بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9136

صله رحمبازدید:

متن پرسش
سلام: از ارتباطات عاطفی و احساسی حتی با محارم خودم خسته ام. جایی فرمودید «صله ارحام» نه «محبت ارحام»، به هرحال بعضی بی اعتقاد و بعضی کج رفتار و خودم هم کم ظرفیتم. با این حال اگر بسیار بسیار کم مراوده حتی تلفن را هم کم کنم و در ذهنم از ایشان(ارحامم) بریدم اما ظاهرا نه آیا باز هم قطع رحم محسوب میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید این کار را بکنید. در هر صورت از نظر تکوینی ارتباطی بین شما هست که باید از نظر تشریعی نیز این ارتباط را حفظ کنید و به این ارتباط احترام بگذارید. موفق باشید
7827
متن پرسش
با سلام چطور احساس کمبود محبت را با یاد خدا از بین ببریم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: زندگانی «رابعه‌ی عدویه» کمک می‌کند. زیرا او با محبت به خدا جبران همه‌ی محبت‌هایی که از غیر انتظار داشت را نموده بود. موفق باشید
7311
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام با توجه به روایاتی که میفرمایند دعا هایتان را عمومی کنید و همه را شریک کنید چرا بعضی و شاید اکثر ادعیه اهل البیت ضمیر{ ی} در ان به کار رفته است مثل الهم اهدنی من عندک..... اللهم اجعل فی قلبی...... ان تجعل النور فی بصری .... الطف فی جمیع احوالی بما تحب و ترضی و نمونه های فراوان دیگر سئوال دوم این که ما چه کنیم جمعش کنیم یا همتن طور که در ادعیه است بخوانیم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بخواهیم با حضور جمعی یک مطلب را از خدا بخواهیم، واژه‌ها را جمعی می‌آوریم، ولی یک وقت همه هرکدام تقاضایی دارند در این حال به صورت فردی دعا می‌کنیم ولی در هرحال بنابر این است که توحید را در جامعه‌ی خود دنبال کنیم و نه در فردانیت خود. موفق باشید
5444
متن پرسش
مطلب ذیل را یکی از دانشجویان ممتاز برق دانشگاه شریف مطرح و سوال کرد که ذیلا خدمتتان ارسال می گردد: گرچه انگیزه های اساسی برای تحصیلات عالی در بنده با نیت خدمت به حزب الله و ... شکل گرفته بود-اما هم اکنون فاصله بسیاری با آن گرفته است آنچه که اکنون به آن فکر می کنم-عده ای هستند که از نظر رسانه های خارجی و یک خارجی که از طریق رسانه اطلاعات می گیرد فرق چندانی با گروه هایی من جمله القائده ندارد و گرایش یک یا دو نفر به این حزب از خارج-دلیلی بر حقانیت آن نمی شود بنده فقط این سوال اساسی را مطرح نمایم که چرا حزب الله و سایر گروه های مذهبی اسلامی ضد اسراییلی فکر می کنند که فلسطین حق آنهاست؟ بدون شک در تاریخ وجود دارد که اسراییل متعلق به آنها بوده و مسلمانان آن را طی جنگ هایی تصرف کرده اند و حالا که اسراییل به برکت پیشرفت های علوم فنی جان گرفته-می خواهد آنها را باز پس بگیرد این حرکات و تهدیدات حزب الله چیزی جز جنگ افروزی و حرکات تروریستی نیست-و به نظر من اینگونه می رسد که زمان حرکات تهاجمی به نام دین به پایان رسیده است و شاید هم اکنون بتوان به نام حرکات ناسیونالیستی و زنده کردن امپراطوری ایران و شکست امپراطوری بزرگ آمریکا این کار را انجام داد-ولی حرکات مذهبی در مقابل امپراطوری آمریکا جایی ندارد کافی است نگاهی اندک به فیلم های تاریخی بیندازیم که آنها می سازند و چگونه موفقیت کنونی آنها و تسخیر جهان را جشن می گیرند و مسلمانان را قومی وحشی معرفی می کنند و خودشان را صاحب تمدن و گاهی هم اخلاق و انصاف
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال شما مفصلاً بحث شده و فکر می‌کنم بتوانید در سایت‌های مربوطه هم از تحقیقات انجام‌شده استفاده کنید که ادعای اسرائیل یک ادعای دروغ و ساختگی است و ساخته‌ی پروتکل‌هایی است که کمتر از صدسال پیش تنظیم کرده‌اند. از طرفی انسان به وسعت ابدیت است و باید جان خود را با حق و حقیقت روشن کند تا در ابدیت بهترین نحوه‌ی حیات را داشته باشد بدین لحاظ ما نمی توانیم در زمان خودمان از حقی که ضایع شده چشم‌پوشی کنیم و مظلوم را یاری ننماییم به‌خصوص که اسرائیل با خوی تجاوز‌کارانه‌ی خود اگر بتواند فردا به سراغ ما می‌آید. پس می‌توان گفت مجاهدان فلسطین خط اول دفاع ما از خودمان است. در ضمن فراموش نفرمایید همیشه دیکتاتورها همه‌ی تلاش را برای ماندن می‌کردند ولی خداوند به مجاهدان راه حق مدد خاص می‌کند برای نابودی دیکتاتورها هرچند آن‌ها فیلم‌های آنچنانی بسازند و بخواهند خود را پیروز و خوشحال نشان دهند.
5355
متن پرسش
باسلام.طاعات قبول.قصددارم بادوتا از دوستان طلبه بحث نبوت شناسی را عمیق کارکنم.راجعبه کم وکیف کارومنابع راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. پیشنهادم آن است که از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شروع کنید چون بنده سعی کرده‌ام در آن کتاب آخرین نظرات بزرگان علم کلام را دسته‌بندی کنم. موفق باشید
4628

ولایت فقیهبازدید:

متن پرسش
سلام ببخشید در تکمیل سوال قبل باید عرض کنم که در فقه داریم اگر کسی ضروری اسلام را که همه علما ی اسلام قبول دارند را منکر شود مرتداست در صورتی اگر ما فقط نظر آیت الله فاضل لنکرانی را داشته باشیم کافی است ایشان می فرمایند مسئله ولایت فقیه از فروع فقهی نیست تا ما بگوییم فلان روایت دلالت دارد یا نه، کدام روایت سندش حجت است ، کدام روایت نیست. این یک مسئله عقلی و بدیهی است lمنیع http://yosefabbasi.blogfa.com/post-11.aspx
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ولایت فقیه را جزو موضوع امامت بدانیم و در واقع از نظر جایگاه - و نه شخص- محل ظهور حکم امام معصوم باشد معلوم است که انکار آن، انکار معنای امامت است و همین‌طور که مرحوم آیت‌الله لنکرانی فرموده‌اند مثل موضوع امامت یک موضوع عقلی و بدیهی است و عقل ضرورت وجود ولیّ فقیه را در زمان غیبت امام معصوم می‌پذیرد. موفق باشید
4624
متن پرسش
با سلام و تشکر از شما استاد گرامی سوالی راجع به تفسیر و مفهوم آیه " ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر" خدمتتان دارم. با توجه به مفاهیمی که در کتاب "آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شوند" در باب اعمال قدسی و شبه قدسی و غیر قدسی فرمودید، استفاده ازین آیه با این مفهوم که نماز خوب باعث گناه نکردن می شود، کار صحیحی است؟ آیا واقعا مفهوم این آیه همین مطلب است یا اینکه این طور بیان کردن مفهوم این آیه باعث غفلت از جنبه غیبی و غیر مادی نماز میشود؟ آیا این طور استفاده کردن ازین آیه در برابر کسانی که نماز خود را تاثیر گذار در زنگی نمی دانند، باعث شبه قدسی کردن مفاهیم این آیه نمی شود؟ اگر چنین است لطفا کمی راجع به مفهوم صحیح این آیه و جایگاه کاربرد آن توضیحی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ظاهر آیه این است که نماز موجب دوری از فحشاء و منکر می‌شود، باید مردم تلاش کنند نمازشان نماز شود و حقیقتاً نماز جنبه‌ی غیبی و غیر مادی دارد که اگر به صحنه بیاید انسان را از فحشا و منکر باز می‌دارد. همه باید تلاش کنیم تا منوّر به نور نمازمان شویم و از نمازی که متوقف در حدّ ظاهر است جلوتر رویم. موفق باشید
3743

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام نظر شما درباره کارکردن زنان در بیرون از منزل چیست؟ ایا ازدواج یک طلبه با یک پرستار درست است؟ با توجه به اینکه در رشته های علوم پزشکی حیای زنان خیلی کم میشود/ لطف کنید وجواب را به ایمیلم ارسال کنید و سوال رو در سایت قرار ندید. شدیدا محتاج دعای شما هستم...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شده است که امروز بسیاری از کارهایی که قبلاً در خانه بود آمده است به بیرون خانه، و بنابراین نمی‌توان زنان را محدود به خانه کرد. فکر نمی‌کنم اگر آن پرستار خانم متدینی باشد ازدواج یک طلبه با او اشکال داشته باشد و یا آن آفاتی که می‌فرمایید برایش پیش آید، مگر نداریم پرستاری از بیماران چگونه انسان را به خدا نزدیک می‌کند؟ موفق باشید
3582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام او سلام استاد 1- اگر برای ازدواج از فرد خاصی خوشمون بیاد و فکر کنیم که شخص مناسبیه ایا درسته از خدا درخواست کنیم؟یا دخالت در کار خداست و یا خدا از ما ناراحت میشه؟البته اگه اون فرد از علاقه ما چیزی ندونه 2-راه خوب شناختن چیه؟ یه راه بهم میگین که چه طوری خودمو بشناسم تابتونم به خدا برسم و بتونم بقیه رو خوب با روحیاتشون اشنا بشم؟ 3-امکانش هست خود خدا مارو تنها بخاد با اینکه نصف دینمون کامل نشده؟یا...... ممنونم به امید ظهور فرزند مادرم زهرا.....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- چه اشکال دارد از خدا درخواست کنید ولی اصرار نکنید چون ممکن است مصلحت شما نباشد 2- معرفت نفس راه شناخت درست خود است. شاید کتاب «آشتی با خدا» شروع خوبی باشد 3- شما در هرحال تسلیم حکم خدا باشید تاخدا شما را در هر حال بپروراند. موفق باشید
2645
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی در مورد سوال اصالت وجود سوال من در واقع این بود که ایا ما در خارج صورتهای محسوس را داریم؟ یا اینکه نفس ما بعد از ارتباط با وجود خارجی ان صورتها را میسازد؟ اگر متن خارج را وجود پر کرده است دیگر صورتهای محسوس نمستواند در خارج وجود داشته باشد بلکه ذهن ما بعد از ارتباط با وجود خارجی انها را میسازد و به وجود خارجی منتسب میکند ما در بیرون سییب سرخ نداریم بلکه وجودی داریم که به صورت سیب سرخ ذهن ان را میفهمد و درک میکند؟ و هر ماهیتی حاکی از یک وجود خارجیست ولی در خارج ماهیت نداریم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری همه‌جا «وجود» در صحنه است ولی از آن‌جایی که امکان در ممکن‌الوجودها ذاتی آن‌ها است و در علم خدا نیز ممکن‌الوجودها به ذات خودشان هستند و خداوند آن‌ها را وجود می‌دهد پس آن ممکن‌الوجودها در خارج موجودند منتها وجوب آن‌ها بالغیر است و از این جهت ماهیات در علم خدا موجودند هرچند وجود استقلالی ندارند و همان ماهیات به وجودی که از خدا می گیرند در بیرون موجود می باشند. موفق باشید
1616

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد، دوستان که حتی افراد مسن و دنیادیده در میانشان هستند بنده را تشویق می کنند به دنبال موسیقی و یا آوازبروم و معتقدند انسان کم کم در زندگی دچار تنهایی هایی می شود که جز با ساز نمی تواند پرکند.می گویند نه پدر و مادر و نه همسر هیچکدام نمی تواند تنهایی آدم را پر کند و فقط ساز و یا آواز می تواند این کار را بکند. استاد آیا واقعا اینگونه است. من با این که صدای خوبی دارم اما دلم میخواهد بروم دنبال صوت قرآن. حال به نظر شما آیا واقعا من در آینده اگر دنبال ساز نروم دچار خلأ تنهایی می شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از این دوستانتان باید پرسید مگر آن وقتی که با موسیقی تنهایی خود را پُر می‌کنید حقیقتاً تنهای و اوقات فراغت را به ثمر رسانده‌اید؟ یا از سؤالی که روح شما از شما دارد که چرا مرا به ملکوت متصل نمی‌کنی، فرار می‌کنید؟ مطمئن باشید تا با قرآن و روایت و شریعت ، جان خود را به معارف عالیه متصل نکنید و راه اُنس با خدا را پیشه ننمائید، بی‌راهه می‌روید. شاید صوت خوب شما وسیله‌ای شود که با قرآن اُنس بیشتری بگیرید و با تدبّر در قرآن راهی به سوی حقیقت در مقابل جان‌تان بگشایید. موفق باشید
1588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم؛ سؤالم در ارتباط با لعن و جایگاه آن در اعتقادات شیعه است. گاهی اوقات که زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام می خوانم احساس می کنم لعنهای آن، چیزی به آدم اضافه نمی کند. برخلاف سلامها که انگار آدم را نورانی تر و به امام و اصحاب نزدیکتر می کند. تبیین موضوع از این جهت که در فرهنگ برخی به اصطلاح ولایتی های مذهبی لعن خلفا و دشمنان اهل بیت و در مقابل آن دوستی اهل بیت در حد طرفداری از تیم های استقلال و پیروزی و بسیار دم دستی و سطحی مطرح می شود اهمیت دارد. آدم وقتی یاد لعن می افتد یاد عید عمر و ... می افتد. اگر جائی در مباحث کتابهایتان به صورت مبسوط به آن پرداخته اید ممنون می شوم راهنمائی بفرمائید. لعن فقط خالی کردن عقده هاست؟ چرا خداوند و ملائکه در قران عده ای را لعن کرده اند؟ آیا لعن اولی و دومی و .... با تکیه بر همان مصداقهای تاریخی باید اینقدر که برخی تأکید دارند در معارف شیعی پررنگ است یا آن افراد و تکیه بر لعنشان مقتضای یک دوره تاریخی خاص بوده است؟ و الآن باید کسانی را که راه رجوع به فرهنگ اهل بیت و ولایت فقیه و انقلاب اسلامی را می بندند لعن کرد؟...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «شرح زیارت عاشورا» در مورد لعن عرایضی داشته‌ام و آن‌جا تأکید می‌شود که اگر قلب خود را با لعن نسبت به فرهنگی که مقابل اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ایستاد، تطهیر نکنیم آن‌طور که شایسته است رجوع به اهل‌البیت نداریم و سرنوشت ما مثل حزب مشارکت می‌شود. موفق باشید
1563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد لطفا بفرمایید تفاوت عزت و تکبر همچنین تفاوت ذلت و تواضع در چیست و چگونه میتوان این مرزها را تشخیص داد. و باید چه کرد که عزیز بود و مغرور نه. متواضع بود و ذلیل نه. سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: تکبر آن است که انسان خود را برتر از دیگران بداند – در حالی‌که همه بنده‌ی خدا هستیم – ولی عزّت آن است که انسان خود را به جهت امور دنیا خوار نکند. در همین رابطه تواضع در مقابل تکبر است و با عزّت قابل جمع است. چون در تواضع انسان خود را برتر از دیگران نمی‌داند و در مقابل سخن حق، از هرکس باشد تسلیم است، و ذلّت مقابل عزّت است، به آن معنا که به جهت امور دنیایی انسان خود را کوچک کند، در حالی‌که فقط در مقابل خدا و هر آن کس که خدایی است، برای خدا، انسان حق دارد تسلیم باشد. موفق باشید
1211

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
السلام علیکم و رحمة الله . خواهشمندم به تک تک سوالات بسیار مهم زیر جواب مفصل عنایت فرمایید چرا که خودم ساعت ها در موردشان اندیشیده ام ، هم اکنون می خواهم بدانم نظر شما چیست. ملاک چیست ؟ به طور کلی در احادیث داریم اگر جوان مؤمن و خوش اخلاقی به خاستگاری شما آمد او را رد نکنید. از طرفی زمانی که فلسفه و کنه سفارشان دینی را بررسی می کنیم ، پی خواهیم برد هر آن چه دین به ما سفارش کرده عین صلاح ماست و برای ایجاد بستری برای بندگی است و کوچکترین بی توجهی به امور دینی بزرگترین پشیمانی ها را در پی دارد . از طرف دیگر یافته ایم در این زمانه برای رسیدن به قرب إلی الله ، مجاهده ی علمی و عملی در این مسیر از اوجب واجبات است . اگر چنان چه در انتخاب جوان مؤمن خوش اخلاقی ،احتمال دهیم شرایط زندگی به گونه ای می شود که انسان مجال بندگی خداوند را نیابد ، چه باید کرد مثلا این که دختر مجبور شود به خاطر مشکلات اقتصادی سر کار برود یا مثلا به دلیل تفاوت فرهنگی و عدم درک متقابل به خاطر بزرگ شدن در محیط های مختلف، یکی از طرفین مثلا دختر مورد بی مهری قرار گیرد و شور بندگی اش از بین برود چه باید کرد ؟ سوال :1) آیا باید گفت خداوند می گوید هر لحظه درست انتخاب کن ، فکر نامساعد بودن شرایط زندگی را نکن ، اگر فردا هم امتحانی پیش آمد باز ببین تکلیفت چیست و باز خدا را انتخاب کن، به مابقی ماجرا کاری نداشته باش ولو این که از کسب یا تدریس معرفت به دلایلی باز مانی ؟ آیا می توان گفت خداوند تو را در معرض امتحان قرار داده تا ببیند می توانی از خودت به خاطر خداوند بگذری و با وجود مشکلاتی که بر فرض در زندگی با شخص مؤمن است باز او را انتخاب کنی؟ 2) یا خیر، باید انسان در نظر بگیرد ازدواج با چه کسی شرایط را علی الظاهر برای بندگی او فراهم می کند ولو این که مرد منتخبش از درجه ی ایمانی کمتری برخوردار باشد ؟ یا هیچ کدام از این ها 3) آیا می توان گفت ازدواج با مؤمن حقیقی به بهای دادن هزینه ی سنگین، به این دلیل که فقط می توانیم با مؤمنین زندگی کنیم از روی نفس است نه برای خدا؟ 4) آیا این که انسان نمی تواند با انسان دیگری جز همان شخص مؤمن خوش اخلاق زندگی کند دلیل منطقی برای پاسخ مثبت به شخص مؤمن فرضی هست ؟ 5) یا نه اگر حقیقتا انسان نگاه درستی داشته باشد و بخواهد بندگی کند باید بتواند با هر آدمی زندگی کند همان طور که بسیاری از بزرگان عرفان تا کنون ، همسران معمولی داشتند و آن ها را تحمل می کردند ؟ 6) یا هیچکدام ، احیانا باید دید اگر نفس، ازدواج با انسان مؤمنی را به خاطر دلایل دنیوی نمی پسندد باید برای مخالفت با نفس ، زندگی با این مؤمن را برگزید ؟ ، 7) نظر به این که زندگی با مؤمن حقیقی مسئولیتی سنگین برای همراهی او بر دوش انسان می گذارد ، آیا باید در مسائل زندگی از کلیات تا جزئیات ، توان و وسع همراهی کردن شخص مؤمن را هم اکنون در خود ببینیم و ذره ای شک در توانایی خود برای همراهی نداشته باشیم که به او جواب مثبت بدهیم ؟ به عبارت دیگر آیا باید برای جواب مثبت دادن باید یقین داشته باشیم که در شرایطی که احتمالا او خواهد داشت می توانیم او را همراهی کنیم ؟ یا خیر ، همین که بنای دینداری کردن را داریم توکل به خداوند به او جواب مثبت بدهیم و از خداوند بخواهیم وسع همراهی او را به ما بدهد همان طور که تا کنون خداوند بوده که به ما ظرفیت و شوق تغییر و تحول نسبت به گذشته مان را داده است ؟ )8 آیا اگرکسی عقلا مسئله ای را برای خود حل کرده باشد، اما باز به استخاره روی آورد تا قلبش مطمئن شود، مشکل دارد ؟ اگر بله ، ریشه ی مشکلش چیست و برای رفع مشکلش فی الجمله باید چه کار کند ؟ 9) در نگاه عرفانی یک زن از ازدواج چه می خواهد ؟ یک مرد چطور ؟ امام خمینی (ره) چرا ازدواج کردند ؟ اجرکم عند الله و اهل بیته.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظر بنده می‌شود در عین آن که جوان مؤمن و خوش اخلاق را رد نمی‌کنید شرایط خود را نیز قبل از عقد مشخص نمایید و از طرفی فکر نمی‌کنم اگر یک کار سالمی باشد که با روحیه‌ی خانم‌ها تناسب داشته باشد مشکلی در کسب معرفت و بندگی خدا به وجود آورد و همین‌طور که متذکر شده‌اید باید با مردی ازدواج کرد که بستر ایمانی ما را مختل نکند. به صرف این‌که مرد مؤمن باشد ولی نسبت به دینداری همسرش بی تفاوت باشد همسر خوبی نیست مگر این‌که چاره‌ای نداشته باشید. نمی‌توان به کلی در امر ازدواج به بهانه‌ی مخالفت با نفس با هر مرد مؤمنی ازدواج و به زیبایی‌های آن در حدی که تمایل نسبی داشته ‌باشیم نظر نکرد. در قسمت هفتم عرض بنده آن است که : ما همین که بنای دینداری داریم باید به خدا توکل کنیم. 8ـ اگر عقل انسان به عنوان حجت باطنی خداوند مورد را تأیید کرد معنی ندارد به استخاره که یک احتمال است متوسل شویم. آیا اگر استخاره بد آمد می‌توان عقل را زیر پا گذاشت و به استخاره عمل کرد؟ 9ـ بنده در حد خودم در کتاب «زن آن‌گونه که باید باشد» به خصوص در مقاله آخر عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
20762
متن پرسش
با سلام: پیرو سوال شماره ۲۰۷۰۲ که به خانمی فرموده بودید در امور فرهنگی فعال باشند و کسی را برای نگهداری فرزندشان بگمارند. سوالی پیش آمد. آیا تربیت فرزند مهمتره یا رفتن تو جامعه؟ اگه زنان ما واقعا مادر باشند و تو خونه با تموم همت به کار اصلی خود بپردازند چه در زمینه همسرداری چه خانه داری چه فرزندداری آنوقت چه ضرورتی برای حضور زن درجامعه است که از کار اصلی که تربیت عبد خدا روی زمین برای بندگیست وابماند؟ دامن مادری که مسئولیت برزمین گذاردن بنده خدا را دارد چه کار مهمتری از تربیت یک عبد که برای دو دنیا از نظر رسول خدا کافیست. چرا قاعده دور پیش بیاید؟ مادر بدهد نگهداری کنند خراب شود بعد خودش برود در جامعه درستش کند. مهدها بستر دشمن است. مهدی که تازگی پلمپ شد و فهمیدند طبق سند ۲۰۳۰ بچه ها را عریان کردند و اندام جنسیشان را به هم نشان داده اند! مدرسه رفتن ضرورت است. آن هم باز هوشیاری می خواهد که کنترل کند. مادر اگر قاتل، معتاد، زانی، مطلقه، دزد و غیره هست تمام ریشه دارد در پدر و مادرانی که زندگی را بازیچه گرفتند و مادر فکر کرد کار ارزش است و پز می داد. نمونه الانش ستمه ای است که من از شوهرم می خورم. ده فرزند بودند و مادر نتوانست به آنها رسیدگی کند و رهایشان کرد و خودشان با فکرشان بزرگ شدند و عقاید غلط به خوردشان دادند و هزار و یک حرف دیگر. باز نظر شما برایم مهم است. لطفا روشنم کنید به عنوان یک مادر که تازه این صحیفه مقدس بر رویش گشوده شده است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اگر فرصت کار فرهنگی برای یک خانم متدیّن و متعهد در میان است، و از طرفی در مدتی که مشغول کار فرهنگی در بیرون خانه است، یک نفر خانم قابل اعتماد را برای نگهداری فرزندانش بگیرد. این کار را باید بکند. نه این‌که خانم‌ها خود را مشغول کارهای عادی که مردان هم می‌توانند انجام دهند، بنمایند و فرزندان‌شان را به مهدهایی بفرستند که به قول شما همه‌ی زحمات پدر و مادر فرزندان را از بین می‌برند. موفق باشید

19725
متن پرسش
با عرض سلام: فرمودید: «لازمه دینداری ، انجام یک نوع برنامه ریزی جهت نزدیکی به اهداف عالی روح و جهت دادن به آن است... با عمل بر طبق باور دینی است که روح انسان از حالت باالقوه به حالت باالفعل در می آید... {درغیراینصورت} از کل زندگی مأیوس خواهد شد و در نتیجه هر دم خود را به کاری مشغول می کند و پیرو آن فساد در شخصیت فرد جا باز می کند» سوالم این است اگه کسی برنامه ریزی علمی و عملی داشت ولی به آرامش نرسید (چون در همین جزوه به آرامش هم اشاره کردید)، و از کل زندگی مأیوس شد و هر دم خود را به کاری مشغول کرد و پیرو آن فساد در شخصیت فرد جا باز کرد، به عبارت ساده تر اگه یأس، ناشی از مسائل دیگه بود نه ناشی از نداشتن برنامه برای دینداری، نسبت خدا با این فرد چیه و خدا به عنوان مربی انسان ها چه برنامه و فکری برای این افراد داره که دوباره به حیاتشون امیدوار شن و هر لحظه برای فرار از سختی ِ «بودن» ، خودشون رو به کاری مشغول نکنن و پیرو آن فساد در شخصیتشان جا باز نکند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خدا به حکم «کنت کنزاً مخفیا فخلقت الخلق لکی أن اعرف» در مظاهر قابل ارتباط است چه در مظاهر افرادی مثل ائمه‌ی معصومین به حکم آن‌که فرمودند: «نحن واللّه اسماء الحسنی» تا آن‌چه باید در سیره‌ی آن‌ها بیابیم و آن شویم را، گم نکنیم، و چه در مظاهر تاریخی به حکم «کلّ یومٍ هو فی شأن»، تا میدان مسئولیتی که باید به عهده بگیریم را از دست ندهیم. عرایضی در جواب سؤال 19714 در رابطه با تولد تاریخی که در آن هستیم، شد. خوب است به آن سؤال سراسر شور و آن جواب پیرمردی با حوصله، نظر بفرمایید. در ضمن جواب سؤال شماره‌ی 19710 می‌تواند تفکری را به ما متذکر شود. موفق باشید

19584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت ۱. کتابی در باب فلسفه ی هنر می شود معرفی بفرمایید؟ ۲. «الفكر حركة من المبادی - و من مبادی الی المرادی» طبق فرموده حکیم سبزواری سوالی پیش می اید اینکه: اگر انسان نتواند با رجوع به مبادی مجهولی را به معلوم تبدیل کند، آیا اساسا تفکری روی نداده است؟ یا این که می توان گفت تفکر روی داده؟ ۳. نظر شما راجع به کتب و اندیشه های جناب حجت الاسلام سید میرباقری (عضو اسبق فرهنگستان علوم قم) چیست؟ ۴. تفکر سید منیر الدین هاشمی را چگونه تفکری می دانید؟ ۵. آقای دکتر سید حسین نصر به نظر شما تفکرزا هستند و از آثارشان باید استفاده شود یا خیر؟ بخصوص برای طلاب منظورم هست. ۶. آقای بیژن عبدالکریمی شاگرد مرحوم فردید چطور؟ التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد اطلاع دقیقی ندارم 2- در هر حال اگر مبادی مشخصی که همان یافتِ اولیه یا بدیهیات اولیه نباشد که مبنای فکر قرار گیرد، فکری به میان نمی‌آید. 3 و 4 - نگاه جناب آقای میرباقری و کلاً فرهنگستان از جهات نظر به ولایت امامان معصوم و عبور از غرب، نگاه خوبی است ولی در این‌که از حکمت صدرایی فاصله گرفته‌اند و چیزی به نام فلسفه‌ی شدن را که امر مبهمی است به میان آورده‌اند، افراد را به مشکل می‌اندازند. با این‌همه بنده شخصیت استاد میرباقری را شخصیت ارزشمندی می‌دانم و ارادت خود را به ایشان اعلام کرده‌ام 5- جناب آقای دکتر نصر در موضوع «حکمت خالده» حرف‌هایی دارند، اما در تحقق تمدن اسلامی راهِ ما از ایشان جدا است 6- عرایضی در مورد ضعف‌های تفکر آقای عبدالکریمی در جواب سؤال‌های شماره‌ی 18794 و 19201 شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

17635
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد: 1. منبع سخنی که از علامه طباطبایی رحمه الله علیه در باره علامه حسن زاده نقل می شود که فرمودند حسن زاده را کسی نشناخت غیر از امام زمان عج الله تعالی فرجه و خاک راهی که حسن زاده در پیش دارد توتیای چشم طباطبایی است کجاست و از چه کسی نقل شده است؟ 2. چرا حضرت علامه حسن زاده آملی با آن احاطه علمی و عرفانی به تفسیر قرآن نپرداخته اند و از خود یک دوره تفسیر کلام الله به یادگار نگذاشتند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده جمله‌ی فوق را نشنیده‌ام ولی حضرت آیت اللّه حسن‌زاده با تلاش‌های پیگیرِ خود توانستند عرفان را به معنایی که در این تاریخ نیاز است؛ به جامعه بیاورند و در این راستا شاگردان ارزشمندی را تربیت کردند. موفق باشید

17503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض تسلیت ایام محرم حسینی قهرمانی که (به قول مرحوم شریعتی تشنه لبیک بود تا آب و درد دین داشت تا زخم تیر و نیزه) حیف برای ما فقط مقاتل را حفظ می کنند و یک عمر است می خوانند. سوالم در رابطه با همین مساله است که با توجه به حفظی بودن و غیر مفهومی بودن اغلب آموزش ها در سیستم های ما به خصوص در آموزش پرورش و در زمینه دین و معرفت چطور می توان این اصل مهم و کلیدی اسلام و ایمان که هیچ چیز مستقل از خدا نیست و همه چیز از جزیی تا کلی زندگیمان دست خداست را در عمق وجود بچه ها بیدار کنیم چون می فرمایید همه در جان خود دارند. اما بچه ها واژه توحید را فقط حفظ کرده اند و حتی مفهومش را. مثلا بچه های سن 11 می پرسند چطور گردش خون ما دست خداست خب ما بدنمان خودش کار می کند و همین طور بیشتر مسایل علمی دنیا. یا وقتی اثبات می شود اگر خدا دو تا شد نظم جهان به هم می ریزد می گوییند پس چرا ما دو نفر با هم مبصر کلاس بودیم و همکاری کردیم و کارها بهتر پیش می رود و.... لطفا راهنمایی ام کنید که مدیون بچه ها نباشم آیا باید از راه فلسفی اثبات کرد یا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را از یک طرف و بحث «صفات خدا» در جزوه‌ی «کلام 1» را از طرف دیگر کار کنید، می‌توانید جواب سؤال‌های خود را بگیرید زیرا این نوع مباحث، مباحثی نیست که با سؤال و جواب حل شود. موفق باشید

17040

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: بنده مدتی در غرب تحصیل می کردم. از همین رو فرهنگ و جهان بینی آن ها روی من تاثیر گذاشته است. به گونه ای که احساس می کنم معارف دینی برایم سنگین یا با شک و تردید همراه می شوند. درخواست راهکاری دارم تا بتوانم آن سخنان پوچ را فراموش و قلبم را تطهیر کنم و مسلمانی با اعتقادات راسخ شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد اولیه‌ی بنده آن است که مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن دنبال فرمایید و سپس به مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بپردازید. همه‌ی مطالب بر روی سایت هست. موفق باشید

15687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
زمان نسبی رسیدن به تکامل و فتح باب چقدر است؟ در جایی می خواندم آیت الله قاضی ۴۰ سال و محمدتقی بهاری ۹ سال و ملا حسینقلی همدانی ۲۲ سال مجاهدت کرده اند. این زمان به چه چیزهایی بستگی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید کسی نتواند مشخص کند. باید کار را به خدا واگذار کرد و امیدوار رحمت او بود. موفق باشید

15051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما معتقد هستید که نباید نگران انتخابات باشیم و اگر افرادی که مد نظر ما هستند رای نیاوردند دیگه همه چیز تمومه زیرا همه این کاندیدها در شورای نگهبان غربال شده اند و... حال چرا رهبر انقلاب این جملات را می فرمایند: ( مخصوصا جمله دوم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان به صورت کلّی نظر می‌دهند و این غیر از آن است که گرایش بعضی سالم نیست. البته در هر صورت این‌طور نیست که کار ما تمام باشد، بلکه تازه شروع شده است. موفق باشید

14009

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: 1. این جمله از آیت الله حسن زاده آملی را برایم شرح می دهید؟ در چهارده سالگی به فضل پروردگارم بارقه ی مشرقیه الهیه و شهاب قبسی به من رسید که به اقتضای عین ثابته ام مطلوب من بود. پس سر من به آنچه زبان وحی به آن ناطق است مترنم شد. 2. استاد من عاشق علامه هستم. می خواستم بدونم برای سیر و سلوک اگر بخوام کتابا و نظرات ایشون رو کار کنم به نتیجه می رسم؟ 3. برای اینکه بفهمم علامه منظورشون چیه کتب شما کمکم میکنه؟ 4. تو شاگرداشون کدومشون نظرات علامه رو خوب بیان کردند؟ عمق مطلب را؟ یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ لازمه‌ی شرح این جمله، مطالعه‌ی یک دوره عرفان نظری است و مخاطب حضرت استاد در این جمله، افرادی هستند که عرفان نظری را می‌شناسند. 2ـ اگر بتوانید با مباحث استاد حجت‌الاسلام و المسلمین آقای یزدان پناه جلو بروید که از شاگردان خاصّ ایشان هستند ان‌شاءالله نتایج لازم را می‌گیرید. موفق باشید

13644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد: درباره ظرفیت وجودی می خواستم بدونم. اینکه هر کس به مقدار ظرفیت وجودی بهرمند می شود یعنی چه؟ بالاخره خدا عین وجود است و از او جز وجود ساطع نمی شود و ممکنات هم که نبودند تا بگوییم خدا به هر ممکنی به اندازه ظرفیت وجودیش وجود می دهد این مسئله چگونه قابل حل است چون وقتی از اختلافات و ظلم ها پرسیده می شود اشاره به ظرفیت هر ممکن می شود خب مگه ظرفیت ها هم خدا خلق نکرده پس چرا محدودیت ها را به هر موجود نسبت می دهیم؟ مثلا چگونه می شود شخصی می شود امام حسین علیه السلام و شخصی یزید لعنت الله علیه؟ این ظرفیت هر کس چگونه تعیین می شود ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث امکان ذاتی موجودات و عین ثابته‌ی آن‌ها داریم که خداوند بر اساس امکان ذاتی مخلوقات با آن‌ها برخورد می‌کند و «امکان» ذاتیِ خود ممکن الوجود است که بحث آن هم در کتاب «عدل الهی» شهید مطهری آمده است و هم در قسمت آرشیو سؤالات این سایت تحت عنوان عین ثابته مباحثی مطرح شده. موفق باشید

13537
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: خواهشمندم لینک زیر را که مربوط به سایت آقای قائنی دامه برکاته است را مطالعه کرده و منظور و نظر ایشان را توضیح دهید. http://sadeghin.net/Speech/Sermon/MarefateNafs.html
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین ارادت به جناب استاد قائنی؛ اگر سؤالی در مورد خاصی دارید که بنده توان جواب‌گویی آن را دارم، در خدمت هستم. موفق باشید

نمایش چاپی