باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد استاد، عرایضی در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» شده است 2- در مورد مشکل بانکها با استعفایِ شما، مشکل حل نمیشود. منظور آیت اللّه جوادی آن است که کارمندان متدین بانکها به ادارات خود فشار بیاورند که این مسیر انحرافی را اصلاح کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در نسبت به همدیگر و بهخصوص نسبتِ بین زن و مرد و بالأخص در نسبت بین زن و شوهر؛ از طریق نفوذ فرهنگِ مدرنیته آنچنان بههم ریختهایم که حقیقتاً یکی «ونوسی» و دیگری «مریخی» است. و این همان دورهی هبوط تاریخیِ ما است. در حالیکه ذیل شریعت الهی در سیری که خداوندِ خالق زن و مرد فراهم کرده بود، به خوبی انسانها همدیگر را درک میکردند و زن و شوهر، ماوراء فرهنگ فمینیستی نسبت به همدیگر و نسبت به جامعهی خود احساس مسئولیت داشتند. عمده آن است که برای برگشت به عهدِ قدسیِ خود، با نگاه فرهنگ مدرنیته به عالَم و آدم ننگریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر انسان مؤمن در برزخ و قیامت، به آن شکل است که از جزئیات به کلیات و نوامیس سیر میکند و با شوق وجودی با حقایق مرتبط میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه متوجه امر هستید. جلوتر بروید تا به جامعیتِ لازم که جمع بین تشکیک در وجود و تشکیک در ظهور است، دست یابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که شما چگونه آن ذکر را تصور کنید. اگر وقتی آن ذکر را گفتید، آن را یکبار در نظر بگیرید، میگویید علاوه بر آن یکبار، نود و نه بار دیگر هم رویش. ولی اگر معنای آن ذکر را با گفتن آن ذکر در نظر بگیرید، میگویید آن معنا، صدبار باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما آیات قرآن و روایات صحیح السند اهلالبیت«علیهمالسلام» است که در متن آنها هرگونه گناهی را با نور تواب حضرت حق در صورتیکه ما توبه کنیم، بهکلّی منتفی میدانند و نهتنها منتفی، بلکه اگر با توبهی خود زشتی گناه تا عمق جان ما پیدا شود، آن حالت به ما خودآگاهیِ تبدیل سیئه به حسنه را میدهد. خداوند یکجا میفرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات» (هود/114) یعنی کارهای خوب مثل عبادات و رعایت حرام و حلال بهکلّی سیئات را میبرد. و یکجا میفرماید: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً» (70) فرقان. یعنی اگر کسی از گناه دست بردارد و توبه کند و مسیر خود را در راستای ایمان و عمل صالح قرار دهد نهتنها آثار گناهان او بهکلّی از بین میرود بلکه آن گناهان به حسنات تبدیل میشود و روحیهی بسیار زیبا و پاک به او هدیه میگردد و در همین راستا در قرآن داریم: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ» (222) بقره. یعنی خداوند آنهایی که توبه کردند و از گناه پاک شدهاند را دوست دارد و آنها محبوب خدایند. و در روایات هم که اینهمه تأکید میشود هرکس از گناهی توبه کند همانند آن است که آن گناه را نکرده است؛ جایی برای ناامیدی نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را نباید سؤال کنید، باید عمل نمایید. به خود نهیب بزنید که غفلت نکنید. سؤال در این موارد حجابی است که شما را از عمل باز میدارد. مگر وقتی خداوند به شما میفرماید راست بگویید، سؤال میکنید؟! یا سعی میکنید راست بگویید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون به لطف الهی در ماه رجب راهِ رفتن به سوی حق برای شما گشوده میشود و وجه یمین شما شکوفا میگردد، وجه مشئمهی شما نیز رُخ مینماید. با امیدواری از ماه رجب استفاده کنید تا وجه مشئمهی خود را مغلوب وجه یمین خود نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مولوی:
«گر به هر زخمی تو پر کینه شوی پس کجا بیصیقل آیینه شوی؟»
1- همینطور که خودتان مستحضرید، در مورد پرونده و حکم نظام قضائی برای آقای بقایی نمیتوان گفت آیا به خاطر کینههای سیاسی است و یا اینکه واقعا جرمهایی در میان بودهاست و حکم بر اساس آن جرمها داده شده و عادلانه بوده، و بنای ما در این مورد تبرئهی کلی نظام قضایی نیست. ولی بر فرض وجود ظلم واجحاف، بحث بر سر آن است که آیا این نوع حرکات و برخوردها که بیشتر به جای پوزوسیون جنبهی اپوزوسیون دارد، برای نظام اسلامی مفید خواهد بود؟ و اساساً یک نوع اصلاح را در پیش خواهد داشت، و یا با غفلت از اصالتهای تاریخیِ انقلاب اسلامی، این حرکات، بیشتر منجر به دلسردی و عبرت نیروهای انقلاب میشود؟
2- سیرهی اولیای معصوم«علیهمالسلام» چیز دیگری را به ما یادآور میشود در آن حد که با آن همه ظلمی که از جوانب مختلف به مولای ما علی«علیهالسلام» شد حضرت سخت مواظب هستند جبههای در مقابل خلافت به صورت اپوزوسیون تشکیل ندهند، درحالیکه اگر بپذیریم به آقایان احمدی نژاد و بقایی ظلم شده، نه آن نوع ظلمها که به مولایمان علی«علیهالسلام» شد به ایشان شده است، و نه نظام اسلامی ما قابل مقایسه با نظام حاکم در آن دوران است. آیا شایستهی آن نبود که این نوع تقابلها طوری نمیبود که عملاً اصالتهای انقلاب اسلامی را زیر سؤال خواهد برد، در حدّی که گویا حقیقت دوران ما در جلوهی انقلاب اسلامی، اساساً چیزی نیست که باید آن را پاس بداریم. زیرا همیشه به ما توصیه شده برای بهدستآوردن آزادی باید آزادیِ خود را نادیده گرفت و برای آبادکردن دهی نباید شهری را خراب کرد.
3- خطر آن است که در این مشاجرهها به شکلی وارد شویم که اصالتهای عمیق و اساسی انقلاب نادیده گرفته شود و گمان کنیم قصهی ما تماماً همین مسألهی قضایی است که برای آقای بقایی به میان آمده است و از بینهایت نکات مثبت و اساسی که توسط انقلاب اسلامی و انسانهای بس متعالی در میان است، غفلت شود؛ غفلت از هزاران هزار انسانهایی که بیسر و صدا و بس حکیمانه و دلسوزانه در خدمت انقلاباند و مواظباند تا آنجا که ممکن است خراشی بر چهرهی این عطای الهی وارد نشود. زیرا امروز انقلاب اسلامی آینهی ظهور حقیقت این دوران است؛ دورانی که پوچی و سرگردانی تا مغز استخوان بشر امروز نفوذ کرده است.
4- اگر از همهی آنچه توسّط بیطاقتیهای آقای احمدی نژاد و آقای مشائی بتوان اغماض کرد، از پناه بردن به سفارت انگلستان و ملکهی انگلیس چگونه میتوان گذشت، وقتی خواسته و یا ناخواسته که در سخنان آقای مشائی این پیام باشد که عملاً نظام قضایی ما در اختیار ملکهی انگلستان است؟ به یک معنا که نظام اسلامی در اختیار خود نیست و به معنای دیگر با نادیدهگرفتن انقلابی که خود را از مسیر نظام شاهشنشاهی جدا کرده و توانسته خودش سرنوشت خود را در اختیار بگیرد، هنوز تحت سیطرهی انگلستان است؛ غافل از آنکه چهل سال است حضور حماسی ما در جهان امروز تماماً کام ابرقدرتها را تلخ نموده و در دفاع مقدس و تقابل امروزین ما با استکبار چیز دیگری را نمایان میکند. آیا این بهانهای بس تلخ در دست هرکس نیست تا با تصور اینکه اگر در نظام ادرای ظلمی به وی شده است آن را به ملکهی انگلستان و نفوذ او نسبت دهد و آرزوی دیرینهی نفوذ روباهِ پیر در نظام اسلامی را عملاً تأیید کرده باشد!؟
5- چگونه اینهمه حضور صادقانهی جوانان جهادی در عرصههای علمی و صنعتی و خدمترسانی و عمرانی را با نفوذ انگلستان خبیث ربط دهیم و یا طوری سخن بگوییم که گویی همهی کشور در سیطرهی بیعدالتی قرار دارد؟! گویا مورچهای شدهایم که لانهی مان را آب گرفته و فریاد میزنیم جهان را آب گرفت.
6- ما با شعارهای خوب آقای احمدی نژاد در ابتدای ریاست جمهوریِ ایشان دلگرم به آیندهای شدیم که ملّت میتواند از طریق آن دولت به اهداف انقلاب اسلامی دست یابد، ولی با تک رویهای آقای احمدی نژاد معلوم شد این راه با امثال ایشان نهتنها به نتیجه نمیرسد بلکه سالهای سال آن شعارها از حالتِ حیاتبخش و آرمانگراییاش به حاشیه رفت و نتیجهی آن، به میدانآمدن و آبرویافتنِ اصلاحطلبانی شد که به قول خودشان آخرین میخ را به تابوت اصلاحطلبی زده بودند؛ و خلاصه سالها امیدِ به میانآمدن رئیس جمهور مردمی در ذیل نظام اسلامی به عقب افتاد. و امروزه باز خطر به حاشیه رفت «عدالت»، این شعار اصیل انقلاب اسلامی که متأسفانه سالهای اخیر از آن به شدّت عدول شده است، از طریق شعار عدالتطلبی فرقهای آقای احمدینژاد باز به همان سرنوشتی دچار شود که آرزوی حضور دولت مردمی بدان دچار شد و باز ما نسبت به شعار «عدالت طلبیِ» مناسب روح انقلاب عقب بیفتیم، در حدی که اگر از این به بعد هرکس بر عدالتِ نهفته در متن انقلاب اسلامی تأکید کند، منسوب به آن جریان گردد.
7- وقتی آقای احمدی نژاد با دفاع از رفیق خود بخواهد ضعفهای عدم عدالتِ نظام قضایی را به میان آورد، بر فرض وجود چنین ضعفهایی، حال رهبر معظّم انقلاب«حفظهاللّه» چگونه میتوانند در چنین فضایی اقدام کنند و این شبهه پیش نیاید که رهبری انقلاب تحت تأثیر یک جریان خاص هستند؟ درحالیکه اگر به روشی حکیمانه و بدون غوغا سالاری مسائل را با رهبر انقلاب در میان گذاشته بودند، درمان مشکل بسیار متفاوت میشد. تصور کنید اگر مقام معظّم رهبری بخواهند با ضعف موجود در برخی از قضات که خود ایشان نیز بدان اذعان دارند، برخورد کنند، آیا در فضایِ بهمیانآمده توسط آقای احمدی نژاد، موجب یأس نیروهای صادق و درستکار و عدالتگرای نظام قضایی ما و اصالتدادن به حرکات غیر حکیمانهی امثال آقای احمدینژاد نمیگردد؟ آیا این نوع حرکات فرصت را برای ورود رهبری در این موضوعات از بین نمیبرد؟
8- همهی ما میدانیم که جنبش عدالت طلبی دانشجویی سالها است صادقانه و حکیمانه و با تمام سوز و گداز، پرچم «عدالتطلبی» را بر دوش گرفته و هزینههای آن را نیز مظلومانه پذیرفتهاست ولی در جریانی که آقای احمدینژاد به پا کردهاند کوچکترین همراهی نمیکند و نخواهد کرد زیرا بیش از آنکه در این صحنه، عدالت طلبیِ مورد نظر انقلاب اسلامی در میان باشد، منافع سیاسی و گروهی در میان است و عدالتطلبی، بهانه شده است آن هم بهانهای که کلیّت نظام مقدس انقلاب اسلامی را با پناه بردن به سفارت انگلستان خبیث زیر سوال برده است.
9- البته این موضوع که میفرمایید، وجوه متکثری دارد. همین اندازه خواستم عرایض بنده تذکری باشد که از این زاویه هم به موضوع فکر شود و إنشاءاللّه به جای گرفتارشدن در دستهبندیهای سیاسی با چنین پدیدههایی، متفکرانه برخورد شود و از تفکر نسبت به منافع ملی غفلت نگردد و نظام اسلامی طوری دیده نشود که دیگر امید بشریت و چشم مستضعفان جهان از آن منصرف شود و از این کانون معنویت و حکمت روی بگردانند. آری! بنا به گفتهی رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» در ابتدای سال 97 در حرم رضوی «عدّهای بیانصافی میکنند؛ از آزادی موجود استفاده میکنند و به دروغ میگویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را بازتاب می دهند.» در حالیکه بنا به فرمایش ایشان: آزادی یعنی «برخلاف قانون عملکردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عملکردن» وجود ندارد که بخواهند به اسم آزادی، متقاضیِ نفیِ شورای نگهبان باشند؛ شورای نگهبانی که حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» آن را ستون خیمهی اسلامیتِ نظام میدانستند و رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود در مورد آن میفرمایند: «و مسئلهی دین و تحقّق شریعت به برکت وجود شورای نگهبان است؛ که همهی قدرتهای مستکبر هم با شورای نگهبان مخالفاند، بهخاطر اینکه تأمینکنندهی انطباق قوانین و عملکردها با شرع مقدّس است؛»
حال بنده از جنابعالی سؤال میکنم مقام معظّم رهبری «حفظهاللّه» از چه افقی امروز و فردای انقلاب را مینگرند و از چه ساحتی نظر به اصالتهای انقلاب دارند که میفرمایند: «بنده در مقابل عرض میکنم همهی این مشکلات، به توفیق الهی و به هدایت الهی، به دست جوانهای ما قابل حل است. دشمن از بالندگی نسل جوان ما به شدّت نگران و عصبانی است.» و بر چه مبنایی و چرا با تمام جدّیت میفرمایند: «من به شما عرض بکنم جوانهای عزیز ما این کشور را خواهند ساخت، بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی - که نسل ما است - وجود داشته است؛ انشاءاللّه بهتر خواهند ساخت و خواهند توانست پرچم استقلال و عظمت و شرافت این کشور را از آنچه تا امروز بوده است، بلندتر کنند.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با مباحث حجت الاسلام غنوی کار را شروع کنید، شروع خوبی است. صوت جلسات ایشان، که از سیرهی پیامبر«صلواتاللّهعلیهواله» شروع کردهاند و تا امام هادی«علیهالسلام» ادامه دادهاند، بر روی سایتشان هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که حضرت آیت اللّه جوادی میفرمایند محیالدین از نظر عقاید شیعه است و عمیقاً با معارف اهلالبیت«علیهمالسلام» ارتباط داشته. منتها به جهت شرایط خود سختْ تقیّه میکرده است. کتاب «جدال با مدعی» از دکتر حسین غفاری نکات دقیقی مطابق با اسناد معتبر در این مورد آوردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که تشخیص دادهاید آن نوع روایات که تذکراتی است برای رابطهی بهتر با همدیگر، و یا حتی همان روایات کلامی، در ابتدای امر نیاز به معارف عمیقتری ندارد، هرچند اگر با معارف عرفانی و حِکمی، همان موضوعات نیز دنبال شود، جنبهی تبیین بر جنبهی جدال ترجیح داده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این فرد ذهنیتی از شریعت دارد وگرنه حتماً پایِ دین هم میایستاد. مشکل از ما است که دینی را به این افراد نشان دادهایم که جوابگویِ عقل و فطرتشان نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکنالوجودبودن، ذاتیِ هر ممکنالوجودی است و آن ممکنالوجودی که در ذات خود دارای وجوه و ابعاد متنوعی است – مثل انسان – حتماً در همان مقام ذاتی خود، با اختیار روبهرو میشود تا آنکه کدام بُعد از ابعاد خود را انتخاب کند. و از آنجایی که امکانِ ممکنالوجود، ذاتیِ آن است ظرفیتهای متفاوت مربوط به خود آن ذات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولین مخلوق فوقِ سایر مخلوقات است و بر بقیهی مخلوقات ولایت دارد و نفس ناطقهی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» با آن روحْ متحد است. کتاب «مبانی معرفتی مهدیت» به صورت کتاب تدوین شده است نه به صورت صوت 2- مقام حقیقت محمدیه مقام اتحاد با نور اللّه یعنی مقام واحدیت است و مقام احدیت باطنِ حقیقت محمدیه است. حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه» از آن جهت که خواستهاند مقام خلافت الهی را روشن کنند این موضوع را تا حدّی به صورت مبسوط طرح کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این درست است که روانشناسی همهی ابعاد انسان را نمیتواند مدّ نظر قرار دهد ولی بعضی از بیماریهای روحی و از جمله بعضی از وسواسها مربوط به ابعاد نازلهی روان انسان است که روانشناسی در این حوزهها میتواند کمک کند. موفق باشید
