بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7499
متن پرسش
با سلام محضر استاد بزرگوار سؤالات 7474 و 7436 را خوندم. و دو تا سؤال برایم پیش آمد. سؤال اول این که من چند وقت پیش مقدمه کتاب المیزان را می‌خواندم. علامه طباطبایی در آن مقدمه اصرار داشتند که برای فهم قرآن هیچ نیازی به فلسفه و کلام و عرفان و حتی حدیث نیست. و حتی خودشان با دلیل ثابت می‌کردند که تمام کسانی که سعی کرده اند که با فلسفه یا عرفان و یا کلام و حدیث قرآن را بفهمند، راه را اشتباه رفته اند. حاج آقا احساس کردم بین نظر شما و نظر علامه اختلاف وجود داره. و خصوصاً که علامه اصرار دارند که در تفسیر قرآن باید معانی اصطلاحی را بر الفاظ قرآن حمل نشه. بلکه معنای هر تعبیری از خود قرآن فهم بشود. به همین دلیل این فرمایشتون که نوشته بودید، چون خود قرآن به ما دستور دادند که در آن تدبر کنیم، پس باید فلسفه بخوانیم. در حالی که تدبر در قرآن معنای خاص خودش را دارد که باید آن را با روش تفسیر آیات به آیات از سایر آیات استفاده کنیم. و احساس کردم که ممکن است معنای تدبر در قرآن منظور نظر است دقیقاً با آن چیزی که ما در تفکر فلسفی داریم، یکی نباشد. و مثلاً تدبر قرآن اعم از تفکر فلسفی باشد. سؤال دوم این که ما همواره از شما شنیده ایم که تاریخ جدید، با امام شروع شده و تو کتاب سلوک این مطلب را خیلی خوب توضیح دادید که هر عصری نیاز به یک مجدد دارد و مجدد عصر ما امام خمینی هستند. اگر برداشت من درست باشت، در این صورت دیگه چه نیازی هیست که ما همان سیری که امام رفتند را طی کنیم؟! مگر ما قرار است که مانند حضرت امام تاریخ جدیدی را تأسیس کنیم؟! و اصلاً معلوم نیست که ما توانش را هم داشته باشیم. استاد من شنیدم که حضرت امام این قدر از نعمت خدادای هوش بالا برخوردار بودند که خودشان به تنهایی و بدون این که از استاد کمک بگیرند، عمده کتاب اسفار ملاصدرا را خونده اند. و شنیدم که آیت الله جوادی آملی می‌فرمودند که بخشی از مباحث اسفار واقعاً،‌ سنگینه. بعد که از برخی دوستان که اسفار را خوانده بودند پرسیدم، این فرمایش آقای جوادی را تأیید کردند. با این توضیحات واقعاً چه لزومی هست که همه ما همان راهی که امام رفتند را برویم؟ اگر قرار باشد با حکمت متعالیه یک تاریخ جدید تأسیس بشه، که این کار با امام اتفاق افتاده اگر هم قراره ما سر سفره امام بنشینیم و همان طور که بسیجی ها راه صد ساله را یک شبه طی کردند، دیگه چه نیازی هست که ما این همه بحث‌های سنگین فلسفی بخونیم؟! خب مگه شهدای ما از این بحثا اطلاع داشتند؟! مگه همین که شهداء خودشان را کاملاً ذیل شخصیت ذی وجود امام تعریف کرده بودند و طی طریق می کردند، موجب نمی‌شد که کمبودهای فلسفی شان جبران بشه؟! احساس من این بوده که شهداء با امام قرار دادن حضرت امام، توانستند، از حاصل زحمات امام بزرگوار در فلسفه و عرفان را بدون آن که آن زحمات را خودشان متحمل شوند، بهره مند شوند. خب چرا ما هم همین کار را نکنیم؟! و اگر هم واقعاً احساس می کند که وظیفه تاریخ سازی و تأسیس یک تاریخ جدید دارد، وظیفه دارد همان طور که بزرگان تفکر ما عمل کرده اند، عمل کند. و ببیند که چطور افرادی مانند صدرالمتألهین، کارهای بزرگی را انجام داده‌اند؟! مگر غیر از این است که ایشان دست به دامن قرآن و اهل بیت شده اند و از باغ معارف قرآن و حدیث، آن نظام فکری را تأسیس کرده اند؟! خب اگر واقعاً کسی احساس می کند که باید تاریخ جدیدی را تأسیس کند،‌ او هم باید برود و مانند ملاصدرا دامن همت به کمرش بزند و با استفاده از منابع اصیل ما یعنی قرآن و روایات، یک فتح تاریخی برای ما رقم بزند. و این وظیفه هم همان طور که خود شما فرموده اید، در هر قرنی تنها به عده خاصی اختصاص دارد و نه این که همه افراد موظف به چنین کاری باشند. ممنون می‌شوم اگر این تناقضاتی که در ذهن من بوجود آمده را با بیانات روشنگر خود، برطرف بفرمایید. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را سپاس می‌گویم از داشتن مخاطبانی مثل جنابعالی. در سراسر سخنانتان احساس همدلی شدیدی نسبت به جنابعالی داشتم و در همین راستا می‌خواهم چند نکته را عرض کنم تا این همدلی ادامه یابد 1- حقیقتاً حرف همان است که علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» زدند که باید مواظب بود قرآن را در نگاه فلسفی خود محدود نکنیم، زیرا به فرمایش جنابعالی تدبّر در قرآن اعم از تفکر فلسفی است، چیزی که هست عرض بنده در آن است که فراموش نکنیم وقتی حکمت متعالیه حاصل تدبّر یک عالم اسلامی است با آن‌همه نبوغ و پشت‌کار، به اسم فلسفی بودن آن تفکر خود را از آن محروم نکنیم، همان‌طور که خود را از تفسیر قیّم المیزان نباید محروم کرد 2- در رابطه با هماهنگی با حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برای حضور در تاریخ جدید باید به موقعیت خود نگاه کنیم. آری یک وقت در موقعیت شهداء هستیم که با دقت به سخنان حضرت امام می‌فهمیم تکلیف ما در این تاریخ چیست و عمل می‌کنیم. ولی یک وقت وظیفه‌ی ما فهم جزئیات سخنان امام و تبیین آن‌ها است، در این موقع است که با علم به حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین می‌توانیم سخنان حضرت امام را به نسل‌های آینده که بسیار به تفکر امام نیاز دارند، برسانیم. تازه وقتی ما از حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین درست استفاده می‌کنیم که در ذیل شخصیت حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عمل کنیم. با همه‌ی این حرف‌ها جمع‌بندی جنابعالی را بنده قبول دارم. موفق باشید
6460

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام لطفا سایتها و منابعی معتبر برای پیگیری اخبار سیاسی روز ایران معرفی کنید چون در اخبار صداوسیما همه مطالب گفته نمیشود. مثلا قضیه روزنامه بهار آمد و رفت و ما نفهمیدیم متن آن چه بود و امثال این حوادث که کم نیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم همین گله را از صدا و سیما و حتی سایت‌های مذهبی دارم رویهم‌رفته بنده به چندین سایت و روزنامه سر می‌زنم تا مطالبی دستم بیاید. کیهان، رجانیوز، فردا، 9 دی، تحلیل... و خبرگذاری فارس وتابناک وباشگاه خبر نگاران و نکات پرس و... همه‌ی این‌ها را سر می‌زنم. موفق باشید
6061
متن پرسش
سلام علیکم. خداوند میفرماید : " ان تنصروا الله ینصرکم... " / دو سوال برای بنده مطرح است. 1) خداوند مگر نیاز به کمک ما دارد که میفرمایند تنصروالله؟ 2) خداوند که کریم میباشد چرا پیش شرط برای یاری به بندگانش گذاشته است؟ یعنی گفته اگر خدا رو کمک کنید ، خداوند هم شما رو کمک میکند... چرا پیش شرط کمک برای خدا زده شده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کمک به خداوند به معنای کمک به ذات بی‌نیاز نیست بلکه از آن‌جایی که خدا رب‌العالمین است تشریعاً اراده کرده است همه‌ی انسان‌ها به بندگی خدا نایل شوند و با آن ذات لایزال مأنوس گردند. می‌فرماید اگر کسی در راستای اراده‌ی تشریعی خداوند، خدا را کمک کند تا نور بندگی به بشریت برسد، خداوند نیز به او کمک می‌کند تا در این راستا موفق شود 2- این پیش‌شرط مربوط به ظرفیتی است که تکویناً در عالم جاری است، مثل آن‌که تا شما قدم نزنید به مقصد مورد نظر خود نمی‌رسید. می‌فرماید: برای جاری‌شدن کمک الهی لازم است که زمینه‌ی تجلی آن مدد را در خود و در جامعه‌ی خود فراهم کنید. مثل پاک‌کردن شیشه‌ها برای تجلی نور خورشید در اطاق. موفق باشید
5641
متن پرسش
سلام خسته نباشید دختر 27 ساله ای هستم که مدتها به دنبال چیزی می گشتم که نمیدونستم چیه نماز می خوندم و به ظاهر مسلمان بودم اما درک دقیقی از خدا و ایمه اطهار نداشتم تا این که کتاب اشتی با خدا از طریق اشتی با خود راستین و به دنبال اون چند کتاب دیگه شما رو خوندم تنها چیزی که میتونم بگم اینه که خداوند رحمت کنه شما و پدر و مادرتون رو به خاطر تاثیر عظیمی که روی من گذاشتید اما سوالی که از خدمتتون داشتم: از کجا بفهمیم افکاری که به ذهن ما میرسه و بر اساس اونها تصمیم گیری می کنیم منشا شیطانی دارد یا اینکه بدون تاثیر شیطان و با اگاهی عقلانی انجام میشه؟و اصلا حوزه اختیارات شیطان در زندگی انسان تا چه اندازه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاخصه‌ی شیطان ،استکبار در مقابل حکم الهی و عدم عبودیت است. هر فکری که بندگی خدا را در شما رشد دهد الهام فرشتگان است و هر خطوراتی که شما را گرفتار خیالات و وَهمیات کند از شیطان است. اساساً حوزه‌ی شیطان در حدّ خیالات ما است. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید
1599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1-در ایه 102 سوره بقره اجمالا وجود سحر و تاثیر ان مطرح می شود و اینکه با سحر عده ای از یهودیان بین زن و مرد اختلاف می انداختند اما حالا این سوال است که تاثیر سحر با عدالت خدا سازگار است که مثلا یک خانواده بخاطر سحر دیگری بینشان اختلاف بیفتد بدون اینکه هیچ کاری این خانواده با فرد سحر کننده نداشته باشند؟ 2-چرا در سوال 1515 در مورد تقویت اراده فرد را به مراکز مشاوره ارجاع می دهید و در برخی سوالات دیگر هم این رویه دیده می شود سوال من از حضرت استاد این است که مگر شما که در بحث نفس این همه کار کرده اید اسلام هیچ پیشنهادی ندارد که باید افراد به این نوع مراکز ارجاع داده شوند که خود می دانید که عمدتا نظرات غربیان در انها استفاده می شود هر چند که ظاهر اسلامی هم به خود بدهند. واقعا از شما استاد بزرگوار توقع داریم که در این نوع مسائل زندگی که افراد درگیر می شوند راه کارهای اسلامی را معرفی نمایید تا مگر اینکه زمینه ای باشد برای استفاده دین در صحنه عمل. باتشکر از شما و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- در وسط آیه‌ی 102 سوره‌ی بقره می‌فرماید: « وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ» یعنی این‌طور نیست که ساحران بتوانند هرکس را خواستند سحر کنند، بلکه آن‌هایی که خداوند بنا بر حکمت بالغه‌اش می‌خواهد تنبیه کند،یکی از راه‌های تنبیه خداوند سحر ساحران است که به صورتی تقریباً مفصل در کتاب «جایگاه سحر و شیطان و جادوگر» عرایضی داشته‌ام 2- آن مرکزی که معرفی کردم طلاب عزیز بر اساس مبانی معرفت نفس و روایات ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» کار خود را انجام می‌دهند. موفق باشید
1392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی درخصوص مرحوم اقا نجفی اصفهانی در کتاب سیاحت شرق مطالبی نقل شده که از انها استنباط می گردد ان مرحوم بار علمی چندان نداشته است و کلاس او کلاس درس نبوده و مرحوم اقا نجفی قوچانی بیان می کند پول و ریاست از برادران نجفی بود و علم و فضل از مرحوم درچه ای.چون احتمال دادم ان کتاب را مطالعه فرموده اید مطالب را نیاوردم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مرحوم آقا نجفی قوچانی«رحمة‌الله‌علیه» در بعضی از قضاوت‌هایشان از جمله در مورد آیت‌الله اصطهباناتی صائب نیستند. موفق باشید
20652
متن پرسش
با سلام محضر بنده الله استاد طاهرزاده: بخش مصاحبه با استاد شما را مرور کردم دو سوال پیش آمد امیدوارم هر دو را پاسخ دهید 1. در آنجا آمده که سه روزِ آخر هفته را به قم می‌رفتم و در مدرسه‌ی حقّانی به ادبیات عرب و خواندن فلسفه پرداختم. البته بعداً فلسفه و عرفانِ محی‌الدین و تاریخ اسلام را با جدّیت بیشتر ادامه دادم سوال من اینست که چه شد فلسفه و عرفان را برای مطالعه انتخاب کردید با توجه به اینکه حقانیت این دو مورد تردید است و برخی چون مکتب تفکیک و ... آن را رد می کنند آیا آن زمان که فلسفه را آغاز کردید آگاهانه انتخاب کردید و ابتدا تمام شبهاتی که مربوط به فلسفه بود را رد کردید یا بر اساس فضایی که در آن قرار داشتید به فلسفه و عرفان پرداختید این را از این نظر می پرسم که برایم مبهم است که چرا یکی تفکیکی می شود دیگری فلسفی خودم به این نتیجه رسیدم همانطور که در مورد دین و مذهب عوامل بیرونی چون والدین موثرند درین مثال هم عوامل بیرونی چون استاد و جو حاکم موثرند درین صورت آیا نباید فاتحه معرفت که بنیانش چنین سست است را خواند؟ 2. آیا حضرتعالی زندگی نامه مفصل تری نشر نمی دهید البته مقصود حقیر بیشتر در زمینه سیر مطالعاتیست که داشتید می خواهم بدانم که چگونه شاکله فکری شما شکل گرفت و تداوم دادید حقیر با این که به ده ها هزار کتاب به صورت فایل و کتاب دست یابی دارم و لکن در میان این همه حیرانم که چگونه مطالعه کنم و کار کنونی ام پراکنده خوانیست البته کتاب ادب عقل و خیال را خواندم باز مکفی نیست چون شما مطالعه انسانهای عالم داری چون علامه را توصیه می کنید لکن من چون نسبت به فلسفه و عرفان در موضع تردیدم نمی توانم آنها را انتخاب کنم و سیر مطالعاتی می خواهم که به اشکال سوال قبلی دچار نبوده و از بدیهیات آغار شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نمونه‌ی خوبی برای گرایش امثال ما به فلسفه و عرفان بود از آن جهت که تلاش داشتیم از یک طرف نسبت به دین تعقل و تفکر کنیم و با عمق بیشتری دین را بیابیم، و از طرف دیگر در ارائه‌ی آن زبان مناسبی را به‌کار گیریم 2- به نظر بنده شخصیت‌هایی همچون حضرت امام و علامه و شهید مطهری «رحمة اللّه‌علیهم» بهتر توانستند آن نقشی که پیامبر و اهل‌البیت «علیهم‌السلام» می‌خواستند در جامعه محقق شود را، شکل دهند و میدان ظهور حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را فراهم نمایند. آن‌چه بنده با حوصله‌ی زیاد در نوشته‌های آقایان تفکیکی دیدم صرفاً نقد فلسفه بود آن‌هم در حدّی که دقیقاً متوجه‌ی روح آن نشده بودند و به همین جهت به آقای میلانی گفتم یک ماه بیایند تا من کمی به ایشان فلسفه درس بدهم ببینند فلسفه همانی است که ایشان فهمیدند که البته ایشان عصبانی شدند. بنده معتقدم آقایان، جایگاه تفکر فلسفی را متوجه نیستند و با نگاه به مفرداتِ یک تفکر، تفکر روشن نمی‌شود. پیشنهادم برای جنابعالی جهت فهمِ جایگاه تفکر فلسفه‌ی اسلامی به‌خصوص «حکمت متعالیه»، سلسله مباحثی است که جناب آقای دکتر مهدی امامی‌جمعه داشته‌اند. آن مطالب را می‌توانید در کانال «ندای اندیشه» به آدرس زیر دنبال کنید: موفق باشید

  https://t.me/nedayeandishe/517

15298
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: لطف بفرمایید درباره‌ی عبارت «کتاب بس خطرناک» یعنی کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه‌نیافته» از دکتر داوری که درسوال شماره 15259 به کار برده اید توضیحی بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان با خواندن کتاب متوجه می‌شوید که گرفتار نویسنده‌ای در کتاب هستید که همچنان شما را معلّق نگه می‌دارد تا به خود آیید و به جایِ یک نتیجه‌گیری، به «تفکر» وارد شوید. و این نیاز حقیقی تاریخ ما است. موفق باشید.

14549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد ساعت شروع جلسه روز چهار شنبه چند می باشد. پس از جلسه نماز هم هست؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ساعت 4 تا 5 بعد از ظهر است. البته کسانی می‌توانند از آن جلسه استفاده‌ی کامل را ببرند که بحث‌های تفسیر سوره‌ی حمد امام را دنبال کرده باشند. موفق باشید

14532

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اینکه در حوزه به برخی لقب علامه می دهند شایسته است؟ از چه جهت؟ الان لقب علامه به آقای جوادی و مصباح می دهند. آیا این دو بزرگوار در این حد هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو بزرگوار و امثال آن‌ها به جهت جامعیتی که دارند حقیقتاً در معارف اسلامی علامه می‌باشند. موفق باشید

14084

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. برای سیر آفاقی کتابی هست؟ 2. می خواهم کتاب دروس معرفت النفس آقای حسن زاده آملی حفظه الله را بخوانم. شرحی بجز شرح آقای صمدی آملی برای آن هست؟ شرح آقای صمدی از آن خوب است یا خود کتاب را خالی بخوانم بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیات قرآن اکثراً ما را متوجه‌ی سیر آفاقی می‌کند که سنن الهی را در عالم بنگریم 2- بنده شرح جناب آقای صمدی را ندیده‌ام، ولی چه کسی شایسته‌تر از شرح مباحث استاد می‌باشد جز شاگردان ایشان؟ موفق باشید

14083
متن پرسش
به نام خدا با سلام و زیارت قبول استاد گرامی: از پاسخی که فرمودید تشکر می کنم اگر امکان دارد یک آیه برای نمونه که علامه نظر خودشان را فرموده اند ذکر فرمایید مطابق آنچه در جزوه کار با المیزان ارائه نموده اید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون ما هر روز با سؤالات متعددی روبه‌رو هستیم، نمی‌دانم به کدام سؤال اشاره می‌فرمایید. عین سؤال و جواب را ارسال فرمایید تا در خدمتتان باشم. موفق باشید

13711
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: بنده مدتی است مطالعه کتاب شرح حدیث جنود امام را با کمک صوت های جلسات شرح شما شروع کردم و در این رابطه چند سوال دارم: 1. شما فرمودید مباحث امام خمینی (ره) را اگر می خواهید با اراده متوسط کار کنید بروید سراغ همان کتاب های اخلاقی دیگر (که امام در مقدمه کتاب آنها را مذمت نمودند). منظور از اراده متوسط و عالی چیست و از کجا اطمینان پیدا کنیم با افق درست و همت کافی وارد این مباحث شدیم و ضرر نمی کنیم؟ چه شاخصه هایی را باید در خودمان بررسی کنیم و چه اعمالی باید انجام دهیم؟ 2. از نطر شما جنس معارف امثال صدرا و امام خمینی (ره) قابل طرح در بین عوام هست؟ اگر تشنگی و آمادگی اولیه مورد نیاز است، طرح بی مهابای این معارف در بین افراد جامعه صحیح است؟ همچنین این که ما از تریبون عمومی معرفت نفس بگوییم و باب این مباحث را باز کنیم در حالی که همه ظرفیت عقلی و قلبی معارف عمیق دینی را ندارند و اراده عالی در همه یافت نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. 1ـ حضرت امام بنا دارند که ما را از خود آزاد کنند و به خدا برسانند و این غیر آن است که بخواهیم برای خود بهشت و ریحان داشته‌باشیم؛ آن هم بد نیست ولی این سلوک، آن سلوک نیست. باید به عزم خود نگاه کنید که آیا برای لذات نفس عبادت می‌کنید تا آن دنیا از آن لذات بهره‌مند شوید یا ما وراء این‌ها خود انس با خدا برای شما مطلوب است. 2ـ البته برای مردم معمولی نباید با زبان فلسفه و عرفان حرف زد ولی اگر کسی به مبانی فلسفی و عرفانی آگاهی داشته‌باشد، بر آن مبنا سخن‌های دقیق و متینی را با مردم در میان می‌گذارد که نمونه‌ی آن را در حضرت امام ملاحظه کردید. موفق باشید

13506
متن پرسش
با سلام: در بحث کتاب معاد، نفخه صور اول گفته شده است که «خداوند با اسم قابض در مظهر اسرافیلی ظهور می کند و وجود دنیایی را از موجودات می ستاند»، در حالی که قبلا گفته شده بود که مظهر اسم قبض الهی حضرت عزرائیل است. آیا قبض در موارد مختلف ظهورات مختلف دارد یا مسئله دیگری وجود دارد؟ آیا نباید جامع مظهر اسم قبض حضرت عزرائیل باشد؟ لطفا روشن بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نور قبض عزرائیلی باید مربوط به انسان و قبض اسرافیلی، مربوط به دنیا. موفق باشید

12776
متن پرسش
با سلام: در رابطه با جوابی که به سوال ۱۲۷۳۵ فرموده بودید پرسش دیگری برایم مطرح شد: فرمودید کلیسا باید با نور حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) مردم را تغذیه و با غفلت از اسلام از زمانه عقب افتاد و نتوانست. وقتی می گوییم کلیسا منظور دستگاه کلیسا و تشکیلات روحانیت است یا می توان به طور خاص به عالمان برجسته ای چون توماس آکوئیناس اشاره کرد؟ سوال دوم: به نقل تاریخ داریم که کلیسایی که از التقاط مسیحیت با فرقه های نو به وحشت می افتاد و دادگاه های تفتیش برپا می کرد نه تنها از التقاط مسیحیت با فلسفه یونانی به وحشت نیفتاد بلکه فلسفه اسکولاستیک را فلسفه رسمی کلیسا کرد - که حالا دلیلش رو نمیدونم - و توانست بسیاری از مشکلات را حل کند. اگر ممکن است قدری راجع به نقش آکوئناس در بازسازی مسیحیت توضیح دهید. آیا قایل به بازسازی مسیحیت توسط آکوئیناس می باشید یا برعکس؟ آیا صحیح است که فلسفه وی را از نظر موقعیت شبیه به فلسفه ملاصدرا بدانیم؟ یا اینکه به نظر حقیر مشکل غفلت از اسلام و... اتفاقا مربوط به عالمانی چون آکوئیناس و ندیدن و نفهمیدن یکسری از مسایل می باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نتوانیم بین دستگاه کلیسا و تشکیلات روحانیت پاپی فرق گذاشت ولی می‌توان گفت در عین آن‌که باید احترام لازم را برای جناب آکوئیناس قائل بود و فلسفه‌ی تومیسم را در مقایسه با بقیه‌ی جریان‌های موجود در مسیحیت نزدیک‌ترین جریان به آموزه‌های حضرت عیسی«علیه‌السلام» دانست، ولی فراموش نکنیم که جناب قدیس آکوئیناس با هرچه بیشتر ارسطویی و سینوی‌کردنِ مسیحیت، مسحیت را از حالت قدسی درآورد و همین زمینه‌ی رنسانس گشت. بنده تا حدّی در جزوه‌ی «تاریخ فلسفه‌ی غرب» عرایضی نسبت به شخصیت آکوئیناس داشته‌ام و به راحتی شاید نتوان او را با جناب ملاصدرا مقایسه کرد به‌خصوص که جناب ملاصدرا با رجوع به انسان‌های قدسیِ اهل عصمت و طهارت یعنی اهل‌البیت فلسفه‌ی خود را شکل دهند ولی آکوئیناس نتوانست این خلأ را پر کند زیرا مسیحیت به طور کلّی از این خلأ رنج می‌بُرد و می‌بَرد. موفق باشید

12051
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد ببخشید شما در کتاب «آشتی با خدا» ص 141 فرموده اید که احتمال دارد که مثلا بیماری های خطرناک مثل سکته قلبی در خواب ناشی از تاثیر من بر تن باشد لطف می فرماید بیشتر در این مورد توضیح دهید. بر این گفته داستان یا روایت اگر موجود است ممنون دارتان می شوم بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع روشنی است که وقتی بپذیریم بدن توسط روح تدبیر می‌شود پس وقتی روح در اضطراب قرار گیرد بدن را به طور طبیعی تدبیر نمی‌کند و لذا شما با انواع بیماری‌های بدن روبه‌رو می‌شوید چنان‌چه در روایات داریم اگر بیماری در جامعه زیاد شد باید به مردم توصیه شود از گناهان خود توبه کنند زیرا گناه موجب خارج‌کردنِ روح از تعادل می‌گردد و در نتیجه روح، بدن را درست تدبیر نمی‌کند. این نوع بیماری‌ها غیر از آن بیماری‌هایی است که از طریق عوامل خارجی اعم از میکروب و یا سموم و یا عوامل دیگر موجب بیماری بدن می‌شود. موفق باشید

11032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد بنده گاهی هنگام خواب یعنی در رختخواب با گوشی موبایل قرآن می خوانم و صوت قرآن را هم گوش می دهم. گاهی احساس می کنم نباید در حالت دراز کشیدن در رختخواب و این طور قرآن بخوانم و گوش دهم. آیا کار من بی احترامی به قرآن است؟! منظورم این است آیا خوابیده قرآن خواندن و شنیدن بی احترامی به قرآن است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که قصد شما در این مرحله، انس با قرآن است فکر نمی‌کنم بی احترامی حساب شود. موفق باشید.
10842

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار: واقعا ممنون از لطفتون که سوالا رو جواب میدید سوال: بحث ظهور صغری رو که علامه حسن زاده و آیت الله مکارم ازش صحبت کردن رو میشه یه خورده توضیح بدید؟ و اینکه نظر شما راجع به این نظریه چیست؟ البته بنده از شنیدن ای حرف خیلی خوشحال شدم. یا مهدی دستتون درد نکنه ایمیل کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان از ظهور صغروی چه موضوعی است؟ موفق باشید
10064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: می خواستم کتابی در رابطه با تاریخ کربلا که بدون تحلیل باشد معرفی نمایید. استاد از بی برکتی فرصتهایم همیشه رنج می برم، ریشه آن در چیست؟ خداوند بر برکات عمر شما بیفزاید که این برکات در سایت جلوه گری می کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «سخنان امام حسین - علیه‌السلام – از مدینه تا کربلا» از آقای محمدصادق نجفی خوب است. مقتل مقرم و لُهُوف هم فقط حادثه‌ها را نقل کرده‌اند 2- اوقات خود را تقسیم کنید و به خود برنامه بدهید. موفق باشید
9835
متن پرسش
با سلام: با توجه به اینکه وقتی خداوند در ماجرای نزدیکی آدم به شجره از مقام آدمیت حرف می زند، وقتی فرموده «لمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما» یعنی در همه آدمیان حتی اولوالعزم ها هم عزم نیافته؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان‌ها در زمین هستند پس از این بعد با آنچه برای آدم هست مشترک‌اند. منتها اولیاء الهی زمینی نماندند. موفق باشید
9731

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر از مطالب مفیدتون: آیا در خواب و در رویای صادقه در مواجه با افراد دیگر با نفس آنها روبرییم یا زایده ای از ذهن ما است و فقط تصور می کنیم که در خواب ما حاضرند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو صورتِ آن ممکن است. اگر در خواب نفس ما به عالم ملکوت سیر کند با وجه واقعی افراد روبه‌رو می‌شویم وگرنه با صورت‌های ذهنی خودمان که از طرف داریم روبه‌رو می‌گردیم. موفق باشید
9184
متن پرسش
سلام علیکم استاد. قبول باشه طاعات و عبادات إن شاالله. گفته بودید ترک دنیا مثل بی حسی دست میماند آنگاه که از روی قالب یخ جدایش میکنیم. و فقط باید درد جریان دوباره ی خون را تحمل کنیم. من خودم را چندین بار در این حال دیده ام اما متاسفانه نتوانستم دردش را تحمل کنم. مثل این میماند که میخواهی از یک اتاق کوچک پر از سر و صدای آزار دهنده به باغی ساکت بروی ولی هرچه میروی نمیرسی. منظورم این است در این حالت که شیطان دارد با تمام زورش بر سرم نعره میکشد و هنوز سر و صدا نمیگذارد آن سکوت را تجربه کنم به چه چیزی تمسک کنم که ترس ازم دور شود و بتوانم تحمل کنم؟ (البته همین حال با ترک معصیت و تمسک به ذکر الله و مطالعه و گوش دادن به وجود آمده برایم. قفل کردم.هرچه زور میزنم احساس صاف و شفافی نیست برایم)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنصر صبر که در قرآن این‌همه روی آن تأکید شده برای آن است که انسان از عهد گذشته و خطورات ذهنی گذشته با مقاومت در بندگی خدا آزاد می‌شود. اصل را بر صبر و مقاومت بگذارید، اگر هم شکست خوردید، همین‌که به خود آمدید دوباره پایداری کنید تا در نهایت غلبه با شما باشد. موفق باشید
8999

عین ثابتهبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا حضرت علمی که در عرفان مطرح میشود همان عین ثابته است یا با هم فرق دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم حضرت حق در علم خود همان اعیان ثابته‌ی مخلوقات است. موفق باشید
8633
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد 1) آیا در بحث سیر مطالعاتی که ارائه داده اید رعایت آن حتمی است؟ مثلا یکی از دوستان شروع مباحثه مطالب را از سلوک ذیل شخصیت امام (ره) بعنوان روش سلوکی نوین تعیین می نماید نظر حضرتعالی چیست؟ 2) در ابتدای جلسه نهم کتاب سلوک ذیل شخصیت امام (ره) به گفته ایشان که فرمودند "اقل مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند" بعنوان شخصیتی که در مقام تفصیل حقیقت اجمالی امام (ره) قرارگرفته اید موضوع را باز فرمایید و اگر فلسفه لازم می آید چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ 3) بنده حدود یک سالی است که بعد از ظهرها پس از استراحت از کار صبح تنهایی و با استفاده از سایت و گاها کتبی از مشهد مقدس از آثار شما بهره مندمی شوم و دو هفته ای است که دو نفر از رفقا بجمع پیوسته اند و احساس می نمایم روش مباحثه دلگرمی خاصی دارد و از سرخوردگی های مقطعی که در تنهایی رخ می دهد جلوگیری می کند توصیه ای اگر دارید بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست از جهتی نگاه فلسفی شما را نیز تأمین می‌کند به‌خصوص اگر تا بحث‌ معاد را با شرح آن دنبال کنید و بهتر می‌توانید مباحث کتاب سلوک را دریافت فرمایید. به نظرم اگر جمع رفقا از قبل بحثی از مباحث سیر مطالعاتی را کار کنید و بعد وعده کنید با یادداشت‌هایی که کرده‌اید با همدیگر مباحثه کنید خوب است. موفق باشید
8573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا استاد گرامی اساسا به قانون جذب معتقد هستند؟ و این که چه قدر مباحث و نظریات آقای سید حسین عباس منش در این مورد صحیح می باشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نوع جذب که این آقایان می‌گویند و بنده در جریان هستم ،افق توحیدی انسان را در حجاب می‌برد. موفق باشید
نمایش چاپی