باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث در کتابهای مربوط به عرفان تحت عنوان «اعیان ثابته» مطرح میشود. کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد حجتالاسلام و المسلمین آقای یزدانپناه نکاتی در این مورد در اختیار شما میگذارد 2- در مباحث «عدل الهی» و جزواتِ مربوطه عرایضی شده است و مرحوم شهید مطهری نیز در کتاب «عدل الهی» به این موارد پرداختهاند. فراموش نکنید که خداوند به عنوان حکیم مطلق، حجت را بر همه تمام میکند. لذا اگر شیطان و یزید آفریده نمیشدند، فردای قیامت که باید جایگاه هرکس معلوم شود، آنها طلبکار بودند. از طرفی خداوند جواب طلبِ وجودیِ آنها را داده است و نظام عالم را به آنها نبخشیده که از کنترل خدا خارج کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر عمل انسان الهی باشد که در نتیجه مطابق فطرت اوست، همان موقع ثبت میشود و اگر عمل او چنین نباشد چون مطابق فطرت او نیست مدتی ثبت نمیگردد شاید که از انجام آن پشیمان شود و اگر چنین نبود ثبت میگردد. 2- مشیت، همان ارادهی الهی است که موجب بهوجودآمدنِ مخلوقات میگردد. کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری و جزوهی «انسان و سرنوشت» که بر روی سایت هست، چشماندازیهایی را در این مورد به ظهور میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش بنده هم که خبر ندارم بعد از انقلاب، زندان رفته باشم. شاید آقایان خبر دارند و بنده بیخبر باشم!! باید از این جهت تأسف خورد که چگونه دشمنان اسلام میتوانند افراد مذهبی را بازی دهند! اگر شما خبر دارید که بنده بعد از انقلاب زندان رفتهام، به من هم خبر دهید که اینهمه در جهل و نادانی نمانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نتوانستم در این مورد ورودی داشته باشم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میرسد اگر مباحث صوتی «ده نکته در معرفت نفس» همراه با کتاب مربوطه رادنبال بفرمایید، سؤال شما جواب داده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روزنامهها را باید خواند ولی ما نباید خود را محدود به نگاه آنها نماییم. با ملاکهایی که بینش توحیدی و نظر به اهداف انقلاب و رهنمودهای مقام معظم رهبری در اختیار ما میگذارند، سخن نامزدهای انتخاباتی را میشنویم و خود، تصمیم میگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن عمل حکم زنا را ندارد ولی حجاب بسیار غلیظی بین خود و نور خدا برای خود ایجاد کردهاید در حدّی که آن صورت ظلمانی مدتهای مدیدی مانع تجلی انوار الهی و هدایتهای ربّانی میشود. عمق فاجعه را باید شناخت و با تمام وجود توبه کرد تا إنشاءاللّه خداوند با تجلی نور خود جذبهی نفسانی این صورت را از بین ببرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در سورهی اعراف میفرماید: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها» یعنی همهی اسماء حسنی و کمالات مورد تصور از آنِ «اللّه» است. از این جهت میتوان گفت: «اللّه» مستجمع جمیع اسماء الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمیدانم چه اندازه در جریان شخصیت آقای هاشمی هستید؟ آن القابی که میفرمایید که در مورد ایشان گفته شده، مربوط به هاشمیِ اول است که حقیقتاً با استعدادهایی که داشت در صدد خدمت بود و در این رابطه خدماتی از او سر زد. ولی در مرحلهای ایشان احساس کرد با انقلاب و تأکید بر اهداف اصیل آن نمیتوان کار را ادامه داد و به نحوی به جریان سکولاری که اصالت را به غرب میداد، نزدیک شد. در حالیکه باید تجربهی تاریخیِ ما برای ایشان روشن میکرد که هرچه ما مشکل داریم از غرب و غربزدهها است و مدیرانی که با نظر هاشمیِ دوم خواستند کشور را اداره کنند 2- راهکارِ اصلی برگشت به ریشههای انقلاب است و رهبر معظم انقلاب با تدبیر حکیمانهی خود مواظباند که جریان غربزده در زیر سایهی آقای هاشمی با لطایفالحیل مردم را همانطور که در انتخابات به خطا انداختند؛ به خطا نیاندازند. به این شکل که به مردم القاء شود با نزدیکی به غرب، مسائلشان حل میشود و اگر رهبری مستقیماً با این جریان درگیر شوند، در این شرایط میدان به غربزدهها داده میشود بهخصوص که رسانههای بیگانه نیز در این رابطه میتوانند بر روی مردم تأثیر بگذارند. به همین جهت ما وظیفه داریم اولاً: رهبری را تقویت کنیم. ثانیاً: سعی کنیم مردم را متوجهی اشارات رهبری و دغدغههای ایشان بکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که در ابتدا به جواب سؤالهای شمارهی 19333 و 19335 نظری بیندازید. علاوه بر آن عنایت داشته باشید که به گفتهی جناب آقای دکتر شهریار زرشناس، با اقتصاد نئولیبرالیستی که دولتهای آقای خاتمی و روحانی دنبال میکنند، هرگز مسائل مردم به صورت جدّی حل نمیشود، بلکه پنهان میماند و عملاً مردم بهرهای از انقلاب اسلامی نخواهند برد مگر با رجوع به اقتصاد مقاومتی، اما نه با قرائت دولت آقای روحانی که عملاً مردم جیرهخوار همان چهاردرصدی میشوند که جناب آقای قالیباف متذکر آن هستند و این یک موضوع علمی و اساسی است که اگر مردم عادی بخواهند از حیاتِ قطرهچکانیِ اقتصاد نئولیبرالیستی نجات یابند، باید به طور کلی نگاه خود را از راههای آن فکر و فرهنگ بردارند که بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (113) يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحينَ (114)/آلعمران). همهی اهل کتاب یکطور نیستند بعضیها انسانهای متدینی میباشند که مشغول تلاوت آیات الهی در نیمهشبان و اهل سجدهاند، اینان به خدا و روز قیامت ایمان دارند، اهل امر به معروف و نهی از منکرند و در رسیدن به خیر، سرعت دارند و از صالحین هستند. و در ادامه میفرماید: «وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقينَ (115). اینان آنچه به عنوان عمل خیر انجام میدهند از طرف حضرت حق نادیده گرفته نمیشود و خداوند به شخصیتهای با تقوا ایمان دارد. آری! اگر کسی مسلمان بود مسلّم به کاملترین دین دستیافته و اگر به معنای واقعی چنین مسلمانی سلوک کرد با ریاضتهای راحتتر به نتایج عمیقتری میرسد ولی آیهی مذکور میفرماید که حتی در همان زمان که اسلام هست، عدهای از اهل کتاب با خصوصیات فوق،تلاشهایشان بینتیجه نمیماند. موفق باشید
سلام استاد: متن اربعین خود را به مناسبت ایام اربعین برای باز خوانی خدمت تون ارسال کردم «اربعین امری فراتر از عادات» بسمه تعالی: نمی دانم باید اسم این «رازگونهی تاریخ» را چه بگذارم او که نه میشود دانستش، نه میشود نوشتش، نه میتوان خواندش، و هزاران نهی دیگر... فقط میدانم که باید در حیرت زدهگی، گیجی و سر درگمی نظارهگرش بود؛ انگار باید در او قرار گرفت و در حضور پر معنای او غایب شد به مانند قطره در میان دریا. اصلاً مگر میشود از «سر»، جز به اشاره سخن گفت تا وجهی از وجوهش را در هر دوره ظهوری باشد؟! چه خوش گفت شاعر که: «حقیقت را به هر دوری ظهوری ست» آری این حقیقتِ بیمنتها را نه میشود و نه ظرفش هست که یکجا ویکباره به نظاره نشست. حقیقت عاشورا به مانند خورشیدیست که تابِ ماندن به پیش او را کسی ندارد، آنقدر شدید است که هرکس بخواهد به آن نزدیک شود هلاک خواهد شد، حال چه در لباس حق باشد، چه در لباس طاغوت. چرا که عاشورا محل ابراز حضور و وجود نیست، روز عاشورا محل «مستهلکشدن» است محل «فنا و نابودی هر غیری» است با این تفاوت که عدهای حسینی شوند، عدهای یزیدی. آنقدر حرارت عاشورا شدت دارد که کسی نمیتواند با «منِ» خود که چیزی جز «وَهم» نیست در آن قرار گیرد. توانِ دیدن، فهمیدن و درک عاشورا برای کسی نیست بل باید آن را در جلوهی رقیقشدهاش، به نظاره نشست. «اربعین» همان تجلیگاه، محل و مشهد عاشوراست. اگر کسی بخواهد واقعیت عاشورا و حسین«علیهالسلام» را در متن و جایجای تاریخ ببیند، باید اربعین را به تماشا نشیند و «کل یوم عاشورا» را کجا میشود تاویل و تعبیر و تفسیر کرد؛ إلاّ با اربعین؟! آری اربعین داستانها، رازها و نگفتهها در سینه دارد که گاهگاهی بنا به کاسهی ما بیظرفها «سرّی» از آن رازِ بیمنتها را برایمان فاش میکند و ما را به حیرت و سکوت وامیدارد. «اربعین» آمده بشریت را به سمت و سوی «امت واحدهی» محمدی، اشارت و بشارت دهد. «اربعین» این بارانِ کثیرِ محبت آمده تا رودهای جاری حیات را به دریاهای خروشان فطرت، و این دریاها را به اقیانوس بینهایتی به نام «اباعبدالله» منتهی کند. آری اباعبدالله «علیهالسلام» همان کلمهی واحدی ست که با «اربعین» به تاریخ آمده تا آدمی را به «بندگیاش» یعنی همان اصل فراموششدهی بشر برگرداند. عالمی که امروز در آن قرار داریم عالمِ کثرات و ارادههای معطوف به نفسانیت بشر است که طلب قدرت و طاغوتیگری دارد. بشرِ امروز حرف از مرگِ خدا میزند و حیات خدا را در گذشته جا گذاشته، به نحوی که گویی عالم امروز مطلقاً تهی از خداست، و تنها به فرهنگ انتزاعی و حصولیِ نگاه به معبود اکتفا کرده و به تبع این نگاه، میخواهد حسین«علیهالسلام» را هم در حدود 1400 پیش دفن کند و تنها بر سر قبرش فاتحهای بخواند. اما «عاشورا» در لباس «اربعین» همان خون حیاتبخش در رگههای طول تاریخ است. «اربعین» کلمهی «اُنسی» است که با زینب «سلاماللهعلیها» به صحنه آمد و فراهمکردنِ اُنس، کارِ مادر است و این زینب است که مادرانه آمده تا همه را به خانهی اُنسِ انسانیت دعوت کند، انس یعنی یگانگی بشر، فراتر از هر مذهب و ایدئولوژی و جریان و فانیشدن ذیل محبت و «امر ولایت». امروزه بشر بیسرپناه و یتیم شده است و نیاز به تکیهگاهی حقیقی دارد، و این زینب است که مادرانه برای فرزند بیپناهش آغوش گشوده و تکیهگاهی برای آرامشش شده. امروز آدمی آنقدر دچار پوچی و قهرِ طاغوت نفسانی شده که دیگر یأس، سر و پایش را گرفته و انگار نمیخواهد و نمیتواند در دل این زشتیها هیچ زیبایی را ببیند و زینب آمده تا با «صبر مادرانه» «ما رأیت إلاّ جمیلا» را ذرهذره حتی در غل و زنجیرِ طاغوت یزیدی هم که باشی یادت بدهد و همان طور که او، اسارت را در غل و زنجیر کرد؛ آمده تا بشر را فرا تر از «اسارت عادات» امروز بشر سیر دهد و متذکر «اذانِ» هستی که شهادت به «لا اله الا الله» است بشود تا بتوانیم آن به آن از «لا اله» که نفی هر خدایی است با «إلا» سیر کنیم و تمام هیمنهی کاخ یزیدی را برسرش فرو بریزیم و به «الله» برسیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب نگاهی به اربعین انداختهاید! گوارایتان باد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در مورد دو نوع واهمه بحث شد که «واهمه» در فلسفه یعنی صورتدادن به معانی که یکی از ابعادِ نفس ناطقه است. ولی در اخلاق به معنای صورتهای غیر واقعی است که نفس امّاره میسازد. موفق باشید
