بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4796
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید یک سؤال داشتم که مرا به کتاب از برهان تا عرفان خودتان احاله دادید ولی به جواب نرسیدم خواهشمندم بفرمایید تصور هستی بدون چیستی چگونه امکان پذیر است؟ چگونه امکان دارد یک چیز بدون اینکه چیستی داشته باشد وجود داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک فلسفی انسان به جایی می‌رسد که از ذهن که عموماً چیستی‌ها را در خود دارد عبور می‌کند و به عقل می‌رسد که با «وجود» مرتبط است و در اینجاست که انسان می‌تواند بدون رجوع به ذهن – که نظر به چیستی‌ها دارد – با وجود و مراتب وجود مرتبط شود و در این راستا و برای این سیر از چیستی به هستی، معرفت نفس راه‌کار خوبی است. موفق باشید
3545
متن پرسش
سلام. استاد بزرگوار؛ در روایاتی خوانده ام اگر کودکی صدای نفس والدین را در حین مسایل جنسی بشنود، حتما در زندگیش زنا می شود؛ متاسفانه در کودکی به علت اینکه خانه ما کوچک بود گاهی اصواتی به گوش ما بچه ها میخورد، حالا باید چه خاکی به سرمان بریزیم. ما یعنی آخرش در زندگی به زنا دچار می شویم؟اگر به خدا توکل کرده و از او بخواهیم این طور نشودچه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌ها بالإقتضاء است و نه علت حقیقی و لذا به نور الهی آثارش مرتفع می‌شود. موفق باشید
3533
متن پرسش
با سلام واحترام: اگر نفس جوهرآ تغیر کند به طوری که (هر لحظه) از بود قبلی خود به تمامهی خارج شده و به هستی جدیدی برسد پس پرونده اعمال نفس کجا ضبط می شود (وجه ثبات نفس چیست)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این بحث در کتاب «از برهان تا عرفان» تحت عنوان «جواب شبهه‌ی بقاء موضوع» شده است. موفق باشید
3454
متن پرسش
ایرادی به سایت من چطوری جواب سوالم را بگیرم. ترتیبی در شماره جوابها نیست . من نمی فهمم آیا استاد جواب داده اند یا نه.راهی ندارم جز اینکه دانه دانه جوابها را چک کنم. چون عنوان جواب فرق می کند و نمی شود بدون باز کردن عنوان فهیمد این جواب سوال من است یا نه. لطفا گزینه ای قرار دهید که با انتخاب آن سوالها بر اساس شماره مرتب شوند یعنی همیشه تازه ترین جوابها در اختیار باشد تا سوال کننده جواب خود را پیدا کند . متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:بهترین کار آن است که زمان ارسال سوال حتما ایمیل خودرادرمکان مشخص شده قرار دهید تا جواب برای ایمیلتان نیز ارسال گردد."مدیریت سایت"
3192
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . . سوالی از محضرتون در رابطه با حضور در فضای مجازی داشتم،راستش رو بخواید،ما حدود 2 سالی هست که به صورت فعال در این فضا حضور داریم،یه توضیحاتی خدمتتون عرض میکنم بعد سوالم رو مطرح میکنم،بنده فضای مجازی کاری خودم رو به 2 بخش خصوصی و عمومی تقسیم کردم،در بخش خصوصی با تبلیغ سیر مطالعاتی شما و کلا مباحث مطالعاتی و راهنمایی دوستان در این زمینه فعالیت داشتم،که اکثرا با پیام خصوصی این فعالیت صورت میگرفت،الحمد لله مفید هم بوده و با دوستانی آشنایی پیدا کردم و اینها هم تغییرات شگرفی داشتند،حتی میشه گفت چند نفر نمازخون و عاشق نظام هم از همین آثار شما تربیت شدند،اما در بخش عمومی،کلا به تبیین بیانات رهبری عزیز میپردازم که این صحبتا رو در معرض دید عموم قرار میدم،حالا چه صحبتای خود ایشون،چه صحبتای بقیه بزرگان در رابطه با مقام و منزلت ایشون و رهنمود هاشون. . . حالا سوال،استاد واقعا هدفم قرار گرفتن ذیل فرمایش رهبری در فضای مجازی بوده و هست،اما در این 1 ماه اخیر بسیار فکرم مشغوله که دیگه کار بیشتر از این ،از دستم بر نمیاد،واقعا احساس میکنم این فضا فکرم رو به خودش مشغولتر میکنه،حالا نظر شما در رابطه با این حضور چیه؟آیا حضورم رو به کل در این فضا قطع کنم یا کمتر سر بزنم؟. . .ضمن عذر خواهی از مزاحمت های پی در پی. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این‌که امروزه چاره‌ای نداریم که از طریق این فضاها پیام انقلاب را به بقیه برسانیم حرفی نیست ولی همین‌طور که می‌فرمایید باید به اندیشه و روان و قلب خود برنامه بدهیم تا همه‌ی فکر و ذکر ما حضور در فضای مجازی نشود و این به عهده‌ی خودتان است. موفق باشید
2867
متن پرسش
با سلام نظر جنابعالی در مورد کتاب های اقای سید حسین نصر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از نظر نقد غرب نکات خوبی دارند. موفق باشید
2339

سحر و جادوبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت ا... مدتی پیش متوجه شدیم که به وسیله ای جادو شده ایم و این امر برای اشکال ایجاد کردن در امر ازدواج بوده است،برای برطرف و باطل کردن آن چه باید کرد؟ (پس از آن چند مورد ازدواج وجود داشته که هر یک به دلیل غیر عقلانی به هم خورده است)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پیشنهاد می‌کنم کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطالعه فرمایید. موفق باشید
1032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام لطفا" بفرمایید که 1)آیا این سیر مطالعاتی که فرمودهایدبعدها اضافه هم می شود ؛خیال ما راحت باشد که داریم روی یک سیری وقت وعمر خود را می گذاریم که تغییر وتحول چندانی ندارد به عبارت بهتر اعتماد داشته باشیم که اهداف مطالعه ی ما معلوم است و می دانیم که می خواهیم چه بخوانیم وچه بدانیم ؟ 2)بنده چندی پیش به خواندن بعضی از قسمت های کتاب معراج السعاده و گناهان کبیره آقای دستغیب اقدام کردم اما از آنجایی که بنده هم منظم این کتاب ها را مطالعه نکردم وهمچنین لغات غامضی در آن وجود داشت به خصوص در معراج السعاده کمی از آن دور شدم ودیگر می ترسم حتی به آن ها نزدیک شوم چون حجمشان بالاست ودرمن این تفکر در من القا می شود که تو که کتابهای بسیار کم غیر درسی راخواندی چطور می توانی این کتاب حجیم رابخوانی از شما استاد درخواست دارم کتابی در زمینه ی تهذیب نفس وآشنایی با گناهان کبیره به من معرفی کنید که در سطح سواد دانشجویی باشد ثانیا" چگونه آن کتاب را مطالعه کنیم ؛روی چه بخش هایی بیشتر متمرکز شویم ووچقدر از وقت مان را به آن اختصاص دهیم . ((لطفا" فقط جوابش را به ایمیلم ارسال کنید وآنرا در سایت نگذارید _ممنونم))
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- سیر مطالعاتی که پیشنهاد شده کلیاتی است از معارف اسلامی و مسلّم به آن معنا تغییر نمی‌کند که جهت آن عوض شود. ممکن است اگر یک بحث به صورت اجمال مطرح‌شده به صورت تفصیل در آید. 2- کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» کمک‌تان می‌کند و اگر در فهم بعضی از مطالب آن مشکل داشتید بنده شرح داده‌ام می‌توانید از سی‌دی آن استفاده کنید. موفق باشید
829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم فردی از آشنایان ماموریتی40 روزه به چین داشت با اینکه ایشان را در حد یک مومن مخلص انقلابی میشناسند وهست اما ایشان عقیده پیدا کرده که اکثر اعمال مردم ان دیار را به دین نزدیک تر دیده اند عدم وجود رذلیل اخلاقی جون دروغ غیبت تهمت جدل بد اخلاقی کم کاری بی نظمی اعتیاد دزدی و..... واین واقعیات تحمل وضع مردم ایران را برایش مشکل کرده چگونه می شود این وضعیت را توجیه کرد .راهنمایی بفرمایید ،با تشکر .
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « نَصَبَ إِبْلِیسُ حَبَائِلَهُ فِی دَارِ الْغُرُورِ- فَمَا یَقْصِدُ فِیهَا إِلَّا أَوْلِیَاءَنَا » شیطان دام‌های خود را در این سرای فریب گسترانده و این کار را جز در جهت فریب‌ یاران و دوستان ما قرار نداده. ملاحظه می‌کنید که اگر کسی در صراط مستقیم باشد شیطان با او کار دارد زیرا خودش قسم خورده که « لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ » فقط کسانی که بر صراط مستقیم تو هستند گمراه می‌کنم. پس کاری با مردمی که در مسیر الهی نیستند ندارد که دروغ بگویند یا دزدی نکنند، چون وقتی آن‌ها موفق هم بشوند در مقاصدی شیطانی موفق شده‌اند و لذا در این‌گونه موارد آن آشنای شما باید به مقصدی که مردم دارند فکر کند که آیا مقصد آن‌ها رجوع الی‌الله است و باز دارای سجایای اخلاقی نیکو هستند و از دام شیطان رهیده‌اند یا نه ؟ موفق باشید
98
متن پرسش
ضمن عرض سلام به استاد عزیزم . بعد از مطالعه سیر غرب شناسی و تمدن زایی حضرت عالی فهمیدیم تمدن آینده اولا تمام ابعاد بشر را باید پاسخ گو باشد و در ثانی بتواند با طبیعت موانست داشته باشد . حال سوال این است علومی همچون فیزیک و مکانیک که بشترین ضربه را به طبیعت می زنند آیا قابل اصلاح هستند( با تغییر نگاه ما نسبت به عالم) ؟ آیا برای اینگونه نگاه به عالم بخصوص برای دانشجویان فیزیکی که می خواهند در تمدن اسلامی_ ایرانی آینده نقش موثری داشته باشند منابع قابل رجوع وجود دارد؟
متن پاسخ

جواب: علیک السلام:
همچنان که در جلسات آخر بحث تمدن‌زایی شیعه عرض شد؛ اشکال فیزیک و مکانیک در رویکرد آن‌ها به طبیعت است وگرنه دقت‌های علمی به خودی خود چیز خوبی است، علاوه بر آن نگاه فیزیک و مکانیک به بُعدی از ابعاد طبیعت است ونه به همه ابعاد آن، ولذا بهره‌ی لازم را نمی‌تواند از پتانسیل‌های معنوی و حکیمانه‌ی طبیعت ببرد. در تمدن اسلامی می‌توان با تغییر رویکردِ علومی مثل فیزیک و مکانیک و توجه به ابعاد حکیمانه‌ی عالم قدم‌های مؤثری برداشت. وظیفه‌ی ما تعطیلی علوم موجود نیست، بلکه توجه به نقص‌های آن و رفع آن‌هاست از طریق نگاهِ توحیدی به عالم هستی. کاری که به عنوان مثال طبّ سنتی در درمان‌ بیماری‌های بدن انجام می‌دهد. «موفق باشید»

18017
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: اینکه بزرگان ما مثل علامه حسن زاده و ... می گویند بدون ائمه نمی شود به مقامات و معارف رسید پس چطور محیی الدین ابن عربی با اینکه شیعه نبوده (آیت الله جوادی: محیی الدین بسیار به شیعه نزدیک بوده: یعنی شیعه نبوده) به این گونه معارف می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت آیت اللّه جوادی می‌فرمایند محی‌الدین از نظر عقاید شیعه است و عمیقاً با معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ارتباط داشته. منتها به جهت شرایط خود سختْ تقیّه می‌کرده است. کتاب «جدال با مدعی» از دکتر حسین غفاری نکات دقیقی مطابق با اسناد معتبر در این مورد آورده‌اند. موفق باشید

17822
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد هم چنان که جنابتان در جزوه «چگونه تفکر به تاریخ برمی گردد» فرمودید که بنده در کتب و جزواتم از ادبیات خاص و حضوری و غیر آکادمیک بهره می برم و جنابتان هم اعتراف نمودید که ارتباط گیری با چنین ادبیاتی سخت می باشد و واقعا هم همین طور هست چرا که این حقیر بعد از مطالعه نیمی از آثار شما باز هم درک و فهم آن بدون تدبر و تامل برایم سخت می باشد لذا پیرامون این بحث چندین سئوال از محضر منور دارم. 1. فلسفه استفاده از چنین ادبیات خاص چیست در حالی که آگاه هستید ارتباط گیری با چنین مفاهیمی زمان بر و نیاز به تامل دارد؟ 2. آیا استفاده از چنین مفاهیمی در آینده نظام آموزشی ما جایگاهی دارد و می توان از این شیوه در نظام آموزشی بهره برد؟ 3. استاد بنده و امثال بنده حتما با مطالعه مستمر و جدی آثار شما با این ادبیات که اگر خطا نکنم حضوری هست بعد از چند مدتی انس می گیریم. اما با عامه مردم که یقینا نمی توانند آن را فهم کنند چکار کنیم البته بجز کتاب های همچون «آشتی با خدا» یا «چه یاز به نبی»؟ آیا پیشنهادی دارید برای ارائه مطالب معرفتی؟ 4. حضرتعالی در مواردی فرمودید که ما نباید در روش ارائه ی دین جنبه ی «احساساتی» جوانان را هدف قرار دهیم بلکه باید فطرت انسان ها را متذکر شویم، ولی به نظر عقل ناقص بنده اگر این دو با هم جمع شوند بهتر است چون دیده شده گاها هدف قرار دادن احساسات انسان ها هم اثربخش بوده. به طور کلی در مورد بحث احساسات نکات لازم را بفرمایید؟ چون به نظرم خیلی خیلی مهم است. 5. در ارائه معارف دین به روش «حکمی» نکاتی را در پاورقی جزوه «راه های افزایش دین باوری در جوانان» فرمودید بنده دقیقا متوجه نشدم لطف کنید نکات تکمیلی و مهم آن را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژه‌های خود ظهور می‌کند و اگر با واژه‌های تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار می‌گیرد 2- چاره‌ای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتی‌که ما حقایق را به روشِ وجودی با آن‌ها در میان بگذاریم به سرعت با ما هم‌زبان می‌شوند به همان شکل که با حضرت امام هم‌زبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را می‌شناسد 5- در این مورد خوب است آرام‌آرام با کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» مأنوس گردید. موفق باشید  

15220
متن پرسش
سلام: چرا این قدر استفاده از کامپیوتر در تمام علوم فراگیر شده است؟ چه جوهره ای در کامپیوتر است که صدا و تصویر و فیلم و مدیریت این اطلاعات و ... در این وسیله جمع شده است؟ بشر چه نیازی در وجودش احساس کرده که به این درجه رسیده است؟ و چرا شهید آوینی این وسیله را بعل ذبوب می دانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح بشری که طالب توسعه به روش غربی است، امورات خود را با ابزارهایی مثل کامپیوتر و اینترنت می‌تواند بگذراند و این روح، امروزه روحِ همه‌ی عالَم بشری شده است و به همین جهت این ابزارها، جهانی گشته است. کامپیوتر و اینترنت مربوط به تاریخ بشر غربی است یعنی بشری که نیازهای خود را سطحی و زودیاب کرده است. برگشت به گذشته ممکن نیست؛ ولی می‌توان به آینده‌ای فکر کرد که ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بتوان تاریخ جدیدی را شروع کرد، حال آن تاریخ با توجه به وجوهِ قدسی‌اش چه اقتضائاتی را به همراه می‌آورد، به مرور روشن می‌شود. جمله‌ی شهید آوینی را متوجه نشدم، احتمالاً درست تایپ نشده. موفق باشید    

14077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار و محبوبم: ببخشید یک سوال موسیقی در نظر عرفا چه گونه است؟ آیا داشتن مثل نی در خانه و نی زدن مصداق آلت لهو است که گفته شده فرشتگان در آن خانه حضور پیدا نمی کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به جواب سؤال شماره‌ی 14067 نمی‌توان گفت وسایلی مثل «نی»، آلت لهو و لعب باشد که نگه‌داشتن آن‌ها در خانه منجر به عدم توجه فرشتگان به آن خانه گردد. موفق باشید

14072
متن پرسش
با سلام: بنده امسال وارد حوزه علمیه شدم با اینکه با مخالفت شدید پدر مادر و اطرافیان مواجه شدم ولی تصمیم به رفتن گرفتم. بعد از چند ماه با دانشگاه امام صادق (علیه السلام ) آشنا شدم که دروس وسیع تری از جمله کتب شهید مطهری و ... نیز تدریس می شوند و استاید در سطح بهتر هستند. از آنجا که معدلم بالا بود تصمیم گرفتم که بروم و اکنون از حوزه به نیت این دانشگاه بیرون آمدم با اینکه برای رفتن مشورت کردم و پاسخ مثبت شنیدم ولی باز روحم در عذاب است که نکند با خروج از اینجا امام زمانم را نارحت کرده یا اینکه در انتخاب مسیر دچار اشتباه شده ام. حال نمی دانم چه کنم؟ مدام شکنجه ی روحی می شوم و اصلا آرامش ندارم اگر می شود راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در حوزه‌های علمیه برای کسی که بخواهد بر روی متون اسلامی، کار اساسی‌تری انجام دهد بهتر است. ولی دانشگاه امام صادق«علیه‌السلام» نیز جای خوبی است. موفق باشید

13877
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و محترم: در رابطه با تمدن نوین اسلامی که رهبری مد نظر دارند و مبارزه با فرهنگ مدرنیته راهکاری عملی ارایه دهید و درصورت امکان یک مرجع برای مطالعه ارایه دهید. و من الله التوفیق...
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءالله کتاب مدرنیته و توهم و کتاب تمدّن زایی شیعه برایتان مفید باشد. موفق باشید

13477
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده با سلام: چگونه می توان افکار مزاحم و سمج را تحت کنترل خود درآورد به گونه ای که به محض ورود این افکار توان کنترل و توجه نکردن و دورکردن این افکار را داشته باشیم؟ با سپاس. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد نظر شما در مورد دروس «طهارت نفس» آقای صمدی املی را می خواستم اشتباهی نوشتم «معرفت نفس»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته خوب است منتها باید در حدّ وسع عمل کرد که به زحمت نیفتید. مضافاً که مدرنیته بعضاً بلایی بر سر مزاج‌های ما آورده است که درمان طبیعی به تنهایی جواب نمی‌دهد. موفق باشید

13419

تمدن اسلامیبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: بنده مسئول موسسه اسلام شناسی در عصر مدرن هستم ـ که رسالتش تلاش در راستای تحقق تمدن اسلامی است ـ که در حال حاضر به پژوهش پیرامون چیستی (تعریف)، چرایی(ضرورت شکل گیری)، و چگونگی (نحوه تحقق) تمدن اسلامی از منظر اشخاص و مراکز فعال در این عرصه اشتغال دارم. از این رو تقاضامندم حقیر را در دست یابی به دیدگاه های استاد مساعدت نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «تمدن‌زایی شیعه » و «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» در این رابطه نوشته شده است. إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی آن متون، الهامات لازم برایتان پیش آید. موفق باشید

13103
متن پرسش
سلام استاد: یه متنی در صحیفه نور امام هست که این روزها شده نقل مجلس ضد انقلاب ها و به اصطلاح خودشان انقلاب و امام امت را زیر سوال برده اند. امام خمینی فرمودند: باید به حسب واقع، به حسب انصاف به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آوردند، این مردم کوچه و محله و زاغه هایی که شما ها را روی مسند نشاندند، ملاحظه آنها را بکنید و این جمهوری را تضعیف نکنید. بترسید از آن روزی که این مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله ها خدای نخواسته پیدا بشود و آن روز، دیگر قضیه این نیست که به ۲۲ بهمن برگردیم. قضیه این است که فاتحه همه ما را می خوانند. «صحیفه نور، جلد۱۴، صفحه ۲۴۶» لطفا بفرمایید منظور حضرت امام در مورد این قسمت از سخنشان که فرمودند: بترسید از آن روزی که این مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله ها خدای نخواسته پیدا بشود و آن روز، دیگر قضیه این نیست که به ۲۲ بهمن برگردیم. قضیه این است که فاتحه همه ما را می خوانند. چیست؟ چرا فرموده اند: از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله ها خدای نخواسته پیدا بشود؟ مگر ایام الله به وجود آمدن خدای ناخواسته دارد؟ مگر یک مومن حقیقی و عارف بالله در حد و اندازه های امام نباید همیشه در راس مبارزه با فساد باشد و از به وجود آمدن ایام الله خوشحال و خرسند باشد؟ چرا فرمودند که خدای ناخواسته؟ چرا فرمودند: دیگر قضیه این نیست که به ۲۲ بهمن برگردیم. قضیه این است که فاتحه همه ما را می خوانند؟ چرا امام جوری سخن گفته اند که هرکه ایشان را نشناسد نعوذبالله فکر می کند ایشان هم با آنها شریک است؟ امام که پاک و بی هیچ گناهی و جزء اولیا الهی بودند چرا اینقدر نگران بودند ؟ لطفا واضح و مفصل جواب دهید با تشکر صلوات بر محمد و آل محمد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این صحبت‌ها در سال 60 و با نمایندگان دوره‌ی اول مجلس شورای اسلامی بوده است که از هرگروه و طایفه‌ای با گرایش‌های مختلف و بعضاً غیر دینی در آن حاضر بودند و حضرت امام متذکر این‌ نکته هستند که اختلاف‌ها و درگیری‌ها کار را به ضربه‌زدن به نظام اسلامی منجر نکند و تعبیر این‌که می‌فرمایند خدای ناخواسته ایّام اللّهی واقع نشود؛ منظورشان آن است که روح مردم سرخورده نگردد و مقابل نظام اسلامی بایستند. در آن صورت ایّام اللّه است زیرابه بدی‌ها پشت کرده‌اند و امام طالب چنین روزی نیست زیرا نظام اسلامی به بحران کشیده می‌شود و عملاً کار بزرگی که شروع شده است و می‌رود تا فرهنگ حاکمیت معنویت بر سکولاریسم را شکل دهد، متوقف می‌گردد. موفق باشید

13041
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: آیا مرجع تقلید میتونه اشتباه بکنه؟ یعنی زمانی حکمی بده و بعد از مدتی حکمش رو عوض کنه؟ (مثلا جایز بودن کاری رو حالا حرام اعلام کند). این شبهه ای است که یکی از دوستان مطرح کرده و مدعی است یکی از مراجع در مورد مسئله ای به این صورت اقدام کرده (که البته تعبیر خوبی هم به کار نبردند به اینصورت که از روند کار مطلع نبودند!! و بعد از مدتی که اون کار غیر قانونی تلقی شد حکمشان را عوض کردند!!!). بنده چون احتمال می دادم با اغراض شخصی این حرف رو میزنه از ایشون نپذیرفتم. در توجیه این دوست چه باید گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته هیچ مجتهدی معصوم نیست، به گفته‌ی خودشان کسی که متخصص امری باشد نسبت به بقیه در آن امر کم‌تر اشتباه دارد و عاقلانه آن است که انسان‌ها در هر امری به متخصص آن رجوع کند، در عین آن‌که می‌داند احتمال اشتباه هست. موفق باشید

12479
متن پرسش
سلام: بنده پرسشگر پرسش شماره ی 12464 هستم. استاد! بنده کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شما را هم سه سال پیش خوانده ام و برکات زیادی در زندگی بنده داشته است. من قبل از مطالعه ی این کتاب انسان بسیار خیال پردازی بودم و دچار احساسات شدید و گاها غیرقابل کنترل و هیجانی. خدا را شکر بعد از خواندن این کتاب و تمرین و ممارست زیاد تا نود درصد مسئله حل شده است. البته ویژگی هایی دارم که نمی دانم مشکل محسوب می شود یا صرفا یک ویژگی ست. در مورد پاسخ به سوال 12464 باید عرض کنم که بنده قبلا در مورد شدت محبت و علاقه ام به رهبری در سوالی شخصی خدمتتان عرض کرده بودم. ولی مدتی است شدید احساس می کنم نیاز دارم کسی را در اطراف خود داشته باشم، حالا تحت هر عنوانی: دوست، همسایه، استاد، فامیل و... که رنگ و بوی خدایی داشته باشد و من هم بتوانم از نزدیک با او در ارتباط باشم. محبت به رهبری پاسخگوی این نیاز من نیست. شاید چون من در سطحی از معنویت نیستم که محبتی گمنام و از راه دور و بدون گفت و شنود و دیدار قلبم را جلا دهد. شهدا تکلیفشان مشخص است. در مرحله ما قبل شهادت بوده اند. یعنی ما قبل بهشت. من در دوزخ دنیا گرفتار روزمرگی های دنیا و بازیهای شیطانم، آن هم بازی های نه چندان پیچیده ی شیطان، بازی های دسته چندم. من چه کنم؟ آیا این نیاز، نیازی باطل و وهم آلود است؟ چگونه این نیاز را به سمتی درست ببرم تا دلم آرام گیرد؟ ببخشید استاد! شما، امثال بنده را درک می کنید؟ من گاهی احساس می کنم چقدر دلم برای پیامبر (ص) تنگ شده است. حتی ساعتی از این دل تنگی گریه می کنم، گویی تا چند صباح پیش همنشین پیامبر (ص) بوده ام و مدتی ست جدایی افتاده است، هنوز هم گرفتار وهم هستم؟ آرام نیستم. ممنون. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت سیر از کثرت به حقیقت وحدانی چیزی است بسیار ارزشمند و همان سیر است که در زیر سایه‌ی آن می‌یابید که با پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌» ارتباط دارید و احساس یگانگی می‌کنید. یعنی انسان می‌تواندفوق تعیّن‌های محسوس با حقایق عالیه مأنوس باشد و با حقیقت اولیاء زندگی محبت‌آمیز داشته باشد و محبت خود را از سرگردانی که با دل‌بستن به موجودات محدود به‌دست می‌آید نجات دهد. شهداء که در مدیریت محبت خود تا آن‌جا پیش رفتندکه زندگی دنیایی و بدن مادی در آن محبت به چیزی گرفته نمی‌شد، توانستند به جایی برسند که سخن‌شان شد: «با خمینی تا شهادت» و این زیباترین راهی از محبت است که در این تاریخ به سوی بشر گشوده شد. از خود نمی‌پرسید در شب‌های حمله وقتی بسیجیان برای خداحافظی همدیگر را بغل می‌کردند و شانه‌هایشان از شدت اشک می‌لرزید، در چه عشقی به‌سر می‌بردند؟! آیا قصه‌ی تاریخ امروز ما چیزی غیر از این محبت است؟ موفق باشید

12464
متن پرسش
سلام: یک هفته است که جمله ای از کتاب (مجموعه مقالات شمس تبریزی) مرا به خود مشغول کرده است. در این کتاب صحبت های شمس الدین تبریزی جمع آوری شده است. جمله این است: «مقصود از وجود عالم، ملاقات دو دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا، دور از هوا.» بنده عمق این جمله را، عمق زیبایی اش، ضرورتش و روحانیتش را با گوشت و پوست و استخوان درک می کنم و می فهمم. البته نمی دانم محیط این دوستی و هوای آن و فضای آن چه گونه است ولی یقین دارم شیرین ترین شیرینی دنیاست و دلم شدید گرفته است. دلم می خواهد دوستی این چنین باشم و دوستی این چنین داشته باشم. ولی نه من آنم که باید باشم و نه کسی را دارم آن چنان که آن گونه باشد. من دوست دارم طعم لذت های معنوی بهشت را در همین دنیا حس کنم. دلم می خواهد کسی را در دنیا داشته باشم که روی در هم نهیم جهت خدا، دور از هوا. کجا به دنبالش بگردم؟ شما چنین همدمی دارید؟ هم نشینی با اهل خدا، برای خدا، بدون هوای نفس چه لذتی دارد؟ استاد من کتاب «جایگاه حب اهل بیت (ع)» شما را سه سال پیش خوانده ام. (شرمنده اسم کتابتان به طور کامل در ذهنم نیست). همان زمان احساس کردم یک حلقه ی مفقوده دارد و حالا احساس می کنم این حلقه ی مفقوده را شمس می شناخته است. یک دوست از جنس خدا. (جسارت بنده را ببخشید.). استاد! چه کنم که دوستی باشم از جنس خدا و دوستی داشته باشم از جنس خدا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را نیز به عنوان مقدمه‌ی این راه دنبال کنید تا از موانع پیشِ رو به‌راحتی عبور نمایید، عرض می‌کنم به محبوبی فکر کنید که شهداء به امید خوشحال‌کردن او حاضر بودند تا مرز شهادت جلو روند و در بی‌سیم به فرمانده‌ی خود خبر دادند به امام خمینی بگویید ما تا آخر ایستادیم. امروز باید به دنبال دوستی بود که تاریخ انبیاء را زنده کرده است و به سلوکی فکر کرد که در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌توان ولیّ‌شناسیِ فراموش‌شده‌ی بشر را دوباره احیاء کرد. موفق باشید

12446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به نظر جنابعالی که فرمودید قوانین راهنمایی و رانندگی مستنبط العله هستند و اگر مخالفت با آن موجب هرج و مرج و ترافیک نشود، شرعا مشکل ندارد چرا فقهای عزیز این مسئله را صریحا مطرح نمی کنند تا دغدغه متدیین را از بین ببرند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فقهای بزرگوار این مسئله را در جای خود مطرح کرده‌اند. ولی اگر تشخیص آن را به عهده‌ی عموم بگذارند، هرکس برای خلاف خود توجیهی می‌سازد و همین منجر به هرج و مرج می‌شود. موفق باشید

10582
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: آنچه در مورد فصل اخیر فرموده اید را نمی توان قبول کرد چون وقتی انسان به عنوان نوع مطرح است و برای او جنس و فصل در نظر گرفته می شود و همان جنس و فصل را به شرط لا می گیرند و به عنوان ماده و صورت مطرح می کنند دیگر نمی توان آنها را جداگانه در نظر گرفت. آنچه در بدایه و شرح آقای شیروانی آمده بدن را به عنوان ماده و نفس ناطقه را به عنوان صورت مطرح کرده است برای همین آن مطلب خدمتتان عرض شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع روشنی است که بدن و روح دو جوهر متفاوت‌اند و هرکدام جنس و فصل خود را دارند و تدبیر بدن توسط روح موجب می‌شود که بدن برزخیِ روح به کمال مربوط به خود برسد. موفق باشید
نمایش چاپی