بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: استاد فرزانه و مهربان آیا در فیلسوفان غربی می توان فردی را یافت که شهودات عرفانی داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی؛ مشهورترین آن‌ها اکهارت است. موفق باشید

14603
متن پرسش
سلام استاد: مدتی هست که با کتب شما آشنا شده ام و کتاب مبانی معرفتی مهدویت شما خیلی به دلم نشست، حقیقت به کسانی هم معرفیش کردم چون کتاب بسیار خوبیه در موضوع خودش. جایگاه و معنی واسطه فیض رو هم تا حدودی مطالعه کردم ولی نه کامل و الان هم کتاب علل تزلزل تمدن غرب رو دارم مطالعه می کنم. اصل سوال بنده این هست که من مدتی هست که مطالب و کتب مهدویت رو مطالعه می کنم و مطالعه کردم البته کامل نه. کتبی مثل امام مهدی (علیه السلام) از ولادت تا ظهور - الملاحم والفتن - مهدی منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - غیبت نعمانی - آشتی با امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) - عصر ظهور و... البته کامل نخوندمشون. و ناگفته نماند که از این کتب برای بعضی از دوستان در دانشگاه و محیط های دیگر صحبت کرده ام. حال سوالم این هست برای اینکه در مبحث علائم و نشانه ها متخصص بشوم چه کار باید بکنم؟ البته قبل از این دنبال شناخت ائمه (علیهم السلام) و مقامشان هستم که در این هم دچار مشکل هستم که از همه چیز برای من مهمتر هست. دستور شما و راهنماییتان برای دو سوالی که عرض کرم چیست؟ بسیار شرمنده که وقتتان را گرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که ابتدا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را با دقت مطالعه بفرمایید تا از نظر کلامی محکم و پا برجا باشید و سپس به کتاب «عالَم بقیة‌اللّهی» رجوع کنید. موفق باشید

14290
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در بحث معرفت النفس، حضرتعالی ادراکات را مربوط به روح و نفس می دانید. بعضاً شنیده میشه که این ادراکات را پزشکان مربوط به حالات مغز می دانند. یعنی می گویند مغر انسان است که یاعث خواب دیدن میشه. لطفاً ادله ای برای رد این بحث ارائه کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این جواب مشکل را حلّ نمی‌کند زیرا باز این احساس برای ما هست که ما هستیم که متوجه می‌شویم ادراکات مربوط به مغز است و نیز این ما هستیم که متوجه می‌شویم خواب می‌بینیم. بحث در معرفت نفس بحث در احساسی است که ما از خود داریم و با این توجیهات، موضوع منتفی نمی‌شود و به همین دلیل است که حتی وقتی بمیریم و کلّ بدن را نداشته باشیم، باز این ما هستیم که خود را احساس می‌کنیم. موفق باشید

11038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جوانی 25 ساله هستم که از 3 سال پیش خداوند ما را هدایت و به رویت قلبی و انس با خداوند رسیده ام و دلم میخاد اعمالم همیشه خدایی و بدون انتظار پاداش باشه اما با توجه به حدیثی که میگه روز قیامت به تعداد ساعات بنده صندوق باز میشه برای اینکه اون دنیا حسرت نخورم دلم میخاد طبق اصول اخلاق پیش برم ولی سوال بنده اینه که برای اینکه اون دنیا حسرت نخورم آیا درونی کردن کمالات کافیه؟ یا اگر ذکر نگم حسرت میخورم؟ ممنون استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ظاهر و باطن را جمع کرد. موفق باشید
10539

حزن زیبابازدید:

متن پرسش
با سلام استاد گرامی: من مباحث برهان صدیقین شما رو گوش می دهم. در بحث فقر ما در برابر خدا و اضطراب هایی که ما داریم شما فرمودید اضطراب به دلیل نرسیدن به اون کمالی است که در نظر داریم و تا به خدا وصل نشیم که عین کمال است این اضطراب رفع نمی شه و هرکس خدا رو داره و به خدا وصله نباید اضطراب داشته باشه. می خواستم از خدمتتون سوال کنم که اضطراب هایی مثل اضطراب انجام ندادن تکالیف و انجام دادن گناه از چه قسمی است؟ اگر کسی در مسیر حق باشه ولی به خاطر انجام گناه و ناتوانیش در برابر نفس اماره اش به اضطراب زیادی در زندگیش دچار بشه این اضطراب چه نوع اضطرابی هست؟ یا مثلا به عنوان مثال کسی وظیفه داره یک کاری مثل درس خواندن رو انجام بده و تنبلی می کنه و نمی خونه و به اضطراب دچار می شه این قبیل اضطراب ها در برهان صدیقین چه جایگاهی داره؟ چی کار کنیم تا کوتاهی ها و انجام گناهان ما رو دچار پشیمانی و ناراحتی و حسرت و ایجاد انگیزه بکنه اما دچار اضطراب و افسردگی و عدم اعتماد به نفس نکنه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع حزن که به جهت کوتاهی در وظایف ایجاد می‌شود از نفحات نفس لوّامه است که خداوند از آن طریق ما را متذکر راه‌های نرفته می‌کند و ما نباید به این نوع حزن‌ها بی‌محلی کنیم، بلکه باید با انجام وظیفه‌های عقب‌افتاده به آن جواب مثبت دهیم. موفق باشید
9844
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در خصوص صدور کثرت از وحدت به مثال شما بسنده کردم. یعنی همان مثال نور و منشور. یک نور بی رنگ در اوج وحدت و یگانگی وارد می شود و نورهای کثیر با محدودیت خارج می شود. اما وقتی خواستم بحث الیه راجعونی را با همین مثال منشور توضیح بدهم دیگر نتوانستم. اگر بخواهیم این هفت تا نور را دوباره به مقام جامعیت برسانیم چگونه می توان مثال را توضیح داد؟ خب عقل میگه اگر هفت تا نور را هم داخل منشور کنی که نور بی رنگ در نمیاد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مثال شما به همان معنایی که نور بی‌رنگ وقتی از منشور گذشت هفت نور می‌شود. اگر بتوانیم آن هفت نور را از منشور عبور دهیم آن طرف یک نور خواهیم داشت ولی این یک مثال است و در حدّ یک مثال ارزش دارد. بحث صدور کثرت از وحدت را باید با اعیان ثابته مخلوقات حل کنید که خداوند با اسماء خود بر آن‌ها تجلی می‌کند. که بحث آن مفصل است. عجله نکنید، در عرفان حل می‌شود. موفق باشید
9434
متن پرسش
به علت شکستگی بینی می خواهم عمل زیبایی بینی انجام بدهم آیا این عمل دخالت در کار خدا ست و من در قیامت مواخذه میشوم؟ لطفا کمکم کنید من چند ساله که دارم تحقیق میکنم اما هنوز قانع نشدم که این عمل را انجام بدهم. این مطلب را هم بگم که من آدم مذهبی هستم سر جلسات شما هم گاهی حاضر میشم اما چهره من در روابط من و همسرم خیلی اثر گذاشته، چون برای اون زیبایی خیلی مهمه لطف میکنید مرا راهنمایی کنید چون من از افرادی که پرسیدم به من خوب جواب ندادند. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتی اگر شکستگی بینی هم نداشتید و می‌خواستید عمل زیبایی انجام دهید دخالت در کار خدا نبود. خداوند در این حدّ برای بشر انتخاب قائل است همان‌طور که مردان صورت خود را اصلاح می‌کنند و شریعت نه‌تنها آن را دخالت در کار خدا نمی‌داند، بلکه بر آن تأکید دارد به‌خصوص وقتی زیبایی برای همسر پیش می‌آید مستحب هم هست. موفق باشید
7953
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشید خدمت استاد برای رسیدن به معرفت باید به مقام تفکر رسید(اولوالباب) چگونه می شود به این مقام تفکر رسید گاهی به خودمان فشار می اوریم ولی بیشتر از چند ثانیه نمی شود تفکر کرد که معرفت خیز باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مقوله‌ی تفکر با حضور تاریخی همراه است. چهار جلسه‌ی بحث در شرح کتاب سلوک که روی سایت هست إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
6141
متن پرسش
سلام.حضرت استاد! حضرات 14 معصوم(ع)هم دارای تن می باشند وهم دارای من.وبه حکم النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا به نتیجه می رسیم که نفس ناطقه آن حضرات هم از خلقت جسمانی شروع شده ومقام انسان کامل بودن آنه هم مقام نفس ومن ایشان می باشد که کون جامع می باشند. واین مقام انحصار در 14 معصوم ندارد ودیگر انبیاء هم این مقام را دارا هستند. وازطرفی ائمه دارای خلقت خاصی دیگر هستند که ازآن به عنوان حقیقت نوری تعبیر می فرمایید.سوال بنده اینجاست که آیا این دو مقام دو مقام جدا هستند ؟ وتنها اهل بیت (ع)این مقام را دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید و روایات آن را تأیید می‌کند مقام نوری ائمه«علیهم‌السلام» که می‌فرمایند با نور عظمت ارتباط دارند ، فوق جبرائیل و میکائیل است و یک حقیقت موهبی است که خداوند برای هدایت بشر به آن‌ها داده ولی آن‌ها در مقام انسانی خود، خودشان باید کمال لازم را با حفظ ارتباط خود با آن نور عظمت در خود نهادینه کنند و از این جهت آن دو مقام جدا نیستند و ائمه سعی می‌کنند تا نفس ناطقه‌شان با آن مقام نوری متحد باشد و شما همواره طوری با آن ها روبه‌رو هستید که در حرکات و سکنات و گفتار مظهر آن مقام نوری هستند. موفق باشند
4902

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در سوال 4813 گفتید: کتاب «جایگاه تاریخی حادثه‌ها» را در این رابطه نوشته‌ام آیا منظور شما همان جزوه ای است که یک اشاره ای کردید؟2.باتوجه به اطلاعات کم جوانان از تاریخ و وقایع گذشته شما چه کتابی را درباره تاریخ وجریان شناسی پیشنهاد میکنید(قبلا جزوه ای از خودتان رامعرفی کردید که خیلی مختصربود)تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتابی که عرض کردم حدود 2 هفته است از زیر چاپ بیرون آمده است 2- کتاب‌های آقایان دکتر موسی نجفی و موسی حقانی و جعفریان خوب است. موفق باشید
3553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام-نظرتان در مورد شخصیت علامه مصطفوی چیست واقعا گمنام هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که می‌دانید حکما و عرفا عموماً گمنام‌اند ولی بسیار مفیداند. مثل هوا که پیدا نیست ولی بدون آن انسان می‌میرد. موفق باشید
2680
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ودوستان دست اندرکار. چرا سوالاتی که در آن توهین به استاد است متنش را در سایت می گذارید نهایتا می نوشتید سوالی شده که به استاد توهین شده وجواب استاد هم این است. این انسانی که استاد را بی حیا می داند (نعوذ بالله) خود از حیا بهره ای نبرده. مگر با چهار نفر مثل این آدمها از محضر استاد بهره نبرند در دین بسته می شود واینها افرادی هستند که گول جو بد سیاسی کشور را می خورند. من از دوستان خواهش می کنم این نوع توهیناتی که به ایشان می شود را مطرح نکنید گرچه این توهینات به کسی که در راه دین قدم برمی دارند عادی است واصلا هر کسی که محبت امیر المومنین علیه السلام را قبول کرد باید خود را برای همه سختی ها آماده کنند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده فکر نمی‌کنم سؤال‌کننده قصد توهین داشته، غیرت دینی‌اش او را به این‌جاها می‌رساند و با تذکر مسئله حل می‌شود . به همین جهت ملاحظه می‌فرمایید در سؤال 2687 در عین باقی‌ماندن به آنچه باور دارد – که بنده این را ارزشمند می‌دانم هر چند وظیفه دارد در صحت و سقم باورش احتیاط لازم را بکند- نوع گفتارشان تغییر کرد. موفق باشید
1950

تفسیر قرآنبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم 1.نظر مبارکتان در مورد تفاسیر موضوعی علامه جوادی آملی (حفظه الله) چیست؟ 2.آیا مطالعه آن از اول تا آخر به روشی که حضرتعالی برای مطالعه تفسیر شریف المیزان فرموده اید ، مفید است؟ 3. اگر کسی قصد مطالعه آن را داشت ،‌آیا قبل از المیزان بخواند یا بعد از آن؟ 4. به نظرتان مطالعه آن چه مقدمات علمی ای نیاز دارد؟ من الله التوفیق
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظر بنده اگر تفسیر موضوعی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله» را یا کنار مطالعه‌ی المیزان و یا بعد از آن مطالعه بفرمایید بهتر است. موفق باشید
1432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز حدیثی داریم در مورد مخفی بودن شرک در امت اسلام که از مورچه ی سیاه (یا صدای پای آن ) روی سنگ سیاه در ته چاه در شب تاریک مخفی تر است . من به این حدیث باور دارم لذا زمانی برای مبارزه با این نوع شرک کارهایی می کردم مثلا گاهی برای وضو گرفتن در هوای سرد از آب گرم استفاده نمی کردم مبادا نفسم خوشش بیاید یا برعکس آن برای هوای گرم از آب سرد کمتر استفاده می کردم خوب این کارها هم بر آدم از لحاظ بدنی فشار می آورد و هم دغدغه ی ذهنی ایجاد می کند تا جایی که در نماز جماعت مدام باید خود را مورد اتهام قرار دهم که تو داری ریامی کنی . بعد از چندی دیدم که نه رشدی حاصل شد و نه از عبادات حالی حاصل و یک حالت دل زدگی ایجاد می شود از طرفی آدم می بیند یک دفعه که اخلاص حاصل نمی شود و از طرف دیگر با حدیثی مواجه می شود که می گوید خداوند کاری را که ذره ای شرک در آن است قبول نمی کند بااین وصف راه حل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: شرک آن است که برای غیر خدا در عالَم نقش قائل باشید و شرک خفی هم به همین معنا است منتها به صورتی ظریفتر. و این ربطی به کارهایی که می‌فرمایید ندارد، آن‌چه شما انجام می‌دادید را می‌توان در زمره‌ی مجاهده‌ی نفس قرار داد تا پیرو خواهش نفس امّاره نباشید که راه‌کار خود را دارد و ریا عبارت است از آن‌که یک عمل دینی را به‌جای آن‌که برای خدا انجام دهید برای جلب نظر مردم انجام دهید که هیچ‌کدام از کارهایی که می‌فرمایید ربطی به ریا ندارد. موفق باشید
20760
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چرا سوالات بنده را جواب نمی دهید؟ شماره 20708 حداقل به ایمیلم می توانید که بفرستید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفیق! مشکل ایمیل خودتان است. تا حال دوبار فرستاده‌ام. موفق باشید

19250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فرزانه: جناب استاد ختمی از حضرت امیر علی علیه السلام در کتاب شمس المعارف الکبری وارد شده است که حضرت می فرماید اسرار عجیبی در آن نهفته شده است (سرا ای سر) بدین صورت که بعد از نماز صبح سوره حمد را 30 بار بعد از نماز ظهر 25 بار بعد از نماز عصر 20 بار بعد از نماز مغرب 15 بار بعد از نماز عشاء 10 بار که مجموعا می شود صد بار. حال جناب استاد در نماز های جماعت فرصت این که تعداد یاد شده را بخوانیم بین دو نماز داده نمی شود چه باید بکنیم آیا به خواندن نماز ظهر و مغرب اکتفا کنیم و بلافاصله ختم را بجا بیاوریم و بعد نماز عصر و عشاء را فرادی بخوانیم و یا نماز عصر و عشاء را قضا نیت کنیم بعد ختم را بخوانیم و بعد ادای آن را به جا بیاوریم و شق سوم این که آیا می شود برای این که جماعت را از دست ندهیم نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم بخوانیم و بعد تعداد ذکر شده را یکجا بخوانیم؟ با کمال تشکر و التماس دعا. در ضمن چند وقتی است به ایمیلم چیزی ارسال نمی شود لطفا پاسخ را در سایت بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مطابق دستور عمل کنید تا نتیجه حاصل شود لذا راه‌کارِ دوم منطقی است که نماز عصر و عشاء با نیت قضا بخوانید. موفق باشید

19166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می خواستم بدانم از نظر شما جایگاه دانشگاه (علی الخصوص دانشگاه هایی که بیشتر آموختن یک حرفه مثل پزشکی، مهندسی یا هنر را به عهده دارند) در وضعیت تاریخ کنونی با توجه به نظریاتتان در خصوص تفاوت حکمت و دانش مدرن و همچنین رسالت دانشگاه که به گفته ی شهید آوینی تربیت شهروندان مناسب دنیای مدرن و ... می باشد که از نظامات دنیای مدرن پیروی می کند و روح دنیای مدرن در تضاد با روح اسلام می باشد، چیست؟ نحوه ی برخورد صحیح ما با این آکادمی چه باید باشد؟ تسخیر یا دوری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما فعلاً با همین نهادهای آموزشی روبه‌روئیم. لذا باید با خودآگاهی نسبت به این نقص‌ها سعی کنیم در همین بسترها بشری تربیت شود تا به مرور هدف اصلی آموزش در نظام اسلامی شکل گیرد. موفق باشید

18578

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: اگر بخواهم یک دوره مفصل تفسیر کار کنم، المیزان و تسنیم بخونم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» در این مورد شده است. پیشنهاد بنده آن است که تلاش بفرمایید آن جزوه را مطالعه کنید. موفق باشید

18300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا بفرمایید دیدگاه شما درباره ی در گذشت شخصیت بزرگوار جناب شیخ هاشمی رفسنجانی و تاثیر این رویداد در ادمه ی حرکت جمهوری اسلامی چگونه است؟ آیا می توان امیدوار بود که از این پس جریان اشرافیت و نظام سرمایه داری در ایران کم رنگ شده و به سمت عدالت بیشتر پیش رویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! باید روحی به صحنه آید که اشرافیت را برای خود و آینده‌ی خود مضرّ بداند و تذکرات اخیر مقام معظم رهبری با مردم قم، نکات بسیار خوبی را در مقابل ما می‌گشاید.

17652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت: استاد بزرگوار چند تا سوال داریم خدا خیرتون بده که با حوصله جواب می دهید. 1. جلسه ی لب المیزان ما سی دی تفسیر سوره ی انعام را گوش می دهند و چطور همزمان در همون جلسه ده نکته ی معرفت که با سی دی گوش دادند مباحثه بشه؟ چون نظرشون اینه دو تا با هم نمیشه؟ یعنی نظرشون فقط سی دی تفسیر باشه در صورتی که سی دی ده نکته معرفت را گوش ندادند. الحمدلله گوش کردم خیلی حیفه که بچه ها گوش ندهند. 2. استاد حکیم، در ده نکته ی معرفت، ما باید من را تقویت کنیم و بشناسیم چطور میتونم دختر یازده ساله ام را به این سمت سوق بدم که هویت خود را خوب بشناسد؟ 3. الحمدلله از طرف مدرسه دانش آموزان را می خواهند مشهد ببرن از طریق قطار، به نظر شما موقع رفت و برگشت در گوپه ها سر بزنم و چه صحبتی با دانش آموزان سن 12 تا 15 سالگی متوسطه ی اول بکنم که شناختشان و آگاهی شان نسبت به نماز یا من خود زیاد بشه؟ چه سوالی بپرسم؟ 4. جزوه ای دارین که براشون فتوکپی کنم در داخل قطار به اونا بدم که معرفتوشون زیاد بشه؟ ان شاءالله 5. استاد گرامی، من در مدرسه سخت گیر و افراطی به نظر میام، چون در مراسم های لغو اونا شرکت نمی کنم چکارکنم نسبت به این دیدگاه؟ 6. متاسفانه استدلالم نسبت به شبهات قوی نیست و کلا روحیه ام نسبت به معنویات، مطیع هستم به خاطر همین نسبت به شبهات بچه ها نمیدونم استدلال خوب بیارم گرچه گوش کردن به سخنرانی شما این مشکل را حل میکنه ولی علاقه ای نسبت به استدلال ندارم. این ضعف من هست؟ نظرتون چیه؟ «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر بحث ده نکته کار نشده حتماً به نحوی رفقا آن بحث را کار کنند 2- وقتی بحث کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را با ایشان در میان بگذارید و از قسمت دوم آن شروع کنید یعنی از قسمت «من کو؟»، خود به خود وسعت خود را در نظر خواهد داشت و عملاً به اموری که او را محدود به دنیا کند تن نمی‌دهد 3- از زندگی شهداء به‌خصوص شهدای منطقه و شهید برونسی که اهل مشهد بوده است برایشان بگویید 4- کتاب «چه نیازی به نبی؟» و قسمت دوم کتاب در مورد «فلسفه‌ی تقلید» نکاتی دارد 5- یک طوری نشان دهید دوست‌شان می‌دارید 6- اگر رسیدید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» سری بزنید. موفق باشید

16871
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم. از درسهای شما ممکن و مختار بودن و تجلی خداوند با صفات مختلف بر انسان را پیش آمده ام. با دانستن تمام استدلالات نتوانسته ام استمرار خوبی در عبادت با حی حاضر سمیع داشته باشم. بیشتر چون قهار است دل کوچکم تحمل شنیدن غرها و خفتها را ندارد کانه دلم دنبال مهربان شتر دیدی ندیدیی می گردد. شاید دنبال یک فراموشی باشم که اگر هم بر نفسم از زیادی گناه اسراف کردم چند وقت هم بی خیال باشد. بگذارد کنارش باشیم با هر سر و وضعی. در کل دنبال یک مدت چشم پوشی می گردم از جانبش تا کمی سر و سامان بگیرم بعد بگوید ای یله بی ابرو هر چقدر هم بیایی فایده ندارد. موضوع اینست که لا یمکن الفرار من حکومتشم هم میراندم هم جایی را ندارم کسی را ندارم. بلا تشبیه داستانم شده شبیه آن فیلمی که از انجمن فراماسونها در آمده بود که جشن خون گرفته بودند کودکی در وسط بود به امید پناهی به طرف هرکدام می رفت میخی به او فرو می کردند و او هر بار به امید کمکی با غمی بزرگ به طرف دیگری می رفت این دور تسلسل تا تمام شدن خونش ادامه یافت. خونبهایم شده رانده شدن های متوالی به مدت های زیاد. این دوری غمگینم کرده. منم دلم خدا میخواد. اما هر دفعه میخ میزنه. دلم کسی را میخواد که در آغوشم بگیره و بگه پیش من بمون میخت نمی زنم و نمیزارم کسی میخت بزنه و من باور کنم که میخ ها تمام شده. هیچ وقت عصبانی بودنش چه در خلوت چه جلوت از جلو چشمم کنار نمی رود و در اولین فرصت میدونم میخواد باز هم بزنه. این صدای کمک خواهی من است به خاطر حدیث پیامبرت که فرمود به داد فریادخواه برسید. مسلمان کمک می خواهم به دادم برس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه به عنوان بهترین هدیه می‌توانم در جواب سؤال جنابعالی عرض کنم سخن جناب مولوی است که در خطاب به ما می‌گوید: «هیچ خمری بی‌خماری دیده‌ای / هیچ گل بی‌زخم خاری دیده‌ای. در گلستان جهان آب و گل / بی خزانی نوبهاری دیده‌ای. چونک غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ چون حق غمگساری دیده‌ای. کار حق کن بار حق کش جز ز حق / هیچ کس را کار و باری دیده‌ای. هیچ دل را بی‌صقال لطف او / در تجلی بی‌غباری دیده‌ای. بی جمال خوب دلدار قدیم / جز خیالی دل فشاری دیده‌ای. از نشاط صرف ناآمیخته / شرح ده ای دل تو باری دیده‌ای. در جهان صاف بی‌درد و دغل / بی خطر ایمن مطاری دیده‌ای. چون سگ کهف آی در غار وفا / ای شکاری چون شکاری دیده‌ای. لب ببند و چشم عبرت برگشا / چونک دیده اعتباری دیده‌ای. شمس تبریزی بگیرد دست تو / گر ز چشم بد عثاری دیده‌ای». شرح این سخنان شرح زندگی آن‌هایی است که در متن سختی‌ها، چشم در گشایشِ افق‌های متعالی دارند. افق‌هایی که آسان به‌دست نمی‌آید ولی دست‌یافتنی‌اند. موفق باشید   

16710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: به نظر شما چه کتاب هایی مناسب سن دختران نوجوان دوازده سیزده ساله است که بتوان درباره ی آن ها به بحث و گفتگو پرداخت؟ اگر مقدور هست چند کتاب مفید برای این سنین معرفی کنید که بشه با بچه ها به مباحثه گذاشتشون. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آخرین کتاب‌ها در این مورد نیستم. شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیاز به نبی؟» که بر روی سایت هست، کمک کند. موفق باشید

15763
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ادبار قلب آیا به معنای پر شدن یا نداشتن ظرفیت معنوی جهت دریافت انوار الهی انسان است؟ لطفا معنا را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار می‌گیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمی‌رود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. موفق باشید

11394
متن پرسش
سلام علیکم: 1- حدیث زیر چقدر سندیت دارد؟ 2- آیا مصداق این حدیث حضرت امام رحمة الله علیه می باشد؟ 3- آیا این حدیث در کتاب اصول کافی با «ترجمه و شرح فارسی آیت الله محمد باقر کمره ای» چاپ اسوه هم وجود دارد؟ 80 - بشا : بهذا الاسناد عن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن دینار ، عن أبیه عن أحمد بن سالم ، عن محمد بن یحیى بن ضریس ، عن محمد بن جعفر ، عن نصر ابن مزاحم وابن أبی حماد ، عن أبی داود عن عبدالله بن شریک ، عن أبی جعفر علیه السلام قال : أقبل أبوبکر وعمر والزبیر وعبدالرحمن بن عوف جلسوا بفناء رسول الله صلى الله علیه وآله فخرج إلیهم النبی صلى الله علیه وآله : فجلس إلیهم فانقطع شسعه ، فرمى بنعله إلی علی بن أبی طالب علیه السلام ثم قال : إن عن یمین الله عزوجل - أو عن یمین العرش - قوما منا على منابر من نور ، وجوههم من نور ، وثیابهم من نور ، تغشى وجوههم أبصار الناظرین دونهم ، قال أبوبکر : من هم یا رسول الله ؟ فسکت ، فقال الزبیر : من هم یا رسول الله ؟ فسکت ؟ فقال عبدالرحمن : من هم یا رسول الله ؟ فسکت فقال علی علیه السلام : من هم یا رسول الله ؟ فقال : هم قوم تحابوا بروح الله على غیر أنساب ولا أموال اولئک شیعتک وأنت إمامهم یا علی .بیان : " بروح الله " أی برحمته أو بدینه وعلمه أو بخلفائه ، والحاصل أن حبهم لله لا للاحساب والاموال والانساب ، وسائر الامور الدنیویة . بحارلانوار جلد 65 صفحه 139
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن روایت که حضرت کاظم«علیه‌السلام» می‌فرمایند مردی از قم مردم را به حق دعوت می‌کند که افراد پیرامون او قلب‌هایشان همچون پاره‌های آهن است، شاید بتوان حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را مصداق واژه‌ی «روح اللّه» که در روایت فوق آمده است دانست. البته تا زمانی که شخصی به این نام در صحنه‌ی تاریخ اثر گذار نبود روح اللّه را به رحمت خدا معنا می‌کردند. موفق باشید

10994

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: راستش استاد یه سوال داشتم نمی دونستم کجا می تونم مطرح کنم بعد به سایت شما برخورد کردم گفتم بلکه شما پاسخ منو بدین. اینکه خیلی دوست دارم از نظر اعتقادی اطلاعات و معرفت خودم افزایش بدم ولی متاسفانه یه اخلاق بدی که دارم اینه که در ابتدا خوب یه بحث دنبال می کنم و خوب پیش میرم اما بعد از مدتی سرد میشم و دنبال موضوات مختلف میرم بعد که هیچ کدوم ادامه نمیدم این باعث میشه روحیه خودم رو کامل از دست بدم و به شدت از نظر روحی اذیت میشم می خواستم از شما بپرسم به نظرتون چیکار می تونم انجام بدم؟ البته این مشکل با تحصیلم هم دارم یه مدت خوب پیش میرم ولی بعد از مدتی سرد میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید یک برنامه‌ی هفتگی برای خود بنویسید و آن را دنبال کنید. در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
نمایش چاپی