باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فرق امام معصوم با ولیّ فقیه که در بسترِ رهنمودهای امامان معصوم عمل میکند آن است که برای امام معصوم هیچ اشتباهی نیست. ولی ولیّ فقیه قلیل الاشتباه است و نه معصوم و بدین جهت در غیبت امام معصوم به او باید رجوع کرد که نسبت به رجوع به بقیه گرفتار کمترین خطا خواهیم شد. و چقدر خوب است که ایشان متذکر خطاهای خود میشوند تا آن خطاها به عنوان عمل صحیح در جامعه نماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب آقای رئیسی برای ریاست جمهوری حیفاند. نظام اسلامی از ایشان بهرههای بهتری میتواند ببرد همینطور که هماکنون کار ایشان اساسیتر از یک کار اجرایی پر از تنگناها است. در مورد انتخابات، بیشتر رهنمودهای رهبر انقلاب کتابِ واقعی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید اهل فن میفرمایند «در این حالت در روز قضای نافلهی شب را به جا آورند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا که نه. 2- سؤالهای عقیدتی را آری، ولی مشاورهای را نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اختیار یعنی انجام فعل و ترک آن؛ و این در ذات انسان است. یعنی بنیادِ انسان با اختیار شکل میگیرد و عرشی و فرشیبودنِ آن در متن اختیار او نهفته است. و این است که به شخصیت انسان شکل میدهد. و وجوهی که در اختیار انسان نیست، مثل زن و مردبودن، ربطی به شخصیت او ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حال با توجه به همهی این حرفها؛ بیایید موضوع را از زاویهی دیگری بنگریم، یعنی از زاویهی وجودی و تکوینی و با نظر به اینکه «امکان» ذاتیِ انسان است و این امکانِ ذاتی است که طلبِ وجود میکند و در ذات خود، وجوهِ مختلفی دارد که با اختیار و انتخاب ذاتیِ خود، میتواند هر وجهی را برای خود انتخاب کند و پیامبران یعنی رسولانِ حضرت خالق در این حدّ متذکر او هستند که متوجه باشد در إزای انتخابهایی که کرده است، خودِ او را به او میدهند. و به تعبیر قرآن: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ» قیامت چیزی نیست جز صحنهای که هرکس آنچه را خود، انتخاب کرده است به او میدهند. حال! خدایی که هزار برابر از مادر به ما نزدیکتر است، با آوردنِ پیامبرانش چنین قاعدهی تکوینی را به ما تذکر نداده است؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هفت آسمان، به عنوان هفتمرتبهی واقعی از مراتب وجود، مدّ نظر دین است. که البته میتوان در سیر اَنفسی، آن را با هفتمرتبه از روح تطبیق داد که جناب کاشانی در مقدمهی بسیار عالمانهی خود بر «منازلالسائرین» خواجه عبداللّه آن هفتمرتبهی انفسی را متذکر شدهاند. به این صورت که وَجه نفسِ یلالبدن را یکمرتبه گرفتهاند و وَجه نفسِ یلالقلب را مرتبهی دیگر، که با احتساب نفس، میشود سهمرتبه. و در مورد قلب نیز، وجه یلالروح را در نظر گرفتهاند که با احتساب خود قلب، که دومرتبه حساب میشود و همین دو مرتبه برای روح هست با در نظرگرفتن وجهِ یلالسرّی آن. و با احتساب خودِ سرّ، جمعاً میشود هفت مرتبه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در توحید رشد کنیم و همهی امور را در زیر سایهی انجام وظایف شرعی به خدا واگذار نماییم، حجابهای بین ما و حضرت حق، رفع میگردد. پیشنهاد میکنم اگر مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را مطالعه کردهاید، سه جلد کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را همراه با شرح صوتی که بنده عرض کردهام؛ دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. خداوند ظرفیت جهان را برای برآوردهشدنِ هوسها و اسرافهای ما خلق نکرده است و اگر ما بهجای کنترلِ مصرف، به چیزهایی رو آوریم که به ظاهر جواب مصرفهای غیر قابل کنترلِ ما بخواهد بدهد، درستْ نتیجه عکس میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ترتیب خوب است منتها در قسمت مقدمات، مباحث حکمت متعالیه و در قسمت عرفان عملی، کتاب «منازلالسائرین» کمککار هستند. مقالات آیت اللّه شجاعی رویهمرفته در موقعیت خودش میتواند عهدهدارِ چنین کاری باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که بزرگان دین فرمودند از آنجایی که خداوند میفرماید: «اللّه ولیّ الذین آمنوا»، حضرت حق ولیِّ هر مؤمنی خواهد بود و لذا اُنس با حضرت حق برای هر مؤمنی گشوده است، حال چه اُنسی که موجب ارتباط قلبی با حضرت حق باشد و چه اُنسی که موجب گردد انواری از حضرت حق به عبد منتقل شود و عبد دارای ولایت تکوینی گردد. آنچه نباید از آن غفلت کرد مسیری است که انسان را به ولایت و اُنس حضرت حق میرساند که در هر تاریخی این مسیر صاحب داشته است و تنها از طریق پیامبر و امام این مسیر محقق میشده است و جایگاه امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» در آن است که هرکس بخواهد امروز قدمی در مسیر اُنس با حضرت حق بردارد، تنها در پرتو نور ولایت آن حضرت ممکن است وگرنه در خیالات و اوهام خود و قدرتهای نفس ناطقه زندگی میکند نه در توحید الهی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال انسان دارای دو بُعد فجور و تقوا است و نفس در هرکدام کامل شود در تکوین خود به فعلیت رسیده و دیگر نیاز به بدن ندارد هرچند اگر در بُعد فجور کامل شده باشد از نظر فطرت انسانی مشکل او حلّ نشده است. موفق باشید