بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1752
متن پرسش
باسمه تعالی،باسلام خدمت استاد گرانقدر: 1. حدود 2 سال است که در رابطه با کار فرهنگی در مسجد ، نسبت به یکی از مسئولین احساس می کردم که با کارها و برنامه های بنده مشکل دارد و بصورت مداوم در خصوص آن موضوع که احساس می کردم ایشان مشکل دارد به صورت مستقیم نظرشان را می پرسیدم که ایشان در همان لحظه می گفتند نه ، کار خوبی دارید انجام می دهید و ادامه دهید. ولی پس از مدتی از رفتار و حرکات و نظراتی که از ایشان می شنیدم بر عکس و مخالف کاری بود که انجام می دادم. اکنون بعد از 2سال حقیقتا از ایشان کدورتی در دلم پدید آمده که حتما یکی از موانع پیشرفت روحی و فکری من شده است ، با یکی از دوستان که کاملا از اوضاع مطلع بودند مشورت کردم ، ایشان گفتند چنین نظر و فکری که من در مورد ایشان دارم کاملا اشتباه است و ایشان چنین قصدی نداشته. حال میخواستم ببینم به حرکات و سکنات و قول و فعل 2ساله ایشان نگاه کنم و یا به حرف دوستی که گفتند دارم اشتباه می کنم؟شرایط را چگونه بسنجم که از حد اعتدال و انصاف خارج نشوم؟ برای رفع این کدورت قلبی و فکری چه کاری انجام دهم؟ چون ایشان یکی از مسئولین مسجد است ، رابطه خود را با ایشان و با مسجد با توجه به کدورتی که از ایشان دارم چگونه ادامه دهم؟ 2. طبق شرایط خاصی که در مسجد و کانون فرهنگیمان پیش آمده،کار فرهنگی در آن به عنوان حجاب بزرگی برایم شده است و دائما از نظر روحی و فکری ، حقیر را آزار می دهد،ادامه کار فرهنگی مسجد را با توجه به مشکل بالا چگونه تشخیص می دهید؟درصورتی که قرار است حتما در کار فرهنگی شرکت داشته باشم ، نحوه جلوگیری از مشکل پیش آمده چیست؟ درشرایط فرهنگی و اعتقادی جامعه که نیاز به کارفرهنگی دارد و با توجه به مشکلی که در مسجد ما پیش آمده ، آیا لازم است با توجه به وظیفه خود در قبال کار فرهنگی و توانایی انجام آن ، در مسجد و کانون دیگری مشغول به کار شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همین طور که می‌فرمایید اگر کسی بتواند فعالیت فرهنگی داشته باشد نباید از انجام آن کوتاهی کند و اگر احساس می‌کند در جایی زمینه‌ی لازم برای فعالیتش نیست بهتر است به جای دیگری ‌رود که زمینه هست. در ضمن تا آن‌جا که می‌توانید سعی کنید به مؤمنین بدبین نباشید و کار آن‌ها را حمل بر صحت کنید. هرچند لازم باشد بدون سر و صدا محل فعالیت خود را تغییر دهید. موفق باشید
1250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت حضرتعالی ایا این سخن در مورد استغفرالله درست است ما با گفتن این کلمه بصورت انشایی می گوییم ای حضرت الله با اسم غفار بر جان ما تجلی کن .حال اگر خداوند با اسم غفار بر جان ما تجلی کند چه اتفاقی می افتد؟ حقیقت غفران چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: رسول خدا می فرمایند: « فَفُکُّوها بِاسْتِغْفارِکُمْ» جان‌هایتان را با استغفار آزاد کنید. این عالی‌ترین و بالاترین دستورالعملی است که انسان را به راه می‌آورد، زیرا استغفار چیز عجیبی است، زیرا اولاً: باید برسی به اینکه گرفتار اعمالت هستی. ثانیاً: باید به خدا خیلی اعتماد داشته باشی و بدانی خداوند کارِ نشدنی را هم شدنی می‌کند. بعد از خدا بخواه از گناهانت بگذرد. یعنی خدایا کاری که از دست من برنمی‌آید و من نمی‌توانم با اراده‌ی خود مشکل را حل کنم، من نمی‌توانم کاری بکنم که دلم به راحتی با تو ارتباط داشته باشد، چون گرفتار بی‌مبالاتی‌هایم هستم «فَاسْتَغْفِرُالله» یعنی از خدا طلب آمرزش می‌کنم تا نسبت به گناهانم بگذرد و اثر آنها را از صحنة نفس و قلبم پاک بگرداند و با قلبی پاک با او روبه‌رو شوم «وَ اَتُوبُ اِلَیْـهِ» یعنی با حالت ناله و انابه به‌سوی او آمدم. خلاصه استغفار یکی از حالات خوب عبد است در مقابل ربّ، با چنین اعتقادی که می‌دانیم می توان از خدا خواست، از گناهان ما بگذرد اراده می‌کنیم به‌سوی او روی کنیم تا او پذیرای ما شود. استغفار؛ غبار بین عبد و ربّ را می‌زداید تا رابطة فطری بین عبد و ربّ ظهور کند. پیامبر خدا می‌فرمایند: « لَیُغانُ عَلی قَلْبی وَ اَنِّی لاَسْتَغْفِرُاللهَ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعینَ مَرَّة» گاهی قلبم را گَرد و غبار می‌گیرد و من هر روز هفتاد بار استغفار می‌کنم تا غبار و گَردش برود. آری اگر قلب پیامبرِ خدا را گرد می‌گیرد و شدت اُنس اوکم می‌شود قلب ما ظلمت می‌گیرد و از اُنس با پروردگارمان محروم می‌شویم ولی در هر صورت استغفار است که آن گرد و غبار و این ظلمت را برطرف می‌کند. از استغفار کار های مهمی برمی‌آید! به شرط اعتماد به حضرت حق که غفار است و رفع گناه می‌کند. موفق باشید
802

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده،خیلی دوست داشتم که در ارتباط با علم بدونم که جایگاهش در نظام توحیدی کجاست روی این سوال هم خیلی فکر کردم که جایگاه علم در نظام توحیدی چیه؟ به لطف خدا به نتایج خیلی خوبی هم رسیدم مخصوصا با خواندن کتاب"منزلت عقل در هندسه معرفت دینی"استاد جوادی آملی همه چیز برایم روشن شد، اما یک مشکل اینجا بود که ما در رشته های مهندسی بیشتر میخواهیم از این فرمولها و قواعد استفاده کنیم در جهت اهدافمون و اون بحث خشیت اصلا پیش نمیاد یا کمتر پیش میاد،همش در تحلیل هستیم برای رفع نیاز خودمون،و همیشه این خیلی من رو سرد میکنه،به نظرم بحث خشیت تنها در رشته های "علوم پایه "باید اتفاق بیفته از طرف دیگر به نظرم ما با همین علوم پایه را هم درست یاد نمیگیریم نظام آن نظام "حافظه محوری "است و اصلا تجربه نمیکنیم و اصلا متوجه نمیشیم که این افراد چه طور توانستند به این موضوعات پی ببرند احساس میکنم تنها حفظ میکنیم.(؟!) کتب غرب شناسی شما را خواندم اما راستش نتوانستم راهی درست را پیش بگیرم ،حالا تکلیف دانشجویان مهندسی چیست در این زمینه فکری، و چطور میتوانیم به مسئله خشیت بپردازیم؟(جدا از مسئله مفید بودن در زندگی و ساختن کشور) اگه تمام این جهان پدیده اومده تا نشانه و دلیل و آیت راه ما باشند تا ما پروردگارمان را بهتر بشناسیم و این تعریف را که با رشته خودم که عمران و معماری است می سنجم اصلا جور در نمیاد،اصلا نمیتونم اون نگاه درست که آقای جوادی آملی میگن رو وارد رشته خودم بکنم احساس میکنم اون تعریف فقط برای علوم پایه است.نمیدونم شاید نگاهم اشتباه باشه!
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: آنچه موضوع را مشکل کرده نگاهی است که غرب به عالم و آدم دارد که اولاً: همه‌چیز را مستقل و بریده از خدا می‌بیند و ثانیاً: نگاه حصولی بر نگاه حضوری غلبه دارد و این نه‌تنها موجب خشیت نمی‌گردد بلکه موجب کبر می‌شود در حالی‌که اگر بدانیم علم حقیقی علمی است که با اُنس قلب با عالم غیب حاصل می‌شود می‌فهمیم هر اندازه در ایجاد سجایای اخلاقی بیشترتلاش کنیم بیشتر آماده‌ی تجلی انوار غیبی می‌گردیم. سعی شده در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» این مسئله تبیین شود. موفق باشید
34272
متن پرسش

سلام و رحمت: سوالم درباره صبر و راضی بودن به مقدرات هست. گاهی اونچه در زندگی انسانها پیش میاد خارج از اراده و اختیار خودشون هست. مثلا یکی نمی تونه بچه داشته باشه، یا نقص عضو داره و... این شخص میتونه بگه اینها خواست خدا بوده و صبر کنه و راضی باشه بهشون یعنی همین مساله میتونه دلش رو آروم کنه یا غم هاشو کم کنه. اینکه با خودش بگه این شرایط من خواست خدا بوده من بر اون صبر می کنم خدا برام جبران میکنه. ولی گاهی هم مشکلات و سختی ها ناشی از اعمال خود انسان هست، با تصمیم اشتباه یا اعمال اشتباه شرایطی رو برای خودش ایجاد کرده که متحمل سختی شده یا موقعیتهایی رو از دست داده اینجا که دیگه اون فرد نمیتونه بگه اینا خواست خدا بوده چنین فردی چیکار باید بکنه؟ از گناهان توبه می‌کنیم ولی اشتباهاتی که آثار سو در زندگی آدم ایجاد می‌کنند رو چه باید کرد؟ چنین فردی چطور می‌تونه صبر کنه بر مشکلاتی که خودش درست کرده؟ چطور میتونه بابت این مشکلات از اون فشار روانی و غم کم کنه؟ که آسیب کمتری به دنیا و آخرتش وارد بشه؟ گاهی این حسرت ها و این سرزنش خود و غم ها انقدر شدید میشه که گویی تمام انرژی روحی از دست میره و آدم نمیتونه گام مثبتی برداره برای جبران گذشته یا ساختن آینده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. صبر در عبادات موجب می‌شود تا آرام‌آرام جهانی معنوی در مقابل انسان گشوده شود. ۲. با انجام اعمال نیک و پشیمانی از گناهانی که مرتکب شده‌ایم، خود به خود  اثر آن گناهان محو می‌شود و در همین رابطه خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» ۳. مگر از خدا غافلیم که خودش فرموده به نحوی آن کوتاهی‌ها را جیران می‌کند و عالم دیگری را مقابل ما می‌گشاید با صفای خاصی که توّابین را مورد عنایت قرار داده و می‌فرماید: «انَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ». موفق باشید

18332
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: میشه خواهش کنم با قلب الهی و پاک تان برای حقیر یک استخاره بگیرید و تردید مرا برای انجام کاری رفع کنید. اگر امکان دارد به شخصی بفرستید. ممنون از بزرگواری تان!!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار برایم امکان ندارد که در خانه جوابگوی تقاضای استخاره‌ی رفقا باشم. موفق باشید

16877
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: از کجا ما باید متوجه شویم که این کار ما از سر انجام وظیفه است. آیا این حسی که در ما وجود دارد که اگر هر گمراهی را و یا هر انسانی که دینداری ناقصی دارد را مشاهده کرد به دنبال هدایت و راهنمایی او باشد در حالی که ما خودمان می دانیم که هنوز انسان خود ساخته نشده ایم. آیا بعد از این که خود را شناختیم باید به دنبال راهنمایی و هدایت دگران باشیم یا در همان مسیر خودشناسی باید دیگران را نیز راهنمایی کنیم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بنا بر این باشد که شما انسان‌ها را هدایت کنید، مسلم تا کسی هدایت نشده باشد نمی‌تواند کس دیگری را هدایت کند. ولی اگر بر اساس شریعت الهی و هدایت حضرت حق بخواهید تذکرات دینی به مردم بدهید، عملاً بر اساس سخن امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمودند امر به معروف کنید تا اهل معروف شوید، می‌توانید رفقا و اطرافیان خود را بر اساس هدایت الهی متذکر شوید و در همین بستر خود را نیز متذکر نمایید. موفق باشید

16511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات: مستحضرید شنیدن اهانت از کسی در درونمان اضطراب و درد شدیدی ایجاد می شود و سکوت و عدم بروز احساسات در مقابل اهانت دیگران باعث رشد معنوی می شود ولی برخی از روانشناسان می گویند که عدم بروز احساسات باعث افسردگی می شود. نظر حضرتعالی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان دارای اهداف عالیه باشد، موضوع فرق می‌کند. به گفته‌ی مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب؟». موفق باشید

15593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: استاد عزیز بنده 4 ساله با آثار شما آشنا شده ام و یه دوره کامل آثار شما را مطاله و گوش داده ام با این وجود دو سوال داشتم: 1. بنده با اینکه نظامی هستم و لباس حفظ ارکان انقلاب به تن دارم چه پیشنهادی برای رشد علمی معنوی معرفتی بنده در این مقام دارید همانطور که برای طلاب ایراد فرموده اید 2. چه کنم و چطور شما را یاری کنم تا من هم جزیی از شما و گروه شما باشم البته اگر قابل بدانید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همه‌ی ما باید تلاش کنیم نسبت خود را با حق و حقیقت، هرچه بهتر شکل دهیم. پیشنهاد بنده آن است که سه جلد کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را که بنده نیز شرح داده‌ام دنبال بفرمایید. صوت شرح کتاب مذکور را از جناب آقای مهندس نظری می‌توانید بگیرید. 2- همه‌ی ما در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی و ولایت فقیه، خود را یک گروه می‌دانیم. موفق باشید

15070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: کتاب «شیعه ما» به عنوان کتابی که دستورالعمل سلوکی محسوب می شود کتاب بسیار خوبی بود. به خصوص همین سایز کوچک کتاب باعث می شه هر شخصی بتواند همیشه به آن مراجعه کند. می خواستم درخواست کنم حدیث «ای اباذر» هم که البته شرح آن توسط استاد به صورت جامع انجام شده ولی اگر همین حدیث ای اباذر به صورت خلاصه به سبک کتاب حدیث یابن جندب عرضه شود تا بتوان به صورت یک دستورالعمل سلوکی همیشه همراه داشت اقدام بسیار ارزشمندی است. توفیق روزافزون موسسه و استاد گرامی را از خداوند مسئلت می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حدیث را به صورت کتاب کوچکی انتشارات «پیام آزادی» سال‌های قبل چاپ کرده است. در ضمن در نرم‌افزارهای «جامع احادیث» می‌توانید آن را بیابید. موفق باشید

14816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد دستور العمل حضرتعالی برای ممانعت از تفکرات و پندارهای پوچ و عبث چیه؟ خسته شدیم دیگه! شما فرمودید که این تفکرات رو دنبال نکنیم که عمدتا مراد از چنین دستوری ناظر بر گناهان خیلی محسوسی هست. ولی استاد با تفکراتی که شاید گناه هم نداشته باشن و ذهن انسان رو مشغول خود می کنند چکار کنیم؟ مثلا فکر می کنیم که فلانی شخصیتی این گونه دارد با این ها چکار کنیم. واقعا خسته شدیم !
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در همین رابطه نوشته شده است. این یک کار اساسی است که باید بر روی آن وقت گذاشت. موفق باشید

14776
متن پرسش
سلام علیکم: به تازگی حین خواندن قرآن به آیات 51 و 52 سوره مبارکه مائده رسیدم؛ آیا طبق این آیات سیاست خارجی نظام در این دوره اشتباه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیات مذکور می‌فرماید: یهود و نصاری را دوست نگیرید ولی می‌توان در صورتی که مذاکره با آن‌ها با محبت همراه نباشد، آن را انجام داد. زیرا مذاکره را نفی نکرده، و در سیره‌ی پیامبر نیز نفیِ صحبت با یهود و نصاری دیده نمی‌شود. موفق باشید

14274
متن پرسش
با سلام: آیا واقعا مهمه که چه دینی داشته باشیم؟ ملاک برتری دین چیه؟ کدوم دین برتره؟ چرا؟ و دیگه اینکه چجوری میشه زمام نفس رو بدست گرفت بدون اینکه بخوای امیالتو سرکوب کنی؟ تو روانشناسی داریم که سرکوب کردن امیال و غرایز باعث نفوذ اونا به ناخودآگاه و بروزشون به صورتای مختلف میشه. مثلا راه پیدا کردن افکاری که پس میزنیمشون به خواب، به راستی چطوری میشه زمام امیال و نفس رو به دست گرفت بدون اینکه بخوایم سرکوبشون کنیم؟ میشه لطفا شرح بدین!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه‌ی توحید، یعنی حقیقت واحد عالَم وجود باشیم هر دینی که ما را بهتر به توحید برساند، بهترین دین است 2- ادیان الهی هیچ‌کدام امیال انسان‌ها را سرکوب نمی‌کنند، بلکه جهت می‌دهند تا در یکی افراط و در دیگری تفریط واقع نشود 3- نظر به آن حقیقت یگانه موجب می‌شود انسان از غلبه‌ی امیال راحت شود و هر میلی را در جای خود قرار دهد و شریعت الهی در این راستا به بشر کمک می‌کند. موفق باشید

13641
متن پرسش
با عرض سلام: سوالی که ازتون داشتم؛ نسبت میان معرفت و اطاعت در قبال معصوم (ع) هست. از یک سو ما مامور به معرفتیم. نه فقط معرفت به خود دین بلکه معرفت به امام. و از سویی مامور به اطاعتیم در قبال معصوم. از یک سو در احادیث معصومین داریم که باید به خود دین و قرآن رجوع کرد و در آن فقیه شد. از سوی دیگر ماجرای آن غلام امام صادق (ع) را داریم که وقتی ایشان دستور دادند درون آتش برو بدون چون و چرا درون آتش رفت. بالاخره کدام یک اصالت دارد: معرفت یا تبعیت؟ این که کار غلام امام صادق (ع) ارزشمند است؛ به خاطر تبعیت محض او از امام صادق است یا به خاطر این که این تبعیت را از روی معرفت انجام داده؟ آیا اصلا ما اجازه داریم در نسبت با معصوم، پای عقل خودمان را وسط بکشیم و یا اینکه نقش عقل، فقط پیشینی هست و آن هم معرفت به مقام معصوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ». و علامه‌ی طباطبایی روشن می‌کنند که منظور از اطاعت اولی‌الامر که در کنار اطاعت خدا و رسول آمده است، انسان‌های معصوم می‌باشد. پس عملاً چون ما باید خدا را اطاعت کنیم و خدا فرموده است پیامبر و امام را اطاعت نماییم، اطاعت ما از امام اطاعت از خدا است و علاوه بر آن عقل ما ابتدا ما را نسبت به عصمت ائمه مطمئن می‌کند که از آن‌ها اطاعت می‌کنیم و از این جهت، عقل را از صحنه بیرون نکرده‌ایم مثل آن‌که پس از تحقیق عقلی از تخصص پزشک متخصص از او تبعیت می‌نماییم. موفق باشید

13472
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: آیا در رابطه با سوال 13441 می شود گفت که دوران ظهور و رجعت شرایط و اوضاع به قدری برزخی می شود که انسانها برای عوض شدن ساحت آمادگی پیدا می کنند؟ یعنی آنها که در برزخ اند سیر خود را دارند و اینها هم که دنیایی اند بقدری تحت فشارند و به قدری عقولشان رشد می کند و به قدری محیط آماده شده است {مثل آنجا که سنگ بر علیه دشمن به حرف می آید} که وقتی قیامت بر پا می شود گویی برزخ خود را طی کرده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست که در آخرالزمان که عالم و آدم به استعدادهای بلندی دست می‌یابند، برزخ برای آن‌ها منتفی باشد. بالاخره برای حضور در قیامت باید در ساحتی قرار گیرند که نسبت‌هایشان با دنیا تغییر کند و نسبت خاصی که باید در قیامت پیدا کنند، برایشان پیش آید. موفق باشید

13468
متن پرسش
در دوره ي غيبت چه وظيفه اي داريم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق حرام و حلال الهی عمل کنید و از طریق خدمت به انقلاب اسلامی و نایب امام، زمینه‌ی ظهور آن حضرت را فراهم نمایید. موفق باشید

13325
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما می فرمایید با عقل ارسطویی نمیشه دین رو فهمید در عین حال وقتی میگیم چطوری فرق توهمات رو با اشراق بفهمیم می فرمایید بالاخره باید عقل در صحنه باشه. می خواستم بدونم چه طوری باید در این حوزه وارد شد که هم اشراق رو درک کرد و هم میزانی داشته باشیم که به وهم آلوده نشویم و هم عقل در صحنه باشه و از عقل استفاده کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عقل ارسطویی یک نوع عقل است و نمی‌تواند متوجه همه‌ی ابعاد حقیقت شود، همان‌طور که عقل ریاضی تنها در حوزه‌ی کمیّت‌ها می‌تواند نظر بدهد. عقلی که بتواند إشراق را بفهمد، عقلِ منوّر به قلب است یعنی عقل فطری، که قرآن تحت عنوان «قلوبٌ یعقلونِ بها» از آن یاد می‌کند. موفق باشید

13138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: دو پیشنهاد داشتم: 1. با توجه به این که سعی و هدف شما فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی مورد نیاز برای تربیت یک نیروی فرهنگی در طراز انقلاب هست لطف کنید یک سیر در حوزه فلسفه برای کسی که قصد دارد در این حوزه مطالعه و فعالیت کند مبتنی بر هدف فوق در سایت خود قرار دهید. 2. اگر می شود کتاب «معرفت نفس و حشر» را دوباره درس بدهید. قطعا یک حفره مهم پر می شود زیرا این شروح یا با زبان مخصوصی گفته می شود و یا برخی از این صوتها را انسان حس می کند در افق صدرا بیان نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده اگر کسی بخواهد به طور جدّی مطالعه‌ی فلسفه را دنبال کند همین سیری که امروزه در حوزه‌ها جاری است، خوب است که پس از بدایه و نهایه، سراغ اسفار بروند 2- شرح مجدد کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بسیار پیشنهاد خوبی است خدا توفیقش را به بنده بدهد. موفق باشید

12076
متن پرسش
سلام استاد: طبق جواب سوال ۱۲۰۵۱ که فرمودید: «این یک موضوع روشنی است که وقتی بپذیریم بدن توسط روح تدبیر می‌شود پس وقتی روح در اضطراب قرار گیرد بدن را به طور طبیعی تدبیر نمی‌کند و لذا شما با انواع بیماری‌های بدن روبه‌رو می‌شوید چنان‌چه در روایات داریم اگر بیماری در جامعه زیاد شد باید به مردم توصیه شود از گناهان خود توبه کنند زیرا گناه موجب خارج‌کردنِ روح از تعادل می‌گردد و در نتیجه روح، بدن را درست تدبیر نمی‌کند. این نوع بیماری‌ها غیر از آن بیماری‌هایی است که از طریق عوامل خارجی اعم از میکروب و یا سموم و یا عوامل دیگر موجب بیماری بدن می‌شود.» آیا می توان بیماریهای روانی و عصبی را در دسته همین نوع بیماریهایی که (وقتی روح در اضطراب قرار گیرد بدن را به طور طبیعی تدبیر نمی‌کند و لذا شما با انواع بیماری‌های بدن روبه‌رو می‌شوید) قرار داد؟ یعنی می خواهم بگویم علت بیماریهای عصبی و روانی در ابتدا زیاد یا کم شدن هورمونهای مغزی یا به اصطلاح طب سنتی زیاد شدن سودا در سر نیست بلکه خود نفس هست که به دلایلی (که عموما گناه و یا خارج شدن وهم از کنترل و تدبیر عقل) باعث آن بیماری روحی می شود که آثار آن بیماری روحی که نفس باعثش شده کم یا زیاد شدن هورمونهای مغزی است، در اصل خود نفس به دلایلی باعث بیماری روحی و روانی در خودش شده که اثرش کم یا زیاد شدن هورمونهای مغزی می باشد، نه اینکه کم یا زیاد شدن هورمونهای مغزی باعث بیماریهای روحی و روانی شده، البته اگر نفس را اصلاح کنیم و با عبادت و توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار (ع) و تفکر عاقلانه نفس را از آن حالت بیمارگونه خارج کنیم و نفس به حالت تعادل برگردد لاجرم هورمونهای مغز هم به تعادل خود برمی گردد چون نفس که متعادل شده بدن را تدبیر می کند پس مغز و یا بدن هم متعادل می شود. آیا نظر اینجانب درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که نتیجه گرفته‌اید. یعنی بعضاً ما آثار عدم تعادل نفس به جهت گناه را در غیر نرمال‌شدنِ ترشحات هورمون‌ها می‌یابیم. فکر می‌کنم این مسائل به صورت مبنایی در کتاب خویشتن پنهان مطرح شده است. موفق باشید   

8178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی.باسلام.استاد شما فرمودید این مطلب که تا همه ی استعداد ها که از خدا درخواست حیاط را کردند ,اعم از نباتات و حیوانات و انسان ها،به دنیا نیایند و زندگی نکنند،قیامت برپا نمی شود و وقتی همه به دنیا آمدند قیامت می شود ،درست است.آیا میشه گفت یکی از عللی که اسلام و آقا روی فرزنداوری و کشاورزی و درخت کاری تاکید میکنن اینه که به دنیا اومدن همه ی استعداهای دارای قابلیت حیاط مارو به ظهور امام زمان(ع)نزدیک تر میکنه و به وقوع نپیوستن همین موضوع از موانع ظهوره؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم می‌توان توصیه‌ی رهبری را در این راستا قلمداد کرد یا نه؟ چون جریان به فعلیت‌رسیدن استعدادها یک امر تکوینی است. موفق باشید
7240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ، ببخشید استاد نظرتون راجع به همایش بزرگداشت صدرا که خرداد 93 بناست با عنوان "فلسفه و صلح جهانی" انجام بشه چیست ؟ من چون سیاسی به همه چیز نگاه می کنم، گفتم نظر شما رو بپرسم؟ http://www.mullasadra.org/new_site/persian/Site News/Latest/Farakhan93.htm
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت مذکور باز نشد ولی در هر صورت آن‌چنان حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا گسترده است که می‌توان گوهرهای گران‌سنگی از جمله "فلسفه و صلح جهانی" را در آن به نمایش گذاشت. موفق باشید
6390
متن پرسش
باعرض سلام وارادت خدمت استاد درادامه سیرمطالعاتی ودربخش پایانی کتاب خویشتن پنهان جایی که فرموده بودیدنزدیک ترین راه برای تجردبیشترعبودیت است وعبودیت هم اعم ازریاضات شرعیست وهدف مهارقوای نفس درتحت بندگی اوست بنده به این نتیجه رسیدم که بااین همه تاکیدجنابعلی برمعرفت نفس ودرک حضوری موضوع برای سیری بهتروبنوعی روش جدیدونوی درسلوک الی الله به همان روش قدمارسیدیم که علما اخلاق فرمودند(درمهارنفس وقوای ان) وبه تعبیربنده علم حضوری معرفت النفس مانندعلم پزشک به فیزیولوژی بدن یا بیماری است که پزشک داردومکانسیم تاثیردارو را می داندکه تاثیری دردرمان مرض ندارد یعنی یک دکترمریض هم بایستی همان دارو را بخورد که یک بیمارمی خوردمنتهادکترمکانیسم درمان راهم می داندپس به زعم بنده معرفت نفس دردی را دوانمی کندفقط اگاهی می دهد لطفاراهنمایی بفرماییدوتاثیرعملی معرفت نفس رادرسیر(کاربردآن)راروشن فرماییدباتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. در معرفت نفس تا حدّی جایگاه دستورات دینی روشن می‌شود تا در عبودیت خود رویکرد مناسبی داشته باشیم. همین‌طور که علم توحید به ما کمک می‌کند که در عبودیت خود رویکرد درستی داشته باشیم. موفق باشید
5273
متن پرسش
با سلام و احترام سئوال زیر شاید در مورد اینکه گاهی می خواهیم کاری کرده باشیم است من در یک نیروگاه برق کار می کنم و بعضا قطعات و یا تجهیزاتی است که در داخل کشور تولید نمی شود ، وارد کردن این تجهیزات از چین بسیار مقرون به صرفه است ، ولی گاهی به فکر می افتم که با امکانات موجود در نیروگاه آنها را بسازیم و به قول خودمان مانع خروج ارز از کشور و باعث ایجاد اشتغال شده باشیم. بطوریکه گاهی انجام این کارها هزینه ی بیشتری نسبت به وارد کردن آن از خارج در بردارد. به نظر استاد آیا انجام این کار را به نفع جامعه و کشور است ؟ ضمن اینکه اکثر موارد ساخت داخل شامل این حالت است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم ولی تجربه نشان داده ما باید در هیچ بُعدی وابسته نباشیم. موفق باشید
3582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام او سلام استاد 1- اگر برای ازدواج از فرد خاصی خوشمون بیاد و فکر کنیم که شخص مناسبیه ایا درسته از خدا درخواست کنیم؟یا دخالت در کار خداست و یا خدا از ما ناراحت میشه؟البته اگه اون فرد از علاقه ما چیزی ندونه 2-راه خوب شناختن چیه؟ یه راه بهم میگین که چه طوری خودمو بشناسم تابتونم به خدا برسم و بتونم بقیه رو خوب با روحیاتشون اشنا بشم؟ 3-امکانش هست خود خدا مارو تنها بخاد با اینکه نصف دینمون کامل نشده؟یا...... ممنونم به امید ظهور فرزند مادرم زهرا.....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- چه اشکال دارد از خدا درخواست کنید ولی اصرار نکنید چون ممکن است مصلحت شما نباشد 2- معرفت نفس راه شناخت درست خود است. شاید کتاب «آشتی با خدا» شروع خوبی باشد 3- شما در هرحال تسلیم حکم خدا باشید تاخدا شما را در هر حال بپروراند. موفق باشید
3284
متن پرسش
سلام علیکم در بحث معاد روشن شد که : (مبدا بهشت جسمانی اعمال صالحه از قبیل نماز و روزه و حج و جهاد و کسب اخلاق فاضله و ملکات کامله است.) -آیا منظور از اعمال صالحه همان انجام دادن دستورات فقهی(احکام شریعت) می باشد؟ -اگر منظور این نیست، پس احکام چه نقشی در سلوک انسان دارند؟ باتوجه به این مقدمه و اینکه بنده طلبه پایه پنج هستم و در حال خواندن اصول و لمعه هستم ، در بسیاری از احکام میبینیم که به خاطر تفاوت مبنا باعث می شود که کلا نظر دو مجتهد باهم فرق دارد، و مقلدین هم وظیفه دارند طبق نظر مرجع خود این احکام را انجام دهند.(در صورتی که در این موارد حکم واقعی معلوم نیست و مطمئنا یکی از دو نظر با حکم واقعی مخالف است) نمیدونم خوب تبیین کردم که شما متوجه این اشکال بشوید. حال وظیفه کسی که باید برای سلوک خود این احکام را انجام دهد چیست؟ #درد و دل# ما وقتی این اشکالات را به اساتید فقه و اصول عرض میکنیم به ما میفرمایند که در فقه جای عقل نیست و باید تعبد داشت. چون بنده خیلی وقت هست که با آثار شما انس دارم و شما ما را به تعقل دعوت میکنید به خاطر همین در بسیاری از این موارد واقعا متحیر می شویم. استاد لطفا من را دعا کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بزرگان دین فقه را سه قسمت می‌کنند؛ فقه اکبر در عقائد و فقه اوسط در اخلاق و فقه اصغر در احکام و مسلّم جمع این سه، دینداری انسان را تشکیل می‌دهد. حال اگر شما با عقاید پاک و اخلاق فاضله طبق وظیفه و مطابق نظر مرجع تقلید خودتان عملی را انجام دهید به اعتبار آن که در زمان غیبت راه رسیدن به وظیفه‌ی عملی، رجوع به فقهاست، وظیفه‌ی خود را انجام داده‌اید. در این مورد موضوع تبعیت حکم مولی مطرح است که موجب تقویت بندگی ما می‌شود غیر از موردی است که در فقه اکبر و فقه اوسط مطرح می‌باشد که یکی نظر به واقعیت دارد و دیگری نظر به نفس ناطقه‌ی انسان. در ضمن در مباحث اصولی که در آینده با آن‌ها بیشتر مواجه خواهید شد می‌بینید که از مسائلی تحت عنوان «مصلحت تسهیل» و «مصلحت سلوکیه» و مانند آن بحث می شود و پاسخ سوالتان را بیشتر خواهید یافت. موفق باشید.
2632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. چرا شیطان بدون حجاب ومستقیما با خدا گفتگو می کند(همانگونه که در قرآن آمده است) ولی انبیای ما غیر مستقیم ودر حجاب ( به وسیله جبرئیل)با خدا گفتگو می نمودند؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چیزی که حکایت کند گفتگوی شیطان با خدا بدون حجاب بوده نداریم. موفق باشید
نمایش چاپی