باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرقی میکند که انسانها را موجودات کرات دیگر خلق کرده باشند یا در حین فعل و انفعالات مادی درست شده باشند، آنطور که مارکسیستها میگویند. در هر حال همهی اینها موجوداتیاند که خودشان نمیتوانند علت خود باشند و باید موجودی که عین وجود است و علت نمیخواهد، منشأ همهی عالم باشد. در این مورد خوب است به کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان همیشه باید آمادهی مرگ باشد و سعی کند طوری خود را در دنیا به کمالات لازمه برساند که در ابدیتِ خود با خدا و زیر سایهی رحمت او باشد. زیرا بالاخره ماییم و یک ابدیت، اگر آنجا نتوانیم از رحمت پروردگار بهرهمند شویم، سرنوشت سختی را برای خود رقم زدهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: من در آن جواب، خواستم متذکر امر مهمی نسبت به انقلاب اسلامی باشم تا انقلاب، تنها در آینهی نگاهی که در گذشته به آن داشتیم، نگاه نشود. چرا که آینهی دیگری ظهور کرده که اگر ادامهی دیروزمان هست، که هست، از امروزمان خبر میدهد که چه در پیش داریم.
نمیدانم چرا در عین احساس همزبانی و همدلی و اینکه میفهمم به کجا اشاره داری، با طاهرزادهای که در مرحلهی سوم حضورِ تاریخی انقلاب بهسر میبرد، همراهی نمیکنی؟![1]
نمیدانم روشن است که به کدام انقلاب دعوت میکنم یا نه؟! و نمیدانم شما هم در این غوغایِ مدعیان دروغین طرفدارِ انقلاب، مواظب هستید آن انقلاب در حجاب نرود؟! انقلابی که امثال حججیها در افق تاریخ یافتند و تا مرز شهادت پای آن ایستادگی نمودند و تشییعکنندگان پیکر بیسرِ او آن حقیقت تاریخی را در بنیادینترین بُعدِ خود حس کردند، در عین آنکه روزمرّگیها آنها را اشغال کرده بود که این نیز عرض عریضی دارد که چگونه انسانهایی با اینهمه روزمرّگیزدگی، باز حججی را از خود میدانند!
چرا ما علیرغم اینهمه دروغ در این حضور تاریخی آن دورهایی که در متن انقلاب اسلامی خداوند برای ما تقدیر کرده است، نظر نمیافکنیم تا دروغگویان را به چیزی نگیریم؟! اینان مگسهایی هستند که میخواهند فیل را نادیده بگیرند.
گفتی زبانی را به میان آورم که مستقیماً قاتل دروغ باشد؛ این تقاضا با نظر به روحیه و روحِ جوان شما تقاضای منطقی است ولی به این فکر کن که گویا سیرهی اولیاء الهی بیشتر در نمایاندنِ «صدق» بود ،تا «دروغ» خود به خود رسوا شود و برای تحقق یک تمدن، تمدنی که نمیخواهد یک حزب سیاسی باشد. به این فکر کن که چرا بعد از شهادت حضرت سیدالشهدا«علیهالسلام» سعیِ ائمه«علیهمالسلام» آن است که جبههی مقابلهای با خلفا شکل ندهند و در درون جامعهی اسلامی تا آن راهِ زلالی که مأمور ظهور آن هستند، به میان آید.
آری! در مورد کوفه عرض شد اگر کوفیان در عین تفاوتِ نگاه، آن نگاهها به خصومت منجر نشده بود، علی«علیهالسلام» توان مقابله با استکبارِ امویِ معاویهای را داشت. چه کنم که نه میتوانم این نحوه حضوری که شما متذکر آنید را نادیده بگیرم! و نه میتوانم نسبت به روشی که برای تحقق تمدن اسلامی به آن اعتقاد دارم؛ چشمپوشی کنم!! آنچه برای بنده شیرین است «سرِ پیری جوانبودن» است که این جمعالجمعی است طاقتفرسا. موفق باشید
[1] - در یک مرحله، سخن در این بود که این انقلاب ریشه در تاریخِ ما دارد و از «غدیر» تا اینجاها آمده است و در مرحلهی دوم بحث «سلوکِ تاریخی ذیل شخصیت حضرت روح اللّه» بود و در مرحلهی سوم سخن از آن است که اگر به عمیقترین لایههای وجودی خود رجوع کنیم، مییابیم که انقلاب اسلامی به عنوان نفحهای تاریخی تمام جان ما را در بر گرفته است که البته این سخن سخنی است که در فضای مدرنیته «خلافآمدِ عادت» است و نمیدانم گوش شنوایی برایش هست یا نه؟! عرایضی را در این رابطه در گلپایگان تحت عنوان «انقلاب اسلامی و حضور تاریخیِ ما» شروع کردم. عمری باقی باشد حرفهایی دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تازگیها شروع کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس معلوم است قضیه، قضیهی شیطان است که قسم خورده مانع سیر بنده در صراط مستقیم شود و لذا وقتی انسان متوجه باشد که این اضطرابها، حیلهی شیطان است و شیطان حیلههایش ضعیف است، میتواند با ارادهی محکم بر خلاف حیلهی شیطان عمل کند و او را مأیوس نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از وسائلی که عقل بشر برای اصلاح اموراتش شکل داده است، استفاده کرد و به قول معروف: «با توکل زانوی اشتر ببند». لذا هم باید موتور را قفل کرد و هم باید متوجه بود آن خداوند است که موتور را از دستبرد دزد حفظ میکند و نه قفلکردن آن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابیاتی اینچنین را باید در متن غزل معنا کرد که آنهم کار میبرد و به جهت کثرت سؤالات، امکان چنین کاری برای بنده نیست، هرچند بنا دارم إنشاءاللّه هر هفته شرح یک غزل جناب حافظ را در اختیار کاربرانِ محترم قرار دهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید مشکل ما نداشتن معارفی است که نظر به حقایق عالم دارد؛ لذا ابتدا باید متوجهی حقایق شد و اینکه ما در نسبت با آن حقایق چه جایگاهی میتوانیم داشتهباشیم. پیشنهاد من در این رابطه مطالعهی موضوعات زیر است:1ـ معرفت نفس. 2ـ کتاب «انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی». 3ـ برهان صدیقین. 4ـ سلوک ذیل شخصیت امام خمینی. در مورد اخلاق، خوب است که به شرح دعای مکارم الاخلاق فکر کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با توجه به اینکه فایل ورد کتابهای «بصیرت فاطمه زهرا«سلاماللّهعلیها» و «مقام لیلة القدری فاطمه«سلاماللّهعلیها» بر روی سایت هست میتوانید نکاتی را از آن انتخاب کنید بهخصوص از مقدمات آن دو کتاب. و آنها را در معرض نگاه کاربران قرار دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. اسلام به عنوان راهي كه خدا جهت هدايت بشريت قرار داده به عهده دارد تا آنچه موجب هلاكت افراد و جوامع انساني ميشود را به آنها متذكر شود و از اين جهت جايگاه امر به معروف و نهي از منكر، یک جایگاه عقلانی و انسانی است 2. بحث دین زرتشت برای ایران و دین اسلام برای اعراب در میان نیست. بحث آخرین دین خدا است که بعد از تحریف سایر ادیان، خداوند برای بشریت فرستاده است. آیا دین زرتشتی که امروز ما با آن روبهرو هستیم میتواند جوابگوی نیازهای انسانها در این تاریخ باشد؟ و یا در حدّ مطالب کلی متوقف است؟ 3. اتفاقاً قرآن به عنوان کتاب مبین همهی مطالب خود را به صورت بسیار روشن بیان کرده است. منتها مانند هر سخن حکیمانهای باید برای فهم آن، تدبر لازم را بهکار گرفت 4. هرگز چنین نیست که خداوند به مردان اجازهی زدن زنان را داده باشد. قرآن در آیهی 34 سورهی نساء میفرماید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً» مردان به جهت استعداد خاصی که در مدیریت خانه به صورت کلی دارند و به جهت وظیفهای که نسبت به اقتصاد خانواده خداوند به عهدهشان گذاشته است، مدیریت خانواده را به عهده دارند و زنان صالح پیرو حق و حافظ اسرار انسانها و خانواده به جهت رحمتی که حضرت حق در محافظت آنها داشته است، در خانواده نقشآفریناند. و برعکس اگر زنانی پیدا شدند که حریم خانواده را رعایت نمیکنند، ابتدا آنها را با وعظ و نصیحت متوجهی مسئولیتشان بگردانید و اگر اثر نکرد، حربهی قهر را در میان آورید و چنانچه کار، به جاهای بدی کشید و خطر از بینرفتن نظام خانوادگی و نظام اجتماعی از طریق چنین زنانی پیش آمد، برای حفظ خانواده به جای آنکه محکمه و دادگاه وارد شود خود مرد خانواده که مطلع است از آنچه گذشته است به حکم امر به معروف و نهی از منکر وارد شود و حدود الهی را، آنهم در حدّ زدن با چوب مسواک به طوری که هیچ کبودی پیش نیاید اجرا نماید. و این هیچ ربطی به حق مردم برای زدن زن را مجاز نمینماید. حال اگر همین نوع خطاهایی که زن انجام میدهد و باید در محدودهی خانواده تمام شود را، مرد انجام دهد او را به دادگاه اسلامی میسپارند و در اینجا دادگاه با او روبهروست و دیگر بحث چوب مسواک و کبودنشدن نیست، بلکه شلاق است و حدّ و تعزیر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن شرایط، دیگر باطل نمیتواند خود را به صورت حق جلوه دهد، هرچند اختیار انسانها برایشان باقی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اینها با هم فرق دارد؟! در حضور برزخی، انسان از گذشته و آینده آزاد میشود تا در آن فضا، درکی از نور عصمت اولیاء معصوم پیدا کند – مثل همانکه در قبر و برزخ مؤمنین با امامان معصوم ملاقات دارند – در فضای نور عصمت، تازه افق شخصیت انسان جهت اُنس با حضرت حق گشوده میشود. موفق باشید
