باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه قرآن میفرماید: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (67/ زمر) رابطهی کاملی بین شناخت خدا و قیامت هست و در واقع آن کسی که خدا را به عنوان ربالعالمین قبول نداشته باشد نمیتواند متوجه ابدیت مخلوقات حضرت ربالعالمین باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعی که انسان از همهچیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را میکشد». این گِلی که پای سالک را میکشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ رهرفته میداند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد. در هر صورت مقدماتی مثل معرفت نفس بسیار ضرروی است و لاأقل در این چهل روز اُنس با مطالبی مثل آنچه حضرت مولا با فرزندشان در نامهی 31 نهجالبلاغه در میان میگذارند، لازم است. «منازلالسائرین» را باید بعد از داشتن معارفی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد، شروع کرد آنهم با شرح استاد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معاد از دیدگاه حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» و یا کتاب «معاد، بازگشت به جدّیترین زندگی» که روی سایت هست و یا در جزوهی «چگونگی حیات بدن اُخروی» میتوانید موضوع را دنبال بفرمایید و جواب سؤال خود را بگیرید. علماء در این مورد مفصلاً بحث کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان فلاسفه، بیشتر به عنوان معتزلیان مطرح بودهاند که یکنوع شیفتگی نسبت به یونان در آنها غالب بود. ولی امثال فارابی و ابنسینا و شیخ اشراق و ملاصدرا، خودشان از علمای اسلام بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده عرایضی که در جواب سؤالهای قبلی داده شد، جواب آن قسمت از فرمایشات آن دوست عزیز را میتوانید در آن بیابید. میفرمایند به آقای احمدینژاد حق داد؛ ولی بحث بر سر غفلت آقای احمدینژاد است از جایگاه تاریخیشان که میتوانستند نمادِ عدالتخواهیِ نظام اسلامی باشند و مسئولیتی که در این مورد به عهده داشتند و حکیمانه عمل نکردند 2- تعجب بنده از آن قسمت از آن سخن رفیق است که میفرماید مگر رهبری قهر نکردند؟! کلا و حاشا، عظمت رهبری اتفاقاً در آن بود که متوجهی جایگاه انقلاب اسلامی در آن تاریخ بودند و در عین تفاوت نظر نسبت به ادامهی نخست وزیری آقای موسوی، حضرت امام مخالف نظر مقام معظم رهبری نبودند؛ فرموده بودند در آن شرایط مصلحت نیست. و رهبر حکیم و فرزانه آن زمان به عنوان رئیس جمهور زیباترین برخورد را با موضوع داشتند. حال مقایسه کنید آن برخورد را با اعتراض آقای احمدینژاد به رهبری و خانهنشینیِ آن چنینی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا و در اصل، باید تماماً مشغول دروس حوزه بشوید و اگر فرصتی پیدا شد کتابهای شهید مطهری را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر در مسیر دینداری غوغا میکند. معلوم است که در این مسیر گاهی ما با بهارِ شور و شوق معنوی روبهروئیم، و گاهی با خزانِ آن. به قول مولوی: «ای برادر عقل یکدم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت از زيد بن الشّحَّام است كه از حضرت صادق«علیهالسلام» سؤال مى كند: «أَيُّمَا أَفْضَلُ الْحَسَنُ أَمِ الْحُسَيْنُ؟ فَقَالَ: «إِنَّ فَضْلَ أَوَّلِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ آخِرِنَا وَ فَضْلَ آخِرِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ أَوَّلِنَا وَ كُلٌّ لَهُ فَضْلٌ» قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَسِّعْ عَلَيَّ فِي الْجَوَابِ فَإِنِّي وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُكَ إِلَّا مُرْتَاداً فَقَالَ: «نَحْنُ مِنْ شَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ بَرَأَنَا اللَّهُ مِنْ طِينَةٍ وَاحِدَةٍ فَضْلُنَا مِنَ اللَّهِ وَ عِلْمُنَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ نَحْنُ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ وَ الْحُجَّابُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ، أَزِيدُكَ يَا زَيْدُ؟» قُلْتُ نَعَمْ. فَقَالَ: «خَلْقُنَا وَاحِدٌ وَ عِلْمُنَا وَاحِدٌ وَ فَضْلُنَا وَاحِدٌ وَ كُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى» فَقَالَ أَخْبِرْنِي بِعِدَّتِكُمْ فَقَالَ: «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ هَكَذَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُبْتَدَإِ خَلْقِنَا أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ».[1] زيد بن الشّحَّام از حضرت صادق«علیهالسلام» سؤال مى كند: از حسن و حسين كداميك افضلاند؟ حضرت صادق«علیهالسلام» فرمودند: فضيلت و برترى اولين ما ملحق به برترى و فضيلت آخرين ما مى شود و فضيلت آخرين ما به اولين ما برمى گردد، هر كدام را فضلى است. عرض كردم: فدايت شوم توضيح بيشتر بفرماييد؛ به خدا قسم من چون جوياى فضل و منقبت شما هستم اين سؤال را مى پرسم. حضرت فرمودند: ما از شجره ى طيبه اى هستيم كه خدا ما را از يك طينت به وجود آورد، فضل ما از جانب خدا و علم ما از اوست، ما امين خدا ميان مردم هستيم و دعوت كنندگان به سوى دين خدائيم و نگهبانان و واسطه ها بين خدا و مردم مى باشيم. اى زيد! هنوز هم برايت توضيح بدهم؟ عرض كردم آرى. فرمود: سرشت ما يكى و علم ما يكى و فضل ما يكى است و همه در نزد خدا يكسانيم، عرض كردم بفرمائيد چند نفر هستيد؟ فرمود: ما دوازده نفريم در اطراف عرشِ پروردگار در شروع آفرينش خود، اول ما محمّد، وسط ما محمّد و آخر ما نيز محمّد است. موفق باشید
[1] - «الغيبةللنعمانى»، محمد بن ابراهيم نعمانى، ص 86. بحارالأنوار، ج 25، ص 363 ..
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اینگونه نسبتها که در این دنیا انسانها با خانوادههایشان دارند، بعد از شهادت و رحلت آنها دیگر در میان نیست. ولی شهدا به اعتبار «عند ربّهم یرزقون» بهرههای خاصی بعد از شهادت دارند، مضافاً آنکه به اعتبار «وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُون» میتوانند به بازماندگان خود که در جبههی آنها قرار دارند و به رفقایشان بشارت دهند که این مسیر، چه برکاتی برای آنها دارد 2- قرائت قرآن و سلام به آن حضرت و دعای عهد خوب است. موفق باشید