بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3094
متن پرسش
با سلام.استاد سئوالی درمورد مجسمه ها داشتم.آیا قابهایی که نمونه های کوچک از آثار باستانی کشورمان است و تصاویر روی آنها برجسته اند نیز مشکل دارند؟دیگر اینکه آیا مجسمه های بزرگان علم و عرفان کشور نیز دارای اشکال است؟حتی امام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عموماً آنچه در مجسمه از نظر فقهی حرمت دارد مجسمه‌ای است که تمام ابعادش در میان باشد ولی این‌گونه تصاویر که می‌فرمایید را حرام نمی‌دانند، مضافاً این‌که مقام معظم رهبری در فتوای اخیر خود ساختن و نگه‌داشتن هیچ‌گونه مجسمه‌ای را حرام نمی‌دانند و این غیر از آن است که از نظر اخلاقی و سلوکی خوب است سعی کنیم با هرگونه تصویری فاصله داشته باشیم. موفق باشید
3045
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم راستش احساس می کنم قوه تخیلم خیلی قوی است و برا ی فکر کردن خیلی مشکل دارم همچنین احساس می کنم خیلی از اطراف تاثیر می پذیرم مثلا تا الان عاشق چندین نفر(هم جنس خودم)شدم یا زود ناراحت یا خوشحال یا غمگین یا...می شوم.چه کنم؟متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک کند. متن کتاب در سایت هست می‌توانید دانلود کنید. موفق باشید
2055

ساده زیستیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. با مطالعه متون دینی خصوصاً کتاب نهج البلاغه حضرت امیر به این نکته پی می بریم که باید از دنیا به قدر کفایت استفاده کرد( من اقل منها استکثر مما یومنه و من استکثر منها استکثر مما یوبقه /خطبه 111) اینجا سوالی پیش می آید که فرض کنید یک نفر میلیاردر است و نیازش به ماشین با یک پراید حل می شود در صورتی که توانایی خرید ماشینی با قیمت بالا را دارد حال اگر این فرد به خرید ماشین با قیمت بالا اقدام کند آیا گناه کرده؟(البته این یک مصداق است و کلا نظرتان درباره چگونگی استفاده از مال چیست؟)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ممکن است گناه نکرده‌ باشد ولی به سیره‌ی اخلاقی اولیاء و علماء مخلص نیز عمل نکرده‌. موفق باشید
1753

خودسازیبازدید:

متن پرسش
باسلام /آقای طاهرزاذه/ بسیارلطف می کنید اگر مرا راهنمایی کنید که بتوانم هم خودم را از دست خودم نجات بدهم هم بقیه را نمی دانم چطور از شر زبانم خودم ودیگران را نجات دهم چون نگرانم که مبادا با زبانم خودم را از عاقبت به خیری محروم کنم یا ازالطاف الهی و... آزار دادن دیگران چه با زبان یا هرچه برایم کوله بار سنگین حق الناس میگذارد که من اگربتوانم خودم راپیش ببرم خیلی خیلی هنر کرده ام چه رسدبخواهم حق الناس با خودم حمل کنم متاسفانه زیاد هم در اموری که مربوط به من نیست دخالت میکنم واصلا دلم نمیخواهد موجب لطمه به دیگران وزندگیشان باشم ولی متاسفانه بعضی وقتها هستم من آراسته به اخلاق پسندیده اصلا نیستم ولی به این وضعیت هم راضی و قانع نیستم /تحمل مثل خودم برایم بسیاردشوار یا ناممکن است اما نمیدانم چه کنم هیچ راه درستی را تابه حال یکسره پی گیری نکرده ام/ گاهی میبینم درعالم چه مسائل مهمی هست ومن خودم راتاچه حدگرفتارکرده ام وآگاهانه یا غافلانه خودم را بازی میدهم یا بازیچه کرده ام /من یک نفرم وکسی هم مثل ایت الله جوادی یک نفربنده ی خدا/اما من تاچه حد خوابم وبی خبر وایشان تاچه حد آگاه و آماده/مگر هردو در یک دنیا زندگی نکردیم... ایشان ذنیا را وسیله دیدند وبازیچه ومن وسیله وبازیچه ی دنیا شدم /من به فکرم غذایم وخوابم و...چه میشود و مردمانی به فکر دینشان وابدیتشان/ من سالها دردنیا ماندم اما فقط الطاف و نعمات و فرصتهایم را تباه کردم /کاش میشد یکسره این خودم درهم شکسته شود استاد شرمنده ام که حقیقتا شماراهم ازسرخودخواهی یا غفلت یاجهل اذیت میکنم میدانم که جز افسوس وشرمندگی چیزی در پیشگاه حضرت حق ندارم اما باهمه ی نداری هایم آرزوهای بسی بزرگ دارم ازخدامیخواهم شهادت نصیبم کند شهادتی که پشتوانه اش شرافت باشدشهادتی که نتیجه ی ایمان و آگاهی واستواری برای حضرت حق باشد/ چه کنم؟(محتاج دعای همه ی حق جویان و حق پویان هستم) ازنظرمن هم تاسرحدعصمت زیستن افسانه نیست -اما خودم چگونه اینگونه شوم؟ نمی دانم با این کارهایم روزی چگونه می خواهم جوابگوی ایثار وخدمات و زحمات بزرگوارانی چون حضرت عمار وسلمان وابوذر گرفته تاامام خمینی وشهدای عزیز ورهبری و...وازآن طرف انبیا وائمه و...باشم دغدغه هاوغصه های من کجاودغدغه هاوغصه های پیامبر وامام حسین وحضرت زینب و...کجا باسپاس از اینکه وقتتان رابرای ما میگذارید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام پیشنهاد می‌کنم دستورالعمل رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» به اباذر«رحمة‌الله‌علیه» را دنبال کنید. سی‌دی آن تحت عنوان «ای اباذر» در اختیار گروه فرهنگی المیزان است. موفق باشید
1038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ضمن عرض سلام و تشکر، در مورد کتاب تمدن زایی شیعه مطالبی به ذهن بنده می رسد که خواهشمند است پاسخ بفرمایید. آنچه از کتاب بر می آید این است که علوم پایه و از جمله فیزیک را بین تمام تمدن ها مشترک می دانید و معتقدید که صرفا باید سعی شود که میل الهی به این علوم مسلط شود. به عبارتی معتقدید که فیزیک کشف یک سری از قواعد و واقعیات عالم است که وقتی میل شیطانی و نفس اماره بر آنها حاکم شود به علوم مهندسی تبدیل می شود. به عنوان مثال در صفحه 227 می فرمایید: "پس علوم جدید و پیرو آن علوم پایه مربوطه از حهت حس و عقل منحصر به غرب نیست هرچند در تحلیل و جهت دهی به آن بر اساس فرهنگ ملتها متفاوت مطرح شود. از این به بعد است که به علومی مثل برق و مکانیک می رسیم. از اینجا به بعد کنار ریاضیات و یا کنار حسیات نقش دل و گرایش ملتها پیش می آید. آن علمی که عبارت است از "استعداد عقلی" به اضافه "میلهای شخصی" منجر به علم مکانیک می شود... مکانیک عبارت است از تفکر ریاضی به اضافه نگاهی خاص به قواعد طبیعت جهت تسخیر هرچه بیشتر آن" اما به نظر بنده بین این دو مرحله یعنی تفکر ریاضی به اضافه نگاهی خاص به قواعد طبیعت، مرحله دیگری نیز وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد و آن این است که قبل از اینکه وارد بحث کاربرد و جهت گیری و میل دهی به قواعد فیزیک شویم باید این را هم در نظر بگیریم که فیزیک این واقعیت های تجربی را چگونه توجیه و تفسیر می نماید یا به عبارت بهتر برای توجیه این واقعیت های فیزیکی از چه مدلهایی استفاده می نماید یا به قول ایان باربر چه "تعبیراتی" وارد آن می نماید. مثلا آزمایش نشان می دهد که اگر یک سیم پیچ را در کنار یک آهنربا حرکت دهیم، برق تولید می شود. این یک حقیقت در عالم است. اما فیزیک تنها کشف این حقایق نیست بلکه توجیه اینکه چگونه این اتفاق رخ می دهد و ارتباط دادن آن با مدل اتمی و... مدلسازی و یا به قول ایان باربر "تعبیری" است که این "تعبیرات" نیز جزیی از علم فیزیک است که طبق نظر لرد کلوین ممکن است کاملا منطبق بر واقعیت نباشد. به نظر اینجانب این "تعبیرات" در مورد مبنایی ترین مباحث فیزیک نیز وجود دارد که نمی توان فیزیک را از این تعبیرات جدا دانست. به عنوان مثال اگر بخواهیم با دیدگاه نیوتنی حرکت یک جسم را بررسی نماییم - قبل از آنکه بحث جهت دهی به آن در جهت نفس اماره مطرح شود- باید اصول فیزیک نیوتنی را بپذیریم. یکی از اصول فیزیک نیوتن آن است که جسم تمایل دارد حالت قبلی خود را حفظ کند مگر آنکه عاملی باعث بر هم خوردن حالت قبلی آن شود. به عبارت بهتر اصالت را به حفظ حالت قبلی می دهد بر خلاف حرکت جوهری که اصالت را به حرکت می دهد. نیوتن با استفاده از همین اصل، مفاهیم جرم و نیرو را مطرح می کند. در فیزیک نیوتنی جرم، عاملی است که باعث می شود ماده در مقابل تغییر وضعیت مقاومت کند. بنابراین پذیرش فیزیک نیوتن به معنای نفی حرکت جوهری است خواه در جهت صحیح از آن استفاده کنیم یا در جهت تسلط نفس اماره بر طبیعت و همان طور که قبلا خدمتتان عرض نموده ام نیوتن شاگرد مکتب دکارت بوده است و در واقع فیزیک او همان توجیه عالم ماده است با زبان ریاضی دکارت. مثال دیگر در مورد وجود این "تعبیرات" در فیزیک جدید یا فیزیک کوانتوم مطرح است. بر خلاف نظر شما که در صفحه 221 می فرمایید: "در بحث احتمالات اصلا بحث وهم مطرح نیست بحث اطلاع از همه واقعیت مطرح است" به نظر حقیر، در فیزیک جدید یا ترمودینامیک آماری احتمال ذاتی پدیده هاست نه اینکه چون ما اطلاع از تمام جوانب نداریم احتمال را وارد می نماییم. به همین جهت است که انیشتین در جواب آنها می گوید من قبول ندارم که خداوند با تاس انداختن کار عالم پیش می برد. از جمله کاربردهای نظریه احتمال در ترمودینامیک، مبحث آنتروپی است. ظبق قانون دوم ترمودینامیک (قانون آنتروپی) فرایندهایی قابل انجام هستند که بی نظمی در آنها افزایش یابد یعنی از "احتمال بیشتر" به "احتمال کمتر" حرکت کنند. یا به عبارت فیزیکدانان جهان به سوی بی نظمی حرکت می کند. بنابراین در تکمیل بحث صفحه 327 که می فرمایید "نباید علم ترمودینامیک را بریده از این تمدن ارزیابی کرد و سوال نمود آیا علم ترمودینامیک شیطانی است یا الهی. ببینید با چه روحیه ای ایجاد شده است و به کجا منتهی می شود و چه انگیزه ای آن را مدیریت می کند" باید گفت که علاوه بر انگیزه و جهت دهی، لازم است "تعبیراتی" که علم ترمودینامیک با استفاده از آنها رفتار عالم را توجیه می کند بررسی نمود که به نظر اینجانب روحیه سکولاریسم در مبانی این علم نیز رسوخ دارد. با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بسیار بسیار مسرور شدم که با این دقت مباحث «تمدن‌زایی شیعه» را دنبال فرموده‌اید. بنده نیز تلاش کرده‌ام در جلسه‌ی هشتم و نهم مخاطب را به این برسانم که در علوم پایه هم نگاه تمدن غربی غیر از نگاهی است که یک انسان موحد می‌تواند داشته باشد و در مورد آمار یا باید گفت نظر شما درست است و از طرف بنده مسامحه شده و یا باید گفت در علم امار باید جنبه‌ی ریاضی‌بودن آن را از جنبه‌ای که ترمودینامیک مدّ نظر دارد جدا کنیم، ولی روح بحث همانی است که شما می‌فرمایید. موفق باشید
717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرضسلام اینکه در جواب یکی از سوالها فرموده بودید که برای سیر وسلوک از کتابهای علامه حسن زاده استفاده کنید یعنی نمیشود از کتابهای آیت الله جوادی آملی برای این راه استفاده کرد ومباحث شما وآقای جوادی با مباحث علامه در حزئیات فرقی نمیکند
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیکم السلام منظور بنده این است که روح سلوکی کتاب‌های حضرت استاد حسن‌زاده قوی‌تر است. در حالی که اگر کسی به دنبال حکمت باشد از کتاب‌های حضرت استاد جوادی بهتر می‌تواند بهره بگیرد. موفق باشید
20458
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: یکی از فامیل در فضاي مجازي لعن بر خلفا گذاشته و بر این حدیث تكيه مي كند از امام صادق به ابابصير وسائل الشيعه جلد 27 صفحه 119 به خدا سوگند شما به هیچ کدام از آنچه اهل سنت بر آن معتقد هستند معتقد نیستید و آنان نیز بر هیچ کدام از آنچه شما بر آن معتقد هستید معتقد نیستند پس با آنان مخالفت کنید که آنان به هیچ کدام از حقایق عقیده ندارند، لطفا راهنمایی بفرمائید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال با این وصف چرا باید «لعن» به خلفا را به میان آورید؟ چرا مثل کاری که مرحوم علامه امینی در کتاب شریف «الغدیر» کردند باب انتقاد و گفتگو را نگشاییم تا به جای تفرقه در جهان اسلام و ایجاد سیطره‌ی دشمنان اسلام، نحوه‌ای از رفاقت و اصلاح امور پیش نیاید؟! موفق باشید

18129
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد چرا خداوند متعال از کشته شدگان در جنگهایی مثل بدر از لفظ شهید استفاده نمی کنند و‌ به همان کشته اشاره دارند؟ و اساسا این لفظ در قرآن برای مجاهدان در جنگ ها که جانشان را فدا می کردند بکار برده نمی شود. ۲. لطفا کتابی جامع در شرح دعای کمیل که می تواند مورد استفاده قرار بگیرد معرفی کنید. در پناه خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «شهید» به معنای «المقتول فی معرکة الحرب» بعداً به‌کار رفت و به همین جهت علامه طباطبایی معتقدند شهید در قرآن به معنای شاهدبودن است 2- شرح جامعی در مورد دعای کمیل در نظر ندارم. موفق باشید

17752
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در صورت امکان در مورد جریان شناسی روش فلسفی توضیحی بدهید به نظر شما چه تفاوت هایی بین روش فلسفی فیلسوفان بزرگی چون علامه طباطبایی، استاد مطهری، علامه مصباح یزدی، آیت الله جوادی آملی وجود دارد؟ در صورت امکان علاوه بر نظر مفصل جنابتان منابعی برای مطالعه ی بیشتر در این زمینه معرفی فرمایید. باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد وارد نشده‌ام. «شاخه گل هرجا که می‌روید گل است». موفق باشید

16073
متن پرسش
سلام علیکم استاد طاهرزاده: بنده در کوچه و خیابان در حد ممکن سر به زیر راه می روم اما گاهی که سرم را بلند می کنم چشمم به نامحرم می افتد، ولی فورا سرم را به زیر می اندازم. می دانم که شاید از نظر فقهی گناهی بر بنده مترتب نباشد اما آیا به نظر شما همان یک نگاه اثر وضعی خود را بر نفس نخواهد گذاشت؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. اتفاقاً ثواب دنبال‌نکردنِ نگاه به نامحرم نصیب شما می‌شود. موفق باشید

15844

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد در بحث توسل شما با عنوان کردن این مطلب که آن بزرگواران چون هیچ گناهانی ندارند آزادند و دارای قدرت تصرف و انگار مسئله را از مقام تکوین و اول ما خلق الله و حقیقه محمدیه به مقام تشریع و نفس آن بزرگواران ارجاع داده اید در حالی که طبق صحبتهای خود شما مقام واسطه فیض مربوط به حقیقت نوریست لطفا تبیین فرمایید. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو مقام در توسل می‌تواند مورد نظر باشد. با نظر به مقام تشریعی آن ذوات مقدس نیز توسل ممکن است به‌خصوص اگر سؤال‌کننده از اهل تسنن باشد یا تحت تأثیر افکار آن‌ها سؤال کند، ما بیشتر بر جنبه‌ی تشریعی مقام آن بزرگواران تأکید می‌کنیم. موفق باشید

15784

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به این که در ادبار باید فقط به واجبات بسنده کرد و برای مستحبات نباید بر قلب فشار آورد حال اگر این ادبار در ماه رجب واقع شد چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رضایت کامل نسبت به قبض و ادباری که برای قلب پیش آمده، هرچه از دستتان آمد و قلبْ همراهی کرد انجام می‌دهیم. موفق باشید

14588
متن پرسش
سلام: حالتی در خواب بنده و برخی افراد پیش می آید که معمولا مردم به آن بخدک یا (بختک) می گویند. بین خواب و بیداری که هستیم ناگاه حالتی دچار می شویم که دیگر نه می توانیم تکان بخوریم که پاشیم و نه خواب هستیم. مگر اینکه صدای چیزی بیاید یا کسی بیدارمان کند تا بتوانیم تکان بخوریم. این حالت ناشی از چیست؟ رابطه آن با روح یا نفس چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را می‌توانید در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در پاورقی صفحه‌ی 18 دنبال فرمایید. انتظار بنده از دوستان آن است که مباحث مطرح‌شده در کتاب‌ها را دنبال کرده باشند و پس از آن سؤال کنند وگرنه وقتی ما با کثرت سؤال‌ها از یک‌طرف، و سؤال‌هایی که رفقا در کتاب‌ها می‌توانند دنبال کنند، از طرف دیگر روبه‌رو شویم ممکن است انگیزه‌ی خود را در جدّی‌گرفتنِ سؤالات از دست داده و عملاً به سؤال‌های جدّی رفقا نیز نپردازیم. موفق باشید

14416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده با کار کردن نظریات استاد جوادی و استاد حسن زاده تا الان به این نتیجه رسیدم که ظاهرا تفکر جناب استاد جوادی یک چیز دیگر است. احساس می کنم ایشان بیشتر به علامه طباطبایی نزدیک ترند. البته به قول خودمانی طلبگی (اثبات شی نفی ما ادا نمی کند) نمی گویم آقای حسن زاده بزرگ نیستند. دارم بین خوب و خوب تر از آن سخن می گویم. نمی دانم درست است یا خیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از آن دو عزیز سبک خاص خود را برای سیراب‌کردنِ طالبان حقیقت دارند و ذوق‌های متفاوت هرکدام یکی از آن دو سبک را می‌پسندد. آری! آیت اللّه جوادی سعی دارند مطالب خود را به صورت درسی تنظیم کنند و از این جهت ممکن است برای یک طلبه کمک‌کار باشد. موفق باشید

13784
متن پرسش
سلام: قبلا به شما عرض کرده بودم که کتابهای شما را برای کتابخانه نابینایان گویا می کنم، در کتابهایی که در سیر مطالعاتی نوشته شده، بخش اول را به غیر از کتاب معاد گویا کردم. بخش دوم را نمی دانم کدام کتاب مطابق با صوت سخنرانی شما نیست تا گویا کنم، یکی از آقایان اساتید گفتند کتاب زیارت عاشورا خیلی متفاوت با سخنرانی است که در برنامه ام هست گویا کنم اما بقیه کتابها را نمی دانم چقدر مطابق با سخنرانی هست لطفا بفرمایید. بخش سوم، سه کتاب حقیقت نوری، امام و تعلیم به ملائکه و امام در تکوین و تشریع رو دیدم که کاملا مطابق صوت سخنرانی است، گویا نکردم و کتاب مقام لیلة القدری را هم از خودتان پرسیدم که گفتید گویا کنم و قابل فهم برای عموم هست. بقیه این بخش را گویا کردم. در بخش چهارم، همه کتابهای مهدویت را گویا کردم غیر از فلسفه حضور تاریخی حضرت حجت که کتاب کم حجمی است و کاملا متن و عناوین شبیه کتاب دعای ندبه بود. در بخش پنجم همه کتابها را گویا کردم و در انتهای کتاب تمدن زایی شیعه هستم. بخش ششم را هنوز شروع نکردم و نمی دانم آیا همه کتابها را بخونم یا بعضی کتابها مطابق صوت سخنرانی هستند. لطفا بفرمایید در این بخش ها کدام مورد را بخوانم. این کار را رایگان به خاطر علاقه به مباحثی که مطرح کردید و علاقه برای ترویج این مباحث انجام دادم انتظار دریافت حق الزحمه هم نداشته و ندارم اما متاسفانه مشکلی که پیش آمده و قبلا هم به شما گفتم باعث شده که من نتونم امسال برای اربعین کربلا برم و بعضی مشکلات دیگری را در خونه و بیرون آن برای من درست کرده اگر امکان دارد محبت کنید و بمن راهنمایی کنید که چه باید بکنم. با تشکر. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: گویاکردن کتاب‌های مذهبی برای روشن‌دلان کشور کار ارزشمندی است تا آن‌ها از معارف دینی بیگانه نباشند. ثانیاً: این‌که مشغول گویاکردنِ کتاب‌های سخنرانی‌شده نگشته‌اید، روش درستی است. ثالثاً: اگر سؤال و جواب‌های مهمی که بر روی سایت هست را گزینش کنید و گویا بفرمایید، فکر می‌کنم از این جهت هم کمکی به طبقه‌ی روشن‌دلِ ما کرده‌اید. رابعاً: از خدا بخواهید بهشتِ رضایت به آن‌چه برای شما تقدیر کرده است را در مقابل شما بگشاید. حال چه در اربعین در کربلا باشید و چه در گوشه‌ی خانه، بهشت را در راضی‌بودن به تقدیرات الهی جستجو کنید و در این مسیر خود را رشد دهید. موفق باشید

13075
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به فرمایشات شما در تفسیر آیه 64 سوره آل عمران به نظر می رسد که جنابعالی به تازگی رویکردی ثبوتی را نسبت به دنیای غرب آغاز کرده اید که قبلا اینگونه نبود و گویی مباحث جدید شما مکمل رویکرد سلبی باشد که قبلا در کتابهای غرب شناسی شما غلبه داشت و کمتر از این جنبه غرب را مورد تحلیل قرار می دادید. اگر این برداشت بنده صحیح باشد آیا می توان از شما تقاضا کرد که مقداری این رویکرد را تفصیل دهید تا ابهامات آن برطرف شود و در ادامه سیر غرب شناسی به صورت کتاب در اختیار علاقمندان قرار گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مراحل حضور در تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم چند مرحله است: یکی تذکرات آیات 51 تا 54 سوره‌ی مائده که متذکر عدم محبت به یهود و نصاری می‌شود. و یکی آیات 64 به بعد سوره‌ی آل‌عمران که متذکر روش گفتگو با اهل کتاب می‌باشد. و این غیر از آن است که از عدم محبت به آن‌ها غفلت شود. و دیگر آیات مثل آیه‌ی 69 و آیه‌ی 72 سوره‌ی آل‌عمران است که ما را متذکر جریان‌هایی در درون اهل کتاب می‌گردد که کارشان توطئه و تخریب است. ما در بحث آیات 64 به بعد خواستیم که عزیزان فراموش نکنند بین کلیّت گفتگو با اهل کتاب با توطئه‌گرانِ اهل کتاب باید تفکیک کرد. موفق باشید قرآن

13064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و سپاس فراوان: آیا این درست است که اگر انسان توفیق شاگردی خدمت استادی عارف را داشته باشد باید دستورات ذکری و... را با ایمان قلبی به استادش انجام دهد؟ یعنی اگر همین اذکار را مشغول باشد اما استادش را قبول نداشته باشد، باز هم بهره از آن ها می برد؟ به بیانی دیگر شاگرد با استاد «اتصال» باید داشته باشد تا بتواند طی طریق کند؟ و استاد باید به شاگردش «توجه» داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک شما نظر به روایتی باشد که از طرف معصوم آمده است و چه بهتر است که آن روایت از زبان انسانی شنیده شود که خودْ متخلق به آن روایت باشد ولی لازم نیست که بین استاد و شاگرد اتصال روحی برقرار باشد. موفق باشید

12773
متن پرسش
این که می گویند ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (ص) است به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که ولیّ فقیه از خود چیزی ندارد و تنها و تنها با تلاش و اجتهاد خود، حکم خدا و سخن رسول خدا را به صحنه می‌آورد، عملاً ولایت او به این معنا ولایت خدا و رسول خدا است و به همین جهت حکم او برای خود او نیز واجب و لازم‌الإجرا است در حالی‌که دیکتاتوران اجرای حکم خود را بر خودشان ضروری نمی‌دانند. موفق باشید

9962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا من می توانم کتابها را دانلود و استفاده کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بله می‌توانید. موفق باشید
6316
متن پرسش
سلام علیکم چرا داستان حضرت موسی در قرآن کریم اینقدر زیاد آمده است؟حضرت موسی ظهور دهنده کدام اسما الهی بوده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «سَیَکُونُ فِی أُمَّتِی کُلُّ مَا کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه» به‏زودى در امت من آن‏چه که در بنى‏اسرائیل واقع شد واقع مى‏شود حتى اگر یکى از آن‏ها در سوراخ‏ سوسمارى رفته باشد امت من نیز همان کار را مى‏کنند. از این جهت با طرح قوم بنی‌اسرائیل در واقع ما را به ما می‌نمایانند. موفق باشید
5248
متن پرسش
سلام استاد عزیزم طاعات و عبادات قبول.کتاب سلوک ذیل اندیشه رو با نوار تمام کردم .تا به حال اینقدر نکته در حضور رو نیافته بودم اما سوالی مشغولم کرده که ایا با این حضور و حیاتی نورانی که سالها منتظر بودم و با ذیل نور حضرت روح الله قرار گرفتن برایم ایجاد شده و قلبم را مدتی است به صحنه اورده بگونه ای که با این نگاه یعنی قلب سعی دارم عالم و ادم ها را بیابم ،حالا ایا من همانطور که توجه به حضرت حق و واسطه فیض دارم باید به حضرت روح الله را هم البته در طول این توجه را داشته باشم؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم از طریق کتاب متوجه شده‌اید چرا باید در ذیل نور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رجوع داشت تا در این دوران به تفصیل حضور اجمالی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» رجوع داشته باشیم. موفق باشید
3507

کبریایی حقبازدید:

متن پرسش
با سلام و درود محضر استاد گرامی. این که می فرمایید انسان باید محل تجلی اسماء الهی شود و به صفات الهی آراسته شود؛ برایم سوال است صفت «تکبر» را چگونه در خودش متجلی کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعضی صفات مخصوص خداوند است که از جمله‌ی آن‌ها «تکبر» است. هنر ما آن است تا در مقابل کبریایی حق خضوع را اظهار کنیم تا نور کبریایی‌اش ما را احاطه کند و به خوف لازم برسیم. موفق باشید
3269
متن پرسش
با سلام با توجه به بی عدالتی ها و پارتی بازیهای که در حکومت انجام می شود ما چگونه می توانیم یه حکومت اسلامی خودمان ایمان داشته باشیم.مثلا مهدی هاشمی مگر محارب نیست چرا اعدامش نمی کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ما به کلیت نظام اسلامی ایمان داریم و می‌دانیم با ادامه‌ی انقلاب می‌توانیم از این مشکلات عبور کنیم، از طرفی به این زودی قضاوت نکنید بگذارید قاضی حکم بدهد. موفق باشید
2863
متن پرسش
سلام علیکم ایا میشود خداوند امتحاناتی داشته باشند که ائمه معصومین (ع) نیز نتوانند سربلند و موفق از آنها بیرون بیایند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: معنا نمی‌دهد که انسان‌های معصوم از امتحان الهی سربلند بیرون نیایند؟ آیا امتحانی به عظمت کربلا می‌توان تصور کرد؟
1398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز: آیا این درست است که بگوئیم "عقل هر انسانی کامل است و نیاز به تکامل ندارد و در واقع تعقل(استفاده ی از عقل) است که در هر انسانی افزایش وتکامل می یابد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همه‌ی عقلای عالم معتقدند عقل انسان چه از نظر احاطه و چه از نظر موضوع محدود است و به کمک شریعت می‌تواند به راه بیفتد. در مورد جایگاه عقل گفته‌اند: عقل برای آن است که در قرآن و روایات تدبّر کند و وظیفه‌ی خود را از دل آن متون بیابد. موفق باشید
نمایش چاپی