بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام مدتی است یکی از اساتید حوزه علمیه شهر ما کتاب خویشتن پنهان را در جمع گروهی از نابینایان در بهزیستی شرح میدهند که خوشبختانه با استقبال خوب آنها مواجه شده است و به ایشان پیشنهاد داده اند که کتاب را یک نفر از رو بخواند و صدای او را ضبط کنند و تکثیر کنند. تا همه شان بتوانند از تمام مطالب آن استفاده کنند. آیا از نظر شما منعی ندارد؟ چرا که ممکن است بعدا به صورت نرم افزار درآید و خرید و فروش شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر بنده و گروه فرهنگی المیزان هیچ اشکالی ندارد، امید است مفید واقع شود. موفق باشید
5641
متن پرسش
سلام خسته نباشید دختر 27 ساله ای هستم که مدتها به دنبال چیزی می گشتم که نمیدونستم چیه نماز می خوندم و به ظاهر مسلمان بودم اما درک دقیقی از خدا و ایمه اطهار نداشتم تا این که کتاب اشتی با خدا از طریق اشتی با خود راستین و به دنبال اون چند کتاب دیگه شما رو خوندم تنها چیزی که میتونم بگم اینه که خداوند رحمت کنه شما و پدر و مادرتون رو به خاطر تاثیر عظیمی که روی من گذاشتید اما سوالی که از خدمتتون داشتم: از کجا بفهمیم افکاری که به ذهن ما میرسه و بر اساس اونها تصمیم گیری می کنیم منشا شیطانی دارد یا اینکه بدون تاثیر شیطان و با اگاهی عقلانی انجام میشه؟و اصلا حوزه اختیارات شیطان در زندگی انسان تا چه اندازه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاخصه‌ی شیطان ،استکبار در مقابل حکم الهی و عدم عبودیت است. هر فکری که بندگی خدا را در شما رشد دهد الهام فرشتگان است و هر خطوراتی که شما را گرفتار خیالات و وَهمیات کند از شیطان است. اساساً حوزه‌ی شیطان در حدّ خیالات ما است. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید
5152
متن پرسش
سلام بنده به تازگی کتاب غربزدگی جلال آل احمد رو مطالعه کردم شما چقدر این کتابو قابل استفاده میدونید؟ مباجث قابل استفاده ای داشت ولی یه شبهه هایی مینداخت که خیلی سنگین بود مثه اینکه رواج تشیع تو ایران کار غرب بوده برای تقابل با عثمانی و از زمان تیمور شروع شده و در صفویه به نتیجه رسیده یا اینکه (نعوذبالله) حتی اعتقاد ما به رومی بودن مادر امام زمان تحت تاثیر غرب زدگیه و...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم جلال در همان حدّی که موضوع غرب‌زدگی را طرح کرده و یا متوجه نقش تاریخی روشن‌فکری در ایران شده ارزش دارد نه این‌که باید همه‌ی تحلیل‌های ایشان را نیز قبول کنیم. هرگز این‌طور نیست که رواج تشیع در ایران کار غرب بوده، برعکس، چون روح ایرانی از همان ابتدا با نحوه‌ی برخورد علی«علیه‌السلام» در رابطه با مَوالی متوجه عظمت علی«علیه‌السلام» شد به حضرت گرایش داشتند در اولین فرصت که فشار عثمانیان کم شد آن گرایش ظهور کرد و صفویه نیز از آن گرایش استفاده کرد و هزاران عوامل دیگر که بحث آن این‌جا نیست. همچنان که موضوع سوابق حضور جناب نرگس‌خاتون چیزی نیست که بتوان آن را از تاریخ نفی کرد. موفق باشید
4938
متن پرسش
شما فرمودید که: «علم حضوری به خداوند، یک وجه عقلی دارد و یک وجه عملی؛ وجه عقلی آن، مبادیِ علم نظری است. و وجه عملی آن، نظر به انسان معصوم است.». آیا می‌توان نتیجه گرفت که: «پس علم حضوری به خداوند، هم جزء مبادی نظری است و هم جزء مبادی عملی.»؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که می‌فرمایید علم حضوری به خداوند از طریق فطرت، جزء مبادی نظری جان هر انسان می‌باشد و از آن‌جایی که انسان به صورت حضوری، احساس می‌کند که بنده است و متصل به حضرت حق ، طلب رسیدن به معبود دارد و از این لحاظ طالب عملی است که خود را به معبود خود برساند و از این جهت می‌توان گفت مبادی عملی انسان نیز حضوری است ولی از آن‌جهت که احساس خلأ می‌کند و می‌خواهد با رجوع به معبودِ خود آن خلأ را پر کند و از مقصد خود که همان «الیه راجعون» است محروم نگردد ، در همان راستا در جان خود به وصورت حضوری پیامبران و امامان را به عنوان نمونه‌ی کامل عقل عملی می‌شناسد وظیفه‌ی تبعیت از آن‌ها را دارد . موفق باشید
4748
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدا قوّت. استاد عزیز: اولا سایت شما خیلی بروز و جالب به لطف خداست حتی سایتون صفحه اصلی و اول کامپیوتر بنده است چون هر دو هفته متن ها روی صفحه طبق مناسبتها عوض میشه و اطلاع رسانی الحمدلله عالیست. خواستم چند نکته بگم 1- فایل صوتی شما متاسفانه صداها ضعیفه ما با گوشی یا با اسپیکر استفاده میکنیم من فایل صوتی را به همکارهایم دادم که گوش کنن گفتند که تن صدا ضعیفه ولی شناخت ندارند قدرشو نمیدونن و به کیفیت پایین صدا بهانه میگیرن. 2- برنامه های فایل صوتی با پسوند wma درسایت شما بارگزاری شده بعد از دانلوذ فقط به درد رایانه میخوره اگر تو فلش بریزیم در ضبط ماشین و تلویزیون فلش خور اجرا نمیشه ولی فایل mp3 الحمد لله همه حتی از موبایل هم استفاده هست. لطفا اگر براتون امکان داره به mp3 تبدیل کنین. با تشکر اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت ملاحظه فرمایند.
4388

تندی چرابازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز سوال من از محضرتان این است که ما تا چه حد باید به دعا نویسی و چشم و جادو و ... در زندگی اهمیت بدهیم؟ آیا خدا ما را تنها و بی سر پناه رها کرده تا هر که از راه رسید بتواند دیگری را با چشم و جادو و ... نابود کند؟ مادرم خیلی به این سائل باور دارد و چند روز پیش هم پیرزنی را آورده بود تا برایش چشم بچیند و بلا و جادو را از خانه دور کند و آن پیرزن هم کارهای عجیب غریبی مثل جارو کردن خانه (برای نابودی طلسم و ...) را انجام می داد البته آیت الکرسی هم می خواند. من اما از آنجایی که به این مسائل اعتقادی ندارم با وی کمی به تندی برخورد کردم. از آن روز تا کنون در نماز هایم اصلاً حضور قلب ندارم. آیا ارتباطی دارد؟ آیا روایت متقن و با سندی در مورد این مسائ وجود دارد؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرایضی داشته‌ام و آیات و روایات آن را در آن‌جا دنبال کنید. ولی نباید با این افراد که عموماً آدم‌های جاهلی هستند به تندی برخورد کرد. به‌خصوص که مادرتان او را آورده است و کار شما یک نحوه توهین به مادرتان بوده و علت عدم حضور قلب‌تان به این جهت است. موفق باشید
3274
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز وارجمند.چندی پیش سوالی با این عنوان که چرا شیطان مستقیما با خدا گفتگو میکند ولی انسانهای کامل با حجاب مطرح نمودم که جواب فرمودید چیزی که حکایت کند گفتگوی شیطان با خدا بدون حجاب بوده نداریم.حال سوال اینجانب این است که چرا علامه حسن زاده آملی در کتاب الهی نامه خود می فرماید:الهی ابلیس رجیم را بلاواسطه خطاب کنی، وانسان کامل را من وراء حجاب،که نه آن آیت قرب است ونه این رایت بعد.وهمچنین شاگرد ایشان آیت الله صمدی آملی در کتاب حضور ومراقبت خود می فرماید: شیطان به خدا گفت حال که مرا از درت راتدی بندگان تو را گول می زنم،در این آیه کاف خطاب دارد ونشان می دهد که شیطان مستقیما با خدا صحبت کرده است. باتشکر وسپاس فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خطاب خدا برای همه هست، حتی شیطان، خطاب ما هم به خدا به صورت عادی برای همه ممکن است، گفت: «یار نزدیک‌تر از من به من است.... این عجب بین که من از وی دورم» حال اگر بنده‌ی بزرگی مثل حضرت موسی«علیه‌السلام» بخواهد قربی داشته باشد ماوراء آن نوع نزدیکی عمومی، باید از طریق واسطه باشد زیرا هیچ موجودی نمی‌تواند در عرض خدا قرار گیرد. موفق باشید
1392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی درخصوص مرحوم اقا نجفی اصفهانی در کتاب سیاحت شرق مطالبی نقل شده که از انها استنباط می گردد ان مرحوم بار علمی چندان نداشته است و کلاس او کلاس درس نبوده و مرحوم اقا نجفی قوچانی بیان می کند پول و ریاست از برادران نجفی بود و علم و فضل از مرحوم درچه ای.چون احتمال دادم ان کتاب را مطالعه فرموده اید مطالب را نیاوردم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مرحوم آقا نجفی قوچانی«رحمة‌الله‌علیه» در بعضی از قضاوت‌هایشان از جمله در مورد آیت‌الله اصطهباناتی صائب نیستند. موفق باشید
1075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آیا اسلام در رابطه با ازدواج فامیلی نهی دارد یا در صورت اینکه از لحاظ آزمایشات پزشکی و ژنتیکی مشکلی نباشد امکان ازدواج فراهم است؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی فکر نمی‌کنم اصل موضوع نهی شده باشد. موفق باشید
36401
متن پرسش

عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: روز شنبه قبل از جلسه در رابطه با جناب مولوی صحبت کردیم قرار شد نسبت به غزلی که از دیوان شمس خدمتتان اشاره شد، شرح مختصری برای اون بنویسید. صمیمانه سپاسگزارم التماس دعا.
دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن / چون خمشان بی‌گنه روی بر آسمان مکن
باده خاص خورده‌ای نقل خلاص خورده‌ای / بوی شراب می زند خربزه در دهان مکن
روز الست جان تو خورد میی ز خوان تو / خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
دوش شراب ریختی وز بر ما گریختی / بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن
من همگی تراستم مست می وفاستم / با تو چو تیر راستم تیر مرا کمان مکن
ای دل پاره پاره‌ام دیدن او است چاره‌ام / او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن
ای همه خلق نای تو پر شده از نوای تو/ گر نه سماع باره‌ای دست به نای جان مکن
نفخ نفخت کرده‌ای در همه در دمیده‌ای / چون دم توست جان نی بی‌نی ما فغان مکن
کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد/ ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن
ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو/گرگ تویی شبان منم خویش چو من شبان مکن
هر بن بامداد تو جانب ما کشی سبو/کای تو بدیده روی من روی به این و آن مکن
شیر چشید موسی از مادر خویش ناشتا /گفت که مادرت منم میل به دایگان مکن
باده بنوش مات شو جمله تن حیات شو / باده چون عقیق بین یاد عقیق کان مکن
باده عام از برون باده عارف از درون / بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان مکن
از تبریز شمس دین می رسدم چو ماه نو/ چشم سوی چراغ کن سوی چراغدان مکن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر خود، نمادی از توحید را مانند جناب شمس تبریزی مدّ نظر آورید و ملاحظه کنید جناب مولوی در آن منظر توحیدی چه انواری می‌یابد و با آن انوار که در منظر آن شخص می‌یابد، عملاً با آن شخص معاشقه می‌کند. و قصه  آن حضورِ همراه با شیدایی را در آن کلمات، به ظهور می‌آورد و یا بگو: آری! آن کلمات است که جناب مولوی را به حضور آورده.
این‌که می‌گوید: دوش چگونه با آن انس ربّانی به‌سر برده‌ای که اکنون که با تو روبه‌رو می‌شوم از یک طرف متوجه آن انوار هستم و از طرف دیگر خودت حجاب ظهور آن انوار شده‌ای و مانند کسانی که گویا از آن باده توحید، بهره‌ای ندارند روی به آسمان داری، در حالی‌که خودت آسمانی.
آری! آن باده خاص در شخصیتت پیداست و با گفتن سخنان عادی نمی‌توانیم آن انوار قدسی را پنهان کنیم و این قصه هر جمال توحیدی است.
به هر حال ملاحظه می‌کنید که جناب مولوی تا آخر این غزل متذکر توجهی است نسبت به آینه توحیدیِ جناب شمس تبریزی و امثال او که همچون نور توحید از یک طرف در ظهورند و درست از همان طرف، باطن و پنهان‌اند و در همان رابطه آن شب عرض شد بنده رهبر معظم انقلاب را این‌چنین احساس می‌کنم و به خود می‌گویم: « ای دل پاره پاره‌ام دیدن او است چاره‌ام / او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن» و در واقع سعی بنده آن است که با نوری که حضرت صاحب الأمر«در این مرد به جلوه آورده، بگویم: «ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو/ گرگ تویی شبان منم خویش چو من شبان مکن» زیرا او بحمدلله به خوبی متوجه است از کجا و از کدام مادر می‌نوشد. یعنی: «شیر چشید موسی از مادر خویش ناشتا / گفت که مادرت منم میل به دایگان مکن»، یعنی راه ما، راهِ هرچه بیشتر به ظهورآوردن توحید است و عبور از حجاب‌هایی که دنیا و دنیاداران مدعی آن هستند و این یعنی: «چشم سوی چراغ کن سوی چراغدان مکن» تا در جمعِ بین «هو الظاهر و الباطن» و «هوالاول و الاخر» که ناب‌ترین نحوه توحید است، حاضر شویم. در نتیجه، آری! او هر بُنِ بامداد سبوی خود را به سوی ما می‌کشد تا ما به جای دیده به این و آن، تنها او را در افق خود داشته باشیم. «کای تو بدیده روی من روی به این و آن مکن» آیا این همان پیشنهادی نیست که در افق توحیدیِ این انقلاب متذکر شهدا شد و آن کردند که کردند. موفق باشید      

 

22359
متن پرسش
سلام: ما اعتقاد به ارحم‌الراحمینی خدا داریم. پس هر چیزی که ما نیاز داریم خدا بدون سؤال و جواب در اختیار ما قرار می‌ده! حتی اگه خودمون به نیاز اون چیز توجه نداشته باشیم. اینطور نیست؟ اگه خدا اونو به ما نده به ما ظلم کرده که ما ابداً به این اعتقاد نداریم. حالا با توجه به اینا پس ما چرا باید برای خودمون و یا حتی دیگران دعا کنیم؟ یعنی اگه ما دعا بکنیم و صلاحمون در اون نباشه یا باشه و ما دعا نکنیم خدا از ما دریغ میکنه؟ پس علم و حکمت و عدل و ارحم‌الراحمینی خدا چی میشه؟ ممنون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا ابعاد گوناگون و برکات متکثری دارد. در دعا ظرفیت لازم جهت نظر حق به دعاکننده فراهم می‌شود و زمینه‌ی رحمتی که باید به بنده‌اش بنماید، پیش می‌آید. در دعا انسان نیاز خود را اظهار می‌کند تا رحمت پروردگار متناسب با نیاز انسان به انسان داده شود. در دعا راه‌های اُنس عبد به ربّ که هزاران راهِ پنهانی است، یک به یک گشوده می‌شود. چه بگویم از برکات دعا!! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». چشیدنی است و نه شنیدنی، ما چه می‌دانیم که اولیاء الهی در ادعیه چه غوغایی بین خود و پروردگار خود به میان می‌آورند. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید». بانک جرس همان مناجات شعبانیه و یا خمسه عشر است. موفق باشید

18453
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز: در جوابی به سوال یکی از کاربران فرموده بودید که در روایات و... اصلا چیزی مبنی بر اینکه تقدیر انسان قابل تغییر باشد نیامده که هر چقدر انسان تلاش کند و سعی به عبودیت کند، از این تقدیر بهره مند می شود. حال در بحث عین ثابت انسان، فرمودید که عین ثابت انسان همان انتخاب بنیادین اوست، هر چند اگر بخواهد می تواند آن را تغییر دهد ولی آن را برای خود اصل گرفته، در اینجا فرمودید که عین ثابت انتخاب بنیادین است که آن هم انسان می تواند تغییرش دهد، حال آیا در این صورت که انتخاب تغییر کند، عین ثابت او هم تغییر نمی کند؟ پس در اینصورت دیگر اسم عین ثابت برای چیست؟ و دوم اینکه آیا در این صورت تقدیر هم قابل تغییر نیست؟ لطفا کمی توضیح فرمایید. من کتابهای زیبای شما را خوانده ام. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد تقدیر نسبت به خدا از آن جهت که خدا مثلاً تقدیر فرموده است که ظالم را به سزایش برساند، قابل تغییر نیست. ولی این بدین معنا نیست که انسان ظالم نتواند خود را تغییر دهد. آری! وقتی انسانی انتخابی بنیادین برای شخصیت خود کرده باشد، تقدیر مناسب آن انتخاب برایش جاری می‌شود مگر آن‌که انتخاب خود را تغییر دهد. موفق باشید  

18422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: منظور حافظ از دیوانه در اشعارش مثلا این بیت شعر زیر چیست؟ آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند در این بیت شعر حافظ به کجا اشاره دارد و در کجا سیر دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آخرین آیه‌ی سوره احزاب اشاره دارد که می‌فرماید «انه کان ظلوما جهولا» یعنی انسان هم ظالم است به نفس خود از آن جهت که باید آن را تذکیه کند و هم جاهل است به غیر حق و جاهل این‌جا به معنای جاهل به غیر حق است و عالم به حق. موفق باشید

17675
متن پرسش
سلام عليكم استاد گرامى كه يكى از مواردى كه مديونتان هستم شناخت انقلاب اسلامى و جايگاه تاريخى آن است، و سوالم هم در همين زمينه هست، استاد بنده متوجه جايگاه تاريخى انقلاب اسلامى به عنوان پيچ تاريخ به سمت نورانى شدن و الهى شدن هستم ولى از طرفى آنچه مي بينم باعث نااميدى ام مي شود، تحليل بنده اين است كه مردم ايران على رغم شروع اين تحول تاريخى ولى ادامه دهنده خوبى نبودند، بنده متوجه اين تحليل حضرت عالى كه مي فرماييد انقلاب اسلامى در واقع نمود اراده حق تعالى جهت جارى كردن حكم خدا بر زمين است، هستم ولى معتقدم در نهايت همه چيز بستگى به انتخاب اين قوم دارد و هيچ تضمين الهى وجود ندارد كه اين نهال مقدس كه در كشور ايران كاشته شد با ارده خود حق تعالى باقى بماند و رشد كند، اگر مردم انتخابشان پشتيبانى از اين بناى مقدس نباشد ويران خواهد شد حتى خون شهيدان هم پايمال خواهد شد كما اين كه در تاريخ بسيار اتفاق افتاده و خداوند بنا به قول خودش قومى ديگر خواهد آورد تا از دينش حمايت كنند، آنچه كه در واقعيت اتفاق افتاده انحراف مردم و مسوولان از (تحت هدايت مسوولان صاحب نفوذ ولى كم بصيرت) از مسير ترسيم شده توسط خمينى كبير است و روز به روز هم اين انحراف بيشتر مي شود، روز به روز انقلاب بيشتر به محاق مي رود، حرف رهبرى هم روز به روز اعتبارش كمتر مي شود به عنوان مثال ايشان صراحتا فرمودند كه فتنه خط قرمز نظام است، آن وقت فتنه گرى به عنوان وزير از طرف دولت پيشنهاد مي شود و در مجلس نمايندگان منتخب مردم هم راى اعتماد مي گيرد، به نظر من اگر اين مسير ادامه يابد هرگز به ايجاد و يا كمك به ايجاد تمدن و نظام اسلامى نخواهد انجاميد و نهايتا همان وعده خدا يعنى آمدن قومى ديگر جهت يارى اش محقق خواهد شد. اين مردم و اين مسوولان آنهايى نيستند كه چنين قابليتى داشته باشند، هر آنچه را هم كه تا الان از فشارهاى اقتصادى مستكبران تحمل كرده اند، غالبا نه از سر ارادت به انقلاب بوده است بلكه مجبور بوده اند كه در اين شرايط زندگى كنند، مگر اين حادثه اى عظيم و معجزه گونه رخ دهد و ديگر بار احساسات و تعقل مردم به سمت حمايت از انقلاب برگردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید برای تحقق یک نمدن، فرایندِ تاریخی شکل می‌گیرد و همین مردمی که می‌فرمایید در حال حاضر نسبتی با انقلاب ندارند، با هرچه بیشتر انحطاط تمدن غربی، به مرور در نسبت خود با فرهنگِ تجدد شک می‌کنند که نمونه‌های آن را حتماً ملاحظه کرده‌اید و بعداً این نمونه‌ها بیشتر می‌شود. آری! وقتی سر گوسفند بریده شد در آخرین لحظات، تقلای بیشتری می‌کند 2- بحث در تفاوت نگاه در وزیر پیشنهادی بود که آیا در فتنه نقش داشته یا نه؟ نه این‌که آن‌هایی که به او رأی دادند به جهت حضور در فتنه باشد. موفق باشید

17233
متن پرسش
با سلام: چند سال پیش بنده در مورد خواستگارم که از نظر کفویت با من مناسب بود ولی از نظر عقیدتی، ایمانی در حد انجام واجبات، از شما مشورت خواستم، فرمودید: اگر خواستگاران خوب خود را بدون دلیل رد کنید خداوند اموراتتان را به خودتان واگذار می کند، طبق این فرمایشتان و مشورتهای دیگری که داشتم، منی که در فکر تمدن زایی شیعه بودم و حاضر بودم هر نوع سختی زندگی را برای این راه تحمل کنم، با ایشان ازدواج کردم. بحمد لله زندگی زناشویی خوبی داریم ولی خواسته ام وارونه محقق شد و متاسفانه به هیچ وجه از نظر بودن با شخص هم فکر و هم جهت در زندگی غنی نمی شوم، حتی بعد ازدواج به خاطر شرایطم از همفکران خود هم دور شده ام. بسیار نیازمند هم منش دینی هستم ولی ایشان حتی نمی توانند درد و دل های مرا در مورد دین و انقلاب و... درک کنند. حتی یک بار هم نتوانسته ام عقاید جدی خودم به زندگی را با ایشان مطرح کنم و در حد گذران زندگی مشترک با ایشان هستم. او مرد است و غالب و اصلا وجود و جهت اینگونه ندارند و روح من خاک می خورد. شده ام مثل کسی که در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» در موردش فرمودید که: «اگر با هم افق خود زندگی ازدواج نکنید در جانتان احساس شکست خواهید کرد.» لطفا راهنمایی کنید. چون دیگر حتی نمی توانم به دوستانم پیشنهاد ازدواج اینگونه بدهم. و اینکه بفرمایید آیا اینگونه ازدواج بهتر است یا اینکه همانند بسیاری از دختران دیگری که مانوس با تفکر شمایند آنقدر ازدواج را به تاخیر بیندازیم تا شاید هم فکری برایمان پیدا شود و سالها در انتظار خواستگار تمدن ساز باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید ما در تاریخی قرار داریم که «زن» گمشده‌ی این تاریخ است و بسیاری از مردان و اساساً فرهنگ ما با برداشت کهنه‌ای که از مذهب در آن هست، معنای زن را نمی‌فهمند. و این‌جا است که زنان با حوصله و نه با درگیری و نه با ردّ خواستگار، بلکه با سعه‌ی صدر قدم به قدم راهِ جدیدی را در این تاریخ برای زنان و برای خود بگشایند. و بیش از همه، زنان باید نشان دهند که چه‌کاری باید انجام داد تا شرایط مناسب فهم زنان از مردان و فهم مردان از زنان به ظهور آید. مطمئن باشید تا این‌جا بهترین راه را انتخاب کرده‌اید، تلاش کنید تا بهترین راه‌های دیگر در همین بستر در مقابل شما گشوده شود، نه آن‌که خود را با دخترانی مقایسه کنید که در زندگی مجرد خود فعالیت می‌کنند. کار اصلی زنان مدیریت هسته‌ی توحیدی خانواده است، ولی مدیریتی نرم، آن‌چنان‌که در کتاب «زن آن‌گونه که باید باشد» تا حدّی به تفصیل بیان شد. موفق باشید

17138
متن پرسش
سلام استاد: بعد از کتاب «وضع کنونی تفکر در ایران» از دکتر داوری، که فرموده بودید بخوانم، کدام کتاب استاد داوری را بخوانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته خوب است که با تفکر استاد داوری مأنوس باشید و به‌خصوص اگر آمادگی روحی دارید مباحث متن‌‌خوانیِ کتاب «خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» را دنبال کنید. از آن طرف کتاب «درباره تعلیم و تربیت در ایران» و کتاب «فلسفه و آینده‌نگری» می‌تواند برای ما حرف داشته باشد. موفق باشید

15298
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: لطف بفرمایید درباره‌ی عبارت «کتاب بس خطرناک» یعنی کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه‌نیافته» از دکتر داوری که درسوال شماره 15259 به کار برده اید توضیحی بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان با خواندن کتاب متوجه می‌شوید که گرفتار نویسنده‌ای در کتاب هستید که همچنان شما را معلّق نگه می‌دارد تا به خود آیید و به جایِ یک نتیجه‌گیری، به «تفکر» وارد شوید. و این نیاز حقیقی تاریخ ما است. موفق باشید.

14826
متن پرسش
سلام: در بحث حرکت جوهری قائل شدید به اینکه چون ذات عالم در حرکت است هر لحظه ایجاد و اعدام هست و اشاره فرمودید که چون فیض وجود هر دم می رسد و دم دیگر فیض دیگری هست حرکت هم در آن بعد حرکت دیگری است و گفتید حرکت هر دم اعدام و ایجاد می شود. سوال 1: حضرت استاد اگر این باشه که دیگه حرکت نمیشه و اتصالی در بین نیست چون هر لحظه آن اول نابود و آن دوم ایجاد شده و اعدام و ایجاد که نمیشه اسمش رو گذاشت حرکت صرفا خلق مدام هست خلق هایی در عرض هم اما بدون فاصله محسوس سوال 2: طبق این تعریف حرکت متشکل از انات میشه نه یک واحد اتصالی. آقای ابراهیمی دینانی هم معتقد به این نوع تعریف نمی شد یعنی حرکت جوهری رو تا اونجا که یادمه اعدام و ایجاد نمی گرفت. سوال 3: اینکه آیا می تونیم بگیم در اثر حرکت جوهری بدن مادی سالک الی الله میتونه به یک حالت نیمه تجردی دست پیدا کنه مثل بدن معصومین که سایه نداشته طبق روایات، حالا قبل از تجرد کامل بدن البته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جای تبدیل قوه به فعل در موضوع حرکت جوهری نباید گم شود و از طرفی چون ذاتی است که عین حرکت است، اتصال همواره در صحنه است و چون در این حالت قوه‌ها به فعلیت می‌رسد، عملاً اشتداد جوهر در میان است و نه اعدام و ایجاد، که در حرکت‌های عرضی مطرح است 2- در بحث حرکت جوهری عرض شده است تا یک قوه هم هنوز در میان است، ماده با تمام خصوصیات ماده در میان است. موفق باشید 

13153
متن پرسش
سلام: خدا قوت. استاد همانطور که فرمودید بنده زنگ زدم که با پست، برایم شرح مقالات رو بفرستند. فقط بی زحمت بفرمایید راهنمایی کنید که 1. چطور استفاده کنم تا ان شاء الله بهره بیشتری ببرم؟ ۲. پیش نیازش کدام کتب شماست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین همراه با شرح صوتی آن را مقدمتاً باید داشته باشید. و پس از آن هفته‌ای یک‌جلسه را با مطابقت با کتاب استماع فرمایید و در آن تأمل کنید. موفق باشید

12051
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد ببخشید شما در کتاب «آشتی با خدا» ص 141 فرموده اید که احتمال دارد که مثلا بیماری های خطرناک مثل سکته قلبی در خواب ناشی از تاثیر من بر تن باشد لطف می فرماید بیشتر در این مورد توضیح دهید. بر این گفته داستان یا روایت اگر موجود است ممنون دارتان می شوم بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع روشنی است که وقتی بپذیریم بدن توسط روح تدبیر می‌شود پس وقتی روح در اضطراب قرار گیرد بدن را به طور طبیعی تدبیر نمی‌کند و لذا شما با انواع بیماری‌های بدن روبه‌رو می‌شوید چنان‌چه در روایات داریم اگر بیماری در جامعه زیاد شد باید به مردم توصیه شود از گناهان خود توبه کنند زیرا گناه موجب خارج‌کردنِ روح از تعادل می‌گردد و در نتیجه روح، بدن را درست تدبیر نمی‌کند. این نوع بیماری‌ها غیر از آن بیماری‌هایی است که از طریق عوامل خارجی اعم از میکروب و یا سموم و یا عوامل دیگر موجب بیماری بدن می‌شود. موفق باشید

11276
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد محترم. من دختر و دانشجو پزشکی هستم. استاد؛ من کتاب زن آنگونه باید باشد، شما را مطالعه کردم و حقیقتا استفاده کردم و از شما متشکرم. من مدتی هست در زمینه شخصیت زن و حقوق آن مطالعاتی رو مشتاقانه انجام میدم، چیزی که بنده رو به این سمت سوق داد شبهاتی بود که به واسطه خواندن نهج البلاغه در باب زن در من ایجاد کرد!!! دنبال شبهاتم رفتم خدا رو شکر پاسخ همه اش را گرفتم واقعا لازم می دیدم به عنوان یک دختر مسلمان بیشتر در باب شخصیت زن و حقوقش بدانم و از حقوق خود درباره ی افراد نادانی که از برتری مرد بر زن می گویند با تکیه بر دین عزیزم اسلام از حقوقم دفاع کنم و وظایف خودم را به عنوان زن در پیمودن مسیر کمال بهتر بدانم. کتابهایی مثل کتاب شهید مطهری در باب زن، مجموعه سخنرانی های رهبری درباره زنان و کتاب های پرسش و پاسخ های دانشجویی درباره زن رو مطالعه کردم البته کتابهای دیگری هم در برنامه دارم برای مطالعه. مثل کتاب آیت الله جوادی آملی و... ولی هنوز یک نگرانی در من باقی هست واقعا قبول دارم و می دانم وظیفه اصلی زنان که مطابق با فطرت آنها و در راستای کمال واقعی و آرامش خود آنهاست خانواده داری شان هست همسرداری و تربیت فرزندان. زن وظیفه اصلی اش انسان سازی هست تربیت نسل هست که وظیفه ای بسیار مهم و ارزشمند هست. ولی خوب زنان در جامعه کنونی وظیفه اجتماعی هم بر دوش دارند _ پس وظیفه اجتماعی شان چه؟؟؟؟ مقاله هایی که در باب اشتغال زنان می خوانم در بالای 90 درصد محتوای مقاله از نکات منفی اشتغال می گویند گاهی به اشتباه در درونم القا می شود اصلا اشتغال و فعالیت اجتماعی شان گناه هست مثل اینکه!!! در سخنان حضرت آقا بارها با افتخار از حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی و... کشور یاد شده بالاخره نصف جمعیت کشور زنان هستند حضورشان در عرصه های اجتماعی لازم هست مخصوصا در مسایل مربوط به خودشان در اجتماع. مثلا آیا ما پزشک زن، معلم زن، پرستار زن و.... که حداقل نیاز های خود جامعه زنان را رفع کنند نیاز نداریم؟؟؟؟ شخص محترمی می گفتند ولی خوب این دلیل نمی شود زن خانواده خودش و فرزندان و همسرش و در یک کلام زندگی اش را برای دیگران فدا کند! می گویند باید شغل زن به خانواده ش لطمه نزند، ما لطمه به زندگی را دقیقا چه تعریف می کنیم؟ لطفا با ذکر مثال هایی بفرمایید! مثلا کسی که پرستار هست و این شغل شیفت شب را ایجاب می کند چه کند؟؟؟ شغلش را رها کند؟ پس اگر هر زن مومنی اینگونه بیاندیشد پس پرستار زن متدین و مومن نباید داشته باشیم. یا پزشکان زن که واقعا شغل های سخت و پرمشقتی دارند. مثلا یک پزشک زنان یا پزشک زن قلب یا و.... من با مشاوری مشورت می کردم نگرانی مرا که دید گفت برای تخصص سراغ تخصصی برو که شیفت شب نداشته باشه مثل پزشک خانواده یا سونوگرافی!!! با خودم فکر کردم بالاخره آیا نباید پزشک مربوط به بیماری های زنان داشته باشیم؟ پس چه زنانی باید سراغ این تخصص ها بروند؟!! واقعا گاهی نا امیدی به سراغم می آید احساس نگرانی. من همیشه دوست داشتم در عین اینکه همسر و مادر خوبی باشم و یه بنده خوب و مومن به خدایم، به کشورم و مردمم صادقانه خدمت کنم گره ای را باز کنم دوست داشتم پزشک زنان و زایمان بشوم دوست داشتم پزشکی اسلامی را اجرا کنم ولی حالا درونم پر از تضاد هست. گاهی فکر می کنم این آقایان متدینی که تماما اشتغال زنان را می کوبند یا با اکراه زیاد سخن می گویند حاضر می شوند کوچکترین کار پزشکی همسرشان مثل آمپول یا سرم زدن را یه آقا انجام دهد!! استاد خواهش می کنم کمکم کنید. خیلی به کمکتون نیاز دارم. من می خواهم زندگی الهی داشته باشم رضایت خداوند متعال از هر چیز مهم تر هست. خیلی ممنونم از شما. ببخشید از اطاله کلام ولی خوب نگرانی و درد و دل بنده بود. خدا قوت. یاعلی مدد. التماس دعا زیاد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده سعی کردم در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» روشن کنم که زنان باید متوجه حفظ عالَمی که برای تربیت فرزند و حفظ فضای توحیدی خانه نیاز است، باشند و این را در فضای زندگی امروزی تعریف کنند و نه در فضای زندگی چهارصدسال گذشته. بنابراین می‌شود پزشک فعّالی بود و شیفت شب هم داشت ولی آن عالَم را حفظ کرد، همان‌طور که عارفان باللّه در عین حضور در عالَم کثرات، حضور خود با خدا را نگه می‌دارند. هنوز هم معتقدم «زن؛ گمشده‌ی تاریخ ما است» و لذا باید یا راه برگشت به گذشته را در مقابل او قرار دهیم و یا راه تقلید از زندگی زنان غربی را، و مطمئن باشید این دو راه راه‌های شکست انقلاب اسلامی را به همراه می‌آورد. کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را به این امید نوشتم که ما از این بن‌بست نجات یابیم. موفق باشید
9498
متن پرسش
چرا در قرآن کریم در یک جا آمده «لا یرید الله بکم العسر» و در جای دیگر آمده «لقد خلقنا الانسان فی کبد» آیا این دو با هم تناقض ندارند؟ البته این را به حساب کم سوادی من بگذارید نه به حساب ایراد گرفتن به کلام الله مجید. العیاذ بالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید این‌که می‌گوییم روزه بگیرید نمی‌خواهیم شما را به سختی بیندازیم، بلکه لازمه‌ی کمال شما ورود به چنین وظیفه‌ای است. حال با این فضا وقتی می‌فرماید انسان را در سختی خلق می‌کنیم معنا می‌دهد یعنی انسان همواره در دل سختی‌ها متولد می‌شود ولی نه آن سختی که برای او زحمت ایجاد کند خداوند چنین سختی‌هایی را برای انسان نخواسته. موفق باشید
8633
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد 1) آیا در بحث سیر مطالعاتی که ارائه داده اید رعایت آن حتمی است؟ مثلا یکی از دوستان شروع مباحثه مطالب را از سلوک ذیل شخصیت امام (ره) بعنوان روش سلوکی نوین تعیین می نماید نظر حضرتعالی چیست؟ 2) در ابتدای جلسه نهم کتاب سلوک ذیل شخصیت امام (ره) به گفته ایشان که فرمودند "اقل مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند" بعنوان شخصیتی که در مقام تفصیل حقیقت اجمالی امام (ره) قرارگرفته اید موضوع را باز فرمایید و اگر فلسفه لازم می آید چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ 3) بنده حدود یک سالی است که بعد از ظهرها پس از استراحت از کار صبح تنهایی و با استفاده از سایت و گاها کتبی از مشهد مقدس از آثار شما بهره مندمی شوم و دو هفته ای است که دو نفر از رفقا بجمع پیوسته اند و احساس می نمایم روش مباحثه دلگرمی خاصی دارد و از سرخوردگی های مقطعی که در تنهایی رخ می دهد جلوگیری می کند توصیه ای اگر دارید بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست از جهتی نگاه فلسفی شما را نیز تأمین می‌کند به‌خصوص اگر تا بحث‌ معاد را با شرح آن دنبال کنید و بهتر می‌توانید مباحث کتاب سلوک را دریافت فرمایید. به نظرم اگر جمع رفقا از قبل بحثی از مباحث سیر مطالعاتی را کار کنید و بعد وعده کنید با یادداشت‌هایی که کرده‌اید با همدیگر مباحثه کنید خوب است. موفق باشید
8580
متن پرسش
سلام: پرورش خیال یعنی چه؟ راه عملی برای پرورش خیال چیست؟ آیا با شعر می توان خیال را پرورش داد؟ اگر بله شعر های کدام شاعر خوب است؟ آیا مولوی خوبه؟ بهترین راه برای پرورش خیال چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیال پرورش نمی‌خواهد خودش به اندازه‌ی کافی پرورش یافته هست. خیال را باید با تصفیه‌ی روح و عقل و با اُنس با حضرت حق پاک و صاحب جمال کرد و از طرفی در کنترل در آورد. تدبّر در قرآن و اشعار امثال مولوی و صداقت کارساز است. موفق باشید
8573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا استاد گرامی اساسا به قانون جذب معتقد هستند؟ و این که چه قدر مباحث و نظریات آقای سید حسین عباس منش در این مورد صحیح می باشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نوع جذب که این آقایان می‌گویند و بنده در جریان هستم ،افق توحیدی انسان را در حجاب می‌برد. موفق باشید
نمایش چاپی