بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5108
متن پرسش
سلام.تفسیر بیان السعاده که تفسیری عرفانی از قطب فرقه گنابادی می باشد را مفید می دانید؟وآیا از آن جهت که تصوف در برخی امور با شیعه امامیه زاویه دارند این زاویه بر تفسیر آنان از قرآن نیز تاثیر می گذارد وآیا مطالعه آن سبب انحراف می گردد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بین علماء تفسیر، تفسیر سلطان علی‌شاه گنابادی یکی از تفسیر‌های قابل اعتماد است و حضرت امام نیز در تفسیر حمدشان از آن تفسیر یاد کردند. موفق باشید
3553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام-نظرتان در مورد شخصیت علامه مصطفوی چیست واقعا گمنام هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که می‌دانید حکما و عرفا عموماً گمنام‌اند ولی بسیار مفیداند. مثل هوا که پیدا نیست ولی بدون آن انسان می‌میرد. موفق باشید
3277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام خدمت حضرت استاد-بنده طلبه حوزه قم هستم چندسالی فلسفه وعرفان می خوانم الان ج8اسفاردرس میگیریم برای تحقیق بیشتروبیان نووجدیدبه کتاب معرفت النفس والحشراستادعزیزنیازداریم-کتب زیادی ازاستادعزیزمطالعه کرده ایم وازنوع بیان ایشان استفاده زیادبرده ایم-والحمدلله
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با تلفن شماره‌ی 7854814 تماس بگیرید. موفق باشید
1331

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد فرزانه شما در بحث برهان صدقیقن فرمودید که هر موجودی معلول مافوق خود و علت ما دون خود می باشد حال سوال این است که آیا می توان نتیجه گرفت که عالم ماده از من ما صادر می شود و ما انسانها هر کدام علت دیگری می باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نمی‌توان چنین نتیجه‌ای را گرفت زیرا عالم ماده معلول عالم ملکوت است و نفس ناطقه‌ی انسان علّت صورت‌های ذهنی خود می‌باشد چون موجود محدودی است، حتی نفس ناطقه، بدن خود را ایجاد نمی‌کند بلکه بدن خود را به کمک غذایی که می‌خورد از عام ماده تألیف و جمع‌آوری می‌کند؛ چون بدن تجلّی نفس ناطقه نیست. موفق باشید
1158

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت شما، استاد عزیز در جزوه ولایت فقیه اززبان شیخ عبدالله ممقانی در اثبات ولایت انتصابی فقیه فرمودید امام دو شان دارد یکی شان اشراق ودیگی شان رفع ظلم وفساد واصلاح کارمردم که نیابت پذیراست،مسئله ای که مرا بسیار رنج میدهد حوادث پس ازانتخابات است که دائم ازسوی جبهه مخالف دولت به ما متذکر میشوند وولایت فقیه را زیر سوال میبرند ،استاد عزیز آیا فاجعه کهریزک ظلم وفساد نبود وولی فقیه در این قضیه دیر وارد صحنه نشدند،اگراین دیروارد شدن هیچ توجیهی نداشته باشد پس ایشان درانجام وظیه خود که اصلاح کار مردم ورفع ظلم وفساد است کوتاهی نمودند؟ باتشکرلطفا جواب پاسخ مرابه گونه ای دهید تا من بتوانم مقابل جریانات انحرافی پاسخی داشته باشم
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی عنایت بفرمایید که بین عزم بر ظلم و کوتاهی بر ظلم کارگزاران با ظلم به جهت گستردگی حوزه‌ی کار باید فرق گذاشت. در زمان حاکمیت علی«علیه‌السلام» هم توسط بعضی از کارگزاران ظلم واقع می‌شد و به مجرد اطلاع حضرت، حضرت برخورد می‌کردند، در مورد بازداشتگاه کهریزک نیز از روزی که مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» مطلع شدند عکس‌العمل نشان دادند و موضوع را دنبال کردند، منتها آنچه ضد انقلاب مطرح می‌کند با آنچه قاضی پرونده دنبال می‌کند یکسان نیست، اولاً: قاضی باید بین قصور و تقصیر فرق بگذارد. ثانیاً: هرکس به اندازه‌ای که مقصر است و یا کوتاهی کرده است باید مجازات شود ولی رادیوها و تلویزیون‌های بیگانه تلاش دارند به بهانه‌ی مشکلی که در بازداشتگاه کهریزک وجود داردبهترین نیروهای انقلاب را که از آن‌ها ضربه خورده‌اند نشانه روند و چون روند کارها در جهت اهداف آن‌ها جلو نمی‌رود شلوغ راه می‌اندازند که عدالت صورت نگرفته است. موفق باشید
21224
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حسن روحانی رئیس جمهور در تاریخ ۱۸ دی ماه در جمع وزیر و معاونان وزارت امور اقتصاد و دارایی با اشاره به ضرورت نقد در هر شرایطی عنوان کرد: همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم، تمام مسئولین در کشور قابل نقد هستند، ما در کشور معصوم نداریم، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آن وقت هم می شود نقد کرد. او در ادامه افزود: پیامبر (ص) هم اجازه نقد می‌داد. دیگه بالاتر از پیامبر (ص) در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر (ص) صحبت می‌کرد، طرف بلند می‌شد روبروی پیامبر (ص) و می‌گفت: «حرفی که داری می‌زنی نظر توست یا وحی است؟» اگر پیامبر (ص) می‌گفت: «نظر من است» انتقاد می‌کرد و می‌گفت: «من قبول ندارم». ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم. اگر نقد توأم باشه با امید، اراده و راه حل درست، همیشه مفید است. باید راه حل بدهیم. حال با توجه به متن بالا ۱. علت سکوت علما و مراجع در برابر این سخنان چیست؟ چون الان خیلی ها در برابر مراجع مواضع گرفتند و اون ها رو زیر سوال بردند و..... ۲. برداشت حضرتعالی از سخنان رئیس جمهور چه می باشد؟ ۳. وظیفه ما در مقابل این گونه سخنان و مواضعی از این مورد چه می باشد. لطفاً کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا خوب است عین سخن آقای روحانی که روزنامه‌ی کیهان آورده‌اند را با هم نگاه کنیم و به آن تفکر نماییم. آقای روحانی می‌گوید: «همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم، تمام مسئولین در کشور قابل نقد هستند، ما در کشور معصوم نداریم، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آن‌وقت هم می‌شود نقد کرد. پیامبر(ص) هم اجازه نقد می‌داد. دیگر بالاتر از پیامبر(ص) که در تاریخ نداریم. وقتی پیامبر(ص) یک صحبتی می‌کرد، طرف بلند می‌شد روبروی پیامبر(ص) و می‌گفت: «حرفی که داری می‌زنی نظر خودت است یا وحی است؟» اگر پیامبر(ص) می‌گفت: «نظر من است» انتقاد می‌کرد و می‌گفت: «من قبول ندارم». ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم»!

ملاحظه می‌فرمایید که با کمی تفکر می‌توان متوجه شد که از سخن آقای روحانی نفی عصمت امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» و رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» بر نمی‌آید، حتی آن‌جایی که می‌گوید طرف به سخن پیامبر انتقاد کرد، به معنای آن است که آن طرف رسول خدا را معصوم نمی‌دانسته است و تنها وَحی الهی را بی‌خطا می‌پذیرفته. و از این جمله بر نمی‌آید که آقای روحانی مثل او فکر می‌کرده، بلکه تأکید آقای روحانی آن است که ببینید رسول خدا چه فضایی را فراهم کرده‌اند که افراد می‌توانستند نظر خود را و نقد خود را اظهار کنند. گله‌ی بنده آن است که چرا امثال آقای شریعتمداری در کیهان، امکان تفکر را به چنین جملاتی از خود و مخاطبان خود می‌گیرد؟ و این‌جاست که می‌توان گفت اگر تفکر در جامعه به حاشیه رود، چه کدورت‌های بی‌جایی ظهور می‌کند. در ضمن آن‌چه که بعضی فقها در مورد «سهوالنبی» مطرح می‌کنند در رابطه با امور فردی است، مثل آن‌چه که آن فرد همراه حضرت موسی «علیه‌السلام» در مسیر ملاقات حضرت خضر، فراموش کرد که به حضرت جریان آن ماهی را بگوید و گفت شیطان مرا به فراموشی کشاند. علامه طباطبایی می‌فرمایند با فرض آن‌که آن شخص همراه حضرت موسی، جناب یوشع‌بن‌نون باشد که پیامبر است و معصوم، چنین اموری با عصمت آن پیامبر منافات ندارد. بنابراین «سهوالنبی» مربوط به امور عادی زندگی است، نه آن‌که کسی که معتقد به «سهوالنبی» باشد معتقد باشد به روایات غیر از قرآن نباید اعتماد کرد و از این جهت عصمت پیامبر برایش سؤال باشد. موفق باشید 

19166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می خواستم بدانم از نظر شما جایگاه دانشگاه (علی الخصوص دانشگاه هایی که بیشتر آموختن یک حرفه مثل پزشکی، مهندسی یا هنر را به عهده دارند) در وضعیت تاریخ کنونی با توجه به نظریاتتان در خصوص تفاوت حکمت و دانش مدرن و همچنین رسالت دانشگاه که به گفته ی شهید آوینی تربیت شهروندان مناسب دنیای مدرن و ... می باشد که از نظامات دنیای مدرن پیروی می کند و روح دنیای مدرن در تضاد با روح اسلام می باشد، چیست؟ نحوه ی برخورد صحیح ما با این آکادمی چه باید باشد؟ تسخیر یا دوری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما فعلاً با همین نهادهای آموزشی روبه‌روئیم. لذا باید با خودآگاهی نسبت به این نقص‌ها سعی کنیم در همین بسترها بشری تربیت شود تا به مرور هدف اصلی آموزش در نظام اسلامی شکل گیرد. موفق باشید

18657
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: بنده برای یک فعالیت در فضای مجازی در مورد شخصیت حضرت زهرا (س) احتیاج به همفکری شما دارم، یکی اینکه خصوصیات حضرت رو با اولویت بندی ذکر بفرمایید، و برای هر کدام مصداقهایی در همین قرن معاصر چه مسلمان و چه غیر مسلمان بفرمایید تا برای مخاطب ملموس باشد؛ بدلیل حساسیت بالای موضوع از شما کمک خواستیم که انشاءلله به بیراهه نرویم. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با توجه به این‌که فایل ورد کتاب‌های «بصیرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» بر روی سایت هست می‌توانید نکاتی را از آن انتخاب کنید به‌خصوص از مقدمات آن دو کتاب. و آن‌ها را در معرض نگاه کاربران قرار دهید. موفق باشید   

18578

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: اگر بخواهم یک دوره مفصل تفسیر کار کنم، المیزان و تسنیم بخونم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» در این مورد شده است. پیشنهاد بنده آن است که تلاش بفرمایید آن جزوه را مطالعه کنید. موفق باشید

17923
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز من چندین کتاب زیبای شما را خوانده ام، سوال اینکه آیا کتاب مبین با لوح محفوظ فرق می کند؟ و اینکه شما در مورد لوح محو و اثبات فرمودید که از لوح محفوظ تقدیرات به ظهور آمده و یکی پس از دیگری اثبات شده و محو شده و می روند، در روایتی خواندم که نوشته بود لوح اثبات اعمال ثبت شده است و اگر اعمال خوبی یا بدی انجام دهیم اعمال خوب و بد قبلی قابل محو یا اثبات است، یعنی در این روایت محو و اثبات را به این معنی گرفته اند. من در اینجا نفهمیدم که این لوح محو و اثبات کدام یکی می شود. خواهشا راهنمایی فرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: لوح محفوظ که مقامِ ثابتات است – مثل مقام عقل انسانی – با لوحِ محو و اثبات که محل تغییرات است – مثل ذهن انسان – فرق دارد و بحث آن تخصصی‌تر از آن است که در محدوده‌ی سؤال و جواب روشن شود. إلاّ این‌که در اسفار ملاصدرا به طور خاص و در المیزان به طور موردی آن مطلب را دنبال کنید. موفق باشید

16171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: وظیفه ی پدر و مادر در قبال فرزند 18 ساله ی کاهل نماز پسر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما وظیفه‌ی چندانی نسبت به او به عهده ندارید. نهایتاً چون این نوجوانان در حال حاضر گرفتار تبلیغات دشمن‌اند، در حدّ تذکر و دلسوزی و بدون دعوا و قهر، با آن‌ها برخورد کنید. موفق باشید

16015
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد اگر مردی به زیبایی اهمیت می دهد چه معنوی و چه مادی، در بعد معنوی دوست دارد و سعی می کند گناه نکند تا روحش زشت و کدر و دور نشود، در بعد مادی هم از زیبایی های عالم غرق لذت می شود حال اگر چنین شخصی بینی زشتی داشته باشد و بخواهد برای درک زیبایی و زیبایی صورتش و عدم دیدن نازیبایی در چهره خودش، جراحی بینی انجام دهد عیبی دارد؟ البته منظورم از لحاظ فقهی نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این آدم‌ها زیبایی را در همه‌ی ابعاد نمی‌شناسند و متوجه نیستند آن‌چه در نظام طبیعی از طریق حضرت حق شکل گرفته است، همان زیباییِ واقعی برای هرکسی است مگر آن‌که نفس او به طور غیر عادی با موانعی روبه‌رو شده باشد که نتواند بدن خود را شکل دهد؛ مثل موجودات ناقص‌الخلقه. موفق باشید

14327
متن پرسش
سلام استاد: یک بار به بنده فرموده بودید مطالعه زندگی عرفا خودش بسیار خوب است. آیا زندگینامه شهدا دقیقا مانند آن است؟ یا زندگینامه عرفا و علما اولویت دارد؟ (چون بنده طلبه ام)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شهدایی بشوم که سطرسطرِ زندگی‌نامه‌ی آن‌ها در این تاریخ، نظر به سطرسطر زندگی اولیاء الهی است و موجب حضور ما ذیل نور اراده‌ی الهی در این زمانه می‌شود. موفق باشید

14290
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در بحث معرفت النفس، حضرتعالی ادراکات را مربوط به روح و نفس می دانید. بعضاً شنیده میشه که این ادراکات را پزشکان مربوط به حالات مغز می دانند. یعنی می گویند مغر انسان است که یاعث خواب دیدن میشه. لطفاً ادله ای برای رد این بحث ارائه کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این جواب مشکل را حلّ نمی‌کند زیرا باز این احساس برای ما هست که ما هستیم که متوجه می‌شویم ادراکات مربوط به مغز است و نیز این ما هستیم که متوجه می‌شویم خواب می‌بینیم. بحث در معرفت نفس بحث در احساسی است که ما از خود داریم و با این توجیهات، موضوع منتفی نمی‌شود و به همین دلیل است که حتی وقتی بمیریم و کلّ بدن را نداشته باشیم، باز این ما هستیم که خود را احساس می‌کنیم. موفق باشید

13407
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: با توجه به دو سوالی که در قسمت پرسش ها توسط شما جواب داده شده در موضوع جسمانیه الحدوث بون نفس سوالی داشتم ابتدا دو سوال مورد نظر رو عینا میزارم بعد سوال میک نم شماره سوال: 11492 تاریخ ارسال: چهارشنبه ۱۳ اسفند ۹۳ آخرین تغییر: چهارشنبه ۱۳ اسفند ۹۳ موضوع: حدیث، حضرت علی(ع)، توحید، اسماءالهی، انسان شناسی، معرفت نفس، اصطلاحات، شبهات دینی، فلسفه، با سلام خدمت استاد گرامی: چند سوال ازخدمتتان داشتم: 1- با توجه به این‌که شما به «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» روح معتقدید، نظرتان در مورد عالم «ذر» یا عالم «ارواح» چیست؟ (امام علی«علیه‌السلام» در حدیثی می‌فرمایند: خداوند ارواح را دو هزار سال قبل از بدن‌ها آفرید). 2- منظور از لقاءالله چیست؟ پیوستن وجود به وجود خدا و وحدت‌یافتن با خداست؟ 3- آیا مشیت ازلی و ابدی است؟ با تشکر فراوان باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر شخصی به عنوان یک شخص خاص بر اساس جسمانیة الحدوث‌بودنِ نفس از رحم مادرش شروع می‌شود، ولی وجود علمیِ همان شخص قبل از بدن در علم خداوند هست و اولیاء الهی قبل از آن‌که آن افراد خلق شوند، آن روح‌ها را می‌شناسند. 2 - وقتی انسان به مخلوقات رجوعِ وجودی کرد و با وجود روبه‌رو شد لقاء الهیِ او شروع می‌شود، می‌ماند هر اندازه که عمیق‌تر سلوک کند و به فناء از خود و باقی‌شدن به بقاء الهی نزدیک شود لقاء او مصفاتر می‌شود 3- آری هر آن‌چه خدا اراده فرموده از ازل تا ابد ثابت است، می‌ماند که خود او اراده فرموده ما با تلاش، خود را بسازیم. موفق باشید شماره سوال: 9833 تاریخ ارسال: جمعه ۷ شهریور ۹۳ آخرین تغییر: سه‌شنبه ۱۱ شهریور ۹۳ موضوع: انسان شناسی، معرفت نفس، فلسفه، حکمت متعالیه، با سلام: با توجه به اینکه انسان جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا است چرا می گویند انسان در قوس نزول از عوالم مختلف عبور کرده است؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت روحی تا بیاید در مرحله‌ی جسم و حدوث واقع شود، از بالا نزول کرده است. در حرکت جوهری روشن شد که نفس، جسمانیة الحدوث است نه این‌که علت نفس جسم باشد. موفق باشید استاد عزیز شما فرمودید نفس از جهت روحی از بالا نزول کرده تا در مرحله جسم و حدوث قرار بگیره سوال من اینه با این وضعیت باید نفس قبل از رسیدن به مرحله جسم و حدوث وجود داشته باشه اگر وجود داشته جسمانیه الحدوث بودن معنا نداره و اگر بفرمایید وجود نداشته پس شما از تنزل چه موجودی صحبت می کنید. سوال بعد اینه که شما روایت خلقت ارواح قبل از ابدان رو در حد علم خداوند و یا شناخت اولیا الهی توجیه کردید در صورتیکه در روایت صحبت از آفرینش ارواحه. اگه ممکنه بیشتر توضیح بدید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت وجودِ علمی هر مخلوقی غیر از وجودِ عینی او است. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» یعنی اگر خداوند چیزی را اراده کرد به آن چیز می‌گوید بشو و می‌شود. پس معلوم است که یک وجودِ قبل از خلقت داشته است که به آن خطاب می‌کند. در حالی‌که طبق همین آیه هنوز خلق نشده است. از این جهت گفته می‌شود انسان یک وجود علمی در نزد خدا دارد که حضرت حق با نظر به آن وجود علمی، مخلوق را ایجاد می‌کند. موفق باشید

10539

حزن زیبابازدید:

متن پرسش
با سلام استاد گرامی: من مباحث برهان صدیقین شما رو گوش می دهم. در بحث فقر ما در برابر خدا و اضطراب هایی که ما داریم شما فرمودید اضطراب به دلیل نرسیدن به اون کمالی است که در نظر داریم و تا به خدا وصل نشیم که عین کمال است این اضطراب رفع نمی شه و هرکس خدا رو داره و به خدا وصله نباید اضطراب داشته باشه. می خواستم از خدمتتون سوال کنم که اضطراب هایی مثل اضطراب انجام ندادن تکالیف و انجام دادن گناه از چه قسمی است؟ اگر کسی در مسیر حق باشه ولی به خاطر انجام گناه و ناتوانیش در برابر نفس اماره اش به اضطراب زیادی در زندگیش دچار بشه این اضطراب چه نوع اضطرابی هست؟ یا مثلا به عنوان مثال کسی وظیفه داره یک کاری مثل درس خواندن رو انجام بده و تنبلی می کنه و نمی خونه و به اضطراب دچار می شه این قبیل اضطراب ها در برهان صدیقین چه جایگاهی داره؟ چی کار کنیم تا کوتاهی ها و انجام گناهان ما رو دچار پشیمانی و ناراحتی و حسرت و ایجاد انگیزه بکنه اما دچار اضطراب و افسردگی و عدم اعتماد به نفس نکنه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع حزن که به جهت کوتاهی در وظایف ایجاد می‌شود از نفحات نفس لوّامه است که خداوند از آن طریق ما را متذکر راه‌های نرفته می‌کند و ما نباید به این نوع حزن‌ها بی‌محلی کنیم، بلکه باید با انجام وظیفه‌های عقب‌افتاده به آن جواب مثبت دهیم. موفق باشید
10395
متن پرسش
سلام علیکم: 1. حتما به من بگویید همین طور است و لطفا نگویید نه این طور نیست تا جان از بدنم خارج نشود. یک روز یا یک لحظه از خواب بیدار می شویم و می بینیم الحمد لله خبری از فاجعه کربلا نیست خبری از معجر و انگشت و انگشتر و خار مغیلان و صورت نیلی و خرابه شام و چوب خیزران و تشت و 6 ماهه و دست بریده و جمله الهی لا معبد سواک یا غیاث المستغیثین نیست. منتظر آری گفتن شما هستم و با نه گفتنتان جانمان را نخراشید. ترا به امام زمان بگویید اری همین طور است. 2. اگر تمام ماه محرم و صفر مشکی ببوشیم اشکالی دارد؟ 3. اگر جوابتان در سوال 1 خیر است اعلام کنید این خدا کیست که حسین (ع) برایش چنین می کند؟ 4. اگر خدا را به چه قسم دهیم جان کثیفم را درپی شنیدن خبر کربلا می گیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر کربلا را درست بنگریم می‌بینیم اگر از یک طرف خباثث دشمن اسلام به اوج رسیده و شما طاقت شنیدن آن را ندارید، از طرف دیگر زیبایی‌های حرکت اباعبداللّه«علیه‌السلام» نیز به اوج رسیده و لذا در سجده‌ی زیارت عاشورا می‌گویی: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی‏» و خدا را به جهت ظهور زیبایی‌های کربلا حمد می‌کنی. در مقاله‌ی «کربلا و افقی که باید در پیش رو قرار دهیم» که روی سایت است در این مورد عرایضی داشته‌ام. 2- شاید لازم نباشد تمام ماه محرم و صفر را لباس مشکی بپوشیم. موفق باشید
8328
متن پرسش
با سلام وارادت خدمت استاد عزیز در تفسیر سورا اعراف درباره عهد الست فرمودید که همه انسانها بدون استثنا ربوبیت خدا اقرار کردند 1- آیا در عهد الست به معاد و نبوت هم اقرا کردند؟2-آیا همه انسانها به ولایت اهل البیت اقرار کردند ؟3- اگر همه به ولایت اهل البیت اقرار کردند پس چرا حضرت علی خطاب به شخصی که گفت من ولایت ومحبت شما را دارم فرمود:همانا خداوند روح‌های مردم را دو هزار سال پیش از بدن‌هایشان آفرید و سپس دوستان ما را به ما عرضه کرد، به خدا سوگند که روح تو را در میان آن‌ها ندیدم، پس تو کجا بودی؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1 و 2- در عهد الست وقتی ربوبیت حضرت حق را یافتند حتماً نبوت و معاد و ولایت انسان‌های معصوم که صورت ربوبیت حق است مورد تصدیق همه قرار گرفته 3- در عهد الست حقیقت انسان در معرض آن شهود قرار گرفته بدون آن‌که شخص خاص و یا جزء جزء افراد مطرح باشد. به تعبیر علامه طباطبایی؛ آن‌جا مقام امرالهی است که مقام واحدی است ولی در مقام دیگر هرکس به شخص خود باید با ولایت اولیاء تکلیف خود را روشن کند و در این مرحله است که حضرت به ابن‌ملجم فرمودند: در آن شرایط تو را ندیدم که با من عهد کرده باشی. موفق باشید
7974
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد طاهرزاده احتراماً، آیت اله محمد شجاعی در کتاب معاد و بازگشت به سوی خدا صفحه 35 می نویسند : " خاک به عنوان یک موجود که دارای مرتبه خاص از وجود هستی است در حرکت خود به سوی مراتب بالاتر وجود و هستی در هیچ مرتبه ای متوقف نمی شود و به هر مرتبه ای می رسد حرکت را ادامه می دهد . به مرتبه نباتی می رسد قانع نمی شود و مترصد وجود شرایط و امکانات است تا به حرکت خود ادامه دهد و وقتی شرایط آماده شد و راه باز شد باز حرکت می کند و به مرتبه حیات حیوانی و انسانی می رسد و باز طالب حرکت است . اگر در فطرت خاک مقصد و مقصود آن کمال نباتی بود می بایست بعد ار رسیدن به کمال نباتی دیگر انگیزه حرکت و عامل حرکت در آن نباشد و حرکت نکند و آمادگی قبول کمال بالاتر از آن را نداشته باشد . اگر مقصد و مقصود فطری خاک مرتبه حیات حیوانی بود باز می بایست انگیزه حرکت و عامل آن بعد از رسیدن به مرتبه حیوانی از بین می رفت و حرکتی نمی شد . این که خاک با رسیدن به مرتبه نباتی باز گذر می کند و در سر فکر دیگری می پروارند خود دلیل بر این است که مقصد خاک نبات بودن نبوده و همچنین مقصد آن حیات حیوانی هم نبوده است و الا بعد ار رسیدن به آن گذر از آن نمی کرد و با آغوش باز همان را می گرفت و آرام می شد . پیداست که خاک مقصد دیگری دارد که هیچ کدام از اینها نیست و آن چیزی است که غیز از همه این مراتب است که خاک می رسد و می گذرد . مقصد باید چیزی باشد که وقتی خاک به آن رسید آرام بگیرد و از تلاش و حرکت و طلب دست بردارد . الا الی الله تصیر الامور . " حضرت استاد با توجه به مطالب فوق آیا می توان اینطور نتیجه گرفت که هر انسانی دارای یک حرکت تکاملی از خاک تا نبات و حیوان و در آخر انسان بوده است ؟ و انسان حاضر در دوره های مختلف (خاک ، نبات ، حیوان و در نهایت انسان ) با طی طریق و گذر از حشر و قیامت آن دوره به مراحل بالاتر صعود کرده است ؟ و اگر این نتیجه درست است اختصاص روح به جسم انسانی و حرکت جوهری آن چگونه است ؟ با تشکر و آرزوی سلامتی و طول عمر حضرت استاد علیرضا مترصد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آیت‌اللّه شجاعی با همان مبنای حرکت جوهری این نکته‌ی بسیار ظریف را متذکر می‌شوند زیرا عالم خاک به جهت بالقوه‌هایی که دارد در اثر حرکت جوهری از حالت نباتی به سوی عالم انسانی سیر می‌کند. حرکت جوهری می‌گوید باید عالم ماده استعداد تجلیاتی از عالم بالا را داشته باشد تا آن تجلیات موجب حرکت جوهر عالم ماده شود و آن را به کمال لازمش برساند. موفق باشید
5239
متن پرسش
اینکه علامه حقیقت ومنشا عصمت رادرجایی علم یاعلم حضوری یا نیروی درونی یاتسدیدالهی باروح القدس ودرموردی هم منشا ان رامحبت الهی دانستند ایا این موارد مخصوصا چهارمورداول باهم فرق دارند یانه؟آیا منظور از این موارد علم لدنی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف علامه حرف بسیار دقیقی است چون علم حضوری یک حقیقت وجودی است که با اتصال به وجود مطلق و نظر قلبی به حضرت حق ظهور می‌کند. آری به یک اعتبار می‌توان گفت علم حضوری علم لدنّی است زیرا وجود معلوم نزد عالم است و نه مفهوم معلوم، ولی این‌که لازم می‌آید همیشه موهبی باشد، این‌طور نیست. موفق باشید
2573
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید ، و آرزوی روز افزون برای شما استاد گرامی ، سوالی که داشتم این است که من تازه با شما وسایت شما آشنا شده ام از طریق پسر بزرگوارتان که استاد فقه این حقیر در حوزه بودند و کتاب رجب ماه یگانگی با خدا را خواندم می خواستم راهنمایی بفرمایید من می خواهم همه مطالبی که فرمودید مطالعه کنم از کجا شرو ع کنم و چه کنم در سایت راهنمایی شده اما به دو مدل که خیلی متوجه نشدم خواهش می کنم راهنمایی بفرمایید و برای حقیر دعا بفرمایید از این خواب غفلت بیدار شوم می خواهم بنده خوب خدا شوم چه کنم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: یک سیر مطالعاتی برای کسانی است که علاوه بر کتاب و جزوه به سی‌دی‌ها دسترسی دارند ولی دومین سیر برای کسانی است که صرفاً کتاب‌ها و جزوات را در اختیار دارند. البته سیر اول بهتر است. موفق باشید
2233

رزق و تلاشبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم-جناب استاد از یکطرف گفته میشود سرنوشت انسان همین الان معلوم است وبهشتی بودن یا جهنمی بودن او الان در کتاب معلوم است ولی این معلوم بودن مانع تلاش او نیست وهمین تلاش اوست که عاقبتش را رقم میزند ولی در بحث رزق و روزی میگویید رزق هر کسی معلوم است وتلاش بیشتر رزق او را زیاد نمیکند چرا اینجا هم نمیگویید درست است که هرچیزی منجمله رزق در کتاب خدا معلوم است ولی همین میزان تلاش شما مقدارش را معلوم کرده پس رزق میتواند کم و زیاد شود با تلاش بیشتر یا کمتر .منظورم این است که آیا رزق یک استثناست که با تلاش انسان کم و زیاد نمیشود ضمنا در حد بضاعت کتاب نورانی و عالی جایگاه رزق را خوانده ام .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید بتوان گفت در مورد رزق دنیایی هم اگر انسان تلاش کند به رزق بیشتری برسد، تأکید روایات در معلوم بودن رزق از آن‌جهت است که حال که رزق یک ابزار برای زندگی دنیایی است و در آن حد که بتوانیم بندگی کنیم و سرنوشت خود را متعالی نماییم به ساده‌ترین شکل به دست می‌آوریم. چرا همه‌ی فکر و زندگی خود را می‌خواهید صرف به دست‌آوردن رزق بیشتر کنی و از لطفی که خداوند در رزق به تو کرده‌است غافلی؟ موفق باشید.
1996
متن پرسش

با سلام استاد عزیز چند وقتی دچار سردی و بی نشاطی در عبادات و ... شده ام و اعتکاف ،روزه گرفتن ، مطالعه و مباحثه کتاب های شما و تا حد ممکن دوری از گناه و ورزش رفتن آن را رفع نکرده است حضرتعالی چه راه حلی جهت مرتفع نمودن آن پیشنهاد می کنید . با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گفت: «ای برادر عقل یک دم با خود آر ... دمبدم در تو خزان است و بهار» در خزان صبر می‌کنیم تا بهارمان سر برسد. خیلی سر به سر خود نگذارید معلوم نیست آن عباداتی که در این شرایط می‌کنید از نظر بهره و نتیجه‌ کم‌تر از آن عباداتی باشد که در بهار قلب انجام می‌دهید. موفق باشید

1530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام وخسته نباشد:استدعا دارم حتماً سؤال بنده را هر چند در حیطه سؤالات فلسفی ،عقیدتی،قرآن . ... نیست اما لطف بفرمایید پاسخ دهید.بسیار متشکرم. اینجانب من و همسرم در فروردین سال 90 مشرف به مشهد مقدس شدیم و آنجا نیت کردیم(صیغه نذر نخواندیم) که اگر در این سال امام رضا(ع)عنایت کنند وصاحب فرزند شویم اگر پسر بود اسمش را نامی از امام رضا (ع) مانند محمد رضا ،علیرضا ،بگذاریم حال اگر: 1-با توجه به اینکه نام اصلی امام رضا (ع) علی بوده ما هم این نام را بگذاریم اشکال دارد؟ 2-اگر اسم دیگری از اهل بیت غیر از موارد مذکور بگذاریم اشکال دارد؟(تأکید می کنم حتماً پاسخ دهید تا مشکل بین من و همسرم حل شود.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: امام رضا«علیه‌السلام» راضی هستند نام هرکدام از ائمه را خواستید بر روی فرزندتان بگذارید چون همه‌ی آن‌ها نور واحدی هستند.
1411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم / سلام علیکم / مقام معظم رهبری : "بیمه یک عقد مشروع، مقبول و عقلایی است."/ آیا پاسخ شما به سوال کد 1338 راجع به بیمه، با این جمله مقام معظم رهبری قابل جمع است؟ / ما این طور جمع کردیم که منظور ایشان از عقلایی، عقلای امروزی است و با توجه به پاسخ شما این نتیجه را می گیریم که عقلای امروزی به توهمات تکیه زده اند. / با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلّم بیمه امر مشروعی است و اشکال شرعی بر آن نیست می‌ماند که انسان‌ها از چه دیدگاهی به آن بنگرند. عرض بنده نظر به بیمه بود از جهت دفع خطر احتمالی ولی اگر به عنوان صدقه باشد برای کسانی که در خطر افتاده‌اند. موضوع فرق می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی