بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13140
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: استاد لطفا نظر خود را درباره فتنه آینده معروف به فتنه اکبر بیان کنید. خواهشا این مقاله را در سایت مشرق بخوانید هر چند طولانیست اما بسیار مهم است و مصاحبه ای هست با دکتر متولیان کارشناس مسائل سیاسی در مورد فتنه بزرگ و موج سوم براندازی. حتی اگه فرصت ندارید حداقل بخشی از آن را بخوانید و نظر دهید. مصاحبه در این آدرس است. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/454230/ استاد واقعا فتنه ای به این ابعاد در راه است که بسیاری ار مسئولین نظام هم در آن سهم دارند؟ وظیفه ما چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان یک تحلیل از طرف کسی که با تعهد و دلسوزی دغدغه‌ی تحقق آرمان‌های انقلاب را دارد؛ تحلیلِ قابل توجهی است و موجب دقت و هوشیاری خواننده می‌شود. اما از آن‌جایی که ملت ایران در حیات توحیدی خود و عزم متعالی که در پیش گرفته‌اند، می‌دانند که در کجای تاریخ هستند بدون آگاهی از بسیاری از این نوع فتنه‌ها عبور خواهند کرد. بنابراین وظیفه‌ی ما بیشتر باید صرف فهم توحیدی شود که حضرت روح اللّه به این تاریخ برگرداندند و در متن چنین توحیدی است که فتنه‌ها خنثی و حیله‌ها به چیزی گرفته نمی‌شود و این است راز عبور نظام اسلامی از فتنه‌ها. موفق باشید

12292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: بهانه ی اصلی حمله ی عربستان به یمن دقیقا چیست؟ نقش مذاکرات ایران با 1+5 در این حملات چیست؟ در نگاه توحیدی این حملات چه جایگاهی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث اضلاع متکثری دارد که در حدّ یک سؤال و جواب جای نمی‌گیرد شاید در جواب 12294 وجهی از جواب سؤال خود را بیابید. موفق باشید

11181
متن پرسش
با سلام: با چه اصلی قضایایی مثل این که معلول نیازمند علت است و یا نظم نمایانگر هدف است را به کل تعمیم می دهیم و می گوییم هر معلولی علتی دارد یا هر نظمی هدفی دارد، شاید در واقع این چنین نباشد و معلولی باشد که نیاز به علت نداشته باشد پس تعمیم ما اشتباه است و نمی شود گفت که معرفت یقینی وجود دارد. اشکال نظر بنده کجاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است و اگر نپذیریم به سوفسطایی مطلق می‌رسیم در آن حدّ که نمی‌توانیم بپذیریم آن‌چه از بیرون احساس می‌کنیم و در ذهن داریم معلول پدیده‌های خارجی است و عملاً باید منکر هر واقعیتی بشویم و در نتیجه نمی‌توانید از بنده سؤال کنید و انتظار جواب داشته باشید زیرا دیگر شما علت سؤال خود نیستید که لازم باشد جواب بنده معلول آن سؤال باشد. موفق باشید
9762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا. سلام استاد: اگه اشکالی نداره می خواستم بدانم عضو هیات علمی جایی هستید؟ و در کدام دانشگاهها یا حوزه های علمیه تدریس دارید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بازنشسته‌ی تربیت معلم هستم، 18 سال هم در دانشگاه اصفهان، معارف اسلامی تدریس می‌کردم و به جهت کارهایی که دارم هیچ‌کاری را نمی‌توانم بپذیرم. موفق باشید
9149
متن پرسش
در سؤال 9134 حقیر اشکال کردم که: «غایت خارجی، در خانه بودن است، نه خود خانه.»، شما در پاسخ فرمودید که: «این امکان، به صورتی بالفعل در خارج بود.». طبق این فرمایش شما، اولاً پس امکان رسیدن به غایت باید در خارج موجود باشد، نه خود غایت! (درحالیکه در فلسفه میگویند که علت غائی خودش باید موجود باشد نه امکانش) ثانیاً با این بیان اخیر شما، امکان وجود امام زمان حیّ، در خارجْ بالفعل موجود است (اگر بتوان «امکان» را به «وجود بالفعل در خارج» متصف کرد)، اما لازم نمیآید که پس این امکانْ محقق شده باشد! و لذا اگر با این بیان هم پیش برویم که منظور از قاعدة «غایت مفقود، محال است.» این است که: «امکان غایت، در خارج موجود است.»، باز نمیتوان وجود امام زمان حیّ را از طریق این قاعده ثابت کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که موضوع «محال بودن غایت مفقود» در بحث تبدیل قوه و فعل مطرح است و مثال مورد بحث جهت تقریب به ذهن بود در حالی که حرکت ما به سوی خانه یک حرکت نسبی و عرضی است و اگر بخواهیم روی آن بحث کنیم باید آن را به طرف موضوعی ببریم که حرکت ذاتی در میان باشد. از این جهت گفته می‌شود در مثال نباید مناقشه کرد. چون مثال‌ها همیشه نظر به وجهی خاص از موضوع دارد. موفق باشید
8016
متن پرسش
باعرض سلام آیا آتشی که حضرت ابراهیم علیه السلام در آن قرار گرفتند از ماهیت آتش بودن خارج شدند یا اینکه همان آنش به اذن الهی خاصیت خودرا از دست داد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً همان آتش است که به اذن الهی نمی‌سوزاند ولی این حرف معانی عمیقی دارد که باید در جای خود بحث شود. حداقل باید بدانید که این سنت در جای خود همیشه برقرار است که وقتی چنین صحنه‌ای واقع شود همیشه آتش همین کار را می‌کند که با حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» کرد. مرحوم شهید مطهری«رحمة‌اللّه‌علیه» در لابلای کتاب «عدل الهی» نکاتی در این مورد دارند. موفق باشید
6760
متن پرسش

آیا زیارت اربعین با پای پیاده به کربلا کار درستی است؟ آیا این نوعی تحریک وهابیت برای کشتن بیشتر شیعیان نیست؟ آیا شرایط امروز مثل زمان ائمه است که توصیه به زیارت با پای پیاده داشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حضور گسترده‌، وهابیت و اسرائیل را نه‌تنها مأیوس بلکه نابود می‌کند. این حضور گسترده‌ای که مردم در این عظیم‌ترین تجمع بشری از خود نشان دادند شبیه تجمع عظیم قبل از انقلاب اسلامی بود که خود به خود رژیم شاه را از بین برد. منتظر باشید که به نور همین تجمع اربعینی تقدیر دیگری ظهور کند که استکبار معنای حضور خود را در تاریخ از دست بدهد و چون بادکنکی همراه با اذنابش خاموش ‌شود. موفق باشید

5421

سود بانکیبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی ما با جمعی از دوستان فارغ التحصیل دانشگاهی که مباحث شما را دنبال میکنیم قصد ایجاد یک صندوق قرض الحسنه بین خودمان را داریم برای این منظور مردد هستیم که برای نگه داری پول صندوق یک حساب کوتاه مدت که به آن سود بانکی تعلق میگیرد باز کنیم یا صرفا یک حساب قرض الحسنه شما در پاسخ سوالات مشابه فرمودید که به نظر مرجع مراجعه کنید که با توجه به نظر مراجع در این زمینه اشکالی وارد نشده است اما با توجه به اینکه اکثر بانک ها قسمتی از درآمد خود را با دادن وام به دست میآورند و احیانا پول انها در زمینه صحیح خود مصرف نمیشود یا مسایل دیگر مشابه، از نظر اخلاقی بهتر است چگونه عمل کنیم آبا بهتر نیست که نیت خیر دوستان را شبهه ناک نکرده و از خیر سود بانکی بگذریم؟ همواره از راهنمایی های شما استفاده میکنیم و بسیار متشکریم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شما مشکلی از نظر پاک‌بودن درآمدتان پیش نمی‌آید، این مشکل بانک است که باید درآمد خود را پاک نگه دارد. موفق باشید
5052
متن پرسش
سلام استاد عزیز 1- هنگامی که آثار فیلسوفان الهی مثل ملاصدرا (ره) را مطالعه میکنم حالت وجد و سروری در درون خود احساس میکنم انگار که نور علم است که به قلبم میتابد. البته مطالب همان مطالب قبلی است ولی تذکر مجدد آن ها باز باعث سرور میشود. منتها هر دفعه بعد از مدتی آن حالت از دست می رود و هیچ گاه حالت پایدار پیدا نمیکند. چگونه میتوان این حالت اتحاد را تقویت و حفظ کرد. آیا بهتر است که مدتی خلوت گزینیم و از زندگی دنیایی کاملا فارغ شویم و با کتب مأنوس شویم تا آن حالت حضور برای همیشه حفظ شود؟ این چه قدر طول میکشد؟ آیا توصیه میکنید که پیگیری اخبار و مسائل سیاسی و اجتماعی را قطع کنیم تا وحدت فکری و عقلی مان تثبیت شود و بعد مجددا به جامعه برگردیم؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید اشاره‌ حکمت متعالیه به نکات و مطالب عرشی است ولی در قالب مفاهیمی که به آن مطالب عرشی اشاره دارد باید سعی بفرمایید با تزکیه‌ی لازم آن مفاهیم از حالت مفهومی به حالت وجودی تبدیل شود که بعد از فهم آن مطالب، با عبور از مفاهیم و نظر به« وجود حقایق» عملی می‌شود. شاید کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» کمک کند. نیاز نیست مطلقاً خلوت‌گزینی کنید ولی سعی کنید خیلی با مردم مخلوط نشوید و در امور سیاسی هم فقط ذیل نور رهبری حرکت کنید. موفق باشید
4178
متن پرسش
به نام خدا. با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز. خدا خیرتان دهد.استاد من گاهی با افرادی روبرو میشوم که تکبر دارند یا خود خواه هستند یا مثلا در برخورد با خانواده خود خیلی بداخلاق هستند وقتی کارهای انهارا میبینم بسیار در ذهن خود رفتار انها را نقد میکنم و در دل سرزنش میکنم و ناراحت میشوم و این باعث میشود رفتار ظاهری من نیز با انها خیلی سرد باشد و اصلا دوست ندارم با انها رابطه داشته باشو و وقتی هم که به اجبار انها را میبینم خیلی سنگین با انها برخورد میکنم.خواستم بپرسم اینکه در دل از انها و رفتار انها نارحت میشوم و انهارا سرزنش میکنم بد است یا خوب؟و اینکه رفتارم با انها سرد میشود ایا بد است یا خوب؟و بهترین رفتار با این افراد چیست؟چون بعضی از انها فامیل های نزدیک من هستند با تشکر خدا حفظتان کند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ما باید با کارهای بد همیشه بد باشیم ولی در افرادی که مرتکب کارهای بد می‌شوند، زمینه‌ی تجدید نظر و توبه در آن ها هست و به همین جهت نباید با این افراد نیز به‌کلی بد بود، باید در حدّ ممکن به آن‌ها تذکر داد. موفق باشید
3091

درمان حسدبازدید:

متن پرسش
با سلام حسد داره نابودم میکنه. می دونم پاگذاشتن تو خط قرمز خداست. میدونم طمع ورزی به دنیاست. می دونم قبول نکردن عدل و حکمت خداست. می دونم اعتراض به صلاح و مصلحت الهیه فقط نمی دونم راه چارش چیه. کاملا متوجه ام جای خدارو توقلبم گرفته چکار باید کرد؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: راه چاره یک کلمه بیشتر نیست و آن این‌که به قلب خود بفهمانید خدایی که کوچک‌ترین نیاز مرا فروگذار نکرده اگر آن‌چه را که من به جهت آن حسادت می‌ورزم که چرا پیش دیگران است و پیش من نیست، نیاز من بود به من می‌داد. این حالت را همچنان به قلب خود القاء کنید و کمی پایداری نمایید مسئله حل می‌شود. موفق باشید
1902

تفکرو تقلیدبازدید:

متن پرسش
سلام استاد چی کار کنم من تازه فهمیدم دیگران رو خودم می دونم زندگیم شده تقلید اصلا از خودم انگاری هیچی ندارم . کتاب هم خوندم مخصوصا کتاب های انسان شناسی یک و دو و جوان و انتخاب بزرگ رو هم خوندم ولی نمی دونم چرا اینجوریم . چیکار کنم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: هر اندازه انسان با اندیشه و تفکر جلو برود به خودش نزدیک می‌شود و در آن صورت اگر هم از کسی تقلید کند به اعتبار آن‌که عقل او پذیرفته است که مثل آن کس عمل کند که در این صورت تقلیدی واقع نشده. موفق باشید
1840

توطئه‌ غرببازدید:

متن پرسش
سلام علیکم بنده دانشجوهستم.برای نشریه دانشگاه قراراست مطلبی بنویسم باعنوان توهم توطئه یاتوطئه توهم.نوشته ای ازاستادمصباح دراین مورد دیدم .همچنین بانظرات مخالف ایشان هم آشناییت پیداکردم.مشکلم این است که چگونه میتوان بازبان ساده این رابه قشردانشجوتزریق کرد؟لطفاراهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظرم اگر بتوانید از توطئه‌هایی که بعد از انقلاب دشمنان انقلاب انجام داده‌اند خوب نمونه بیاورید و روشن کنید حقیقتاً ذات غرب با انقلاب اسلامی در تضاد است و غرب نمی‌تواند توطئه نکند، معلوم می‌شود این هم که گفته می‌شود توطئه‌ای نیست بلکه توهم توطئه است یکی از توطئه‌های غرب است تا ما از دشمن اصلی خود غافل شویم و به جان همدیگر بیفتیم. موفق باشید
1680

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام وخدا قوت خدمت استاد برای داشتن تمرکز و کنترل ذهن از پریدن به موضوعات مختلف چه باید کرد؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظرم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید
1309

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت؛ اگر منطق شیوه ی تفکر را اصلاح می کند که ما از خطا در تعریف و استدلال مصون بمانیم از کجا باید مطمئن شد که خود منطق از تفکری عاری از خطا برخاسته است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام منطق سعی می‌کند مبانی بدیهی که در یک قضیه موجب صحت آن می‌شود را طرح کند تا در قضایای پیچیده که به‌راحتی نمی‌توان مبانی بدیهی آن را پیدا کرد به آن مبانی بدیهی رجوع شود، به همین جهت می‌فرمایند همه‌ی قضایا را باید به قضیه‌ی نوع اول ارجاع داد. و چون در منطق اصل کار بر آن نوع درک بدیهی است که هرکس در خود دارد اگر کسی علم منطق هم نداشته باشد و انصاف را رعایت کند عموماً منطقی فکر می‌کند و در همین راستا عرفا خیلی جایی برای منطق قائل نیستند و می‌فرمایند آنچه را در انتها می‌خواهد اثبات کند از ابتدا فرض گرفته است. ولی با این همه عموما فلاسفه با اصطلاحات منطقی سخنان خود را گفته اند و از این جهت لازم است منطق را بیاموزیم موفق باشید
22113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: میشه که خداوند برای ازدواج کسی رو در تقدیر ما قرار داده باشه ولی ما با اشتباهات ناخواسته و یا گناه اون تقدیر رو تغییر بدیم و آیا میشه با توبه کردن اون رو برگردونیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وقتی با خدایی روبه‌رو هستیم که کریمانه با کوتاهی‌ها و غفلت‌های ما برخورد می‌کند، نمی‌توان گفت با گناهان بندگانش در این دنیا سرنوشت آن‌ها را به هم بزند. او مصالح ما را بهتر از ما می داند. موفق باشید

19593
متن پرسش
سلام علیکم: استاد راجع به به این مساله که در ایران فردا شب شب قدر هست و در عربستان امشب، چطور می شود که شب قدر متفاوت باشد در دو مکان مختلف و در قطب جنوب که ۶ ماه روز است به چه نحوی است لیله القدر!؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که صبح مردم ایران مربوط به خودشان است و باید در صبح خودشان نمازشان را بخوانند، و فقط در زمانی که برای آن‌ها بین طلوع فجر تا طلوع شمس است نماز صبح‌شان قبول است، شب قدر مردم ایران نیز مربوط به خودشان است و در شب قدر خودشان ملائکه و روح بر قلبشان نازل می‌شود و افق آن سال را برای آن‌ها می‌گشاید. موفق باشید

17771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شریف بخیر. حاج آقا عالی داستان پیر زنی را چندی پیش تعریف کردند که حضرت زهرا (س) را در بیداری دیده بودند و مرجع تقلید زمان میرزا حبیب الله کاشانی در خواب. و بعد فرمودند زن اگر زن باشد مرد به گرد پایش نمی رسد. آیا تجلی نور بانو (س) بر عقل میرزا بالاتر از تجلی بر خیال آن خانم نیست؟ آیا توفیقی بالاتر از فهم سخن معصوم وجود دارد؟ لطفا توضیح بفرمایید. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش آیت اللّه میانجی، چوپانان آن گوسفندهایی که از گله عقب می‌افتند را بغل می‌کنند تا گرفتار گرگ نشوند، ولی به آن قوچ قدرتمند نهیب می‌زنند که عقب نیفتد. موفق باشید

17220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده عزیز: اخیرا فایل صوتی از پروفسور سمیعی به نام «راز سکته» گوش دادم. نظر شما درباره این قسمت از سخن ایشان چی است؟ آیا انتشار آن باعث سوء استفاده برای معاندین دین نمی شود؟. سخن دکتر سمیعی: «چگونه سکته نکنیم. امروز راز مهمی را که حاصل تحقیق چند ساله ام هست به شما خواهم گفت. می دانید بیشترین تعداد سکته مربوط به اول صبح است. چرا؟ این همان رازی است که به مردم گفته نشده. وقتی شامی پرچربی را بخورد حدود هشت ساعت بعد، یعنی نزدیک اذان صبح، شیرابه ی غذا از معده وارد روده ها شده و چربی زیادی جذب خون می شود، به این ترتیب ویسکوزیته یا همان چسبندگی و غلظت خون بالا می رود. اول صبح سردترین موقع روز است بدن در خواب بوده و ضربان قلب و فشار خون در پایین ترین حد خود است. پاها که دورترین نقطه به قلب هستند با قلب در یک سطح افقی قرار دارند. پاها که سردترین نقطه بدن هستند اغلب از پتو بیرون بوده و سردتر می شوند. به همه ی اینها افزایش چربی و غلظت خون را هم بیفزایید تا پازل لخته شدن خون در انتهای پاها تکمیل گردد. چنین فردی صبح برای نماز یا دستشویی بیدار می شود، چند تا پله را بالا می رود یا برای خرید نان تا سر کوچه می رود. بدنش گرم شده و ضربان قلب بالا می رود. فشار خون بیشتر شده و لخته ها از پاها کنده شده و وارد جریان خون می گردد. وقتی فرد حرکت می کند یا سر به سجده می گذارد لخته وارد مغز شده و رگی را مسدود می کند. به دنبال آن فرد سکته مغزی می کند. بعد می گویند «خوش بحالش موقع نماز مرد خدا بیامرزدش!!!!» اگر هم زنده بماند بخشی از بدنش از کار می افتد بستگی دارد کدام رگ و چقدر آسیب دیده باشد. ..... اگر بر مبانی سخن استاد سمیعی گرفتگی رگ در سجده باعث از کار افتادگی کامل مغز و سکته کامل گردد و طبق مباحث معرفت نفسی، نفس قادر به مدیریت بدن و اعمال اراده خود بر بدن نگردد ناچار است آن نفس از آن بدن انصراف می دهد. تا اینجا گفته پروفسور سمیعی با مباحث معرفت نفس کاملا مطابق است. حال آیا نمی شود که نفس کسی بدون اینکه نقصی در بدن او باشد در حال سجده از بدن انصراف دهد یعنی اجل او برسد؟؟!!! با توجه به اینکه در پزشکی امروز علت مرگ را تنها خرابی بدن می دانند آیا این سخن باعث انکار معنویت مرگهایی که بعضا در نماز برای اولیای الهی رخ داده شده نمی شود؟. آیا عکس آن قابل صدق نیست که چون نفس انسان قصد انصراف از بدن در حال سجده را دارد از طریق سکته مغزی این کار را انجام می دهد؟! متن کامل صحبتهای پروفسور سمیعی: http://gfun.ir/چگونه-سکته-نکنیم؟/
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف آقای دکتر برای پرخورها که شامی پرچرب به قول ایشان می‌خورند و حدود 8 ساعت می‌خوابند، می‌تواند صدق کند. ولی همیشه رحلت در سجده، نه در صبح اتفاق می‌افتد و نه همراه با شامی پر چربی بوده است. موفق باشید

16881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیزم: با توجه‌ به تأکیدهای مداوم حضرت آقا درباره حفظ زبان فارسی و ویرایش لطفا به این نکات توجه بفرمایید که غلط‌هایی بسیار فاحش است و متأسفانه در گفتار و نوشتار شما هم بسیار تکرار می‌شود. بنده کمترین به دلیل اینکه تقریبا از شش سال پیش هر روز فایل‌های صوتی شما را گوش می‌دهم و برخی از کتاب‌های را شما خواندم و مباحثه کردم و درس دادم و با توجه‌به به روحیه نقدپذیری شما بی‌ادبی کرده و این نکات را خدمتتان عرض می‌کنم. حضرت استاد، «نسبت به» فقط در معنای مقایسه درست است و نباید به‌جای «در قبال» یا «درباره» استفاده کرد. تعداد آثار شما نسبت به پارسال کمتر شده است. (کابرد درست) شما نسبت به این این موضوع توجه نمی‌کنید. (کاربرد نادرست) «در ارتباط با» گرته‌برداری و غلط است. در ارتباط با این موضوع باید بیشتر فکر کنیم. ویراسته: درباره این موضوع باید بیشتر فکر کنیم. کلا در نوشته‌ها و گفته‌های شما پر از غلط‌های ویرایشی است و بنده با توجه به اینکه آثار شما را به افراد بسیاری توصیه کرده‌ام از بسیاری از آن‌ها شنیده‌ام که کتاب‌ها بسیار پرغلط است. شاگرد کمترین شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از‌ توصیه‌های شما. سعی بر آن است که بر آن‌ها تأمل شود ولی عنایت داشته باشید که بنای بنده آن است که ادبیات مقاله‌ای و به اصطلاح نظم ریاضی که با علم حصولی همراه است را پشت سر بگذارم به همان معنایی که ارسطو در رابطه با قضایای حضوری می‌گوید: «قضایا قیاساتها معها» که البته در مقدمه‌ی کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» دلیل آن را عرض کرده ام و در همین رابطه واژه‌ی نسبت را با ادبیاتی که تذکر وجودی باشد به کار می‌برم. به اصطلاح گفته می‌شود با مفاهیم علم حصولی نمی‌توان عقل تاریخی را به جامعه برگرداند. موفق باشید

15739
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده عزیز: استاد بنده 18 سال دارم و آزمون ورودی حوزه دادم و اگر امام زمان (عج) بنده را قبول کنند قصد دارم سرباز آن حضرت بشوم ان شاءلله. اما یک سئوالی داشتم؟ بنده شروع به مطالعات دینی کردم از کتب شما هم شروع کردم. اما می خواستم نظر شما رو بدونم که چون تنوع در نویسندگان و کتب بسیار است مثلا مثل شهید مطهری و...من چیکار کنم؟! بنظرتون اول کتب شما رو بخونم یا کسان دیگه ای؟! لطف بفرمایید راهنمایی ام کنید. ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در کنار مطالعاتی که از کتاب‌ها دارید یک برنامه‌ی کامل جهت مطالعه‌ی آثار شهید مطهری با یادداشت نکات مهم در یک دفتر قطور و با صحافی خوب داشته باشید که آن یادداشت‌ها، سال‌های سال برایتان بماند. موفق باشید

15565

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چه لزومی داشت که خداوند متعال جریان فراموش کردن ماهی را در داستان حضرات موسی (ع) و خضر (ع) ذکر کنند. می شد مثلا بعد از ذکر آیه ۶۰ به آیه یافتن حضرت خضر (ع) اشاره کنند و از گفتن فراموشی ماهی صرف نظر کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رازهایی در این قضیه بوده است که از طریق وقوع امر غیر عادی، متوجه‌ تصرف آن ولیّ خدا یعنی حضرت خضر بشوند. عرایضی در این رابطه در تفسیر سوره‌ی کهف شده است. اصل بحث بر روی سایت هست. موفق باشید

15288
متن پرسش
سلام استاد: 1. خداوند شما رو برای ما حفظ کند ان شاءالله. در این سال پربرکتی که محضر شما گذشت خیلی استفاده بردیم. خیلی... و خیلی هم بنده اذیتتان کردم. و از این بابت شرمنده ام. و این تواضع و صبر شما در برابر بنده. من را بیشتر شرمنده می کند و گرفته شدن وقت شما در پاسخ گویی به سوالتمان بیشتر.... نمی دانم چگونه از استاد عزیزم تشکر کنم که باعث شده هم ما رشد عقلی داشته باشیم. هم معنوی و هم سیاسی و... و این خود نشان دهنده این است که استاد جامع هستند بحمدلله. و این جامع بودن هم دوباره نشان دهنده این است که با حقیقت علم سروکار دارند (از دروس خود شما یاد گرفتیم). و خدا را شاکریم که پای سفره ای نشستیم که خودِ سفره دار هم پای سفره ی حضرت روح الله است و حضرت امام هم خودشان پای سفره ی اهل البیت علیهم السلام. نمی دانم با چه بیانی از شما تشکر کنم که لایق شما باشد./ بیانی بجز این بلد نیستم استاد. پس مرا ببخشید. ان شاءالله در بستر «محوِّلَ الحولِ والاحوال» قرار بگیرید و با الله مانوس تر شوید. (بنده را هم دعا کنید) درست است که شما را نمی بینم ولی دلم با شماست استاد. خیلی دوستتان دارم. 2. در ایام عید ما را دعا بفرمایید و خواهشی از شما بزرگوار داشتم: اگر می شود برای عید جملاتی بفرمایید تا در عید از آن استفاده کنیم تا در معنویتمان هم موثر باشد ان شاءالله. ممنون شما هستم. التماس دعا. ما را حلال کنید. شاگرد کوچک شما (مهدی وحدتی فر)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا کند که ما نیز در زمره‌ی فرزندان این انقلاب موفق با انجام وظیفه باشیم که البته این، تنها با توفیق الهی ممکن است. در رابطه با عید نوروز در حدّی که خیلی وقتتان را نگیرد از فرصت استفاده کنید و صله‌ی رحم را شکل دهید. در مورد «رحم» خیلی به انقلابی‌نبودن‌شان سخت‌گیری نکنید. موفق باشید

15078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض احترام خدمت استاد گرامی: در رابطه ی با اهمیت بحث موسیقی و درگیری اجتماع و خصوصا نوجوانان و جوانانی که فدایشان بشوم، سؤالاتی داشتم. بنده طلبه هستم استاد. ۱. کتب و مقالاتی در جهت اطلاعاتی در باره ی موسیقی می خواستم، همراه با نظرات، از جهت فقهی، اخلاقی، عرفانی و علمی. ۲. مقام معظم رهبری در کتابی در رابطه با هنر و موسیقی می فرمایند: (قریب به مضمون) موسیقی هایی هست که یک عارف باید بلیط تهیه کند و به آنجا برود و گوش کند. این جمله رهبرم چه توضیحی دارد، با توجه به فرمایش شما که فرمودید، باید از خیال عبور کنیم، و کلمه ی «عارف» در فرمایش آقا. با تشکر، خدا خیرتان بدهد التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد صاحب‌نظر نیستم. به طور پراکنده مطالعاتی داشته‌ام. به همین جهت هم عرض کردم در سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» چنین کاری وجود نداشته است 2- اگر جایگاه سخن حضرت آقا گفته شود، احتمالاً به این نتیجه خواهیم رسید که نظر به نکته‌ی خاصی دارند زیرا خودِ ایشان منکر این بودند که با موسیقی، مرتبط بودند. موفق باشید

13828
متن پرسش
سلام ستاد: مرا ببخشید که زیاد مزاحمتان می شوم ولی چه کنم که جز شما کسی نیست که حرف دلم را بفهمد. طلبه ی پایه ی سوم هستم. تابستان امسال، حضوری خدمتتان رسیدم و از شما مشورت خواستم. شما وظیفه ی اصلی طلبه را ممحض شدن در دروس حوزه می دانید و کاملا حرفتان صحیح است. ولی من هر کاری می کنم و هرچه در این سه سال با خودم کلنجار می روم، نتوانسته ام با این درسها کنار بیایم. در این سه سال فقط درسهایم را شب امتحان می خواندم و نمره ی بالا هم کسب کردم. مشکلم در فهم دروس نیست بلکه به آنها علاقه ندارم و خوب می دانم که در آینده خیلی به این دروس احتیاج دارم. علاقه ی شدیدی به کتب حدیثی و اعتقادی و تحقیق و پژوهش دارم و این سه سال هم کارم فقط مطالعه ی از این قبیل کتب بوده است. اصلا نطق بیانم خوب نیست ولی در تحقیق و نوشتن و پژوهش خیلی استعداد بالای دارم. تحقیقی هم راجع به موسیقی نوشتم و سه تا از اساتیدم هم خیلی تأکید کردند که تو دست به قلمت خوب است و این راه را ادامه بده. اصلا وقتی دست به قلم می برم خیلی چیزها و معارفی که به ذهنم هم قبلا خطور می کرد بر روی کاغذ می نویسم. استاد از طلبه ها زده شده ام. خیلی وضعیت خراب است مدام در حجرات، غیبت و قهقهه زدن و مسخره بازی شده و دیگر بویی از اخلاق و تقوا نیست. اینهمه را گفتم که سؤال از محضرتان بپرسم استاد! حیران و سرگردان شده ام و نمی دانم در پیمودن رسالت تاریخی خودم در چه راهی قدم بگذارم و چطور انجام وظیفه کنم؟ این را خوب می دانم که وظیفه ام کار فرهنگی است ولی این را هم خوب فهمیده ام که کار فرهنگی از هزاران هزار جنگ، سخت تر است.احساس می کنم من آدم کار فرهنگی نیستم و بدرد طلبگی نمی خورم یعنی توان مقاومت در این جبهه را ندارم، می ترسم در این راه، شرمنده ی شهدا بشم چون کار تبلیغ دین و کار فرهنگی، مسئولیتی است دقیق و عظیم که اگر یک اشتباه کوچک انجام بدهی شاید عواقب خیلی سنگینی داشته باشد. تصمیم گرفتم هر طور شده راهی دفاع از حرم ام المصائب بشوم. فکر می کنم من مرد جبهه ی فرهنگی نیستم. نمی دانم کارم درست است یا نه از خودم و این دنیا خسته شدم. فقط می خوام جان بی ارزشم را فدای حضرت زینب سلام الله علیها کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصمیم بدی نگرفته‌اید. ولی اگر مطابق آن‌چه می‌فرمایید با نوشتن می‌توانید موضوعات فرهنگی را دنبال کنید، تلاش بفرمایید در همان حوزه بمانید و با زیربنای تفکر حوزوی کار را ادامه دهید تا سخنانتان با پایه‌های محکمی ارائه شود. موفق باشید

نمایش چاپی