بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1332

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد، بعضی علما موسیقی را حرام و برخی آن را یاری دهنده در سلوک میدانند و اسلام و علمای دین هیچگاه به طور کامل تکلیف مردم را با موسیقی روشن نکرده اند. اصلا آدم می ماند بعضی چگونه در عین دینداری با استفاده از موسیقی به جاهایی می رسند اما برخی احکام دال بر تحریم آن است. آیا ما موسیقی خوب و بد، موسقی سفارش شده و سفارش نشده داریم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1ـ مسلّم هیچ عالم اسلامی موسیقی را یاری دهنده نمی‌دانند. 2ـ فقها می‌فرمایند آن نوع موسیقی‌ها که موجب فتنه و فحشاء شود حرام است و آن‌هایی که چنین نباشد حرام نیست ولی این به این معنی نیست که چون حرام نیست پس خوب است. به همین جهت مقام معظَم رهبری «حفظه‌الله» می‌فرمایند: سیاست نظام اسلامی ترویج موسیقی نیست. زیرا اگر حرام هم نباشد لغو است ، مگر آن موسیقی که در کنار یک برنامه و یا یک فیلم موجب می‌شود تا پیام صحنه بهتر رسانده شود. موفق باشید
764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی برای شما. شنیده ام اگر کسی مجبور به دزدی باشد می تواند در حد نیازش دزدی کند. آیا این مطلب درست است؟ از طرف دیگر در ضمن تفسیر یک سوره ای شنیدم حدیثی داریم که اگر یک مسلمانی از گرسنگی در حال مردن هم باشد سزاوار است که بمیرد ولی از کفار تقاضای نان نکند باطن این احکام چگونه است؟ لطفا مفصل شرح بفرمایید که کاربرد این دو حکم در فقه و نیز کاربرد عرفانی آن کجاست و در صورت امکان مثال بزنید. باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: یکی از تکالیف انسان این است که از جانش محافظت کند و اگر این تکلیف در مقام عمل، با تکلیف دیگری درگیر شد (که به اصطلاح اصولیون از آن به تزاحم تعبیر می‌شود) فقهاء با قواعدی که در مقام استنباط از آن استفاده می‌کنند، حکم این‌که کدام یک از این دو تکلیف باید مقدم شمرده شود را بیان می‌کنند. در مورد اولین قسمت سوال شما نیز انسان با دو تکلیف مواجه می‌شود؛ یکی وجوب حفظ نفس و دیگری حرمت تصرف در ملک دیگران بدون اذن. هنگامی که این دو تکلیف با هم تزاحم می‌کنند فقهاء تکلیف به حفظ نفس را به خاطر این‌که در قیاس با حرمت تصرف در ملک غیر، ملاک اهم دارد، مقدم داشته‌اند البته اگرچه تصرف در ملک دیگران بدون اجازه‌ی آن‌ها این‌جا جایز شمرده‌شده، منافات با حکم به ضمان ندارد. در مورد دومین قسمت سوال شما، باز دو تکلیف بر عهده‌ی انسان است که با هم تزاحم نموده‌اند. یکی حفظ نفس و دیگری عدم ایجاد تسلط کفار بر مؤمنین. اگر روایتی با مضمونی که نقل کردید ثابت و قابل استناد فقهی باشد می‌توان این‌چنین گفت که در آن روایت، ملاک تکلیف به حفظ نفس، کم اهمیت تر از تکلیف دیگر شمرده‌شده. موفق باشید
382

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام 1_ کتاب تکوین و تشریع یعنی چه! 2_ سوره اسرا ایه 64 میگوید شیطان در مال و اولاد شریک می شود یعنی چه 3_لیله قدر چیست و برای استفاده از ان باید چکار کرد 4_ می خواهم حکیم شوم چکار کنم 5_ می خواهم مخلص خدا شوم چکار کنم 6_ضعف های روحی و شخصیتییم راچگونه در کمترین زمان ممکن از بین ببرم
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- قواعدی که در نظام هستی حاکم است و به‌ «وجود» برمی‌گردد، کتاب تکوین گویند و دستوراتی که پروردگار عالم از طریق انبیاء به بشر می‌رساند و به اختیار انسان رجوع دارد، کتاب تشریع گویند. 2- یعنی جهت‌گیری ارتباط انسان با مال و اولاد بر خلاف آن‌چیزی است که خداوند تعیین کرده است. 3- در مورد لیلة‌القدری در قسمت یادداشت های ویژه در همین سایت به بحث « جایگاه معرفتی شب قدر» رجوع فرمایید. 4- تدبّر در قرآن از طریق تفاسیری که مفسران تدوین کرده‌اند، موجب حکمت می‌شود. 5- باید در موضوع توحید، آن‌هم به روشی که روایات گوشزد می‌کند کار کنید، خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه مثل خطبه‌ی 1 کمک می‌کند. 6- دستورالعمل رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» به اباذر که حضرت آیت‌الله مصباح در کتاب «ره توشه» شرح داده‌اند، کارساز است. موفق باشید
21792
متن پرسش
با سلام: در کتاب روح مجرد آمده است: افرادی که که بدون رهبر و دلیل، خودسرانه راه ریاضت پیش گرفته و بنای نمازهای مستحبی و روزه مداوم و ترک حیوانی و ذکر ورد و فکر خودسرانه، از مطالعه کتب یا از تبعیت و پیروی استاد غیر کامل و یا از روی انتخاب و اختیار خویش نموده اند ابدا نمی توانند از این منزل بار سفر بر بندند زیرا اولا این منزل بسیار جالب و زیباست و دل کندن و عبور کردن مشکل است و ثانیا عبور از آن مستلزم قربانی نفس در راه اوست و چگونه نفس حاضر برای قربانی خودش می شود؟ در کل در این کتاب نظر این است که بدون استاد کامل سیر و سلوک نتیجه ناخوشایندی خواهد داشت حال وظیفه ما چیست؟ با توجه به اینکه اولا استادی نمی شناسیم اگر هم باشد از کجا بفهیم او استاد کامل است و ما ار به سرمنزل مقصود خواهد رساند ؟ آیا ما باید به صورت مردم عادی زندگی کنیم و بیخیال سیر و سلوک شویم چون عادی بودن بهتر از منحرف شدن است؟ خواهشمند است راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته بیشتر مربوط به زمان مرحوم قاضی است و با ظهور انقلاب اسلامی و تحققِ تاریخی دیگر، شرایط طوری شده که حضرت آیت اللّه بهجت، موضوعِ «علمِ تو استاد توست» را به میان آوردند که بحث آن در جزوه‌ی «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )» در قسمت نوشتاری سایت هست. موفق باشید

لینک جزوه‌ی «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )»

21085
متن پرسش
با سلام ادب خدمت استاد عزیز: در خصوص سوال ۲۱۰۱۲ نمی خواهم مثل آن سوال طولانی شود و وقت شما را بگیرم. استاد دردآور است واقعا حس بدیست این وقایع که یاد سال ٨٨ افتادیم در روز عزای سیدالشهدا عده ای چه بی حرمتی ها کردند. و این چند روز خصوصا دیشب، که عده ای از همین مردم و خصوصا جوانان به اسم اعتراض با گرانی، نیت دیگری داشتند و این آشوب ها بپا شد. خوب همه می دانند چه شد، نیازی به گفتن نیست ولی قضیه اینجا درد آور است که همین پرچم ایران که پایین می کشند و آتش می زنند هر روز با احترامات خاصی در مراکز نظامی کشور بالا می رود و به پای همین پرچم قبل شروع انقلاب چقدر شهید دادیم و در جنگ تحمیلی بالای ۲۰۰۰۰۰ شهید و تا سال ۹۵ بالای ۲۰۰۰ نفر شهید مدافع حرم برایش خون دادند تا نتوانند دشمنان اهل بیت و کشور، به آن نزدیک شوند و هنوز هم پای این پرچم شهید داده می شود و هنوز هم برای جلوگیری از نفوذ تروریستها خون شهیدان در مرزها و فراتر از آن ریخته می شود. تا کی غفلت و بی تفاوتی، مگر رهبری تکلیف را معلوم نکردند؟ مگر امام خمینی نگفت که آمریکا و اسرائیل دشمن است و وسلام. خوب مشخص است که تا دست از دینمان برنداریم و به زیر سلطه آمریکا نرویم، همچنان دشمن ایرانند پس چرا بعضی مسئولان و بعضی مردم هنوز در غفلتند و سنگ چی را به سینه می زنند؟ هنوز که هنوزه بعد از سالها شهدای دفاع مقدس تفحص می شود و با مدافعان تشییع می شوند. اعتراض به وضع دولت و معیشت مردم حق است ولی ضرر به اموال مردم چرا؟ در ۹ دی امسال مردم چند دسته بودند عده ای برای دفاع از ولایت و سال ٨٨ و روز عاشورا، عده ای برای گرانی و معیشت عده ای هم به لجن کشیدن مملکت و خوشحال کردن دشمنان. آیا این اغتشاشات تجلیلی شد از حججیها؟ مرهمی شد بر دل زلزله زدگان یا کمکی شد در حق مستمندان و ... یا تیشه ای و زخمی بر ریشه انقلاب؟ کسی که خانه یا مغازه یا خودرو رو با هزار زحمت فراهم کرده برای گذران امور زندگیش، درست است که به اسم اعتراض به آتش کشید و ناامنی درست کرد مگر این جز خوشحالی دشمنان و ضرر مردم چیزی در پی دارد؟ کشوری که دشمنان منتظر جرقه اند الان در افغانستان تروریستها چه می کنند آیا درست است با این کارها راه را برای آنان هموار کنیم؟ آیا آن فریب خوردگان که به پرچم ملی رحم نمی کنند منتظرند تروریستها بیایند و خودشان، ناموسشان، پرچمشان، کشورشان، عقایدشان، دینشان را به غارت ببرند؟ واقعا استاد غفلت تا کی؟ در عراق، سوریه، افغانستان و .. چه کردند جز غارت و زخم به شیعه بود؟ نمی دانم چرا، ولی هنوز حس می کنم تاوان بی رنگ شدن دین در جامعه و مسئولین را می دهیم و از آن زلزله ها تا این اختشاشات همگی هشداری از خداست که به خود بیاییم و همه همه واقعا به این باور برسیم که امام خمینی و رهبری که گفتند آمریکا دشمن است، واقعا دشمن است. دیگر سازش و نرمی و فریب خوردن جایی ندارد و واقعا خدا را فراموش نکنیم که دیگر کسی که یاد خدا بود آیا به بیت المال دست درازی می کند از بیت المال کم می کند و می برد یا وعده پوچ می دهد. آیا هشدارهای خدا نیست که وقت آن نشده همه مردم و مسئولین متحد شده و با یک تفکر بسوی دولت و حکومت و تمدن اسلامی پیش روند تا ظهور امام زمان؟ آیا کشور شیعه مستحق چنین وضعی است؟ استاد واقعا مشکل کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبري می‌فرمایند این حرکت بدون چالش نمی‌شود و با اين‌همه چالش که در اطراف ما وجود دارد مي‌فرمايند: «ما ترديد نداريم که آينده‌ي روشني داريم». پس به جاي جاخوردن نسبت به اين چالش‌ها بايد صبر و مقاومت پيشه کرد تا نتيجه‌ي کامل را بگيريم و مأجور باشيم. بالاخره یک حرکت بزرگ، با این موانع کوچک همراه خواهد بود به‌خصوص که این مرتبه از لحاظ بی‌برنامگی و کوچکی، با چالش سال 88 قابل مقایسه نیست و این نشان می‌دهد انقلاب اسلامی به‌خوبی توانسته است نقشه‌های دشمنان خود را ناکارآمد کند. آری! کم‌کاری‌های ما جای خود دارد که زمینه‌ی چنین کارهایی را فراهم می‌کند. موفق باشید

21026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم: با عرض معذرت از مزاحمت ایجاد شده. یک پرسش معرفتی داشتم که با توصیه دوستان تصمیم گرفتم با شما در میان بگذارم. مدتی قبل به این فکر می کردم که آیا آنچه در کتب علمای شیعه از صدر اسلام و درباره شخصیتهای آن موقع نقل شده است قابل اعتماد است یا نه؟ آیا احادیثی که از ائمه نقل می کنند صحیح است یا نه؟ می توان درباره پاسخ این سوال مدتها بحث انتزاعی کرد. اما اگر به طور عینی نگاه کنیم قضیه فرق می کند. کارگری به نام رضا شهابی مدتهاست که به جرم فعالیت برای احقاق حقوق کارگران در زندان است و اخیرا رئیس قوه قضاییه بدون هیچ سندی گفته اند وی جاسوس سازمان منافقین است. وقتی الان در این دنیای اطلاع رسانی یک مجتهد چنین نسبت دروغی را به یک کارگر نسبت می دهد چه طور باور کنیم که مجتهدین هزار سال قبل به دروغ عمر و ابوبکر و عثمان را بدنام نکرده اند؟ وقتی تمام علمای عظام و صدا و سیما و کل نظام یک شبه از آیت الله هاشمی یک قدیس ساختند چه طور باور کنیم علمای هزار سال قبل بدون دروغ تاریخ را نگاشته اند؟ در قضیه آقای رحیم مشایی و احمدی نژاد هم شاهد بودیم به دلایل واهی و با پروپاگاندا همه رسانه ها ایشان را منحرف و دزد و ... خواندند و هیچ مرجع تقلیدی هم اعتراضی نکرد بلکه گاها همراهی هم کردند. از کجا معلوم که شیخ مفید و سید مرتضی هم همین گونه تاریخ را تحریف نکرده باشند؟ خود شما در پرسش و پاسخ با دوستان دیگر بارها گفته اید برخورد دستگاه قضا با آقای احمدی نژاد کینه توزانه و غیرمنصفانه است. اگر مجتهدین راس این قوه چنین رفتار ناعادلانه ای دارند چرا فرض نکنیم علمای سابق این گونه نبوده باشند و به مدد پروپاگاندا اسم خویش را نیک جا نزده باشند؟ وقتی در جهان معاصر با این همه اطلاع رسانی چنین حجمی از دروغ گویی و کتمان حقیقت توسط افراد منتسب به دین انجام می شود چرا فرض نکنیم سابقا هم همین طور بوده است؟ وقتی رئیس قوه قضا که منتسب به بیت یکی از مراجع حاضر است این همه دروغ در مورد عدالت خواهان ایران می گوید و آن مرجع تقلید فقط به فکر تعطیل کردن روز شهادت حضرت زهرا (س) است چرا فکر نکنیم که ایشان هم همدست رئیس قوه اند؟ از اموال این کشور مبلغی ناچیز به عنوان یارانه به حساب مردم واریز می شود که گویا یکی از مراجع کمربسته تا آن را هم از ما دریغ کند. وقتی مرجع فعلی حرفی از املاک و حقوق نجومی نمی زند و هم و دغدغه اش فقط یارانه است و شما هم ظاهرا هیچ سخنی در این باره ندارید بر چه اساس من باور کنم که شیخ طوسی و مفید دنبال عدالت اجتماعی بوده اند؟ اخیرا آقای میلانی در نقد کتاب جدید آقای بیژن عبدالکریمی مطلبی عنوان کرده بودند سراسر پر از توهین و ایشان را از نوادگان قاتلین کربلا دانسته بودند. وقتی در حوزه امروز با این همه وسیله ارتباطی کسی چنین مزخرفاتی را به نام نقد می گوید و هیچ مرجعی اعتراض نمی کند و اخلاق حسنه نبوی را یادآوری نمی کند چه طور انتظار دارید ما باور کنیم علمای سلف این آقا ملتزم به اخلاق دینی بوده اند؟ به عبارت بهتر رفتار امروز علمای شیعه این پرسش را ایجاد کرده که شاید اسلاف علما هم مانند اینها بوده اند و ما تاکنون بی خود به آنها ظن نیک داشته ایم. اگر در این فقره من را کمک کنید متشکر می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد کمی حوصله کنید. آن بزرگانی که در تاریخ ماندند آن‌قدر پاکی و صفا و صداقت از خود نشان دادند که مردم دلداده‌ی آن‌ها شدند و به مدعیان غیر صادق پشت کردند. مطمئن باشید اگر کسی در این تاریخ وظیفه‌ی خود را انجام ندهد چیزی نمی‌گذرد که مردم به آن‌ها پشت می‌کنند و پس از چندی هیچ نامی از آن‌ها در میان نیست. موفق باشید

19910
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: در چین همه تلاش میکنن که یه لقمه نانی به کف آرند و به غفلت بخورن. در هند همه میرن سینما فیلم هندی ببینن بزن بزن، اکشن. در سوئد همه در صلح کامل زندگی میکنن تا حدی که از خوشی زیاد و البته از پوچی، خودکشی میکنن. تو آمریکا مهد هالیوود است و مجسمه‌ی آزادی و به کلینتون رأی میدن اما! ترامپ رأی الکترال میاره میشه رئیس جمهور. توی خط استوا هنوز هستند کسانی که تمدن نوظهور آدم‌کش را هنوز ندیده‌اند. و.... اینها چند نمونه از پدیده های رایج در جهان اطراف ماست. تو ایران! هم یه پدیده بوجود آمده به اسم حضرت مستطاب، مدّ ظله، دامت برکاته، قدس سره، حفظه الله تعالی، پسر عارف، جلو چشم میلیونها نفر گفته من خوبم! من تکم! من خاصم! من کروموزوم خوبی دارم! که معروف و پولدارم! بقیه خون خوبی تو رگهاشون نیست! گاگولن! دست و پا چلفتی‌ان! من از پدر و مادر خاصی به دنیا اومدم. حالا استاد! شما هی نزار ما بریم سرمون رو بزنیم به دیوار. والا قدیما از روی ریا هم شده صاحب‌منصبان دنیوی تواضع میکردن میگفتن «هذا من فضل ربی» ما کسی نیستیم. ما هیچی نیستیم! شما حدیثی، آیه‌ای، توصیه‌ای، نکته اخلاقی، چیزی ندارید به ما تزریق کنید تا از عصبانیت نریم سرمون رو بزنیم به یه دیوار رو به آفتاب نوک تیز با آجر لفتون؟! برچسب‌ها / اصلاح طلب؟ کروموزوم؟ فرد خاص؟ یکی یه دونه؟ چراغ خونه؟ گل گلخونه؟ پسر خونه؟ پسر بابا؟ تواضع؟ هذا من فضل؟ حالا شما بفرمایید؛ «گر بر سر نفس خود امیری مردی! آرام باش، افسار نفس را بکش! نمی خوام بکشم!!!! مگه زوره؟ دوست دارم اینقدر حرص بخوروم تا دق کنم ان شاءالله تعالی. باباجان! زن خارجیه تو شبکه‌ی «من و تو» و امثالهم به آقا میگه!!!! مقام معظم رهبری!! اینا به خودشون میگن مقام عظمی کروموزوم!!!!. ایمیلم خرابه، شخصی جواب ندید حرص میخورم ها.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هم باید با مصرف یک ماده‌ی توهّم‌زا خود را نسبت به این حرف‌ها به گیجی بزنید، وگرنه، نه شخصِ شما بلکه هر آدمی که در هوشیاری باشد به نحوی یا خود را از یک بام بلند به روی زمین پرت می‌‌کند و یا مثل جنابعالی به دنبال دیواری می‌گردد که سر خود را محکم به همان نحوی که شما وصف کردید، بزند.

ما را چه شده است که سیاسیونِ ما چنین گل‌پسرانِ متوهَّمی تربیت کرده‌اند که در روز روشن سخنانی بگویند که احمق‌ترین آدم‌های دنیا هم چنین حرف‌هایی به ندرت می‌زنند!!!؟ باز به بنده ایراد بگیرید که چرا می‌گویم؛ جریان اصلاح‌طلبی در فضایِ روح غربی ، برداشتی عرفی از آزادی دارد و نه قدسی و تنها به این فکر می‌کند که چگونه از بستر آزادی، انتخاباتی را مدیریت کند که عملاً در آن انتخابات، اهدافِ انقلاب اسلامی خواسته یا ناخواسته در حجاب ‌رود و ما به جای پشت‌کردن به آزادی به جهت سوء استفاده‌ از آن، آزادی را از بندِ چنین افکاری آزاد کنیم تا همان حریّتی که دین متذکر آن است به صحنه آید و رعایت حقوق انسانی شکوفا گردد. این نوع نگاه به آزادی، آن نگاهی است که از آموزه‌های علی «علیه‌السلام» به‌دست می‌آید و نه از لیبرال‌دموکراسی.[1] آری! بستر اصلاح‌طلبی جز چنین انسان‌های متوهَّمی به‌بار نمی‌آورد در آن حدّش که رئیس جمهور آن هم فقط ملاکش رضایت رأی دهندگانِ به اوست به جای آن‌که ملاک عمل او حق و باطل باشد. که در این رابطه کمی دقِ دلِ خود را در جواب شماره‌ی سؤال 19909 خالی کردم. موفق باشید


[1] - حضرت علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «وَ لا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّا» بنده‌ی هیچ‌چیز مباش، زیرا خداوند تو را آزاد آفریده.

18689
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: خدا قوت. لطفا بفرمایید از نظر شما هدف جوان و نوجوان حاضر در عصر تاریخ انقلاب اسلامی باید چه باشد؟ تشکر از الطافتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درک درست انقلاب اسلامی در راستای برگرداندن معنویت به زندگی بشر و مقابله با استکبار. لذا در دو جبهه‌ی مطالعه‌ی معارف الهی و غرب شناسی باید تلاش کرد. موفق باشید

18666
متن پرسش
با سلام: من دو سوال مرتبط دارم: 1. آیا می تواند الهام به قوه ی تخیل القا شود؟ 2. چگونه بفهمیم که این القا در قوه ی تخیل الهام بوده یا از نفس خود و ضمیر ناخودآگاه بوده؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا که نه! 2- اگر آن الهامات، روحِ عبودیت ما را تقویت کرد، جنبه‌ی الهی دارد وگرنه وسوسه‌های شیطانی است. موفق باشید

17814

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ببخشید استاد طاهرزاده، سلام: خواستم اگه ممکنه این مطلب رو بخونید و نظرتون رو بگید و اگه اطلاعی از این موضوع دارید، ممنون میشم بفرمایید. این مطلب در یک کانالِِ عرفان در تلگرام به نام کانالِ لام.میم بود. مطلب: ان شاءالله فرصت بشه، مطلبی در خصوص زندگی هولوگرامیک براتون می نویسم. دیری نخواهد پایید، که مردم با تکنولوژی مواجه خواهند شد که بصورت ارادی و تکنولوژیکی وارد عالم مکاشفه می شوند، طراحی زندگی و ساختمان و... خود می کنند سپس مثلا خانه ای را که در وضعیت هولوگرافیک برای خود ساخته و طراحی و چیدمان کرده اند، سیو و ذخیره می کنند، سپس در عالم خارج به مهندسین خواهند گفت این هوگرام منو واقع نمایی بکن و هزاران هزار هولوگرام، یعنی مکاشفات تکنولوژیک در جهان ساخته خواهند شد. حالا ببینید کی عرض کردیم این مطلب را یک مدت دیگر، هولوگرامی مثلا خواهد آمد، همسران واردش می شوند، و بچه خودشان سفارش می دهند! رنگ مو فلان، رنگ چشم فلان و.... تا اینکه هولوگرام تا ریز قیافه بچه را به آنها نشان می دهد و آنها درست در عالم واقع بجه ای که دنیا خواهند آورد همینه حتی خواهند رفت داخل هولوگرام و می روند مثلا پانصد سال آینده گشتی می زنند و بر می‌گردند. علم غوغایی راه خواهد انداخت. سفر به داخل هسته اتم، و دنیای ریز اتمیک. سفر داخل خورشید، سفر به میلیارد ها سال نوری بعد و قبل، کشف انواع عجایب، مثلا چه جالب میشه طرف میره با کنفوسیوس هم کلام میشه و ازش درس میگیره دوباره بر میگرده زمان خودش، داخل هولوگرام میشه و آخر همه احتمالات را بعیان می بیند، بعد بهترین و پرسود ترین معامله را انتخاب می کند، این قضیه تا جایی ممکنه پیش بره که همه مردم یک زندگی موازی ذهنی داشته باشند، یعنی طرف ایران باشه خودش یک زندگی اینجا داشته باشه و یک زندگی هولوگرامیک هم مثلا در آمریکا داشته باشه با یه عده ای دیگر که در آنها هم در هولوگرام اند حتی ممکنه یک زندگی زمینی داشته باشه یک زندگی مریخی اینجاست که باید گفت فتبارک الله احسن الخالقین اخیرا بازی های کامپیوتری زیادی در بازاز هست. مانند «سیمز» «کلش» و غیره که بهتر از من همه می دانید طرف الان میشینه پشت سیستم، و با جویستیک یا کیبورد نفرات داخل بازی را کنترل میکنه و نرم افزار بازی هم بصورت هوشمندانه با این بازیگر تعاملات داره همین را تصور کنید. که نرم افزار فوق هوشمند هولوگرام میشه و طرف خودش وارد بازی میشه؛ خودش داخل سیمز میشه، خودش داخل کلش میشه و این فقط تقریب ذهن بود مساله بسیار شگفت تر از این است. دیگه برای درمان عمل جراحی لازم نیسن، دکتر داخل هولوگرام مریض میشه و مثلا غده را داخل هولوگرام درمان میکنه. و و و و و و چه ها که نخواهد شد.دوستان بحث هولوگرام که یادشان هست؟ گفتیم چه بسا خواهد آمد که طرف یک زندگی موازی با زندگی طبیعیش، در هولوگرام خواهد داشت. اینم داستانی از جناب محیی الدین بن عربی که مؤید آن مطلب است:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث معرفت نفس را دنبال فرمایید و تفاوت ساحت مجردات را از ساحت عالم ماده متوجه شوید به خوبی به غفلت این افراد و این ادعاها که بیشتر با تفکر کارتونی شکل گرفته است، پی می‌برید. موفق باشید

17765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: آیا می توانیم جهت استخاره با قرآن خودمان مستقیما قرآن را بگشاییم و به استناد سطح و فهم خود از معنای آیه نسبت به خوب و بد بودن استخاره استناد کنیم بدونه آنکه عربی بدانیم و تفسیر قرآن بلد باشیم یا اینکه حتما باید به یک متخصص قرآنی رجوع کرد؟ و سوال دوم اینکه میزان تخصص و دانایی یک متخصص قرآنی در دقت نتیجه ایی که برای ما اعلام می کند چه مقدار می تواند اثر داشته باشد؟ مثلا استخاره ایی که ما از یک طلبه می خواهیم با استخاره ایی که یکی از بزرگان معارف دینی چه مقدار از لحاظ دقت متفاوت خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید جایگاه آیه‌ی مربوطه در کلّ سوره برای طرفی که می‌خواهد استخاره کند روشن باشد. 2- هر اندازه شخص استخاره کننده متوجه روح کلی قرآن باشد بهتر است. موفق باشید

17311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: (سپرده بودم که این جلسات را با موسیقی آغاز کنند. نمی دانم چنین کرده اند یا نکردند. اگر کرده اند که خوب و اگر نکرده اند امیدوارم که نوبت های بعد بکنند. چرا؟ برای اینکه همه ی سخن مولانا را به زبان نمی توان گفت. پاره ای از آن ها را با موسیقی باید گفت و از زبان تار و چنگ باید شنید. این یکی از میراث هایی بود که مولانا از شمس برد. برای شما گفته ام که مولانا پس از دیدار با شمس عوض شد و تحول عظیمی در روان او و در رفتار او پدید آمد همچنین در گفتار او. همه چیز حکایت از آن می کرد که یک زیر و رو شدنی همه جانبه در او اتفاق افتاده است. حتی نوع لباس پوشیدنش را هم عوض کرد و آن دستار پیشینی که به شیوه ی عالمان و فقیهان می پوشید کنار گذاشت و پوشش تازه ای اختیار کرد. یکی از تحولهای بزرگ که در او رخ داد این بود که به موسیقی و سماع روی آورد. کسی که تا قبل از آن فقیهی بود که سنگین و موقر در گوشه ای می نشست و اجازه ی تجاوز از حدود به کسی نمی داد حالا چنان شده بود که دمی بدون موسیقی نمی توانست به سر بیاورد و حتی در احوال او نوشته اند که وقتی بود که در سماع بود و با ملازمان و همراهان و همدلان خود می رقصید و آواز می خواند و به موسیقی گوش می داد حریفان در رسیدند و شاید هم از راه طعنه به او گفتند که وقت نماز شده است یا وقت نماز می گذرد و مولانا هم در جواب آنها گفت ما در نمازیم. چنین بود که عبادتی را او پدید آورد و بدعتی که بدعت ممدوحی بود به جا نهاد و طریقه ای را در صوفیه پدید آورد که بر خلاف طریقه های پیشین از طریق سماع می کوشیدند تا آواز خداوند را بشنوند. غریب نیست ما از شکسپیر خوانده ایم که می گفت: «موسیقی غذای عشق است.» و همین سخن را از مولانا قبل از او شنیده و خوانده ایم که: پس غذای عاشقان آمد سماع / که در او باشد خیال اجتماع. می گفت که در اثر موسیقی خیال اجتماع یعنی هوس اتحاد با محبوب در آدمی پدید می آید و می جنبد و شخص را برای پیوستن با محبوب آماده تر می کند. این سخن فقط از مولانا نیست شما در حافظ هم که یک قرن بعد از مولانا می زیست می بینید که همین نکته را به وضوح برای ما می گوید که: اول به بانگ چنگ و نی آرد به دل پیغام وی / آنگه به یک پیمانه می با من هواداری کند. از طریق چنگ و نی پیام را بیاورد بر من. گویی که سخنی دارد محبوب، بانگی دارد که فقط از طریق آلات موسیقی نواخته می شود. زبان آدمیان الکن است از آنکه آن پیام والا را حمل کند و در گوش ما بنشاند. رباب و چنگ به بانگ بلند می گویند / که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید رازها را با زبان عادی نمی توان گفت. با زبان موسیقی می توان گفت. رباب و چنگ آن اسرار را در گوش ما می خوانند اما زبان فارسی یا عربی یا چینی یا انگلیسی از گفتن آن و یا حمل آن عاجزند. به همین سبب هم بود که چنانکه گفتم مولانا که خود موسیقی شناس بود دستور داد که آلت موسیقی تازه ای بسازند و تصرفی در ساختار رباب کرد که چیزی شبیه کمانچه بود و گفت که آن را بنوازند و در مجالس او همیشه نوازندگان حاضر بودند و بدون نواختن موسیقی مجلس او بر پا نمی شد و ادامه نمی یافت و خاتمه نمی یافت. و این مرد در اثر نوع تغذیه ی سبکی که داشت و بسیار سبک بود و سنگینی پرخواری با او نبود و لذا در مقام سماع از دیگران چالاک تر بود. می شد که مدتها نوازندگان بنوازند و دیگر رقصندگان و سماع کنان خسته شوند اما مولانا خسته نمی شد و همچنان می چرخید و می چرخید و می چرخید و خدا می داند که در این احوال بر او چه می بارید و چه دریافت می کرد که پس از آن نطق او باز می شد و کمی از بسیار را و اندکی از خروار را در اختیار ما قرار می داد که اکنون با ماست و به همین سبب برای تلطیف و برای مقدمه ای و برای همنشینی با مولانا و برای همنوایی با او و برای ورود در عالم او و در مقام جستن مدخلی برای رفتن به دنیای او قطعا شنیدن موسیقی و خاطر را خوش کردن از طریق شنیدن آوای عشق و آوای خدایان که موسیقی باشد شرط است. که مجالس را آنچنان آغاز کنیم� ) شبی در کنار آفتاب دکتر عبدالکریم سروش برگفته از کانال رسمی تلگرام ایشان ویراستاری متن: احسان اشرفی 21/06/1395 http://www.facebook.com/sharer/sharer.php?u=http://www.shamsrumi.com/index.php?) فيسبوك :گذاري اشتراك http://twitter.com/intent/tweet?) تويتر - (m=blog&id=6&blogId=2841 لينكدين - (text=GoToPersia&url=http://www.shamsrumi.com/index.php?m=blog&id=6&blogId=2841 http://www.linkedin.com/shareArticle?mini=true&url=http://www.shamsrumi.com/index.php?) https://plus.google.com/share?url=http://www.shamsrumi.com/index.php?) پلاس گوگل - (m=blog&id=6&blogId=2841 (m=blog&id=6&blogId=2841� لطفاً نظرتون راجع متن فوق و رقص و موسیقی و از فقه عبور کردن و شخصیت جناب شمس و مولانا و اینچنین حرفها چیست؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره راهی که امامام معصوم در مقابل ما گشوده‌اند که کم‌خطرترین و پرمنفعت‌ترین راه است، به موسقی نظر جدّی و اساسی نشده است و مسلّم سلوک امثال مولانا نیز به موسیقی گره نمی‌خورد و آن موضوعی بسیار فرعی است. سراسر دیوان شمس و مثنوی، خودش به خودیِ خود یک موسیقی آسمانی است، و اکثراً «سماع» که در اشعار مولانا به‌کار می‌رود به همین معنا است. و لذا دیگر چه نیازی به ارتعاش تارهای زمینی هست؟! موفق باشید

17180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی لطفا وحدت وجودی که امام خمینی در عروته الوثقی قائلین به آن را نجس می دانند با وحدت وجودی که در کتب مختلف عرفانی اشان مطرح است تفکیک فرمایید. دوم آنکه در یکی از سوال و پاسخ ها شما موسیقی را کاملا رد و غیر مفید دانسته بودید. سوال بنده از شما این است که آیا وقتی که مقام معظم رهبری به آقای افتخاری گلایه می کنند که چرا موسیقی شاد نمی خوانید و وقتی امام راحل به موسیقی ای مطهر علاقه شدید نشان می دهند و با آن گریه می کنند یا وقتی که امام در پاسخ به آن خانم که گفته بود گروه نوازندگی از اول انقلاب تا حالا ناراحت اند که حالا که موسیقی حرام شده چه کنیم و امام فرمودند که برای انقلاب و اسلام بزنید و وقتی که امام در پاسخ به آن بنده ی خدا که با هم پای تلوزیون بودند و شاکی شده بود که چرا در تلوزیون موسیقی شاد پخش می شود و امام فرموده بودند این قبل از انقلاب و خارج از فضای توحیدی انقلاب حرام بوده است نه الان. علت تندروی های ما چیست؟ آیا ما از امام خمینی هم غنی تریم؟ لطفا با توجه به همه مستندات بالا پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وحدت وجود به معنای آنکه هرچیزی خدا باشد هیچکس قبول ندارد و وحدت وجود به آن معنا که تماما حق در صحنه است و مخلوقات همه مظاهر حق اند چیزی است که عرفا و از جمله امام به آن معتقدند 2- بنده به هیچ وجه مخالفت کلی با موسیقی ندارم. عرض بنده آن است که حوزه ی موسیقی در حد تحریک خیال است و اگر کسی بخواهد به معانی و حقایق بالاتری دست یابد از ظریق موسیقی نمی تواند. موفق باشید

16759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد: برای مطالعه تاریخ صدر اسلام و هم چنین مشخصا جنگ های احد و احزاب چه منابعی را معرفی می کنید؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌هایی مثل «فروغ ابدیت» و «تاریخ یعقوبی» و «الکامل ابن اثیر» و «سیره‌ی ابن هشام» در این مورد مطالبی در اختیارتان می‌گذارد. علاوه بر تفسیر سوره‌ی احزاب و آل‌عمران که آن‌، جای خود دارد. موفق باشید

14791
متن پرسش
با سلام: در بحث حرکت جوهری کتاب از برهان تا عرفان را مطالعه کردم, درست است که چیزی نیست که حرکت کند وخود جوهر حرکت است اما اینجا را نفهمیدم که الان من در و کوه و درخت و....را می بینم, درست که اینها چیزی نیستند و تمام فیض بقایشان را خدا می دهد اما الان چیزی به نام کوه هست که آن کوه درخت نیست پس یک تعین و تعریفی گرفته، حال می خواستم جای تعین این تعین و کلا تعریف چیزی مثل درخت و.... را توضیح دهید. آیا این تعینات در کجا تعین می شود؟ یکی اینکه در کتاب نوشته بود که حرکت از قوه به فعل است و قوه را هم معنی عدم گرفته بود، عدم که نیست. ممنون از پاسخ هایتان.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. تعیّنات در عالم ماده صورت‌های مختلف حرکت‌اند که به جهت شرایط مختلف که حرکت دارد، متفاوت ظهور می‌کند. 2- قوه، عدمِ مطلق نیست بلکه «عدمٌ مّا» است. یعنی عدمی است که جهت به سوی فعلیت دارد مثل جوانی در کودک. موفق باشید

13992

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام به استاد گرامی: 1. بنده به لطف خدا و کمک جنابعالی مطالعه تفسیر المیزان را شروع نموده ام با روشی که در جزوه فرمودید اما گاهی برای پیدا کردن نظر علامه دچار مشکل می شوم می خواهم راهنمایی فرمایید مثلا در آیه 25 سوره توبه (لقد نصرکم الله) نظر علامه در متن تفسیر المیزان کدام است؟ 2. برای شرح و تفسیر نهج البلاغه کدام اثر از کدام مولف را معرفی می نمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علامه«رحمة‌اللّه‌علیه» بعضی از آیات را که معنی آن مشخص باشد و یا نظری در مورد آن نداشته باشند، تفسیر نمی‌کنند. در این موارد خوب است نظر مفسر دیگری را مثل مرحوم طبرسی در «مجمع‌البیان» را ذیل آیه‌ی مربوطه ثبت کنید و متذکر شوید که از آن منبع گرفته شده است 2- برای شروع شرح آیت اللّه محمدتقی جعفری خوب است، بنده هم عرایضی در شرح بعضی از خطبه‌ها داشته‌ام. موفق باشید

13150
متن پرسش
سلام علیکم استاد معظم بسیار ممنونم از جواب قبلی شما، یک سوال دیگر هم داشتم. یک سالک از استفاده کدام غذاها باید خود داری کند (البته منظورم از نوعیت غذا نه بلکه غذایی است که شخص در دعوتی های بزرگ و یا کوچک دعوت می شود و استفاده می کند و یا غذای بازار) یا بهترخدمت شما عرض کنم که آیا یک سالک باید یک برنامه غذایی داشته باشد و یا دارد؟ با احترام شریفی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید می‌فرمایند اولاً تنقلات‌خور نباشد، ثانیاً: هر روز گوشت نخورد، ثالثاً: قبل از سیرشدن از خوردن دست بکشد، رابعاً: چند نوع غذا را در یک سفره تناول نکند. موفق باشید

13122
متن پرسش
سلام: در صوت شرح دستورالعمل های آیت الله بهجت (ره) فرمودید: گناه اعتقادی نباید داشت. و اگر انسان نداند معنای ملائکه و ... چیست نمی تواند سیر کند. حال سوال من این است: 1. اگر مدتی بوده که اعمال عرفانی انجام می داده ولی اعتقاداتش نیمه سالم بوده دیگر سیر نکرده؟ یا سرعتش کمتر بوده؟ ۲. اینکه در احوال بزرگان آمده که کلا خود را بی دین فرض کردند و راه تحقیق پیش گرفتند. آیا ما هم باید اینگونه کنیم یا صرف خواندن کتب اعتقادی سالم کافیست؟ اگر که می شود توضیح دهید. ممنون التماس دعا هم دارم شدیدا. چون می خواهم به خواستگاری بروم استاد. دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روی‌همرفته انسان بر اساس آگاهی‌های فطری، عباداتش به سوی حضرت حق است و هرچه عقاید خود را صحیح‌تر کند، عمق رجوع به حضرت حق بیشتر می‌شود. عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده است. اگر با شرح صوتی آن مطالب را دنبال کنید إن‌شاءاللّه به نتایجی خواهد رسید. موفق باشید

11944
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: لطفا بفرمایید چطور می توانم درباره عالم زر اطلاعات کامل کسب کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی در تفسیر موضوعی خود در جلد پنجم بحمداللّه به صورتی جامع موضوع فطرت را و به تبع آن بحث عالم «ذر» را دنبال کرده‌اند، همچنین در تفسیر آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف مطالب ارزشمندی فرموده‌اند. موفق باشید

10762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطف کنید معنای (برح الخفاء وانکشف الغطاء) در زمان غیبت یعنی زمان ما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به پروردگار خود عرضه می‌داریم؛ بلای عظیم و بیچارگی ما آشکار و پرده از روی کار ما بر افتاده. که حاکی از بروز مشکلاتی است که فقدان امام معصوم برای ما پیش آمده و از این طریق تقاضای تسریع ظهور آن حضرت را داریم تا هیچ مسلمانی بهانه‌ای جهت نزدیکی به کفر و استکبار را نداشته باشد. موفق باشید
6919
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر چرا در بحث برهان صدیقین می‌فرمایید که وقتی برای عالم مراتب قایل شدیم به آن معناست که خدا در مرتبه‌ی بالاتر است و این بدان معناست که خداوند در مرتبه‌ی پایین‌تر نیست؟ با توجه به این‌که هرکدام از مراتب عالم ظهور خاص خداوند در همان مرتبه است چنین اشکالی باز هم پیش می‌آید؟ (اگر هر مرتبه‌ای از عالم را ظهور وجود مطلق با قید و محدودیت همان مرتبه از وجود در نظر بگیریم، وجود مطلق را در همه‌ی مراتب به صورت مقید به همان قید آن مرتبه‌ها می‌بینیم و شاید دیگر چنین مساله ای پیش نیاید). نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که شما داخل پرانتز می‌فرمایید درست است و در این صورت بحث معیّت حق با عین ثابته‌ی آن مخلوق است و این در واقع تشکیک در ظهور است. آنچه می‌تواند قابل اشکال باشد تشکیک در وجود است و خودِ ملاصدرا نیز که جهت تعلیم بعضی از مباحث از تشکیک در وجود استفاده می‌کند در یکی از مجلات آخر اسفار اذعان به تشکیک در ظهور دارد و نظر عرفا را تأیید می‌کند. موفق باشید
5479
متن پرسش
با سلام طلبه ی پایه یک هستم که از دیپلم وارد حوزه شده ام و با توجه به اینکه 23 سال دارم نگران این هستم که برای شروع مباحث عقلی و اعتقادی کمی دیر شده باشد. (با در نظر گرفتن این نکته که در جواب یکی از سوالها فرموده بودید: فلسفه را شروع نکنید تا در فقه ممحض باشید) لطفا در این مورد مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با مباحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین در کنار پایه‌های اولیه حوزه، خلأ نگاه فلسفی عرفانی را تا حدّی جبران کنید، چون اگر بخواهید از حالا فلسفه بخوانید با توجه به این‌که باید همه‌ی ذهن خود را وارد مباحث فلسفی کنید از پایه در ادبیات ضعیف می‌مانید. موفق باشید
5110
متن پرسش
سلام.بعضی از مطالب تفسیر شریف المیزان ثقیل می باشند که شاید نسبت کمی به سایر مطالب باشد ولی سوال اینجاست که در برخورد با این مطالب پافشاری کنیم تا تمام المیزان را به زعم خویش بفهمیم (وترس از آن می رود که آن گوهر المیزان در این بخش ثقیل باشد که با رد شدن از آن بهره را از دست دهیم).ویا رد شویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید اجمالاً مطالب در دستتان باشد تا بتوانید ادامه دهید. موفق باشید
4819

عالم ذربازدید:

متن پرسش
سلام و خداقوت آیا عالم ذر با روز الست ارتباطی دارد الر بله چو ارتباطی جایی شنیدم که در عالم ذر ارواح خوب یا خبیث هستند و وقتی وارد این دنیا میشوند با همان خصوصیات هستند اگر اینطور هست پس ما با پیش فرضهایی در این دنیا می آییم که توان تغییر آنرا در این دنیا نداریم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور نیست. بنده در جلسه‌ی تفسیر سوره‌ی اعراف در شرح آیه‌ی 172 عرایضی داشته‌ام که شاید این شبهه برطرف شود. موفق باشید
3235
متن پرسش
با سلام و احترام استاد طاهرزاده بسیار زیاد تمایل دارم در راه خدا و اسلام گام بر دارم.باالتبع گام هایی هم برداشته ام اما هنوز دلم آرام و قرار ندارد،نمی دانم رسالتم را باید چگونه شروع کنم،از کجا آغاز کنم...استاد راهنمایی بفرمائید که در این مسیر پر از محبت چه قدم های شایسته ای بر دارم که خداوند متعال از ما خوشنود و ما را با شهادت در آغوش خود جای دهد.ان شاء الله ومن الله التوفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعد از رسیدن به اعتقاد صحیح و اخلاق فاضله و رعایت حرام و حلال الهی همه‌ی حرکات و سکناتتان به دستور رهبر معظم باشد که امروز راه مستقیم همین راه است و بس. موفق باشید
نمایش چاپی