بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
می خواهم مبحث ازدواج را کارکنم.کدام سوره از شرح المیزان شما مباحث ازدواج و زن را دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مباحث کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» آیات مربوطه را آورده است. موفق باشید
1083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز در مورد چگونگی کنترل غضب اگر لطف کنید مرا راه نمایی فرمایید دوستار همیشگی شما ((سید))
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الهم‌علیه» راه حل خوبی داده، می‌توانید از سی‌دی شرح بنده نیز استفاده کنید. اساس را برآن بگذارید که از احدی انتظار چیزی نداشته باشید . موفق باشید
17137
متن پرسش
سلام استاد، خسته نباشید: در پناه حضرت حق باشید ان شاءالله، این روایت شریف را چگونه معنا کنیم تا با مبانی اعتقادی و معرفتی ما در مورد ایمان بمعنی الاخص جور در بیاید؟ «العلم علمان، علم الابدان و علم الادیان»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرمایند دو نوع علم داریم: یکی علمی که به ما آگاهی‌هایی در محدوده‌ی بدن می‌دهد و دیگر علمی که غیر از علم اولی است و ادیان الهی ما را متوجه آن می‌کنند. این روایت نمی‌خواهد این دو علم را در عرض هم قرار دهد و از عظمت علمِ ادیان بکاهد. موفق باشید

16532

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با عرض پوزش. چطور در حدیث داریم که چهار زن برتر بهشت، آسیه (س) و مریم (س) و خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) هستند. ولی اسمی از حضرت زینب (س) یا رقیه یا معصومه (س) نیامده با وجود اینکه شما گفتید امم گذشته از پیامبران گرفته تا ... همه مظهر یک یا چند اسم خاص خداوند جلت عظمته بوده اند ولی فقط امت پیامبر (ص) جامع همه اسماء الهی و مظهر اسم الله بوده اند. پس چطوری میشه قضیه بین حضرت آسیه (س) و مریم (س) با حضرت معصومه (س) و زینب (س) را حل کرد که چرا نباید حضرت معصومه (س) و زینب (س) جای حضرت مریم (س) و آسیه (س) باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حضرت معصومه و حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیهما» ذیل نور حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» قرار دارند و به نور آن حضرت، در این تاریخ که تاریخِ محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است ظهور کردند. موفق باشید 

15869
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید 1. در آیه شریفه «انّاللّه و انّا الیه راجعون» قوس صعود و نزول مد نظر است؟ می توان گفت تمام اسفار اربعه یعنی این آیه شریفه؟ (چرا که تمام اسفار در مورد قوس نزول و صعود است. البته مسلما نظر جناب ملاصدرا به قوس صعود است بیشتر...) 2. برای کسی که زود عصبی می شود و تصمیم ها و کلام های بسیار عجولانه از سر عصبانیت می گوید و به شدّت استرس دارد چه کاری بهتر است تا درمان شود؟ (بنده هر چه فکر کردم به راه دقیقی نرسیدم تا به آن شخص بگویم تا بهتر شود. بخاطر همین از شما کمک می خواهم. چرا که این بنده خدا تقریبا زندگیش به خاطر عصبی بودنش مختل شده) 3.نجوای درونی که انسان با خود در دل می کند، برای حضور قلب در نماز ضرر دارد؟ 4. در مورد کتب کلام اسلامی مثل الغدیر. بهترین رویکرد یا رویکردها چیست که با آن به نتایج مطلوبتری رسید؟ 5. در مورد تاریخ چطور؟ رویکرد تمدنی کافی است؟ التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک برداشت خوبی است از آیه‌ی (انّا للّه و انّا الیه راجعون) 2- در راستای عبور از عصبانیت، انسان اولاً: باید متوجه باشد عالَم در قبضه‌ی حضرت حق است و نه در دست دیگران و ثانیاً: نباید انتظارات فوق طاعت از افراد داشت. ثالثاً: سعی باید کرد محملی برای کوتاهی‌های مردم پیدا کرد. زیرا خداوند مداراکردن با مردم را دوست دارد 3- نجوای درونی اگر با نظر به حضرت حق باشد، ضرری برای حضور قلب ندارد 4- کتاب شریف «الغدیر» یک تحقیق عالمانه است، با نظر به متون اصلی اهل سنت نسبت به حقانیت تشیع. و بسیار لازم است که در وقت خودش خوانده شود 5- تاریخ بستر ظهور اراده‌ی خداوند است در مراحل مختلف زندگی. موفق باشید

14486
متن پرسش
با سلام: جناب استاد فایلی صوتی از آقای هادی غفاری در فتنه ۸۸ گوش کردم که سرشار از توهین به شخص رهبر بود، ولی در لابلای حرفاش گفت «:آقای خامنه ای من ولایت فقیه رو بهتر از شما می فهمم به شهادت تاریخ چون امام خمینی به ما نگفت ولایت فقیه رو نمی فهمید، ولی به شما تو بیانیه گفت که ولایت فقیه رو نمی فهمید» جناب استاد ایشون چی میگن!!!!؟؟ راست میگه ؟؟؟ ماجرا چی بوده؟؟؟؟ ببخشید مزاحم شدم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وضع اقای هادی غفاری که معلوم است. مقام معظم رهبري در دوران رياست جمهوري خويش سال 66 در يكي از خطبه هاي نماز جمعه ، در مورد نظر حضرت امام (ره) پيرامون قانون كار و روابط كارگر و كارفرما فرمودند: امام كه مي فرمايند دولت مي تواند در مقابل خدماتي كه انجام مي دهد شروط الزامي برقرار كند يعني كارفرما كه در شرايط عادي و بدون نظارت دولت مي تواند با كارگر يك روابط غير عادلانه برقرار كند دولت مي تواند كارفرما را اجبارو الزام كند به رعايت يك سلسله از الزامات و وظايف كه برعهده كارفرما گذاشته شود و اين در اختيار دولت اسلامي است اينكه هم در سوال و هم در پاسخ حضرت امام اشاره روشني به آن شده است و آن اينكه اين اقدام دولت اسلامي به معناي برهم زدن قوانين پذيرفته شده و احكام پذيرفته شده اسلامي نيست، امام كه فرمودند دولت مي تواند شرطي را بر دوش كار فرما بگذارد اين هر شرطي نيست آن شرطي است كه در چارچوب احكام پذيرفته شده اسلامي است و نه فراتر از آن. ( روزنامه اطلاعات ، 12/10/1366) حضرت امام (ره) در نامه اي به ايشان فرمودند: از بيانات جناب عالي در نماز جمعه اين طور ظاهر مي شود كه شما حكومت را به معناي ولايت مطلقه اي كه از جانب خدا به نبي اكرم ( ص ) واگذار شده و اهم احكام الهي است و بر جميع احكام فرعيه تقدم دارد، صحيح نمي دانيد و تعبير به آن كه اين جانب گفته ام حكومت در چارچوب احكام الهي داراي اختيار است بكلي بر خلاف گفته هاي اين جانب است اگر اختيارات حكومت در چارچوب احكام فرعيه الهيه است بايد عرض حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضه به نبي اسلام ( ص) يك پديده بي معني و محتوا باشد اشاره مي كنم به پيامدهاي آن كه هيچ كس نمي تواند ملتزم به آنها باشد مثلا خيابان كشي ها كه مستلزم تصرف در منزلي است يا حريم آن است در چارچوب احكام فرعيه نيست نظام وظيفه و اعزام الزامي به جبهه ها و جلوگيري از ورود و خروج ارز و جلوگيري از ورود يا خروج هر نحو كالا و منع احتكار در غير دو سه مورد و گمركات و ماليات و جلوگيري از گرانفروشي، قيمت گذاري و جلوگيري از پخش مواد مخدر و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلي، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد و صدها امثال آن كه از اختيارات دولت است بنا بر تفسير شما خارج است و صدها امثال اينها بايد عرض كنم حكومت كه شعبه اي از ولايت مطلقه رسول الله ( ص) است يكي از احكام اوليه اسلام است و مقدم برتمام احكام فرعيه حتي نماز و روزه و حج است حاكم مي تواند مسجد يا منزلي را كه در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند حاكم مي تواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند و مسجدي كه ضرار باشد در صورتي كه رفع بدون تخريب نشود، خراب كند حكومت مي تواند قراردادهاي شرعي را كه خود با مردم بسته است در موقعي كه آن قرار داد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد يك جانبه لغو كند و مي تواند هر امري را چه عبادي و يا غير عبادي كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است مادامي كه چنين است جلوگيري كند حكومت مي تواند از حج كه از فرايض مهم الهي است در مواقعي كه مخالف صلاح كشور اسلامي دانست موقتا جلوگيري كند. آنچه گفته شده است تاكنون و يا گفته مي شود، ناشي از عدم شناخت ولايت مطلقه الهي است. آنچه گفته شده است كه شايع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با اختيارات از بين خواهد رفت، صريحا عرض مي كنم كه فرضا چنين باشد، اين از اختيارات حكومت است و بالاتر از آن هم مسائلي است. ( صحيفه نور ، ج20 ، ص 170و 171، 16/10/66) اساسا تذكر امام (ره) به اصل گفتار مقام معظم رهبري نبود، بلكه به برداشتي بود كه برخي فرصت طلبان در صدد سوء استفاده بر آمده بودند مقصود مقام معظم رهبري از چارچوب شرع، همان ضوابط و اصول ثابته شرع است كه مصالح و پيش آمدها را نيز شامل مي شود و خود ضوابطي دارد كه در اختيار فقيه قرار دارد، تا بر اساس آن ضوابط، حكم شرعي هر يك را استنباط كند. برخي گمان كرده بودند كه مقصود ايشان صرفا احكام اوليه كه مصالح آنها از قبل پيش بيني شده و زمان و مكان هيچ تغييري در آن نمي دهد، مي باشد. لذا پنداشتند كه اين گونه امور بايد به كارشناسان مربوطه واگذار شود. امام راحل بر اين برداشت اعتراض فرمود كه دست فقيه باز است و در پرتو ضوابط شرعي مي تواند در تمامي ابعاد زندگي و همه شئون سياسي، اجتماعي، فرهنگي و غيره، برابر مصالح روز نظر دهد و ديدگاههاي شرع را درتمامي جزئيات روشن سازد .( محمد هادي معرفت ، ولايت فقيه ، قم: موسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد ، ص 78و79) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 2/100124131). موفق باشید

13880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده چندین بار از آقای صمدی در شرح دفتر دل و شرح مناجات شعبانیه و شرح منظومه و دروس معرفت نفس و از آقای جوادی آملی و رمضانی شنیدم و خوندم که شخص محمد بن عبداله در قوس صعود با صادر اول اتحاد وجودی پیدا می کنند و پیامبر ما با اتحاد با اون مقام ساری در کل هستی میشن... از طرفی این ماجرا در قوس صعود هست... و در سیر عروجی ایشونه حتی آقای جوادی میگن که به هیچ عنوان شخص رسول الله صادر اول و اولین مخلوق نیست مگر به لحاظ اینکه چون ایشون به اتحاد تام با اون حقیقت در سیر عروجی خودشون رسیدن ما صادر اول رو حقیقت محمدیه گفتیم... اما شما و برخی از اهل علم موضوع رو طور دیگه ای عنوان کردید و برداشت من عینیت این دو بوده از برخی فرمایشات. بالاخره موضوع چیه خیلی درگیرشم استاد به خصوص اینکه هنوز وارد سیر مطالعات عرفانی نشدم و جسته و گریخته در سیر مطالعات فلسفی که با صوت تدریس آقای صمدی دارم به این موضوع برخوردم و مقالاتی که توی نت از برخی بزرگان دیدم...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه حرف خوبی آیت‌الله جوادی زده‌اند؛ بسیاری مباحث را با نکته‌ ای که ایشان می‌فرمایند می‌توان تطبیق داد. موفق باشید

13770

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا بفرمایید با توجه به ناامن بودن کشور عراق و خطر حمله داعش، نظرتان در خصوص حضور بانوان در راهپیمایی اربعین را بفرمایید؟ آیا لزومی دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در جواب سؤال‌کنندگان در چند مورد شده است. خوب است به آن جواب‌ها رجوع فرماییدمثل جواب 13306و 13631. موفق باشید

11989
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز لطفا لینک کتاب 10 نکته از معرفت نفس را اصلاح کنید دانلود نمی شه. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فایل ورد آن بر روی سایت جهت استفاده کاربران گرامی قرار گرفت. مدیریت سایت

11964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز: شما در مباحث خود فرمودید که حضرت عیسی (ع) به روش حضرت محمد (ص) نماز می خوانند. مگر حضرت عیسی (ع) بعد از عروجشان به آسمان، مجددا بازگشت کردند که نیاز باشد نماز بخوانند آن هم به شیوه ی حضرت محمد (ص)؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که حضرت عیسی«علیه‌السلام» در خود احساس بندگی می‌کنند  - حال در هر عالَمی که باشند - و بخواهند حق ربوبیت ربّ را به‌جا آورند، باید مطابق نور محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» این کار را انجام دهند. موفق باشید

10823
متن پرسش
با سلام: در یکی از جزوات فرموده بودید: «اگر امروز در کنار دینداری و انجام فرائض سرباز این انقلاب نباشید هیچ قدمی در سلوک معنوی نمی توانید بردارید.» منظورتان از این جمله چیست؟ درست است که در اقشار مختلف مصداق مختلف دارد اما مصداق آن را در قشر خانم بیان بفرمایید. خانمی که تحصیلات دانشگاهی دارد اما ادامه تحصیل نداده است سر کار هم نمی رود (به منظور خدمت به خلق و...)، شرایط ازدواجش هم فراهم نشده که در غالب همسر داری و تربیت فرزند سربازی این انقلاب را بکند، در منرل بیکار نیست زمانش را مدیریت می کند، اهل مطالعه بودن و کسب معارف، با هدف کسب بصیرت به لطف حق می تواند ادای وظیفه باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سرباز انقلاب، انسانِ آماده‌ای است که در هرجایی که برایش پیش آمد که در خدمت انقلاب باشد کوتاهی نکند و خود را آماده نگه دارد، بقیه را به خدا بسپارید و مطمئن باشید هرگز بی‌اثر نخواهید ماند. موفق باشید
10354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت شما استاد محترم. من رشته ی تحصیلی ام علوم تربیتی می باشد و در تلاش نوشتن مقاله ای پیرامون روابط انسانی در سپاه امام حسین (ع) و هم چنین در سپاه یزیدیان هستم. می خواستم محبت کنید کتابی به من معرفی نمایید که بتوانم با خواندن آن متوجه بشوم که روابط سپاه امام حسین (ع) با یکدیگر چگونه بوده و هم چنین نحوه برخورد و رابطه آنها با سپاه یزیدیان چگونه بوده و نیز روابط در داخل سپاه یزید به چه شکل بوده است. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کسی به این قصد کتاب ننوشته، ولی اگر در متون تاریخی غور کنید نکات خوبی به‌دست می‌آورید. کتاب «نفسُ المهموم» از شیخ عباس قمی و کتاب «عنصر شجاعت» از آیت‌اللّه کمره‌ای و تاریخ یعقوبی و لهوف، کمک می‌کنند. موفق باشید
10289
متن پرسش
چرا به پیامبران می گویند معصوم هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معصوم یعنی کسی که از آلوده‌شدن به گناه حفظ می‌شود و خداوند وقتی شایستگی لازم را در کسی دید که می‌تواند پیام خدا را به مردم برساند از لغزش‌‌های احتمالی هم او را حفظ می‌کند تا مردم بهترین بهره را از آن پیامبر ببرند. در ابتدای کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
10288
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار اخیرا در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران همایشی با عنوان اقتصاد بدون ربا برگزار شده و تعدادی از صاحب نظران و مسئولین صحبت کردند. آقای مصباحی مقدم رئیس کمسیون برنامه و بودجه نیز مطالبی گفتند که قسمتی از بیان ایشان در ذیل آمده است: متاسفانه در بانکداری کشور بر خلاف بانکداری اسلامی به سپرده‌گذاران قبل از سپرده‌گذاری وعده نرخ سود سالانه و یا ماهانه داده می‌شود که این مسئله همان ربا است که شریعت خدا آن را جنگ با خدا می‌داند. مسئله بانکداری ربوی و جنگ با خدا حدودا دو سال پیش در برنامه راز با حضور دکتر عباسی نیز مطرح شد و از صدا و سیما پخش شد. سوال اینجاست که آیا مسئله ربا و جنگ با خدا تبدیل به یک مسئله عادی شده است؟ آیا بسیاری از مشکلات ما از جمله خشکسالی و تورم ناشی از همین جنگ با خدا نیست؟ آیا با پرداخت سود سپرده های آنچنانی کسی به دنبال تولید می رود؟ آیا اجرای اقتصاد مقاومتی که این همه مورد تاکیید مقام معظم رهبری است با چنین بانکداری محقق می شود؟ اگر نمایندگان مجلس و دولتها کاری نکنند چه کسی قرار است این مسئله را حل کند؟ آیا گروهی که منافع آنها در پایداری چنین سیستم بانکداری است مانع از اجرای حکم الهی می شوند؟ به نظر شما راه حل چیست و از کجا باید شروع شود؟ با تشکر و آرزوی توفیق الهی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید علماء با تأکید بیشتر بر موضوعِ جلوگیری از ربوی‌شدن امور این مشکل را حل کنند، احتیاج به کار فرهنگی است مثل همین همایشی که برگزار شد. موفق باشید
10279
متن پرسش
با سلام: با ده نکته از معرفت النفس شروع کردم و وارد مباحث معاد شما شدم. هر چند بعضی از مسائل برایم مبهم بود در کل حس حضور نسبت به معاد و برزخ را در وجودم حس می کردم و روز به روز شیفته تر نسبت به معاد شما می شدم و عاشقانه معاد را دنبال می کردم. وقتی شما حالات خواب را بیان می کردید همه را در وجود خودم حس می کردم. آن روز متوجه حرفهای شما نبودم که می فرمودید بعضی ها ممکن است مجتهد باشند ولی در بحث معاد عوام باشند، استاد آن روز فکر نمی کردم این تفکر ملاصدرا مخالف داشته باشد ولی الان چند وقتی است که با چند مدل تفکر روبروی ملاصدرا هم آشنا شده ام! تفکری که اصلا مجرد بودن را رد می کند! اصلا تمام فلسفه را رد می کند! همه ی آیاتی که شما در مورد معاد ذکر می کنید مثل «یوم تبدل الارض غیر الارض» را جور دیگر معنا می کنند! استاد دچار یک بهم ریختگی فکری شده ام. وقتی می بینم تمام مبانی فکریم که در این یکی دو سال با آنها انس گرفته ام همه زیر سوال می رود، وقتی به علامه طباطبایی بدبین می شوم که نکند نظرات خودش را به قرآن تحمیل کرده باشد بهم می ریزم. استاد از کوچکی ظرفیت خودم بسیار ناراحتم، از اینکه نمی توانم درست را از غلط تشخیص بدهم از خودم ناراحت می شوم. استاد چگونه بتوانم بهتر بفهمم، چگونه معاد دقیق و بدون شبهه را بفهمم، استاد خواهشا مبسوط برایم بگویید تا اینقده بین دو راهی نمانم. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در میدان تقابل افکار می‌تواند فکر کند و رشد نماید. مگر به ما توصیه نشده است در قرآن تدبر کنیم؟ پس معلوم است با برخورد سطحی با قرآن حرف اصلی قرآن ظهور نمی‌کند. عجله نکنید در قرآن تدبّر کنید تا حقایق برایتان روشن شود. علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در قرآن تدبر کرده‌اند. موفق باشید
9613

در تکفیربازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: قبلا به طور شفاهی در مورد تفاوت تکفیر و نقد سوال پرسیده بودم با عرض معذرت لطفا یک بار دیگر کتبی بیان بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که در تکفیر شخصِ تکفیرکننده که فعلاً در یک نوع سلفی‌گری ظهور کرده، قدرت فهم سخن مقابل خود را از دست می‌دهد و همین‌که می‌یابد سخن رقیبش غیر از سخن اوست او را تکفیر می‌کند. ولی در نقد سخن طرف مقابل، ابتدا انسان تلاش می‌کند سخن رقیب را بفهمد و سپس سعی می‌کند ضعف‌های آن را روشن کند. کتاب آقای دکتر علی اصغر مصلح تحت عنوان «ادراکات اعتباریث علامه و فلسفه‌ی فرهنگ» نکات خوبی دارد. موفق باشید
7837
متن پرسش
سلام علیکم آیا ارتباطی بین افسردگی و رفاه زدگی هست؟هرچقدر تکنولوژی پیشرفت میکند افسردگیها و خودکشی ها و دیگر کشیها و گرایش به نیهیلیسم افزایش می یابد آیا بین این دو رابطه ای هست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتما هست؛ زیرا رفاه‌زدگی ما را در پایین‌ترین ساحت‌های عالم یعنی عالم ماده متوقّف می‌کند و از عالم بی‌‌کرانه‌ی معنویت محروم می‌نمایاند. موفق باشید
6292
متن پرسش
سوال : باسلام و آرزوی توفیق،امروز که سخنان حضرت آیت الله محمدشجاعی را پیرامون طول أمل می شنیدم و بیان ایشان نسبت به این موضوع که طول أمل در واقع حالتی است قلبی که انسان حال غالبش این چنین باشد که حالاحالا در دنیا باقی است و فرصت زندگی دارد که این روحیه بنا به تعبیر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در کنار تبعیت هوا از مهلکات نفس است. سوال من اینجاست که بنا بر لطف الهی روحیه من بر اعتماد به وعده های صدق الهی و حسن ظن به خدا منطبق است. و بر این اساس چونکه خود را فردی ناخالص و دارای عیبهای زیاد در زندگی توحیدی می دانم اینگونه معتقدم که خداوند به من تا تصفیه کامل این رذائل فرصت می دهد و بر این اساس هم اکنون اصلا به یاد مرگ نیستم! به این عنوان که آماده رویارویی با مرگ باشم و این در حالی است که یکی از فتوحات حوائج من در درگاه الهی شهادت است اما اینگونه عقیده دارم شهادت مقدماتی می خواهد که از جمله ارکان آنها طهارت نفسانی است و حال چون من با طهارت فاصله بسیار دارم پس حالاحالا تا پاک نشوم مرگم نمی رسد. جناب استاد،این روحیه که گفتم در من غالب است و علت آن هم اعتماد به وعده های صدق خداوندی و حسن ظن به اوست. خواهش می کنم بفرمائید آیا من دچار طول أمل شده ام و به نام اعتماد بر خدا فریب شیطان را خورده ام یا اینکه این نوع نگاه به زندگی با ادبیات طول أمل متفاوت است. با کمال تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید برای خداوند تکلیف معلوم کنیم که حتماً قبول کرده تا ما از عیوب پاک نشویم ما را نمی‌برد و یا چون قبول کرده ما شهید بشویم پس شهادت شایستگی می‌خواهد پس حالا ما را نمی‌برد. ما هر لحظه باید آماده‌ی مرگ باشیم و توبه و اصلاح خود را به تأخیر نیندازیم. موفق باشید
6149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد میخواستم ببینم از زوایه معرفت نفس تأثیر روابط جنسی زناشویی بر سلوک معنوی و سلامت جسمی و روحی چیست؟ آیا تأثیر منفی دارد یا مثبت؟ میزان متعادل آمیزش جنسی برای زوج هایی که به کمالات معنوی اهمیت میدند چه قدر باید باشد؟ انگار امروز گرایش به روابط جنسی زیاد در بین زوج های جوان زیاد شده آیا این خوب است یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته اُنس جنسی با همسر مانع سلوک انسان نیست ولی در موارد دیگر می‌توانید به سایت‌های دیگری رجوع فرمایید که مسئول این نوع سؤالات‌اند مثل سایت پرسمان. موفق باشید
5971
متن پرسش
سلام.حضرت استاد پس از دغدغه ای که برایم درجهت ارائه درست وجایگاه شریعت در هستی ونحوه کارکرد آن درنظام تکوین و انسان پیش آمدباری دیگر کتاب چه نیاز به نبی وخطرمادی شدن دین و...را مطالعه کردم تا نکاتی را برای دوستان که سخت گرفتار اعتباری بودن احکام شریعت و قائل به عصری شدن دین بودند بیان کنم.خوشبختانه توانستم تا حدودی برخی را متوجه باطن دار بودن احکام شریعت کنم ونظرشان را به عالم غیب ومعنا که اصل ایمان است معطوف کنم اما بیشتر تاثیرگذاری من در باب اعما فردی وبه عبارت اخری عبادت نظیر نماز و روزه ووضو و..بود وجنبه ی اجتماعی احکام اسلام به شدت مورد هجمه قرار گرفت که آن احکام تابع شرایط وتمدن آن زمان دنیا وحتی برای فرهنگ خاص عربی بوده است ومی توان با توجه به اقلیم ها وشرایط تمدنی خاص این احکام تغییرکند.مثلا ااین بحث مطرح شد که زکات وخمس واینها شاید می توانسته نظام اقتصادی آن زمان را تامین کند ولی نباید بر روی این قواعد واحکام تحجر پیدا کرد که اینها دارای باطنی غیبی هستند پس بنابراین غیرقابل تغییر وباید مثلاطبق حکم اسلام زکات به انعام ثلاثه وغلات اربعه ونقدین تعلق بگیرد بلکه با سیستم های اقتصادی امروز هیچ فایده ای در جهت تامین نیازهای اقتصادی مسلمین نمی کند بلکه ایشان را هر روز در اعماق عقب افتادگی می اندازد.یعنی اینها حکم به دادن زکات ومتعلقات آن وجایگاه مصرف آن را تنها تامین نیاز اقتصادی میدادند واگر این غرض تامین نشد پس نتیجه می گیرند که این اعمال منسوخ شده وباید قوانین نوعی بنا شود.آیا حکم به دادن زکات به عنوان مثال تنها جهت تامین نیاز اقتصادی جامعه بوده ویا مثلا حقیقتی غیرازاین دارد وماتنها باعقل جزئی خود این محسوس را می فهمیم ودیگر حکمت هایی که امر به این سنخ احکام شریعت شده را نمی دانیم؟اگر دارای باطن وحکمت هایی غیراز ظاهر آن می باشند لطفا توضیح دهید. واما بعد.اگرقائل به باطن دار بودن این سنخ از احکام شدیم ولی غرض ابتدایی وظاهری آن که مثلا تامین نیاز اقتصادی مسلمین بود برطرف نشد این مشکل پیش می آید که برای این غرض باید چه کرد وچرا اسلام چاره ای نیندیشیده؟واگر اندیشیده پس قابلیت اجرا نداشته که مسلمین هیچ گاه نتوانسته اند با این قوانین جامعه را به درستی اداره کنند. حرف دراین باره زیاد است ولی چه میشود کرد که بیش از این انگشتان من تاب تایپ ندارند وشما خود هرچه صلاح می دانید بفرماییدتا بنده بتوانم استفاده کنم. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: این‌که می‌فرمایید قوانین اقتصادی قابلیت اجراء نداشته وگرنه اجراء می‌شد؛ عنایت داشته باشید این وظیفه‌ی مسلمانان است که اگر احکام شریعت الهی را حق می‌دانند تلاش کنند در زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده کنند تا نتیجه‌ی لازم را ببرند. تعجب بنده از این‌جا است که مگر آنچه امروز به نام اقتصاد در سطح دنیا جریان دارد توانسته مشکل بشر را حل کند؟ آیا این‌که بشریت برای زندگی دنیایی خود باید این‌همه تلاش کند تا زندگی‌اش تا حدّی تأمین شود و در کنار آن دولت‌ها و سرمایه‌دارها هرطور خواستند فرمان برانند را ما اقتصاد سالم می‌دانیم؟ یادم هست چند سال قبل عده‌ای از اقتصاددان‌ها تحقیق کردند اگر زکات اسلامی در جامعه اجراء شود – عنایت داشته باشید زکات را حاکم باید اخذ کند به اختیار مردم نیست که اگر خواستند بدهند – با همان قواعدی که اسلام فرموده نه‌تنها هیچ مشکلی در جوامع اسلامی نخواهیم داشت، بلکه از حکومت بیرحمانه‌ی دولت بر مردم که یکی از آفات اقتصاد امروز جهان است، نجات می‌یابیم و بحث خمس هم که عموماً مربوط به امور فرهنگی است و تعالی دینی جامعه نقش خود را ایجاد می‌کند. آری دین روشن کرده اگر در زمانی زکات به خاطر مشکلی خاص کفاف امور را نداد به چیزهای دیگر – به حکم ثانوی – مالیات بسته شود. همان‌طور که علی«علیه‌السلام» در زمانی به اسب‌ها نیز مالیات بستند. در هر حال خوب است از یک طرف خلأهای اقتصادی موجود جهان را – به حضوص در رابطه با حاکمیت بیرحمانه‌ی دولت‌ها – بررسی بفرمایید و از طرف دیگر روح انسانی‌بودن اقتصاد اسلامی را هم بررسی کنید تا مطمئن شوید تنها راه برگشت به اقتصاد اسلامی است آن‌هم در بستری که فرهنگ معنوی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حاکم باشد و نه فرهنگ اموی و عباسی و یا فرهنگ غرب‌زده‌ی قاجار. موفق باشید
5552
متن پرسش
سلام پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا چطور سایتی است؟تحقیقات آنان چطوری است؟با مبانی فکری امام و علامه طباطبایی در تضاد نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سایت ارزشمندی است 2- مبانی فکری حضرت امام و علامه از جهت فلسفی یکی است. موفق باشید
3533
متن پرسش
با سلام واحترام: اگر نفس جوهرآ تغیر کند به طوری که (هر لحظه) از بود قبلی خود به تمامهی خارج شده و به هستی جدیدی برسد پس پرونده اعمال نفس کجا ضبط می شود (وجه ثبات نفس چیست)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این بحث در کتاب «از برهان تا عرفان» تحت عنوان «جواب شبهه‌ی بقاء موضوع» شده است. موفق باشید
3257

عقل و قلببازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عالیقدر اصغر طاهرزاده بنده چند روزی است که با وب سایت و سخنرانی های حضرت عالی آشنا شده ام و آشنایی با شما و معارفتان حقیقتا باعث وجد بنده شد که اولین گام های خود را در کسب معارف عقلی بر می دارم. آشنایی با امکان مطرح کردن سوال در سایت باعث شد که با شوق زیاد بخشی از سوالاتی که از گذشته در ذهنم جمع شده را خدمتتان مطرح کنم. از این که با این پرسش طولانی وقت شریفتان را می‌گیرم عذرخواهی می‌کنم و از سعه‌ی صدر شما در پاسخگویی به آن بسیار متشکرم. انشاءاله خداوند بر توفیقات شما بیافزاید. سوالی که از محضرتان داشتم در مورد نسبت بین عقل و قلب است و مهم تر از آن این که چرا با وجود این که عقل در قرآن، روایات دینی و حکمت صدرایی منزلت بسیار بالایی دارد اما همین عقل در لسان عرفا مورد مذمت قرار می گیرد؟ اجمالا جواب هایی به این سوال خودم دارم. از جمله این که آن عقلی که مورد مذمت است عقل مشوب به وهم است، یا این که عقلی است که به واسطه مفاهیم و اصطلاحات میخواهد حقایق را درک کند و به همین خاطر توقف در عقل باعث می شود انسان به معارفی که بدون واسطه صورت های عقلی و از طریق اشراق و حضور قابل دریافت است باز بماند. اما سوال بنده این است. مگر نه این است که تمام معارف انسان اعم از معارف مفهومی و دریافت‌های اشراقی از عقل فعال (جبرئیل) اخذ می شود؟ و مگر در میان انسان ها کسی غیر از رسول اکرم (ص) بوده‌اند که در سلوک خود فراعقلی شوند و از جبرئیل نیز به خدا نزدیک تر شوند به گونه ای که جبرئیل نیز برای ایشان حجاب شود؟ پس با این حال چرا عقل مورد مذمت عرفا است؟ در همین راستا باز می‌توان پرسید که انسان‌هایی که بدون کسب معارف به اصطلاح عقلی به مراتب بسیار بالایی از معنویت و بندگی عاشقانه رسیده‌اند (مثل شهدای دفاع مقدس) آیا می‌توان همه‌ی حالات و مقاماتشان را به عقل فعال ارجاع داد؟ در آن صورت آیا باز تمام مقامات معنوی و عرفانی و حتی عبودیت عاشقانه به عقل فعال رجوع نمی‌کند؟ در این میان جایگاه قلب که فراتر از عقل منفصل (عقل نازل انسان) پنداشته می‌شود چیست؟ آیا همه‌ی این‌ها در ذیل عقل فعال قرار می‌گیرند، و عقل حجاب‌سازی که به قول شهید آوینی منشأ تمام خودبینی‌های انسان است همان عقل منفصل انسان است که هنوز از شر وهم آزاد نشده است؟ با تشکر فراوان از توجه حضرت عالی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سؤالی است که نیاز به بحث گسترده دارد اولاً: عنایت بفرمایید که اصطلاحات فلسفی با اصطلاحات دینی خلط نشود. عقلی که قرآن می‌فرماید جدا از قلب نیست. می‌فرماید: «لَهم قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها» انسان‌ها می‌توانند به مقامی برسند که برای آن‌ها قلوبی است که با آن تعقل می‌کنند که این همان عقل قدسی دینی است. ثانیاً: عقل فعّال مربوط به نگاه فلسفی به حقایق قدسی است چون در فلسفه انسان سعی دارد با مفاهیم حقایق مرتبط شود در حالی‌که در عرفان سعی بر آن است که قلب با خودِ حقایق مأنوس گردد و از این جهت حرف عرفا این است که درک مفهومی حقایق کافی نیست. ثالثاً: عرفا عموماً عقل جزیی را نقد می‌کنند که نظر به ماهیات دارد و حجاب «وجود» است. مولوی در همین رابطه می‌گوید: «عقلِ جزوِی عقل را بد نام کرد.... کامِ دنیا مرد را بی‌کام کرد». رابعاً: شهداء در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» توانستند به ملکوت عالم رجوع کنند. در این رابطه طرح عقل فعّال که در نگاه فلسفی مدّ نظر قرار می‌گیرد و سعی در فهم حقایق دارد و نه اتحاد با حقایق، موضوع را در حجاب می‌برد. شاید کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» تا حدّی بحث را باز کند. موفق باشید
2367

ملاصدرابازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در سایت های ضد فلسفه مطلبی از ملا صدرا نقل میکنند که ایشان در تفسیر سوره واقعه فرموده بعد از اینکه عمری را صرف اموختن حکمت کردم دیدم دستم تهیست رو به قران اوردم الی اخر . ملاصدرا در چند جای اسفار اشاره میکند که خداوند این مطلب را به ما الهام کرد یا در اثر توسل به حضرت معصومه این مطلب برای من حل شد خوب ایا خداوند پوچی را به ایشان الهام کرده است ؟ و مگر اسفار ملا صدرا جز تفسیر ایه علم الاسما قران است خداوند در قران به طور سربسته فرموده ما اسما را به انسان اموختیم خوب یه عده اهل همت فکر و قلب خود را بکار گرفتند ببینند حقیقت این اسما چیست ایا این جدای از قران است یا سایر مطالب که در اسفار و کتب عرفا امده است توضیحی بفرمایید منظور ملاصدرا چیست از انچه در سوره واقعه فرموده است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هر عارف سالکی در سیر خود وقتی آنچه را دارد را با آن‌چه ربوبیت حضرت حق اقتضاء می‌کند خود را دست خالی می‌بیند، و حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که در آخر عمر می‌فرمایند: «دو رکعت نماز برای خدا نخواندم» به همین معنا است که وقتی به خودشان و دانش خودشان رجوع می‌کنند احساس می‌نمایند هیچ‌چیز ندارند و وقتی به الطاف الهی، مثل قرآن، نظر می‌کنند امیدوار می‌شوند. جمله‌ی او بدین معنی نیست که ملاصدرا از آن‌چه کرده پشیمان است به دلیل آن‌که تمام تفاسیر خود را بر مبنای همان دانشی می‌نویسد که در حکمت متعالیه به آن رسیده است. موفق باشید
1603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده چرا در جبهه اصولگرایات با اینکه جبهه متحد زیر نظر علمای بزرگی مثل آیت الله مهدوی کنی است و جبهه پایداری هم زیر نظر نخبه سیاسی بزرگی همچون آیت الله مصباح است چرا این دو با هم اتحاد نمی کنند آیا این اتحاد نداشتن آنها برای خود اصولگرایان مضر نیست؟ برای ما که بین این دو گروه افراد که هردو هم در خط سالمی هم هستند ما چگونه باید انتخاب درست داشته باشیم؟ واز بین این دو گروه کدام مطمئن تر هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر جبهه‌های اصول‌گرا با سلیقه‌های مختلف در صحنه باشند که همه در ذیل اسلام و انقلاب و امام و رهبری قرار داشته باشند، پدیده‌ی مبارکی است. بنده پیشنهاد می‌کنم ما خوب‌تران هر گروه را و خوب‌تران بیرون از آن دو گروه را انتخاب کنیم. چون فکر می‌کنم حتی ممکن است گروه‌های اصول‌گرا مخدودیت‌هایی داشته باشند که نتوانند همه‌ی خوبان را در لیست خود جای دهند. موفق باشید
نمایش چاپی