سلام استاد: خواستم نظرتون را راجع به نکته زیر بفرمایید اگر درست باشه واقعا ادم مببره تو زندگی و انگیزه ای برای زیارت نداره: اهل قبور و از جمله پیامبران و امامان (ع) نه صدای ما را میشنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند مرحوم استاد شیخ نعمت اله صالحی نجف آبادی به نقل مستقیم از علی نجار دبیر بازنشسته و پژوهشگر دینی درسال (۶۴یا ۶۵) بود. در ماه رمضان مرحوم آیت الله حاج شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی در اصفهان بود و نماز جماعت به امامت ایشان که فردی محقق و دانشمندی بزرگ بود در مسجد الحجه برگزار میشد. نماز گذاران این مسجد اغلب جوانان مخلصی بودند که بسیاری از آنها به خیل شهدا پیوستند. در آن ماه هر روز عصر در زیر زمین مسجد جلسه کلاس و پرسش و پاسخ توسط ایشان برگزار میشد. سخنان آن مرحوم بسیار عمیق و قابل تامل بود و گاهی آنقدر تازگی داشت و خلاف باورهای سنتی بود که به همه شوک وارد میکرد بطوری که با وجودی که تمام آنها مستند به آیات قرآن بود پذیرش آنها بسیار سخت و گاهی غیر ممکن بود. بعنوان مثال یکروز بحث ایشان به آنجا رسیده بود که، (اهل قبور و از جمله پیامبران و امامان (ع) نه صدای ما را میشنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند) و این حرفی بود که برای همگان بسیار ثقیل و هضم آن بسیار دشوار و حتی غیر قابل تحمل بود. بطوری که یکی از حضار برخاست و با صدایی که اعتراض از کلامش محسوس بود گفت: حاج آقا؛ ما وقتی به زیارت امام رضا(ع) میرویم به آن حضرت عرض می کنیم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا، اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی و تعلم حاجتی وتقضی حوائجی و...... شهادت ميدهم كه تو جايگاه مرا ميداني، كلام مرا ميشنوي و جواب سلام مرا ميدهي و حاجت مرا میدانی و حوائج مرا برآورده می کنی و... مرحوم آیت الله صالحی با آرامش پاسخ داد و گفت: راوی این مطالب جهود بوده است و سپس ادامه داد که: ۱. هر چیزی اعم از زیارت یا حدیث و... که مغایر با قرآن باشد مطمئن باشید از معصوم نیست و باید به دیوار کوفت. ۲. این جمعیتی که اطراف ضریح امام و در رواق ها و صحن ها و... از امام رضا همزمان حاجت میطلبند و او را می خوانند، تعداشان از صدها نفر تجاوز می کند، تازه اضافه کنید مردمی که در شهرهای دور مانند اصفهان، تهران و... او را صدا میزنند. حال اگر امام رضا (ع) توانایی داشته باشد که هم زمان تک تک آنها را ببیند و صدای تک تک آنها را طور مجزا بشنود و حوایج تک تک آنها را بطور مجزا و همزمان بداند و حوایج تک تک آنها را بر آورد کند و راه دور و نزدیک هم برایش فرقی نکند، چنین کسی با چنین توانایی «اله» است. یعنی با قدرتی خارق العاده. پس قبول این فرض، «لا اله الا الله» را نقض میکند زیرا غیر از الله «اله» دیگری هم وجود دارد. بعبارت دیگر یا باید «لااله الاالله» را قبول کنیم یا اینگونه فرض هارا، زیرا هردو با هم قابل جمع نیست. و از طرفی این گونه صفات از اختصاصات خداوندی است زیرا او سمیع و بصیر و قاضی الحاجات است. ۳. وقتی حضرت علی (ع) فرقش شکافته و در بستر خوابیده بود، برای مداوای او یک پزشک یهودی آوردند. و این درحالی بود که سه امام (ع) بر بالین او بودند، امامان حسن، حسین و سجاد خردسال و چندین امامزاده از جمله حضرت ابوالفضل (ع)، واینها همگی بر بالین حضرت گریه میکردند و با وجودی که او عزیزترین کس نزد آنان بود اما کار خارق العادهای برای او نمی توانستند انجام دهند تا او شفا یابد و تازه همه آنها هم زنده بودند. حال وقتی در زمان حیاتشان و آنهم برای عزیز ترین کسشان نتوانستند کار خاصی انجام دهند، چگونه انتظار دارید که در زمان ممات برای دیگران بتوانند کاری انجام دهند. و این درحالی است که قرآن میفرماید: إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ اعراف ۱۹۴: «مسلماً آنهائي که [براي حاجات خود] به جاي خدا ميخوانيد، [اعم از فرشتگان، ارواح انبياء، اولياء و مقدّسين] بندگاني همچون خود شما هستند. پس [براي آزمايش و تجربه هم که شده] آنها را بخوانيد تا درخواست شما را [در حاجات] برآورده کنند، اگر راست ميگوئيد! أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا اعراف ۱۹۵: آيا آنها را پاهائي است که با آن قدم بردارند [و به دنبال حل مشکلات شما بروند؟] يا دستهائي که با آن [بر دشمن] يورش آورند؟ يا چشمهائي که با آن [احوال پريشان شما را] ببينند؟ يا گوشهائي که با آن [درد دلهاي شما را] بشنوند؟ ... و ده ها آیه دیگر که بر بيتأثير بودن واسطهها در برآوردن حاجات دلالت ميکند. و این اولین جرقه ها بود که زده شد و شوک هایی بود که وارد شد آنهم در آن تاریخ که خیلی سخت بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً میدانید که ایشان نسبت به تجرد نفس در غفلت بودهاند و دیدید که در کتاب «شهید جاوید» هم چه ضعفهایی از خود نشان دادند و مرحوم شهید مطهری تا حدّی که منجر به جدال نشود، جواب ایشان را دادند. اطلاعاتِ زیادداشتن، مهم نیست، ایشان اتفاقاً در فهم همان اطلاعات، ضعیفاند. به همین جهت جامعه علمیِ شیعه توجهی به حرفهای ایشان نکردند که بیشتر، از بین بردنِ عمر بود. موفق باشید
در زوایاي جدیدي خودم را شرح می دهم. باور نمی کنم خودم را. شده ام گرد وغبارمحض. به (بی سبات) شدن می اندیشم. باید مثل یک کودك دوباره نقاشی کنم. انگیزه اي ندارم در خودم. به غروب خودم می اندیشم. به هیچ شدگی وفادارهستم. من (بخت) را زندگی می کنم. خنده را می بلعم. دوباره ماندن در کویر وحشت. در خاك غربت. در کنج عزلت. در لحظه هاي کثرت. در ابهت (وقاحت) . توصیف مجدد خود از طریق قصه پردازي. و باز هم جنون. جنون در لحظه. عاشقی در بی نهایت. چرا (سعادت) از یاد من رفته است؟ مرگ با صدهزار نماد و نمو به میدان فلسفه آمده است. اوضاع روانی و ذهنی ناخودآگاه از (شخصیت) فرار می کند. نکته مهم: چند کلمه اضافه هست و ترتیب هم رعایت نشده و غلطها ممکن است املایی یا معنایی باشد... کلمات صحیح. (رفاقت, ذلت, حقیقت, عادت, ثبات, سعادت, حیرت, اصالت, لذت, عبارت, حاجت, عنییت, لطافت, مرارت, سخاوت, اسارت, برگشت, صداقت, تفاوت, وقار, جدیت, قطعیت, محدودیت, حیثیت,) سلام خسته نباشید ببخشید نمیدونم جواب این سوال را باید میپرسیدم یا نه ولی پرسیدم. در اصل سوال من اینطوری هست که کلماتی داخل پراتز هست غلط هست، اون بالا نکته مهم را خونده باشید میدانید که از چه نظرهایی غلط هست هم میتونه از نظر ترتیب کلمات هم غلط باشه یعنی جاشون شاید اصلا غلط باشه و هم معنایی و هم املایی. کلمات درست هم از بین کلمات پایین آن متن فرستادم هست. ممنون میشم استاد جواب این کلمات رو بگین 🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی حضوری دیگر. حضوری که با این کلمات که اکنونْ بیروح شدهاند؛ روحی تازه بگیرند تا بتوان با همین کلمات، آری! با همین کلمات که اشاره به «آنجایی» دارد که «اینجا» نیست، زندگی کرد. این احوالات که پیش آمده است را به فال نیک بگیرید. هرکس هنوز در دیروزِ خود متوقف است، بداند که ممکن است دیر بشود و در نتیجه دیر برسد و وقتی به خود بیاید که دیگر توان بهپاخاستن و رفتن را از دست بدهد. مشکل، بحرانی است که هر انسانی نسبت به خود پیدا کرده است که راستی! ابتدا باید از خود بپرسیم آن چیزی که ما هستیم، چه چیزی است؟ چه حضوری در این تاریخ شایسته ما بود که منجر به انقلاب اسلامی شد و همچنان آن حضور ادامه دارد؟ آیا به این نکته فکر کردهایم که مردم ما و مردم جهان به دنبال دیانتی میباشند که جوابگوی امروزشان باشد؟ مخاطبان خود را در کدام آینده حاضر کنیم که رهبر معظم انقلاب نسبت به آن حضور و آن آینده توصیه به «امید» میکنند و میفرمایند: باید از هرگونه انفعال و ناامیدی پرهیز کرد و کانون تزریق امید به کشور بود و به قلّهها نظر کرد؟ پیشنهاد ما آن است که برای عبور از بحرانی که انسانها نسبت به معنای خود پیدا کردهاند؛ با دنبالکردن بحث «ده نکته در معرفت نفس» کار را شروع کنند و سپس با دنبالکردن مبحث «برهان صدیقین» کار را ادامه دهند. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد اطلاع دقیقی ندارم 2- در هر حال اگر مبادی مشخصی که همان یافتِ اولیه یا بدیهیات اولیه نباشد که مبنای فکر قرار گیرد، فکری به میان نمیآید. 3 و 4 - نگاه جناب آقای میرباقری و کلاً فرهنگستان از جهات نظر به ولایت امامان معصوم و عبور از غرب، نگاه خوبی است ولی در اینکه از حکمت صدرایی فاصله گرفتهاند و چیزی به نام فلسفهی شدن را که امر مبهمی است به میان آوردهاند، افراد را به مشکل میاندازند. با اینهمه بنده شخصیت استاد میرباقری را شخصیت ارزشمندی میدانم و ارادت خود را به ایشان اعلام کردهام 5- جناب آقای دکتر نصر در موضوع «حکمت خالده» حرفهایی دارند، اما در تحقق تمدن اسلامی راهِ ما از ایشان جدا است 6- عرایضی در مورد ضعفهای تفکر آقای عبدالکریمی در جواب سؤالهای شمارهی 18794 و 19201 شده است. خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از هشتمین را نمیدانم. عمده نگاه عرفانی جناب مولوی به نماز است که نمازگزار چگونه از خود فانی و به حق، باقی میگردد در آن حدّ که زبان او نیز در اختیار او نمیباشد و تنها ملکات او است که در میان میماند و قلب او تماماً در محضر حق، در تماشای انوار عالیهی الهیه خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خاصی لازم نیست انجام دهید. عمده صبر بر عبادات از یکطرف و صبر بر ترک معصیت از طرف دیگر است که کارساز خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ذهن ما میتواند تحت تأثیر انوار الهی و نفحات ربانی باشد، چنانچه بر فطرت اصلی خود قرار داشته باشد و میتواند تحت تأثیر القائات شیطانی قرار گیرد چنانچه از شریعت الهی فاصله بگیریم. رسول خدا«صلواتاللّهعلیه» میفرمایند: «الا انَّ فى ايّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٌ الا فَتَعَرَّضُوا لَها» در زندگى شما گاهى يك نفحه هايى به قلبتان مى رسد خودتان را در معرض اين نفحه هاى غيبى قرار دهيد تا بشنويد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم همین پیشنهاد را دارم. چیزهایی مثل اشعار و مطالب عرفانی را که اشاره به حقایق متعالی دارد، باید جایگزین این تمایل کرد. شاید خدا این میل را در قلب شما انداخته است که یک دوره مثنوی بخوانید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به حکم وظیفه معارف آلاللّه را به گوش مردم برسانید، خداوند انوار حکمتش را بر قلبتان میگشاید. آری! حرف زائد و فضولالکلام قلب را تیره میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف در جای خود درست است ولی بالاخره ما در بدن خود نسبت به کششهای آن، آزادِ آزاد نیستیم و همینطور که بعضاً گرسنگی را بر ما و حتی بر اولیاء معصوم تحمیل میکند، سایر عکسالعملهای بدن مثل حرکت خون در رگها موجب خارش آن قسمت میشود. آری! میتوان روح را در یک تمرکز عالی نسبت به عکسالعملدادن به آن آزاد کرد، ولی نه به معنای اینکه نباید این خارش وجود داشته باشد و یا روح مجبور باشد اگر مشغول خاراندن آن قسمت شود، از حضورش باز بماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حساسی است. فکر میکنم مسئولان مربوطه با نظر مقام معظم رهبری و با توجه به جوانب دیگر تصمیم نهایی را بگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه عبداللّه انصاری میگوید: «حال» از جلوات شهود الهی است در دیدن حقایق، و راهِ باقیماندن آن «شهودُ الحقيقةِ لا كسباً، و رفضُ الدَعْوَى لا علماً، و البقاءُ مع نورِ اليقظةِ لا تَحَفُّظاً.»
استقامت احوال، استقامت در شهود حقیقی است که کسباً بهدست نیامده و سعی کند آن شهود و آن برق بماند و یا لااقل زود نرود و نیز در استقامت احوال ادعا را بردارد ولی نه به صورت علمی. طوری شود که از حالش بجوشد که ادعا نکند و به حسب حال رفض ادعا کند و نیز در استقامت احوال بر نور یقظه باقی باشد ولی نه از سر تکلّف بلکه به اقتضای همان حال. رویکرد سالک باید در این مرتبه چنین باشد که حال را که شهود حقیقت است و به سراغ او آمده حفظ کند، و در ادامهی این استقامت در آن حالِ خوش معنوی، نظر به خود نداشته باشد تا دعوی نقشداشتن در این امر بکند و این غیر از آن است که از نظر علمی خود را متذکر کند که همهچیز از آن خدا است و من هیچکارهام. در حضوری قرار گیرد که «إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّه»(آلعمران/154) و در ادامه باقی بماند به آن نور یقظه که در ابتدا بدان منور شد و از این طریق خود را از هر غفلتی محفوظ بدارد. البته به وقتش این موضوعات بیشتر روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث عین ثابته را باید به طور جامع دنبال بفرمایید تا إنشاءاللّه جواب این نوع سؤالات خودتان را بتوانید بهدست آورید. در ضمن به جواب سؤالهای 13252 و 13454 و 10966 و 9308 و 8637 و 8595 و 7067 میتوانید رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن اشاراتی در رابطه با فهم مقام اهلالبیت«علیهمالسلام» و مقام امام دارد که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» میتوانید دنبال کنید. و در مورد دعای «اللّهم عرّفنی نفسک ....» عرایضی در قسمت سوم سؤال شمارهی 13361 شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز انسانها به یکدیگر از تقدیرات الهی در این عالم است، ولی سالک عارف متوجه است که همهی مجاری رفع نیاز مظاهر الهی هستند زیرا قرآن میفرماید «انتم الفقراء الی اللّه» شما تنها به خداوند نیازمندید، پس اگر ما از جهتی به همدیگر نیازمند میباشیم از آن جهت است که برای همدیگر مظاهری از اسماء الهی هستیم و نباید از این موضوع غفلت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر زمینه لازم جهت متذکرشدن تمدن اسلامی باشد، لازم است عزیزان در چنین میدانی که جمع بین سیاست و دیانت است حاضر شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هنوز هم تفکر آقای احمدینژاد را از جنس انقلاب میدانم و معتقدم دشمنان انقلاب اسلامی به همان اندازه که با انقلاب مخالفند، با آقای احمدینژاد نیز مخالفند. و نیز معتقدم به آقای احمدینژاد ظلم شده است، چه در زمان ریاست جمهوری ایشان و چه در این زمان که دولت یازدهم میداندارِ امور اجرایی است که عملاً ظلم مضاعفی با قلب واقعیت به ایشان شده است، و این غیر از ضعفهای شخصی ایشان است که روحیهی تکروی بر نگاه جمعی بر ایشان غلبه دارد و این غیر از ضعفی است که جریان اصولگرا در عدم تعامل با ایشان از خود نشان داد و همهی اینها حکایت از آن دارد که هنوز ما زیرساختهای فکری و فرهنگی عبور از جبههی غربگرایِ انقلاب را در خود شکل ندادهایم. با اینهمه به نظرم نباید ذهن خود را مشغول چیزی بکنیم که نه به دار است و نه به بار، و خودِ آقای احمدینژاد بنای کاندیداشدن ندارند، البته بنده فکر میکنم بهتر است آقای احمدینژاد خودشان هم وارد عرصهی کاندیداشدن برای رئیس جمهوری نشوند. و مطمئن باشید شرایط روز به روز برای نمایاندن هرچه بیشتر حقانیت ایشان فراهم خواهد شد، چه بهتر به احمدینژادی فکر کنیم که تعالییافتهی تاریخ گذشتهی ما باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال انسان دارای دو بُعد فجور و تقوا است و نفس در هرکدام کامل شود در تکوین خود به فعلیت رسیده و دیگر نیاز به بدن ندارد هرچند اگر در بُعد فجور کامل شده باشد از نظر فطرت انسانی مشکل او حلّ نشده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی دو دوره تدریس برای آنکه آموختهها یتان ملکه شود خوب است إنشاءاللّه فرصت تدبّر در قرآن و روایات در اسرع وقت پیش میآید. التماس دعا. موفق باشید
