد بلکه به دلیل ترس از به خطر افتادن امنیت خودشان باشد. 2. بله درست است که رأی مردم به منزله تأیید کردن نظام است، ولی قلبا شاید نخواهند نظام را تأیید کنند ولی به خاطر یه سری از عوامل پای آن را امضاء کردند مثل اینکه شما قرار دادی را قبول ندارید چون سود قابل توجهی برای شما ندارد ولی برای حفظ خودتان و دفع ضرر احتمالی آن را امضاء می کنید: دسته ای از آن عوامل احتمالی برای دفع ضرر این است: الف) اگه رأی ندیم دشمن حمله میکنه. ب) شناسنامه ات مهر بخوره که پس فردا برات مشکل ساز نشه! ج) از ترس اومدن یکی بریم به یکی دیگه رأی بدیم. مثلا بریم رأی بدیم که رئیسی نشه و روحانی رأی بشه! (مثل اون سال که از ترس سعید جلیلی رفتند به یکی دیگه رأی دادند. که جنگ نشه) سوال ضمنی: این همه ترس در وجود مردم ریشه در کجا دارد؟ آیا منشاء عقلائی دارد یا وهمی است؟ و چرا مردم از نظام می ترسند؟ و چرا باید از حکومت اسلامی! بترسند؟ 3- رأی دادن از سر ناچاری با کارآمد دانستن نظام فرق می کند. تنها کسانی نظام را واقعا قبول دارند که آگاهانه و با رغبت رأی دهند. از این 41 میلیون نفر چند نفر اینگونه اند و چند درصد به دلایل دیگر مثل ترس و غیره رأی می دهند؟ 4. مردم (به دلیل عوامل بالا) که جرأت ندارند رأی ندهند و فکر می کنند با رأی دادن کارشان درست می شود ولی اگر نظام جرأت دارد، یک رفراندوم آزاد برگزار کند و به مردم اطمینان خاطر دهد که اگر ما را واقعا نمی خواید شرکت نکنید تا ما برویم. آن وقت می بینید چند میلیون از 40 میلیون ریزش می کند. 5. رهبری فرمودند ما انتخابات آزاد داریم. فکر کنم منظورشان این است که مثلا مجبور نیستی به روحانی یا رئیسی رأی دهی یا می توانی رأی ندهی اما: فکر کنم آزاد یعنی شش نفر را از بین خودتان انتخاب نکنید تا مردم به هرکدامشان رأی دادند فرقی نکند و انتصابات باشد. بلکه بگذارید از دل مردم و از بطن جامعه افرادی کاردان و متخصص و البته متعهد رئیس شوند تا کشور آنقدر در مشکلات دست و پا نزند. با تشکر به همه موارد بالا جواب دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ممکن است موارد قلیلی باشد که فکر کنند اگر شناسنامه‌شان مهر نخورد برایشان مشکل به‌وجود می‌اید؛ ولی اکثراً مثل من و شما هستند که می‌دانیم در رأی‌دادن و رأی‌ندادن آزادیم و نیز می‌دانیم بالاخره باید مشکلات را با همین نظام حل کرد و مقام معظم رهبری از این جهت می‌فرمایند رأی‌دادن نحوه‌ای از تأیید نظام را در بر دارد. موفق باشید

18765
متن پرسش
سلام: مي خواستم ببينم كه آيا مي شود با معيار هايي از جمله تورم و... كه زاده ي فرهنگ غربي است اقتصاد جامعه اسلامي خود را مورد بررسي قرار دهيم؟ يا اگر بخواهم سوالم را طور ديگري بپرسم آيا مفاهيمي مثل تورم و... كه الان اقتصاد ما با اين ها توصيف مي شوند يا حتي قسمت هاي ديگر جامعه اين ها مفاهيم حقيقي و كلي است يا زاده ي فرهنگ غرب است و ما بايد براي جامعه ي خودمان متناسب با انقلابمان مفاهيم ديگري را مورد بررسي قرار دهيم؟ خيلي ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه این نکته در حال روشن‌شدن است که ما در بستر فرهنگ غربی و اقتصاد سرمایه‌داری گرفتار این تنگناها خواهیم بود. به همین جهت رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» می‌فرمایند ما در بن‌بست نیستیم زیرا خدا راه دیگری را در مقابل ما گشوده است که آن، سبک زندگی غربی نیست. موفق باشید      

17278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خواهش می کنم پاسخ دهید! آیا در اصفهان جایی یا کتاب فروشی برای تهیه ی کتب عرفانی وکتب عرفا می شناسید؟ لطفا آدرس را ذکر کنید. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد در جریان کتاب‌فروشی‌ها در این مورد نیستم. موفق باشید

نمایش چاپی